فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف پی بردن به نحوه بازنمایی نقش اجتماعی زنان در رسانه سینما و شناخت ایدئولوژی های پنهان در پشت این بازنمایی ها با استفاده و ترکیب دو روش تحلیل روایت بارت و نشانه شناسی فیسک انجام گرفته است.به این منظوردو فیلم «فروشنده» و «یه حبه قند»، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد انتخاب شده اند. سعی بر آن بوده تا به این سؤال پاسخ داده شود که زنان در فیلم های سینمایی مورد بررسی چگونه بازنمایی می شوند و ایدئولوژی پنهان در این آثار چیست. یافته ها حاکی از آن اند که بازنمایی های ارائه شده از زنان در هر دو فیلم در راستای تحکیم و تثبیت کلیشه های جنسیتی جامعه ایران قدم برداشته اند و در هر دوی آنها مردان متفکر و زنان منفعل به نمایش درآمده اند. همچنین با وجود تفاوت های موجود در دو فیلم، نقش پررنگ سنت و تأثیر آن در تصمیمات شخصیت های آنها به خوبی دیده می شود.
نگرش و قضاوت های اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی این مسئله است که نگرش و قضاوت های اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی» چیست. واژه فرهنگی زرنگی، دارای تضاد معنایی است و ازیک سو به معنای زیرکی و از سوی دیگر به معنای حیله و تزویر به کار می رود. این پژوهش با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده از ۲۰۰ وبلاگ شخصی و با به کارگیری روش تحلیل محتوایی، نگرش ایرانیان به مفهوم فرهنگی زرنگی را بررسی کرده است. همچنین، پژوهشگر از آزمون تکمیلی مباحثه ای استفاده کرده است تا دریابد که ایرانیان تا چه اندازه در ارزش گذاری رفتارهایی که با برچسب زرنگی قابل توصیف هستند، از قضاوت های اخلاقی مطلق استفاده می کنند. شرکت کنندگان در پژوهش، ٣٣ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه جهرم و ۲۰ نفر از استادان رشته های علوم انسانی در دانشگاه های شیراز و اصفهان بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اگرچه واژه «زرنگی» مفهومی دوپهلو دارد، اما اکثر شرکت کنندگان در این پژوهش، به مفهوم منفی این واژه توجه بیشتری داشته اند. علاوه بر این، هنگامی که از مصاحبه شوندگان خواسته شد که در مورد نمونه های رفتاری که می توانست با برچسب زرنگی توصیف شود، قضاوت کنند، بسیاری از آن ها مفاهیم غیرمبهم و مطلق را بر مفاهیم مبهم و نسبی ترجیح دادند.
تحلیلی بر رابطه ی خطی و غیرخطی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری (مطالعه ی موردی: مناطق حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون و بی رویه ی جمعیت در مناطق شهری بخصوص در کلان شهرها، چه بسا موجب ازدیاد بلندمرتبه سازی ها و همچنین بروز مشکلات زیادی همچون افزایش ناهنجاری های اجتماعی، کاهش امنیت و... شده است که در دهه های اخیر در شهر اصفهان نیز رو به افزایش بوده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری است. جرم در مفهوم عام زاییده ی اجتماع و از توابع زندگی اجتماعی است اما جرائم شهری نیز با جرائمی که در مناطق روستایی خالی از سکنه روی می دهند، از حیث نوع، میزان و شرایط تفاوت دارند (السان، 1387: 7). در این پژوهش علاوه بر ارزیابی ارتباط دو متغیر اصلی، عوامل دیگری را که در میزان جرائم شهری مؤثرند بررسی می شود. روش مورد استفاده آن روش توصیفی-تحلیلی است، از این رو برای انجام تحلیل های پژوهش، از ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و ضریب همبستگی تفکیکی استفاده می شود. جامعه ی آماری تعیین شده 7 منطقه ی حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان- به ترتیب مناطق 12، 8، 7، 14 و 13، 5، 6- است. این پژوهش به سبب محدودیت در اطلاعات مورد نیاز برای همه ی مناطق، فاقد نمونه بوده و تحلیل ها بر روی جامعه ی آماری انجام شده است. تحلیل های انجام شده نشان داده است که رابطه ی خطی بین بلندمرتبه سازی و جرائم شهری، اندک بوده؛ به طور کلی افزایش بلندمرتبه سازی به میزان 6.5 درصد سبب افزایش جرائم می شود. از سوی دیگر رابطه ی غیرخطی شدیدی که میان دو متغیر فوق ایجاد شد، عدد 0.92 را نشان داده که رابطه ای بسیار شدید است. ضرایب اسپیرمن و پیرسون در میان 4 گروه جرائم شهری نیز حاکی از آن است که گروه جرائم علیه اموال و مالکیت، با ضریب همبستگی پیرسون 0.47 و ضریب اسپیرمن 0.6، در میان سایر گرو ه ها رابطه ای قوی را برقرار ساخته است؛ که می تواند نشان دهد که احتمال ارتکاب جرم در مناطق بلندمرتبه همانند منطقه ی 6 به دلیل وضعیت اقتصادی نسبتاً مناسب، بخصوص در برخی محله ها، توسط ساکنان دیگر مناطق، افزایش می یابد. در بررسی تأثیرات متغیرهای مداخله گر نیز نتایج حاصله نشان داد که هرچه وضعیت اشتغال، دوام و قدمت بناها در میان مناطق از وضعیت مناسب تری برخوردار باشد، میزان جرائم شهری نیز کمتر خواهدشد.
