فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
دیالکتیک هویتها
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
بررسی چند زبانگونگی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله‘ رفتار زبانی جامعه ایرانیان ارمنی زبان و جامعه ایرانیان ترک زبان (با گویش آذربایجانی) مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا مفاهیم نظری مورد استفاده در تحقیق تشریح می شود. سپس اطلاعات تاریخی و طرحی از وضعیت اجتماعی – مردم نگاری جوامع مورد بررسی ارائه می شود. شناخت حوزه های استفاده از هر زبان برای افراد دو زبانه برای برنامه ریزان فرهنگی و آموزشی این امکان را فراهم می آورد تا با در نظر گرفتن واقعیتها و وضعیت موجود فعلی روشهای مناسبی را برای تعلیم و تربیت این افراد و رسیدن به اهداف فرهنگی و آموزشی کشور تدوین نمایند.
جوانان و هویت تاریخی و نظام ( نمونه مورد مطالعه :دانش آموزان مقطع متوسطه شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تعلق خاطر به سرگذشت تاریخی جامعه و اقلیمی که مردم در آن زیست می کنند، در بسیاری جوامع از عناصر مهم هویت بخش به شمار می رود. این دو عامل، به خصوص در استان فارس که از پیشینه تاریخی پرشکوه و جغرافیای متنوع برخوردار است، بسیار مهم و موثر می باشد. امروزه که دستگاه های ارتباطی، مانند تلفن، ماهواره و اینترنت جامعه جهانی را به صورت دهکده جهانی در آورده است، دریافت میزان تعلق خاطر جوانان به این دو عامل و عوامل موثر بر آنان از اهمیتی خاص برخوردار است. این مقاله که نتیجه پژوهشی تجربی در این زمینه می باشد، به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر است: آیا جوانان شیراز در این دو بعد از هویت، دچار مشکل می باشند یا خیر؟ چه عواملی با این فرایند مرتبط است؟ میزان اثرگذاری هر یک از متغیرهای مستقل بر احساس تعلق به این دو بعد از هویت چه مقدار می باشد؟
نمونه آماری این پژوهش چهارصد نفر از جوانان شهر شیراز (دانش آموزان سال سوم متوسطه) می باشد. نتایج نشان می دهد تنها 5 درصد از پاسخگویان در بعد تاریخی و 10 درصد در بعد جغرافیایی دچار اختلال هستند و متغیرهای احساس تعلق به جامعه، مشروعیت نظام سیاسی، اعتقاد به مفید بودن مشارکت اجتماعی، برنامه درسی مدارس، ارتباط با دیگران، روایت هویت ملی و شرکت در فعالیت های فوق برنامه با هویت جغرافیایی و تاریخی رابطه معنادار بسیاری دارند"
تحلیل اجتماعی الگوهای مصرف انرژی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناخت و تحلیل الگوهای مصرف انرژی در ساحت اجتماعی است. روش به کار گرفته شده، پیمایش و روش گردآوری اطلاعات مصاحبه ساختمند است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در محدوده مناطق 22 گانه شهر تهران و جامعه هدف شامل کلیه شهروندان تهرانی با سن بالای 15 سال هستند. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه معادل 1066 خانوار برآورد شد که در نهایت با افزایش 10 تا 15 درصد به آن، حجم نمونه به 1200 خانوار افزایش پیدا کرد. اعتبار و روایی از طریق استفاده از پرسشنامه های استاندارد مرکز آمار و همچنین نظرات متخصصین تأمین شد. یافته ها نشان می دهد: رفتار مصرف انرژی برحسب شروط وضعیتی، شرایط محیطی، پایگاه اقتصادی، سبک زندگی و هنجارهای مصرفی متفاوت است. تأثیرات محیطی و اقلیمی موجبات تفاوت های معنا دار در میزان مصرف انرژی شده و دامنه تغییرات را به شدت افزایش داده است. به طور کلی هرگونه تغییر در رفتارهای پایدار مصرف انرژی مستلزم تغییرات لازم در نگرش هاست.
سالمندی سالم؛ تحلیل مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مردان و زنان سالمند در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از داده های حاصل از پیمایش نمونه ای و اجرای «پرسشنامة ساخت یافته» در میان سالمندان 60 ساله و بالاتر شهر شیراز در سال 1390 به بررسی مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت زنان و مردان سالمند و تبیین تفاوت های جنسیتی بر اساس مشخصه های اجتماعی و جمعیتی می پردازد. نتایج تحلیل های دو متغیره بیانگر تفاوت معنادار بین مردان و زنان سالمند در چهار بُعد از شش بُعد سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت است؛ زنان در ابعادی نظیر مسؤولیت سلامت و روابط بین فردی و در مقابل مردان در ابعاد مدیریت استرس و فعالیت جسمانی نمره بالاتری را کسب کردند. در دو بُعد تغذیه و رشد روحی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده نشد؛ علاوه بر این، وضعیت سلامت خود ادراک و خود کارآمدی سلامت زنان در سطح پایینتری در مقایسه با مردان بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیره با استفاده از آزمون تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که بعد از کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، اشتغال، و درآمد) جنسیت به طور محسوس و معناداری سبک زندگی ارتقای سلامت را تحت تأثیر قرار می دهد و زنان میانگین نمره بالاتری را در شاخص سبک زندگی ارتقای سلامت خواهند داشت. به طور خلاصه، نتایج مطالعه نشان داد جدای از ابعاد زیست شناختی متفاوت زن و مرد، شرایط اجتماعی نابرابر، رفتارهای سلامت متفاوتی را برای زنان و مردان به همراه دارد.
