فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- Since the rural unemployment rate has increased and rural dwellers suffer from the shortage of the basic requirements of life due to the lack of livelihood sustainability, it is important to address the significant role of Sustainable Livelihood in rural areas, particularly, regarding female household heads or women with unfit providers. Therefore, the present study has aimed to examine the factors that determine the SL of the afore-said women who have the membership of rural microcredit funds in Ghaemshahr County. Design/Methodology/approach- The data have been collected through a census with a sample of the female household heads and the women with unfit providers who are the clients of 30 microcredit funds in rural areas of Ghaemshahr County, Mazandaran Provice. (n=170). The data were collected through a researcher-made questionnaire, which was divided into two main sections of SL evaluation and the significant factors affecting the SL developed into 11 categories. The validity of the research tool was determined by the expert panels while the Cronbach’s alpha test determined the level of reliability. In order to analyze the data,the researchers employed SPSS25 and Smart PLS3 to obtain descriptive and inferential statistics. Findings- The results of the current study indicate that the personality, economic, support/service and cultural factors, respectively, with the path coefficients of 0.361 and 0.344, 0.291 and 0.266 had positive impacts on the SL of the aforesaid women. However, the first two factors had the confidence interval of 99% while support/service and cultural factors earned 95% confidence interval. Moreover, the results of the structural equation indicated that the factor of support/service had more impact on these women’s level of SL than other factors. Research limitations- One of the main limitations was the difficulty in identifying and accessing research population and the unbalanced distribution of microcredit funds in Ghaemshahr County. Practical Implications- There are several strategies that affect the ever-growing SL of female household heads, including government-supported facilities and low-yield financial services with the aim of enhancing fast-growing job opportunities, encouraging creative ideas and activities and entrepreneurships in rural areas, certain specialties, professional marketing for rural products and guaranteeing their dealership. Originality/value- The results of the present study can help the associated organizations and developers to focus on the accessibility and achievements of the predetermined objectives of the funds and financial services that address women’s activities -women financial services, especially, the ones that creates fast-growing job opportunities. Given the current financial problems, the present study has aimed to improve women’s SL.
بومی سازی نشانگرهای منظر پایدار در زیست بوم روستایی ایران با تاکید بر منظر ذهنی- ارزیابانه ذی اثران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
728 - 745
حوزههای تخصصی:
منظر روستایی مبین تعامل و تفاهم انسان و طبیعت بوده و در عین سادگی ظاهری، موزون، پیچیده و جذاب است. ماهیت منظر روستایی در ارتباطی تنگاتنگ با محیط طبیعی و بستر زمینه ای و در عین حال متأثر از تعامل عمیق انسان با طبیعت است. منظر اصیل و با هویت روستایی ایران، در سال های اخیر دستخوش دگرگونی شده است، به طوری که در بسیاری از روستاها، شاهد تخریب بستر طبیعی، دگرگونی بافت و عناصر باارزش کالبدی و به تبع آن، تغییر ارزش های فرهنگی آن هستیم. به دلیل وجود تفاوت های شرایط زمینه ای روستاهای ایران با پیشینه پژوهش های قبلی، ضروری است، ابعاد منظر روستایی بر اساس تجربیات زیست بومی ذی اثران و در انطباق با شرایط زمینه ای روستا بررسی شود. پژوهش به روش تحلیلی و پیمایشی و با هدف یافتن نشانگرهای منظر پایدار و عوامل تأثیرگذار بر آن متناسب با شرایط زمینه ای زیست بوم روستایی ایران انجام شده است. به این منظور ضمن مشاهده مشارکتی، با دو گروه از جامعه روستایی (مصاحبه اصلی- نیمه ساختاریافته- جهت پاسخگویی ساکنین روستا و مصاحبه تکمیلی- با سؤالات باز- جهت اخذ نظرات آگاهان محلی) مصاحبه شده است. به علاوه از مصاحبه شوندگان خواسته شده نقشه های ذهنی (ذهنیت خود از منظر مطلوب روستایی) را ترسیم کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که منظر بومی روستاها به رغم وجود تنوع و تمایز، دارای نوعی وحدت و همخوانی هستند و بر اساس تحلیل یافته ها، برخی نشانگرهای پراهمیت که به منظر روستایی وحدت و تنوع بخشیده و آن را پایدار ساخته اند، و همچنین عوامل ثانویه ای که به طور غیرمستقیم بر منظر روستایی تأثیرگذار بوده اند، مشخص شدند.
