فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
تصویر زن در رمان های «عامه پسند» ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مکانیسم های ارتقای مشارکت زنان در ابعاد سیاسی و اقتصادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: مقاله حاضر بر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1383 با عنوان «مکانیسمهای ارتقای مشارکت زنان در ابعاد اقتصادی و سیاسی» انجام گرفت و در آن متغیر «تحصیلات، به عنوان عمده ترین عامل زمینه ساز مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان، و تاثیر افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در ارتباط با متغیر قوانین موجود تحلیل و تبیین گردید.
روش: پژوهش با استفاده از روشهای اسنادی و پیمایشی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه، که پیش آزمایی شده بود، استفاده شد.
یافته ها: تاثیر متغیر تحصیلات بر مشارکت سیاسی زنان، به دلیل ضعف یا نقص قوانین موجود، همواره قابل تایید نیست، و می تواند و وجهی سلبی به خود بگیرد و از مشارکت مورد انتظار آنان بکاهد.
نتایج: اکثر زنان تحصیلکرده، به رغم گرایش به اشتغال و مشارکت اقتصادی، به دلیل آگاهی از نقص قوانین، تمایل کمتری به مشارکت سیاسی دارند. بنابراین، تلاش برای اصلاح قوانین حاکم بر شئونات زنان جامعه پیش شرط اساسی برای ارتقای مشارکت آنان است.
"
آسیب شناسی رواج فرهنگ ناسزاگویی در جامعه: فحش باد هوا نیست!
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۹
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی رفتار بزهکارانه دانش آموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله بزهکارانه دانشآموزان دبیرستانهای نظام جدید و قدیم شهر شیراز بررسی شده و مورد تطبیق گرفته است.عوامل جامعه پذیری نظیر خانواده، مدرسه و گروه همسالان مورد توجه قرار گرفته و تأثیر آنها بر رفتار بزهکارانه دانشآموان سنجیده شده است.همچنین، برنامههای مدارس نظام قدیم و جدید با یکدیگر بلحاظ نقش این برنامهها در کنترل دانشآموزان و نظم اجتماعی و گرایش آنها به رفتار بزهکارانه مقایسه شده است.نظریه کنترل اجتماعی چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل میدهد. این نظریه رفتار بزهکارانه را به جوانان همه طبقات اجتماعی نسبت داده و آن را نتیجه کارکرد ضعیف نهادهای بنیادین اجتماعی مانند خانواده و مدرسه میداند.روش تحقیق کمّی به شیوه پیمایشی در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته و نمونه مورد مطالعه، حدود 650 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید نواحی چهارگانه شهر شیراز میباشند که با روش نمونهگیری با طبقهبندی از هر ناحیه متناسب با تعداد دانشآموزان آن ناحیه انتخاب شدهاند.یافتههای تحقیق نشان میدهد که درصد بزهکاری در دانشآموزان نظام جدید، نسبت به دانشآموزان نظام قدیم بیشتر است.همچنین براساس یافتههای تحقیق بین محل تولد، جنسیت، وضعیت تحصیلی، استفاده از تولیدات فرهنگی غرب، و نحوه گذراندن اوقات فراغت و رفتار بزهکارانه دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد.
"
تاثیر برخورد مناسب معلم بر سبک های مقابله ای بد رفتاری و ضد اقتدار دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر برخورد مناسب معلم بر سبک مقابله ای بد رفتاری (A) و ضد اقتدار (B) دانش آموزان در پایه چهارم و پنجم ابتدایی ناحیه 3 تبریز انجام یافته است. در این پژوهش 28 نفر از دانش آموزانی که دارای سبک های مقابله ای B و A بودند با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. از آزمون شناسایی سبک های مقابله ای B و A برای تعیین دانش آموزانِ دارای سبک مقابله ای مزبور و از آزمون ریون کودکان به منظور سنجش هوش این دانش آموزان استفاده گردید. هدف استفاده از آزمون ریون، کنترل متغیر هوش در دانش آموزان مذکور بود. نتایج حاصل نشان دادند که: برخورد مناسب معلم به طور معنادار می تواند بد رفتاری (سبک A) و رفتارهای ضد اقتدار (سبک B) دانش آموزان را در کلاس درس کاهش دهد. بنابراین، برخورد مطلوب معلم در کلاس از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در چگونگی رفتار کلاسی دانش آموزان است. بر مبنای یافته های این تحقیق، پیشنهادهایی برای معلمان و دست اندرکاران ارائه شده است.
