فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهروندی یکی از شاخص های مهم پیشرفت و توسعه یافتگی کشورهاست. یکی از ابعاد مهم شهروندی، فرهنگ شهروندی است. اصولاً شهروندی بدون عنایت به مقوله فرهنگ قابل تصور نیست. ایجاد، گسترش و تعمیق فرهنگ و اخلاقیات شهروندی می تواند گره گشای بسیاری از مسائل شهری و اجتماعی باشد که کشورهای در حال توسعه با آن مواجه اند. در این راستا هدف این پژوهش به عنوان یک گام اولیه، بررسی مؤلفه های فرهنگ شهروندی و برخی از متغیرهای اجتماعی تبیین کننده آن می باشد. با توجه به فقدان پژوهش های تجربی در زمینه فرهنگ شهروندی، هشت مؤلفه مدارای اجتماعی، مشارکت جویی، انجام رفتارهای مدنی، اعتماد بین شخصی، عام گرایی، مسئولیت پذیری، نوع دوستی و گرایش به پیروی از قانون برای سنجش این مفهوم در نظر گرفته شد. به منظور آزمون تجربی مدل مفهومی، پژوهش میدانی به شیوه پیمایشی طراحی گردید که در آن 376 نفر از شهروندان بالای 20 سال شهر ایوان مشارکت داشتند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در مجموع پاسخگویان نمره متوسط به بالایی از شاخص فرهنگ شهروندی کسب کرده اند. همچنین نتایج حاکی از رابطه مثبت باورهای مذهبی و رابطه منفی احساس آنومی با شاخص ترکیبی فرهنگ شهروندی می باشد.
مقدمه ای بر مطالعه فرهنگ سیاسی ایران
حوزههای تخصصی:
تجلی افلاک و اختران در دیوان غلامرضا خان ارکوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همچنان که در کتاب آسمانی قرآن(ق: 6؛سبا: 9؛ آل عمران: 190؛یونس: 6؛ جاثیه: 13 و ...) خداوند به مسلمانان دستور می دهد که به تدبر در آسمان ها و ستارگان و شناخت آنها تدبراقدام کنند،ایرانیان نیز از گذشته تا به حال، افلاک و اختران را با عمق اندیشگی می نگریستند.تحت تأثیر این اندیشگی، آسمان و جلوه های آن معمولاً از مضامین مورد علاقه ی شاعران و نویسندگان بزرگ بوده است. غلامرضاخان ارکوازی شاعر بزرگ کردی سرایِ ایلامی(متولد بین سال های1184 - 1189 ه . ق)، از این رهگذر بی بهره نبوده است. بازتاب آرا و اندیشه های نجومی در اشعارش قابل رصد است.بررسی اشعار اونشان می دهد که شاعر از این دانش، بهره ای داشته است. اندیشه ی پویای وی سبب شده که از این دانش درراستای سرایش و ارائه ی اشعار و اندیشه هایش بهره گیری نماید.این مقاله به منظور نشان دادن چگونگی استفاده ی غلامرضاخان از افلاک و اختران و نحوه ی پیوند آن ها با اندیشه های وی نگاشته شده و برای جمع آوری اطلاعات از شیوه ی کتابخانه ای و تحلیلی استفاده گردیده است.در میان عناصر آسمانی به کار رفته در اشعار، واژه ی آسمان با عناوین متعددی چون: «عه رش، فه ڵه ک، سه ماء، چه رخ، ئاسمان و ...» برجستگی و تشخص بیشتری دارد.