ارزشیابی اثربخشی دوره آموزشی عملیات انتظامی بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
23 - 46
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزشیابی اثربخشی یکی از مهم ترین سازو کارهای تحقق کیفیت در آموزش است. هدف پژوهش ارزشیابی اثربخشی دوره آموزشی عملیات انتظامی است.<br /> روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دوره آموزشی عملیات انتظامی است، هم چنین جامعه آماری را فرماندهان و رؤسای مستقیم محیط کار و رده های تخصصی تشکیل می دهند. برای انتخاب نمونه آماری از روش تصادفی طبقه ای نسبی و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان استفاده شده است. حجم نمونه دانشجویان 186 نفر است و حجم نمونه فرماندهان و رؤسای مستقیم با حجم جامعه برابر است. ابزار اندازه گیری پرسش نامه های محقق ساخته و کارنامه تحصیلی فراگیران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی، آزمون کالموگروف– اسمیرونوف و آزمون T تک گروهی استفاده شد.<br /> یافته ها: یافته ها نشان داد که واکنش دانشجویان نسبت به برنامه آموزشی دوره، متوسط بود. بیش ترین میزان یادگیری تخصصی دوره مربوط به درس دفاع شخصی و کم ترین مربوط به درس آیین دادرسی کیفری است و میانگین دروس تخصصی 86/16 است. بیش ترین میزان یادگیری عمومی مربوط به درس مبانی امور انتظامی و کم ترین مربوط به درس نقشه خوانی، قطب نما و کار با جی. پی. اس بوده است. در مجموع میانگین یادگیری دروس عمومی62/16بوده است و از دیدگاه دانشجویان و فرماندهان سطح رفتار شرکت کنندگان در حد متوسط است.<br /> نتیجه گیری: با تمسک بر مدل های مختلف ارزشیابی اثربخشی از جمله مدل پاتریک می توان امکان باز اندیشی، بازآفرینی و اصلاحات بنیادی در برنامه های آموزشی دوره عملیات انتظامی را فراهم کرد.
بررسی رابطه ی سرمایه اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
49 - 74
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از اصلی ترین مؤلفه هایی که امنیت را ارتقاء می بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می سازد، سرمایه ی اجتماعی است. سرمایه ی اجتماعی عامل اولیه جامعه مدنی است که از تعامل روزمره ی مردم به دست می آید و به ایجاد ارتباطات اجتماعی و شبکه های اجتماعی مبتنی بر اصول اعتماد، همکاری متقابل و قواعد کنش اجتماعی می پردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش رابطه ی سرمایه ی اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در محدوده ی مورد مطالعه صورت گرفته است.
روش شناسی: این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است، جامعه ی آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر آبدانان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است که 367 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون، T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و نیز رگرسیون چند گانه می باشد. سرمایه ی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل با 5 عنصر اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی، روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی بررسی و سنجیده شده است. همچنین احساس امنیت به عنوان متغیر وابسته در سه بعد امنیت جانی، مالی و سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته ها: یافته های به دست آمده، نشان می دهد از میان عناصر سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی با ضریب 461/0 و بعد از آن آگاهی اجتماعی با ضریب 382/0 بیشترین همبستگی را با احساس امنیت اجتماعی دارند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حکایت از رابطه ی مثبت و معنی دار سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با احساس امنیت اجتماعی دارد. تطابق یافته های پژوهش حاضر با نظریات گیدنز، کلاوس افه، بوردیو و پاتنام در تبیین نقش سرمایه اجتماعی بر میزان افزایش احساس امنیت اجتماعی، ضرورت تقویت سرمایه ی اجتماعی را روشن تر می سازد.
بررسی علل گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
103 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی در میان نوجوانان بروز رفتارهای پرخطر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر تهران انجام شده است.
روش شناسی: روش پژوهش کیفی، روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. پاسخ های داده شده از سوی دانش آموزان ضبط وسپس برروی کاغذ آورده شده و با روش تجزیه و تحلیل محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با شیوه کُدگذاری باز و محوری مقوله بندی شد. از بین دانش آموزان مشکل دار که در خطر اخراج قرار داشتند 20نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند<em> .</em>
یافته ها: در دو مقوله کلی: 1) عوامل فردی وابسته به دانش آموزان و نیازهای آن ها : لذت جویی، کنجکاوی، کسب هویت، اعتماد به نفس کاذب، قهرمان نمایی؛ 2) عوامل وابسته به بافت و زمینه: ارتباط با همسالان، سرگرمی با موبایل پرسه زنی در فضای مجازی، دسترسی آسان و ارزان انواع مواد، میهمانی ها و دورهمی های مختلط، الگو پذیری منفی از حرف و عمل بزرگترها و مسئولان، نبود مکان تفریحی و ورزشی، ناآگاهی والدین و اولیاء مدرسه، انگ و برچسب زنی، محدودیت های مالی تقسیم شدند. همچنین بالاترین آرزوی این دانش آموزان پول دارشدن و ارتباط با جنس مخالف بوده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد مصاحبه شوندگان مهارت های و آموزش های لازم را برای مقابله با نیازها و خواسته های سنی خود را نیاموخته اند و در رفتارهای خود هیچ توجهی به پیامدهای آن ندارند ضروری است آموزش های لازم برای این گروه سنی در اولویت قرار گیرد.
