فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعة مطلوب صنعت گردشگری نیازمند آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در همین راستا، پژوهش حاضر تلاشی در جهت سنجش سطح امکانات و زیرساخت های مورد نیاز گردشگری و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار این صنعت در مناطق روستایی شهرستان جیرفت است.
روش: این پژوهش، مطالعه ای کاربردی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است که جمع آوری اطلاعات آن با استفاده ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه مسئولین و کارشناسان امر گردشگری در شهرستان جیرفت می باشد؛ که به صورت تمام سرشماری نظرسنجی از ایشان صورت گرفته است و برای تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تحلیل های آماری توصیفی و استنباطی آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی، رگرسیون و تحلیل عاملی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از دیدگاه متخصصان و کارشناسان حوزه گردشگری، توسعه زیرساخت ها و امکانات پیش نیاز گسترش گردشگری در مناطق روستایی شهرستان جیرفت، چندان رضایت بخش نیست و تفاوت معنی دار بین میزان رضایتمندی مشاهده شده نزد کارشناسان با میانه نظری یا میزان رضایتمندی متوسط وجود دارد. همچنین بررسی ها نشان داد هرچند بین توسعة گردشگری و توسعة اقتصادی این منطقه رابطه معنا دار وجود دارد، اما توسعه گردشگری در شرایط کنونی نتوانسته است آن گونه که باید در توسعه اقتصادی مناطق روستایی این شهرستان، مؤثر باشد.
محدودیت ها/راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق کمبود آمار و اطلاعات کافی در رابطه با زیرساخت ها و امکانات توریستی و آمار گردشگران منطقه است.
راهکارهای عملی: توسعه زیرساخت های ارتباطی، تنوع بخشیدن به محل های اقامت، تبلیغ مناسب امکانات توریستی منطقه، ایجاد دهکده های توریستی و ...، استخدام و به کارگیری نیروی انسانی متخصص، استفاده از مواد و مصالح محلی در احداث هتل ها و اقامتگاه ها و ...، افزایش تولید اقلام غذایی محلی، گسترش تولید و فروش صنایع دستی محلی و حفاظت، نگهداری و مرمت بناها و محوطه تاریخی ازجمله راهکارهای توسعه پایدار گردشگری در این منطقه می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در تحلیل عوامل مؤثر و ارائه راهکارهایی در جهت توسعه پایدار صنعت گردشگری در مناطق روستایی جیرفت می باشد.
گردشگری غذا، فرصتی برای توسعة پایدار روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهة گذشته، صنعت گردشگری روستایی رشد چشمگیری در جهان پیدا کرده و روزبه روز بر تنوع آن افزوده شده است. یکی از زیرمجموعه های گردشگری روستایی، گردشگری غذاست که با توجه به کارکرد و فواید آن، مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران کشورهای مختلف قرار گرفته است. در ایران با وجود برخورداری از تنوع مواد غذایی محلی و سنتی، هنوز به گردشگری غذا توجه چندانی نشده است؛ حال آنکه رشد و توسعة این بخش می تواند در تحرک و پویایی و توسعة همه جانبه و پایدار جوامع روستایی کشور نقش مؤثری ایفا کند. در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی برخی از متون و مطالعات مطرح در این زمینه و واکاوی ابعاد گوناگون گردشگری غذا و کارکردهای آن پرداخته شده است؛ تا ضمن مطرح شدن مطالعات این حوزه در کشور، بستری برای مطالعة عمیق تر بعدی فراهم آید. یافته های این بررسی نشان می دهند که گردشگری غذا در اغلب کشورهایی که در برنامه ریزهای خود بدان توجه مناسب کرده اند، توانسته است آثار مثبتی در توسعة پایدار روستایی و منطقه ای ایجاد کند و منجر به رونق اقتصادی و شکل گیری هویت منحصربه فرد برای این جوامع شود. بررسی های اولیه نشان می دهند که کشور ایران قابلیت های زیادی در زمینة گردشگری غذا دارد و با رفع چالش ها و مشکلات موجود در این خصوص می توان از کارکردهای این نوع گردشگری درجهت توسعة پایدار روستایی کشور بهره برد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان جاغرق شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هدف نهایی حفاظت از محیط زیست در رابطه با محیط اجتماعی، توسعه و افزایش آگاهی های زیست محیطی در سطح جامعه و نیز تقویت فرهنگ زیست محیطی در سطوح مختلف اجرایی می باشد. در این رابطه روستاها به عنوان یکی از مکان های قابل زیست، با توجه به نزدیکی خاصی که به طبیعت پیرامون خود دارند، بیشترین تأثیر را هم بر محیط گذاشته و هم بیشترین تأثیر را از محیط پیرامون خود می گیرند و از این نظر بیشترین ارتباط با محیط را دارند. لذا آگاهی آنان از مسائل زیست محیطی پیرامون خود ضروری تلقی می شود. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان آگاهی زیست محیطی روستاییان ساکن در دهستان جاغرق می باشد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده گردیده است. که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 336 نفر از خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده گردیده است. بطوریکه یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای مستقل (ابعاد اجتماعی: مؤلفه های فردی، رفتاری- روانشناختی، فرهنگی- اجتماعی و میزان مصرف رسانه ای) با متغیر وابسته(میزان آگاهی های زیست محیطی) رابطه معناداری در سطح 99/0 درصد وجود دارد. همچنین براساس تحلیل رگرسیون گام به گام، پنج متغیر( استفاده از رادیو، تعامل با دیگران، ارتباطات اجتماعی در سطح محلی و فرامحلی، مشارکت در امور روستا و سن) بیشترین تأثیرات را در میزان آگاهی های زیست محیطی روستاییان داشته اند.