فضا ، شهر و نظریه اجتماعی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه فرهنگ و زندگی روزمره در شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی: شبکه اجتماعی فیس بوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به ساختار نوین ارتباطی خود تبدیل به بخشی عمده از زندگی روزمره مردم ایران شده اند. نحوه عمل افراد در زندگی روزمره و روش هایی که از طریق ارتباط با دیگران به کار می برند تا زندگی خود را در شبکه های اجتماعی مجازی معنادار می کنند، موضوع مقاله حاضر است که با هدف فهم مؤلفه های فرهنگ و زندگی روزمره این شبکه ها و ارتباط احتمالی آن با مؤلفه های عضویت کاربران در فیس بوک نوشته شده است. برای رسیدن به این هدف، از روش کیفی مردم نگاری مجازی، در میدان مطالعه ای متشکل از 300 کاربر شبکه اجتماعی فیس بوک استفاده شد و جمع آوری داده های آن از طریق مشارکت، مشاهده آنلاین و مصاحبه های عمیق و نیمه عمیق صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های زندگی روزمره و فرهنگ کاربران عبارت اند از: نمایش و اجرا، کثرت و ترس از گم شدن، روایت معمولی به جاری روایت رسمی، حساسیت زدایی از تابوها و در معرض دید قرار دادن حرفه و هنر. این مؤلفه ها درواقع، نمایی از زندگی روزمره کاربران ایرانی و فرهنگ معمول حاکم بر فضای فیس بوک هستند.
ظرفیت تمدن سازی گفتمان انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف پاسخ به پرسش هایی مانند چیستی دلایل بسط یافتگی و توسعه و پیشرفت گفتمان انقلاب اسلامی در گستره منطقه ای و جهانی و بررسی همگرایی عوامل مؤثر بر تسلط گفتمان انقلاب اسلامی و عوامل مؤثر بر اشاعه تمدنی این گفتمان نگاشته شده است. در این راستا تحلیل گفتمان هم در جایگاه نظریه و هم در جایگاه روش مورد استفاده قرار گرفته است. کسب قابلیت های راهبردی در حوزه تمدنی از طریق خصوصیات تمدن، ویژگی های اشاعه تمدنی انقلاب و خصایص فرهنگی آن، درک سازوکارهای پویای فرهنگ و نیز قابلیت نظام سازی در حوزه های اجتماعی قابل درک و استحصال است. در گفتمان انقلاب اسلامی، دال مرکزی، «هویت اسلامی و انقلابی» است. گفتمان اصول گرایی شیعی به عنوان بیان اُخری گفتمان انقلاب اسلامی، دال «توسعه و پیشرفت متعالیه» را به عنوان «دال مرکزی تمدن ساز گفتمان انقلاب اسلامی» معرفی می نماید که با کاشفیت از اشاعه تمدنی انقلاب اسلامی، قابلیت و ظرفیت اشاعه و بسط یافتگی گفتمان انقلاب اسلامی را در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی نمایندگی می کند و با توجه به عناصر و عوامل استیلابخش (هژمونیک ساز) چهارگانه، قابلیت برنامه ریزی هوشمندانه و دیرپا می یابد. عاملیت سیاسی و فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی همراه با بهره گیری از فرایند طرد و برجسته سازی و دسترسی (رو به وسعت) و اعتبار (رو به فزون) نسبت به سایر گفتمان ها (مدرنیته) هم از عوامل استیلابخش اولیه تکوینی و هم از عوامل زمینه ای مؤثر بر فرایند تمدن سازی و بسط یابندگی تمدنی انقلاب در مراحل توسعه ای آن محسوب می گردد.
اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق در آموزش بهمثابه بخشی از اخلاق حرفهای آکادمیک، مجموعهای از قواعد و ضوابط ایجابی و سلبی حرفهای مورد توافق اجتماع علمی است که کنشگران حوزهی آموزش را ملزم به رعایت اخلاق و پرهیز از بیاخلاقی در فرآیند آموزش علم مینماید. اعضای هیات علمی، دانشجویان و مدیران سه دسته از کنشگران اصلی در فضای آموزش هستند که متناسب با نقش و انتظارات نقش خود ملزم به رعایت اخلاق حرفهای و حفظ شرافت دانشگاهی هستند. نظر به مسالهمندی رعایت اخلاق علم در فضای آموزش دانشگاهی پرسش از «گونههای عدم تبعیت از هنجارهای مرتبط با نقش کارگزاران اصلی (اساتید، دانشجویان و مدیران) فضای آموزش علوم اجتماعی در ایران» موضوع این پژوهش است. این پژوهش با کاربرد تکنیک تحلیل محتوای کیفی و استفاده از مصاحبهی نیمهساختمند و مراجعه به تجربیات دانشجویان دکتری رشتههای علوم اجتماعی دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، الزهرا و تربیت مدرس قصد دارد تا گونههای هنجارشکنی اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران را با توجه به موقعیت و نقش هر یک از کنشگران اصلی این رشته شناسایی نماید. نتایج پژوهش نشان میدهد دامنهی عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی گسترده است و نهفقط صرفا به کنشگران رشتهی علمی (اساتید، دانشجویان و مدیران) برحسب میزان و نوع هنجارشکنی علمی محدود نمیشود بلکه متاثر از ساختار آموزش در سطوح دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی شامل قواعد، قوانین و رویههای سازمان آموزش است. انتظار میرود اتخاذ یک رویکرد تلفیقی در شناسایی گونههای عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در دو سطح کنشگر و ساختار و پرهیز از یکسونگری در بررسی این موضوع بتواند درک روشنبینانهتری از وضعیت اخلاق علم در ساختار آموزش عالی ایران ارائه نماید.
هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد مخدر (تریاک و نظایر آن) در میان خرده فرهنگ های قومی در ایران
حوزههای تخصصی:
ن پژوهش در حوزه مطالعات مربوط به مصرف مواد مخدر با رویکردی جامعه شناختی است که هدف آن شناخت نقش خرده فرهنگ های قومی در توسعه و گسترش هنجارهای تسهیل کننده مصرف مواد مخدر است. واحد تحلیل در این مقاله، خرده فرهنگ های قومی است. جامعه آماری آن 8 خرده فرهنگ بزرگ قومی در ایران (در قالب 14 استان) است که عبارت اند از: خرده فرهنگ های فارس زبان (استان های کرمان، یزد و خراسان رضوی)، ترک زبان (استان های آذربایجان شرقی و اردبیل)، کرد زبان (استان های کردستان و کرمانشاه)، لر زبان (استان های چهارمحال و بختیاری و لرستان)، عرب زبان (استان خوزستان)، بلوچ ها (استان سیستان و بلوچستان)، ترکمن ها (استان گلستان) و شمالی ها (استان های گیلان و مازندران). این مطالعه با تلفیق دو شیوه تحقیق کیفی و کمی صورت گرفته است؛ مطالعه کیفی برای شناسایی هنجارهای تسهیل گر در سه حوزه «-1 توصیه های دارویی و درمانی به صورت مواد اعتیادآور؛ -2 باورهای عامیانه و ضرب المثل های تشویق کننده مصرف مواد موجود در ادبیات شفاهی؛ -3 بررسی آداب و رسوم خاص در بعضی جشن ها و میهمانی ها برای مصرف مواد مخدر» صورت گرفته است. در حوزه توصیه های دارویی و درمانی، 17 توصیه که بیشترین فراوانی را داشتند، در زمینه باورهای عامیانه موجود در ادبیات شفاهی 31 مورد و در زمینه آداب و رسوم 6 مورد، شناسایی و استخراج شد. پیمایش براساس نتایج حاصل از مطالعه کیفی طراحی شد. در بخش پیمایش دو فرضیه طرح شده به طور نسبی به اثبات رسید. میزان گرایش به این باورها در میان قومیت ها با هم مقایسه شد که اقوام سیستانی، بلوچ و فارس بیشترین گرایش مثبت را به هنجارها داشتند و قوم ترکمن کمترین گرایش را داشت.
جامعه شناسی ورزش
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سیاست های اجتماعی ـ جمعیتی سالمندی فعال در ایران و چالش های فرا رو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هرچند درحال حاضر، شمار سالمندان درصد کمتر جمعیت کشور را شامل می شود، فزونی سرعت رشد این گروه در مقایسه با رشد جمعیت کل کشور و نیز پیش بینی افزایش تعداد و سهم سالخوردگان (جمعیت 60 سال و بیشتر) در سال های آتی، لزوم برنامه ریزی آینده نگرانه ای برای کنترل مسائل این گروه، که شامل نیازهای دارویی، نگه داری و مراقبت از آنان و... باشدع توجیه پذیر است.