بررسی ابعاد و تحلیل شهروندی فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
3 - 37
حوزههای تخصصی:
تغییرات رویکردی در گفتمان شهروندی، منجر به دستیابی به تعریفی از شهروندی گردید که به جای تعریف این مفهوم به مثابه یک پایگاه حقوقی، بر عاملیت شهروندان به مثابه کنشگرانی در حوزه اجتماع، سیاست و دولت تاکید دارد. شکل گیری مفهوم شهروندی فعال، ریشه در این رویکرد دارد. در این مقاله، شهروندی فعال به معنای توانایی برای درگیر شدن در گونه های مختلف کنش های اجتماعی و سیاسی با انگیزه تصمیم سازی و تاثیرگذاری و برمبنای فضایل اخلاقیِ احترام متقابل و عدم خشونت است. مروری بر تحقیقات و مطالعات در حوزه شهروندی نشان می دهند میزان تحقق شهروندی در جامعه مطلوب نیست و اکثریت شهروندان تهرانی شهروندان منفعلی هستند. از این رو بررسی وضعیت شهروندی فعال در شهر تهران و عوامل موثر بر آن هدف اصلی تحقیق مدنظر قرار گرفت. روش انجام پژوهش پیمایشی و جمعیت آماری کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر تهران است. حجم نمونه برابر 1200 نفر محاسبه گردید و جهت دسترسی به افراد نمونه، از روش نمونه گیری طبقه بندی شده استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است که از اعتبار صوری و پایایی بالاتر از 7/0 برخوردار است. نتایج آزمون های همبستگی نشان داد بین برخورداری از حق شهروندی، مصرف رسانه ای و عام گرایی با شهروندی فعال ارتباط مستقیمی وجود دارد و بین احساس محرومیت نسبی و احساس بی قدرتی با شهروندی فعال نیز ارتباط غیرمستقیمی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد 40 درصد از تغییرات متغیر شهروندی فعال توسط متغیرهای مستقل تبیین می گردد و برخورداری از حق شهروندی با ضریب بتای 25/0 بیشترین تاثیر را بر شهروندی فعال دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که احساس بی قدرتی، احساس محرومیت نسبی، فقدان مهارت های مدنی و یا بی اعتمادی به تاثیر مشارکت سیاسی در تغییر وضعیت اقتصادی و رفاهی جامعه، مهم ترین عوامل موثر بر شهروندی فعال هستند. شهروندان ضمن این که ازدانش سیاسی، علاقه سیاسی،تعهد مدنی، قانون پذیری توان بازاندیشی و برخی عوامل دیگر که به نوعی ملزومات نرم افزاری تحقق شهروندی در سطح پایین هستند، نسبت به مهارت های مدنی و ابزارهای مشارکت اجتماعی و سیاسی موجود ناآگاهند و یا فضا و شیوه های مشارکتی فعلی را جهت پیشیبرد منافع ذهنی خود مناسب نمی دانند. نیاز اصلی شهروندی فعال، مهارت تبدیل مطالبه گری و انتقاد به ایده پردازی و مشارکت در اجرا و تحقق ایده ها است.
تجربه زیسته دختران از تأخیر در ازدواج و گونه شناسی استراتژی های مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
185 - 240
حوزههای تخصصی:
به دلایل مختلف، تأخیر در ازدواج (چه بر اساس عرف اجتماعی و چه بر اساس ادارک خود افراد) به تجربه زیسته بخشی از دختران و پسران تبدیل شده است اما با توجه به تفاوت های زیست شناختی و مختصات فرهنگی جامعه ایران، این امر ممکن است برای دختران شرایط متفاوتی را ایجاد کند. بر این اساس، هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته دختران از تأخیر در ازدواج و استراتژی های مواجهه با آن با روش شناسی کیفی است که از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها و از روش تحلیل تماتیک برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. بدین منظور، با 20 دختر بالای 30 سال شهر کرج مصاحبه و اشباع نظری حاصل شد. یافته های پژوهش در دو محور اصلی تجربه های زیسته و گونه شناسی استراتژی های مواجهه تشریح شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که دختران، در عرصه جدال سنت و مدرنیته قرار گرفته اند. از طرفی با پذیرش ارزش های مدرن، سن ازدواجشان افزایش یافته و از طرف دیگر، جامعه سنتی ایران، این تحولات فرهنگی و ارزشی را برنمی تابد و همین امر سبب بروز مشکلاتی برای دختران و تجربه فشارهای اجتماعی به سبب تأخیر ازدواجشان شده است.