نقد اخلاقی و اجتماعی پارادایم زیست ْپزشکی؛ با تأکید بر تعامل علوم پزشکی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت هم افزایی رشته های پزشکی و غیر پزشکی، از جمله مقولات بین الاذهانی در میان بیشتر اصحاب جامعه شناسی است؛ کارآمدی رویکردهای سلامت و درمان، مشروط به پاسداشت سایر وجوه انسان، مزید بر ابعاد زیستی و ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» است. امر مذکور متضمن اتخاذ رویکردهای بین رشته ای و کاربست انواع فلسفه مضاف در روند جامعه پذیری کنشگران نظام سلامت خواهد بود، زیرا پرداختن به مضامین فرازیستی، در شرایط غلبه پارادایمی پوزیتیویسم، امری قریب به محال می نماید. براساس فرض اصلی مقاله، در صورت در نظر گرفتن الگوی زیست پزشکی، به منزله یک وجه خاص از معرفت قدسی، انتظار می رود «حاشیه ای شدن اخلاق در پزشکی»، که آسیب هایی نظیر «تقلیل طبابت از حکمت به فن»، «پزشکی سازی جامعه» و «کالایی شدن خدمات» از مهم ترین مصادیق آن هستند، به نحو مؤثری برطرف گردند. رفع پیامدهای مترتب بر محوریت بلاوجه رویکرد زیست پزشکی، منوط به ارائه صورت بندی جدید علوم پزشکی و علوم انسانی در وحدتی فراگیر با یکدیگر است. اصلاح آن دسته از ساختارهای آموزشی که بر پایه جدایی شاخه های علوم از یکدیگر تکوین یافته اند، نقطه شروع اصلاحات در این باره خواهد بود که در قالب یکپارچه سازی نظام آموزش عالی محقق می شود. مقاله حاضر، بر مبنای تقابل فکنی میان «ترجیحات تخصصی در پارادایم زیست پزشکی» و «نیازهای فرازیستی انسان»، می کوشد از طریق تحلیل محتوای داده های کیفی، علاوه بر شناسایی مضامین مربوط، برداشت های تفسیری را با محوریت فرضیه مذکور، از طریق تأکید بر همبستگی اندامواره میان علوم پزشکی و علوم انسانی ارائه نماید.
مدخلی بر مدرنیته و مدرنیسم
حوزههای تخصصی:
تفکر جدید غرب
مطالعات فرهنگ عامه
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و توسعه
تباریابی رخدادِ «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها»؛ بر مبنای همسویی انتقادی روند های کلان فرهنگی دوره ماقبل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی روند های ماقبل انقلابی مؤثر بر وقوع رخداد «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» (1359) اختصاص دارد. برخلاف تصور رایج که این رخداد را محصول کشاکش سیاسی نیرو های رقیب در دوره اولیه مابعد انقلاب اسلامی دانسته و آن را همچون واقعه ای فاقد ضرورت اجتماعی و یک کنش سیاسی صرف فارغ از وجوه نظری معرفی می کند، از قضا این مقاله نشان می دهد که واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» نقطه نهایی و اوج یک مطالبه عمومی است که مدت ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 1357 نیاز و ضرورت آن در بین نیرو های اجتماعی و حتی در میان نخبگان آموزشی اواخر دوره پهلوی دوم، البته در سطح و مرتبه متفاوتی وجود داشته است. این نیرو ها به انحاء متفاوت اعم از تأثیرپذیری از خودانتقادی های غرب در دوره مابعد جنگ جهانی دوم، یا به دلیل مشکلات و مسائل نظام آموزشی و دانشگاهی کشور، نسبت به «علم جدید» و نظامات علمی و دانشگاهی انتقاد و اعتراض داشته اند. این مواضع انتقادی گاه به طور عینی خود را در برنامه هایی نظیر «انقلاب آموزشی» یا «آموزش اسلامی» نشان داده است و گاه در قالب ایده های ذهنی نظیر «علم بومی»، «علم قدسی»، «علم متعهد» و نظیر آن در میان نخبگان فکری مطرح شده و ذهنیت تحول در نظام علمی آموزشی در آستانه وقوع انقلاب اسلامی را قوت بخشیده است. مقاله نشان خواهد داد که وقوع انقلاب اسلامی و نیروی برآمده از آن، بنا به ماهیت اسلامی انقلاب و نوع و تنوع نیروی سیاسی درگیر در آن، این خواست عمومی را در سطح و مرتبه بالاتر با جهت گیری متفاوتی پیگیری کرده که ظهور اولیه آن در واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» و نهادسازی ها و سیاست گذاری های آن بوده است. برای تباریابی و شناسایی این روند های فرهنگی و اجتماعی اثرگذار، از شیوه کار فوکو استفاده شده است.
