فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to identify early growth indices of general managers in order to present the growth pattern of general managers of Iranian provinces in the academic year of 2017-2018. Methodology: To this end, the qualitative research approach and data arising theory (systematic design) have been the criterion for action in this study. The statistical population consisted of all heads of education provinces of Iran. Purposive sampling continued until the researcher saturated theoretically using a semi-structured interview with 14 sample members. Findings: The results showed 16 main categories that were modeled as a paradigm model including: causal conditions (organizational factors; extra-organizational factors; individual traits), focal categories (leadership and management traits; individual traits), growth strategies (extras organizational factors, organizational factors; Individual factors), contextual factors (social factors, economic issues, cultural issues), intervening factors (organizational factors; individual factors) and outcomes (community; organizational factors; individual factors), using the results of theoretical and background studies Research and analysis of the content of interviews conducted, early indicators of modality development The whole thigh has been identified and included in three stages of open coding, axial coding, and selective coding of general manager maturity model in five main categories of causal conditions, pivotal phenomenon (general manager maturity model), general manager maturity strategies, intermediary conditions, and managerial maturity outcomes. Conclusion: The professional development of principals leads to the implications that at the community level in the form of education and training of students, the formation of interaction with education and personal growth, growth, performance, communication, thinking and management and decision making, decision making. Finds and manages.
Providing a model for organizational empowerment based on the knowledge management model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to present a model of organizational empowerment based on knowledge management among employees of Sepah Bank branches in Tehran. Methodology: The present study was applied in terms of purpose, and in terms of data collection, it was a mixed research (qualitative and quantitative). The statistical population consisted of academic and organizational experts including senior managers of Sepah Bank in Tehran and the quantitative department included all employees of Sepah Bank in Tehran. Sample size was estimated in theoretical saturation (20) in qualitative section and 343 in quantitative section. Purposeful sampling and stratified random sampling were used for quantitative sampling. Data were collected through qualitative interviews and quantitative researcher-made questionnaires based on 5-point scale. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by several experts, validity was calculated by means of variance mean and divergent validity was calculated by AVE. The reliability of the questionnaire was 0.968 through Cronbach's alpha. Data were analyzed using Cronbach's alpha, AVE, AVE root matrix, Kolmogorov-Smirnov test, confirmatory factor analysis, and one-sample t-test. Findings: The results resulted in the identification of 17 components and 66 indicators, including 14 affective components including trust, motivation, commitment, emotional intelligence, participation, communication, structure, education, culture, leadership, technology and reward and 3 affective learning components. Organizational, organizational entrepreneurship and performance, a moderating variable (personality traits) and knowledge management as independent variables affect organizational empowerment based on knowledge management. Other results showed that the status of identified components in organizational empowerment based on knowledge management is desirable. In addition, mechanisms, facilitators, and barriers to organizational empowerment based on knowledge management were also presented. Finally, a research model consisting of influencing factors, content phenomena (constituents, facilitators, barriers, and effective mechanisms for organizational empowerment based on KM) was presented and the degree of fit was confirmed by experts with 95% confidence. Conclusion: Choosing important and effective knowledge and capabilities in the organizational field and enhancing organizational skills is a very effective way of empowering organizational personnel that can lead to enhancing organizational efficiency and organizational integrity of an organization's personnel.
بازسازی معنایی بحران آب در شرق اصفهان براساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط زیست به یکی از اصلی ترین کانون های مطالعه پژوهشگران علوم اجتماعی تبدیل شده است. به دلیل همین اهمیت، مقاله پیش رو با روش زمینه ای استروس و کوربین، در پی درک معنایی بحران آب نزد کشاورزان سه شهر زیار، اژیه و ورزنه در شرق اصفهان است. براساس تسلسل تعریف شده در این روش، برای گردآوری داده ها و رسیدن به مرحله اشباع و اطمینان، 17 مصاحبه انجام شد؛ سپس در مرحله کدگذاری باز، 35 مفهوم اولیه استخراج شد که پس از تبدیل آنها به مفاهیم انتزاعی 16 مقوله اصلی به دست آمد. همین طور در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته - حکمرانی غلط آب - استخراج شد و مشخص کرد که به گمان کشاورزان شهرهای مطالعه شده، بحران آب موجود رابطه مستقیمی با حکمرانی غلط آب دارد که در عمل خود را در قالب یک حکمرانی سراسر دولتی و فارغ از دخالت ذی نفعان اجتماعی ظاهر کرده است. چنین استدلال شد که دولت به این دلیل ازسوی ساخت اجتماعی مقصر اصلی بحران آب و این وجه از زیست مادی آنان شناخته شده است که خود را به کارگزار انحصاری در حکمرانی آب تبدیل کرده است. با الهام گرفتن از بینشی که الینور استرم در اقتصاد سیاسی فراهم کرده بود، پیشنهاد شد دولت با بازاندیشی در این شیوه از حکمرانی اقتصادی، تنظیمات سنتی پیشین مانند طومار شیخ بهایی و نهادهای محلی برآمده از این تنظیمات را احیا کند و به جای انحصار نهادی، تنوع نهادی را در این حکمرانی مبنا قرار دهد.
