فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان و دستگاه ارتباطی یا همان رسانه، در یک بستر تجلی پیدا می کند که همان فرهنگ است و به عبارتی این فرهنگ است که زمینه اصلی ارتباط را فراهم می کند. این دو در ارتباطی تنگاتنگ و دو تأثیری دیالکتیکی و متقابل، ترکیبی بنام انسان اجتماعی را شکل می دهند که در صحنه های مختلف جهان از جمله سازمان ها به کنش ارتباطی می پردازد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال بررسی نقش رسانه های جمعی در فرهنگ سازمانی کارکنان خانه کارگر شهر تهران به عنوان هدف اصلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کارکنان خانه کارگر شهر تهران است که تعداد 208 نفر از آنها بر اساس فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش به مطالعه ارتباط بین رسانه های جمعی داخلی، رسانه های جمعی خارجی و شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان متغیرهای مستقل و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین رسانه های جمعی داخلی (29/0 P =)، رسانه های جمعی خارجی (23/0 =P) و شبکه های اجتماعی مجازی (16/0 = P) با فرهنگ سازمانی ارتباط مثبت و مستقیم وجود دارد. بنابراین می توان استدلال کرد که هر چه میزان استفاده از رسانه های جمعی در ابعاد مختلف در بین کارکنان خانه کارگر شهر تهران بیشتر شود میزان فرهنگ سازمانی آنان بالاتر می رود. می شود. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش حاضر تأیید می شوند.
بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران شهر تهران انجام شده است. روش این پژوهش کمّی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 67 نفر از هیپ هاپ کاران هستند که به صورت نمونه گیری گلوله برفی در شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج آماری این بررسی کمی نشان داد که یادگیری از راه مشاهده، یادگیری از راه تقلید، یادگیری از راه الگوبرداری، یادگیری از راه رسانه ها و یادگیری از راه عرف اجتماعی بر تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران تاثیر دارد. بنابراین هیپ هاپ و موسیقی آن در ایران به واسطه یادگیری اجتماعی و عرفی جوانان ایران نیز باعث ایجاد تغییرات الگوهای حرکتی شده است.
واکاوی اثرات اقتصادی- اجتماعی شرکت های تعاونی روستایی از دیدگاه روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های روستایی، نهادهای مردمی هستند که در عین برخورداری از خصوصیات یک واحد اقتصادی، دارای ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیز می باشند و می توانند مبین تلاش های گروهی اعضای تشکیل دهنده تعاونی جهت نیل به اهداف مشترک و توسعه باشد. لذا با توجه به نقشی که این شرکت های تعاونی می توانند در بخش های کشاورزی، افزایش تولیدات روستایی و نیز ارائه سایر خدمات و بالطبع، توسعه روستایی داشته باشند، ضروریست اثرات و کارکردهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از ایجاد این تعاونی ها بر روی اعضای خود در راستای توسعه روستایی، مورد واکاوی قرار گیرد. این پژوهش به لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و داده های آن از طریق مطالعات اسنادی و عملیات پیمایشی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه آماری شامل 6726 نفر از اعضای شرکت های تعاونی روستایی شهرستان گنبدکاووس بوده که تعداد 210 نفر از آنها براساس فرمول کوکران بعنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ایجاد شرکت های تعاونی روستایی دارای اثرات اقتصادی نظیر تأمین و توزیع کالا، تأمین نهاده های تولیدی و تسهیلات اعتباری، خرید و بازاریابی محصولات کشاورزی و...، و نیز اثرات اجتماعی نظیر ارتقای سطح سواد و آگاهی، توسعه منابع انسانی و ایجاد زمینه های مشارکت در بین اعضاء تعاونی ها بوده است. همچنین، نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که ایجاد شرکت های تعاونی روستایی از نظر اقتصادی، بر روی اعضایشان تأثیر مثبت و معناداری داشته ولی به نسبت اثرات اقتصادی آن، عملکرد و بازخورد اجتماعی این تعاونی ها، بر روی اعضای روستایی خود، ضعیف تر و در سطح پایین تری بوده است.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تاب آوری زنان سرپرست خانوار در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۳
164 - 189
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تاب آوری زنان سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی (ره) انجام شده است. این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر یزد در سال 1395 بود. از میان این زنان تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) مورد استفاده قرار گرفت. بعد از انجام پیش آزمون، گروه آزمایش در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای، آموزش هوش معنوی بر اساس بسته آموزشی بوول (2004) دریافت کرد. آنگاه پس آزمون برای هردو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هوش معنوی باعث افزایش معنادار میانگین نمرات تمام مؤلفه های تاب آوری (استحکام شخصی، مهار و روابط ایمن) به جزء اعتماد به غرایز در زنان سرپرست خانوار شده است.
