فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose - Nowadays due to the variety of hazards and inappropriate location of some villages, the necessity of their displacement and resettlement is sometimes unavoidable. In order to resettle the villages, they should consider a wide range of social, economic, environmental and political issues so that resettled villages can survive. The present study was conducted to investigate the effect of resettlement on the quality of life of the earthquake-stricken villages and explain the factors affecting it in the resettled villages of Varzaghan County. Design/methodology/approach - The research methodology is descriptive and analytical and the required data were collected using the questionnaire instrument. The study population was 7975 people living in 11 resettled villages in Varzeghan County. The sample size was 382 people who were randomly selected. The validity of questionnaire was confirmed by experts and its reliability was also obtained 0.921 using Cronbach Formula. Finding- Results indicate that the quality of life of villages in Likert six-point scale was equal to 3.47, and the highest and lowest levels of satisfaction are related to the areas of infrastructure, employment and income. In addition, the results of the factorial analysis were identified in four dimensions for quality of life. In this regard, the four factors of physical, economy, psychology, and housing clearly explain the 90.95% of the variance of quality of life. The results of T, Tukey, and Scheffe tests also showed a significant difference between the resettlement patterns and the quadruple dimensions of quality of life. Practical implications- With respect to the importance of quality of life in the development and welfare of human societies in resettlement projects, it is necessary to considerate the effects and consequences concerning the quality of life in addition to selecting the optimal rural site in order to improve the residents’ wellbeing while identifying the strengths and weaknesses of these projects.
Land Suitability Evaluation for Tourism Development in Desert Areas (Case Study: Eastern Regions of Isfahan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Today, tourism has become the largest industry in the world with both direct and indirect socio-economic effects. Given the diverse climatic conditions and limited water resources for agriculture in Iran, among various forms of tourism, tourism in desert areas with a multifaceted approach can narrow the gap caused by environmental constraints and play an important role in the development of different areas such as eastern regions of Isfahan province, which have many tourist attractions. In this research, we try to identify and evaluate land suitability for tourism development in counties located in desert areas of Isfahan province. Design/methodology/approach- In this research, the multi-criteria evaluation (MCE) method was used in the GIS environment. Considering the variety of criteria used, before preparing the final map of land suitability, selected criteria were categorized in different groups with regard to topography, climate, land covers and animal species diversity, environment, hazards, socio-economic aspects. Then, land suitability classes in each of the mentioned groups were identified. In the following step, the maps produced in each of these groups were given to the relevant experts to generate the final map of the land suitability according to the current situation, weigh the selected criteria based on the AHP paired comparison, and implement the results of this comparison in the GIS environment through applying weighted linear combination (WLC) method. Findings - The results of multi-criteria evaluation showed that the study area has highly suitable lands in almost all assessment groups, and there were no specific human and natural constraints in this area. The result of the final land suitability map also showed that 21044 square kilometers of the total area (nearly 30 percent) were ranked in the “very suitable” and “suitable” classes, indicating high capacity and capabilities or minimum natural and human constraints for tourism development in the region. Practical implications- Making use of the capabilities of desert areas in eastern regions of Isfahan province and providing the necessary conditions for tourism development with regard to the particular natural and human conditions of this region can offer the best available, affordable, and effective alternatives in the short term to tackle the current problems based on the principles of sustainable development in these areas. The problems include socioeconomic inequalities between developed and underdeveloped regions of Isfahan province, limited water resources for development of agricultural activities, and low ecological capacity of the region for some activities especially in vulnerable communities.