سرمایه اجتماعی و بیگانگی از کار (مطالعه موردی معلمان آموزش و پرورش مقطع ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناخت رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی معلمان با بیگانگی از کار آن ها انجام شده است. این مطالعه به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران است که تعداد آنها 10442نفر می باشد که از این تعداد 374 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایی دو مرحله ایی انتخاب شده اند. برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه بولن و اونیکس و برای سنجش متغیر بیگانگی از کار از پرسشنامه گانستر و واگنر استفاده شده است که داده های مربوط، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه را تأیید کرد. متغیر مستقل این تحقیق سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته بیگانگی از کار می باشد که در کنار این ها، متغیرهای زمینه ای مانند: جنس، سن، وضعیت تاهل، سابقه شغلی، گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت، تحصیلات و درآمد نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده رابطه معناداری را بین متغیر سرمایه اجتماعی و بیگانگی از کار نشان می دهد و در بین متغیرهای زمینه ای هم نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که تمام متغیرهای این تحقیق به جز متغیر سن افراد مورد مطالعه، رابطه معناداری با بیگانگی از کار داشته است.
بررسی جایگاه زن در جامعه سنتی ایلام با نگاهی به مثنوی «والیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار هنری و ادبی به منزله آیینه ای هستند، که عادات، رسوم، ارزش ها، باورها و ... را در جامعة معاصر خود، نمایش می دهند؛ بنابراین بهترین منبع برای دریافت و استدراک ویژگی ها و مشخصات فرهنگی مردم هر عصر به شمار می آیند. یکی از مسائل رایج در جوامع سنتی، وجود تبعیض میان زن و مرد است که در آثار ادبی به شیوه های گوناگون منعکس شده است. انتساب صفاتی چون دانایی و توانایی به مردان و زنان را ضعیفه و متعلقه دانستن از نمودهای این تبعیض جنسیتی است. در این راستا، نگارنده با هدف نشان دادن جایگاه زن در جامعه سنتی ایلام به بررسی منظومة «والیه» (682 بیت) از مجموعة اشعار حشمت منصوری (به ێان ده ئاسوو) به شیوه کتابخانه ای و تحلیلی پرداخته است. نتیجة پژوهش نشان
می دهد که مهمترین مشکلات زنان در جامعه سنتی عبارتند از: فقر مادی، ازدواج زود هنگام، محدودیت تحصیل، عدم توجه به خواسته های زنان و ... .
بررسی رابطه میان آموزش عالی زنان در ایران و حضور آنان در عرصه های قانون گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر در ایران، زنان از مردان در آموزشعالی سبقت گرفتند. آنان یک قرن و نیم عقبماندگی از مردان را دراین بخش جبران کردند و سهم خود را نسبت به مردان افزایش دادند. بالارفتن نسبت حضور زنان به مردان در آموزشعالی کشور ریشه در فرآیندهای درونی و بیرونی تأثیرگذار در دهه اول تأسیس جمهوریت در ایران دارد. همچنین زیاد بودن این سهم برای زنان پیامدهای مثبت در بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای آنان در آینده خواهد داشت. در این مقاله، نویسنده با تجزیه و تحلیل آماری و روند افزایش سهم زنان در آموزشعالی در دهه اخیر و مقایسه آن با دهههای قبل در ایران میپردازد. همچنین با بررسی علل و عوامل این جهش، پیامدهای ناشی از افزایش حضور زنان در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور را تبیین میکند و نتیجه میگیرد که، متناسب با افزایش زنان در آموزشعالی، نقش آفرینی آنان در بخشهای مدیریتی جامعه اعم از مدیریت اجرایی یا قانونگذاری در سطوح ملی و محلی افزایش نیافته است ولی شواهد نشان میدهند که تقاضا برای سهم خواهی در آینده به جابهجایی میان زنان و مردان در ساختار قدرت منتهی خواهد شد.