Designing a Strategic Human Resources Management Pattern based on Intellectual, Cultural and Psychological Capitals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aims at offering an appropriate pattern for strategic human resources management (SHRM) based on intellectual, cultural and psychological capitals in Islamic Azad Universities from Mazandaran Province. The current study is a descriptive-analytical research in terms of the objectives it is in pursue of and it is generally enumerated among the applied research. Method: The study population included all the faculty members from Islamic Azad Universities in Mazandaran Province who were studied in the curriculum year of 2015-2016. 320 individuals from faculty members’ population in various Islamic Azad University branches in Mazandaran Province were selected as the study sample volume based on Morgan’s table and through taking advantage of a simple randomized sampling method. The data were collected by the use of intellectual capital questionnaire designed by Bontis in 1998, the cultural capital questionnaire made by Gerami in 2012) and the psychological capital questionnaire constructed by Luthans et al (2005) and finally through administering the strategic human resources management questionnaire made by Boyle et al (2015). Finding: To analyze the data, structural equations model was used. The study findings are suggestive of the idea that human capital, structural capital, cultural capital, relational capital and psychological capital exert positive and significant effects on the strategic human resources management. Conclusion: Furthermore, structural capital, cultural capital, relational capital and psychological capital were not found having a significant effect on the structural capital and it is through investing on intellectual, cultural and psychological grounds that a competitive advantage can be obtained through improving the strategic human resources management.
Comparison of effectiveness between smart and non-smart school regarding advancing and developing creativity amongst female 3rd grade high-school students of Tehran's District 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Purpose: Smart schools are schools equipped with electronic devices and advanced technology where innovative and new way of learning is taught by processing data and communication within the context of suitable curriculum. Methodology: The basis of current research has been designed to compare the effectiveness of developing creativity between two groups of female high schoolers attending smart schools versus female students attending non-smart schools. Furthermore, all the female subjects were attending 3rd grade which is equivalent of 11th grade students worldwide. The method utilized in this research is the comparison evaluation type. The statistical society of research subjects included female high schoolers of Tehran’s District 8 which encompasses of 10 public schools, 6 non-public or private schools, and one smart high school, with the total population of 1020 in which 300 students were selected by classified random method as the sample group of research. The mentioned random groups were selected from all above-mentioned schools accordingly to their populations. Initially, in order to assess the level of creativity, part A of the Torrance test was given to all subjects at the beginning of the school –year. Part B of the same test was given at the conclusion of the school-year. Finding: The yielding outcome of both tests were analyzed with T test, variance method, and Schaffer's follow-up test final and total assessment and evaluation of all the results a conclusion was reached indicating that the type of smart or non-smart schools had no effect in developing and advancing creativity. Discussion: However, the dual comparison between private and public schools demonstrated a real and factual significant differences with respect to developing creativity. This fact implies that private high schools are more equipped and suited to develop creativity.
Explaining Competency model of teacher(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The concept of teacher competency is one of the key concepts in the document of the fundamental transformation of education. Different researchers have presented three approaches in various terms for modeling competency such as adaptive approach, adaptive-design approach, and design approach. Top-down and bottom-up approach is another division of competency modeling. Methodology: The present study is operational in terms of purpose and the method of collecting its data, is mixed. In this way, the first part of the present study is descriptive-correlation because this study aimed to collect the necessary information for determining the teachers' competency indicators and is qualitative research method such as content analysis method to extract the components from the top-level documents contained in the document of the fundamental transformation of education. Findings: On the other hand, since one of the research goals is to extract a questionnaire to determine the indicators and attributes of teachers based on the high education documents, quantitative research methods and factor analysis methods such as exploratory and confirmatory factor analysis were used. Conclusion: Overall, the result of the present study shows that each competency is a complex combination of motivation, mental ability, practical knowledge and practical skill that increases the probability of a person's success in a certain role, which is clearly tangible, and the existence of it ensures him for the acceptance of responsibility of that role.
