فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبنای این اصل که دین دارای نظام هنجاری اخلاقی و حقوقی است و هیچ ساحتی از ساحات فردی و اجتماعی را فروگذار نکرده و دارای منطق و چارچوب نظری محکم عقلانی و فطری است؛ تلاش شده به اقتضائات این برداشت توجه شود. بر مدار این نگرش بحث دو گانه انگاری عاملیت−ساخت با ورود بحث حق الناس و حق اﷲ و در پی آن محبت و عدالت توجیه می یابد و نمود فطرت در دانسته ها و خواسته ها بحث عقل و محبت را رسمیت بخشیده و حرکت مدرج بر پایه نیازهای اساسی و پایه ای را اجتناب ناپذیر می کند. برای وصول به مطلوب در این مقال از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای متون دینی و اندیشه شناسی بهره برده شده است.
ماهیت بشر و نظریه سیاسی از دیدگاه فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ارتباط ماهیت بشر و نظریه سیاسی یکی از مباحث مهم در مطالعه تحلیلی هر نظریه سیاسی است. اندیشمندان سیاسی معمولاً مشروعیت نظریه خویش، درباره سیاست و حکومت را بر تبیینی خاص از ماهیت انسان ها بنا می نهند. پژوهش حاضر، آرای سیاسی فارابی، از اندیشمندان مهم سیاسی جهان اسلام، را از این دیدگاه بررسی می کند. نظریه سیاسی فارابی خصلتی جهان شمول دارد و این امر به دلیل برداشتی است که او از ماهیت بشر ارائه می دهد. در نظریه سیاسی فارابی، انسان ها به دلیل ماهیت خویش، برای رسیدن به سعادت نیازمند حضور در اجتماع هستند. در نتیجه تلقی او با تلقی های مدرن فردگرایانه از سیاست و حکومت در تعارض است. فارابی معتقد است انسان، برای شناخت سعادت به غیر خودش نیاز دارد و این نیاز، صرفاً از طریق ارتباط با عقل فعال، که خودش مخلوق خدای عالم یا همان سبب نخستین است، برآورده می شود. به این ترتیب، نظریه سیاسی فارابی ارتباط ویژه و مشخصی با مسئله توحید دارد. نظریه های سیاسی مدرن، عمدتاً به موضوع حاکم یا امام در اجتماعات سیاسی توجهی نمی کنند. اما اینکه چه کسی باید حکومت کند، برای فارابی اهمیت بسیاری دارد و نظریه او در این زمینه وام دار برداشتی است که او از ماهیت بشر ارائه کرده است.
ارزیابی تجربی نظریة محرومیت در تبیین دین داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز تاکنون، «نظریة محرومیت» متداول ترین و مسلط ترین نظریه در میان دانشمندان علوم اجتماعی برای تبیین سطوح مختلف دین داری مردم بوده است. با وجود این، نتایج متعارض تحقیقات تجربی ، از یک سو، اعتبار این نظریهرا به مقوله ای جدلی تبدیل کرده است و از سویی دیگر، این پژوهش ها صرفاً در درون سنت های دینی غیراسلامی انجام گرفته اند. از این رو، مقالة پژوهشی حاضر تلاشی است برای ارزیابی تجربی ادعاهای عام نظریة محرومیت در میان جمعیت مسلمان ایرانی.ابتدا، مدعاهای نظری نظریة محرومیت به صورت فرضیاتی مبنی بر ارتباط مثبت محرومیت عینی و محرومیت ذهنی با دین داری فرموله گردید. سپس، جهت وارسی اعتبار تجربی این نظریه، فرضیه های مذکور با داده های پیمایشی مربوط به بیش از چهار هزار نفر مسلمان ایرانی مقابله شد تا میزان انطباق و تناظر پیش بینی های نظری رویکرد محرومیت با شواهد تجربی مورد ارزیابی قرار گیرد. در مجموع، یافته های این تحقیق نتوانست حمایت جدی و قابل اعتمادی برای نظریة محرومیت در تبیین سطوح تدیّن اسلامی ایرانیان فراهم آورد.