زنان و نهادهای مدنی مسایل موانع و راهبردهای مشارکت مدنی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایین بودن میزان مشارکت مدنی شهروندان ایرانی به ویژه زنان یکی از مسایل اساسی جامعه در حال گذار امروزی ایران است که بدون شناخت موانع و برنامه ریزی در جهت ارتقای کم و کیف آن مدیریت تضادهای اجتماعی و ساماندهی نظم و توسعه کشور اگر غیرممکن نباشد، حداقل بسیار مشکل خواهد بود. موضوع این مقاله مشارکت مدنی زنان و هدف توصیف و تحلیل جامعه شناختی آن در جهت شناخت سهم هر یک از عوامل در تبیین و پیش بینی میزان ارتقای آن در ایران است. در بخش نظری بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی دیدگاه ها و مرور منابع تجربی موجود یک چارچوب مفهومی تلفیقی و نوین تنظیم گردیده و در قالب آن پرسش های اساسی و فرضیه های اصلی مطرح شده است. در بخش روش شناسی نیز ضمن اشاره به تعریف مفاهیم، نحوه مقیاس سازی ها و شیوه سنجش روایی و پایانی ابزار اندازه گیری، جامعه آماری، روش نمونه گیری و حجم نمونه و تکنیک های گردآوری و تحلیل داده ها معرفی شده است. در بخش توصیف و تحلیل داده ها ضمن اشاره به مشخصات محیط های اثباتی و هنجاری محل زندگی زنان در استان ها و شهرستان های کشور در سطح کلان، وضعیت خاص اجتماعی شدن زنان در محیط های قومی و خانوادگی در سطح میانی، و نیز ورودی های حاصل از فرایند اجتماعی شدن زنان از لحاظ موقعیت و نقش در جامعه، احساس از محیط هنجاری، پنداشت از اعیان فرهنگی و اجتماعی، ارزش ها و نگرش ها، هویت اجتماعی، میزان رشد نظام شخصیتی و خروجی های نظام شخصیتی از جمله آمادگی آنان برای عمل تشریح گردیده است. علاوه بر توصیف کم و کیف مشارکت مدنی زنان رابطه آن با هر یک از عوامل فوق الذکر در سطوح کلان، میانی و خرد تحلیل و سهم هر یک از عوامل اصلی در تبیین و پیش بینی تغییرات آن در سطح ایران تعیین گردیده است. در پایان بر اساس یافته های علمی، پیشنهادهایی در قالب چند راهبرد اساسی به منظور ارتقای کم و کیف مشارکت مدنی شهروندان ایران به ویژه زنان ارایه شده است.
بررسی قوانین و سیاست های حمایت از خانواده در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عرصه تلاقی اسلام و قوانین مدرن، خانواده را واحد بنیادین جامعه و نهادی مقدس می داند و به همین لحاظ می کوشد از آن حمایت کند. در اصل دهم قانون اساسی آمده است همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط به خانواده باید در جهت آسان کردن تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد. تعدد سیاست ها، قوانین و لوایحی که در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با نهاد خانواده ارائه شده اند شاهدی بر این ادعاست. این پژوهش با روش کیفی، سیاست ها و قوانینی را که در فاصلة سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۱ با هدف حمایت از نهاد خانواده در ایران تصویب، تدوین و ارائه شده اند را؛ با استفاده از روش تحلیل انتقادی متن مورد مطالعه قرار داده است. یافته ها و نتایج تحقیق غلبة رویکرد اقتصاد- محور بر عملکرد دولت[1] را نشان می دهند؛ امری که نهایتاً باعث شده سیاست های دولت با حفظ الگوهای سنتی خانواده همبسته باشند. این نکته قابل تأمل است که بررسی سیاست های حقوقی حاکی از به رسمیت شناخته شدن تدریجی تحولات نهاد خانواده است؛ یافته ای که استقلال نسبی حوزة حقوقی از حوزة اقدام دولتی را نشان می دهد و می توان آن را نتیجة ارتباط مستمر حیطة حقوقی با مسائل عینی و انضمامی خانواده های امروزین در ایران دانست. شکل گیری چالش های حقوقی میان واقعیات اجتماعی موجود با الگوهای حفظ اشکال سنتی نهاد خانواده ناکارآمدی برخی از این قوانین و عدم تناسب آن ها با واقعیات جامعه را نشان می دهد.