The Relationship Between Cognitive Emotion Regulation and Academic Buoyancy with The Role of Mediating Self-Handicapping in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: in the present study, the relationship between cognitive emotion regulation and academic buoyancy with the role of mediating self-disability in students has been studied. Methodology: The present study was descriptive-correlational. The research population included all female secondary school students in Sabzevar City. 323 students were randomly selected as the sample in a multistage cluster sampling method. They completed Jones and Rodwellt Self-Handicapping Scale (1982), Garnfesky, Kareev and Spinhaun (2001) Emotional Cognitive Regulation Questionnaire and Dehghanizadeh and حسینchary (2012) Academic Buoyancy Questionnaire. Findings: The results of the research indicated that the model of the research had excellent fitting and self-handicapping has a mediating role in the relationship between emotional cognitive regulation and students’ academic buoyancy. Also, 79% of the variations in academic buoyancy are explained through the strategies of positive and negative cognitive emotion regulation and academic self-handicapping and 74% of the variations in academic self-handicapping are explained through the strategies of positive and negative emotion cognitive regulation. Discussion: As a result, it should be acknowledged that students who grow up to develop strong emotions could handle social barriers and pressure well, and manage behaviors that can mitigate their academic achievement. Therefore, the emotional stress of students in dealing with stressful situations affects self-handicapping and, consequently, their academic buoyancy.
Sociological Analysis of the Foreign Investment Process in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sociological analysis of the foreign investment process in Iran during the pre and post Islamic Revolution periods has undergone many fluctuations. Foreign investment in Iran was under the influence of political fluctuations, and attempts have been undertaken in each period to create a safe environment for attracting foreign capital by resorting to various compilations. What sets Islam as a privileged and outstanding religion at any given time is that it considers all aspects of life and, principally, has put all parts of human life in the path of true evolution with its original special laws. The basic role of jurisprudence in relation to the economy and the appropriate solutions for regulating economic relations and the formulation of a standard in the economic regulations has been highlighted in the foreign investment affairs, the use of rules, regulations, and principles of the law in the conflict of individual and social interests. After the Islamic Revolution, foreign investment, with emphasis on jurisprudential and Islamic foundations, brought about tremendous changes in the field of Iranian-Islamic urban spaces.
بررسی مردم شناختی مراسم گذار با تاکید بر آیین سدره پوشی زرتشتیان یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
128 - 147
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش پایگاه اقتصادی – اجتماعی در تبیین میزان مشارکت سیاسی شهروندان شهر مهاباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، «تعیین نقش پایگاه اقتصادی–اجتماعی در تبیین میزان مشارکت سیاسی شهروندان شهر مهاباد» می باشد. در پژوهش حاضر از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، شهروندان 18 سال به بالای شاغل در شهر مهاباد در سال 1397 می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر برآورد گردید. نمونه گیری از بین واحدها به صورت خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری از داخل خوشه ها به صورت تصادفی سیستماتیک صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشارکت سیاسی است که ضریب پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد و جهت سنجش مفاهیم آن از طیف لیکرت استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان مشارکت سیاسی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان شهر مهاباد تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که در جامعه مهاباد، افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی پایین و متوسط در شهر مهاباد به منظور تغییر وضعیت موجود خود و دستیابی به وضعیت مطلوب، ضرورت، انگیزه، میل و رغبت بیشتری برای مشارکت و مداخله در امور سیاسی دارد اما افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالا دخالت و مشارکت کمتری در امورات سیاسی این شهر دارند.