ارزیابی رابطة بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر (مطالعة موردی: محله های خیرآباد و عیش آباد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی و به عبارتی معیاری برای تعیین رضایت و نارضایتی افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی است. این ابعاد، زمینه های تغذیه ای، آموزشی، بهداشت، امنیت و اوقات فراغت را شامل می شود. از سوی دیگر، امروزه در ادبیات برنامه ریزی توسعه، مباحث کیفیت زندگی به عنوان یک اصل اساسی، پیوسته مورد نظر برنامه ریزان و مدیران توسعه است. با این توصیف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد و بررسی ارتباط میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد، درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست که میزان کیفیت زندگی، از نظر جامعة نمونه در دو محلة خیرآباد و عیش آباد چگونه است و آیا بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در دو محلة مورد مطالعه رابطه وجود دارد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T، آزمون U مان ویتنی و آزمون خی دو) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش، دو روستای ادغام شده در شهر یزد (خیرآباد و عیش آباد) با جمعیت 11054 نفر است که در این بین، 370 نفر به عنوان نمونه درنظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که براساس دیدگاه جامعة نمونه، به طور کلی، میزان رضایت در همة ابعاد مورد بررسی، کیفیت زندگی (اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی) پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است و تنها در تعدادی از گویه ها، از جمله امنیت اماکن عمومی، میزان وقت آزاد، تسهیلات مناسب منزل و وضعیت زیرساخت ها، میزان رضایت ساکنان تا حدودی بالاتر از متوسط ارزیابی شده است. همچنین براساس نتایج آزمون کای اسکویر، بین شاخص های ذهنی و عینی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد رابطه ای وجود ندارد.
ارزیابی جایگاه آبزی پروری در معیشت پایدار روستایی کشاورزان شهرستان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشورهایی که با کمبود منابع محیطی و افزایش بی شمار جمعیت مواجه اند، همة تلاش ها بر این است که بتوان از راه فعالیت های تولیدی، منبع پایداری برای امرار معاش خانواده ها ایجاد کرد. آبزی پروری یکی از فعالیت هایی است که برای تولید غذا در جهان نقش دارند. این پژوهش توصیفی که با هدف بررسی جایگاه کشاورزی چندکارکردی در معیشت پایدار روستایی انجام گرفت، بر آن بود تا معیشت کشاورزان آبزی پرور فعال (5 سال سابقة فعالیت آبزی پروری)، کشاورزان غیرفعال (پرهیز از ادامة فعالیت آبزی پروری) و کشاورزان نپذیرنده را در روستاهای شهرستان زاهدان با یکدیگر مقایسه کند. نمونة آماری با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی (52 خانوار از هر طبقه) انتخاب شد. روایی ابزار جمع آوری اطلاعات که پرسشنامه ای ساختارمند بود در نشست متخصصان، و پایایی آن با استفاده از مطالعة راهنما تأیید شد. نتایج این پژوهش نشان دادند که آبزی پروری موجب پایداری بیشتر دارایی های اجتماعی، انسانی و مادی معیشتی کشاورزان آبزی پرور فعال درمقایسه با دو گروه دیگر بوده است. برمبنای یافته های پژوهش، آبزی پروری سبب بهبود وضعیت پایداری معیشت کشاورزان آبزی پرور فعال شده است.