پیشران های کلیدی تغییر کاربری اراضی کشاورزی و اثرات آن بر نواحی روستایی مورد: دهستان میانجام در شهرستان تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی پیشران ها و آثار تغییر کاربری اراضی در نواحی روستایی دهستان میانجام واقع در شهرستان تربت جام بوده است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است که جهت جمع آوری اطلاعات برحسب مقتضیات پژوهش از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل نتایج از دو نرم افزار MICMAC جهت تحلیل پیشران های کلیدی و SPSS جهت ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی استفاده شده است. نتایج تحلیل پیشران های کلیدی نشان داد به لحاظ اثرگذاری مثبت، مؤلفه بهبود زیرساخت ها نظیر راه های ارتباطی و به لحاظ اثرگذاری منفی، مؤلفه هایی نظیر ناآگاهی از قوانین حفاظت اراضی، فرسایش و عدم محصول دهی مطلوب خاک در اثر شدت بهره برداری ها و مؤلفه های طرح ها و برنامه های تغییر کاربری اراضی مدون، گسترش شهر به سمت روستاهای پیرامونی و خزش شهری، افزایش ساخت و ساز خانه های دوم و ویلاها و توسعه راه های ارتباطی از مهمترین پیشران های تأثیرگذار در تغییر کاربری اراضی را شکل می دهند. در بحث ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی، بیشترین اثر منفی ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی مربوط به کاهش جمعیت تولید کننده روستایی به علت مهاجرت آنها به شهرها و گرایش کم آنها به ماندگاری در حریم روستا است که یک پدیده مخرب اجتماعی محسوب می شود. بیشترین اثر مثبت ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی نیز متعلق به شاخص هایی از جمله افزایش بهداشت محیط، ساخت مساکن جدید با مصالح ساختمانی بادوام تر، عریض شدن معابر و تسهیل در تردد وسایل نقلیه ی جدید و بهبود زیرساخت ها بوده است.
نقش فعالیت های معدنی در پایداری سکونتگاه های روستایی شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات بر روی کره ی زمین به مواد تشکیل دهنده آن متکی است. روستا نیز یک واحد معیشتی است که اقتصاد آن بر بنیان فعالیت های کشاورزی استوار است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی از نظر ایجاد اشتغال جدید، قادر به پاسخگویی نیازهای روستاییان نیست، بنابراین ضرورت تنوع بخشی فعالیت های روستاییان به عنوان یکی از راه حل های مناسب برای ایجاد اشتغال، افزایش درآمد روستاییان، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و پایداری روستاها بیشتر احساس می شود. فعالیت های معدنی به منزله یکی از فعالیت های غیر کشاورزی است که باعث تنوع بخشی اقتصاد می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت های معدنی در پایداری روستاهای شهرستان قروه از نظر ایجاد اشتغال و تنوع درآمدی روستاییان بوده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و داده ها به دو روش اسنادی-کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) تهیه شد که جامعه آماری در این تحقیق تمام شماری است و تمام روستاهای شهرستان قروه که دارای معدن هستند و در قالب آزمون های همبستگی و تک نمونه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی روستاهای دارای معدن با وجود معادن در ایجاد تنوع اشتغال و افزایش درآمد و پایداری روستاها و روستاییان ضعیف عمل کرده است؛ زیرا بیشتر شاغلین معادن افراد غیر بومی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی از لحاظ اجتماعی برای اهالی روستا شده است. آلودگی های ناشی از فعالیت های معدنی در محیط های روستایی باعث آسیب جدی به زمین های کشاورزی و مراتع شده و فعالیت های کشاورزی و دامپروری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در واقع وجود معدن در روستاها نتوانسته جمعیت روستایی را پایدار و در روستا نگه دارد و حتی جمعیت روستایی را افزایش دهد.
تمایل جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی مورد: شهرستان باغملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی، از یک سو نقش محوری در رشد اقتصادی و توسعه روستایی از طریق ارائه مواد غذایی مورد نیاز و فرصت های شغلی، در کشورهای توسعه یافته ایفا می کند. از سوی دیگر توسعه آینده کشاورزی در هر کشوری متکی به جوانان روستایی است. از این رو، کشاورزی و جوانان نه به طور کاملاٌ جداگانه و یا ناسازگار بلکه مکمل یکدیگرند. در واقع، آن ها باید برای بقای آینده خود دست در دست هم دهند. هدف از این مطالعه بررسی تمایل جوانان روستایی شهرستان باغملک نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی است. برای دستیابی به هدف مطالعه حاضر از نظریه شغلی شناخت اجتماعی و تئوری رفتار برنامه ریزی شده، به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش جوانان روستایی 15 تا 29 سال سه دهستان میداوود، منگشت و هپرو از توابع شهرستان باغملک در استان خوزستان به تعداد 900 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه مورد نظر این تحقیق 270 نفر انتخاب شد . روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ای در دسترس بود و قابلیت اطمینان و اعتبار ابزار مورد بررسی و تایید قرار گرفت . تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد سازه های نگرش، کنترل رفتاری درک شده، هنجار اخلاقی، هویت خود و هنجار توصیفی از تئوری رفتار برنامه ریزی شده، 71/0 و سازه های خودکارآمدی، نتیجه انتظارات، درک رفتار دیگران، علاقه و موانع از نظریه شغلی شناخت اجتماعی قادرند 74/0 از واریانس تمایل جوانان نسبت به اشتغال در بخش کشاورزی را پیش بینی نماید.
