فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۷٬۸۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقادی مبتنی بر تحلیل های روانشناسی، علم به نسبت جدیدی است که می توان با آن به معرفت شناسی و هستی شناسی آثار و افکار شعرای زبان فارسی پرداخت. در این پژوهش محقق در صدد است هفت پیکر نظامی را با استفاده از رویکرد تحلیلی روانشناسانه سایه مورد واکاوی قرار دهد. این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. نمونه مورد مطالعه، داستان هفت پیکر نظامی است که بر مبنای نظریه سایه یونگ مورد تحلیل قرار می گیرد. سایه در هفت پیکر نظامی با خصلت هایی مانند زودباوری، حرص و طمع، شهوت و میل به رابطه خارج از ازدواج با زنان، غرور و خودبزرگ بینی و تکبر، نمود پیدا کرده است. نظامی راه خلاص از این صفات بد (سایه) را در تفکر و گفتگو و صداقت (داستان دوم)، پرهیزگاری و فروتنی (داستان بشر و ملیخا)، کسب علم و دانش (داستان بانوی حصاری)، پاکی و حسن نیت و توبه (داستان ماهان و دیوان)، پاک نهادی (داستان خیر و شر) و پذیرش خطا و توبه (داستان هفتم)، معرفی می کند. تمام قهرمانان هفت داستان، افرادی درست کردار و در ظاهر امین و پاک نهاد بوده اند؛ اما در بزنگاه های زندگی پای آن ها لغزیده و گرفتار بلا و مصیبت شده اند. نظامی در این منظومه با نشان دادن امکان خطا و لرزش برای همه افراد، حتی افراد با ویژگی های انسانی مثبت، نشان می دهد که در نهایت این افراد به دلیل همان ذات نیکویی که دارند، بر سایه خود فایق آمده و از خطایی که کرده اند و بلایی که در آن گرفتار شدند، نجات پیدات می کنند.
طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
349 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت هوش و استعداد و نقش آنها در عملکردهای تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه مطالعه در بخش کیفی صاحب نظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت هوش و استعداد بودند که بر اساس اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه مطالعه در بخش کمّی مدیران و معلمان استان بوشهر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر آنها با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده های بخش کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته و بخش کمّی با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA-12 و برای تحلیل داده های بخش کمّی از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-25 و Smart PLS 4 استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی 124 شاخص، 15 مولفه در 6 بعد شامل مقوله محوری (با سه مولفه جذب استعداد، توسعه و ارتقاء استعداد و حفظ استعداد)، عوامل علّی (با سه مولفه شرایط داخلی، شرایط سازمانی و فرآیندهای جاری)، عوامل زمینه ای (با سه مولفه عوامل مدیریتی، برنامه ریزی نیروی انسانی و عوامل زیرساختی)، عوامل راهبردی (با دو مولفه ساختاری و فرآیندی)، عوامل محیطی (با دو مولفه پویایی محیطی و حمایت محیطی) و پیامدها (با دو مولفه فردی و اجتماعی- سازمانی) داشت. همچنین، یافته های بخش کمّی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت و عوامل علّی، عوامل زمینه ای و عوامل محیطی بر مقوله محوری اثر مستقیم و معنادار، مقوله محوری، عوامل زمینه ای و عوامل محیطی بر عوامل راهبردی اثر مستقیم و معنادار و عوامل راهبردی بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<).
بحث و نتیجه گیری: الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی طراحی شده در پژوهش حاضر می تواند به متخصصان و برنامه ریزان حوزه تعلیم وتربیت برای بهبود هوش و استعداد دانش آموزان در راستای ارتقای عملکردهای تحصیلی کمک نماید.
شناسایی سبک های مدیریتی دانشگاه خلاق و نقش آن در ایجاد کسب و کارهای نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
471 - 486
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی سبک های مدیریتی خلاق در دانشگاه ها و بررسی نقش آن ها در ایجاد کسب و کارهای نوآورانه است. روش شناسی: این پژوهش از نظر روش، توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل ۱۸۰ نفر از مدیران، اساتید و کارکنان دانشکده های کارآفرینی دانشگاه تهران و دانشکده های مدیریت و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد و بر اساس جدول کرجسی-مورگان، ۱۵۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس پرسشنامه های استاندارد طراحی و تدوین شد. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-27 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های مدیریتی مشارکتی (r = 0.67, p < 0.01) و مربیگری (r = 0.83, p < 0.01) به طور معناداری با نوآوری در کسب وکارهای نوآورانه مرتبط هستند. مدل رگرسیون نشان داد که هر دو سبک مدیریتی به طور معناداری نوآوری را پیش بینی می کنند (F = 56.78, p < 0.01, R² = 0.79). نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سبک مدیریت مشارکتی (B = 0.55, β = 0.46, p < 0.01) و سبک مدیریت مربیگری (B = 0.73, β = 0.62, p < 0.01) تاثیر معناداری بر نوآوری در کسب وکار دارند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت سبک های مدیریتی مشارکتی و مربیگری در تقویت نوآوری و خلاقیت در محیط های دانشگاهی است. مدیران دانشگاه ها می توانند با اتخاذ این سبک های مدیریتی، محیطی خلاق و نوآورانه ایجاد کنند که به توسعه کسب وکارهای نوآورانه کمک می کند.