مطالعه تحلیلی شبکه یادگیری فردی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالب پژوهشگران و صاحب نظران اهمیت شبکه های اجتماعی در فرایند یادگیری را متذکر شده و بر این اساس، تحقیقات متعددی، نقش کارکردی شبکه های یادگیری فردی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان را تصدیق نموده اند. با وجود این، هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه اکتشافی خصوصیات محتوایی شبکه یادگیری فردی دانشجویان منتخب دانشگاه های شهید بهشتی، علوم پزشکی شهید بهشتی، صنعتی شریف و دانشگاه تهران. 47 نفر از دانشجویان براساس فهرستی از ویژگی ها و با روش نمونه گیری نظری و هدفمند جهت انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انتخاب شدند که داده های گردآوری شده با استفاده از روش کیفی مقوله بندی نظام مند تحلیل شدند. یافته های حاصل بیانگر دامنه متنوعی از خصوصیات محتوایی از «روابط اجتماعی روزمره، غیرتحصیلی و بی حاصل» تا «جریان یادگیری متقابل و مشارکتی در فرایند تحصیل» است که در قالب عناصر ارتباطی همچون دانشجویان و فارغ التحصیلان؛ تیم ها و تشکل های دانشجویی؛ اساتید؛ فضاهای مختلف ارتباطی دانشکده و دانشگاه؛ و موسسات، نهادها و دوره های آموزشی محیطی، شناسایی و طبقه بندی شدند. همچنین، خصوصیات محتوایی در دامنه ای از خصوصیات سازنده، غیرسازنده و بازدارنده در چهار دسته محتوای دانشی، بینشی، انگیزشی و اجتماعی قابل بحث و تبیین می باشند. برخلاف تصور کارکردی مرسوم نسبت به خصوصیات محتوایی شبکه های مذکور، مدیریت اثربخش فرایند یادگیری دانشجویان مستلزم طراحی و برنامه ریزی مسیرهای ارتباطی گسترده تری در موقعیت یادگیری است.
سلامت اجتماعی و خودکارآمدی معلمان با تأکید بر نقشهای جنسیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۴
۲۹۱-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بقا، دوام و پیشرفت هر جامعه به کارآیی و کیفیت تعلیم و تربیت آن جامعه بستگی دارد. معلمان به منزله رکن اصلی آموزش و پرورش، نقش بسیار مهمی در تربیت نسل آینده کشور بر عهده دارند و برای اینکه بتوانند به درستی نقش خود را ایفا کنند، باید از تواناییها و مهارتهای لازم برخوردار باشند؛ از این رو، خودکارامدی و سلامت اجتماعی معلمان تأثیر به سزایی در تحقق تواناییها و صلاحیتهای فردی و حرفه ای آنان دارد. سلامت اجتماعی با پنج بعد پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، وابستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی عبارت است از ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکرد خود در جامعه و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی که عضو آنها است. خودکارآمدی، یک باور شخصی نیرومند درباره مهارتها و تواناییها برای اقدام و عمل در زمینه یک تکلیف و موفقیت در آن است. از سوی دیگر، سلامت اجتماعی و خودکارامدی نیز تحت تأثیر خودپنداره نقشهای جنسیتی قرار دارد. خودپنداره نقش جنسیتی، متأثر از درونی کردن نقشهای جنسیتی است و در چارچوب عوامل و شرایط اجتماعی تعیین می شود. خودپنداره نقش جنسیتی به میزانی که شخص خود را دارای ویژگیهای مردانه یا زنانه می بیند اشاره دارد. با اینکه جنبه های خودپنداره در طول زمان نسبتاً پایدار هستند، خودپنداره نقش جنسیتی به عنوان یک صفت متغیر در نظر گرفته شده است. براساس نمرات زنانگی و مردانگی چهار نوع خودپنداره نقش جنسیتی را می توان از هم تفکیک کرد: زنانه، مردانه، دوجنسیتی و نامتمایز. این پژوهش با هدف بررسی توان پیش بینی خودپنداره نقشهای جنسیتی در سلامت اجتماعی و خودکارآمدی معلمان اجرا شد. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بود که جامعه آماری آن را کلیه معلمان زن و مرد مشغول به خدمت منطقه اسلامشهر واقع در استان تهران تشکیل داده اند. گروه نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از میان مدارس اسلامشهر 12 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. از جامعه موردنظر 303 نفر (با میانگین سنی 39 و انحراف استاندارد 97/5) شامل 251 زن و 52 مرد که در رشته های مختلف مشغول به تدریس بودند انتخاب شدند و به پرسشنامه های نقشهای جنسیتی بم (BSRI)، خودکارآمدی عمومی شرر (GSE) و سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمونهای خی دو، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی با نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بیشترین درصد پاسخگویان (9/41%) در گروه دوجنسیتی، 9/25% در گروه نقش جنسیتی زنانگی، 3/16% در گروه نقش جنسیتی نامتمایز و کمترین درصد در گروه نقش جنسیتی مردانگی (3/8%) قرار گرفته اند. طبق نتایج، در