The Effect of Good Governance on Increasing the Quality of the Physical Environment of Rural Settlements (Case Study: Central District of Neyshabur County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - In a good governance pattern with a broad participation of people, increasing self-reliance, pluralism, cooperation between actors, and the transfer of power to local levels can be key to solving the problem of rural development, increasing the quality of settlements and the quality of life of villagers; hence creating sustainable villages. Accordingly, the main purpose of this paper was to investigate the effect of good governance on the increase of the physical quality of rural settlements. Design/methodology/approach- The present study is descriptive-analytic. Questionnaires were used to collect data. After applying the Cochran formula, 192 questionnaires were prepared. The population of this study is 13 villages with local managers in Neyshbur. In order to measure the purpose and analyze data, one-sample T-test, Pearson correlation and structural equation modeling using smart PLS software were used. Finding- The results of the research showed that, based on the T-test, there was not a favorable situation in both good rural governance and physical quality of rural settlements. Based on Pearson's test, it was found that in the seven villages of Khanlogh, Sarachah, Bashnij, Mobarakeh, Bahrodi, Hoseinabad and Mirabad the relationship between good governance and physical quality of rural settlements was significant. The results of the PLS model also indicated that a good rural governance of 62% affects the improvement of the physical quality of rural settlements. Practical implications- Proposals that can be effective in improving good governance practice in order to improve the physical quality of rural settlements include: informing and educating people about the principle of construction in villages, effort-making of local managers to attract the cooperation of relevant organizations to improve the physical quality of rural settlements, creating a suitable field for attracting people's conscious participation in improving their physical condition, creating coordination and interaction between local managers to solve physical problems in the village. Originality/value - This study was innovative because it focused on the impact of good rural governance on the increase of the physical quality of rural settlements. In fact, in this research for each of these two variables, separate indices have been considered and the relationship between them has been evaluated.
اثرات مزیت های ساحلی بر قیمت اراضی کشاورزی در شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نوار ساحلی استان مازندران و گردشگری در آن بر قیمت زمین های کشاورزی شهرستان بابل با استفاده از تابع ارزش گذاری هدونیک انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق تکمیل 384 پرسشنامه در سال 1396 از کشاورزانی که زمین کشاورزی خود را از اول فروردین سال 1395 تا آخر اسفند ماه سال 1395 خریداری نموده، جمع آوری شده است. بر اساس یافته های پژوهش میانگین قیمت زمین کشاورزی در شهرستان بابل 4184 هزار ریال به ازای هر متر مربع در سال 1395 بوده است. نتایج حاصل از مدل برآورد ارزش زمین کشاورزی نشان می دهد فاصله تا نوار ساحلی استان مازندران، فاصله تا بازار مصرف محصولات کشاورزی شهرستان قائمشهر، سابقه کشت در زمین، مساحت زمین و فاصله تا جاده اصلی به طور معنی داری تأثیر منفی بر قیمت زمین های کشاورزی این شهرستان دارد و داشتن سند و استراحتگاه، باغی بودن زمین در مقایسه با کاربری زراعی آن و اجرای طرح یکپارچه سازی رابطه مثبت با قیمت زمین کشاورزی در این شهرستان دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، قیمت اراضی که نزدیک به نوار ساحلی استان مازندران قرار دارد به طور معنی داری بالاتر از قیمت زمین های کشاورزی است که دورتر واقع شده اند و این مسئله با افزایش هزینه فرصت زمین، سودآوری تولیدات کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و انگیزه برای تغییر کاربری زمین های کشاورزی را بالا می برد.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کشت کلزا در مناطق روستایی به دلیل جلوگیری از مهاجرت و اشتغال پایدار نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. تامین حدود 90 درصد از دانه های روغنی مورد نیاز ایران از طریق واردات، اهمیت و ضرورت بررسی عوامل و دلایل توسعه کشت کلزا را دوچندان می کند. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی استان خراسان رضوی بوده است. به این منظور تعداد 550 پرسشنامه در سال 1397 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی چهار شهرستان استان خراسان رضوی که دارای بیشترین سطح زیرکشت و پتانسیل تولید کلزا هستند تکمیل گردید. به منظور بررسی مؤلفه های اثرگذار بر افزایش سطح زیر کشت کلزا به دلیل پراکندگی مناطق روستای مورد مطالعه و تاثیر مجاورت بر توسعه کشت کلزا از الگوی اقتصادسنجی فضایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که برخی مؤلفه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روستایی مانند درآمد روستاییان، شغل غیر کشاورزی، بهبود در پرداخت تسهیلات بانکی،برگزاری کلاس های آموزشی و شرایط اقلیمی نقش مثبت و معنی داری بر افزایش و توسعه سطح زیرکشت کلزا در این مناطق دارد. دسته بندی متغیرهای اثر گذار به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نشان داد که گروه متغیرهای اقتصادی روستایی با بیشترین ضریب دارای بالاترین تاثیر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا می باشند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا به دلیل درآمد زایی و تاثیرات مثبت زیست محیطی آن سبب ایجاد اشتغال پایدار روستایی، کاهش مهاجرت روستا به شهر و توسعه روستایی و محلی می شود.
