فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران ارزشیابی، بر این باورند که طرح های عمران روستایی بدون نظارت و ارزشیابی، اتلاف وقت و هدررفت هزینه های گزاف است. طرح هادی، یکی از طرح های عمران روستایی است که چندین سال است در استان کرمانشاه به اجرا درآمده، اما تاکنون ارزشیابی کیفی از آن به عمل نیامده است. لذا هدف این مطالعه، ارزشیابی طرح هادی روستایی در روستای کرناچی واقع در 5 کیلومتری شهر کرمانشاه است. در این مطالعه میدانی، ضمن بهره گیری از نظریه بنیانی، برخی از تکنیکهای PRA برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. ترسیم نقشه اجتماعی، نمودار ون، قدم زدن عرضی و نیز استفاده از مصاحبه گروه متمرکز، از جمله تکنیکهای مورد استفاده بودند. واکاوی داده ها نشان داد که مردم روستای کرناچی گرفتار مسائل و مشکلات عدیده ای مانند کمبود امکانات زیربنایی، ضعف مراکز خدمات رسانی، مسائل متعدد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند. در نهایت به منظور اعتباربخشی به نتایج این مطالعه، طی دو جلسه جداگانه با حضور اعضای شورای اسلامی روستا و کارشناسان استانداری، نتایج مورد تایید آنان قرار گرفت. نتایج این مطالعه می تواند توصیه هایی برای برنامه ریزان طرح هادی در استان کرمانشاه داشته باشد؛ بدین صورت که اگر قرار باشد طرح های عمران روستایی به اهداف از پیش تعیین شده خود برسند، مشارکت فعال روستاییان در مراحل برنامه ریزی و اجرای این طرح اجتناب ناپذیر است.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان و محیط پیرامون آن در مقیاس های خرد و کلان در ارتباط و تاثیرگذاری متقابل هستند و ضمن بهره جویی از قدرت تطابق با شرایط محیطی، در تلاش دائمی برای شکل دهی و اصلاح محیط پیرامون خود است که یکی از نمودهای این اصلاح و تغییر در مسکن آشکار می شود. متغیرها و پارامترهای گوناگونی در تعیین وضعیت توسعه مسکن یکمنطقه دخالت دارندکه مقایسه جداگانه هر متغیر، جایگاه آن را مشخص می کند. لذا در بررسی حاضر با بهره گیری از آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کهگیلویه و بویراحمد، تعداد 53 متغیرکه به 23 شاخص تقلیل یافته، مورد مطالعه قرار گرفته، سپس متغیرهای مورد مطالعه با روش تحلیل عاملی کاهش یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده است. پس از آن درصد سهم هر عامل در وضعیت مسکن تعیین گردید. سپس جهت سطح بندی شهرستانها و تعیین شهرستانهای همگن با استفاده از روش آماری تحلیل خوشه ای طبقه بندی صورت گرفته وشهرستانها در سه خوشه سطح بندی گردیده است.نتیجه حاصل از تحلیل به کار رفته نشان می دهد که بخش مرکزی بویراحمد به تنهایی دریکسطح، بخشهای پاتاوه، مرکزی گچساران و مرکزی کهگیلویه در سطح دیگر و بخشهای کبگیان، مرکزی بهمئی، لنده، مرکزی دنا، سرفاریاب، چرام، باشت، لوداب، دیشموک، چاروسا، بهمئی گرمسیری و مارگون در سطح همگن بعدی قرار گرفته است.در نهایت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی(ARC GIS) نتیجه حاصل از سطح بندی بخش ها، به صورت نقشه فضایی وضعیت توسعه مسکن روستایی استان نمایش داده شده و جایگاه هر یکاز بخش های استان کهگیلویه و بویر احمد در وضعیت توسعه مسکن روستایی استان مشخص گردیده است.
ارزیابی توان های محیطی برای توسعه کشاورزی: (مطالعه موردی: ناحیه چغاخور، شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروز با بحران تخریب منابع دست به گریبان است. مشکلات فزاینده ناشی از این بحران، استفاده از روشها و راه حل های نوین علمی را برای تعدیل بحران و اتخاذ سیاستهای متناسب برای رویارویی با آن هر روز ضروری تر می سازد.