اثربخشی آموزش خودنظم بخشی هیجانی بر ادراک شایستگی و رضایتمندی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودنظم بخشی هیجانی بر ادراک شایستگی و رضایتمندی دانش آموزان انجام شد.روش: روش تحقیق در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه مدرسه ی جامی در منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. گروه نمونه مشتمل بر 30 دانش آموز بود که به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه آزمایش در قالب ۸ جلسه یک ساعته در 4 هفته( هر هفته دو جلسه)برنامه آموزش خودنظم بخشی هیجانی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با مقیاس ادراک شایستگی هارتر (1985) و پرسشنامه رضایت از زندگی دانش آموزان هیوبنر (1994) جمع آوری و پس از بررسی و تایید پیش فرض ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در مرحله پس آزمون ادراک شایستگی و رضایتمندی گروه آزمایش بهبود معنی داری داشت(p<0.05). نتیجه گیری: برنامه آموزش خودنظم بخشی هیجانی بر ادراک ادراک شایستگی و رضایتمندی تأثیرگذار بوده است که این یافته، توجه ویژه مسئولین در بخش آموزش و پروش را می طلبد.
مطالعه جامعه شناختی ادراک از فساد اداری و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در جوامع با فرهنگ خاص گرایی (مورد مطالعه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
241 - 262
در مطالعات جامعه شناختی، پیامدهای مثبت و منفی فراوانی برای موضوع خاص گرایی در جامعه مطرح شده است، اما رسوخ خاص گرایی در نظام اداری تبدیل به طاعونی برای این نظام می شود. این موضوع، که در جوامع طایفه ای به خویشاوندگرایی نیز نامیده می شود، یکی از ابعاد فساد اداری است و سبب تسریع در رشد سایر ابعاد فساد اداری می شود. برداشت ذهنی شهروندان یا ادراک از میزان فساد اداری بیش از میزان عینی این نوع از فساد مهم است. برهمین اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به دو سؤال است. وضعیت ادراک شهروندان شهر خرم آباد به مثابه یک جامعیه خاص گرا از فساد اداری و ابعاد مختلف آن چگونه است؟ مهم ترین عوامل اجتماعی مرتبط با آن چیست؟ برای پاسخ به این دو سؤال اصلی و سؤالات فرعی مشتق از آن از رویکرد بی سازمانی اجتماعی با تأکید بر دیدگاه های نظری دورکیم، مرتون و پارسونز استفاده شده است. روش پژوهش پیمایش با تکنیک پرسش نامه و جمعیت نمونه 400 نفر می باشد که با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که بیش از نیمی از پاسخگویان معتقدند که میزان فساد اداری در شهر خرم آباد در سطح بالایی قرار دارد و ادراک حدود نیمی دیگر نیز در سطح متوسط می باشد. براساس یافته ها خویشاوندگرایی و سوءاستفاده از موقعیت اداری مهم ترین عوامل مرتبط با فساد هستند. میزان پایبندی دینی کارکنان ادارات، سرماییه اجتماعی آنها، نظارت اداری و شفافیت و پاسخگویی با ادراک شهروندان از فساد اداری رابطیه معناداری دارند. دو متغیر نظارت اداری و سرماییه اجتماعی کارکنان بیش از سایر متغیرها واریانس ادراک از فساد اداری را تبیین می کنند. گسترش ادراک شهروندان شهر خرم آباد از فساد اداری، احتمال ارتکاب به این عمل را در صورت فراهم شدن موقعیت برای شهروندان افزایش می دهد. چنین وضعیتی نمی تواند دورنمای مناسبی از کارایی اداری را فراهم آورد.