مشارکت شوراهای اسلامی روستایی در حفاظت از منابع طبیعی: مطالعه ای در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت از منابع طبیعی نه تنها به فنّاوری، بلکه به نهادها و سازمان هایی وابسته است که در سطح محلی در مدیریت آن دخالت دارند. سازمان های محلی مانند شوراهای اسلامی، هم یک گزیدار در ایجاد یک چارچوب سازمانی پایدار و مناسب برای مدیریت منابع طبیعی محسوب می شوند و هم یک عامل مؤثر در جلب همکاری و مشارکت آحاد جامعه هستند. به همین دلیل بسیاری از کشورها به دنبال تشویق و بکارگیری ظرفیت مشارکتی اجتماعات محلی در قالب ساماندهی به تشکل ها و شوراهای مختلف می باشند. وجود شوراهای اسلامی روستایی در ایران، که هم گسترش وسیعی دارند و هم از پشتوانه قانونی و حقوقی برخوردارند، باعث شده است که یک ظرفیت قابل توجه برای حفاظت مشارکت محور از منابع طبیعی فراهم باشد. مقاله حاضر با درک اهمیت این موضوع به تشریح قابلیت های مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی در ایجاد یک نهاد یا سازمان اجتماعی پایدار به منظور حفاظت از محیط زیست طبیعی می پردازد و در آن به نتایج یک تحقیق پیمایشی اشاره شده است که با هدف بررسی ایستار و ساختار مشارکتی شوراهای اسلامی روستایی به منظور حفاظت از منابع طبیعی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش که درباره شوراهای اسلامی 52 روستای واقع در مناطق جغرافیایی تحت حفاظت محیط زیست فارس انجام شده است نشان می دهد که بُعد مشارکتی ساختار سازمانی شوراهای اسلامی نسبتاً مناسب است و از این نظر، شوراهای اسلامی آمادگی ایفای نقش نهاد حفاظتی در زمینه محیط زیست را دارند. این در حالی است که ایستار اعضای شوراهای اسلامی مورد مطالعه هم نسبت به مشارکت عمومی و هم نسبت به حفاظت از منابع طبیعی در حدّ مطلوبی است و آنان خواستار همکاری در حفاظت از منابع طبیعی در سطوح بالای مشارکت هستند، به طوری که میانگین وزنی مشارکت آنان در سطح مشارکت تابعی قابل ارزیابی است. این در حالی است که بیشتر اعضای شوراهای اسلامی معتقد به فعّالیت این شوراها در نظارت بر حفاظت از منابع طبیعی هستند و زمینه های تصمیم گیری و اجرا، به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارند. تفویض مناسب اختیار به منظور افزایش قدرت تصمیم گیری شوراهای اسلامی، مشارکت تعاملی ادارات و سازمان ها با شوراهای اسلامی در حفاظت محلی از منابع طبیعی، توجه به ارتقاء نگرش اعضای شوراهای اسلامی نسبت به مشارکت عمومی و قائل شدن نقش نظارتی در حفاظت از منابع طبیعی برای شوراهای اسلامی از پیشنهادات تحقیق حاضر می باشند.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی (نمونه: بخش سیمکان- شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیل به جامعه بالنده و برخودار از توسعه اجتماعی پایدار در گرو داشتن جامعه ای است که کیفیت زندگی آن در مقیاس فردی و جامعه ای وضعیت مطلوب و قابل قبولی قرار داشته باشد. بی گمان این مهم هرگز بدون شناخت و تحلیل دقیق، انتقادی و عالمانه از جامعه محقّق نخواهد شد. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل فضایی کیفیت زندگی در نواحی روستایی بخش سیمکان شهرستان جهرم، عوامل مؤثر بر آن و میزان رضایت مندی روستاییان از کیفیت زندگی است. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات نیز از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. در همین راستا پرسشنامه ای در قالب 4 شاخص بر اساس طیف لیکرت تنظیم و به صورت تصادفی بین روستاییان توزیع گردید. جامعه آماری پژوهش 17276 نفر می باشد؛ که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 375 نفر انتخاب شد. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از روش آمار توصیفی، آزمون تی و رگرسیون چندمتغیره انجام گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین ابعاد چهارگانه (زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی) و کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود دارد. بدین معنا که با افزایش کیفیت ابعاد چهارگانه، کیفیت زندگی در روستاهای مورد مطالعه افزایش می یابد. بعلاوه، مقدار ضریب همبستگیR)) بین متغیرها، 974/0 می باشد که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. متغیرهای ابعاد کالبدی با ضریب رگرسیونی 351/0 و ابعاد زیست محیطی با ضریب رگرسیونی 317/0 بیشترین تأثیر را روی متغیر کیفیت زندگی دارند و متغیرهای ابعاد اقتصادی و ابعاد اجتماعی با ضریب رگرسیونی 341/0 و 257/0 در رتبه بعدی قرار دارند.