در مطالعات محیطی مهمترین راهِ نیل به توسعه مبتنی بر علم و شناخت علمی محیط، توجه اصولی به پتانسیلها، ارزیابی توانهای محیطی و بالاخره استفاده همه جانبه و منطقی از سرزمین، است. در این خصوص ارتباط تنگاتنگی بین توسعه کشاورزی با محیط و منابع محیطی نیز وجود دارد. در پژوهش حاضر به مطالعه و ارزیابی توانهای محیطی ناحیه چغاخور برای توسعه توانهای کشاورزی، براساس رهیافت تجزیه و تحلیل سیستمی پرداخته شده است و این فرض مد نظر بوده که ناحیه مذکور دارای توانها و منابع متنوع محیطی است که درصورت برنامه ریزی و استفاده متناسب از توانمندی های آن، مسیرتوسعه همه جانبه و پایدار ناحیه هموار می شود. درفرایند اجرای مطالعه؛ ابتدا با اتکاء به بررسی و شناخت توانهای محیطی، منابع اکولوژیکی شناسایی و سپس بر اساس رهیافت سامانه ای، این اطلاعات تجزیه وتحلیل، جمعبندی، تلفیق و در نهایت به صورت لایه های اطلاعاتی تهیه گردید. در ادامه با استخراج واحدها و سنجش آنها با معیارهای اکولوژیکی، توانها و استعدادهای بالقوه برآورد و درپایان، اولویت بین کاربریهای مجاز تعیین شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد؛ اکثر سطح منطقه برای توسعه کشاورزی درجه 1 توان توسعه ندارد، اما برای توسعه مرتعداری، کشاورزی درجه 2 و بویژه درجه 4 از توان بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، درحالیکه کشاورزی ممتد در بخشهای محدودی از ناحیه امکانپذیر است، برای دیم کاری و باغداری همراه با آبیاری شرایط مناسبی وجود دارد.
بررسی و تحلیل نقش شهر جدید سهند در انتظام فضایی منطقه بزرگ شهری تبریز
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید در کشورهای مختلف برحسب ضرورت ها و کارکردهای آنها احداث می شود و این سیاست می تواند از کشوری به کشور دیگر و حتی از منطقه ای در یک کشور به منطقه دیگر در همان کشور تفاوت داشته باشد و ضرورت یا عدم ضرورت آن متناسب با شرایط اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مردم مشخص می شود. امروز، هدف از ایجاد شهرهای جدید، تحقق ایده سکونت گا ههای ایده آل یا مدینه فاضله نیست، بلکه تمرکززدایی از مراکز شهری بزرگ و ایجاد انتظام فضایی ، هدف و آرمان اصلی آن است. این مقاله، با استفاده از مدل آنتروپی و تحلیل سلسله مراتبی، ضمن تحلیل شکاف های سکونتگاهی در نظام شهری استان آذربایجان شرقی، به ارزیابی نقش شهرجدید سهند در انتظام فضایی منطقه شهری تبریز می پردازد. نتایج حاکی است اگر چه احداث شهر جدید سهند مطابق با تئوریهای انتظام فضایی بخصوص تنوری فضایی هیلهورست صورت گرفته است، ولی تاکنون سرمایه گذاری های هنگفت در شهر جدید سهند، تاثیر بسیار ناچیزی در تعادل بخشی به سازمان فضایی شهرها و سلسله مراتب آنها در استان داشته است و تا پایان برنامه چهارم تنها 40 درصد اهداف مورد نظر در بخش جمعیت پذیری شهرهای جدید محقق شده است. توجه به تقویت شهرهای میانی به عنوان جایگزین شهرهای جدید از جمله پیشنهادهای جدی این مقاله برای مناطق شهری بزرگ است.