بازنمایی مسائل اجتماعی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
جنگ تحمیلی عراق و دفاع یکپارچیه مردم ایران از سرزمین و اعتقاداتشان، از مهم ترین رخدادها در تاریخ معاصر ایران است که ابعاد اجتماعی پیچیده و چندوجهی دارد. یکی از بسترهای بازتاب دهندیه روندِ تحول صورت بندی های گفتمانی این رخداد، متون نمایشی است. در این پژوهش که برپاییه الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام گرفته است، شخصیت های محوری نمایشنامه های وقت وصال (حسین جعفری)، چکّه؛ صدای دریا (محمدمهدی رسولی)، کانال کمیل (سیدحسین فدایی حسین) و 31/6/77 (علیرضا نادری)، با هدف دستیابی به مؤلفه های بنیادینِ گفتمانی و نحویه تعامل با وجوه اجتماعی مسئلیه جنگ، تجزیه وتحلیل شدند. این نمایشنامه ها، در فاصلیه زمانی سال های 1359 تا 1384 منتشر و توسط گروه های شاخص اجرا شده و همچنین منتخب جشنواره های معتبر داخلی بوده اند. یافته های این پژوهش، آشکارکنندیه سه گفتمان محوری درزمینیه نحویه بازنمایی رزمندگان و پیامدهای مربوط به آن است: گفتمان جنگ و ایدئولوژی انقلابی، گفتمان دفاع مقدس و گفتمان پسا/ضدجنگ. در بطن گفتمان نخست، تصویری خودتجویزگرانه از رزمندگان در تبیین رویکرد انقلاب اسلامی، تاریخ تشیّع و دفاع از سرزمین و همسو با گفتمان حاکم عرضه می شود. در مرحلیه دوم و پس از تداوم و گسترشِ محدودیه فرهنگی جنگ، این رویکرد، به گونه ای خودبیان گری معرفت شناختی و الوهی بدل می شود و جلوه های دینی و عرفانی در آن پررنگ تر می گردد، اما پس از پایان جنگ و بروز تغییرات وسیع اجتماعی، نگاهی انتقادی شکل می گیرد که در برزخ حفظ ارزش ها و یا مقابله با مصادره به مطلوب گفتمانِ دفاع مقدس معلق است و درنهایت جایش را به رویکردی نقادانه و پرسشگرانه می دهد که از طریق آنتروپی گفتمان حاکم، شکلی متفاوت را با دانشِ زمینه ای رویداد جنگ عرضه می کند.
پدیده نگاری فروشندگان خیابانی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
271 - 295
پژوهش حاضر به دنبال پدیده نگاری دست فروشی در میان فروشندگان خیابانیِ شهر سنندج است تا ضمن تفسیر موقعیت های آنها در نظام اقتصاد غیررسمی، به واکاوی عوامل شکل دهنده و برسازندیه دست فروشی در میدان اجتماعی و فرهنگی آنها بپردازد. دراین راستا از دیدگاه موافقان و مخالفان این پدیده، به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره گرفته شده است. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش پدیده نگاری، برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن، ابزارهای مشاهدیه مشارکتی و مصاحبیه عمیق جهت گردآوری داده های موردنیاز به کار رفته است. میدان پژوهش حاضر، شهر سنندج و خیابان فردوسی (حدفاصل میدان آزادی تا میدان انقلاب) است که در آن انبوه دست فروشان با ارائیه کالاها و خدمات متنوع را شاهدیم. شیویه نمونه گیری این پژوهش، هدفمند بوده است؛ بدین معنا که با افرادی گفتگو شده است که نخست تجربیه زیسته از پدیدیه دست فروشی دارند (دست فروشان) و دوم دارای اطلاعات و شناخت عمیق از خلق این وضعیت اند (کارگزاران توسعیه شهری). بر همین مبنا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع براساس معیارهای سن، جنس و سابقیه دست فروشی، 21 دست فروش و براساس سابقیه مدیریت و نوع دستگاه متولی 6 مصاحبه با کارگزاران توسعیه شهری تا مرحلیه اشباع داده ها انجام گرفت. اطلاعات برآمده از دل مصاحبه ها، در قالب 9 مفهوم اصلی صورت بندی شدند و مفاهیم برآمده از روش موردمطالعه عبارت اند از: دست فروشی محصول توسعه نیافتگی، واقعیت زندگی لب مرزی (حاشیه نشینی)، تهی شدن جامعه از ظرفیت های اجتماعی، تحمل رنج اجتماعی، هجوم به اقتصاد پیش ساختیه خیابانی، جهان های ناممکن دست فروشی، دست فروشی به مثابه شیویه زندگی، شکل گیری سیاست های خیابانی، و تثبیت توسعیه توسعه نیافتگی اقتصاد غیررسمی. به عنوان نتیجیه شرایط تاریخی، موقعیت جغرافیایی و نگاه آمرانه و سیاسی به توسعه، ازجمله شرایط و زمینه هایی اند که چنین زیست جهانی را برای کنشگران این حوزه معنادار ساخته اند.
تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقاء امید به زندگی سالمندان نمونه موردی: خانه های سالمندان شهر کرج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
۳۳۹-۳۰۱
حوزههای تخصصی:
با توجه به صنعتی شدن جوامع و تبعات اقتصادی- فرهنگی و اخلاقی آن و همچنین با توجه به روند رو به رشد جمعیت سالمندان و بروز بسیاری از بیماری ها و مشکلات دوران سالمندی که ناشی از وضعیت زندگی نامطلوب آن ها است، باید پایه و اساس سلامت سالمندان را با ارتقاء کیفیت زندگی پی ریزی کرد. هدف این پژوهش، ارائه عوامل و ویژگی های تأثیرگذار بر شاخص امید و کیفیت زندگی و رسیدن به محیطی مطلوب و رضایت بخش برای سالمندان مقیم خانه سالمندان است. روش: برای پیشبرد تحقیق و رسیدن به هدف از روش توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی استفاده شده که این روش شامل مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. از روش کتابخانه ای به همراه جداول و آمارها جهت دستیابی به مطالعات روانشناسی و جامعه شناسی سالمندان و وضعیت سالمندان در جوامع و اصول معیارهای طراحی و معماری برای سالمندان و از مطالعات میدانی که شامل مصاحبه با سالمندان، صاحب نظران مسائل سالمندان بوده به عنوان مکمل روش کتابخانه ای جهت دستیابی به توقعات و خواست های سالمندان به عنوان کاربران اصلی استفاده شده است. از نرم افزار spss و آزمون t تک نمونه ای به عنوان ابزار تحلیل و ارزیابی داده ها بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که عوامل مؤثر در ارتقاء امید به زندگی سالمندان شامل: سهولت دسترسی، ایمنی و امنیت، پویایی و جذابیت، وحدت و یکپارچگی، آزادی، آسایش، ارتباط با طبیعت، مشارکت اجتماعی، انجام فعالیت های آموزشی و فرهنگی و تعلق مکانی می باشند. بحث: طبق نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن اثرگذارترین عوامل به ترتیب: ارتباط با طبیعت، مشارکت اجتماعی، آسایش، فعالیت های آموزشی و فرهنگی، ایمنی و امنیت شناسایی شدند. به نظر می رسد شناخت و درک نیازهای سالمندان و تلاش در جهت پاسخگویی به این نیازها و احترام به ترجیحات آن ها در طراحی فضاهای مختص سالمندان، می تواند در بهبود کیفیت و امید به زندگی آن ها و دستیابی به اهداف سالمندی موفق مؤثر باشد.
تبیین رابطه فرسودگی شغلی و عملکرد سازمانی کارکنان کلانتری های شهر اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
23 - 44
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارکنان کلانتری ها به دلیل مشغله زیاد در معرض عوامل مختل کننده کار مخصوصاً فرسودگی شغلی قرار می گیرند. هدف از پژوهش حاضر مشخص کردن رابطه بین فرسودگی شغلی کارکنان و عملکرد سازمانی آن ها در کلانتری های شهر اسلامشهر می باشد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع زمینه یابی است به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت بهره گرفته شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 93/0 بدست آمد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان کلانتری های شهر اسلامشهر به تعداد 168 نفر تشکیل داده است که 59 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد. یافته ها: با اطمینان 95/0 همبستگی منفی معنی داری بین فرسودگی شغلی و عملکرد سازمانی وجود دارد و فرض صفر(H0) رد می گردد. بدین معنی که هر چقدر فرسودگی شغلی در کارکنان بالاتر باشد عملکرد سازمانی پایین تر خواهد بود. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد که هر چه استرس بالاتر رود فرسودگی شغلی افزایش می یابد و عملکرد سازمانی کاهش پیدا می کند کارکنان کلانتری ها به دلیل اینکه وظایفی مربوط به برقراری امنیت در جامعه را بر عهده دارند با استرس و فشار روانی زیادی در شغل خود مواجه هستند و در نتیجه استرس زیاد دچار فرسودگی شغلی می شوند. و همچنین با توجه به اینکه فرسودگی شغلی و مؤلفه های آن (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، عدم کفایت شخصی) با عملکرد سازمانی رابطه منفی معنی داری داشت در نتیجه یکی از عوامل اثرگذار بر عملکرد سازمانی، فرسودگی شغلی کارکنان می باشد.