تحلیل محتوای پایان نامه های تحصیلات تکمیلی مددکاری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سهم روش های تحقیق و چگونگی گرایش های موضوعی در پژوهش های مددکاری اجتماعی است. برای این منظور با روش تحلیل محتوا تمامی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی مددکاری اجتماعی بعد از انقلاب تا سه ماهه اول سال 91 مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه پژوهش 232 پایان نامه تحصیلات تکمیلی از دو دانشگاه علامه طباطبائی و علوم بهزیستی و توانبخشی بود که با روش سرشماری وارد پژوهش شدند. داده ها با استفاده از چک لیستی از حیث موضوع، روش تحقیق، جنسیت محقق و سال ثبت پایان نامه جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد سهم بیشتری از پایان نامه ها متعلق به دانشگاه علامه (63.8%) و نسبت زنان در پایان نامه ها تقریباً دو برابر مردان است. بیشترین روش تحقیق بکار گرفته شده در پایان نامه ها پیمایشی (60%) و علی- مقایسه ای (29%) بود و سهم روش های تحقیق آزمایشی و شبه آزمایشی، کیفی و ترکیبی به ترتیب برابر با 6، 4.7 و 0.4 درصد بود. از 12 قلمروی موضوعی، حوزه های زنان (12.9%) ، مددکاری در حوزه شرایط کاری (11.6%) ، نوجوانان (10.3%) و اعتیاد (9.1%) دارای بیشترین سهم و حوزه مسائل نهادی- اختاری (3.9%) کمترین سهم را در قلمروی موضوعی پایان نامه ها داشتند. با وجود رشد کمی پایان نامه ها، بیشتر پایان نامه ها صرفاً در توصیف و تحلیل شرایط و مشکلات به دام افتاده بودند و بررسی های مداخله محور کمی که قاعدتاً با روش های آزمایشی و شبه آزمایشی و اقدام پژوهی حاصل می شوند، انجام شده بود که این امر نشان از تعهد کم رنگ حرفه به مبتنی کردن اقداماتش بر مبنای پژوهش و ارائه مداخلات معتبر دارد. با توجه قرار داشتن اعتیاد و مسائل نوجوانان (فرار دختران) در لیست ده مسأله اجتماعی مهم جامعه و همچنین سهم بیشتر این موضوعات در پایان نامه های مددکاری اجتماعی، می توان حرفه مددکاری اجتماعی را حساس و همگام با تغییرات مسائل اجتماعی دانست.
مدیریت راهبردی مهندسی فرهنگی
حوزههای تخصصی:
بازشناسی مفهوم سوغات در گردشگری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی دلایل خرید کالاهای غیرروزمره نزد گردشگران مذهبی شهر مشهد است. جهت احصای معنای سوغات و دلایل خرید سوغات از نگاه گردشگران، رویکرد کیفی اتخاذ شده است. فرایند گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه های عمیق و گاه چندگانه بوده است. منطبق بر یافته های تحقیق، ادراک مشارکت کنندگان از سوغات، بدین ترتیب است که زائران سنتی و مناسک گرا، تمام امور منسوب به امام رضا (ع) را متبرک دانسته و به مثابه سوغات از آنها استفاده می کنند، در حالی که برای زائرانی که لذت جویی در تمام جنبه های سفر آنان مشاهده می شود، حتی در تبرک کردن کالاهای خریداری شده نیز از لذت حاصل از آن غافل نمی شوند. همچنین در زائرانی که کنش آنها بیشتر معطوف به هدف اقتصادی است، غلبه انگیزه های اقتصادی در سوغات خریداری شده نیز قابل رهگیری است.
تقدس زدایی نرم از عزاداری با نوحه پاپ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تقدس زدایی نرم از عزاداری با پاپ شدن نوحه ها در دو دهة اخیر روندی شتابان گرفته است. استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه و استفاده از اصطلاحات ویژة غیردینی با سبک محاوره ای و آزاد ساختن عزاداری از تقیدات مذهبی، دو عامل مهم تقدیس زدایی از عزاداری دینی می باشد. این دو عامل، با هوشمندی ویژه ای از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده، نگرش عزاداران را با تغییراتی همراه ساخته است. این مقاله، تأثیر موسیقی پاپ به منزلة یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در پاپ نمودن نوحه، و تأثیر آن را در تغییر ارزشی عزاداران بررسی می کند. 200 کلیپ فارسی و ترکی، که در فاصلة سال های 1382 تا 1392 اجرا شده، استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند که اولاً تقارن معنا داری میان مفاهیم مرتبط با نوحة عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان وجود دارد که نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی، و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی میان نوحه های فارسی و ترکی در زمینة تقدس زدایی مشاهده می شود.