ارزیابی ناپایداری در توسعه فضایی متروپل تبریز
حوزههای تخصصی:
متروپل تبریز بزرگترین مجتمع زیستی شمال غرب کشور است که به لحاظ موقعیت مکانی ویژه، از حوزه نفوذ بسیار وسیعی برخوردار و به سبب مرکزیت سیاسی، اداری و تمرکز فعالیتهای صنعتی، اقتصادی، دانشگاهی و سطح بالای تخصص و خدمات، به عنوان قطب جاذب و شهر مسلط نقش ماکروسفالی(بزرگسری)را در منطقه ایفا نموده است و به همین دلیل، به طور مداوم بر گستره فضایی آن افزوده می شود. این شهر طی دهههای اخیر رشدی شتابان، لجامگسیخته و بیقواره داشته و تحولات جمعیتی و کالبدی ناباورانهای را تجربه کرده است، به طوری که نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناپایدار در آن به وقوع پیوسته است. بر این اساس، مقاله حاضر با روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بررسی و ارزیابی ابعاد ناپایداری حاصل از الگوی توسعه ناموزون تبریز بین سال های85-1335 به رشته تحریر درآمده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که توسعه و پراکنش فضایی شهر باعث کمبود و گرانی زمین و مسکن، تخریب باغ ها و اراضی کشاورزی، فرسودگی و تهی شدن بافت قدیم، تنزل اعتبارات فرهنگی و هویت تاریخی شهر، دست اندازی شهر بر روی مناطق ناپایدار و نواحی بالقوه خطرناک، از بین رفتن جنبههای زیبایی شناسانه شهر، ظهور و گسترش مناطق حاشیهنشین، ادغام روستاهای پیرامون و تغییر نقش آنها شده و قابلیت های زیست- محیطی این شهر را به مخاطره انداخته است. از سویی، عدم انطباق توسعه فضایی شهر با ظرفیت زیرساخت ها و فضاهای شهری و به عبارتی، عدم حاکمیت برنامههای اصولی شهرسازی بر گسترش شهر منجر به عقب ماندگی روند شهرسازی از شهرنشینی بیرویه شده و این شهر را از منظر توسعه پایدار شهری به زیر سؤال برده است.
تاثیر بهبود تولیدات کشاورزی بر فقر در بخش روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معیشت و وضع درآمدی خانواده های روستایی جز مهمترین مباحثی است که معمولا در پژوهشهای روستایی مورد توجه قرار می گیرد. اکثر روستاییان کشور کشاورز هستند و با استفاده از درآمد حاصل از فروش محصولات کشاورزی زندگی خود را می گذرانند، پس هر اتفاقی که منجر به از بین رفتن محصولات زراعی آنها شود، می تواند روستاییان را به ورطه فقر و فلاکت بکشاند. در این مقاله جهت بررسی آثار بهبود تولیدات بر فقر در روستاها مدلی ارائه شده است و به طور موردی تاثیر بهبود تولیدات کشاورزی بر دستمزد کارگران برنجکار در روستاهای دو شهر گرگان و گنیدکاووس با استفاده از روش سنجی NLS مورد بررسی قرار گرفته و به بررسی اثر شرایط مساعد آب و هوایی به عنوان یکی از عوامل موثر بر فقر در بخش روستایی پرداخته ایم. نتایج این مطالعه نشان می دهند که بهبود تولیدات در بخش کشاورزی می تواند یکی از راههای مقابله با فقر در روستاها و تامین معیشت روستاییان باشد.
ارزیابی برنامه های توسعة فرهنگی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولة فرهنگ از مهم ترین مسائل مؤثر بر توسعه در جوامع انسانی است. اصطلاح توسعة فرهنگی در سال های اخیر رایج شده و می تواند به تضادی که میان سنت و مدرنیته، میان مکان ها و سکونت گاه ها وجود دارد، پایان بخشد. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل فرایند توسعة مناطق روستایی در بُعد فرهنگی است. بخش مرکزی شهرستان رستم به لحاظ توانمندی های فراوان به خصوص در زمینة کشاورزی و موقعیت استراتژیکی و استعدادهای بالقوه موجود در خود می تواند شایان توجه باشد. جامعة آماری در این پژوهش 53 روستای بخش مرکزی شهرستان رستم را شامل می شود. روش انجام این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بوده است. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای ـ اسنادی و همچنین مطالعات میدانی، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Arc GIS و همچنین در تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیات از «شاخص ناموزون موریس» استفاده شده است. نتایج نشان داد بین سطح برخورداری روستاها از امکانات فرهنگی با شرایط جمعیتی، رابطة معناداری وجود دارد. همچنین بین برنامه ریزی فرهنگی با شرایط اجتماعی و جغرافیایی هیچ رابطه معناداری یافت نشد.