راهکارهای مدیریت پایدار آب کشاورزی (مورد مطالعه استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
64 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای مدیریت پایدار آب کشاورزی و بررسی تأثیر هر یک بر متغیر وابسته تحقیق است که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه آماری این مطالعه را کارشناسان و متخصصان حوزه آب در سطح استان همدان به تعداد 130 نفر تشکیل می دادند که در مرحله کیفی تعداد 35 نمونه به شیوه هدفمند و در مرحله کمی تعداد 100 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای بررسی و تحلیل روابط بین متغیرهای مستقل (راهکارها) و وابسته (مدیریت پایدار آب کشاورزی) از مدل یابی معادلات ساختاری بر اساس الگوریتم PLS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که 55 درصد از واریانس متغیر وابسته (مدیریت پایدار آب کشاورزی) توسط متغیرهای مستقل موردبررسی (13 راهکار شناسایی شده) تبیین می شود که از بین این راهکارها، «برنامه ریزی آبیاری» (به عنوان راهکار اصلی) با ضریب تأثیر 275/0 بیشترین اهمیت و تأثیر را دارد. آموزش های کاربردی و مستمر با ضریب تأثیر 269/0، بازچرخانی آب در فرآیند تولید با ضریب تأثیر 247/0، افزایش راندمان انتقال آب با ضریب تأثیر 209/0، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی با ضریب تأثیر 197/0 و در نهایت کاهش ضایعات کشاورزی با ضریب تأثیر 172/0 به ترتیب رتبه های دوم تا ششم را به خود اختصاص دادند.
ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در مقابل مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهرستان های بیرجند و خوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
244 - 257
حوزههای تخصصی:
رفتار مخاطرات طبیعی در طی زمان منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط روستایی می گردد. تحلیل فضایی مخاطرات و ارتباط آن با محیط انسان ساخت می تواند درک فضایی ما را نسبت به روابط فضایی تبیین کند. شهرستان های بیرجند و خوسف یکی از مناطق ناپایدار جمعیتی طی دو دهه اخیر بوده اند. مخاطرات محیطی مانند خشکسالی، بحران آب و ریزگردها پیشران ناپایداری این روستاها شده و باعث تخلیه جمعیت روستایی در این منطقه گشته اند. این پژوهش با رویکردی کاربردی به ارزیابی مخاطرات محیطی محدوده موردمطالعه پرداخته و نقش آن ها را در ناپایداری روستاهای منطقه بررسی نموده است. برای انجام این پژوهش نخست به ایجاد پایگاه داده ای مهم ترین مخاطرات محیطی (خشکسالی، زلزله، یخبندان، گردوغبار، شوری و سختی آب) در محیط جی.آی.اس صورت گرفت و با استفاده از روش های وزن دهی فازی نقشه نهایی مخاطرات محدوده تهیه و نقاط داغ و سرد آن شناسایی و الگوهای خطر آشکار شد. سپس پایگاه جمعیتی 540 روستای منطقه برای شش دوره سرشماری (1395-1355) با استفاده از نظرسنجی درباره شدت، فراوانی مخاطرات و میزان تاب آوری روستایی با تهیه پرسشنامه تخصصی ویژگی های مخاطرات محیطی منطقه واکاوی گردید. نتایج نشان می دهد که 250 روستا دارای رشد جمعیتی صفر و منفی می باشند. مناطق جنوبی و شمالی منطقه دارای شدت آسیب پذیری بالایی هستند. همچنین 47 درصد از منطقه در پهنه خطرپذیری شدید قرار دارند که مشتمل بر67 سکونتگاه است در این پهنه واقع گردیده اند.