خودکارآمدی پایین، بین گروه دو جنسیتی و نامتمایز تفاوت وجود داشت. به بیان دیگر، خودکارآمدی در گروه دوجنسیتی به طور معناداری بیش از گروه نامتمایز به دست آمد. اما بین نقشهای جنسیتی با سلامت اجتماعی رابطه ای مشاهده نشد. علاوه بر این، میان نقش جنسیتی مردانگی و زنانگی با خودکارآمدی و مؤلفه های سلامت اجتماعی رابطه مثبت وجود داشت که نشان می دهد هر چه نمرات مردانگی و زنانگی بالاتر باشد، بر میزان خودکارآمدی و سلامت اجتماعی نیز افزوده می شود. بحث: در تبیین یافته های پژوهش می توان گفت افراد دوجنسیتی بسته به آنچه که برای یک موقعیت خاص مناسب است، قادر به تحقق ویژگیهای زنانه- مردانه یا ترکیبی از ویژگیهای دو جنسیت هستند. از سویی، تجارب مسلط فرد، مؤثرترین راه برای ایجاد احساس کارایی و خودکارامدی است. داشتن تجربه موفقیت آمیز، باعث ایجاد باورهای کارآمدی پایدارتری می شود و در مقابل، شکست موجب تضعیف این باورها می شود. بنابراین انتظار می رود وقتی فرد دارای نقش دوجنسیتی است بتواند صرف نظر از اینکه فقط زنانه یا مردانه رفتار کند متناسب با موقعیت پاسخ دهد، به این ترتیب یکی از مهم ترین منابع خودکارآمدی یعنی داشتن تجارب موفقیت آمیز تأمین خواهد شد. از آنجا که خودکارآمدی و سلامت اجتماعی معلمان دو عامل تأثیرگذار بر عملکرد آنها و دانش آموزان است پیشنهاد می شود در گزینش و جذب معلمان مدنظر قرار گیرند. با توجه به اینکه نتایج پژوهش حاضر نشان داد نقشهای جنسیتی عاملی مؤثر بر خودکارآمدی است برگزاری دوره های آموزشی در زمینه حذف نقشهای جنسیتی کلیشه ای و بهره مندی از ویژگیهای مثبت مردانگی و زنانگی می تواند بسیار تأثیرگذار باشد. همچنین مدیران مجموعه های آموزشی می توانند داشتن سطح مطلوب چنین مهارتهایی را از شرایط استخدام قرار دهند تا با این عمل منجر به توسعه نیروی انسانی شایسته با کارآمدی بالا در امر آموزش شوند.
الگوی فضایی نابرابری توسعه در مناطق 22گانه کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
184-149
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در یک قرن اخیر، نسبت شهرنشینی در ایران چهار برابر افزایش یافته است و در حال حاضر سه چهارم جمعیت کشور در شهرها زندگی می کنند. روند شتابان گذار شهری در ایران با افزایش تمایز و نابرابری نه تنها بین شهرها، بلکه درون شهرها و بین مناطق مختلف شهری همراه بوده است. ازاین رو، یکی از ویژگیهای بارز کلان شهر تهران، نابرابری فضایی و منطقه ای آن است. در این راستا، هدف اصلی مقاله بررسی میزان و الگوهای نابرابری فضایی با استفاده از سنجش و پهنه بندی توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق 22 گانه شهر تهران است. روش: مقاله در چارچوب سطح بندی توسعه ای طراحی شده و روش تحقیق آن، توصیفی-تحلیلی است. در سنجش توسعه یافتگی مناطق از شیوه تصمیم گیری چندشاخصه (MCDM) استفاده شده است. تعداد 16 شاخص اقتصادی و اجتماعی از داده های سرشماری 1390 شهر تهران استخراج و بر مبنای به کارگیری دو تکنیک تاپسیس و تحلیل عاملی، سطح توسعه مناطق سنجش شده است. یافته ها: بیشترین درجه توسعه یافتگی به منطقه 3 و کم ترین آن به منطقه 17 تهران تعلق دارد. بالاترین نمره توسعه یافتگی، به ترتیب، برای مناطق 3، 1، 2، 6 و 5 و پایین ترین آن، به ترتیب، برای مناطق 17، 19، 18، 15، 16 و 20 شهری تهران به دست آمد. نتایج دو تکنیک تاپسیس و تحلیل عاملی در سنجش و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی مناطق 22 گانه شهری تهران تقریباً یکسان و از همبستگی مثبت و بسیار بالایی (99/0) برخوردار بود. بر مبنای تحلیل خوشه، مناطق شهری تهران ازنظر درجه توسعه اقتصادی و اجتماعی در پنج گروه سطح بندی شدند؛ چهار منطقه 3، 1، 2 و 6 مناطق توسعه یافته (برخوردار) شهر تهران هستند. دو منطقه 5 و 7 نسبتاً توسعه یافته محسوب می شوند. سطح توسعه در شش منطقه 4، 8، 22، 13، 21 و 11 متوسط است و پنج منطقه 10، 14، 9، 12 و 20 در گروه مناطق کم تر توسعه یافته قرار دارند. درنهایت، پنج منطقه 16، 15، 18، 19 و 17 مناطق توسعه نیافته (خیلی محروم) تهران هستند. بحث: نتایج دلالت بر آن دارد که بین مناطق مختلف شهر تهران ازنظر سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی تفاوت محسوس و معناداری وجود دارد. مناطق کم تر توسعه یافته و توسعه نیافته بیشتر در جنوب و جنوب شرقی شهر هستند، مناطق متوسط و نسبتاً توسعه یافته در مرکز و غرب شهر تهران قرار دارند و مناطق توسعه یافته (برخوردار) در شمال شهر واقع شده اند. بدین ترتیب، نابرابری فضایی در ابعاد مختلف توسعه ای مشخصه بارز کلان شهر تهران است و فضاهای نابرابر شهری عامل کلیدی توسعه ناپایدار شهری محسوب می شود.