پاتوس و حال وهوای بنیادین نزد هایدگر به سوی یک تربیت حالمند و تیماردارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یافتگی و حال وهوای بنیادین را در نسبت با پاتوسِ ارسطویی تحلیل کرده و از چنین تحلیلی به تربیت حالمند و مجال دهنده پرداخته می شود. ازاین رو مفهوم پاتوس را بررسی و با تفسیر هایدگر از پاتوس به عمل متأثرشده و درعین حال کنشگر می رسیم که اگزیستانسیال بنیادین یافتگی را ترسیم می کند که با متأثرشدگی از چیزها، آدم ها و جهان پیرامونی رفتار-عمل در بستر طرح افکنی پرتاب شده مطرح می شود. با این تلقی احساسات و حال وهواهای بنیادین به مثابه اموری بنیادین مطرح می شوند که سبب بیداری و رفتن به سوی امکان دیگر از هستی اند. ازاین رو بر اساس آموزه های هایدگر، تربیت حالمند با اساسی پنداشتن حال وهواهای بنیادین، تربیت را در بستر جهان مندی و نسبت مندی با چیزها و دیگران و آری گوی به امکانات فهم می کند که به شیوه طرح افکنی پرتاب شده، فهمی حالمند را ممکن می سازد که سبب گشودگی به هستی و امکانات متعدد تربیت بر اساس حال وهواها می شود.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه رفتارهای شهروندی برای دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت وجود ابزار سنجش متناسب با فرهنگ و جامعه ایرانی برای سنجش ابعاد گوناگون شهروندی، هدف از این مطالعه، ساخت و اعتبارسنجی ابزارهای سنجش شهروندی در ابعاد فراگیر و جامع بود. روش پژوهش در حوزه روان سنجی (ساخت و اعتباریابی مقدماتی) و جامعه آماری، دانشجویان اصفهان در نیم سال اول تحصیلی، 1401-1402 و شامل حدود 25 هزار دانشجو بود. 557 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان 500 کلاس انتخاب شدند. دانشجویان به پرسش نامه ساخت و اعتبارسنجی شده در حوزه شهروندی، همراه پرسش نامه تربیت شهروندی، مقیاس قلدری سایبری، فضایل انسانی و رفتارهای غیرمؤدبانه، برای بررسی روایی همگرا و واگرای پرسش نامه ساخته شده پاسخ دادند. داده ها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و ضریب همبستگی پیرسون به کمک دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، حاکی از روایی سازه عاملی پرسش نامه ساخته شده و بررسی همبستگی بین امتیازات آنها با امتیازات حاصل از پرسش نامه های تربیت شهروندی، مقیاس قلدری سایبری، فضایل انسانی و رفتارهای غیرمؤدبانه، حاکی از معناداری برخی از روابط بود. آلفای کرونباخ برای پرسش نامه ساخت و اعتبارسنجی شده در دامنه 603/0 تا 887/0 در نوسان بود. نتایج حاصل از این مطالعه، بیانگر روایی و پایایی مقدماتی پرسش نامه ساخت و اعتبارسنجی شده بود.
