فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
فرهنگ سیاسى دموکراتیک در جوامع چند قومى(با تأکید بر مقایسه کردهاى ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسى از نظام هاى مورد مطالبه در قرون اخیر بوده است. تمایل به دموکراسى همواره به نتیجه دلخواه یعنى به گذار ختم نشده است و در این مسیر هواداران دموکراسى با چالش ها و مسائل بسیارى مواجه شده اند. ایران نیز یکى از کشورهایى است که مطالبه دموکراسى تقریبآ از دوره مشروطه به این سو در آن وجود داشته است. در این میان ویژگى تکثر، چندقومى و چندفرهنگى بودن جامعه ایران نیز همواره به عنوان عاملى مؤثر در امر گذار مطمح نظر بوده و اتفاقآ بر پیچیدگى موضوع نیز افزوده است. این نوشتار تأکید عمده خود را بر بررسى فرهنگ سیاسى اقوام یعنى کردهاى (ایران و عراق) و فارس ها (ایران) در وهله نخست و اثر عامل قومیتى یا در تقابل با آن اثر زمینه ملى بر شکل گیرى نوع فرهنگ سیاسى آن ها در گام بعد، نهاده است. تز مرکزى که این نوشتار در چارچوب نظرى خویش از آن بهره مى برد، نظریه جدید رونالد اینگلهارت و کریستین ولزل درباره فرهنگ سیاسى مى باشد و آن تناظر فرهنگ سیاسى و ارزش هاى رهاینده است.
داده هاى مورد استفاده براى پاسخگویى به پرسش و آزمون فرضیه اصلى تحقیق از مجموعه داده هاى پیمایش جهانى ارزش ها اخذ شده است. پیمایش ذکر شده طى سال هاى 2005 تا 2009 میلادى در بین کشورهاى مختلف ازجمله ایران و عراق به اجرا درآمده است. این پیمایش در عراق با 2701 نمونه آمارى و در سال 2007 در ایران با 2667 نمونه آمارى به انجام رسیده است. با توجه به ثبت قومیت پاسخگو، در مجموع 384 نمونه از مجموعه داده هاى مربوط به کردهاى عراق، 185 نمونه مربوط به کردهاى ایران و 1526 نفر مربوط به فارس هاى ایران در تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفته اند.
نتایج تحقیق حاکى از شدت تأکید تقریبآ یکسان کردهاى ایران و فارس ها بر ارزش هاى رهاینده و وجود تفاوت معنى دار و شدید میان تأکید کردهاى ایران و کردهاى عراق بر این ارزش ها است. همچنین نتایج مؤید تز اثر زمینه ملى بر فرهنگ سیاسى است، اگرچه تئورى ارتباط قومیت و فرهنگ سیاسى را نیز کاملا رد نمى کند.
فکر دموکراسی سیاسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۹
رسانه و انتخابات
بررسی نقش ائتلاف طبقات اجتماعی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات قشربندی و نابرابری اجتماعی
علل وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا کنون از زوایای متنوعی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. یکی از این رویکردها، تبیین انقلاب اسلامی از زاویه جامعه شناختی و تحلیل آن بر اساس چگونگی نقش و کارکرد طبقات اجتماعی است. بر همین اساس برخی از صاحب نظران معتقدند پیروزی انقلاب اسلامی، حاصل ائتلاف طبقات اجتماعی موجود درجامعه آن روز ایران علیه رژیم شاه بوده است. هدف اساسی این مقاله بازخوانی مجدد این گزاره و پی جویی دلایل وقوع ائتلاف مذکور می باشد. در این مقاله طبقات اجتماعی در عصر پهلوی دوم، به طبقات بالا، متوسط و پایین تقسیم شده اند و کوشش می شود تا به این سؤال پاسخ داده شود که چه رابطه ای بین سیاستهای شاه و مخالفت طبقات مختلف جامعه با رژیم وی وجود داشته است.
از نظر نگارندگان برخی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی شاه، به ویژه سیاستهای امنیتی سرکوب گرایانه او، پس از کودتای 28 مرداد1332، زمینه و بستر لازم برای نارضایتی طبقات اجتماعی مختلف جامعه را فراهم کرد، در نهایت این طبقات، با پذیرش رهبری امام خمینی و در ائتلاف با یکدیگر، تنها طریق تحقق خواسته ها و مطالبات اجتماعی و اقتصادی خویش را در براندازی رژیم شاه جستجو می کردند.
بررسی میزان تجددگرایی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق یافتن پاسخ سوال های پژوهش است، که عبارتند از: 1ـ «تجددگرایی» چیست؟ 2-تجددگرایی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد چگونه است؟ 3-چه عواملی به چه میزان در تجددگرایی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد موثر هستند؟ در مباحث نظری از نظریات اندیشمندانی همچون کارل مارکس، کارل مانهایم، یورگن هابرماس، ویلفردوپاره تو، دیوید رایسمن و آلفردآدلراستفاده شده است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری آن دختران دانشجوی کلیه دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد درسال 1386 بوده اند. روش نمونه گیری، روش تصادفی سیستماتیک بوده وحجم کل نمونه 400 نفر است. مهم ترین روش های آماری استفاده شده عبارتند از: مقایسه میانگین ها، تحلیل عاملی، تحلیل واریانس، تحلیل رگرسیون، ضریب مسیر.