تحلیل عوامل اقتصادی-اجتماعی مؤثر بر فقر و نابرابری حوزه سلامت طی سالهای 1394-1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۷
۱۰۸-۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت از حقوق اصلی و تبعیض ناپذیر هر انسانی به شمار می رود و به عنوان یک عامل مهم در حوزه اجتماعی- اقتصادی مطرح می باشد از حوزه سلامت می توان به عنوان نقطه شروعی برای تحول در حوزه اجتماعی و دستیابی به هدف والایی مانند عدالت بهره برد. تأثیرمکانیزم فقر و نابرابری در حوزه سلامت به گونه ای است که نابرابریهای اقتصادی با ایجاد شیب اجتماعی سبب نابرابری دردسترسی به خدمات بهداشتی ودرمانی می شوند از این رو اهمیت و ضرورت مطالعه عوامل مؤثر بر نابرابری در سلامت ازآنجا نشات می گیرد که سلامت به عنوان یک حق همگانی از آن یاد می شود. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی که موجب نابرابری سلامت می گردندو اینکه وضعیت فعلی هر یک ازمتغیرها در جامعه ایران چگونه است؟ می پردازد. زیرا عدالت از مبانی اساسی اخلاق در نظام سلامت محسوب می شود و برقراری آن در سطح کلان جامعه در گرو اتخاذ سیاستهای مناسب از سوی سیاستگذاران و متولیان سلامت است در این میان سیاست های سلامت و نظام های دریافت و پرداخت تأثیر بسیار مهمی بر کارایی نظام سلامت و کنترل مطلوب هزینه ها دارد. عدالت در سلامت نشان دهنده آن است که تمامی افراد به خدمات بهداشتی و درمانی دسترسی و بهره مند شوند و ناتوانی در تامین هزینه های بهداشتی متاثر از متغیرهای اجتماعی و اقتصادی است که با بهبود آنها فقر و نابرابری در سلامت کاهش مییابد که در این مطالعه به آن پرداخته شده است . روش: این مطالعه از نوع مطالعه توصیفی-تحلیلی و برحسب هدف از نوع کاربردی می باشد. به طوری که علاوه بر تصویرسازی آنچه هست به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مسئله و ابعاد آن پرداخته شده است.روش شناسی تحقیق، کمی و روش آن تحیل ثانویه بوده است. برای تبیین و توجیه دلایل، از تکیه گاه استدلالی در ادبیات و مباحث نظری پژوهش استفاده شده است.گردآوری داده ها از طریق تحلیل اسنادی صورت گرفته است از تحلیل اسنادی در قالب مراجعه به مستندات منتشر شده مرکز آمار ایران، وزارت تعاون، کارو رفاه اجتماعی و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی،بانک مرکزی،مرکز پژوهشهای مجلس،جست و جوی کتب، مجلاتو مقالات و پژوهش های انجام گرفته در زمینه نابرابری و عدالت در سلامت وفقر استفاده شده است. یافته ها : براساس نتایج به دست آمده میان فقر مطلق ، هزینه های کمرشکن سلامت، فقر ناشی از هزینه های کمرشکن سلامت، تورم، ضریب جینی، شهرنشینی و بیکاری به عنوان متغیرهای مستقل و عدالت در سلامت به عنوان متغیر وابسته رابطه معنادارومنفی وجود دارد بعبارتی با افزایش یک شاخص ، مقدار شاخص دیگری کاهش مییابد. همچنین میان آموزش، نرخ مشارکت اقتصادی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان از آندارد که وضعیت اجتماعی- اقتصادی افراد و مولفه های کلان اقتصادی سلامت افراد را تحت الشعاع خود قرار می دهد. بحث:نتایج به دست آمده حاکی از آن است که درحوزه سلامت، افزایش روزافزون هزینه های نظامهای سلامت ناشی از گسترش فن آوریهای جدید و گران قیمت سلامت، افزایش انتظارات جوامع از نظامهای سلامت و رشد بیماریهای مزمن هزینه های سلامت در سبد خانوار رشد قابل ملاحضه اییافته اند.برخی از مشکلات حوزه سلامت ساختاری و برخی از بخش های خارج از حوزه سلامت و سیاستهای کلان سلامت منشأ گرفته اند لذا ارتقاء سلامت در افراد محروم و آسیب پذیر از طریق برنامه های متناسب برای این اقشار از جوامع، کاهش شکاف بین گروههای فقیر و غنی در جامعه و ایجاد شیب سلامتی مثبت برای تمام اقشار اجتماعی- اقتصادی باید مورد توجه دولت قرار گیردوتوسعه و تعهد واقعی مسئولین به سلامت به عنوان هدف اجتماعی و به حساب آوردن آن به عنوان جزء مهم توسعه می تواند از علل موفقیت در حوزه سلامت افراد و جامعه باشد.