تدوین و روایی یابی برنامه مراقبتی والدینی مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
271 - 295
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین و روایی یابی برنامه مراقبتی والدینی، مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک مبتلا به دیابت بود. با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی، 16 مادر دارای کودک مبتلا به دیابت، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، اطلاعات در زمینه عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت جمع آوری شد. در تجزیه وتحلیل داده ها به روش کلایزری ۴ مضمون اصلی شامل «تأثیر بر ویژگی های فردی»، «تأثیر بر خانواده»، «نگرانی ها»، و «نیازها» و 18 مضمون فرعی طبقه بندی شد و مطابق با این مضامین، یک برنامه مراقبتی والدینی در 14 جلسه ویژه مادران و 6 جلسه، ویژه کودکان مبتلا به دیابت طراحی و تدوین شد. نتایج روایی یابی نشان داد حداقل و حداکثر میزانCVR برای هر آیتم یا جزء برنامه، به ترتیب 81/0 و 1 است. همچنین حداقل و حداکثر میزان CVI برای هر آیتم یا جزء برنامه به ترتیب 80/0 و 1 به دست آمد. در نهایت، متوسط شاخص روایی محتوا برای کل برنامه 96/0 به دست آمد. نتایج نشان داد برنامه مراقبتی والدینی مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک مبتلا به دیابت از روایی صوری و محتوایی مناسبی بهره مند است و روایی لازم را برای کاربردهای آموزشی، بالینی و استفاده پژوهشی دارد.
فراترکیب مدل های توسعه کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
403 - 433
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در جهان نوین از حوزه صرف کسب و کار فراتر رفته و در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و... نیز معنایافته است. کارآفرینی اجتماعی متضمن خلق ارزش اقتصادی و اجتماعی در قالبی نوآورانه است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از پارادایم تفسیری و روش فراترکیب، یافته های مطالعات صورت گرفته در حوزه مدل های کارآفرینی اجتماعی را به صورت نظامند بررسی کرده و به تحلیل آن ها بپردازد. با اتخاذ رویکرد تفسیری نقش کارآفرینی اجتماعی در تحول اجتماعی و عملکرد آن به عنوان نوعی گسست از شیوه های مرسوم و رسیدن به شیوه و مدل های جدید کاهش یا رفع نیاز ها و مسائل با استفاده از خلاقیت و نوآوری، در قالب مدل های کارآفرینی اجتماعی ارزیابی می شود؛ بدین معنا که مطالعه الگوهای مشترک معنایی در پژوهش حاضر ازطریق بررسی مدل های موجود کارآفرینی اجتماعی صورت پذیرفته است؛ بدین ترتیب با مراجعه به سایت های الکترونیکی «گوگل اسکولار» و «اسکوپوس» در بازه زمانی 2000 تا 2022م. ازمیان انبوه مقالات اولیه، تعداد 35مقاله مناسب شناسایی شدند؛ هم چنین اعتبار مفاهیم ارائه شده، خروجی های فراترکیب و مفاهیم پدیدار شده به روش پانل دلفی، توسط گروهی از نخبگان دسته بندی شده و مورد تأیید قرار گرفته است. در راستای تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های حاصل از فراترکیب نشانگر تکوین ابعاد کارآفرینی اجتماعی در قال ب پنج دسته کلی «نوآوری چند سطحی»، «ارزش آفرینی اجتماعی»، «بوم شناسی و طراحی مدل کسب و کاراجتماعی»، «تعریف نقش کارآفرین اجتماعی» و «اشتغال و درآمدزایی» می باشد.