پیدایش و بقاء جامعه با تأکید بر نقش دین از منظر علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیدایش و بقاء جامعه و مسائل پیرامونی آن، یکی از مباحث مهم جهان غرب در قرون وسطی تا عصر روشنگری است. تحول در پاسخ به این مسئله، یکی از مهم ترین بنیادهای مدرنیته و علوم انسانی و اجتماعی است. پایه این تحول، مربوط به کنار گذاشته شدن نظریه «خلق جامعه توسط خداوند» و «طبیعت اجتماعی بشر»، می باشد و اینکه انسان به عنوان «موجودی طبیعتاً غیراجتماعی» و جامعه به عنوان «مصنوع بشر» در نظر گرفته شد. این تحقیق، به پاسخ این مسائل از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می پردازد. انسان از منظر علامه طباطبائی، بالطبع موجودی اجتماعی نیست، اما به دلیل گستره نیازها و...، به ناچار و بالاضطرار رو به زندگی اجتماعی آورده است. زندگی اجتماعی و جامعه برای بقا و استمرار خود، نیازمند وجود قانون هستند که موافق فطرت و نظام خلقت باشد. این قانون، فقط از جانب خداوند متعال و در قالب هدایت تشریعی الهی قابل دستیابی است. عقل و فطرت بشر برای تنظیم و تهیه چنین قانونی، ناکافی و نارسا هستند.
اسلام و عصر پست مدرن
انتقاداتی بر انواع مثالی در جامعه شناسی دین ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماکس وبر، عموماً به عنوان ارائه کننده انواع مثالی اقتدار شناخته می شود. اما وی، همچنین انواع مثالی نگرش های دینی را نیز مطرح کرده است. تاکید من بر انواع مثالی در جامعه شناسی دین وی، بر این واقعیت شکل گرفته است که کتب اصلی جامعه شناسی و نیز منابع جامعه شناسی دین، گرایش به این دارند که نوع شناسی دینی ارائه شده توسط وی را نادیده بگیرند، در حالی که این نوع شناسی،یک طبقه بندی مبتنی بر مقوله بندی هایی معین را ارائه می کند که به ما اجازه می دهد تا رفتار دینی- یا شاید رفتار انسانی در کل- را با رجوع به انواع مثالی پیشنهاد شده بررسی نماییم. این مقاله، سه نوع مثالی اصلی را در جامعه شناسی دین وبر ارائه می کند و نشان می دهد که چگونه آن ها می توانند به وسیله نوع مثالی چهارمی تکمیل شوند. چهارمین نوع مثالی، بر پایه مطالعات نگارنده درباره تصوف، به مثابه طریقت دینی در اسلام،شکل می گیرد. .
شناخت مؤلفه های بنیادگرایی دینی در ایران با رویکرد بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله، مورد مطالعه و پژوهش است، اندیشه های سیاسی و اجتماعی برگرفته از آثار مستقیم چهار چهره شاخص بنیادگرایی دینی در ایران معاصر است تا بتوان بر اساس روش تحلیل تماتیک به الگویی دست یافت که بیانگر مؤلفه های نظری این طیف از اسلام گرایی سیاسی با رویکردی کاملاَ بومی باشد. در این مجال داده های متنی، مورد توصیف، سازماندهی و سپس تفسیر قرار می گیرد، به گونه ای که داده های متنی ابتدا تنظیم و سازماندهی می شوند تا مقوله های هر اندیشه به طور مجزا از داده های متنی به نظم درآمده، ظاهر شوند و بعد از تعیین مقولات مشترک، حمایت تماتیک یا موضوعی از آن ها به عمل آید. این فرآید تا اشباع تماتیک، ادامه دارد و سپس در نهایت یک الگوی تماتیک بومی از بنیادگرایی در ایران ارائه و تفسیر می شود که بیانگر مؤلفه های اندیشه های این طیف از نخبگان و کنشگران سیاسی و اجتماعی در عرصه تحولات ایران معاصر است و به این مفهوم در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران، معنا می بخشد.