تئوری آنومی دورکیم و مرتن؛ شباهتها، تفاوتها و شیوههای اندازهگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
52-9
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تئوری آنومی دو صاحبنظر اصلی دارد؛ یکی دورکیم به عنوان بنیان گذار و دیگری مرتن به عنوان کسی که این تئوری را بسط داد و نظام مند کرد. علیرغم این، تئوری آنومی دورکیم تفاوتهای زیادی با تئوری آنومی مرتن دارد که تحت تأثیر سلطه تئوری مرتن بر پژوهشهای جامعه شناختی، عموماً نادیده گرفته شده است. هدف این مقاله بیان تئوری آنومی دورکیم و تئوری آنومی مرتن و کنکاشی در تفاوتهای آنهاست. این موضوع به دلیل برداشتهای نادرستی که از این دو تئوری وجود دارد لازم به نظر می رسد. این مطالعه علاوه بر وجه تئوریک، با توجه به شرایط آنومیک جامعه ایران که مورد اجماع بسیاری از صاحبنظران است، اهمیت کاربردی نیز پیدا می کند. در پایان نیز شیوه های اندازه گیری آنومی با توجه به رویکردهای متفاوت توضیح داده شده است. مرور انتقادی: نتایج این مطالعه نشان داد بین تئوری آنومی دورکیم و مرتن از نظر تأکید بر آرزوها و اهداف و وسایل دستیابی به آنها، اهمیت زمان و سرعت تغییرات، انسان شناسی و منشاء آرزوها و خواسته ها، تأکید بر پایه اخلاقی در برابر پایه هنجاری نظم، اثر طبقه اجتماعی بر آنومی و گستره و جامعیت تبیین تفاوت وجود دارد. درحالی که آنومی از نظر دورکیم با آرزوهای نامحدود مشخص می شود، مرتن به فقدان وسایل مشروع برای رسیدن به اهداف و آرزوهای محدود و حتی تجویز شده اشاره دارد. زمان و سرعت تغییرات برای دورکیم عامل تعیین کننده است؛ اما مرتن اساساً به زمان توجه ندارد. دورکیم هم به آنومی حاد و هم به آنومی مزمن توجه داشت؛ اما مرتن صرفاً به آنومی مزمن پرداخت و به همین دلیل موضوع سرعت تحولات از دستور کار او خارج شد. مرتن بر خلاف دورکیم جاه طلبی و فزون خواهی را ذاتی بشر نمی دانست، بلکه آن را متأثر از فرهنگ جامعه می دانست. دورکیم به پایه اخلاقی نظم و مرتن به پایه هنجاری نظم توجه داشت. دورکیم معتقد است طبقات بالاتر بیشتر مستعد آنومی و پیامدهای آن همچون خودکشی هستند. اما مرتن برعکس دورکیم معتقد است که دستیابی به اهداف و آرزوها برای همگان به طور یکسان فراهم نیست و از این نظر طبقه پایین فشار بیشتری را متحمل می شود و لذا بیشتر احتمال دارد دست به جرم و جنایت بزند یا درگیر سایر انواع انحراف و ناهمنوایی بشود. مطابق با رویکرد دورکیم، شرایط آنومیک تنها توان تبیین بخش محدودی از مسائل و انحرافات را دارد. اما تئوری آنومی مرتن بر آن است که گستره بیشتری از انحرافات و کجرویها را پوشش دهد. در پژوهشهای حوزه آنومی، برای اندازه گیری آنومی از دو شیوه اصلی استفاده شده است؛ یکی استفاده از مقیاسهای آنومی و دیگری اندازه گیری آرزوها و اختلاف آن با احتمال دستیابی به آرزوهاست. بحث: علیرغم اینکه عموماً تئوری آنومی مرتن را بسط تئوری آنومی دورکیم می دانند، اختلافات قابل توجهی بین آنها وجود دارد که گاهی حتی جهتهای کاملاً متفاوتی می توانند به پژوهشها بدهند (از جمله در خصوص اثرات طبقه). هر کدام از این تئوریها قابلیتهای متمایزی دارند که با درک این قابلیتها، امکان بهره مندی از آنها فراهم می شود. به عنوان مثال تأکید ویژه و برجسته ای که تئوری آنومی دورکیم بر تحولات و بحرانها، به ویژه بحرانهای اقتصادی دارد در کار مرتن وجود ندارد. بنابراین از این نظر استفاده از تئوری آنومی دورکیم با شرایط جامعه ایران که چندین سال است با بحران اقتصادی روبرو است تناسب بیشتری دارد و می توان از ظرفیت این تئوری برای تحلیل این شرایط استفاده کرد. تفاوتها و ابهامات تئوریک به ابهام در معنا و اختلاف در تعریف و شیوه های اندازه گیری آنومی نیز منجر شده است. نتایج این مطالعه نشان داد با توجه به تفاوت رویکردها و مبانی نمی توان به یک تعریف و شیوه اندازه گیری واحد رسید؛ بلکه هر رویکرد باید متناسب با مفروضات خود شیوه اندازه گیری و سنجش متناسب با خود را داشته باشد.