تحولات آینده بحران هویت جوانان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت به مثابه مفهومی چندوجهی، متغیر و سیال، در وهله اول پرسش از کیستی را می رساند و به باور بسیاری از صاحبنظران، موجب شناسایی افراد، گروه ها و فرهنگ و غیره از یکدیگر می شود. هویت دارای ابعاد متفاوتی است که مهم ترین بعد آن تعلق و تعهد می باشد. تعلق جنبه عاطفی و احساسی نسبت به کشور، دولت، اسلام، تمدن، خانواده، دوستان ...) و تعهد جنبه درگیری دارد، یعنی افراد نسبت به آن تعهدی که دارد، احساس وظیفه می کند. بحران هویت جوانان نیز به این موضوع اشاره دارد که در اثر تحولات نظام جهانی، دگرگونی و تحولات در زمینه های ساختاری، فرهنگی و ارتباطات و درعین حال به رسمیت شناخته نشدن از سوی دولتمردان، جوانان در تشخیص جایگاه خود در محیط پیرامونی، گروه و اجتماع خود دچار مشکل و تعارض شده اند؛ بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که پیشران های کلیدی بر آینده بحران هویت جوانان چه عواملی هستند. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق با 21 نفر از خبرگان حوزه بحران هویت، مؤلفه های اصلی مؤثر بر بحران هویت جوانان موردبررسی قرار گرفت. سپس مفاهیم استخراج شده در قالب یک پرسش نامه تدوین گردیده و مجدد برای خبرگان ارسال شد تا میزان اهمیت و تأثیرگذاری هر کدام از آن ها را مشخص نمایند. سپس با استفاده از آزمون فریدمن، 17 مفهوم تأثیرگذار بر بحران هویت جوانان شناسایی شد: 1. ضعف نهاد های فرهنگی؛ 2. تعارض هویت جهانی با گفتمان رسمی حاکمیت؛ 3. سرخوردگی افراد از نادیده انگاشته شدن توسط حاکمیت؛ 4. تک بعدی شدن آموزش و پرورش؛ 5. نابرابری قومی (تقویت تعصبات- احساس تبعیض)؛ 6. گفتمان ایدئولوژیک حاکمت نسبت به هویت؛ 7. جهانی شدن؛ 8. چندگانگی هویت ایرانی و تداخل هویت ملی، دینی و مدرن؛ 9. سیالیت هویت؛ 10. بیگانگی عموم جامعه نسبت به هویت موردنظر نظام سیاسی؛ 11. تغییرات ارزشی و ساختاری (ارزش ها و هنجار های متعدد و متضاد)؛ 12. تکثر و تنوع عمل و مراجع انتخاب شیوه زندگی؛ 13. رشد شهرنشینی؛ 14. کم رنگ شدن ارزش های سنتی و سلطه عقلانیت ابزاری؛ 15. گسترش شبکه های اجتماعی و شکل گیری هویت مجازی؛ 16. عدم توسعه متوازن؛ 17. نابرابری جنسیت.
سرمایه اجتماعی خانواده، حلقه مفقوده در فهم تجارب زیسته زنان در مواجهه با سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
287 - 316
حوزههای تخصصی:
علی رغم گسترش کمی اسناد، مقالات و محافلی که بطور روزافزونی از مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان راهکاری برای ارتقاء سلامتی یاد می کنند، سرمایه اجتماعی خانواده، حلقه گمشده در مطالعات این حوزه می باشد. خانواده، بستر شکل گیری تجارب و فهم افراد بوده، بروز بیماری می تواند این فضا، پیوندها و معانی هم بسته به آن را متاثر سازد. معانی و تجارب زنان بیش از مردان، در مقایسه با فضای بیرونی، در ارتباط با این فضا شکل گرفته، لذا، سرمایه اجتماعی خانواده، مهمترین منبع حمایتی آنان بویژه در مواجهه با چالش هایی چون بیماری می باشد. در این پژوهش، برای فهم ادراک و تجارب زیسته زنان مبتلا به سرطان و خانواده آنها از پیوندهای خانوادگی در مواجهه با سرطان، از رویکرد کیفی با تاکید بر روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه و معیار اشباع داده از زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده برای درمان به بیمارستان امید شهر ارومیه و مراقب و همراه خانوادگی بیمار گردآوری گردید. تحلیل و کدگذاری داده ها نشان می دهد، مضامینی مانند گسست در ارکان سرمایه اجتماعی خانواده؛ اول مادر، آخر همسر و سرمایه اجتماعی منفی در تجارب مشارکت کنندگان، بیانگر نتایج نامطلوب سرمایه اجتماعی درون خانواده بر سلامتی زنان مبتلا به سرطان می باشد. مضمونهای قاعده خاموشی/ اعتراض، انسجام در وضعیت اضطراری و میانجیگری پنهان نیز، نشان می دهد، سرمایه اجتماعی نیز متقابلا از بیماری تاثیر پذیرفته و تحت تاثیر آن، تا حدودی نیز تقویت گردیده است.