مکان یابی احداث کمپینگ در روستاهای هدف گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدلAHP (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده صنعت توریسم در سال های آغازین قرن بیست و یکم، به یک فعالیت عظیم اقتصادی تبدیل گشته و یکی از پردرآمد و اشتغالزا ترین صنایع جهانی قلمداد می گردد. از مهمترین عناصر صنعت توریسم، واحدهای اقامتی و رفاهی اند و کمپ های گردشگری از جمله مکانهای اقامتی هستند که برای استفاده تمامی اقشار جامعه طراحی و ساخته می شوند. مکان یابی کمپینگ ها اغلب تابعی از تقاضای گردشگری، وجود اراضی مناسب و کافی، دسترسی های مناسب به نواحی خدماتی و وجود یک یا چند جاذبه گردشگری در آن منطقه می باشد. روستای ابیانه که از آن به عنوان نگین قرمز رنگ استان اصفهان یاد می کنند در زمره ی استثنایی ترین روستاهای ایران قرار داد که هر ساله هزاران گردشگر برای بازدید از این روستا به آن سفر می کنند. یکی از ابتدایی ترین و در عین حال ضروری ترین نیازهای این روستا توسعه زیر ساخت های گردشگری از جمله احداث اقامتگاه های کوتاه مدت همچون احداث گمپینگ می باشد. لذا هدف از این پژوهش بهره گیری از پتانسیل های گردشگری روستای ابیانه به منظور مکان یابی مناسب ترین پهنه جهت احداث کمپینگ گردشگری در این روستا می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. در این پژوهش با بهره گیری از تکنیک سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS بهترین مکان جهت احداث کمپینگ گردشگری انتخاب گردید، از این رو نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی روستای ابیانه به صورت سه محدوده مستعد جهت ایجاد کمپینگ گردشگری مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مکان الف واقع درضلع شرقی روستا با کسب53/0امتیاز به عنوان بهترین مکان جهت احداث کمپینگ گردشگری مشخص گردید.
واکاوی عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی درواقع فرایند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی ازطریق شکل دهی به سازمان ها و نهادهاست. سازمان ها و نهادها، ابزارهای تأمین هدف های جامعة روستایی به شمار می آیند. با تشکیل و استقرار دهیاری ها، مدیریتی نوین در عرصة روستایی و فضای اجرایی روستاهای کشور پدید آمد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل بازدارندة مدیریت نوین روستایی در استان همدان است. این تحقیق ازنظر پارادایمیک، در قالب روش آمیخته مشتمل بر روش کیفی و کمی است و ازنظر هدف در حیطة تحقیقات کاربردی در قالب راهبرد پیمایشی قرار دارد. در فاز کیفی با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز در چهار شهرستان و با حضور 32 دهیار، فهرست مشکلات و عوامل بازدارندة عملکرد دهیاری ها تعیین شد، سپس متغیرهای شناسایی شده به متغیرهای اولیة حاصل از مرور منابع اضافه شده و در فاز کمی به کار گرفته شدند. در فاز کمی برای رسیدن به هدف، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. برای روایی پرسشنامه از نظر استادان و متخصصان و برای تعیین پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر محاسبه شده برای آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد. جامعة آماری تحقیق حاضر، همة دهیاران استان بودند که 241 پرسشنامه را تکمیل کردند و داده های آن به کار گرفته شد. نتایج فاز کیفی به شناسایی سه تم یا محور اصلی موانع وابسته به دهیار، موانع نهادی حمایتی و موانع زمینه ای فرهنگی منجر شد. نتایج بخش توصیفی از فاز کمی نشان دادند که موانعی ازقبیل پایین بودن حقوق و مزایای دهیاری با ضریب تغییرات 197/0، همکاری نکردن و کارشکنی برخی از اهالی روستا با ضریب تغییرات 205/0 و توقع زیاد روستاییان با ضریب تغییرات 208/0 به ترتیب در اولویت های اول تا سوم مشکلات دهیاران قرار گرفتند. در بخش تحلیلی با استفاده از روش تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده شناسایی شدند. نتایج نشان دادند که بیش از 58 واریانس عوامل بازدارنده در هشت عامل موانع دانشی انگیزشی، موانع ساختاری مدیریتی، ضعف های حمایتی، موانع نگرشی اهالی، موانع مرتبط با شورا، ضعف های تأمینی، ضعف در هماهنگی و موانع مالی تبیین شد. نتیجة آزمون t نشان داد که مدیریت نوین روستایی در نگرش دهیاران جایگاه چندانی نداشت.