بر اساس تحلیل علی چند متغیری هم زمان محرومیت نسبی، و به ویژه ناهماهنگی پایگاه، بیشترین تاثیر را در تجددگرایی دختران دانشجو دارد. میزان استفاده از وسایل ارتباطی مدرن، و گسترش دامنه ارتباطات، به ویژه با جوامع صنعتی و فرهنگ آن ها از این نظر در درجه دوم اهمیت قرار دارد. عدم تاهل و تثبیت نیافتگی پایگاه در خانواده تولید مثل از این نظر در درجه سوم اهمیت است. بر اساس تحلیل دو متغیری با متغیرهای مستقل کیفی، تماس با جوامع صنعتی و فراصنعتی و فرهنگ آن ها همراه با عدم اطمینان به آینده شغلی رشته تحصیلی، با فاصله، بیشترین تاثیر را بر افزایش تجددگرایی این دختران دانشجو دارد. از این نظر منشا سکونتی غیرشهری در درجه دوم، و عدم تأهل در درجه سوم اهمیت قرار دارد.همه این عوامل افزایش تجددگرایی را با توجه به نتایج بالا می توان به چهار دسته اصلی خلاصه کرد: 1-محرومیت نسبی و به ویژه ناهماهنگی پایگاه 2-گسترش دامنه ارتباطات و ارتباط با جوامع صنعتی و فراصنعتی و مظاهر و فرهنگ آن ها 3-نامناسب بودن وضعیت ازدواج و اقتصادی تاکنون 4-عدم اطمینان به آینده ازدواج و اقتصادی (یا اشتغالی).
مقاله فوق، مستخرج از طرح پژوهشی شماره 2 «ویژه» مصوب جلسه مورخ 20/3/85 کمیته منتخب شورای محترم پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد می باشد
طرح الگویی عام برای تبیین قدرت محور از انقلاب ها
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به منظور ارائة الگویی برای تبیین سیاسی (قدرت محور) از انقلاب ها ضمن تعیین حدود این گونه تبیین ها و تشریح مفهوم کانونی آن یعنی «وضعیت انقلابی»، کوشیده ایم تا در یک حصر منطقی و با تلفیق سه دیدگاه نظری اصلی و دو گونة تبیینی عمده، شش رویکرد تبیینی مهم را در توضیحات قدرت محور از انقلاب ها به نحو انضمامی معرفی کنیم. سپس با شناساندن سطوح تحلیل سه گانه در این گونه تبیین ها، متغیرهای تبیینی اصلی هر یک از آن ها را به تفکیک تشریح، و نمودارهای اجمالی و تفصیلی سازه ها و شاخصه های اصلی شناسایی شده را ترسیم کرده ایم. در پایان، جمع بندی خویش را از الگوی تبیین سیاسی (قدرت محور) انقلاب بازگفته ایم.
انقلاب اسلامی، انقلاب تمدن ساز دانشگاه ایرانی، دانشگاه تمدن ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"با ظهور انقلاب مبتنی بر اسلام و شکل گیری حکومت دینیِ برآمده از مردم، گفتمان تمدنی ایرانی و اسلامی در قالب تمدن نوین برخاسته و آمیخته از این دو تمدن احیا شد و ایران انقلاب اسلامی، در عمل به احیاگر فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی تبدیل گردید. این مقاله بر این موضوع تاکید دارد که ایران انقلاب اسلامی، قطعاً یکی از نیروهای تعیین کننده و تاثیرگذار در این حوزه تمدنی بوده و در احیا و پیشبرد آن در عصر جدید نقش تعیین کنندهای داشته و برای مقاومت و سرپا ماندن در برابر غربِ انسان محور و ماده باور چاره ای جز تمدنی اندیشیدن و تمدنی عمل کردن ندارد. اگر این مهم دارای الزاماتی در حوزه های مختلف کشوری باشد، یکی از مهمترین و اصلی ترین ارکان آن نظام فکری، معرفتی و تولید دانش است که محفل آن دانشگاه و جامعه دانشگاهی است. دانشگاه تمدنساز افق حرکت دانشگاه های ایران اسلامی را برای دهه های آتی ترسیم می کند. دانشگاه به عنوان یکی از کانونهای علم، دانش و فرهنگ که وظیفهاش تولید، تبیین و تعمیق علم، معرفت و فرهنگ است، از مهمترین مراکز تاثیرگذار در شکل گیری و رشد هر تمدنی است تا بدان حد که می توان به جرات ادعا کرد دانشگاه ها به عنوان ستون های برپادارنده تمدنی هستند و بدون دانشگاه هیچ تمدنی ره به جایی نخواهد برد. در یک کلام در عصر جدید کارکرد دانشگاه تنها در آموزش، پژوهش، کارآفرینی و.... خلاصه نمی شود بلکه در نقش یک پایگاه معرفتی به فرهنگ سازی و تمدن سازی نوین میپردازد. در این مقاله سعی بر آن است تا با تبیین و تعریف لوازم و شاخص های لازم برای این مهم، نظریه پردازی لازم صورت پذیرد.
"