بومی سازی به مثابه یک رویکرد موثر در نیل به گردشگری پایدار مطالعه کیفی در شرق استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
301 - 344
حوزههای تخصصی:
از گردشگری به عنوان بزرگترین حرکت صلح آمیز از یک سوی مرزهای فرهنگی به سوی دیگر در تاریخ جهان یاد می نمایند. بومی سازی یکی از گفتمان هایی است که در عرصه پارادایم های جدید توسعه مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. بومی سازی در مفهوم خودباوری، حفظ و احیای روش های بومی و اعتبار بخشی به فرهنگ خودی بر اساس شناخت واقعی آن است. تجربه روشن ساخته است که بسیاری از تکنیک ها و روش های بومی به دلیل سازگاری و تطابق با زیست بوم، همان روش هایی هستند که امروزه معرف روش های رسیدن به توسعه پایدار هستند. این امر در عرصه گردشگری در مقوله هایی چون دانش های بومی، اقامتگاه های بوم گردی و گردشگری روستایی نمود می یابند. در این پژوهش به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال هستیم: تأثیرات (مثبت) پدیده بومی سازی بر گردشگری شرق استان گستان به چه صورت بوده است؟ در بعد روش شناختی از روش تحقیق کیفی و رویکرد متناسب با کار انسان شناختی یعنی مردم-نگاری به عنوان روش عملیاتی تحقیق بهره برده شد و تکنیک تحلیل موضوعی به منظور تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. با درنظر گرفتن هدف و مسئله محوری پژوهش یعنی بررسی تأثیر رویکرد بومی سازی در فرآیند گردشگری پایدار، و با توجه به تحلیل یافته ها نتیجه گیری می شود که با ایجاد زمینه های بومی سازی در عرصه گردشگری قلمرو تحقیق ، توانبخشی و کارائی جامعه بومی افزایش یافته و این امر با فرآیند توسعه پایدار گردشگری ارتباط مستقیم دارد
سنجش رضایت از کیفیت زندگی شهری در محله های شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
381 - 427
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از جمله مفاهیم گسترده ای است که با رشد زندگی شهری و همچنین با گسترش فناوری مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت. لذا این مقاله با هدف استخراج شاخص های جامع کیفیت زندگی شهری در مقیاس محله ای و اندازه گیری و تبیین کیفیت زندگی در محله های مورد مطالعه، به استخراج مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر کیفیت زندگی از بعد ذهنی می پردازد. مقاله حاضر به لحاظ ماهیت تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ روش بررسی، توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسنادی موجود بهره گرفته شده است. سپس به منظور اندازه گیری متغیرهای کیفیت زندگی در محله های مورد مطالعه از مشاهدات میدانی اعم از مشاهده مستقیم، مصاحبه و ابزار پرسشنامه استفاده گردید؛ در تحلیل داده ها نیز بر اساس انتخاب رویکرد ذهنی در سنجش کیفیت زندگی از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های این مقاله نشان می دهدکه عوامل نهایی کیفیت زندگی در شهر کرج را 16 عامل اصلی تشکیل می دهد. دامنه رضایت کلی ساکنان از کیفیت زندگی در محله های عظیمیه، حصارک بالا و اسلام آباد به ترتیب در حد بسیار خوب، متوسط و پایین می باشد. به طور کلی نتایج این مقاله حاکی از این است که شاخص مسکن به عنوان مهمترین عامل جهت رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی در محله های شهری مطرح می باشد، که متاسفانه بجز محله عظیمیه، دو محله اسلام آباد و حصارک بالا وضعیت نامطلوبی را در این باره نشان می دهند. بنابراین جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان بایستی گام های موثری در جهت تغییرات اساسی در وضع مسکن و بهبود اقتصاد و معیشت آنان برداشت.
چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان شاغل: شرایط، راهبردها و پیامدها (مورد مطالعه: معلمان زن شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی و با روش نظریه مبنایی با هدف تبیین جامعه شناختی چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان معلم شاغل در شهر گلپایگان صورت پذیرفته است. بر این اساس ۱۵ نفر از زنان معلم ساکن در شهر گلپایگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و طی مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد واکاوی قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه به روش کدگذاری سه گانه باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از ۶۶۶ کد باز، ۸۱ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی در قالب مدل پارادایمی پیشنهادی اشتراوس و کوربین قابل بیان است. یافته ها نشان داد ازجمله عللی که باعث بروز چالش های اجتماعی و فرهنگی در بین معلمان زن شهر گلپایگان شده، مشکلات و محدودیت های کاری، نابرابری های حاکم بر مناسبات کاری، هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه، تعارض نقش خانواده-کار و پایین بودن سطح دستمزدها و فشار اقتصادی ناشی از آن است. همچنین، ۴ مقوله آموزش و توسعه فرهنگی، برخورداری از حمایت اجتماعی، بازتعریف قوانین در راستای تساوی حقوق زنان و بهینه سازی ساختارهای آموزشی و فرهنگی در آموزش و پرورش از بسترهای کاهش دهنده چالش های اجتماعی و فرهنگی زنان معلم به شمار می روند. شرایط مداخله گر که سهم بسیاری در کاهش چالش های زنان شاغل دارد شامل ۲ مقوله اصلیِ زمینه سازی شرایط اقتصادی و رفاهی و انعطاف پذیری در شرایط کاری می باشد. معلمان زن از ۲ مقوله به عنوان استراتژی و راهبردهای مؤثر در مواجهه و سازگاری با چالش های اجتماعی و فرهنگی پیش روی خود بهره می گیرند که شامل مدیریت زمان خانواده –کار و رشد توانمندی های فردی است. ازجمله پیامدهای حاصل از این مواجهه با چالش ها، کاهش مشکلات خانوادگی و فردی و همچنین کاهش توسعه پایدار در جامعه است و البته استقلال و توانمندسازی زنان در اثنای مواجهه با چالش های متعدد، از دستاوردهای مثبت رویارویی با بروز این چالش ها است.