ارزیابى توان اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به منظور کمک به توسعه پایدار روستایى (مطالعه موردى: منطقه حفاظت شده ارسباران- دهستان میشه پاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فراهم کردن بستر مناسب جهت شناسایی جاذبه های گردشگری و برنامه ریزی برای توسعه آن ها در مناطق ویژه طبیعی، امری ضروری است. هدف این تحقیق، انتخاب پهنه های سازگار با ویژگی های اکولوژیکی برای توسعه فعالیت های گردشگری است. منطقه مورد مطالعه، دهستان میشه پاره واقع در استان آذربایجان شرقی است که به دلیل مجاورت با منطقه حفاظت شده جنگل ارسباران، نزدیکی به منطقه آزاد ارس، برخورداری از تنوع اقلیمی و وجود سایت های تاریخی، پتانسیل فراوانی در این زمینه دارد.
روش: در این تحقیق ده معیار به عنوان عوامل اصلی در مکان یابی مناطق مستعد توسعه صنعت گردشگری انتخاب، و از طریق مقایسه زوجی وزن دهی و در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه سازی شد. در نهایت، با روی هم اندازی نقشه ها و کسر چهار نقشه محدودیت، مناطق مناسب ارزیابی گردید.
یافته ها: بیشتر پهنه های مستعد گردشگری در دهستان، در مناطق جنگلی با پوشش گیاهی مناسب و خوب، و در مجاورت آبادی های مرکزی واقع شده اند. همچنین طبقات خوب، متوسط، ضعیف و فاقد پتانسیل گردشگری، 63/21، 5/18، 94/44، 93/14 درصد از مساحت منطقه را تشکیل می دهند.
محدودیت ها و راهبردها: عمده ترین عوامل محدودیت در این مطالعه، عدم دسترسی به اطلاعات مستند پیرامون گردشگری روستایی در مناطق حفاظت شده بود.
راهکارهای عملی: سرمایه گذاری جهت گردشگری پایدار در مناطق حفاظت شده، طبق عرصه های مناسب گردشگری و مدیریت صحیح و پایدار منابع طبیعی در منطقه پیشنهاد می شود.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در پرداختن به بحث گردشگری در مناطق حفاظت شده روستایی است که علی رغم وجود پتانسیل فراوان در این مناطق از کشور، در مقالات و پژوهش های انجام شده، توجه چندانی به سنجش توان این مناطق نمی-شود.
سنجش و ارزیابی چرخه حیات گردشگری پایدار روستایی (مطالعه موردی: بررسی تطبیقی روستاهای واقع در محورهای گردشگری استان های تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش مقاله حاضر سنجش سطح پایداری و تکامل فعالیت های گردشگری در محور گردشگری استان های البرز و تهران است؛ در این مقاله همچنین، تلاش شده است تا نقش محورهای گردشگری در ارتقای سطح پایداری فعالیت های گردشگری تبیین شود.
روش: مقاله پیش روی از نوع پژوهش های بنیادی- کاربردی بوده که با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی (تکنیک های سنجش پایداری پرسکات آلن و چرخه حیات گردشگری باتلر) به تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازد. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به روش های میدانی (تکمیل پرسش نامه خانوار و پرسش نامه گردشگران) و اسنادی (فیش برداری، نقشه ها و آمارنامه ها) گردآوری شده است. جامعه آماری این مقاله را روستاهای واقع در محورهای گردشگری استان های تهران و البرز تشکیل می دهد. تعداد شش روستا در مجموع به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند. خانوارهای نمونه که از طریق روش نمونه گیری کوکران با ضریب اطمینان 95% انتخاب شده است، شامل 345 نفر است و به دو روش تصادفی سیستماتیک (خانوارها) و تصادفی ساده (گردشگران) انتخاب شده اند. توزیع جامعه نمونه در میان روستاهای مورد مطالعه به روش نسبی (نسبت جمعیت) انجام شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که روستاهای واقع در محورهای گردشگری اصلی از سطح پایداری و چرخه تکامل بالاتری برخوردارند.
راهکارهای عملی: در این مقاله پیشنهاد شده است که در برنامه ریزی های گردشگری به جای رویکردهای نقطه ای و مقطعی، رویکردهای فضایی مورد توجه قرار گیرد که در آن چارچوب تعریف و تقویت محورهای گردشگری و روستاهای مقاصد گردشگری موجود در آن از جمله اهداف پیشنهادی مد-نظر است. همچنین، به روز کردن نظام خدمات رسان مطابق استاندارهای منطقه ای و جهانی، تکمیل زیر ساخت های اقامتی، پذیرایی، رفاهی و تفریحی، ایجاد و توسعه نظام حسابداری گردشگری در مراکز گردشگری، گسترش جذب سرمایه های بخش خصوصی، آموزش جامعه محلّی و درگیر کردن ذی نفعان محلّی از جمله راهکارهای عملی در مقاصد گردشگری مورد مطالعه است.
