فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان صورتی فعّالانه از شرکت در حیات اجتماعی شناخته می شود. مشارکت مالی یکی از انواع مشارکت اجتماعی است. معمولاً نظام آموزش و پرورش از مشارکت مردم در کمک به تأمین هزینه های مالی در زمینة ساخت وساز، توسعه و تجهیز واحدهای آموزشی استقبال می کند. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی و معرّفی مفهوم مشارکت از نگاه مشارکت کنندگان در برنامه های توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی بود. واکاوی انتظارات خیّران مدرسه ساز از سازو کارهای کنونی مشارکت در مدرسه سازی برای حفظ و ارتقای سطح مشارکت، هدف دیگر این مقاله بود. این پژوهش با رویکرد کیفی، با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته صورت گرفت و متن مصاحبه به روش تحلیل تماتیک تحلیل شد. یافته ها نشان می دهند که مشارکت کنندگان برداشتی معنوی و اجتماعی از فعالیّت خود به عنوان خیّر دارند. برداشت معنوی با درون مایه هایی از جنس باقیات الصالحات، کسب رضای خدا، برکت در زندگی، کسب آرامش و احساس لذّت، تبلور ارجحیّت معنویات بر مادیات، ارزش ساخت بنای خیر و ضرورت مشارکت در امور خیر طرح شد و برداشت اجتماعی با درون مایه های تبلور حسّ تعلّق به مکان، کسب منزلت، تلاش در رفع نیاز ادراک شده، بیان احساس مسؤولیّت، خدمت به جامعه و مردم، ارزش آموزش، علم و آگاهی مطرح شد. همچنین انتظارات خیّران در دو وجه سخت افزاری و نرم افزاری مشارکت در مدرسه سازی، طبقه بندی و مفهوم پردازی شد. وجوه سخت افزاری در قالب «مدیریّت فرآیند ساخت وساز» و «جنبه های حقوقی مدرسه-سازی» و وجوه نرم افزاری آن در قالب «مدیریّت تعاملات» و «مشوّق ها» بازشناسی شدند.
پایگاه پژوهشی جامعه شناسی دین
حوزههای تخصصی:
نگاهی جامعه شناختی به گسترش معنویت گرایی نوپدید در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرویدن تعداد چشمگیری از مردم شهر تبریز به مجموعه معنویت گرای نوپدید که در این مطالعه «مجموعه میم» نامیده شده است، حاکی از وجود جریان فرهنگی اجتماعی ای است که این مطالعه در پی دستیابی به عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش مقاله، کیفی با تکنیک نظریه پهنه محور بوده و داده ها از طریق پرسش نامه نیمه ساخت یافته با مصاحبه عمیق از چهارده نفر از گروندگان، جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل یافته ها، الگوی پارادایمی را در دو مرحله تشکیل می دهد که ابعاد آن همراه با مهم ترین عناصر تشکیل دهنده آن ها عبارتند از: الف علل مقدم: تنش های زندگی دینی در عصر مدرن، عدم مقبولیت فرهنگ دینی سنتی، قطع وابستگی های عاطفی؛ ب) شرایط علی: نیاز معنوی و بحران معرفتی، بیماری جسمی و روانی؛ ج) پدیده مرکزی1 و زمینه آن: احساس دردمندی با محتوای متفاوت از نظر شدت، استمرار و تنوع؛ د) شرایط مداخله گر1: عدم مقبولیت فرهنگ دینی؛ ﻫ) راهبرد1: رجوع به منابع دینی سنتی، درمان پزشکی، روانپزشکی، مشاوره، ورزش؛ و) پیامد1: ناکارآمدی راهبرد اولیه و تداوم دردمندی؛ ﻫ) پدیده مرکزی2: احساس دردمندی همراه با درماندگی؛ ز) شرایط مداخله گر2: نظام ارزشی؛ جامعه پذیری دینی و ناهمنوایی با فرهنگ دینی، همنوایی مجموعه با فرهنگ کل، تازگی نگرش و مقبولیت شیوه تبیین مجموعه میم، گزارش از شواهد عینی کارآمدی و اثربخشی، شرایط عضوگیری، کمیت و کیفیت شبکه ارتباطی با اعضای مجموعه؛ ح) راهبرد2: انتخاب روش مجموعه میم که پیامد آن نوگروی با دو جهت گیری ابزاری و غایی است.