تحلیل رابطه اصول نسل دوم پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی با احساس امنیت در بافت های تاریخی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
115 - 142
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، یکی از اصلی ترین نیازهای شهری وجود امنیت است. نبود امنیت باعث می شود سایر برنامه ریزی ها و اقدامات نیز در شهر به نتیجه مطلوب نرسد. اکثر ساکنان محلات و شهرهای سنتی، احساس امنیت بیشتری نسبت به ساکنان بخش های جدید شهری دارند. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش و میزان تأثیرگذاری اصول نسل دوم پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی در میزان احساس امنیت بافت تاریخی شهر سبزوار تأثیرگذار بوده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی – تحلیلی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز، از دو روش میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. برای سنجش تأثیر مؤلفه های نسل دوم پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی بر احساس امنیت شهروندان از تحلیل دومتغیره و رگرسیون چندگانه و از طریق آزمون رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل تحلیل همبستگی دومتغیره نشان داد که در گروه فرهنگ جمعی، متغیر میزان تمایل برای کمک به دیگران با ضریب همبستگی (181/0) و در گروه ارتباط با خارج از محله، متغیر میزان ارتباط با افراد دیگر در خارج از محله با (172/0)، در گروه آستانه ظرفیت نیز متغیر میزان احساس آسایش و عدم شلوغی با (201/0) و در زمینه شاخص همبستگی اجتماعی، متغیر میزان احتمال کمک افراد محله به شما در مواقع خطر با ضریب همبستگی (474/0) بیشترین تأثیر مستقیم را بر افزایش احساس امنیت داشته اند. همچنین نتایج رگرسیون خطی در زمینه تعیین میزان تأثیرگذاری هریک از مؤلفه های نسل دوم پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی حاکی از آن است که از بین مؤلفه ها، شاخص همبستگی اجتماعی با ضریب بتای (447/0) و آستانه ظرفیت با ضریب بتای (240/0)، دارای بیشترین تأثیر بر افزایش احساس امنیت بوده است؛ همچنین مؤلفه های فرهنگ جمعی (116/0-) و ارتباط با خارج از محله (038/0-) ارتباطی معکوس و منفی با احساس امنیت داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول (ارتباط مؤلفه فرهنگ جمعی با احساس امنیت)، مشخص گردید که بیشترین ضریب همبستگی منفی (130/0-) بین این دو مؤلفه وجود داشته است و این فرضیه تأیید نگردید. همچنین فرضیه دوم (ارتباط خارج از محله با احساس امنیت) به دلیل ضریب همبستگی منفی (038/0-)، رد گردید. نتایج نشان داد که فرضیه سوم (ارتباط آستانه ظرفیت با احساس امنیت) با ضریب همبستگی (240/0) تأیید شد. همچنین فرضیه چهارم نیز (ارتباط همبستگی اجتماعی با احساس امنیت) به صورت بسیار قوی با ضریب همبستگی (447/0) تأیید گردید.
پست مدرنیسم و سرمایه داری متاخر: واکاوی چالش های نظری منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر فردریک جیمسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل چالش های نظری منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر فردریک جیمسون می باشد. بدین منظور ابتدا زمینه ی فکری و اجتماعی تاثیر گذار در تئوری پست مدرن جیسمون طرح می گردد. سپس مفهوم منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر و چالش های نظریه وی با توسل به معیارهای سنجش معرفت اجتماعی (نقد درونی، نقد بیرونی، اعتبار زمانی، وضعی، محلی و اعتبار کارکردی) تعقیب می گردد. کوشش این مقاله معطوف به یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که چالش های نظری منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر کدام است؟ در مسیر یافتن پاسخ علمی به سوال یادشده نتیجه ای که با بهره گیری از روش اسنادی بدست آمد؛ عبارت از این است که نظریه ی جیمسون به دلایلی چون عدم توجه به تفاوت های فرهنگی، فقدان تعمیم پذیری، عدم توجه به مفهوم مقاومت و کنشگران ماهر، انتزاعی بودن نقشه های شناختی ، تناقض ذاتی پیش فرض های نظریه و... فاقد قدرت تبیین کافی از منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر است.
رابطه سرمایه اجتماعی و فرهنگ مالیاتی(مطالعه موردی مودیان شهرهای غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع درآمدی دولتها، درآمدهای مالیاتی است. مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه، ضعف سرمایه اجتماعی و شاخص های آن باعث شده تا کنش مالیاتی به خوبی صورت نگرفته و فرهنگ مالیاتی در بین مردم شکل نگیرد. لذا مقاله با هدف تأثیر سرمایه اجتماعی بر فرهنگ مالیاتی در شهرهای غرب استان مازندران انجام شد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و با ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شد. کلیه مودیان مراجعه کننده به اداره مالیاتی شهرهای نوشهر و چالوس به عنوان جامعه آماری انتخاب شده که بر اساس آمار سال 1397 برابر 24500 نفر است. روش نمونه گیری طبقه ای بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران400 نفر است. یافته ها نشان می دهد که میانگین سرمایه اجتماعی و فرهنگ مالیاتی بیش از حد متوسط است. بین میزان سرمایه اجتماعی و فرهنگ مالیاتی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. یعنی هر چه سرمایه اجتماعی بیشتر شود، تمایل مودیان به پرداخت مالیات بیشتر می شود. بین ابعاد سه گانه سرمایه اجتماعی و ابعاد فردی و سازمانی فرهنگ مالیاتی نیز رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که 2/69 درصد از تغییرات میزان فرهنگ مالیاتی توسط سرمایه اجتماعی تبیین می شود و سرمایه اجتماعی اثر زیادی بر فرهنگ مالیاتی داشته است. نتیجه این که برای تقویت و ارتقای فرهنگ مالیاتی توجه به سرمایه اجتماعی و به ویژه سرمایه اجتماعی شناختی ضروری است تا فرار مالیاتی در بین مودیان کمتر صورت گیرد.
