این تحقیق به روش کیفی انجام شده و تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی از درک و تصور کنشگران اجتماعی از جرایم زنان ارائه دهد. بی تردید جرایم زنان ابعاد پیچیده ای دارد که در بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ریشه دارد و با شناخت و فهم این ریشه ها می توان به دلایل زنان در ارتکاب جرم پی برد و زوایای پنهان آن را آشکار کرد.
یافته های این تحقیق براساس مصاحبه های عمیق کیفی با 51 زن و مرد تهرانی به دست آمده و سعی دارد تصوّر کنشگران اجتماعی و نوع قضاوت آنها را دربارة جرایم زنان دریابد. از دید کنشگران اجتماعی، جرایم زنان با عواملی چون فقر، نیاز مالی، اوضاع نامساعد زندگی، نارضایتی از همسر، استیلای مردانه قابل تبیین است. انجام این گونه تحقیقات زمینه ای را فراهم می سازد تا فاصلة میان واقعیت اجتماعی جرایم زنان و ذهنیت اجتماعی شناسایی شود. ذهنیت اجتماعی درباب جرایم زنان برحسب جنسیت می تواند تصاویر متفاوتی ارائه کند. باتوجه به کیفی بودن تحقیق، نویسندگان به هیچ وجه قصد تعمیم یافته های تحقیق را در سطح کلان ندارند، هرچند یافته های این پژوهش با بسیاری از تحقیقات کیفی و کمی و نیز نظریات مختلف جامعه شناسی و جرم شناسی مطابقت دارد.