مکتب قرآن؛ مؤمنانی در نوستالژی «امت»؛ مطالعه موردیِ کردها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب قرآن، اولین و قدیمی ترین جریان اسلام گرای اهل تسنن در ایران، در چهار دهه اخیر به لحاظ ساختاری و گفتمانی مراحل گوناگونی را گذرانده است. هدف این مقاله بررسی سازوکارهای اجتماعی مؤثر بر گرایش کردها به مکتب قرآن، در مرحله سوم تطور گفتمانی ساختاری این جریان از میانه دهه 1370 هجری تا کنون با روش گراوندد تئوری است. بنابر مطالعات وکاوش ها، از دلایل اصلی گرایش کردها به مکتب قرآن تجربه نوعی زندگی جمعی با ویژگی های بارزی، همچون همدلی، روابط گرم و صمیمی، روابط شخصی و همبستگی جمعی است، درحالی که روابط اجتماعی حاکم بر جامعه بزرگ تر به سمت نوعی روابط جامعه ای حرکت کرده که ویژگی های بارزش سرد بودن و ابزاری بودن، حسابگری، فردگرایی فزاینده، بیگانگی و روابط غیرشخصی است. مدعای اثر حاضر این است که با گسترش نفوذ و پهنه جهان جامعه ای و هژمونی قواعد و مختصات آن، ساکنان دل زده از جامعه به عزیمت و ترک این جهان و پناه جستن در نوعی جهان اجتماعی روی می آورند؛ مکتب قرآن با مختصات شبه اجتماع گونه اش یکی از پناه گاه هاست. این نوع جدید هجرت در دوران مدرن ماست؛ هجرتی نه مبتنی بر حرکت مکانی و گسست فیزیکی از اجتماع پیشینی چنانکه در صدر اسلام روی داد و امروز در رأس هیاهوی تبلیغاتی دولت اسلامی (داعش) است بلکه مبتنی بر جهت دهی فعال و مستمر به پیوندهای اجتماعی روزانه فرد مکتبی و تأکید بر روابط درون گروهی، با تضعیف روابط فرد با فضای بیرون از آن. حاصل این فراگرد، خلق جهان خاص مکتب قرآن است؛ هجرت ایمانی به دنیای روابط تنگاتنگ درون گروهی امتِ مطهر، بدون گسست فیزیکی از جامعه نامطهر سابق.
گونه شناسی دینداری های اسلامی؛ نقدی بر گونه شناسی های صاحب نظران غربی در زمینه انواع دینداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعات زیادی در باب انواع دینداری ها در اسلام، از سوی صاحب نظران غربی و مسلمان صورت گرفته است، لیکن بیشتر صاحب نظران غربی در گونه شناسی خود، انواع دینداری ها را بر اساس جناح بندی های راست و چپ مرسوم در غرب مطرح نموده اند. مقاله حاضر، به بررسی و نقد دیدگاه سه تن از صاحب نظران غربی، یعنی جان اسپوزیتو[1] ، کلینتون بنت[2] و ویلیام شپرد[3] پرداخته و تلاش نموده است تا با روش مقایسه ای - تطبیقی، ابتدا گونه شناسی انواع دینداری ها را بر اساس جناح بندی چپ و راست در میان خودشان، مقایسه و توضیح دهد و سپس این گونه شناسی ها را با نظرات دو تن از صاحب نظران مسلمان، یعنی عبدالله سعید[4] و طارق رمضان[5] که به نظر نگارنده، خالی از اشکالات فوق هستند نیز مقایسه نماید. همچنین با تطابق گونه شناسی ها با دلائل و مثال های آن ها کاستی ها و کلی نگری های اشتباهات موجود در آن ها نشان داده شده است. نتایج نشان می دهد در تمام مواردی که سه نویسنده غربی در گونه شناسی خود، عملکرد ضعیفی نشان داده اند، سعید و رمضان، عملکرد بهتری داشته اند.
چیستی علم اجتماعی مسلمین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«علم اجتماعی مسلمین»، مجموعه ای از اندیشه ها و تفکرات نظام وار و روشمند در حوزه موضوعات و مسائل اجتماعی برای رفع نیازها و رسیدن به سعادت و کمال انسانی است. در چیستی و هویت علم اجتماعی مسلمین، و نیز تمایز آن از علوم اجتماعی، به ویژه جامعه شناسی مدرن تلاش علمی شایسته ای لازم است که این مقاله گامی در این مسیر است. نوع مسائل علم اجتماعی مسلمین، مبتنی بر بنیادهای اسلامی و دارای مفاهیم، موضوعات و مسائلی خاصی است که به آن هویتی ممتاز با پیشینة طولانی داده است. این علم دارای ویژگی هایی نظیر هویت فراتاریخی، و بهره مندی از ظرفیت تعمیم یافتگی، ابتناء بر اصول و بنیادهای اسلامی، به ویژه توحیدگرایی در هستی شناسی و حقیقت گرایی انتقادی بر حسب وحی، عقل و حس در معرفت شناسی، آرمان گرایی و داشتن رویکرد هرمی به هستی و جهان اجتماعی، برخی از مهم ترین ویژگی های آن است.