واکاوی تجارب ازدواج زودهنگام دانش آموزان دوره متوسطه در شهر میمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۶۲-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال واکاوی کیفی تجارب ازدواج زودهنگام دانش آموزان در مقطع متوسطه شهر میمند است. این مطالعه جزو پارادایم تفسیری و ماهیت آن کیفی است و با روش نظریه زمینه ای با رویکرد اشتروس و کوربین صورت گرفته است. با استفاده از طریق نمونه گیری هدفمند با استراتژی نمونه گیری نظری با ۱۵ نفر از دانش آموزان دوره های متوسطه اول و دوم که در سنین کمتر از هجده سال ازدواج کردند، مصاحبه های عمیق صورت گرفت. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل یافته ها انجام گرفت. یافته ها شامل ۶۲ مقوله فرعی، ۱۲ مقوله اصلی و مقوله مرکزی تحت عنوان «ازدواج زودهنگام به مثابه فقدان صدا و عاملیت دختران دانش آموز» بود. نتایج این پژوهش نشان داد که در بافت سنتی و طایفه ای محل زندگی دختران و تحت شرایط مداخله گر بحران هویت در دوران نوجوانی، ازدواج زودهنگام در سنین مدرسه اتفاق می افتد. شرایط علّی که در بروز این پدیده نقش ایفا نمودند، پدرسالاری، مشکلات اقتصادی و فقر معیشتی و محیط نابسامان خانواده دختر بودند. کنش هایی که در پاسخ به پدیده ازدواج زود هنگام ارایه شد شامل تجربه جنسی، چالش های تحصیلی، کودک مادری، خشونت خانگی و آثار روحی و روانی بودند. پیامدهای ازدواج زودهنگام نیز به شکل نابسامانی زندگی زناشویی و طلاق در سنین نوجوانی رُخ داده است.
واکاوی کیفیت فعالیت موسیقیایی زنان با رویکرد نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: زنان مشارکت کننده در کلاس های موسیقی شهر برازجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
128 - 154
حوزههای تخصصی:
در ایران، فعالیت موسیقیایی زنان همیشه مورد بحث و مناقشه بوده است. اما با گسترش ایده های تجدد این بحث و چالش شدت و حدت بیشتری یافته است. از یک طرف، فعالیت موسیقیایی زنان در شرع و عرف سنتی چندان پذیرفته و مرسوم نیست، از طرفی دیگر، با گسترش فرصت های آموزشی و حقوقی برابرگرای جنسیتی زنان بیشتری وارد عرصه های موسیقیایی می شوند. در چنین وضعیتی، شناسایی کیفیت فعالیت موسیقیایی زنان از منظر زنان فعال در عرصه موسیقی می تواند به توصیف و فهم دقیقتر شرایط و موانع فعالیت موسیقیایی زنان کمک نماید. از اینرو، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد ماهیت، شرایط، محدودیت ها، راهبردها و پیامدهای فعالیت موسیقیایی زنان مشارکت کننده در کلاس های موسیقیایی شهر برازجان را مطالعه نموده است. روش نمونه گیری، هدفمند با رعایت حداکثر تنوع بوده است. اطلاعات لازم از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و داده ها با روش تحلیل مضمونی و کدگذاریِ سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. بر اساس تحلیل داده ها می توان ماهیت فعالیت موسیقیایی این زنان را از نوع محدود در فضایی سرکوبگرانه توصیف کرد که متأثر از موانع و الزامات اجتماعی و فرهنگی، کمبودهای زیرساختاری، پتانسیلهای تسهیلگرانه تکنولوژی های نوین، و ظهور و گسترش نگاه جدید به فعالیت موسیقیایی می باشد. همچنین فعالیت موسیقیایی برای این زنان دارای پیامدهای فردی، اجتماعی و فرهنگی بوده است.