فرهنگ و مهندسی فرهنگ
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر آینده پژوهی فرهنگی- تمدنی انقلاب اسلامی در پرتو اندیشه حق مدار مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ابعادی انقلاب اسلامی و چشم انداز تمدن سازانه آن، ما را به سمت پارادایم متفاوتی از آینده پژوهی انقلاب اسلامی رهنمون می کند. درحالی که نهادگرایان، مبتنی بر هستی شناسی اجتماعی، برپایی انقلاب اسلامی را به عنوان یک انقلاب مقطعی و نسلی، در تغییر نهاد قدرت تعبیر می کنند و چشم انداز تمدنی آن را در پیوستاری از مدرنیته ناقص تا مدرنیته بومی و مدرنیته اسلامی تعریف می کنند، تعالی گرایان، گستره تحولی انقلاب اسلامی را در سه بعد زمانی، مکانی و معنایی مبتنی بر هستی شناسی الهی انقلاب تعریف می کنند. از حیث ویژه داشت های معنایی و محتوایی در بعد ارتفاعی انقلاب اسلامی، بر نگرشی دوساحتی در پیوند آسمان و زمین تأکید می نمایند. از حیث دامنه زمانی انقلاب اسلامی، آن را برآمده از مسیر تکاملی جریان حق و منطبق بر آن تا برپایی امر ظهور تعریف می کنند و از حیث کرانه مندی و وسعت مکانی، گستره آن را فراتر از مرزهای ملی، به منظور مقابله و مواجهه با استکبار جهانی و نجات مستضعفان عالم تصویر می کنند. در انگاره مدرنیته اسلامی، آینده پژوهی فرهنگی-تمدنی نظام جمهوری اسلامی، منطبق بر کلیات آینده پژوهی موجود در پارادایم تجدد و مبتنی بر نظریه های جهانی شدن و البته با سویه های انتقادی و تنزیهی سامان می پذیرد؛ اما در انگاره تمدنی انقلاب اسلامی، همسو با نگرش تحول گرایان، آینده پژوهی انقلاب اسلامی در پارادایم حق مدار و مبتنی بر اندیشه آرمانی مهدویت تعریف می شود. در این جنس از آینده پژوهی، با تأکید بر جایگاه خاستگاهی نظام حق در عالم و با گذار از نگرش های انسان بنیاد در آینده پژوهی تجدد مدار، با محوریت بخشی به ساحت الهی عالم در جایگاهی ولایی، کنش دین مدارانه جوامع انسانی را در رهیافتی تبیینی- تدبری مورد تأکید قرار می دهد.
بازنمایی ""دیگری فرودست"" در رمان های دوره پهلوی اول دکتر ابوتراب طالبی* مریم ناظری**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی آن است که درکی از چگونگی بازنمایی روابط قدرت درون یکی از پر مخاطب ترین ژانرهای ادبی (رمان) به دست آورد. روابطی که نه به صورت آشکار بلکه به طور پنهانی درون سطرهای رمان گنجانده شده و گویای ذهنیت نهانی نویسندگان این رمان ها در مورد اقشاری بود که در مقاله پیش رو با عنوان ""دیگری"" تعریف شده اند.
در مبانی نظری، ابتدا به موضوع بازنمایی وفر ایند تولید معنا پرداخته شده است، سپس با تحلیل پیوند آن با نظریه گفتمان،معانی شکل گرفته در یک دوره تاریخی (پهلوی اول)به مثابه نظامی ارزیابی شده که معنا درون آن ساخته و پرداخته شده است. در مقاله نشان داده شده است که در این فرایند ""دیگری"" شکل می گیرد. این مقاله، با تدقیق در چگونگی کاربست این مفهوم (دیگری) در نظریه های پسا استعماری و فرودست، به سوژه هایی اشاره کرده است که از طریق تمایز قائل شدن با ""دیگری"" و در مقام مقایسه با آنها، ""خود"" را هویت می بخشند. این دیگری های به حاشیه رانده شده، با رجوع به دوره تاریخی پهلوی اول و گفتمان مسلط ناسیونالیستی این دوران تعریف شده اند.
نتایج بدست آمده از مطالعه رمان ها که با استفاده از روش نقد ادبی در کنار تکنیک های تحلیل روایت (مانند نکات گرامری و عنصر زمان روایت) به دست آمده است، به خوبی بیانگر نحوه اعمال قدرت از طریق بازنمایی است. اقشاری از جامعه ایران که با دلالت های نظری، به عنوان ""دیگری"" این نویسندگان معرفی شده اند، با موارد مطروحه در نظریات گفتمان شرق شناسی و مطالعات پسااستعماری تطابق دارند.در متون موردمطالعه ویژگی هایی مانند خروج از مرکز دیالوگ و پرت کردن آنها به محدوده غیر، تغییر جایگاه آنها از شخص به شی و صدور گزاره هایی کلی درباره فرودستان و تعمیم دادن این گزاره ها به تمام اقشار فرودست، به آنها نسبت داده شده است.
تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت دارای دو بعد ذهنی (احساس امنیت) و عینی است. یکی از پیش شرط های وقوع احساس امنیت در جامعه، وجود امنیت عینی در جامعه است. این سطوح باهم در ارتباط هستند و از برهم کنش این دو سطح عینی و ذهنی است که امنیت در جامعه حاصل می گردد. لذا در این مقاله سعی شده به تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور پرداخته شود. در بررسی احساس امنیت سطح تحلیل تحقیق، سطح خرد و واحد تحلیل، فرد و در بررسی امنیت استان ها، سطح تحلیل تحقیق، سطح کلان و واحد تحلیل، استان می باشد. جامعه آماری تحقیق در سطح خرد افراد 15 سال به بالای پنج استان تهران، اصفهان، کردستان، لرستان و خوزستان می باشند که تعداد 1920 نفر از آنان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انتخاب استان ها، ابتدا استان های کشور با توجه به میزان امنیت در آن به چهار خوشه تقسیم و سپس به روش تصادفی ساده پنج استان از بین خوشه ها انتخاب گردید. روش بکار رفته در پژوهش در سطح خرد، روش پیمایشی مقطعی و در سطح کلان، روش تحلیل ثانویه است. یافته ها بازگوی آن است که میزان احساس امنیت پاسخگویان متوسط رو به پایین (90/2 از دامنه 74/4-14/1) است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین متغیرهای امنیت، مذهب، قومیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، جنس، وضعیت تأهل، سن و تحصیلات با متغیر احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهد که کلیه متغیرهای مستقل بجز چهار متغیر مستقل امنیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، مذهب و سن به دلیل داشتن واریانس مشترک از معادله رگرسیون خارج شده اند. این متغیرها در مجموع 093/0 از واریانس احساس امنیت را تبیین کرده اند. از نظر امنیت در سطح کلان به ترتیب استان های تهران (564/0)، اصفهان (440/0)، کردستان (422/0)، لرستان (403/0) و خوزستان (393/0) دارای میانگین امنیت بیشتری بوده اند. استان های مرزی با میانگین 40/0، نسبت به استان های غیرمرزی با میانگین امنیت 46/0 در سطح کلان دارای امنیت کمتری بوده اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفتاحساس امنیتناشی از تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاء محیط پیرامونی شان و امکاناتی است که ساختار نظام اجتماعی (سطح عینی و کلان امنیت) در اختیارشان می گذارد. احساس امنیتنوعی تولید اجتماعی است و همه نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح کلان جامعه در شکل گیری آن سهیم هستند و امنیت در سطح خرد بازتاب هایی برای امنیت در سطح کلان دارد.
معرفی و نقد کتاب: نژاد و قومیت (فرهنگ، هویت و بازنمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوی پوشش جوانان شهر یاسوج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تغییرات صورت پذیرفته در الگوی پوشش جوانان و گرایش سلیقة جوانان در استفاده از الگوهای پوشش مدرن که اغلب سنخیتی با ارزش ها و هنجارهای دینی و بومی ندارند، بیش از یک دهه است که برای جامعة ایرانی به منزلة یک آسیب مطرح شده است. مطالعة پیش رو با هدف سنجش وضعیت الگوی پوشش، در میان 330 نفر از جوانان شهر یاسوج، با روش نمونه گیری خوشه ای و با ابزار پرسش نامة محقق ساخته انجام گرفته است. داده های تحقیق با نرم افزار spss و با انجام آزمون های هم بستگی تحلیل شد. با استخراج و کدگذاری دوبارة گویه های مربوط به سنجش الگوی پوشش با اختصاص نمره های مشخص به گویه ها و ترکیب آنها مقیاس الگوی پوشش به دست آمد، که در این میان، الگوی پوشش سنتی شبه مدرن بیشترین تعداد فراوانی را به خود اختصاص داد. در این پژوهش متغیرهای التزام دینی، سرمایة فرهنگی و مصرف به ترتیب بیشترین هم بستگی را با الگوی پوشش نشان دادند.