بررسی و تحلیل رابطه امنیت تصرف قانونی و عرفی با میزان مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی در محله اسلام آباد تهران
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی و تحلیل میزان تاثیرامنیت تصرف زمین، برانگیزه مشارکت خانوارهای ساکن در سکونتگاههای غیررسمی است. به همین منظور، محله غیررسمی اسلام آباد تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق دراین مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش وابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. از تکنیکهای آماری آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و جزئی، و تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده های خام پرسشنامه استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین شاخص قانونی نوع مالکیت خانوارها و انگیزه مشارکت آنها در طرحهای بهسازی رابطه معناداری وجود ندارد. این بدان معناست که همه خانوارهای نمونه آماری ( سنددار، قولنامه ای و غیره ) تقریبا به یک اندازه تمایل به مشارکت با سازمانهای محلی و دولتی دارند. در عین حال، نتایج تحقیق نشان داد که بین شاخصهای فراقانونی و متغیر وابسته، انگیزه مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی رابطه معنیدار مثبتی وجود دارد؛ به طوری که بالا بودن شاخصهای فوق، منجر به بالا رفتن انگیزه مشارکت خانوارها در طرحهای بهسازی می شود. همچنین نتایج تحقیق نشان دادکه بین شاخص میزان درآمد خانوار و شاخصهای امنیت تصرف زمین و انگیزه مشارکت خانوارها رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بالا بودن آن، به افزایش میزان امنیت تصرف ادراکی خانوارها و همچنین افزایش میزان همکاری خانوارها با سازمانهای دولتی، محلی و غیره منجر می شود.
تحلیلی بر سیستم های شهری ایران طی سال های 1335تا 1385
حوزههای تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی اقتصاد سیاسی و نحوه مدیریت سرزمین در یک کشور است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها مشخص تر می گردد. نظام شهری ایران از الگوی سنتی کهکشانی در قبل ازسال،1300 به الگوی زنجیره ای به دلیل تمرکز امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ متمایل شده است. این الگو ضمن بر هم زدن روابط منطقی شهرهای کوچک، میانی و بزرگ با یکدیگر، باعث آشفتگی در نظام شهری ایران شده است. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان تعادل در نظام شهری ایران طی سالهای 1335تا 1385است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با تاکید بر مدلهای بررسی کننده است. جامعه آماری شامل کلیه شهرهای ایران در پنج دوره سرشماری از سال 1335تا سال 1385 است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که نظام شهری ایران در نیم قرن اخیر از لحاظ شاخص های ضریب تمرکز، رتبه اندازه، نخست شهری و ضریب آنتروپی به سمت تعادل میل کرده است؛ اما از نظرشاخص ضریب جینی و توزیع جمعیت در طبقات شهری نسبت به سال 1335 در وضعیت نامتعادل قرار دارد. در حقیقت، براساس منحنی لورنز شهرهای ایران طی سال 1335 به خط نرمال نزدیکتر بوده، اما در سال 1385از خط نرمال فاصله بیشتری گرفته اند. این امر ناشی از افزایش تعداد شهرهای بسیار کوچک با جمعیت اندک و افزایش جمعیت شهرهای بسیار بزرگ در نظام شهر ایران است. برای متعادل سازی نظام شهری ایران، راهکارهای تمرکز زدایی از کلانشهرها و تقویت شهرهای کوچک ومیانی پیشنهاد شده است.