بنیان های مادی عرفان
ترکیه آزمایشگاه برخورد اسلام و سکولاریسم (گفت و گو با نیلوفر گوله جامعه شناس ترک ساکن فرانسه)
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش هویت دینی بر حفظ میراث فرهنگی در بین جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش تأثیرگذار دین در شکل بخشیدن به نگرش ها ،گرایش ها و معنابخشی به رفتارهای اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد است تا اثر هویت دینی برحفظ میراث فرهنگی در بین جوانان شهر اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. دیدگاه های نظری متعددی در باب نقش دین در جامعه وجود دارد. دورکیم و مارکس دین را ابزار قدرتمندان و موجب تخریب و تخدیر جامعه دانسته اند ولی وبر دین را منشأ بروز تغییرات اجتماعی می داند. این پژوهش با روش پیمایشی از طریق توزیع 343 پرسشنامه در شش منطقه از مناطق 14 گانه شهرداری شهر اصفهان که با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند، صورت گرفته است. حجم نمونه با نرم افزار spss sample power محاسبه شد و به منظور آزمون فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هویت دینی جوانان در سه بعد عاطفی، اعتقادی و پیامدی با ابعاد شناختی، احساسی و عملکردی حفظ میراث فرهنگی ارتباط مستقیم و معناداری دارد و هویت دینی، 15/0از تغییرات در حفظ میراث فرهنگی را تبیین می کند. همچنین از بین متغیرهای زمینه ای تحصیلات پاسخگویان بر حفاظت از میراث اثر مثبت و معنادار داشته است. شاخص های برازش مدل نشان می دهد مدل، برازش قابل قبولی دارد.
«مرگ خود و مردن دیگری»: روایت دو فرهنگ عرفی/ عقیدتی- معنوی (کاوشی در نظریة اجتماعی، نهج البلاغه، مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چه معنایی برای مرگ می توان تصور کرد؟ مردن را چگونه باید فهمید؟ با مرگ خود و مردن دیگری در لحظة سرنوشت محتوم و مختوم چگونه مواجه می شویم؟ اینها سؤالاتی وجودی هستند به قدمت تاریخ زیستن بشریت. به این معنا و به عبارتی دیگر، ما برای زیستنی معنامند، خود نیازمند مواجهه ای معنامند و البته درست با مرگ خود و مردن دیگری هستیم. از این حیث فرهنگ است که ساختارهای معرفتی وجودی برای تکوین زیست جهانی معنامند از این دست را فراهم می سازد، تا من تو او بهتر بتوانیم با چنین رخداد وجودی، فرهنگی و اجتماعی مواجه شویم. آشکار است که منبع تغذیه این تکوین همانا روایت های فرهنگی از مرگ و مردن است که علم و دین و عرفان ممثل آن اند؛ علم ممثلی است برای فرهنگ عرفی و دین نیز ممثلی است برای فرهنگ شرعی و عرفان نیز ممثلی است برای فرهنگ معنوی. ازاین رو، این مقاله با طرح چند پرسش مشخص در پی کاویدن چنین روایتی از طریق سه سرمتن (علمی دینی ادبی) است: الف) مرگ و مردن خود/ دیگری در متن عرفی نظریة اجتماعی مرگ با چه نشانه های فرهنگی و آثار اجتماعی وصف شده است؟ ب) مرگ و مردن خود/ دیگری در متن شرعی نهج البلاغه با چه نشانه های عقیدتی و آثار معرفتی وجودی وصف شده است؟ ج) مرگ و مردن خود/ دیگری در متن ادبی مثنوی معنوی با چه نشانه های معرفتی و آثار عقیدتی وجودی وصف شده است؟