تجربه زیسته و ادراک شده دانشجویان از فرهنگ دانشگاهی (تحصیلات تکمیلی گروه علوم انسانی دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با روش استقرایی و اکتشافی انجام شد تجربه زیسته دانشجویان و ادراک آنها از فرهنگ دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع نظریه پردازی داده محور می باشد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نمیه ساخت یافته بود که با 24 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاههای تهران، شهیدبهشتی، الزهرا (س)، تربیت مدرس و علامه طباطبایی صورت گرفت. انتخاب نمونه-ها بر اساس نمونه گیری نظری و حصول اشباع نظری بود. روش تحلیل داده ها نیز کدگذاری بوده که از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. حاصل تحقیق 82 مفهوم یا زیرمقوله و 19 مقوله محوری و یک مقوله هسته بود. دانشجویان فرهنگ دانشگاه های تهران را در قالب مفاهیمی چون فرهنگ محافظه کارانه، فرهنگ مدرک گرایی، فرهنگ فردگرایی، فرهنگ ناامیدی، فرهنگ پرولتاریایی، فرهنگ ستایشگرایانه، فرهنگ تابعیت، غلبه فرهنگ مردانه، رابطه گرایی، تجاری شدن علم توصیف کردند. آنها معتقد بودند که عواملی چون آموزش ناکارآمد در مقاطع مختلف تحصیلی، اساتید، فرهنگ جامعه، فرهنگ خانواده و نبود امنیت شغلی از دلایل اصلی فرهنگ دانشگاهی حاکم بر دانشگاهها است و پیامدهای این فرهنگ غالب را فرار مغزها، رکود علمی، وابستگی، هدر رفتن منابع کشور، افزایش اختلالات روانی دانستند.
گرایش های دینی معاصر و وضعیت موسیقی در ایران پساانقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
142 - 165
حوزههای تخصصی:
این مقاله نسبت گرایش های دینی با موسیقی را در ایران معاصر مورد بحث قرار داده است. گرایش ها بر اساس تقسیم بندی محدثی (محافظت گرایی دینی، ترمیم گرایی دینی و بازسازی گرایی دینی) بررسی و مواضع هر یک در قبال موسیقی به بحث گذاشته شده است. در این مقاله رابطه دو نهاد دین و نهاد هنر از منظر جامعه شناسی دین و جامعه شناسی هنر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مقاله با استفاده از روش اسنادی و چارچوب نظری ملهم از آرای ماکس وِبر تدوین شده است. رویکرد هر یک از گرایش ها به موسیقی بر اساس هفت شاخص (خرید و فروش، تعلیم و تعلم، سماع، استماع، نواختن و آوازخوانی، ارائه تعریف، ملاک تشخیص و استثنائات) بررسی شده است. بر مبنای تحلیل ارائه شده، رویکرد نخست با آمیختن مفهوم کشسان غِنا، لهو و لعب و بعضاً موسیقی با افعال حرام، هر کنشی را در خصوص موسیقی حرام دانسته و صرفاً در بعضی موارد همچون جنگ ها، کاربرد موسیقی را مجاز دانسته است. گرایش دوم با استفاده از مفهوم "منطقه فراغ" و امکان تشخیص موسیقی حلال و کاربرد حرام موسیقی، موضوعات آن را به سه بخش حلال، حرام و بعضاً مشکوک تقسیم بندی می کند. در گرایش سوم افراد، منتقد حکم حرام بودن موسیقی اند و شرایط اجتماعی، زمینه مندی و کنشگر در این گرایش اهمیت بیشتری می یابند. این بررسی نشان می دهد که گرایش دینی مسلّط در ایران در برابر فشار اجتماعی مطالبه کننده موسیقی، وضعیتی انفعالی دارد. ارزیابی نویسندگان مقاله این است که گرچه در ایران معاصر نهاد هنر استقلال نسبی خود را از نهاد دین به دست نیاورده، اما روند تحولات به سود نهاد هنر و خارج شدن آن از سیطره نهاد دین در جریان است.