حافظه جمعی قوم کرد و رابطه آن با نگرش به نظام هویتی (مطالعه موردی شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حافظه جمعی قوم کرد در شهرستان بوکان می پردازد. حافظه جمعی از مفاهیم نوظهور عرصه جامعه شناسی است که پیشینه پژوهشی چندانی در گروه های اجتماعی ایران ندارد. مسئله اصلی این پژوهش، درک چیستی و چگونگی برجسته سازی مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران در حافظه جمعی قوم کرد است. متغیر وابسته، حافظه جمعی شهروندان شهر بوکان، در قالب سه پرسش از مهم ترین وقایع دوره تاریخی سال 1300 هجری شمسی تا حال حاضر، به علاوه دلیل اهمیت آن ها را شامل می شود. چارچوب نظری پژوهش بر مبنای نظریه حافظه اجتماعی موریس هالبواکس جامعه شناس فرانسوی استوار می باشد. در فرضیات پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار در برجسته سازی مقاطعی خاص از حافظه جمعی، ابعاد چهار گانه نظام هویتی افراد بوده است. رویکرد پژوهش کمی و در قالب تکنیک های آماری با شیوة پیمایش به بررسی جامعه آماری شهروندان ساکن شهر بوکان می پردازد. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نظرات 342 نفر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر عناصر برجسته حافظه جمعی این گروه یعنی انقلاب اسلامی ایران، حکومت 1324 مهاباد، ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی عراق و ایران و در آخر واقعه انتخابات ریاست جمهوری 1388 است. نتایج این پژوهش به طور کلی تأییدی است بر نظریه هالبواکس در مورد تأثیر گذاری نظام اجتماعی معاصر بر حافظه جمعی گروه. آزمون معنی داری کراسکال والیس نشان می دهد که در میان گروه های برجسته کننده مقاطع اولین واقعه مهم، سن و میزان اهمیت هویت مذهبی تفاوت معنی داری داشته و در گروه واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین امتیاز را کسب نموده اند. در ارتباط با دومین واقعه مهم معاصر، متغیر سن در میان گروه وقایع برجسته تفاوت دارد و در گروه انقلاب اسلامی 1357 بیشترین امتیاز را دارد. متغییر میزان تحصیلات نیز تفاوت معنی دار داشته و در گروه جنگ تحمیلی عراق و ایران بیشترین امتیاز را دارا می باشد. در سومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران میزان اهمیت هویت ملی و میزان تحصیلات در میان گروه ها معنی دار شده به ترتیب در گروه جنگ تحمیلی و انتخابات 88 حائز بیشترین امتیاز شده اند. دلایل عمدة پاسخ گویان در باب اهمیت واقعه انقلاب، بعد دینی؛ در واقعة حکومت 1324 مهاباد، بعد تشکیل حکومت؛ در واقعة جنگ تحمیلی، بعد خسارات و ویرانی؛ در واقعه ملی شدن صنعت نفت، بعد تامین منافع مردم و در اخرین واقعه برجسته یعنی انتخابات 1388، بعد اعتراض بوده اند.