تحلیل رابطه حکمروایی خوب کشورها و کیفیت زندگی شهرها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
221-185
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در متون مختلف رشته های اقتصاد، علوم سیاسی و برنامه ریزی دلایل متعددی برای ضرورت و اهمیت بخش عمومی و برنامه ریزی ذکر شده است؛ جبران آثار خارجی، تأمین کالاهای عمومی، کاهش هزینه های مبادله و جز آنها. اما اگر بتوان یک هدف غایی برای بخش عمومی و برنامه ریزی ذکر کرد که تمامی آن دلایل را نیز در بر گیرند آن هدف، افزایش کیفیت زندگی مردم است. از همین روست که توجه به مفهوم کیفیت زندگی از دهه 1970 میلادی بدین سو در ادبیات رشته های مختلف از پزشکی گرفته تا اقتصاد و برنامه ریزی شهری مطرح بوده است. از سوی دیگر، یکی از موضوعاتی که در ارتباط با تفاوت میزان توسعه در کشورهای مختلف مطرح می شود، مفهوم حکمروایی است. با توجه به اهمیت فراوان دو حوزه موضوعی «کیفیت زندگی» و «کیفیت حکمروایی» از یک سو و نقش مهم شرایط ملی بر شرایط محلی از سوی دیگر، مقاله حاضر به بررسی رابطه میان این دو مفهوم می پردازد. روش: برای سنجش رابطه موردنظر پژوهش، از روش تحلیل ثانوی کمی روی داده های پایگاه اطلاعاتی نامبئو برای سنجش کیفیت زندگی شهری (150 شهر) و از داده های «شاخص جهانی حکمروایی» (از زیرمجموعه های بانک جهانی و دربرگیرنده 6 بعد کنترل فساد، کارآمدی دولت، کیفیت مقررات، ثبات سیاسی و نبود خشونت، حاکمیت قانون و پاسخگویی و امکان اعتراض) برای سنجش کیفیت حکمروایی کشورها (72 کشور) استفاده شده است. برای تحلیل رابطه از تحلیل رگرسیون گام به گام با استفاده از داده های مقطعی (سال 2015 میلادی) بهره گرفته شد. برای رفع مشکل هم خطی چندگانه میان متغیرهای مستقل، از دو روش «حذف متغیرهای همبسته» و «تجمیع متغیرها» استفاده شد. روش حذف متغیرهای همبسته به حذف سه متغیر کنترل فساد، کارآمدی دولت و کیفیت مقررات انجامید و تحلیل رگرسیون با استفاده از سه متغیر باقی مانده صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام پس از حذف متغیرها، نشانگر آن بود که شاخص «حاکمیت قانون» می تواند به میزان 8/67 درصد از واریانس کیفیت زندگی شهری در شهرهای مختلف جهان را تبیین نماید. تجمیع متغیرهای مستقل (شاخصهای 6 گانه حکمروایی) منتج به ایجاد متغیر مستقلی به نام «کیفیت حکمروایی» شد که این متغیر می تواند به میزان 1/68 درصد از واریانس کیفیت زندگی شهری را تبیین نماید. درواقع، نتایج این پژوهش بر اثرگذاری معنادار و مثبت کیفیت حکمروایی ملی بر کیفیت زندگی شهری صحه گذاشت و نشان داد یکی از عوامل اثرگذار بر کیفیت زندگی شهری، کیفیت حکمروایی ملی است. بحث: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین استنباط کرد که تصمیم گیران و مسئولان ملی و محلی اگر خواستار بهبود کیفیت زندگی شهروندان هستند، یکی از اقدامات مناسب برای دستیابی به این هدف، افزایش کیفیت حکمروایی در کشورها و شهرهاست. از میان متغیرهای حکمروایی نیز، متغیری که بیشترین همبستگی را باکیفیت زندگی شهری نشان داد، حاکمیت قانون بود. ازآنجاکه سازوکار قانونی ایران، بیش از آن که در سطح دولتهای محلی تعریف شود، وابسته به سطوح ملی است، همین نتیجه نیز، اثرگذاری فراوان تصمیمات و ساختار اداره امور ملی بر کیفیت زندگی شهری را نشان می دهد.