پراکنده رویی شهر بابل و تغییر نقش اقتصادی روستا های پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پراکنده رویی یکی از مهم ترین مسائل توسعه شهری کشورهای در حال توسعه است. این مفهوم بیشتر در نیم قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه ریزی شهری این کشورها شده است. البته ماهیت این پدیده در کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه یافته متفاوت است. این پدیده در این کشورها اغلب به دلیل روستاگریزی و در کشورهای توسعه یافته به دلیل شهرگریزی به وقوع می پیوندد. این پدیده در کشورهای توسعه یافته اغلب به واسطه گسترش شهر بر روی عرصه های روستایی پیرامون روی می دهد. برخی شهرهای ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان خود در شش دهه اخیر تجربه کرده که شهر بابل یکی از این شهرها است. این روند اغلب موجب استحاله و دگردیسی ساختاری و کارکردی روستاهای کشور و ادغام آن ها در شهرها شده است. از جمله این پیامدها، تغییر نقش اقتصادی این روستاها از کشاورزی به خدماتی است. جامعه آماری این پژوهش، شهر بابل و روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان بابل است. محدوده زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1395 است. سوال اصلی این پژوهش این است که شهر بابل از چه الگوی گسترشی در سال های 1335 تا 1395 برخوردار بوده و چه تغییرات اقتصادی را در روستاهای پیرامون خود در محدوده بخش مرکزی شهرستان بابل برجای گذاشته است؟ بنابراین هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل در این دوره و تأثیر آن بر ویژگی های اقتصادی روستاهای پیرامون آن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث نوع داده، کمی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام می پذیرد. داده و اطلاعات این پژوهش اغلب به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. جهت تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که پراکنده رویی شهر بایل در این دوره موجب تغییر نسبت شاغلین بخش های اقتصادی این شهر و روستاهای پیرامون آن شده است.
Spatial Analysis of Tourism Impacts on the Economy of Rural Areas (Case Study: Rezvanshahr County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Tourism, as a booming and dominant activity of this century, has a lot of effects in rural areas, including economic effects, which according to different spatial situations can have different intensity and directions of changes and developments. In this regard, this study was codified with the aim of spatial analysis of tourism impacts on rural areas of Rezvanshahr. Design/methodology/approach - According to the purpose, nature and method, this study is considered as a developmental and descriptive-analytical research, respectively. Documentary and survey methods have been used to obtain the required information and the TOPSIS model has been used to rank the economic and social needs of the villages studied. Using SPSS and GIS software, the collected data was processed and Pearson correlation test was used in inferential analysis of data. Findings - The results showed that the economic level of villages varies based on four indicators (the income level, unemployment rate, level of facilities and misery rate), the lowest and the highest of which are related to Kish-e-Khaleh village with 0.001 and Punnel village with 0.9056, respectively. Furthermore, the results of Pearson correlation coefficient showed that there is a significant relationship between the independent variable of the number of tourists and dependent variable of the local economy level with a correlation coefficient of 0.626 at a confidence level of 0.99. Research limitations / implications - The lack of documented information and the indeterminate number of tourists, especially in rural areas, are the most important challenges and problems of the study. Practical implications - Therefore, according to the findings, It is possible to shape the economic development of villages by developing tourism attractions and actualizing the potential of tourist attraction in settlements. Originality/value - Numerous studies have, so far, been carried out on tourism and rural economics. However, this study is valued based on the spatial analysis of the economy in the rural areas of the three types of coastal, plain and mountainous/ highland in the district of Rezvanshah and has not been addressed in previous studies.
Land Subsidence Vulnerability Assessment of Rural Settlements in Fars Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Land subsidence is caused by natural factors and human activities around the world. Fars Province, located in the south of Iran, is subject to land subsidence due to the uncontrolled exploitation of groundwater, causing damages to the population and human settlements and also environmental, social and economic areas. Design/methodology/approach - The present research is descriptive in terms of describing land subsidence in the case study region, whereas it is also analytical as time series analysis techniques based on Radar Interferometry (InSAR) is applied to monitor temporal changes in subsidence in Darab and Fasa Plains, including 470 rural points. Using 8 ENVISAT ASAR images spanning between 2005 and 2010, nine Interferograms were processed. In the study area. Geographic Information System (GIS) is then used to study groundwater level decline at the well locations in a 24-year period (from 1991 to 2015). Findings - The results of the research confirm that there is a significant correlation between groundwater water level decline and land surface subsidence. Time series analysis of the processed Interferograms indicate the mean displacement velocity map, demonstrating the maximum subsidence rate of 25 cm/yr. The InSAR analysis reveal within the study area subsidence rate of 25 cm/year in 24 years period and locally exceeding 30 cm/yr in the last decade. This area of significant subsidence is limited in its spatial extent to the agricultural land and is partly influenced by the large-scale over-exploitation of groundwater resources in the region study. The temporal and areal relationships of subsidence and groundwater level data suggest that a significant part of the observed subsidence in the Darab region is caused by intense groundwater extraction which has led to widespread compaction within the upper parts of the up to 300m. Socioeconomic analysis and the subsidence hazard map show that 105523 people are generally at risk of subsidence, of 65068 who are at high risk. In addition, there are 2679 socioeconomic infrastructures such as public service at risk of damage by land subsidence. Research limitations/implications - Limitation in In SAR data access, especially for long-term data was one of the main limitations in land subsidence research and also in this research. Practical implications - Integrated water resource management and the observed extraction of groundwater could influence the subsidence rate in the regions exposed to land subsidence. Originality/value - This research will be important to provide vulnerability in regions with groundwater overexploitation.
تبیین چارچوبی جهت بسط حمایت از توسعه گردشگری روستایی بر اساس تلفیق نظریه های تبادل اجتماعی و تصویر مکان (موردمطالعه نواحی تالابی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
452 - 469
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین عوامل اثرگذار بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان با تمرکز بر توسعه چارچوبی مفهومی بر پایه نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه ای محقق ساخت بود که پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن به سه شیوه صوری، سازه ای و تشخیصی تأیید گردید. جامعه آماری در این مطالعه، خانوارهای ساکن در روستاهای حوزه چهار تالاب گردشگری استان خوزستان (شادگان، میانگران، بامدژ و هورالعظیم) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نمونه ای به حجم 316 خانوار از میان آن ها انتخاب و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که چارچوب توسعه یافته در این مطالعه بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان توانسته است برازش مناسبی با داده ها ایجاد نموده و تعداد بیشتری از متغیرهای مؤثر بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان را شناسایی نماید. از میان متغیرهای مؤثر شناسایی شده در چارچوب مفهومی مذکور، متغیرهای آگاهی و تصویر مکان بر ادراک آثار اجتماعی-فرهنگی گردشگری و ادراک آثار اجتماعی - فرهنگی گردشگری، بر نگرش نسبت به توسعه گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان تالاب تأثیرگذار بود.
عوامل اثرگذار بر کارآمدی پروژه های توانمندسازی زنان روستایی مورد: تعاونی های خرد اعتباری در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر سود مندی حاصل از توانمندسازی زنان روستایی از طریق تشکیل تعاونی اعتباری خرد است. برای اجرای این مقاله از الگو واره کمّی و روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت مدیره شرکت های تعاونی زنان روستایی فعال در استان اصفهان به تعداد 115 شرکت (690 نفر) بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصان مربوطه تأیید شد. پایایی بخش های مختلف پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ بین 85/0 تا 97/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و آموس انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر سودمندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد بالاترین تأثیر مربوط به اثر توانمند سازی بر سودمندی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مسیر توانمندی فرهنگی- اجتماعی با 4/46 درصد بیشترین تأثیر مثبت را بر سود مندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد داشته است و پس از آن توانمندی خانوادگی با 5/15 درصد و توانمندی سیاست گذاری- مدیریتی با 12 درصد در اولویت دوم و سوم قرار گرفته است.
عوامل اثرگذار بر حفر چاه های غیرمجاز کشاورزی در شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفر چاه های غیرمجاز و استفاده غیرقانونی از آب مشکلی است که محیط زیست و کاربران قانونی آب را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو جامعه به عنوان یک کل، از عواقب این استفاده غیر قانونی رنج می برد . عوامل بسیاری می تواند حفر چاه های غیرمجاز توسط کشاورزان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه بررسی یک مدل چندبعدی شامل سرمایه های اجتماعی و اقتصادی، سرمایه های انسانی و سرمایه های فیزیکی بر حفر چاه غیرمجاز بوده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی آن با استفاده از ضرایب آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری شامل کشاورزان شهرستان دشتستان در استان بوشهر بوده ند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای 335 نفری از بین آنها انتخاب گردید. روش نمونه گیری بصورت تصادفی طبقه بندی شده است. به گونه ای که از میان دارندگان چاه های غیر مجاز به صورت تصادفی 188 نفر و از میان دارندگان چاه های مجاز 147 نفر انتخاب شده اند. نتایج نشان داد متغیر تجربه کشاورزی می تواند بیشترین تمایز را در بین دو گروه ایجاد کند و پس از آن متغیرهای دسترسی به اعتبارات، سن، نگرش نسبت به کم آبی و سرمایه اجتماعی می توانند در تفکیک دو گروه حفرکننده و غیر حفار چاه های غیرمجاز مؤثر باشد. همچنین براساس قدر مطلق مقادیر ماتریس ساختاری، متغیرهای تجربه کشاورزی، دسترسی به اعتبارات، انجمن غیر رسمی، تحصیلات، هنجار اخلاقی و تعهد از بیشترین درجه اهمیت در تمایز بین دو گروه متغیر وابسته برخوردار بوده اند. به کارگیری نتایج حاصل از این تحقیق می تواند منجر به کاهش حفر چاه های غیرقانونی در مناطق روستایی گردد.
Categorization of North Khorasan Villages in Terms of Indicators of Entrepreneurial Ecotourism Developments (Case Study: Bojnord - Golestan Road)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Development of rural areas is one of the challenges of Iran. This has led experts to provide strategic solutions for the development of ecotourism and entrepreneurship, addressing the economic, social and environmental challenges of rural areas. Therefore, the present study aims to categorize9 selected villages in North Khorasan Province located along Bojnord-Golestan Road in terms of indicators of entrepreneurial ecotourism. Design/methodology/approach - To explore the subject and its results, we recruited descriptive-analytical methods in the form of library research and field studies. For analyzing and collecting data from the literature, entrepreneurial ecotourism indices were classified in four groups of agricultural and livestock potentials, invaluable natural and historical heritage, cultural and social attitudes, and construction and residential infrastructure. The process of categorizing the capabilities, environmental potentials and ecotourism strengths of the 9 villages with respect to these four indicators was performed by SPSS & R software using Fuzzy Hierarchy Process Analysis (FAHP) model. Findings - Based on the ecotourism indices and the rank of villages specified by the FAHP method, two villages of Dasht and Darkash with average scores of 4.37 and 3.87 had the highest ecotourism ranks and two villages of Shirabad and Keshanak with mean scores of 2.00 and 0.94 had the lowest ranks, respectively. On the other hand, examining the status of indicators of ecotourism development suggested that cultural and social attitude index with a mean of 2.4 hd the highest rank and the index of construction and residential infrastructure with a mean of 2.94 had the lowest rank among 9 villages under study. Practical implications - Strategic planning for the development of ecotourism in North Khorasan was conducted based on the categorization of villages selected in this research. Originality/value : Categorization of villages is of paramount importance in the entrepreneurial ecotourism development as it simultaneously focuses on economic, social and natural potentials in rural areas and helps allocate limited financial resources appropriately.
عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران است. برای تحقق این هدف و تعیین روابط بلند مدت بین بهره وری توزیع درآمد و متغیرهای توضیحی، از روش هم انباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس و الگوی تصحیح خطای برداری ( VECM ) استفاده شده است. یافته های حاصل از تخمین تابع بلندمدت مدل، بیانگر تأثیر منفی و معنی دار متغیرهای تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری در صنایع روستایی، بهره وری نیروی کار و شاخص نسبت سطح زیر کشت به تعداد نیروی کار بر ضریب جینی است. همچنین تأثیر رشد اقتصادی بر ضریب جینی مثبت و معنادار شده است، از این رو رشد بهره وری نیروی کار کشاورزی منجر به بهبود توزیع درآمد و کاهش فقر در مناطق روستایی می شود و افزایش سرمایه گذاری در صنایع روستایی، افزون بر بهبود توزیع درآمد، از درصد روستاییان کم درآمد نیز خواهد کاست. همچنین، مخارج تحقیقات و آموزش کشاورزی به کاهش ضریب جینی در راستای توزیع عادلانه تر درآمد خواهد انجامید. در این راستا می بایست، زیرساخت های اقتصادی که از عوامل بسیار مهم در رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است، در مناطق روستایی و مناطق دارای فقر گسترده، توسعه یابند تا بر میزان عدالت افزوده و از میزان فقر کاسته خواهد شود.
سیاست تمرکزگرایی و ناپایداری نظام سکونتگاهی در پیرامون کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرگرایی شتابان و تمرکزبیش از حد جمعیت و فعالیت در شهرهای بزرگ کشورهای جنوب، موجبات تحولات شگرفی در نظام سکونتگاهی پیرامون آنها را باعث شده است. تجارب نظام برنامه ریزی کشور در هفت دهه اخیر حکایت گر آن است که سیاست تمرکزگرایی پیدا و پنهان در تمامی برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و به ویژه در ناحیه کلان شهری تهران موجبات آهنگ سریع تحولات نظام کاربری اراضی را درپی داشته که از جمله پیامدهای آن ازهم گسیختگی مکانی _ فضایی نظام سکونتگاهی است. نتایج این پژوهش با رویکرد کاربردی به منظور سنجش سیاست تمرکزگرایی از طریق روش شناسی توصیفی _ تحلیلی تحولات نظام کاربردی اراضی در ناحیه کلان شهر تهران، نشان می دهد که اعمال سیاست های تمرکزگرایی در دوره پیش از انقلاب و بعد از آن ،تحول نظام کاربری اراضی از پهنه های کشاورزی را به پهنه های نیمه صنعتی، خدماتی، تبدیل سکونتگاه های روستایی به سکونتگاه شهری کوچک و در نهایت ناپایداری توسعه در سکونتگاه های روستایی بوده است. از سوی دیگر، با بروزمحدودیت های دیگر این سیاست در توزیع متوازن جمعیت_فعالیت و ناتوانی عملکردی کلان شهر تهران در ناحیه پیرامونی، شاهد انواع ناهنجاری های کالبدی – فضایی همچون توسعه بی رویه فیزیکی شهر تهران، الحاق شهری، خزش و سکونتگاه های غیررسمی بوده ایم که پایداری نظام سکونتگاهی منطقه کلان شهری تهران را با مخاطرات جدی روبرو ساخته است. در نهایت با بهره گیری از اصول برنامه ریزی فضایی و پیروی از سیاست های تمرکززدایی درچارچوب رویکرد پویش ساختاری_کارکردی و پیوند فضایی _ عملکردی روستا_شهری پایداری نظام سکونتگاهی در مجموعه کلان شهر تهران قابل دستیابی است.
تحلیل پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی مورد: بخش مرکزی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که توسعه کشاورزی به عنوان کانون و محور اصلی توسعه از نقش و جایگاه خاصی در کشور برخوردار است، صنایع تبدیلی را می توان شرط لازم و موتور محرک توسعه این بخش دانست. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش کارشناسان و مسئولان صنایع، پیرامون پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیل در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی کتابخانه ای و مطالعه میدانی به وسیله پرسشنامه ای محقق ساخته از 43 کارشناس و مسئول صنایع تبدیلی و تکمیلی شهرستان جیرفت به دست آمد. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (بالای 8/0برای تمامی متغیرها) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 19 انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که به ترتیب در بُعد اقتصادی، مؤلفه های « گسترش جایگاه کشاورزی در منطقه»، «افزایش مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری» و «افزایش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی» ، در بُعد اجتماعی مؤلفه های « نیاز منطقه به صنایع تبدیلی مربوطه» ، « افزایش انسجام و پیوستگی بین کشاورزان» و « افزایش علاقه جهت انجام فعالیت های کشاورزی»، و در بُعد زیست محیطی مؤلفه های «کاهش ضایعات محصولات کشاورزی» ، «عرضه بهداشتی تر محصولات غذایی» و « در نظر گرفتن برنامه های مدون جهت رعایت بهداشت محیط روستا» از مهم ترین پیامد استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی بوده است. همچنین مؤلفه های بُعد اقتصادی نسبت به دو بُعد اجتماعی و زیست محیطی دارای اهمیت و وضعیت بالاتری است.