مطالعه کیفی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار بررسی مردم شناختی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان است. چارچوب نظری مطالعه مبتنی بر رویکرد انسان شناسی فضا و مسکن آموس راپاپورت است. میدان مورد مطالعه سه مجتمع مسکونی در شهر همدان، یعنی مجتمع های آپارتمانی «سعیدیه، مدنی و بوعلی» است. بدین منظور با «مطلعان کلیدی» شامل هیئت مدیره، نگهبانان، کادر خدماتی و 40 نفر از ساکنان این سه مجتمع مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. روش اجرای تحقیق، مردم نگاری میدانی بوده، داده ها با دو فن مصاحبه و مشاهده مستقیم گردآوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های مطالعه نشان می دهد که در شهر همدان، با توجه به مهاجرت بی رویه از روستاها و شهرهای کوچک به مرکز استان، زندگی آپارتمان نشینی رونق یافته و همزمان بر مسائل آن نیز افزوده شده است. توسعه نامتوازن و بدون برنامه و در نتیجه آسیب زای فرآیند آپارتمان نشینی، مشکلات رفتاری، تعاملی و فرهنگی از مشخصه های شیوه زندگی آپارتمان نشینی در همدان محسوب می شوند.
بررسی رابطه نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینیِ جوانانِ شهر و روستاهای سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دینداری» یکی از بنیادی ترین عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه کردستان، در گذار تاریخی خود با «نوسازی» که فرایندی ناتمام و «بیرونی» است؛ همواره با این پرسش مواجه بوده است که فرایند نوسازی چه تأثیری بر میزان دینداری کنشگران خواهد داشت؟ این پژوهش ارتباط میان نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینی جوانان شهر و روستاهای سنندج را بررسی می کند. پژوهش به روش پیمایشی در سطح شهر و شش روستای سنندج انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها، 583 نفر از جوانان (29-18 ساله) شهر و روستا به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مربوط به سنجش میزان دینداری، میزان نوگرایی، کیفیت زندگی و نیز با بهره گیری از اندیشه های برگر درباره حاملان ثانوی نوسازی، پرسش های مربوط به متغیرهای شهرنشینی، تحصیلات و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط آنان کامل شد. براساس نتایج بررسی داده ها، نوسازی با دینداری ارتباط معنادار و معکوس دارد؛ بدین ترتیب جوانانی که بیشتر از نوسازی متأثر بوده اند تعلق و پایبندی دینی کمتری دارند. از میان متغیرهای بررسی شده در تحلیل مسیر، «گرایش علمی» و «گرایش استقلال طلبانه» در نقش شاخص های نوگرایی و «شهرنشینی» بیشترین قدرت پیش بینی میزان دینداری را داشتند. نتایج بین روستاهای بررسی شده نیز نشان داد که تفاوت میانگین میزان تعلق و پایبندی دینی به لحاظ آماری معنا دار است.
معرفی و نقد کتاب: سیاست هویت تألیف مایکل کنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب «سیاست هویت»، تالیف مایکل کنی، در سال 2004 انتشار یافته است. نویسنده در این کتاب به ارزیابی جامع و انتقادی از شیوه های واکنش نظریه های سیاسی انگلیسی- آمریکایی، به ظهور سیاست هویت در جامعه دمکراتیک می پردازد. وی همچنین ضعف و قوت آرای وابسته به مکاتب و متفکران اصلی در لیبرالیسم فلسفی معاصر را بررسی می کند. این کتاب، شرحی انتقادی از استدلالات رقبای کثرت گرای لیبرالیسم فرهنگی شامل طرفداران چند فرهنگ گرایی، تفاوت و شناخت ارایه می کند. کنی چگونگی مناظرات بر سر مفاهیمی همچون هویت، تفاوت، شناخت و فرهنگ را که با ویژگی های نظریه های سیاسی در خصوص دمکراسی، شهروندی و جامعه مدنی در هم آمیخته شده است، شرح می دهد. او این ادعا را که جایی برای استدلال سیاسی مبتنی بر هویت در زندگی عمومی دمکراسی وجود ندارد، مورد سوال قرار می دهد و این اعتقاد راسخ کثرت گرایی را به چالش می کشد که ظهور مجدد هویت جمعی، نشانگر افول فرهنگ لیبرالی و اندیشه سیاسی است. مطالعه این کتاب برای تمامی علاقمندان به اندیشه سیاسی و اجتماعی معاصر، ایدئولوژی ها و فرهنگ سیاسی سودمند است.