فهم تاثیر اقدام پژوهی مشارکتی بر توانمندسازی حاشیه نشینان شهر تهران با رویکرد نوآوری اجتماعی (محله های فرحزاد و خاورشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
43 - 81
حوزههای تخصصی:
مؤلفه ی کلیدی رویکرد توانمندسازی از طریق نوآوری اجتماعی، این باور است که ذینفعان سیستم، میتوانند از منابع و مهارتهایی بهره-مند شوند که کمتر به کار گرفته شده اند. علیرغم آنکه با توجه به حضور ذینفعان متعدد به منظور خلق مشترک ، چالشهای زیادی برای پیاده سازی نوآوری اجتماعی دارد، شواهد اندکی در مورد چگونگی فرآیند نوآوری اجتماعی وجود دارد. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از استراتژی اقدام پژوهی مشارکتی، به تحلیل چرخه نوآوری اجتماعی خودکفایی مرغی می پردازد که هدف آن توانمندسازی و ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت و در حاشیه مانده در بخشهایی از شهر تهران (مناطق فرحزاد و خاورشهر) بعنوان یک راه حل پایدار است. در این اقدام پژوهی، فعالیتهای کلیدی انجام گرفته در طی4 بخش چرخه نوآوری اجتماعی(1- تولید ایده با درک نیازها و شناسایی راه حل های بالقوه2- توسعه، نمونه سازی و ارائه الگوی اولیه ایده ها3-ارزیابی، اجرا در مقیاس وسیع و انتشار ایده های خوب4-یادگیری و تکامل) توسط محققان تحلیل شد. نتایج نشان داد جنبه های اثرگذار اقدام پژوهی مشارکتی مبتنی بر نوآوری اجتماعی بر توانمندسازی حاشیه نشینان عبارتند از: 1- ایجاد اشتغال برای افراد فاقد مهارت 2- از بین بردن چرخه فقر3-پایدارسازی فرآیند با ارتباط بین بخشهای مختلف زنجیره تامین مواد ارگانیک 4- تغییر موثر شیوه ی کمک خیرین.
تجربه زیسته نوجوانان تک فرزند از تعامل با والدین " مطالعه پدیدارشناسی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
251-266
حوزههای تخصصی:
تک فرزندی، یکی از اشکال رو به رشد خانواده های ایرانی ست و بررسی ابعاد و مسائل ویژه مربوط به آن حائز اهمیت می باشد. هدف از مطالعه حاضر، درک عمیق تجربه تک فرزندان از تعامل با والدین بوده است. روش این تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناختی است که بدین منظور، با استفاده از نمونه گیری داوطلب- هدفمند، 18 تک فرزند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفتند. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد، در نهایت، داده ها به شیوه تحلیل مضمون (تماتیک) تجزیه و تحلیل گردید. در این مطالعه 6 مضمون اصلی استخراج شد که شامل توجه و مراقبت، وابستگی، نگرانی، تنهایی، مسئولیت و مثلث ارتباطی بود. بر اساس یافته های این مطالعه، تک فرزندان فشار زیادی را در ابعاد گونانگون در تعامل با والدین متحمل می شوند، لذا اصلاح الگو های تعاملی و آگاه سازی والدین می تواند در پیشگیری از پیامد های منفی مؤثر باشد. با توجه به اینکه یافته ها از یک تحقیق بومی حاصل شد؛ می تواند در ساخت بسته های آموزشی ویژه این خانواده ها راهگشا باشد.
نقد/بازخوانی بخشودگی خیانت زناشویی از منظر فلسفه "هم سخنی" مارتین بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
375-391
حوزههای تخصصی:
از منظر فلسفه هم سخنی بوبر، تعامل فرد با زوج شرکت کننده در خیانت زناشویی تنها می تواند در یک تعامل «من-آن»ی (یک تعامل مونولوگ) یا یک تعامل «من-تو»یی (یک تعامل دیالوگ) باشد. در تعامل اول فرد، همسر خود را به صورت سابجکتیو درک کرده و وی را بر مبنای اطلاعات گذشته اش با جز محدودی از وجود خود، بخش محدودی از وجود وی را تجربه می کند. در تعامل «من-تو»یی فرد همسر آسیب رسان خود را به صورت اینترسابجکتیویته، با تمامی وجود خود، تمامی وجود وی را به صورت یک وحدت یکپارچه و در زمان حال به جای تجربه کردن، در قلمروی «میان» قرار می دهد و وی را در یک ارتباط هم سخنی به جای یک ارتباط یک طرفه درک می کند. در این مقاله پس از نقد مفهوم بخشودگی خیانت، ارتباط در قلمروی میان «من-تو» به عنوان معنای اصیل بخشودگی مورد بحث قرار گرفته است.