سنجش و تحلیل ویژگی های کارآفرینی دهیاران با تاکید بر عوامل زمینه ایِ مؤثر بر آن: (مطالعه موردی: دهیاران روستاهای شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی قدمتی بسیار طولانی در حیات انسانی دارد و مطالعات مربوط به آن ابتدا از سوی محافل علمی کشورهای صنعتی صورت گرفته است. با این حال، این مبحث در کشور ما به تازگی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این مقاله سنجش ویژگی های کارآفرینی و تاثیر عوامل زمینه ای آن بر دهیاران به عنوان مدیران جدید روستایی است. یافته های تحقیقات اخیر برای تعیین ویژگی های رفتاری کارآفرینان، حاکی از تنوع ویژگی های مذکور است. با توجه به تنوع این ویژگی ها، 8 ویژگی از مجموع آنها انتخاب شد و در قالب پرسش نامه ای بین 76 نفر از مدیران روستایی (دهیاران) روستاهای شهرستان میاندوآب توزیع و تحلیل گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که در 5 ویژگی، نمره دهیاران بیش از متوسط نظری (5/2) و با شدت قوی است، و در سه ویژگی دارای ضعف است؛ و در مجموع دهیارانِ مورد بررسی میانگین کارآفرینی بالاتر از حد متوسط (07/3) دارند. همچنین با سنجش تاثیر دو متغیر سن و تحصیلات (متغیرهای زمینه ای) و مطالعه مطبوعات و تردد به شهر به صورت ترکیب دو متغیری، نتیجه به دست آمده نشان داد که متغیرهای ترکیبی سن ـ تحصیلات، سن ـ مطالعه مطبوعات، تحصیلات ـ تردد به شهر و تحصیلات ـ مطالعه مطبوعات تاثیری بر میزان کارآفرینی دهیاران ندارند؛ لیکن ترکیب متغیری سن ـ تردد به شهر با کارآفرینی دهیاران دارای رابطه معنی داری است.
روش های حمایت از جامعه روستایی به وسیله موافقتنامه های کشاورزی در سازمان تجارت جهانی و ارائه رهنمودهایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه روستایی از جهانی شدن تاثیر می پذیرد، و یکی از روش های رسمی پیوستن به فرایندهای بین المللی پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) است. در سازمان تجارت جهانی، برای «روستاها» موافقتنامه مستقل و جداگانه ای دیده نشده است و رفتار با جامعه روستایی از طریق سایر موافقتنامه ها صورت می پذیرد، که مرتبط ترین آنها موافقتنامه کشاورزی است. موافقتنامه کشاورزی در سه حوزه «دسترسی به بازار»، «یارانه های صادراتی» و «حمایت های داخلی» تعهداتی را برای اعضای سازمان تعیین کرده است. از میان این تعهدات سه گانه «حمایت های داخلی» مهمترین اهرم برای حمایت از توسعه روستایی از طریق تعهدات بخش کشاورزی به شمار می آید. حمایت های داخلی دارای سه جعبه آبی، سبز و زرد است. جعبه سبز از جمله حمایت هایی است که به شرط عدم انحراف تجاری و یا حداقل تاثیر در انحراف تجاری عمدتاً از تعهدات کاهشی معاف است و اعضای سازمان می توانند با بهره گیری مناسب از این ابزار از برنامه های توسعه کشاورزی، حفاظت محیط زیست و توسعه روستایی حمایت کنند. هدف این مقاله شناسایی و تحلیل این نوع حمایت ها و ارائه رهنمودهایی برای حمایت از جامعه روستایی در قالب این گروه است. روش انجام تحقیق از نوع تحلیل محتواست؛ بدین ترتیب که به منظور دستیابی به هدف، اسناد 38 عضو سازمان تجارت جهانی که دارای جعبه سبز بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت 17 عضو برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. از بین 17 عضو، اسناد دو کشور از بزرگ ترین استفاده کنندگان از جعبه سبز یعنی ایالات متحد امریکا و اتحادیه اروپا به طور کامل مطالعه شد. در مورد بقیه کشورها فقط بندهای حمایتی ای که کلمه “Rural” در آنها وجود داشت، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که کمکبه پروژه های آبیاری و آب روستایی، حمایت از کسب وکارهای کوچکروستایی، حمایت از تعاونی های روستایی و کمکبه صنایع روستایی به وفور در جعبه سبز اعضا مشاهده می شود. همچنین پرداخت های مربوط به جبران بلایای طبیعی (خشکسالی ها، سیل و طوفان) به عنوان ابزار حمایتی بستگی به شرایط زمان و مکان بسیاری از اعضا دارد.