The comparison of theory of Mind, IQ and attention of normal and hypothyroidism students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to compare theory of Mind, IQ and attention of normal and hypothyroidism students. Materials & Methods: The research method was causal – comparative. The statistical society of it includes students studying in first-grade section of Saveh city that among them, 346 people were selected using random cluster sampling. In the first stage, 30 students were diagnosed with hypothyroidism by clinical examination and measurement of urinary iodine and 30 people were selected as healthful group (witness). In the second stage, the revised Wechsler Intelligence Scale for Children and the color-word Stroop test was performed to measure IQ, theory of mind and attention in both hypothyroidism and normal groups. Multivariate variance analysis, the mean and standard deviation were used to test the hypothesis. Findings: The results showed that there was a significant difference between theory of mind, the amount of IQ and attention of normal students with hypothyroidism students. The mean verbal and nonverbal and overall IQ of healthy group compared to hypothyroidism group was respectively 21.5 and 25 and 25.5 more .also, the theory of mind and attention in hypothyroidism group was reduced compared to normal group. Theory of mind, attention and IQ of hypothyroidism students was lower than normal students. Conclusion: in addition to intelligence, theory of mind and attention of hypothyroidism students was different from normal students.
The effects of train composition with brain learning approach based on the Educational self-efficacy and written ability of students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Present study was conducted with the aim of the effects of teaching method of writing with brain-based learning on educational self-efficacy and written ability of female students in fifth grade of primary school. Materials & Methods: A quasi-experimental method with designing pre-test and post-test with unequal control group was used and to select the sample, the one-stage cluster sampling method was applied. The population of this study included all Esfarayen elementary school fifth grade female students in the academic year of 94-95 that their number was 483 people. The current sample consisted of 30 people who were randomly assigned to two experimental and control groups. Findings: Examining and analyzing of obtained scores, using covariance analysis showed between written language of the control group and the experimental group as well as between academic self-efficacy of experimental and control group there is statistically significant difference. Discussion: Accordingly, training writing with the method of brain-based learning was effective on written language of students. Therefore, it can then be concluded brain-based approach training had desirable effect and can be used practical.
Halo Effect and Students’ Perceptions of Their Teacher's Appearance, Gender, and Proficiency With the focus on the Iranian EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Teachers, like other human beings are affected by the fallacy of ‘Halo Effect’. Regarding their role in teaching and training students, this study tried to investigate the halo effect in relation to appearance, gender, and proficiency of teachers. Methodology: In order to perform such an evaluation, this study used 350 males and female EFL students and 53 males and female EFL teachers of universities and institutes of Karaj. Three questionnaires (appearance, gender, and proficiency questionnaires) were designed and evaluated. The questionnaires were distributed among students and after the students answered them the questionnaires were gathered. Findings: The results of this study showed that proficiency was the most important feature for both male and female students. The second important feature for students was teacher's appearance. Gender was the least important feature of a teacher for students. The students think of the proficiency as the most important factor. According to the results of data analysis of students' final marks in real situation (classroom environment), the most important factor affecting the achievement of students in a positive way was appearance of a teacher. Thus, appearance of a teacher can cause halo effect. Teachers and educational system can benefit from the results of this study. Conclusion: Teachers should be sensitive to proficiency and appearance in order to be better teachers, and educational system can understand strengths and weaknesses of the process of hiring teachers regarding appearance and proficiency.
Analysis of the legal and commercial challenges of electronic trading companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: This paper examines legal dimensions and issues of electronic business companies and on the basis of that, this main question is proposed “what are the significant and main legal challenges in the arena of electronic business? Methodology: This paper is descriptive-analytical (qualitative) and applies deduction methodology using understanding power of researcher in appreciating legal scans related to electronic business based on available facts, evidence and cues. Findings: Research findings indicated that the main and significant challenges facing electronic business companies are jurisdiction interference, agreement validities, supporting consumer rights, information confidentiality and copyright. Conclusion: Electronic Business Company is an electronic company based on electronic business that its identity is related to the concept of electronic business, as with removal of electronic component, this becomes meaningless and its activities stops. In this way, the emergence of electronic business companies is related to the concept of electronic business and development of electronic business is along with spreading its definition. Electronic component of electronic business companies also indicates modern information and communication technology that only includes internet, intranet, and command codes of mobile phone and doesn’t include other telephone communications like fixed and mobile phone, fax, telegram, etc.
عوامل سازمانی– مدیریتی مرتبط با میزان تعهد کاری معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
111 - 127
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی میزان تعهد کاری در بین معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان ماکو و عوامل سازمانی - مدیریتی موثر بر آن می پردازد . در این مطالعه به منظور انتخاب مبانی نظری تحقیق، سعی بر آن شد تا با مرور تحقیقات پیشین و نظریات مرتبط با موضوع ، نظریه ای که از قدرت تبیینی بالا و استحکام نظری برخوردار باشد ، استفاده شود . بر همین اساس از نظریات رضایت شغلی ، نظریه نیاز های مازلو ، ادراک عدالت سازمانی ، نظریات کار ، بیگانگی ، مبادله نظریات مدیریت لیکرت و مک گروگرو نظریات مربوط به بهره وری استفاده به عمل آمد . پس از استخراج فرضیات ، به کمک روش پیمایشی به مطالعه موضوع پرداخته شد . جمعیت آماری این پژوهش ، معلمان شاغل در سه مقطع آموزش و پرورش ماکو بودند که نمونه مورد استفاده 286 نفر را در بر می گرفت . پس از تحلیل داده ها ، میانگین شاخص تعهد کاری در حدود 3.16 از 5 محاسبه شد و مشخص گردید که مشارکت سازمانی ، ادراک عدالت سازمانی ، سبک مدیریت ، بیگانگی ، رضایت شغلی و پایگاه شغلی ، با تعهد کاری ارتباط دارند و میزان تحصیلات معلمان رابطه معنی داری با متغیر وابسته ندارند.در تحلیل رگرسیون چند متغیره ،در مجموع متغیر های مستقل باقیمانده در معادله حدود 44 درصد ازتغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند.
ارزش های فرهنگی و تاثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیرات ارزش های فرهنگی بر نگرش سیاسی و اقتصادی شهروندان شهر اصفهان با استفاده از الگوی ارزش های بنیادین شوارتز می باشد. در این راستا به منظور تبیین اهمیت جایگاه ارزش های فرهنگی در توضیح نگرش های اقتصادی و سیاسی، سعی شد تا میزان واریانس تبیین شده نگرش سیاسی و اقتصادی توسط ارزش های فرهنگی با متغیرهای جمعیت شناختی مورد مقایسه قرار گیرد. در این راستا نتایج پژوهش که بر اساس حجم نمونه 346 بدست آمده است نشان می دهد که اولا ارزش های فرهنگی در مقایسه با متغیرهای جمعیت شناختی قدرت تبیین کنندگی بیشتری داشتند. ثانیا با تقسیم ارزش های فرهنگی به 4 بعد آمادگی برای تغییر، حفاظت، خودافزایی و تعالی بر اساس نظریات شوراتز، نتایج نشان می دهد که ارزش تعالی(شامل ارزش های جهان گرایی و خیرخواهی) باعث گرایش شهروندان به سمت تفکرات سوسیالیسم اقتصادی می شود و افرادی که از ارزش های تعالی ضعیف تری برخوردار هستند عمدتا به سمت بازار آزاد در حوزه های اقتصادی گرایش پیدا می کنند. از سوی دیگر یافته ها در مورد نگرش های سیاسی نشان می دهد درحالی که ارزش های آمادگی برای تغییر، خودافزایی و تعالی افراد را به سمت گروه های سیاسی دموکراتیک سوق می دهد، اما ارزش حفاظت باعث گرایش افراد به گروه های سیاسی محافظه کار می شود.
تأملی جامعه شناختی در باب مناسبات دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی (مطالعه دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراوانی مسائل زیست محیطی در سال های اخیر، توجه و حساسیت اندیشمندان حوزه های مختلف، به ویژه جامعه شناسان، را به این موضوعات برانگیخته است. جامعه شناسان تحلیل و تبیین مسائل زیست محیطی را نیازمند مطالعات جامعه شناختی و راه حل های اجتماعی می دانند. از این رو، این مقاله از دیدگاه جامعه شناسی محیط زیست تأملی در باب مناسبات دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی دارد و از سویی وضعیت این سه متغیر را بر حسب گروه ها و دوره های تحصیلی دانشجویان بررسی کرده است. سازگار با پارادایم جدید زیست محیطی و پیشینه مطالعاتی، یافته های این مطالعه از تأثیر دانش و نگرش بر رفتارهای زیست محیطی حکایت دارد. همچنین، دانشجویانی که گروه تحصیلی شان ارتباط بیشتری با موضوع محیط زیست دارد (علوم کشاورزی و علوم پایه) به لحاظ هر سه متغیر وضعیت بهتر و سطح بالاتری نسبت به دانشجویان گروه های دیگر تحصیلی دارند. به علاوه، افزایش سطح تحصیلات ارتقا دهنده سطح دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی دانشجویان است. در مجموع، نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای بررسی شده 20 درصد از واریانس رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند.
بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی شوشتر (با تاکید بر سیاست های اجتماعی موجود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی شوشتر بوده است. تحقیق پیمایشی و جمع آوری اطلاعات با کمک اسناد و پرسش نامه حاصل شده است. کلیه زنان تحت پوشش کمیته امداد و اداره بهزیستی شهرستان شوشتر در سال 1390 که در مجموع 2300 نفر بوده اند، مورد مطالعه قرار گرفته اند از این تعداد 1700 نفر تحت پوشش کمیته امداد و 600 نفر تحت حمایت اداره بهزیستی قرار دارند. نتایج نشان می دهد، درصد بالایی از زنان با تحصیلات بالا مهارت خاصی ندارند و به جز سازمان حمایت کننده از طرف خانواده حمایت نمی شوند، بین ارزیابی دو گروه از وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان می دهد که بین دو گروه زنان تحت سرپرست کمیته امداد و اداره بهزیستی تفاوت معنی داری به لحاظ درآمد، تحصیلات و میزان امکانات رفاهی وجود ندارد و سیاست های موجود دو سازمان بیشتر با رویکرد حمایت های اولیه زندگی است کمتر در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است.