ضرورت صحبت از جایگاه محقق در چیست؟ تحلیل محتوای کیفی مطالعات اخیر علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارزیابی تحقیقات کیفی، به منظور درک بهتر توصیفات یا استدلالات محققان، آشنایی خواننده متن درباره محقق و جایگاه او در تحقیق و شکل گیری مسئله تحقیق ضروری به نظر می رسد. خواننده با شناخت نسبی از محقق می تواند برخی سوگیری ها و پیش فرض هایی را که در تحقیق اثر گذاشتند تشخیص دهد در این مقاله با استفاده از رویکرد مردم نگاری انتقادی و با تحلیل محتوای کیفی هشت مقاله و یک کتاب که در سال های اخیر در ایران منتشر شده است به دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که چرا صحبت از جایگاه محقق در پژوهش ها و مطالعات اجتماعی اهمیت دارد؟ حذف محقق یا مشخص نبودن جایگاه محقق و اهمیت مسئله برای محقق در حین انجام مطالعات به ویژه در زمان نوشتار گزارش ها و نتایج تحقیق چه آسیب ها و پیامدهایی در پی دارد؟ رعایت نکردن رویکرد بازتابی در تحقیقات و مشخص نبودن جایگاه محقق تبعاتی را همچون پنهان کردن خود و انگیزه های شخصی در تحقیق، حقیقت پنداشتن برخی از اندیشه ها و تفکرات خود، سلب کردن این امکان از خواننده که بتواند سوگیری های ممکن را تشخیص دهد، در پی دارد. مشخص نبودن جایگاه محقق زمینه را برای بروز پیامدهایی همچون خود قهرمان پنداری محقق، ایجاد راهکارهای سریع آماده می کند. محقق با افتادن در این دام ها از مسیر تحقیق و فهم مسئله فاصله می گیرد.
امید و ناامیدی در جامعه ایران: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
93 - 120
حوزههای تخصصی:
دانشجویان نسلی هستند که در تعیین آینده کشور نقش دارند و ذهنیت آنان درباره امید و ناامیدی برای طرح ریزی آینده شان در ایران، بر جامعه ایران تأثیرگذار است. موضوع امید و نگرانی دربار هٔ آینده در جامعه ایران سال هاست که اندیشمندان، سیاست ورزان و فعالان اجتماعی را متوجه خود کرده است. این مقاله تلاش می کند به چگونگی شکل گیری ذهنیت امیدوار یا ناامید دانشجویان در شرایط ایران امروز بپردازد. رویکرد این مقاله کیفی است و با 26 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های دولتی شهر تهران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. روش تحلیل اطلاعات در این پژوهش، تحلیل مضمون است. در این مقاله از مفهوم پردازی غسان حاج، مردم شناس لبنانی استرالیایی درباره جوامع به مثابه «مکانیزم های تولید و توزیع امید» استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که امیدِ جمعی در میان بخش مهمی از مشارکت کنندگان پژوهش غایب است؛ آنها به دلیل وجود تبعیض های سیستماتیک و تقاطع تبعیض، از دایرهٔ تولید و توزیع امید طرد می شوند. یکی از پیامدهای ناامیدی اجتماعی، تمایل به مهاجرت به خارج از ایران در میان مشارکت کنندگان این مطالعه است. از آن جا که انسداد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به گسترش ناامیدی اجتماعی در میان مشارکت کنندگان دامن می زند، به رسمیت شناختن جنبش های اجتماعی و گشودگی نهادهای حکمرانی به طرح مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم و تلاش در جهت برآورده ساختن این مطالبات، می تواند به گسترش امید اجتماعی در جامعه کمک کند. نتایج پژوهش می تواند نگاه ما به مسئله امید را در میان همه اقشار جامعه تعمیق بخشد.
فراتحلیل مطالعات رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی در دو دهه اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل، به دنبال ارزیابی کلی نتایج تحقیقاتی است که درباره رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی انجام شده است. مروری گذرا بر پژوهش های این حوزه، وجود برخی تناقض ها و اختلافات را نشان می دهد. همین مسئله ضرورت یک فراتحلیل را ایجاب می کند. در این تحقیق، ابتدا با مرور مقالات فارسی دو دهه اخیر، 85 مقاله از پایگاه های داده معتبر استخراج شدند و پس از اعمال معیارهای ورود، تنها 13 مقاله در فراتحلیل باقی ماندند. در فرآیند فراتحلیل، ابتدا فرضیات مربوط به سوگیری نشر و همگنی بررسی شدند. نتایج، فقدان سوگیری نشر و ناهمگنی مطالعات را نشان دادند. با تجمیع اندازه اثر تحقیقات، اندازه اثرکلی 304/0 به دست آمد که حاکی از وجود همبستگی مثبت و متوسط بین سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی است. با ارزیابی نقش متغیرهای تعدیلگر برای یافتن منبع ناهمگنی در مطالعات، مشخص شد که بین تحقیقات منتشر شده در دهه 80 با دهه 90 و همچنین بین تحقیقات پیمایشی با تحلیل ثانوی، تفاوت وجود دارد. این تفاوت ناشی از وجوه متمایز تعریف سرمایه اجتماعی در این تحقیقات است.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
31 - 60
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.