نقش بازارهای حاشیه شهری در تمرکز زدایی از مرکز شهر
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از شهرها، تمرکز بیش از اندازه در بخش مرکزی شهر، مشکلات متعددی را برای شهر و شهروندان ایجاد نموده است. تراکم و ازدحام جمعیت، ترافیکهای سنگین، هزینه های زیاد جهت احداث تاسیسات و خدمات جدید، وقوع تصادفات و تلفات جانی و مالی، آلودگی های زیست محیطی و غیره نمونه هایی از این مشکلات می باشند. شهر لنگرود با دارا بودن دو بازار هفتگی در روزهای شنبه و چهارشنبه، بیشترین حجم مبادلات انواع محصولات و کالاها را در منطقه شرق گیلان برعهده دارد. از آنجایی که پراکندگی این بازارها در معابر و محلات مرکز شهر، مشکلات متعددی را برای شهر و شهروندان ایجاد می نموده، در سالهای اخیر بازارهای هفتگی از بخش مرکزی شهر به محلی ویژه واقع در حاشیه شهر (پارک فجر) انتقال داده شده است. علاوه بر بازارهای هفتگی، بازاری ویژه با عنوان پارک بازار در همسایگی بازار هفتگی دایر شده که علاوه بر فعالیت های روزانه مغازه ها و واحدهای تجاری درون آن، بازاری هفتگی با خصوصیاتی ویژه و منحصر به فرد با عنوان ""جمعه پارک بازار"" نیز در آن برپا شده است. روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر چند بازارهای حاشیه شهر لنگرود، در کاهش جریان ترافیکی (ترافیک سواره) بخش مرکزی شهر موثر نبوده و لیکن در امر ساماندهی دستفروشان شهر، موفق عمل کرده است
ارتقای روستاها به شهر و نقش آن در بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی: (مطالعه موردی: شهرهای فیروزآباد و صاحب در استان های لرستان و کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، توسعه شهرهای کوچکاز طریق ارتقای روستاها به شهر، به عنوان یکی از سیاست های اصلی بهبود کیفیت زندگی نواحی روستایی در ایران مورد توجه قرار گرفته است و در این مسیر طی چند دهه اخیر، تعداد زیادی از نقاط روستایی به شهر ارتقا یافته اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرات ارتقای روستاها به شهر بر کیفیت زندگی ساکنان محلی، از طریق مطالعه شاخص های ذهنی است. محدوده انجام تحقیق، شهرهای فیروزآباد در استان لرستان و صاحب در استان کردستان است، که در 10 سال گذشته از روستا به شهر ارتقا یافته اند. روش تحقیق؛ توصیفی ـ تحلیلی است و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه کنترل شده، جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مجموع، ارتقای روستا به شهر باعث بهبود چشمگیر کیفیت زندگی در شهر فیروزآباد و بهبود نسبی کیفیت زندگی در شهر صاحب شده است.
تحلیلی بر وضعیت رفتارهای فرهنگی در نواحی روستایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به عنوان مؤلفه ای از ارزش های پذیرفته شده در هر جامعه، شیوه زندگی و عادات و رسوم، و هنجارهایی که افراد از آن پیروی می کنند، همواره موجد هویت و ضامن بقا و دوام جوامع بوده است. فرهنگ گرایی پارادایم های توسعه علاوه بر تضمین مشارکت جوامع و در نتیجه موفقیت آنها، شاید مطمئن ترین راه برای مواجهه، ورود موفقیت آمیز و همراه شدن با جریان جهانی شدن در عصر فراگستری اطلاعات باشد. گستردگی حیطه فرهنگ از سویی و کمبود اطلاعات و آمار مدون و معتبر به ویژه در مورد جوامع روستایی از سویی دیگر، از عمده ترین مشکلات مطالعه در این حوزه ها به شمار می آیند. مقاله حاضر حاصل مطالعه ای با هدف بررسی و تحلیل رفتارهای فرهنگی در مناطق روستایی کشور است. داده های مورد نیاز از مجموعه 29 جلدی گزارش های طرح ملی «رفتارهای فرهنگی ایرانیان در مناطق روستایی کشور» به عنوان تنها منبع اطلاعاتی موجود در این زمینه استخراج گردیده است. با انجام پردازش های مفصل و چندمرحله ای به کمکروش های تجزیه و