اصالت و ارزش: نظر به این که هر گونه برنامه ریزی گردشگری مستلزم شناخت جایگاه مقاصد هدف در فرآیند چرخه حیات آن است و نیز با عنایت به نقش هم جواری محورهای گردشگری در توسعه فعالیت های گردشگری روستاهای هم جوار و نیز کمبود پژوهش در حوزه گردشگری با تکیه بر مدل باتلر و پرسکات آلن انجام این پژوهش در روستاهای مورد مطالعه ضروری به نظر می رسد.
بررسی تأثیر میزان تعلق خاطر و رضایت از زندگی روستایی بر میزان مشارکت جوانان در فعالیت های کشاورزی مطالعة موردی: شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تعلق خاطر و رضایت از زندگی جوانان روستایی و تأثیر آنها بر میزان مشارکت در فعالیت های کشاورزی به روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعة آماری تحقیق، جوانان روستاهای شهرستان کرمانشاه (سه بخش سرفیروزآباد، ماهی دشت و مرکزی) بودند (34089N=) که با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای، 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن را اعضای هیئت علمی دانشگاه رازی تأیید کردند و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 79/0 تأیید شد. تحلیل داده ها با استفاده از ابزار SPSS انجام شد. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادند که میزان تعلق خاطر جوانان به روستای خود با میانگین 65/3 و انحراف معیار 46/0 و میزان رضایتمندی آنان از زندگی روستایی با میانگین 90/2 و انحراف معیار 03/1، در حد متوسط است. مشارکت جوانان در فعالیت های کشاورزی در حد نسبتاً خوب ارزیابی شد. رگرسیون خطی نشان داد که 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت در امور کشاورزی) را دو متغیر مستقل (تعلق خاطر و رضایتمندی از زندگی روستایی) تبیین می کنند. بیشترین میزان سطح تحصیلات را جوانانی با سطح تحصیلات دیپلم دارند (5/34 درصد) که نشان می دهد سطح سواد اکثر جوانان روستاها در سطح پایینی قرار دارد. پیشنهاد می شود برنامه ریزان و سیاست گذاران در برنامه های خود حداکثر توجه را به آموزش روستاها داشته باشند.
تحلیلی بر تعاملات فضایی شهر و روستا با تأکید بر توسعه روستاهای اطراف شهرها (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرکز یا کانون هر فعالیت، دارای توانمندی هایی از عملکرد و قدرت است که قسمتی از آن را به نسبت معکوس فاصله در پیرامون شهرها توزیع می کند. هدف مقاله حاضر، تحلیل توسعه یافتگی روستایی با توجه به فاصله و اندازه شهرها می باشد.
روش: روش پژوهش این متن، تطبیقی و مبتنی بر رویکرد فازی است. واحد تحلیل در این پژوهش، روستاهای واقع در حاشیه 5، 10 و 15 کیلومتری شهرهای مراکز شهرستانی استان آذربایجان غربی براساس تقیسمات اداری- سیاسی در سال 1390 است. برای تعیین توسعه یافتگی روستاها، از 79 شاخص و مدل رتبه بندی تاپسیس استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شاخص سازگاری بین فاصله جغرافیایی روستا تا شهر و توسعه روستایی برابر با 836/0 است. بر این مبنا، 84 درصد روستاهای مورد مطالعه، این ادعا را تایید می کنند که فاصله روستا تا شهر، شرط لازم برای توسعه روستایی به شمار می رود. همچنین، رابطة فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط لازم و علّی فاصله روستا تا شهر، به اندازه 582/0است. مقدار رابطه فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط علّی اندازه شهر 521/0 است.
محدویت ها/ راهبردها:
• تقویت شهرهای کوچک در مناطق مختلف جغرافیای در جهت ایجاد فرصت برای روستاهای دور از مرکز شهرستان.
• توسعه فرصتهای اقتصادی و اجتماعی در نقاط روستایی دور از مراکز شهری.
راهکارهای عملی:
• اولویت قرار دادن پراکنش فضایی روستاها در ایجاد شهرها و تبدیل روستاها به شهر.
• پرهیز از جمعیت بعنوان معیار اصلی در ایجاد و استقرار خدمات شهری و توجه به محرومیت نواحی و موقعیت جغرافیایی سکونتگاهها.