بازسازی معنایی سازه خشونت علیه زنان به عنوان عامل بازدارنده توسعه و بسترهای موجده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریات مطرح شده به لحاظ روانشناختی و جامعه شناختی، یکی از مجاری اصلی برای یادگیری خشونت، خانواده است که اگر در این مجرا خللی حاصل آید؛ یکی از تبعات آن ایجاد گسست در فرایندهای توسعه ای خواهد بود؛ چرا که با توجه به حوزه مطالعاتی در این پژوهش، خشونت به عنوان یکی از عوامل بازدارنده توسعه مدنظر می باشد. عدم دسترسی به آموزش همگانی برای بسیاری از زنان و دختران در جوامع، برخوردهای جنسیتی در اشتغال، ازدواج زودهنگام و مواردی از این دست همگی زمینه های بروز خشونت علیه زنان را فراهم می کنند. بنابراین، خشونت به عنوان یکی از پدیده های شایع در جهان امروزی و عامل بازدارنده در فرایند توسعه ابعاد مفهومی گسترده ای به خود گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده کیفی بوده و از روش زمینه ای به عنوان روش اجرای عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های کیفی از طریق مصاحبه عمیق با زنان متأهل شهر تبریز گرداوری شده اند. انجام مصاحبه ها تا حصول اشباع نظری، ادامه یافته و در این میان سعی شده است حداکثر گونه رعایت گردد. یافته ها در شش مقوله شخصیت پرخاشگرانه، تحدید اقتصادی، الزام های حقوقی، ترومای اجتماعی، بازنمایی رسانه ای و انزوای عاطفی دسته بندی شدند. هسته مرکزی این تحقیق مفهوم "تزلزل در پایگاه زنانگی" است. این مفهوم نشان می دهد پایگاه زنانه دچار تزلزل شده و جایگاه سابق خود را از دست داده است.
ارزیابی عملکرد پلیس در تحقق عدالت ترمیمی با محوریت مشاوره و مددکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
25 - 44
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد عدالت ترمیمی یکی از رویکردهای نوین پلیس محسوب می گردد و به اشکال مختلفی قابلیت تحقق دارد. از طرفی ناجا یکی از سازمان هایی است که قریب به20 سال سابقه ارائه خدمات مشاوره ای در کلانتری ها را با هدف اجرای عدالت ترمیمی دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد ناجا در حوزه عدالت ترمیمی با محوریت مشاوره و مددکاری کلانتری ها در شهر تهران انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از حیث ماهیت، توصیفی- پیمایشی و از جهت نحوه اجرا کمی است. در این پژوهش سه جامعه آماری شامل: مدیران معاونت اجتماعی و روسای کلانتری های، مشاوران و مددکاران کلانتری و ارباب رجوع دوایر مشاوره به تعداد 920 نفر وجود دارد که از بین آنها با استفاده از فرمول مورگان سه نمونه آماری به روش طبقه ای- تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه محقق ساخته از نوع طیف لیکرت 5 گزینه ای است که پایایی آنها با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 924/. و 935/. بدست آمده است. برای تحلیل داده از آزمون های آماری ناپارامتری ویلکاکسون، آزمون کروسکال والیس استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد نشان می دهد که عملکرد هر دو گروه مشاوران زن و مرد در تحقق عدالت ترمیمی از منظر مراجع در حد زیاد بوده لیکن میزان عملکرد زنان(90/3) بیشتر از مردان (88/3) است. نتیجه گیری: اولاً از منظر مراجع و مدیران، زنان مشاور موفق تر از مردان مشاور تشخیص داده شده اند در حالی که از نظر خودمشاوران، مردان مشاور موفق تر می باشند. ثانیاً زنان مشاور از مجموع 36 ویژگی اعلام شده، حائز شانزده صفت برتر شخصیتی و تخصصی (رعایت اصل پذیرش، برقرای ارتباط مؤثر با خود مشاوران، رعایت اصل احترام به خود مشاوران و ...) می باشند در حالی مشاوران مرد، تنها موفق به کسب چهار ویژگی برتر (تشخیص مناسب مشکل خود مشاوران، پرهیز از ارتباط هیجانی، احساساتی با خود مشاوران و ...) شده اند.
واکاوی رضایتمندی پروژه مسکن مهر از منظر پایداری اجتماعی نمونه مطالعاتی: مسکن مهر شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با طرح این مساله که میزان رضایتمندی پروژه مسکن مهر شهر گرگان از منظر پایداری اجتماعی تا چه حدی است، انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه حاضر، به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق ساکنان مجتمع های مسکونی مسکن مهر می باشند که ۳۴۰ نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر بر اساس تحلیل شاخص های پایداری اجتماعی نشان از حاکمیت شرایط ناپایدار در مسکن مهر شهر گرگان بوده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد، کمترین میزان پایداری در مسکن مهر این شهر در خصوص شاخص های امنیت، هویت، احساس تعلق، و فضاهای فرهنگی می باشد و بیشترین رضایت مندی از شاخص های تراکم نسبی جمعیت، نرخ باسوادی و درصد افراد دارای تحصیلات دانشگاهی می باشد. بنابراین در امر سیاست گذاری جهت پایدارسازی ابعاد اجتماعی، توجه به عواملی که سبب افزایش کیفیت زندگی در این مجتمع ها می شود ضروری است.