تحلیل چندمعیاره بر روی داده های اولیه، 20 شاخص ترکیبی ثانویه و از مجموعه این شاخص ها نیز 3 شاخص عمده و اصلی تحقیق مربوط به حوزه های «فعالیت های فرهنگی»، «دسترسی به کالاهای فرهنگی» و «مصرف کالاهای فرهنگی» به دست آمد. پس از توصیف هر کدام از 23 متغیر به دست آمده و نیز تشریح وضعیت استان های کشور در هر کدام از آنها، رتبه بندی و تعیین درجه بهینگی مناطق روستایی کشور در هر کدام از 3 حوزه عمده مورد مطالعه، با استفاده از آنالیز تاکسونومی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تجزیه کلاستر، خوشه بندی فرهنگی مناطق روستایی کشور نیز در 3 طبقه ضعیف، متوسط و نسبتاً خوب به ترتیب شامل 5، 16 و 7 استان انجام شد. نتایج حاکی از وضعیت نامساعد مصرف کالاهای فرهنگی در مقایسه با میزان دسترسی به این کالاهاست و به طور کلی پایین بودن سطح بهره وری فرهنگی در مناطق روستایی کشور را نشان می دهد؛ گرچه دسترسی ها نیز وضعیت چندان مطلوبی ندارد. خوشه بندی و تاکسونومی های انجام شده نیز گرچه رتبه بندی های متفاوتی را در هر کدام از 3 حوزه مورد مطالعه نشان می دهد، لکن نامساعدترین وضعیت ها همواره به مناطق مرزی کردستان و سیستان تعلق داشته است که در جای خود مسئله بسیار در خور تاملی است، در حالی که بوشهر دارای وضعیت کاملاً متفاوتی است
ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله نمونه موردی: شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی، از جمله زلزله، نه تنها باعث خسارت به زیرساختارهای کالبدی و فیزیکی در مناطق زلزله زده می شود، بلکه ساختارهای اجتماعی آن مناطق را هم تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین، ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر این مخاطرات، تنها به عناصر کالبدی وفیزیکی آنها محدود نشده، در این راستا عناصر اجتماعی این شهرها را هم باید مطالعه و بررسی نمود. از آنجایی که مدیریت مخاطرات در برنامه ریزی شهری از اهمیت و جایگاه ویژه ای برای کاهش حجم آسیب ها و تلفات انسانی ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانی برخوردار است ، ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر این مخاطرات از ابعاد مختلف، به عنوان یکی از عوامل تعیینکننده میزان خطر میتواند به کاهش خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع چنین حوادثی منجر شود. با توجه به نقش مسلم عوامل اجتماعی در کاهش و افزایش آثار مخاطرات طبیعی، در این مقاله تاکید اصلی بر روی آسیب پذیری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله است، که این امر به دلیل نبود آمار و اطلاعات کافی و پیچیدگیهای عوامل اجتماعی در مطالعات مربوط به آسیب پذیری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، با در نظر گرفتن عواملی، همچون توزیع جمعیت در گروههای سنی مختلف و تراکم آن در مناطق مختلف شهری، کیفیت مسکن، اشتغال، سواد و تعداد معلولان و ... در قالب چهار شاخص جمعیت، مسکن، اقتصادی-اجتماعی و فاصله فیزیکی به کاربریهای مورد نیاز و پرخطر در هنگام بروز زلزله بررسی شده است. همچنین با به کارگیری روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین میزان اهمیت هر کدام از عوامل به کار رفته و با بهره گیری از امکانات تحلیلی و نمایشی سیستم اطلاعات جغرافیایی به ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهر زنجان در برابر زلزله پرداخته و در نهایت، پهنه ها و مناطق آسیب پذیر شهر مشخص شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که در حدود 32.6 درصد از مناطق شهر زنجان دارای آسیب پذیری زیاد و39.8 درصد دارای آسیب پذیری متوسط و تنها 27.5 درصد از آن دارای آسیب پذیری کم در برابر زلزله هستند.