تحلیل اثرات آرمان گرایی روستائیان بر توسعه روستایی (موردمطالعه: منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
768 - 781
حوزههای تخصصی:
میل به پیشرفت و توسعه جزء آرمان های جوامع است و آرمان گرایی به عنوان یک عامل تحرک برانگیز می تواند زمینه ساز توسعه جوامع انسانی و به ویژه مناطق روستایی باشد. بنابراین، هدف اصلی این جستار تحلیل اثرات آرمان گرایی بر توسعه روستایی منطقه سیستان است. این پژوهش بر پایه روش، توصیفی - تحلیلی استوار بوده و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات روش های اسنادی و پیمایشی به کار رفت. حجم نمونه در واحد روستا با استفاده از فرمول اصلاحی شارپ 40 روستا تعیین گردید. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برای واحد سرپرست خانوارها 381 در نظر گرفته شد. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط متخصصین مرتبط با موضوع، تأیید و ضریب پایایی (با 856/0) مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی اثرات آرمان گرایی روستائیان بر توسعه روستایی، آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس و روش تاکسونومی به کارگرفته شد. نتایج سطح بندی توسعه به روش تاکسونومی و سطح بندی آرمان گرایی روستاها نشان داد که بیشترین تعداد در هر دو سطح بندی در گروه متوسط قرار دارد. نتایج ارزیابی آرمان گرایی نشان داد، روستای ژاله ای در شهرستان زابل (08/124) بالاترین و روستای کنگ امام داد در شهرستان هیرمند (33/66) کمترین سطح آرمان گرایی را داشتند. همچنین روستای کرباسک از شهرستان زابل (66/3) بیشترین و روستای آخوندزاد از شهرستان هیرمند (86/1) کمترین سطح توسعه روستایی را دارند و نتیجه کلی پژوهش نشان داد که بین آرمان گرایی و سطح توسعه روستایی در روستاهای منطقه سیستان رابطه معناداری (با 000/0 =sig) وجود دارد.
Integration of Neural Network, Markov Chain and CA Markov Models to Simulate Land Use Change Region of Behbahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Land is the place of earthly natural ecosystem functionality that has been used by humans in multiple methods. Land-use change (LUC) simulation is the most important method for researching LUC, which leads to some environmental issues such as the decreasing supply of forestry products and increasing levels of greenhouse gas emissions. Therefore, the present study aims at (i) using the Landsat imagery to prepare land use-cover (LULC) maps for 2000 and 2014; (ii) assessing Land use changes based on land change modeler (LCM) for the period from 2000 to 2014, and (iii) predicting the plausible land cover pattern in the region of Behbahan, using an algorithm based on ANN for 2028. Design/methodology/approach- A hybrid model consisting of a neural network model, Markov chain (MC), and cellular automata (CA Markov) was designed to improve the performance of the standard network model. The modeling of transfer power is done by multilayer Perceptron of an artificial neural network and six variables. The change allocated to each use and the forecasting is computed by Markov chain and CA Markov. Operation model calibration and verification of land use data at two points were conducted in 2000 and 2014. Findings- Modeling results indicate that the model validation phase has a good ability to predict land-use change on the horizon is 14 years old (2028). The comparison between modeling map and map related to 2013 shows that residential area and agricultural land continue to their growth trend so that residential area will be increased from 3157 hectares in 2014 to 4180 hectares in 2028 and it has 2% growth that has been 2% from 2000 to 2014. The results of this study can provide a suitable perspective for planners to manage land use regarding land-use changes in the past, present, and future. They are also can be used for development assessment projects, the cumulative effects assessment, and the vulnerable and sensitive zone recognition.
امکان سنجی نواحی مستعد کشت زعفران در نواحی روستایی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی نقش اساسی در حیات اقتصادی و سیاسی روستاهای استان کردستان دارد. از این رو استفاده درست و بهینه از اراضی کشاورزی نیازمند ارزیابی دقیق این منابع است. ارزیابی توان اراضی جهت کشت و ترویج محصولات جدید، اولویت راهبردی جهت افزایش رفاه ساکنین مناطق روستایی و بهینه سازی مصرف منابع است. فقر اقتصادی حاکم بر روستاها و خشکسالی های أخیر، لزوم ترویج کشت های با نیاز آبی کم، همچنین شرایط اقلیمی زمینه توسعه و ترویج این گونه کشت ها را در منطقه فراهم کرده است و امید است با ترویج و گسترش آن، زمینه تقویت بنیان های اقتصادی و اجتماعی مردم در آینده فراهم شود. زعفران به عنوان گرانبهاترین محصول کشاورزی و دارویی جهان با توجه به مقاومت خود در برابر خشکی، نیاز آبی کم، قابلیت نگهداری بالا، عدم فسادپذیری و اثرات اشتغال زایی و درآمدزایی بالا، می تواند نقش حیاتی در توسعه روستایی استان را به عهده بگیرد. در این مطالعه به پهنه بندی اراضی مستعد کشت زعفران در سطح استان کردستان پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP)( و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، که پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نظر و وارد ساختن این لایه ها در محیطGIS و بهره گیری از نظر متخصصین، ماتریس اولیه و نرمال برای تعیین وزن نسبی لایه ها تکمیل شده و سپس مراحل مختلف از جمله وزن دهی لایه ها و همپوشانی آنها انجام شده و سرانجام نقشه نهایی مناطق مستعد کشت زعفران در استان کردستان ترسیم گردید. یافته ها نشان می دهد شرق، شمال شرق و جنوب شرق استان کردستان (شهرستان های بیجار، قروه و دهگلان) با 549 روستا در 26 دهستان، با 9124 بهره بردار و در مساحتی بالغ بر 49729 هکتار زمین زراعی آبی شرایط مناسبی برای کشت زعفران دارد. بر اساس نقشه نهایی حدود 4538.8 کیلومترمربع معادل (16.21 درصد) از مساحت استان شرایط بسیار مناسبی برای کشت زعفران دارند و مناطق خوب 19.30 درصد، مناطق متوسط 31.71 درصد، مناطق ضعیف 19.36 درصد و مناطق نامناسب 13.42 درصد، در مرحله ی بعد قرار دارند.
تحلیل اثرات مؤلفه های برند روستایی در توانمندسازی اقتصادی روستائیان مورد: بخش مرکزی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن تفکری مناسب درباره استراتژی برند نقش مهمی در توانمندسازی اقتصادی مناطق روستایی ایفا می کند و باعث تقویت جایگاه روستاها می گردد و آنها را در جهت ایجاد رقابت و درآمد پایدار و خلق ارزش یاری می رساند. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مؤلفه های برند بر توانمندسازی اقتصادی در مناطق روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل دو گروه متخصصین و جامعه محلی است. جامعه متخصصین 30 نفر به صورت نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند، جامعه محلی با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در پنج دهستان بخش مرکزی، در ابتدا از هر دهستان شش روستا و از هر روستا به صورت تصادفی و متناسب با جمعیت آنها 436 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پایایی کل پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 928/0 برآورد گردید. نتایج بر اساس دیدگاه متخصصان جهت شناسایی مؤلفه های کلیدی برند پس از چهار بار چرخش نشان داد از بین 29 مؤلفه، 15 مؤلفه برند کلیدی هستند. بر اساس دیدگاه جامعه محلی نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های برند و توانمندسازی اقتصادی ارتباط مثبت وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد مؤلفه های برند بر توانمندسازی اقتصادی تأثیرگذار بوده است و 723/0 از کل واریانس توانمندسازی اقتصادی را تبیین می کند.
انتخاب الگوی سکونتی بهینه مبتنی بر ویژگی های گرمایش ایستای خورشیدی با کاربرد تحلیل سلسله مراتبی AHP در روستای کنگ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
300 - 317
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به محدودیت منابع و افزایش تقاضا در مصرف انرژی، استفاده از سیستم های ایستا در طراحی ها که بتوانند بدون نیاز به منابع فسیلی، آسایش حرارتی را فراهم آورند امری مهم است. در این مطالعه میزان هوشمندی معماری بومی روستا در حیطه گرمایش ایستا موردمطالعه قرار گرفت، زیرا طراحی بوم گرا، می تواند الهام بخش مفیدی برای طراحان باشد. در این پژوهش روستای کنگ که دارای گونه شناسی پلکانی در اقلیم سرد کوهستانی است به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد و هدف پژوهش بررسی میزان تأثیرپذیری زمینه و اقلیم، در شکل گیری الگوهای سکونتی روستای کنگ است. روش تحقیق این پژوهش به صورت کیفی و تحلیلی است که عوامل اقلیمی موجود در روستا توصیف و سپس به صورت مطالعات اسنادی و میدانی معیارها و زیر معیارهای سامانه های گرمایشی ایستا موجود در روستای کنگ طبق شاخصه الگوی اقلیمی سکونتگاهی بررسی شده و به روش سلسله مراتبی AHP تحلیل و رتبه بندی شده اند و در انتهای پژوهش، بهترین الگوی سکونتی با توجه به کسب الویت و رتبه، الگوی خانه های مستطیل شکل با بام مسطح معرفی شده است. نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که طراحی و ساخت خانه های روستای کنگ تحت تأثیر شرایط زمینه و اقلیم (کوهستانی بودن) شکل گرفته و می توان گفت رویکردی مبتنی بر ساخت گرایی طبیعی دارد که در آن به خاطر مصالح طبیعی و شیوه های غیرفعال تنظیم شرایط محیطی، الگوی مناسبی برای معماری پایدار عرضه می کند.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر بهبود ابعاد زیست پذیری فضاهای روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی – اکولوژیک مواجه هستند. از این رو، سرمایه اجتماعی به مثابه یک ویژگی مثبت در سکونتگاه های روستایی تعریف می شود که با آسان سازی همکاری ها در یک محدوده جغرافیایی می تواند به درک گوناگونی های پنهان زیست پذیری کمک نماید. براین مبنا، پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، در 30 روستا و 400 خانوار نمونه انجام شد؛ ازفرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه و از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک رابطه میان سرمایه اجتماعی و بهبود ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت را آشکار ساخت. یافته ها بیانگر اثرگذاری سازگار و مثبت میان سرمایه اجتماعی و زیست پذیری پایدار روستایی است. افزون براین، از میان شاخص های سرمایه اجتماعی، شاخص انسجام اجتماعی با کمترین میانگین معادل 81/2 و تشکل اجتماعی با مقدار 40/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است، و از وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد برخوردار است. و در میان ابعاد زیست پذیری بعد اقتصادی با میزان 17/3 در این راستا، با بهبود و ارتقای ابعاد آگاهی، انسجام، اعتماد، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت روستاییان در انجام برنامه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی اکولوژیک افزایش یافته و سبب بهبود زیست پذیری پایدار روستایی می شود.
واکاوی زیست پذیری روستاهای پیراشهری (مورد مطالعه: دهستان درودفرامان، شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
552 - 571
حوزههای تخصصی:
مفهوم زیست پذیری از جمله مفاهیم جدید در حوزه برنامه ریزی روستایی است که به دنبال توجه به کیفیت زندگی روستاها، موردتوجه قرار گرفته است. اساس برنامه ریزی صحیح برای افزایش سطح زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری تنها اکتفا به بحث آسیب پذیری این مناطق نیست و نیازمند شناخت وضعیت زیست پذیری این روستاها است زیرا با شناسایی صحیح شاخص های زیست پذیری و عوامل تأثیرگذار بر آن می توان مشکلات موجود در این روستاها را تا حدودی رفع کرد و میزان زیست پذیری آن ها را ارتقا داد و شرایط توسعه پایدار را فراهم کرد. هدف این تحقیق واکاوی زیست پذیری روستاهای دهستان درودفرامان شهرستان کرمانشاه است، این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایشی و ابراز پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. همچنین برای رتبه بندی روستاهای موردمطالعه از نظر وضعیت زیست پذیری از مدل آنتروپی شانون و کوپراس استفاده شده است. جامع آماری تحقیق شامل 20 روستای دارای سکنه دهستان درودفرامان است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 459 نفر تعیین گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت زیست پذیری در روستاهای دهستان درودفرامان در سطح پایینی قرار دارد و همچنین روستاهای این دهستان در سه سطح مطلوب، متوسط و نامطلوب رتبه بندی شدند که روستاهای ده پهن، شهرک صنعتی-فرامان، بیجانه، گاکیه و موریان شرایط مطلوب تری نسبت به بقیه روستاها دارند و مابقی چندان شرایط مساعدی ندارند.
نقش سدها در توسعه پایدار گردشگری روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بالادست سد کارون سه در شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
سد کارون سه در شهرستان ایذه به عنوان یکی از بزرگترین سدهای قوسی خاورمیانه است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و جاذبه های اکوتوریسمی موجود در منطقه، می تواند نقش مهمی در توسعه گردشگری روستایی داشته باشد. در این تحقیق هدف بررسی نقش این سد در توسعه گردشگری روستاهای بالادست است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. حجم نمونه 330 نفر محاسبه و پرسشگری در 3 روستای بالادست انجام شد. نتایج نشان داد که سد کارون سه در سطح معناداری کمتر از 05/0 در بهبود شاخص های اقتصاد گردشگری روستاهای بالادست نقش داشته است. میانگین شاخص ها برابر با 56/3 به خوبی این مطلب را تایید می نماید. نتایج نشانگر این است که با ساخت سد، مشاغل خدماتی، رونق صنایع دستی، افزایش درآمد، افزایش فرصت های شغلی، بهبود ساخت و سازها، افزایش ارزش زمین و افزایش سرمایه گذاری شکل گرفته است. نتیجه آزمون ویلکاکسون در سطح معناداری کمتر از 05/0 نشانگر نقش سد در بهبود امکانات گردشگری روستاهای بالادست است. میانگین آزمون در قبل از ساخت سد برابر با 09/2 و در بعد از ایجاد برابر با 67/3 گزارش می شود. مقایسه میانگین به خوبی از بهبود امکانات گردشگری بعد از ساخت سد اشاره دارد. همچنین نتیجه آزمون ویلکاکسون از نقش سد در جذب گردشگران داخلی(شهرستانی، استانی و استان های همجوار) اشاره دارد. در میان سه روستای بررسی شده، روستای شیوند بزرگ اختلاف معناداری با روستاهای دیگر از نظر توسعه گردشگری دارد که فاصله مکانی روستاها نسبت به سد بسیار تاثیرگذار بوده است.
مزیت ها و محدودیت های راهبرد استفاده از محصولات نانو تکنولوژی در توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس سند گسترش فناوری نانو در افق 1404، این فناوری به منظور تولید ثروت و بهبود کیفیت زندگی مردم در نظر گرفته شده لذا هدف از این مطالعه، ارزیابی مزیت و محدویت های توسعه محصولات فناوری نانو بر اساس مدل استراتژی مناسب در توسعه جوامع روستایی است که بر اساس مدل برنامه ریزی SWOT-QSPM طراحی شده همچنین بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی، میدانی و توزیع 122 پرسشنامه با ضریب آلفا کرونباخ 77/0 بین کارشناسان ستاد فناوری نانو، سازمان دهیاری و شهرداری کشور، اساتید گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات به ارزیابی شاخص اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و سیاسی- مدیریتی پرداخته شده است. توجه به نمرات ارزیابی 1.16 برای عوامل داخلی و 2.28 برای عوامل بیرونی؛ استراتژی تدافعی را برای توسعه محصولات فناوری نانو در جوامع روستایی نشان داد. طبق آن چهار استراتژی جهت برنامه ریزی در نظر گرفته شده و بارگذاری چهار اولویت در استراتژی تدافعی مطرح شده است. استفاده از نیروهای متخصص در حوزه نانو جهت ارزیابی و نیازسنجی در راستای کاهش خطاهای برنامه ریزی توسعه اقتصاد روستایی؛ تعیین سازوکارهای نظارت در جهت سنجش مخاطرات اجرای سیاست های کلان؛ راه اندازی دفتر ارزیابی ریسک و بکارگیری محصولات نانو در وزارت جهاد کشاورزی و سازمان دهیاری های کشور؛ و ایجاد مراکز رشد با همکاری دفاتر ICT روستایی جهت بکارگیری محصولات نانو در صنایع روستایی.
عوامل مؤثر بر توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در مناطق روستایی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور ارایه تحلیل مدیریت جامع نوآوری در صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان انجام شده است، تا از این ره آورد نخست بتواند مدیریت نوآوری با موضوع صنایع تبدیلی و تکمیلی به مصرف بازار عرصه برسد و سپس با بهبود صنایع تبدیلی و تکمیلی شرایط اشتغال و بهبود درآمد در باغداران را فراهم آورد. این تحلیل برای بهبود عملکرد بهتر در مدیریت نوآوری در پیوند عمیق تر صنعت با کشاورزی می باشد. از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. مدیریت جامع نوآوری به عنوان یک پارادیم جدید شامل پنج مولفه، فرهنگ نوآوری، ساختار سازمانی، مدیریت تکنولوژی، استراتژی نوآوری و نوآورا ن است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. در این تحقیق با توجه مسئله مورد بررسی، طبق آمار در اداره اتاق بازرگانی و اداره جهاد کشاورزی استان کرمان 200 نفر در سه زمینه بازاریابی، بسته بندی و فراوری محصولات خرما مشغول به کار می باشند، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه می گردد که در این پژوهش برابر است با 155 نفر از کارکنان که به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که دارای 58 گویه می باشد و با طیف لیکرت 5 نقطه ای نمره گذاری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گرداوری شده از آزمون های رگرسیون چندگانه و واریانس یک راهه و از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما و ابعاد مدیریت جامع نوآوری (که شامل مدیریت تکنولوژی، ساختار سازمانی، استرتژیک نوآوری، فرهنگ نوآوری و روانشناختی )همبستگی وجود دارد.
تحلیل رضایت باغداران از اعتبارات بانکی آبیاری تحت فشار در شهرستان قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتبارات بانک کشاورزی در بخش های مختلف کشاورزی از جمله آبیاری پرداخت می شود. هدف پژوهش، تحلیل رضایت مندی باغداران استفاده کننده از اعتبارات بانکی آبیاری تحت فشار در شهرستان قائم شهر بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر امکان متغیرها از نوع توصیفی و علی- ارتباطی است. جامعه آماری پژوهش حاضراز 3160 نفر از باغداران شهرستان قائم شهر تشکیل شده است. تعداد نمونه های موردنظر این پژوهش بر طبق فرمول کوکران 150 نفر برآورد گردید که به صورت طبقه ای با انتساب متناسب در جامعه انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه، از سوی اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان بانک کشاورزی مورد تأیید قرار گرفته است و مقدار ضریب کرونباخ آلفا برای پرسشنامه پژوهش برابر 79/0 محاسبه شده است. نتایج نشان داد که 7/74 درصد از باغداران پاسخگو در مجموع از اعتبارات بانکی رضایت داشته و 3/25 درصد نیز ناراضی بوده اند. پاسخگویان، از نظرجنس 7/8 درصد زن و 3/91 درصد مرد بوده اند. میانگین سنی باغداران نیز برابر 49سال بوده است. همچنین رگرسیون چندگانه نشان داد که 5/85درصد واریانس رضایت مندی باغداران استفاده کننده از شهرستان قائم شهر توسط سه عامل نگرش، خصوصیات اقتصادی و ویژگی های اجتماعی تبیین می شود.
تحلیل فضایی اثرات اقتصادی اجتماعی بازارهای هفتگی در راستای پایداری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای هفتگی از قدیم در بسیاری از روستا ها رواج داشته و یکی از مشخصه های اصلی بسیاری از روستاها شناخته شده است، به نحوی که در تاریخ اقتصادی و اجتماعی جوامع کارکرد و جایگاه ویژه ای دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل فضایی بازار های هفتگی بر مبنای پایداری روستاها در دهستان های شهرستان صومعه سرا است. اطلاعات و داده های لازم از منابع کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده، ابزار پژوهش نیز پرسشنامه است و روایی آن توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های FARAS، WASPAS، FVIKOR استفاده شده است. نتایج رتبه بندی معیار های اقتصادی و اجتماعی با استفاده از مدل آراس فازی نشان داد، در بعد اقتصادی به ترتیب مولفه های درآمد با مقدار وزن 497/0، افزایش کسب و کار با مقدار وزن 465/0، اشتغال با مقدار وزن 461/0، افزایش سرمایه گذاری با مقدار وزن 446/0، در بعد اجتماعی نیز به ترتیب مولفه های افزایش ارتباط فامیلی با مقدار وزن 476/0، کاهش مهاجرت با مقدار وزن 468/0، منزلت اجتماعی با مقدار وزن 454/0، ارتقای فرهنگ بومی با مقدار وزن 431/0، بالاترین و پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز نتایج رتبه بندی بازار های هفتگی با تاکید بر ابعاد پایداری با استفاده از مدل واسپس نشان داد، در بعد اقتصادی، به ترتیب بازارهای هفتگی (گوراب زرمیخ، هندخاله، (شیخ محله) کسما، طاهر گوراب (اباتر)، هندخاله (تولم شهر)، ضیابر، طاهر گوراب )، و در بعد اجتماعی نیز به ترتیب بازار های هفتگی (گوراب زرمیخ، هندخاله (شیخ محله)، کسما، هندخاله (تولم شهر)، طاهر گوراب (اباتر)، طاهر گوراب)، بالاترین و پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. در نهایت به منظور تحلیل فضایی دهستان های شهرستان صومعه-سرا با تاکید بر ابعاد پایداری از مدل وایکور فازی استفاده شد، نتایج نشان داد، دهستان های کسما با مقدار وزن 254/0، بالاترین رتبه و دهستان طاهر گوراب با مقدار وزن 050/0، پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
Evaluating the Vulnerability of Agricultural Land Use to the Landslide Risk in Rural Areas (Case Study: Tarom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Landslides are major hazards to human activities, which often wreak havoc on economic resources, damaging properties and facilities in rural areas. The present study, considering that a prerequisite of any development and planning is the recognition of the geographical features in an area, investigated the risk of landslide due to the expansion of agricultural land uses in rural areas. Design/Methodology/Approach- This is applied research that sought to examine the research background and select the most appropriate methods. Accordingly, it adopted a mixture of quantitative methods (fuzzy Delphi and fuzzy best-worst method), GIS, and remote sensing techniques to achieve the research goal. Findings- According to the research findings, with increasing height, slope, and vicinity to the fault lines, the risk of landslides rises in the study areas. These areas are mostly located in the highlands and the eastern and western regions, where rural areas are chiefly distributed. However, the majority of rural areas are distributed in the middle areas, which have better access to water resources and are in more favorable conditions due to topographic factors. Meanwhile, agricultural lands, due to the use of river water resources, have been distributed in the middle areas, which are classified as low-risk areas in terms of landslides. In contrast, due to the limited flatlands in highlands, agricultural gardens have developed in highlands with a moderate slope, which subsequently poses the risk of landslide. Therefore, the regular monitoring of land use development to increase the safety factor in new housing construction and agricultural lands is one of the planning requirements for land use development in mountainous rural areas.
تحلیل اثرات سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی بر توسعه پایدار روستاهای جنوب استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای مهم مهاجرت های فرامرزی نیروی کار، ارتباط آن با عرصه ها و مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه می باشد که به اشکال گوناگون می تواند شاخص هایی چون افزایش یا کاهش مهاجرت ها، افزایش درآمد، کاهش فقر، بهبود دسترسی ها و زیرساخت ها، ایجاد اشتغال، عدالت اجتماعی و ایجاد همبستگی های ملی و یا تبادل فرهنگی یک جامعه را متأثر سازد. در این راستا، تحقیق حاضر باهدف بررسی اثرات و پیامدهای سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی نیروی کار بر توسعه پایدار اجتماعی- فرهنگی مناطقی از جنوب استان فارس (شهرستان های لارستان و زرین دشت) انجام شده است. این تحقیق از نوع اکتشافی و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 18141 خانوار می باشند که در قالب 20 روستا و شهر منطقه پراکنده می باشند، که از این تعداد خانوار بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 314 خانوار انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل پرسشنامه با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیلی ازجمله آزمون های کی دو، تی، پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر و تحلیل خاکستری (جهت رتبه بندی سکونتگاه ها) انجام گردیده است. نتایج نشان می دهد که بین سرمایه های ارسالی مهاجران و توسعه پایدار اجتماعی- فرهنگی منطقه رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان می دهد که سرمایه های ارسالی مهاجران با ابعاد توسعه اجتماعی و فرهنگی با ضریب 777/0 دارای رابطه ای مثبت با شدتی قوی است و شاخص تعاون، مشارکت و انسجام اجتماعی با ضریب تاثیر787/0 بیشترین میزان اثرگذاری بر متغیر توسعه پایدار اجتماعی- فرهنگی دارد.
تأثیر شیوع بیماری کرونا بر مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی مورد مطالعه: شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس گزارش سازمان ملل متحد، زنان 49 درصد از جمعیت روستاها را تشکیل داده و 65 درصد از فعالیت های بخش کشاورزی توسط آنان انجام می شود. به طوریکه حدود 50 درصد از تولید مواد غذایی جهان توسط زنان تولید می شود. در شرایط کنونی شیوع بیماری کرونا و نیاز هرچه بیشتر جوامع به غذای سالم، اهمیت مشارکت زنان در بخش کشاورزی، دوچندان شده است. زنان روستایی با داشتن دانش و تجربه کافی در فعالیت های مختلف کشاورزی مانند فرآوری مواد غذایی و کارهای خانگی، در بازار صنایع دستی نیز نقش آفرینی نموده و از مهم ترین ارکان دستیابی به اقتصاد پایدار روستایی هستند. این پژوهش با هدف بررسی میزان مشارکت زنان کشاورز در فعالیت های کشاورزی قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل زنان کشاورز شهرستان دلفان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. فرآیند نمونه گیری به شکل طبقه ای با انتساب متناسب انجام شد. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شیوع ویروس کرونا تأثیر منفی بر مشارکت زنان در فعالیت های کشاورزی داشته و باعث شده میزان مشارکت پس از شیوع ویروس کرونا کاهش پیدا کند. فقط پرورش حیوانات اهلی، کار روزمزد در مزارع و کاشت بذر و نهال نبست به قبل از شیوع ویروس کرونا کاهش محسوسی پیدا نکرده بود. همچنین عواملی مانند دسترسی به بازار، نوع کشت، سطح زیر کشت، شرکت در کلاس های ترویجی و دسترسی به خدمات کشاورزی رابطه مثبت و معناداری با میزان مشارکت زنان در فعالیت های کشاورزی نشان دادند.
تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
662 - 683
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری کشاورزی یک راهکار برای استفاده بهینه از صنعت گردشگری است. اما از علت های عمده عدم تحقق سیاست های توسعه ای نبود سازوکارهای لازم برای شناسایی، تحلیل و نقش آفرینی ذی نفعان متعددی است که می بایست در یک فرایند مشارکتی مبتنی بر پایداری و تاب آوری برای مدیریت پایدار توسعه گردشگری کشاورزی، همکاری، هماهنگی و هم افزایی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران به صورت آمیخته انجام شد. به منظور شناسایی ذی نفعان اطلاعات از کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی گردآوری شد که پس از مصاحبه با 17 نفر از آن ها و طی چهار مرحله دلفی ذی نفعان به تعداد 25 نفر شناسایی شدند و با استفاده از ماتریس قدرت - منفعت میزان قدرت و نوع منفعت هر ذی نفع مشخص گردید. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از دو تن از نمایندگان هر ذی نفع (مجموعاً 50 مصاحبه) چگونگی اعمال قدرت ذی نفعان با توجه به نوع منفعتشان مشخص گردید. بر اساس نتایج، ذی نفعان اصلی توسعه پایدار گردشگری کشاورزی بیشتر از سازمان های دولتی بودند که در بین آن ها سازمان جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست از لحاظ پنج نوع قدرت اقتصادی، دانشی، اجتماعی، سیاسی و قانونی در جایگاه بالاتری قرار داشتند. نتایج تحلیل مصاحبه ها به صورت تحلیل محتوای متعارف منتج به شناسایی 428 جمله در قالب 125 گزاره مفهومی شد. می توان از دسته بندی ارائه شده به منظور ایجاد ظرفیت، ارتقای مشارکت و تعامل بین ذی نفعان با توجه به نوع قدرت و منفعت در فرایند توسعه پایدار گردشگری کشاورزی استفاده نمود.
تحلیل عوامل تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی (مطالعه موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت پدیده ای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای می گذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژه ای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکل گیری بوم زیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزار های موثر در کشور های توسعه یافته می باشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستا های ایران ساکن شده اند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفته اند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری داده ها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفته اند. به منظور تحلیل و پیش بینی اثر شاخص ها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخص های سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخص های حامی و پشتیبانی مالی، سرمایه گذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصت های کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایه های لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیت های خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسب و کار، استفاده از خدمات مشاوره ای و بهره گیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکار های پیشنهادی این پژوهش است.