اصالت و ارزش: تحقیق از جمله تحقیقات کاملا جغرافیایی است و در جهت برنامه ریزی منطقه ای و ایجاد عدالت اجتماعی و فضایی کاربرد بسیار دارد.
رتبه بندی نواحی روستایی براساس میزان رضایت از کیفیت زندگی با استفاده از مدل تصمیم گیری کوپراس (مطالعه موردی: دهستان نورآباد، بخش مرکزی شهرستان دلفان، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت مکان زندگی انسان، یکی از مهم ترین حوزه های پژوهش های برنامه ریزی مکانی- فضایی در کشورهای مختلف است. این اهمیت، به دلیل تأثیرگذاری روزافزون پژوهش های کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی مکانی است. هرچند ارتقای کیفیت زندگی در مقیاس های فردی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی، از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان بوده است، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن اهداف اجتماعی توسعه و تدوین آن ها در قالب برنامه های توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی دربارة کیفیت زندگی، به ادبیات توسعه و همچنین برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های کلان کشورهای پیشرفته راه یافته است. هدف این پژوهش، سنجش و اولویت بندی شاخص های کیفیت زندگی در محدودة روستاهای دهستان نورآباد، شهرستان دلفان استان لرستان، با استفاده از شاخص های عینی و ذهنی است. داده ها با استفاده از پیمایش میدانی جمع آوری شدند. براین اساس، 240 خانوار از روستاهای مورد مطالعه به شیوة تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. درادامه، از مدل تصمیم گیری کوپراس و شیوه های تحلیلی مربوطه، برای رتبه بندی شانزده روستای مورد مطالعه براساس میزان رضایت از کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان می دهد 9/39 درصد از ساکنان این روستاها، از شاخص های کیفیت زندگی ذهنی، کاملاً ناراضی و تنها 78/1 کاملاً راضی هستند. همچنین، براساس مدل تصمیم گیری کوپراس می توان گفت روستاهای خلیفه آباد، اکبرآباد و ظفرآباد، به ترتیب بالاترین و روستاهای هاشم آباد، سبزه خانی و محمدرضاآباد، به ترتیب پایین ترین سطح کیفیت زندگی را از دید جامعة نمونه دارند.
مدل کیفی کنش سرمایه اجتماعی با فرآیند توسعه روستایی مورد: روستای فارسینج در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه یافتگی روستای فارسینج است که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی انجام پذیرفت. جامعه مورد مطالعه، افراد 20 سال به بالای کلیدی روستای فارسینج بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز آغاز گردید، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. داده های حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و جایگاه سرمایه اجتماعی در فرآیند توسعه یافتگی روستای فارسینج تبیین شد. نتایج نشان داد آنچه این روستا را به لحاظ توسعه یافتگی از روستاهای دیگر متمایز می سازد، الگوی بومی توسعه این روستا می باشد که بر مبنای سرمایه اجتماعی برون گروهی شکل گرفته است. نتایج این مطالعه علاوه بر غنای ادبیات پژوهش های کیفی مرتبط با سرمایه اجتماعی، سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی را یاری خواهد کرد در مطالعات زمینه یابی پروژه های توسعه، تنها به سرمایه های فیزیکی و مادی بسنده نکرده و به سرمایه اجتماعی به عنوان محوری که کارآیی سایر اشکال سرمایه را تضمین می کند، توجهی ویژه مبذول دارد.
ارزیابی شایستگی های کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روستایی امروزه بیش از گذشته با پدیدة کارآفرینی سروکار دارد. نهادهای مروج توسعة روستایی، کارآفرینی را مداخله ای راهبردی می دانند که می تواند فرایند توسعة روستایی را تسریع بخشد. در محیط رقابتی کسب وکار امروز، کارآفرینان برای آنکه بتوانند در فرایند پیچیدة کسب وکار موفق عمل کنند، نیازمند کسب شایستگی در جنبه های مختلف نگرشی، عقلانی، رفتاری و مدیریتی هستند. ازاین رو، نقش کارآفرین در ماندگاری و موفقیت کسب وکارها حیاتی است و از طریق رهیافت شایستگی ها می توان آن را بررسی کرد. اینکه چه افرادی و با چه شایستگی هایی وارد حوزة کارآفرینی روستایی شده اند از مسائل مهمی است که در مطالعات کارآفرینی کمتر به آن پرداخته شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی شایستگی های کارآفرینان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است، به طوری که مشخص شود کارآفرینان روستایی در کدام شایستگی ها قوت و ضعف دارند و چگونه می توان در بهبود این شایستگی ها گام برداشت. جامعة آماری مورد مطالعه شامل 110 نفر از کارآفرینان روستایی بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 86 نفر تعیین شد و برای دستیابی دقیق به افراد مورد مطالعه، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامة استاندارد من (2001) استفاده شد. نتایج نشان دادند که میزان شایستگی کارآفرینی اکثریت مردان در حد متوسط و میزان شایستگی کارآفرینی اغلب زنان در حد پایین تر از متوسط و کم قرار داشت. برپایة نتایج، مردان و زنان کارآفرین در شایستگی های سازماندهی و رهبری و راهبردی ضعف دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت، سطح تحصیلات، تجربة کارآفرینی، گذراندن دورة کارآفرینی، و سن بر شایستگی های کارآفرینان روستایی مؤثرند.