بررسی تطبیقی توسعه انسانی رایج با آموزه های اسلامی و ارائه الگوی جایگزین (رویکرد اقتصادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های توسعه انسانی مبتنی بر نگاه سکولاری و انسان محوری، مدعی هستند که برای تحول اجتماعی و اقتصادی جامعه انسانی ارائه شده اند. اما موفقیّت چندانی به لحاظ نظری و اجرایی نداشته اند. مشکل اصلی این نظریه ها آن است که به عامل اصلی تحول توسعه که انسان باشد ناظر نیستند. تمام این نظریه ها در چارچوب سرمایه سالاری نظام اقتصادی سرمایه داری سکولار، ارائه و پیگیری می شوند. این جریان هرگز قادر نیست، نقش اصلی را در فرآیند توسعه به انسان بدهد. امّا بر پایه مبانی هستی شناختی نظام اقتصادی اسلام، ضمن این که سرمایه و صاحب سرمایه، نقش مناسبی در فرآیند تحقق جامعه پیشرفته اسلامی دارد، به انسان به عنوان عامل اصلی بسترساز تحقق پیشرفت اقتصادی جامعه اسلامی، نقش اساسی داده می شود و با ارائه و اجرای مدل های مردم سالاری اقتصادی، انسان ها در فرآیند اقتصادی به سمت انسان موردنظر اسلام، متحول شده و به وسیله چنین انسان هایی جامعه مطلوب پیشرفته اقتصادی از منظر اسلام، دست یافتنی می شود. ظرفیت مدل های مردم سالاری اقتصادی برای تحقق جامعه پیشرفته اقتصادی یکسان نیستند؛ بنابراین، هر مدلی دارای ظرفیت بیشتری باشد، در اولویت قرار می گیرد.
بررسی امور مذهبی در ایران
حوزههای تخصصی:
برداشتهای گوناگون از فرهنگ
حوزههای تخصصی:
بررسی برخی از عناصرِ سنت های علمی اسلامی در قرون میانه و تداوم و تأثیر آن ها تا آغاز رنسانس علمی (قرون 4 تا 8 ق/ 10 تا 14 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تداوم و عدم تداومِ» سنت های علمی قرون میانه، و تأثیر آن ها در پیدایش و ظ هور رنسانس علمی، مسئله ای نسبتاً پیچیده است و به موضوعِ مناقشه ای جدی و دامنه دار بین دانشمندان و صاحب نظرانِ برجستة تاریخ علم در اوایل قرن بیستم بدل شده است. این مسئله از آن جا ناشی شد که برخی دانشمندان غربی به این باور رسیدند که آغاز و پیدایش رنسانس علمی صرفاً مدیون علم کلاسیک، زنجیره ای از کشفیات جدید و تحولات فکری، و دگرگونی در مفاهیم بنیادین است؛ از سوی دیگر بر این امر تأکید ورزیدند که نیرو و توان انقلاب علمی صرفاً از تصور جدیدی از طبیعت یا تصور جدیدی از روش خاص پژوهیدن در اسرار طبیعت برگرفته شده است. بر اساس این نظریه، مقوله ای به نام علم قرون میانه به طور اخص سنت های علمی اسلامی و استمرار و تداوم آن ها و همچنین نقش و تأثیرشان در پیدایش و شکل گیری رنسانس علمی بی معنی است. حال این سؤال مطرح می شود که «جایگاه علمی قرون میانه در عالم علم از چه قرار بوده است؟» یا «در دورانی نسبتاً طولانی از قرون میانه، که علم کلاسیک در غرب مسیحی در حال انحطاط به سر می برد، این سنت علمی در کجا و در چه نقطه ای از جهان، به جز پهنة وسیعی از حوزة تمدن اسلامی، پرورش یافت و بالید و سرانجام، با «استمرار و تداوم»، به صورت «انباشتی علمی» به غرب مسیحی انتقال یافت؟» مگر در آن جا (غرب مسیحی) نبود که دانشمندان غربی با «استادی یافتن» بر انبوهی از آثار و منابع علمی اسلامی و یونانی، و نقد و سنجش عالمانه و تحلیلی روش مندانه، حیات فکری و عقلانی آن سرزمین را از اساس تغییر دادند؟ بنابراین، علم کلاسیک و کشفیات و تحولات دوران نوزایی همة آن چیزی نیست که اسباب رنسانس علمی را فراهم کرد؛ از این رو، تداوم علمی قرون میانه و به خصوص سنت های علمی اسلامی، به منزلة بخش مهمی از مبانیِ رنسانس علمی، از جایگاه خاصی در این زمینه برخوردار است. تلاش این مقاله بر این است تا به برخی از عناصر سنت های علمی اسلامی و تداوم و تأثیر آن ها به منزلة دست مایة آغاز رنسانس علمی بپردازد
بررسی رابطه جهت گیری ارزشی مُ درن با هویت دینی و مقایسه جنسیتی آن ( مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر چگونگی رابطه و نسبت مدرنیته و دین از مهمترین بحث ها و چالش های فکری و سیاستگذاری اندیشمندان و مدیران جامعه ایرانی بوده است. اما بیشتر این بحث ها در سطح تحلیل های نظری بوده و به صورت تجربی این رابطه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر، با روش پیمایشی و بر اساس نظریه های بک فورد و گیدنز، به بررسیِ رابطه جهت گیری ارزشی مدرن با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت، به تفکیک جنس، پرداخته است. روش نمونه گیری، روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای بوده است. بر اساس نتایج تحقیق میانگین نمره جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی دختران در هر سه بعدعاطفی، اعتقادی و عملی بالاتر از میانگین نمره پسران و معنی دار بوده است. همبستگی جهت گیری ارزشی مدرن با ابعاد اعتقادی و احساسی هویت دینی منفی و معنی دار بوده؛ اما همبستگی آن با بعد عملی و کلی هویت دینی معنی دار نبوده است. تفاوت جنسیتی هویت دینی پس از کنترل تأثیر متغیر جهت گیری ارزشی مدرن نیز معنی داربوده است. در کل بر اساس نتایج تحقیق به نظر می رسد، بر خلاف مفروضات رایج نظریه دنیوی شدن، رابطه بین جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی، حداقل در بین پاسخگویان این تحقیق، نوعی رابطه تقابلی نبوده است.
رابطة هدایت تشریعی با سیاست ها و چالش های جمعیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آموزه های هدایت تشریعی، که برای رساندن بشر به ساحل امن سعادت نازل شده اند، قلمروی به گستره همة افعال اختیاری انسان داشته و هر جامعه ای تنها با پیروی از این آموزه ها، به سعادت حقیقی نائل می شود. سیاست گذاری جمعیتی، یکی از مصادیق رفتار اختیاری انسان است که باید رابطه آن را با مجموعه تعالیم هدایت تشریعی به درستی کشف کرد تا در پرتو آن، از آزمون و خطاهای سیاست های مادی گرایانه جمعیتی در امان ماند. با تکیه بر آموزه ها، معتقدیم بهترین سیاست جمعیتی، سیاستی است که در هماهنگی کامل با مجموعه آموزه های هدایت تشریعی الهی و برای افزایش جمعیت مسلمیانان تدوین شود. این نوع از سیاست جمعیتی، علاوه بر آنکه از پشتوانه اراده تکوینی و تشریعی خداوند برخوردار است، اجرای آن نیازهای مادی و معنوی انسان را به بهترین شکل پاسخ داده، چالش های گوناگون اجتماعی فراروی افزایش جمعیت را برطرف نموده یا به حداقل ممکن می رساند.