تحلیل دیالکتیکی رابطه کارکن و کارفرما در ایران از منظر پارادایم تفسیری پرگمتیستی «مورد پژوهش کارخانه سیمان تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 77
حوزههای تخصصی:
«تضاد» به عنوان گوهر رابطه کارکن و کارفرما در تمامی گفتمان های متعارف به شکل دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل می شود وجود دارد. در حالی که توجه و فهمِ شکل های مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک، می تواند تغییرات بنیادی در ارتباط کارکن و کارفرما ایجاد کند. کشف، شناخت و بررسیِ زمینه ها و مقوله های موجود و نقش آن ها در رابطه کارکن و کارفرما از اهداف این پژوهش است. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیررسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر، هم چنین تکنیک مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که فهمِ نقش ها در روابط کارکن و کارفرما و از بین رفتن نگاه تناقضی هر یک از طرفین باعث هم فهمی بین کارکن و کارفرما خواهد شد، به معنای دیگر، بوجود آمدن دیالکتیک چند اسلوبی به جای دیالکتیک تک اسلوبی یا قطبی که تضادها و تفاوت ها را به رسمیت شناخته و با درک آن می توان از استراتژیِ مبارزات دایمی فاصله گرفته و استراتژی چانه زنی را جایگزین آن نمود که این استراتژی می تواند باعث تسهیل در منافع و مطالبات هر دو گروه شود
آرایش جدید بدن مجرمان در آستانه ی مشروطیت نشانه شناسی تصاویر زندانیان و اعدامیان دوره ی ناصری تا انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 109
حوزههای تخصصی:
دوربین عکاسی در زمان محمدشاه قاجار و به همت او وارد ایران شد و دو دهه بعد با حمایت های ناصرالدین شاه مجموعه تصاویر عظیمی توسط او و زیر سایه ی خودش -توسط عکاسانی دیگر- تولید شدند. تاریخ عکاسی ایران با سوژه ها ی منتخب ناصرالدین شاه و عکاسان زمان او پیوند محکمی دارد. انتخاب موضوعات عکاسی مهم تر از آنکه علاقه ی شاه و سرگرمی او باشد، از شرایط اجتماعی دوران و تحولاتی که در حال وقوع بود، بسیار تأثیر می پذیرفت. ورود به دنیای جدیدی از ثبت تصویر که تا پیش از این تنها از طریق نقاشی ممکن بود، با تحولاتی اجتماعی در ایران همراه شد؛ از جمله ی این دگرگونی ها، تغییر در آیین کیفری و مواجهه با مجرم است. عکس های به جامانده از این دوران، نشانگر این است که مفهومی تحت عنوان زندانی یا مجرم و متهم اساساً واجد نوع دیگری از انضباط شده و در حال عبور از نظم پیشین است. سوژه ی زندانی در کنار موضوعاتی مثل زنان، درباریان و... اهمیت یافته است و آرایش تن او نشانی از خشونت عریان حاکم را بر خود ندارد. زمان ثبت این تصاویر فاصله ی چندانی با وقوع انقلاب مشروطیت و تغییرات گسترده تری که رقم زد، ندارد. دگرگونی های کیفری را عموماً به بعد از انقلاب منسوب می دانند؛ اما عکس ها نشان می دهند خاستگاه این تغییر به شکل جدی در دوران ناصرالدین شاه بوده و پس از او ادامه داشته است. این مقاله در پی آن است تا با روش نشانه شناسی تاریخیِ تصاویر زندانیان به این سؤال پاسخ دهد که بدن مجرم در سال های منتهی به انقلاب مشروطیت چه آرایش جدیدی پیدا کرده و این امر چگونه ممکن شده است. بررسی و دسته بندی این تصاویر، ظهور متخصص های جدیدی در ردیف پزشکان و کشیشان را نشان می دهد که آن عکاسان هستند. در این سازوکار جدید انضباطی، مستقیماً با آمران شکنجه مواجه نیستیم؛ بلکه عکاسی هم راستا با صحنه آرایی و چیدمان اعمال شکنجه، مجریان اصلی را از دیده ها پنهان می کند و با حذف صحنه های خشن تعذیب و نشانه های آن، از شدت موضوع می کاهد.