شناسایی و تحلیل نقش تعاملات روستایی- شهری در توسعة روستایی (مطالعة موردی: استان کرکوک عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های توسعه همواره از مهم ترین مسائل دولت ها ازجمله در کشور عراق بوده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام توسعة روستایی براساس الگوی شبکة یکپارچة منطقه ای در استان کرکوک عراق است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای اسنادی و پیمایش از نوع پرسشنامه استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش را 79096 خانوار روستایی و 894 روستا تشکیل دادند، که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 400 نفر سرپرست خانوار و 27 روستا به عنوان نمونه به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از طریق نرم افزار SPSS نشان می دهند که نظام توسعة روستایی در استان کرکوک مبتنی بر الگوی شبکة غیریکپارچه و مدل های غیرارگانیک است و جریان های فضایی با برتری عناصر شهری صرفاً از روستا به شهر صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند که حاکمیت چنین فرایندی موجب محرومیت روستاهای استان شده و سطح رضایت ساکنان را به شدت کاهش داده است.
تبیین عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با وجود اینکه بیش از نیم قرن از برنامه ریزی و برنامه ریزی روستایی در ایران می گذرد، نشانه های ناپایداری از قبیل تخریب پوشش گیاهی و کاربرد غیر اصولی منابع طبیعی، بیکاری و عدم وجود اشتغال پایدار، ضعف بنیان های اجتماعی جهت تعمیم مشارکت و غیره در فضاهای روستایی کشور مشهود است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی بنیادها و عوامل ایجادکننده ناپایداری روستایی در کشور است.
روش: در این تحقیق اطلاعات به روش کتابخانه ای جمع آوری و تنسیق گردیده و با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی، یعنی تفکر و استدلال های عقلانی، عوامل مؤثر در ناپایداری روستایی شناسایی و مدخلیت آن در ناپایداری روستایی تحلیل گردیده است.
یافته ها: براساس دانش موجود، برخی ازعوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی به شرح زیر شناسایی و به دودسته عوامل ملی و فراملی تقسیم شده است. عوامل ملی عبارتند از؛ بومی نبودن مبانی نظری و الگوهای توسعه در ایران، نقایص ومشکلات حاکم بر نظام برنامه ریزی، رانتیر بودن دولت، نقایص آموزشی و پایین بودن سطح سواد، مشکلات و کاستی های مدیریت روستایی، ضعف امکانات و خدمات و عوامل فراملی عبارتند از رویکرد عقل باوری و سلطه بر طبیعت، انقلاب صنعتی، رشد جمعیت و ماهیت توسعه.
محدودیت ها/ راهبردها: ناپایداری روستایی در ایران عمدتاً نتیجه بنیان ها و ساختارهایی است که به تضعیف مشارکت اجتماعی روستاییان میانجامد. لذا تحقیقات بعدی می تواند به روش ها و راهکارهای اصلاح این بنیان ها بپردازد. همچنین غیربومی بودن الگوهای توسعه که برمبنای نظری برنامه ریزی، مدیریت توسعه و ... نیز تأثیرگذار است، در ناپایداری روستایی نقش اساسی دارد. از این رو تحقیق در راستای تدوین الگویی بهینه، متناسب با مقتضیات بومی کشور می تواند مورد توجه پژوهش های بعدی قرار گیرد.
اصالت و ارزش: این مقاله از حیث رویکرد نظری به عوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی و نیز از جهت نحوه نگرش آن به عوامل ناپایداری در راستای اولویت بخشی به نقش انسان، جدید است.
عوامل مؤثر بر عدم مشارکت شالیکاران استان مازندران در طرح یکپارچه سازی اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد منطقه ای، شهری، روستایی
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی تحلیل های منطقه ای ،شهری و روستایی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای