فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی از یک طرف به واسطه چالش ها و مسائل متعدد جوامع روستایی (از جمله فقر، بیکاری، ناامنی غذایی و مهاجرت) و از طرف دیگر به دلیل مزایای متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گردشگری، سعی داشته اند صنعت گردشگری را به صورت فزاینده ای در جوامع روستایی ترویج و توسعه دهند. بدین سان هر گونه اقدامی در این زمینه می تواند در توسعه گردشگری و در نتیجه توسعه روستایی موثر باشد. با این اوصاف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جوامع روستایی و شناسایی ظرفیت های اقتصادی گردشگری و با رویکرد توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی شهرستان روانسر است و حجم نمونه تحقیق ۲۰۹ نفر بر اورد گردید برآورد گردید. ابزار اصلی برای گردآوری داده های پیمایشی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با طی نمودن فرایند روش شناختی مربوطه، تأیید شده است. نتایج پژوهش نشان داد میانگین اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جامعه محلی با مقدار 835/3، بالاتر از حد متوسط بوده است. نتایج در خصوص عمده ترین ظرفیت های اقتصادی گردشگری با استفاده از تحیلی عاملی اکتشافی نشان داد پنج عامل شناسایی شده توانسته حدود 67 درصد واریانس متغییر وابسته را تبیین نمایند. عوامل شناسایی شده به ترتیب اهمیت عبارت اند از: اشتغال زایی بوم محور (473/15 درصد)، سودآوری توأم با جذب سرمایه (053/15 درصد)، بازاریابی محلی (022/15 درصد)، گرایش به کارآفرینی (465/12 درصد) و توسعه زیرساخت های اقتصادی (673/9 درصد). بررسی برازش نتایج حاصل شده با استفاده از مدل سازی در قالب نرم افزار Amos Graphic نشان داد عوامل شناسایی شده در قالب یک مدل تجربی، از اعتبار آماری لازم برخوردار است.
پیشران های کاربری اراضی کشاورزی در قلمروهای روستایی دشت ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی قلمروهای روستایی امروز میدان کارزار اصلی نیروها و پیشران های توسعه روستایی متضاد از هم است که در اکثر مواقع حالت های متضادی را در پیش روی ذینفعان اراضی برای استفاده از آن قرار می دهد. لذا هدف تحقیق حاضر شناسایی پیشران های تغییر کاربری اراضی در قلمروهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های آینده پژوهی است. جمع آوری اطلاعات بصورت میدانی با استفاده از پرسشنامه (318 نفر از روستائیان و 22 کارشناس اجرایی و دانشگاهی) انجام شده است. از روش تجزیه و تحلیل ساختاری در محیط نرم افزار میک مک برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که؛ خشکسالی با میانگین 88/3 و ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتی بازی) با میانگین 88/3 مؤثرترین پیشران تغییر در شدت کارکرد و گسترش حمل و نقل با میانگین 13/4 موثرترین پیشران تغییر کاربری اراضی می باشند. همچنین نتایج تحلیل روابط متقابل پیشران ها نشان می دهد که عدم حضور سازمان ها و نهادها و عدم دیدبانی تغییرات، ضعف اجرای قانون، لابی و فساد(پارتی بازی) و رشد جمعیت تأثیرگذارترین پیشران بر سایر پیشران ها و سطح تولیدات، افزایش درآمد مردم و تجاری شدن کشاورزی تأثیرپذیرترین پیشران یا به عبارتی بحرانی ترین و عدم قطعی ترین پیشران انتخاب شدند.
An Evaluation of Niche Tourism Potentials in Ghaleh-Rudkhan Tourism Target Village Using Activity-Based Segmentation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Niche tourism refers to how to use a particular tourism product tailored to the needs of a particular segment of the market. Places with niche tourism products are able to achieve a high position and consolidate their future position in the tourism market. This type of tourism helps distinguish tourism products by creating an image of the destination and helping compete in the increasingly crowded environment of the tourism market. This paper investigates and analyzes the niche tourism attractions in Ghaleh Rudkhan tourist destination village using activity-based segmentation, the attitudes of the host community in dealing with niche tourism development, and the ability to implement tourism projects and socio-economic factors influencing tourism development in the region, which eventually offers solutions to overcome the current and potential challenges in the study area. To collect the data, interview-based methods, focus group interviews, individual observations and analysis of the documents obtained from different sources were used. Design/methodology/approach - A questionnaire was designed and distributed among 383 tourists and 190 rural employees. The data of this study were mainly evaluated using thematic and content analysis methods. Besides, we have also introduced the niche tourism potentials and tourism activities in the region. Finding - The results show that thanks to the economic and social opportunities, local communities support tourism development in Ghaleh Rudkhan; however, the challenges associated with tourism marketing, event management, uncertainty of private sector investors and environmental issues must be addressed through a participatory approach.
اقتصادسیاسیِ افول دامداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنیاد توسعه اقتصادی هر سرزمینی بر پایه رشد و ترقی فعالیت های مولد آن است. دامداری از جمله فعالیت هایی است که در بعد مکانی و فضایی دارای آثار مهم و بی بدیلی است. ارتباط تنگاتنگ دامداری با معیشت جمعیت، امنیت غذایی و سلامت جامعه بر اهمیت آن می افزاید. علی رغم نقش اقتصادی برجسته دامداری شواهد حاکی از این است که در کشور طی سال های اخیر رکود رو به تزایدی در این بخش تولیدی حاکم شده است. از این رو تلاش گردیده تا به تبیین علل تکانه های رکود دامداری در ایران به تأسی از اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا پرداخته شود. بنا به بررسی های صورت گرفته هفت عامل شامل " رویکرد نئولیبرالیستی حاکم بر فضا " ، "رویکرد سیاست های کلان توسعه " ، " واردات دام " ، " سهم دامداری در نظام توزیع ثروت " ، " قاچاق دام " ، " رانتیریسم و برتری فعالیت های نامولد در رقابت با تولید " و " تغییرات نرخ تورم " تبیین کننده ی نظام تحولات است. در نهایت، از آنجا که دامدارای همچون سایر بخش های مولد اقتصادی دارای تولید ثروت آنی و فراوان نیست (علی رغم اینکه دارای بُرد اشتغال زایی است)؛ از سوی دیگر، سرمایه داری حاکم در کشور به دنبال حداکثر سودیابی با حداقل ریسک بوده که توجیه کننده ی انتفاع سرمایه گذاری های کلان و هلدینگ های داخلی و خارجی است؛ بدین سان فعالیت های دامداری در مسیر افول و رکود قرار گرفته است.
Studying the Development of Rural Areas in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Province Using PROMETHEE Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The cities of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province are in a deplorable condition in terms of rural development indices. The proper planning for optimal allocation of resources requires the analysis of development indices in the province, so that we can attain balanced and exhaustive development by capitalizing on existing forces and capacities of the cities to bring about prosperity and happiness for all people. In the present study, in order to identify the current status of development in the province and its rural areas, we have used eight effective criteria and 40 items (sub-criteria) to identify and classify rural areas in this city and rural areas. Design/methodology/approach- This is a descriptive-analytical study with an applied approach that adopts a regional approach to the geographical area. In order to model the level of development, according to the goals of the research, the development indices of the province were collected based on library resources. After identifying and reviewing the study indices, the weight of each index was determined based on the mathematical models used in the PROMETHEE decision making method. Finally, the results were entered in GIS software and the output maps were drawn. Findings- The results suggest that Boyer-Ahmad city with the highest net output flow is highly developed, followed by Basht and Lande cities. Originality /Value- This paper is categorized as new rural studies as it investigates 602 villages in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province using a PROMETHEE decision-making method. The results of this study can have many implications for rural planning researchers.
Food Security Status among Rural Households in Sarpolzahab and its Association with Socio-Economic and Agricultural Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Food security (FS) is defined as sustainable access to safe and nutritious food for a healthy and active life. The present study was designed to investigate and determine FS status of rural households and the relevant influential factors. It was conducted on 432 rural households in six subdistricts of two districts of Sarpolzahab, West of Iran, in 2016. Design/methodology/approach- The samples were selected using random cluster sampling, and FS status was assessed using United States Department of Agriculture (USDA) household FS questionnaire. Therefore, both socio-economic questionnaire and the household FS questionnaire were completed during a face to face interview. Data were analyzed using the statistical software package SPSS-22. Chi-square, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis, and forward multiple logistic regression were used for data analysis. Findings- Prevalence of food insecurity (FI) in all of the surveyed households was 65.3%, and household FS status between the subdistricts had a significant difference (P< 0.01). The results of the study showed that the prevalence of FI in the subdistricts of Posht-Tang and Sarab (83.3% and 76.4%, respectively) was higher than other subdistricts. Number of household’s members, land ownership, education of household’s head, activity status, and household’s income had significantly relationship with household FI (P< 0.01). Practical implications- The high prevalence of FI is a major threat to the abnormal utilization of environmental resources in this realm. Therefore, given the impact of horticultural activities and diverse cultivation on household FS, macro and regional policies should be provided to increase the diversity of products through agroforestry and intercropping. Original/value- This research presents the basic information on the FS status of rural households in Sarpolzahab and some related socio-economic factors the results of which can help planners and managers to implement interventions to improve the FS and welfare of rural households.
ارزیابی ساختار شبکه اعتماد اجتماعی مبتنی بر تحلیل شبکه ای: مطالعه بهره برداران محلی مراتع استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
454 - 465
حوزههای تخصصی:
اعتماد، بارها به عنوان مؤلفه کلیدی که حکمرانی سازگار و نظام های تصمیم گیری مشارکتی را حمایت می کند، شناخته شده است. در این تحقیق ارزیابی اعتماد مبتنی بر نظام مدیریت مشارکتی با بررسی ساختار روابط اجتماعی بهره برداران محلی مرتع در قالب شبکه اجتماعی موجود انجام گرفته است. راهبرد مورد استفاده برای جمع آوری سنجه های رابطه، روش شبکه کامل و اطلاعات تحقیق از طریق مصاحبه و پرسشنامه تحلیل شبکه ای جمع آوری گردید. شاخص های تراکم، اندازه، دوسویگی پیوند، تمرکز و مفاهیم نقاط برشی و حفره های ساختاری در این تحقیق مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان می دهد در شبکه اعتماد (با تراکم پایین و انسجام ضعیف)، دسترسی به اطلاعات در داخل گروه های محلی نسبت به روابط بین گروهی از همگنی بیشتری برخوردار است و در سطح کلان پایداری شبکه ضعیف به دست آمد. وجود حفره های ساختاری و حضور کم تعداد رابطان مهم در شبکه نیز باعث شده تا حفظ، توسعه ارتباطات و انتقال اطلاعات بین گروه های مختلف با مشکل روبه رو شود (کاهش پویایی شبکه). در بین گروه های محلی، پخش اعتماد وضعیت ضعیف تری نسبت به دریافت اعتماد دارد و این نتیجه تمرکز بالا در پیوندهای بیرونی نسبت به پیوندهای درونی است. سیستم مدیریت مشارکتی محلی مرتع در استان یزد به منظور دستیابی به پویایی و پایداری لازم است تا به سمت اتخاذ راهکارهایی جهت تقویت اعتماد اجتماعی به عنوان کلید حل ضعف پیش آمده برآید.
طراحی مدل برنامه ریزی ریاضی جهت بهینه سازی شاخص فقر FGT در مناطق روستایی شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
538 - 555
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که باعث بهبود اغلب شاخص های فقر می شود، افزایش درآمد جامعه موردبررسی است. در بخش کشاورزی، این مهم از طریق مدیریت صحیح منابع و با انتخاب الگوی کشت مناسب قابل دستیابی است. مطالعه حاضر، به ارائه مدل برنامه ریزی ریاضی پرداخته که هدف آن بهینه سازی شاخص فقر فوستر، گریر و توربک (FGT) از طریق ایجاد درآمد بالاتر با ارائه الگوی کشت بهینه است. جهت بررسی توانایی مدل پیشنهادی، مناطق روستایی سردشت، لنگیرات، حومه، دودانگه و تشان از توابع شهرستان بهبهان انتخاب شدند. برای محاسبه خط فقر، از روش نیاز به کالری روزانه که از ماتریس عملکرد تغذیه ای برآورد می شود، استفاده گردید. داده های موردنیاز از طریق مراکز خدمات جهاد کشاورزی این شهرستان در سال زراعی 97-1396 و مرکز آمار ایران جمع آوری و توسط نرم افزارهای Excel و GAMS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در الگوی پیشنهادی، ضمن افزایش سود به میزان 47/10 درصد، سطح زیرکشت محصولات گندم و یونجه کاهش و سطح زیرکشت هندوانه و چغندرقند افزایش یافته است. در این الگو، میزان آب مصرفی نیز در حدود 5/0درصد کاهش یافت. همچنین با میانگین گیری از شاخص FGT در دو الگوی جاری و بهینه، مشخص گردید که مقدار عددی این شاخص (مقدار تابع هدف) در کل شهرستان از 47/3 به 03/0 واحد کاهش یافته است. بنابراین، الگوی بهینه ضمن افزایش درآمد کشاورزان، موجبات کاهش فقر و همچنین کاهش استفاده از نهاده کمیاب آب را فراهم نموده است. لذا ترویج الگوی بهینه به دست آمده در این مطالعه، از طریق سازمان جهاد کشاورزی توصیه می شود.
تحول پارادایمی در اقتصاد فضا(عبور از رویکرد تحلیل فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مطالعات ناحیه ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه ای مطالعه می شد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیت های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به " جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
اثرات کشت زعفران بر اقتصاد بهره برداران در نواحی روستایی شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردهای متعدد زعفران، مصارف متنوع غذایی، اثر اقتصادی تولید زعفران و به ویژه آثار کشت زعفران در درآمد کشاورزان، توجه ویژه به تغییر الگوی کشت، تولید زعفران و پیامد اقتصادی میان بهره برداران و خانوارهای روستایی را بیش ازپیش روشن می سازد. بهره برداران محصولات کشاورزی می توانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود به اثرات اقتصادی ناشی از آن محصول دست یابند. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر وضعیت اقتصادی بهره برداران خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات و داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کشاورزان بهره بردار زعفران در دهستان سیاهرود شهرستان تهران می باشد (145 N= ). با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss 23 از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت کشت زعفران بر مؤلفه های اقتصادی موردمطالعه شامل اشتغال با میانگین (09/4)، بهبود کیفیت خدمات و امکانات با میانگین (06/4)، دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین (01/4)، درآمد با میانگین (82/3)، پس انداز و سرمایه با میانگین (81/3) و رفاه اجتماعی با میانگین (80/3) در بین بهره برداران بوده است؛ هر یک از مؤلفه های اشاره شده، اثرات مثبت شاخص های اقتصادی در میان بهره برداران و خانوارهای روستایی بهره بردار را به همراه داشته، به طوریکه درآمد، پس انداز، اشتغال، تنوع فعالیت اقتصادی و شغلی در سطح قابل قبولی در روستاها افزایش داشته است.
بررسی تمایل روستاییان به استفاده از سوخت های زیستی و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
466 - 481
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه جهان امروز با دو بحران بزرگ آلودگی زیست محیطی در اثر استفاده از سوخت های فسیلی و کاهش میزان آن ها روبه رو است، تأمین انرژی از طریق انرژی های تجدید پذیر به عنوان راه حلی پایدار موردتوجه واقع شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به استفاده از سوخت های زیستی در میان روستاییان است. جامعه آماری پژوهش، سرپرستان خانوار در مناطق روستایی دهستان چورزق در شهرستان طارم بودند (2742 =N). حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 161 نفر برآورد گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی آن با استفاده از پانل اعضای هیئت علمی و پس از انجام اصلاحات مورد نظر تأیید شد. به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آزمون راهنما و محاسبه ضریب کرونباخ آلفا استفاده شد که مقدار آن برای بخش سنجش تمایل روستاییان به استفاده از سوخت های زیستی، 81/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباط با استفاده از نرم افزار SPSSwin21 انجام شد. نتایج تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل روستاییان نسبت به استفاده از سوخت های زیستی با استفاده از رگرسیون خطی به روش گام به گام نشان داد هفت متغیر شامل احتمال خطر، نگرش به سوخت های زیستی، خودکارآمدی، آموزش، حذف یارانه سوخت های فسیلی و تشویق استفاده از سوخت های زیستی، افزایش آگاهی عمومی درباره مزایای سوخت های زیستی و موانع درک شده بر متغیر وابسته تأثیرگذار هستند و 6/40 درصد از آن را تبیین می کنند.
عوامل مؤثر بر شادابی و سرزندگی خانوارهای روستایی (موردمطالعه: شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
250 - 269
حوزههای تخصصی:
شادابی و سرزندگی به عنوان یکی از شاخص های توسعه روستایی از سال 2000 به بعد در نگاه سازمان های بین المللی و به ویژه سازمان ملل برای تعیین سطح توسعه روستایی و توسعه کشورها موردتوجه قرار گرفته است. زیرا اکثر سازمان ها و نهادهای مرتبط با توسعه از شادابی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار روستایی یاد کرده اند. با این حال یکی از موارد مهم برای بررسی شادابی در نواحی روستایی، شناسایی عوامل اثرگذار بر آن است. بر این اساس هدف از تدوین این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر شادابی خانوارهای روستایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه از نمونه ای منتخب مشتمل بر 170 خانوار از جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان فومن (N=18675) با استفاده از تخمین شخصی و به روش نمونه گیری سهمیه ای بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج سنجش میزان شادابی خانوارهای روستایی با استفاده از پرسشنامه فوردایس گویای آن است که شادابی خانوارها در سطح مطلوبی قرار داشته است. نتایج شاخص های مؤثر بر شادابی نشان داد که از بین 30 شاخص در نظر گرفته شده، 18 شاخص بیشترین اثر را بر شادابی خانوارها داشته است. همچنین نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مدل استاندارد مرتبه دوم شادابی خانوارها به ترتیب ضرایب مسیر متأثر از عوامل نهادی- مدیریتی، کالبدی، اقتصادی، شخصی-روان شناختی، اجتماعی، زیست محیطی، جغرافیایی و برخورداری قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حاکی از تأیید کلیه روابط است.
کارکرد نهادها در توسعه پایدار روستایی (تحلیل اقتصادی فعالیت های بسیج سازندگی در روستاهای خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
هر نهاد و سازمانی به منظور تنظیم سیاست های بهتر و اصلاح روش ها و برنامه های موجود جهت نیل به کارایی و اثربخشی فعالیت های خود، نیازمند ارزیابی است. این پژوهش به تعیین اثربخشی فعالیت های انجام یافته سازمان بسیج سازندگی در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی پرداخته است. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی و با توجه به هدف تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، در زمره تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد که با فن پیمایش انجام گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه(مردم عادی و خبرگان روستا) با حجم نمونه 498 و 239 نفر در سطح روستاهای هشت شهرستان استان خراسان جنوبی(بیرجند، قاین، فردوس، سرایان، سربیشه، نهبندان، درمیان و بشرویه) استفاده شد. نتایج نشان داد میزان اثربخشی اقتصادی فعالیت های سازمان بسیج سازندگی بالاتر از سطح متوسط و از لحاظ آماری معنا دار می باشد. توزیع فراوانی دیدگاه پاسخگویان نسبت به اثربخشی اقتصادی فعالیت های بسیج سازندگی در روستاهای استان نشان می دهد بیش از 70 درصد افراد روستاهای مورد مطالعه(اعم از خبرگان و مردم عادی)، میزان اثربخشی فعالیت ها را در سطح متوسط و بالاتر از آن اعلام نموده اند. اثربخشی اقتصادی فعالیت در بین شهرستان های مورد مطالعه با یکدیگر دارای تفاوت معنادار آماری است و بیشترین و کمترین مقدار میانگین نمره اثربخشی اقتصادی در بین شهرستان های استان به ترتیب مربوط به شهرستان های سربیشه و نهبندان است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین متغیرهای سطح تحصیلات، مشارکت افراد دارای مهارت در طرح ها، زمان انجام فعالیت ها و میزان اثربخشی فعالیت های انجام یافته، رابطه معنا داری وجود دارد.
شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق و تأثیر آن بر پایداری رفتار از دیدگاه گردشگران در مناطق روستایی شهرستان بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
696 - 711
حوزههای تخصصی:
مقصدهای گردشگری روستایی به علت بهره مندی از قابلیت های متنوع طبیعی و انسانی می تواند به عنوان مقصدی خلاق محصولات و خدمات خلاق به گردشگران ارائه نماید. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی های میدانی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 102 سؤال و جامعه آماری پژوهش گردشگران روستایی به تعداد 159000 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر برآورد و به روش تصادفی توزیع گردید. تحلیل های توصیفی و استنباطی با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی صورت گرفته است. همچنین مدل سازی معادلات ساختاری برای شناسایی رفتارهای پایدار و بررسی اثر گردشگری خلاق بر آن در نرم افزار AMOS مورداستفاده قرار گرفته است. نتایج رتبه بندی عوامل اثرگذار بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن بیشترین پتانسیل را با بار عاملی 90/0 به شاخص اطلاع رسانی و تبلیغات اختصاص داده است. رفتارهای پایدار گردشگران با استفاده از آزمون تحلیل عاملی در سه بعد عوامل فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مشخص شده است که به ترتیب پایداری فرهنگی 9/33 درصد، پایداری اقتصادی 8/14 درصد و پایداری زیست محیطی 75/11 درصد رفتارهای پایدار گردشگران را تبیین نموده است. البته باید متذکر شد وجود زمینه های گردشگری خلاق در منطقه اثری بر بروز رفتارهای پایدار گردشگران روستایی نداشته است.
Factors affecting the Sustainable Livelihood of Female Household Heads as the Clients of Microcredit Funds in Rural Areas (Case Study: Rural Areas of Ghaemshahr County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Since the rural unemployment rate has increased and rural dwellers suffer from the shortage of the basic requirements of life due to the lack of livelihood sustainability, it is important to address the significant role of Sustainable Livelihood in rural areas, particularly, regarding female household heads or women with unfit providers. Therefore, the present study has aimed to examine the factors that determine the SL of the afore-said women who have the membership of rural microcredit funds in Ghaemshahr County. Design/Methodology/approach- The data have been collected through a census with a sample of the female household heads and the women with unfit providers who are the clients of 30 microcredit funds in rural areas of Ghaemshahr County, Mazandaran Provice. (n=170). The data were collected through a researcher-made questionnaire, which was divided into two main sections of SL evaluation and the significant factors affecting the SL developed into 11 categories. The validity of the research tool was determined by the expert panels while the Cronbach’s alpha test determined the level of reliability. In order to analyze the data,the researchers employed SPSS25 and Smart PLS3 to obtain descriptive and inferential statistics. Findings- The results of the current study indicate that the personality, economic, support/service and cultural factors, respectively, with the path coefficients of 0.361 and 0.344, 0.291 and 0.266 had positive impacts on the SL of the aforesaid women. However, the first two factors had the confidence interval of 99% while support/service and cultural factors earned 95% confidence interval. Moreover, the results of the structural equation indicated that the factor of support/service had more impact on these women’s level of SL than other factors. Research limitations- One of the main limitations was the difficulty in identifying and accessing research population and the unbalanced distribution of microcredit funds in Ghaemshahr County. Practical Implications- There are several strategies that affect the ever-growing SL of female household heads, including government-supported facilities and low-yield financial services with the aim of enhancing fast-growing job opportunities, encouraging creative ideas and activities and entrepreneurships in rural areas, certain specialties, professional marketing for rural products and guaranteeing their dealership. Originality/value- The results of the present study can help the associated organizations and developers to focus on the accessibility and achievements of the predetermined objectives of the funds and financial services that address women’s activities -women financial services, especially, the ones that creates fast-growing job opportunities. Given the current financial problems, the present study has aimed to improve women’s SL.
تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم برنامه ها و سیاست هایی که در راستای توسعه هر منطقه اجرا می گردد، دستیابی به توسعه جامع و پایدار است. به طوری که باعث کاهش نابرابری های موجود و ایجاد تعادل و توازن در آن منطقه گردد. این تحقیق به منظور بررسی و تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان صورت گرفته است؛ هدف اصلی آن بررسی و سنجش سطح نسبی توسعه-یافتگی بین روستاها در بخش کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را مجموع دهستان های شهرستان بهبهان تشکیل می دهد و سعی شده از شاخص های کلی که نشان دهنده وضعیت توسعه یافتگی بخش کشاورزی مناطق باشد، استفاده گردد. از مدل تاکسونومی عددی برای همگن سازی مناطق و تعیین سطح نسبی توسعه یافتگی مناطق در بخش کشاورزی استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر چند طی سال های اخیر رشد چشمگیری در بخش کشاورزی شهرستان بهبهان صورت گرفته است، با این وجود شکاف زیادی بین دهستان های این شهرستان در بخش کشاورزی ایجاد شده است. دهستان دودانگه توسعه یافته ترین منطقه به لحاظ توسعه یافتگی بخش کشاورزی با دهستان تشان غربی که در رتبه آخر قرار گرفته است، فاصله زیادی دارد و شکاف عمیقی مشاهده می گردد. پیشنهاد می شود برای رسیدن به توسعه یکپارچه و پایدار در مناطق روستایی، برنامه ها و سیاست های توسعه روستایی در جهت رشد متوازن مناطق و کاهش شکاف و نابرابری های منطقه ای موجود حرکت نمایند؛ همچنین مناطقی که دسترسی به منابع کمتر و فاصله بیشتری از مرکز شهر دارد نیز در برنامه ریزی ها اولویت دار باشد.
تحلیل فضایی منابع آب زیرزمینی در نواحی روستا یی به منظور شناخت پهنه های بحرانی مورد: حوضه آبریز ماهیدشت استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکرد هایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیده های جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار می گیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاه های موجود در آن حوضه می توانند نماینده یکی از کارکرد های آن در زمینه بهره برداری از آب های زیرزمینی باشند. تعداد چاه های حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آب های زیرزمینی و در نتیجه پایین تر رفتن عمق چاه ها و ایجاد پهنه هایی شده که به لحاظ برداشت بی رویه آب به پهنه های بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشه ی چنین پهنه هایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و داده های مربوط به چاه های منطقه به همراه تکنیک ها و ابزار های متداول در سیستم های اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشه ی پهنه های بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاست ها و راهبرد های سخت گیرانه تر در زمینه حفر چاه جدید در این گونه پهنه ها است. روش های مورد استفاده در این پژوهش می تواند برای تعیین پهنه های بحرانی برداشت آب در سایر حوضه های آبریز توصیه شود.
تحلیل فضایی عرصه های روستایی مستعد گردشگری کشاورزی مورد: شهرستان رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تنوع بخشی اقتصاد روستایی شکل دادن به گردشگری کشاورزی است. در این رابطه مرغوب ترین فضاها با ساختارهای مناسب و توانمند محیطی است که در معنای سازگاری، مطلوب با شرایط طبیعی تعریف شده و کاربری مناسب را با توان سرزمین نشان داده است . اینکه کدامیک از روستاها مستعد تحقق گردشگری کشاورزی هستند، نیازمند بررسی عناصر کیفیت بخش محیط است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر اولویت بندی روستاها با توجه به اثرگذاری مؤلفه های کیفیت محیطی در توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان رودسر بوده است. جامعه آماری شامل مدیران محلی روستاها و کارشناسان متخصص و 16 روستا از 382 دارای سکنه شهرستان رودسر با شیوه هدفمند به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع قضاوتی بین 70 نفر مورد تجزیه و تحلیل گردید و با استفاده از مدل کمّی تاپسیس، روستاهای مستعد گردشگری کشاورزی شناسایی واولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که گسترش فعالیت های بخش گردشگری و حضور گردشگران در ایام گوناگون سال در نواحی برخوردار از جاذبه های طبیعی و انسانی، سبب افزایش فرصت های شغلی و افزایش درآمد مردم محلی در شهرستان رودسر شده است. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه روستای قاسم آباد، زیاز، لیما، شوک و سجیران، بالاترین اولویت و امتیاز را کسب نمودند که نشان می دهد دارای کیفیت محیط مطلوب، شرایط مناسب برای اجرای موفق گردشگری کشاورزی و در نهایت توان های لازم برای توسعه گردشگری روستایی را با حفظ ابعاد پایداری محیط برخوردارند.
Assessing the Economic Resilience of Rural Households against Drought (Case Study: Mahidasht District in Kermanshah)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
43 - 61
حوزههای تخصصی:
Purpose- Currently he occurrence of recent droughts in Iran and the severity of its damage indicate the vulnerability of farmers. The economic-environmental damages and the resilience farmers to this incident are evident in diverse ways. Therefore, recognizing the resilience of the population influenced by drought can offer a tool to prevent life-threatening disaster in high-risk areas. The aim of this study was to evaluate the economic resilience of rural households to drought in plain of Kermanshah and answer the following questions. What is the extent of economic resilience of rural households in Mahidasht to drought? What are the most important factors affecting the economic resilience of rural households to drought? Design/methodology/approach- This is an applied research and a descriptive-analytical method along with library analysis and field surveys were adopted for data collection. The statistical population of this study consisted of 5081 households, out of whom 357 samples were selected according to Cochran's formula. Descriptive and inferential statistics (One-sample t-test) and structural equation modeling were used for data analysis. Findings- According to the results of t-test, the variables of vulnerability of villagers' property and assets (mean=3.99) and the impact of drought on the value of assets (mean=3.86) gained the highest average in terms of resilience. On the contrary, the two variables of ability to compensate (mean=1.67) and membership in cooperatives and agricultural companies (mean=1.67) had the lowest averages. Moreover, the test results of all four variables of evaluating farmers’ knowledge and awareness indicate a correlation between the independent variables (prevention, preparedness, reconstruction, institutional management) and the dependent variable (economic resilience). Therefore, it can be contended that the economic resilience of Mahidasht is fairly weak.
تحلیل سطوح توسعه امکانات و خدمات کشاوزی در سکونتگاه های روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی متوازن توسعه کشاورزی مستلزم شناخت نابرابری ها، فاصله ها و اتّخاذ رویکرد منطقه ای و تمرکززدایی به منظور هدایت مناسب امکانات، سرمایه ها و نیروی انسانی است. بنابر این پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی در پی رسیدن به دو هدف صورت گرفته است: الف. مشخص کردن وضعیت توسعه یافتگی کشاورزی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از تکنیک های چند معیاره (تاپسیس، ویکور و ساو) ب. ارائه یک مدل تلفیقی بر اساس نتایج این سه مدل با استفاده از تکنیک کپ لند. جامعه آماری شامل 8 شهرستان استان بر اساس سرشماری سال 1395 می باشد. داده های موردنیاز پژوهش (34 متغیر) با استفاده از سالنامه آماری سال 1394 و سرشماری سال 1390 جمع آوری شده است. همچنین وزن هرکدام از متغیر ها با استفاده از روش AHP (مقایسه دوبه دو) مشخص و نقشه های مربوط به وضعیت توسعه یافتگی شهرستان ها با استفاده از نرم افزار Gis ترسیم شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در سطح استان هیچ شهرستانی به لحاظ امکانات کشاورزی در سطح توسعه یافتگی بسیار بالا قرار ندارد، همچنین میان شهرستان های استان شکاف توسعه ای و ناهمگنی آشکاری وجود دارد زیرا شهرستان بویراحمد با مقدار شاخص تلفیقی 797/0 در رتبه اول (وضعیت نسبتاً توسعه یافته) و شهرستان باشت با اختلاف 653/0 و مقدار شاخص تلفیقی 144/0 در رتبه هشتم (وضعیت کاملاً محروم از توسعه) قرار دارد. 5/37 درصد شهرستان ها نسبتاً توسعه یافته، 25 درصد شهرستان ها در وضعیت توسعه یافتگی متوسط، 25 درصد شهرستان ها نسبتاً محروم از توسعه و درنهایت 5/12 درصد شهرستان های استان کاملاً از توسعه محروم هستند.