تبیین ابعاد آنومی و عوامل اجتماعی موثر بر آن (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره ی متوسطه استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
163 - 181
آنومی از مسائلی است که جوامع مدرن با آن دست به گریبان اند. آنومی مسئله ای اجتماعی یا بیماری جامعیه مدرن است و نه تنها درمانی روشن نیافته، بلکه به دوران پسامدرن نیز انتقال یافته است. پژوهش حاضر به تبیین جامعه شناختی ابعاد آنومی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی)نوجوانان دختر استان ایلام می پردازد. روش کار در این تحقیق پیمایش است و تکنیک جمع آوری داده ها نیز پرسش نامه می باشد. جامعه ی آماری تمامی نوجوانان دختر استان ایلام است، که در111 مدرسه متوسطه ی دوم در سال تحصیلی 96-95مشغول به تحصیل می باشند. تعداد آنها 7446 نفر است و از این تعداد 400 نفر بعنوان نمونه انتخاب شده اند. برای تعیین مدارس بصورت خوشه ای چند مرحله ای و سپس برای انتخاب افراد از نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شده است. تبیین جامعه شناختی ابعاد آنومی (مطالعه موردی نوجوانان دختر استان ایلام ( در قالب15 فرضیه مطرح شد، که نتایج زیر بدست آمد: پس از ورود متغیرهای مستقل در تحلیل رگرسیونی، بر اساس روش پیش رونده طی سه مرحله با متغیرهای احساس نابرابری، نگرش به آینده و اعتماد بین فردی معنی دار بوده اند. احساس نابرابری (418/0)-نگرش به آینده(212/0)-اعتماد بین فردی(123/0) می باشد.
بررسی جامعه شناختی تأثیرات دوگانه توسعه بر هویت قومی (مطالعه به شیوه گراندد تئوری در شهرستان مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستی اجتماعی جامعه ایرانی در اثر توسعه با دگرگونی های بنیادی روبرو شده و نظریات جامعه شناختی متعددی به تأثیرپذیری هویت از توسعه پرداخته اند که داده های این تحقیق نزدیکی بیشتری با اندیشه های پساتوسعه دارد. تحقیق حاضر در پی نیل به نظریه زمینه ای در ارتباط با تأثیرات توسعه بر هویت قومی است و نتایج داده های میدانی حاکی از پیامدهای دوگانه (تقویت تضعیف) هویت قومی کُردی در این ارتباط است. این تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری و با مصاحبه های عمیق و مشارکت های میدانی در بین ساکنان شهرستان مهاباد صورت گرفته است. می توان گفت توسعه در لوای نوسازی و پروژه های اقتصادی اجتماعی به صورت ناهمگون همه جوانب زندگی فردی و اجتماعی را تغییر داده و این امر موجد ظهور ناموزون و نابرابر توسعه و بروز بحران هایی در اجزای هویت قومی (کُردی) شده است؛ به گونه ای که پدیده های دوگانه (تضعیف و تقویت هویت قومی) با توجه به علی، زمینه ای، شرایط مداخله گر در این ارتباط ایجاد شده و با راهبردها و پیامدهایی در هریک از حوزه های مذکور همراه بوده است. اکنون از سویی تضعیف هویت قومی را در ابعاد مختلف در پی داشته و از سوی دیگر، به فراخور امکانات و ابزارهای جهانی شدن فرصت های نوینی برای هویت قومی کُردی ایجاد شده است. در نهایت مقوله مرکزی تحقیق حول «بروز توسعه ناهمگون در حین بحران در هویت قومی (کُردی)» شکل گرفته و نظریه زمینه ای «توسعه نامتوازن، نابرابر و شکل نوین هویت قومی (کُردی)» بروز کرده است.
برساخت سینمایی جرم و مجرمان در فیلم های ایرانی (سال های 1394-1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تصویری است که سینمای ایران از مسئله جرم و مجرم شدن به دست می دهد. سوال اصلی این بوده است که فیلم های سینمایی ایرانی مسائل مربوط به جرم را چگونه بازنمایی کرده اند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح و براساس آن، 57 فیلم اکران شده مابین سال های 1380 تا 1394 که موضوع محوری آنها جرم و پیامدهای آن بوده، به روش تحلیل محتوای کمی مورد بررسی قرار گرفته است. فرض نظری پژوهش ما این بوده است که فیلم های سینمایی، نوعی شناخت و دانش عامه پسند درباره جرم در دسترس مخاطبان قرار می دهند و درباره علل آنها نظریاتی را مطرح می کنند. نتایج پژوهش حاضر، این فرض را تأیید می کند. فیلم های ایرانی، هم اطلاعاتی زمینه ای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی مجرمان ارائه می کنند و هم اطلاعات مختلفی درباره روابط اجتماعی و خانوادگی آنها به دست می دهند. همچنین فیلم های مورد بررسی، اغلب آسیب های اجتماعی مربوط به مجرمان و خانواده آنها را به تصویر کشیده و درباره آنها داستان سرایی کرده اند و کوشیده اند در خلال گفتار و روایت خود، از مجرم شدن شخصیت های خود تبیین به دست دهند.
عوامل تعالی بخش مؤثر در تحکیم بنیان خانواده در آرای مفسران و اندیشمندان معاصر مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در مطالعه ای کیفی، عوامل تعالی بخش مؤثر در تحکیم خانواده را جمع آوری کرد و سپس یافته های پژوهش را در مراحل انتخاب همسر، دوران عقد و زندگی مشترک مورد تحلیل و بررسی قرار داد. بدین منظور آرای 14 تن از مفسران و اندیشمندان معاصر مسلمان را که در کتابها و تفاسیر ایشان جمع آوری شده است به صورت شناسهگذاری و در قالب شبکه مضمون تنظیم و نسبت به مقایسه آرای ایشان با یکدیگر در قالب نمودار اقدام کرد؛ لذا تعالی خانواده به عنوان متغیر وابسته و عوامل معنوی، فکری، احساسی و مادی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد. نتایج حاکی بود که بین عوامل بررسی شده، عوامل معنوی مؤثر بر تعالی بیشترین تعداد مضمون را در مستندات بررسی شده به خود اختصاص داده بود.
تبیین پدیدارشناسانه« تجارب روابط دوستی دختر و پسر دانشجو» (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است. از جمله این تحولات، افزایش روابط دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج است. جامعه ایرانی- اسلامی همواره برای استحکام نهاد خانواده در تلاش بوده؛ تا افراد را از هرگونه روابطی که می تواند بر این نهاد مقدس آثار زیانباری داشته باشد برحذر داشته است. هدف این پژوهش واکاوی تجارب روابط دوستی دختر و پسر در دانشگاه است. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری غیر تصادفی گلوله برفی(زنجیره ای) صورت گرفته است. نمونه ها شامل25نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه پیام نور اردبیل، تجربیات خود را پیرامون مسئله مورد نظر بیان کردند. مکالمات ثبت و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. طی این پژوهش، هفت مضمون اصلی که هر کدام حاوی مضامین فرعی متعددی می باشند استخراج شد. مضامین اصلی عبارتند از: نیازهای عاطفی و روانی، حس کنجکاوی بیشتر، فشار محیطی و همسالان، حس استقلال طلبی، حس انتقام جویی و تشفی خاطر، ضعف باورها و اعتقادات، وسایل ارتباط جمعی. .
بررسی وضعیت سلامت معلمان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی: مورد مطالعه معلمان آموزش و پرورش شهر بوشهر (94-1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد جامعه شناختی، سلامت شامل هر دو بعد عینی و ذهنی است و بر نقش عوامل اجتماعی، به ویژه، سرمایه اجتماعی در حفظ و ارتقای سلامت تأکید می شود. مقاله حاضر بر اساس رویکردهای متأخرتر، رابطه هر دو منبع شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی را با سلامت عینی و ذهنی معلمان بررسی کرده است. رویکرد و روش مورد استفاده کمی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهر بوشهر در سال تحصیلی 94-1393 بوده اند که 380 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به افراد نمونه، از روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، 42/78 درصد از پاسخگویان حداقل یکی یا بیشتر از انواع بیماری های جسمانی را داشته اند که شایع ترین آن، دردهای عضلانی بوده است. همبستگی متغیرهای بعد شناختی (به جز اعتماد به آشنایان شغلی) با این بعد از سلامت منفی و معنی دار بوده است و متغیرهای حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی توانسته اند 7 درصد از واریانس آن را تبیین کنند. همبستگی همه ابعاد شناختی سرمایه اجتماعی با احساس سلامت بدنی و کاهش فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار بوده است. هیچ یک از انواع مشارکت با هیچ یک از ابعاد سلامت همبستگی معنی داری نداشته اند (به جز همبستگی مثبت و معنی دار مشارکت مذهبی و فوق برنامه با کاهش فرسودگی شغلی). متغیرهای تحقیق توانسته اند، به ترتیب، 22، 8، و 7 درصد از از واریانس کاهش فرسودگی شغلی، ایفای مؤثر نقش ها، و احساس سلامت بدنی را تبیین کنند. می توان گفت ابعاد عینی و ذهنی سلامت تحت تأثیر متغیرهای یکسانی قرار ندارند؛ همچنین تأثیر بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر سلامت، به ویژه بعد ذهنی، بیشتر از از بعد ساختاری آن بوده است. واژه های کلیدی: بوشهر، معلمان، سلامت، سرمایه اجتماعی
مطالعه ی میزان وقوع جرم در محله های شهر تهران و تأثیر آن بر اعتماد و روابط بین فردی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی رابطه ی بین میزان وقوع جرم در محله های شهر تهران با مهمترین مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی، یعنی اعتماد و روابط بین فردی شهروندان می پردازد. به این منظور با تعریف اعتماد و روابط بین فردی، رابطه بین وقوع جرم در محله با میزان اعتماد و روابط بین فردی ساکنان مورد مطالعه قرار گرفت. در یک تقسیم بندی براساس تشابه افراد مبتنی بر یک یا چند معیار، می توان شهر را به محلاتی تقسیم کرد و محدوده مشخصی را برای هر یک از محلات در نظر گرفت و برای ساکنان هر محله هویتی تعریف کرد. این مقاله با استفاده از داده های گردآوری شده توسط پرسشنامه از 10 خوشه محله ی مناطق 22 گانه ی شهری تهران، 5000 پاسخگو را در قالب 500 بلوک انتخاب کرده، صورت پذیرفت. برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بین وقوع جرم در محله و اعتماد بین فردی شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. دلالت های کاربردی این تحقیق توجه بیشتر مدیران شهری و انتظامی به امر سازمان یافتگی کالبدی و اجتماعی در محله است. بازسازی بافت های فرسوده، نماهای ساختمان و معابر عمومی، بهبود فضاهای سبز، نشیمن گاهها، احداث مراکز تفریحی به عنوان عوامل کالبدی مؤثر بر کاهش میزان وقوع جرم، می توانند نقش تعیین کننده ای در افزایش احساس امنیت و به تبع آن افزایش اعتماد بین فردی و شکل گیری روابط اجتماعی داشته باشند.