فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عشایر که همواره از عوامل مهم تولید در بخش کشاورزی محسوب شده و در مناطق مرزی نقش بسزایی در پایداری امنیت دارند، به دلیل کمبود زیرساختها و همچنین کمبود سرمایه در بخش اقتصادی عمدتا با مشکلاتی مواجه می باشند که بدون تردید کم توجهی به رفع این مسائل، مشکلات متعددی را برای آنها و برای تخریب محیط زیست به دنبال خواهد داشت. تسهیلات با نرخ کارمزد کم، یکی از راهکارهای ایجاد تحرک اقتصادی در مناطق روستایی و عشایری محسوب می گردد که در صورت برنامه ریزی مناسب در توزیع آن می تواند تاثیر بسزایی در سعه پایدار مناطق عشایری داشته باشد. هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در مناطق عشایری خراسان شمالی انجام شده است. روش شناسی تحقیق: روش توصیفی – تحلیلی و مبنای بررسی ، سامانه ثبت نام تسهیلات به نام کارا در طی سال 1396 تا پایان 1399 می باشد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر مناطق عشایری خراسان شمالی می باشد. یافته ها و بحث: علی رغم اینکه بیشترین تسهیلات در استان به بخش کشاورزی اختصاص یافته است از طرفی تسهیلات به سمت مراکز شهرستانها سوق داده شده و کمتر به حاشیه مرزها اختصاص یافته است و از طرف دیگر، تسهیلات بخش عشایری دارای توزیع نامناسب بین شهرستانی بوده و در درون بخش هم سهم بسیار ناچیزی به بخش های صنعت و خدمات وابسته به کشاورزی رسیده است. نتایج: بنابراین نباید توقع داشت که این تسهیلات باعث پویایی خاصی در تحرک بخشی به اقتصاد عشایر گردد و با بازنگری در فرآیند توزیع این تسهیلات و کم کردن دخالت های غیرکارشناسی می توان بر اثر بخشی آن افزود.
تحولات مدیریت مرتع در ایران با تاکید بر قوانین و مقررات، و ممیزی مراتع در قلمرو بهره برداران مرتعی (بخش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک عمیق روند تغییرات مدیریتی از سنتی به مدیریت مرسوم فعلی در زمینه ی مراتع می تواند در شناسایی بخش عمده ای از مشکلات و چالش های آن ها موثر باشد و به تدوین راهبردهای مناسب برای مدیریت پایدار مراتع کمک کند. این مقاله با مروری بر منابع در زمینه ی تحولات مدیریت مرتع در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه وتحلیل و ارزیابی می کند. هدف پژوهش: ابتدا، تاریخچه ای از مدیریت سنتی مراتع ارایه می شود (1). به دنبال آن، روند تاریخی تضعیف مدیریت سنتی مراتع تشریح می شود (2). سپس مدیریت مرتع در دوره بعد از انقلاب اسلامی ایران (از سال 1357 به بعد) تبیین می شود (3). در ادامه، به برخی از قوانین و مقررات در زمینه مدیریت مرتع اشاره می شود و ظهور چالش های جدید مورد بررسی قرار می گیرند (4). در نهایت، ضمن مرور آمار سطح مراتع در دوره های مختلف تاریخی، براساس آخرین آمار ارایه شده گزارشی از میزان ممیزی مراتع ارایه می شود (5). روش شناسی تحقیق: مقاله، پس از ارایه مقدمه ای کوتاه، در راستای ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک، پنج محور اصلی را مورد بررسی قرار می دهد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد. یافته ها و بحث: نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد در طی دوره های تاریخی، مدیریت مراتع متاثر از عوامل مختلف دستخوش تغییرات عمده ای شده است. نتایج: در راستای مدیریت جامع، یکپارچه و پایدار مراتع، توجه به دیدگاهی جامع که بتواند از همه پتانسیل های منطقه ای در راستای مدیریت پایدار مرتع بهره گیرد، ضروری است. در بخش دوم، در مقاله جداگانه ای، تحولات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی در زمینه مدیریت مرتع در ایران مورد بررسی قرار می گیرند.
قابلیت ها و سرمایه های مؤثر در توسعه کارآفرینی و فقرزدایی روستایی مورد: شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وضعیت بیکاری جوانان در روستاهای کشور و نیز واقعیت وجود قابلیت ها و ظرفیت های انسانی و مادی فراوان در مناطق روستایی، ضرورت اتخاذ تصمیم های لازم برای توسعه خوداشتغالی و بهره گیری از فرصت های موجود در این مناطق احساس می شود. این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی نقش قابلیت های کارآفرینی و سرمایه نهادی در رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و فقر زدایی در بین جوانان روستایی و به خصوص در دهستان های شهرستان گلپایگان بپردازد. در واقع می توان با بررسی دلایل مختلف و نیز بررسی نگرش جوانان روستا به قابلیت های موجود در رابطه با کارآفرینی و نیز تقویت آن در ذهن ایشان قدمی در راستای رشد و شکوفایی روستا برداشت. از طریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، می توان با شناسایی سرمایه های نهادی و نیز قابلیت های موجود در جوامع روستایی، با رشد کارآفرینی روستایی و تقویت و گسترش آنچه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی در کنار سایر ابعاد کمک کرد و بر این اساس، پرسش کلیدی عبارت است از آنکه "آیا سرمایه های نهادی و قابلیت های کارآفرینی بر رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیر گذار است یا خیر؟"بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی و از نظر مبنای هدف نیز از روش کاربردی به بررسی این تاثیرات می پردازد. نتایج نشان می دهد که به دلیل وجود آب و هوا و نیز خاک مناسب و همین طور نیروی انسانی کافی در دهستان های شهرستان گلپایگان، در اکثریت موارد این سرمایه ها و قابلیت ها در کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیرات به سزایی خواهد داشت و نیاز هر چه بیشتر به تقویت آنها در بخش کشاورزی دیده می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقای بهره وری منابع آب در اقتصاد نواحی روستایی مورد: حوضه آبریز قلعه چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ارتقای بهره وری آب به منظور تضمین ادامه حیات سکونتگاه های روستایی و تأمین امنیت غذایی کشور اهمیت دارد. عوامل مؤثر بر بهره وری آب در روستاها، تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی است که در صورت شناخت صحیح و برنامه ریزی مبتنی بر آن می توان زمینه را برای استفاده بهینه از آب فراهم ساخت. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت بهره وری آب در 36 روستای واقع در حوضه آبخیز قلعه چای صورت گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی و استنباطی است. در این خصوص 19 متغیر محیطی و انسانی مؤثر بر بهره وری آب شناسایی شده و داده های آن از طریق سالنامه های آماری جهاد کشاورزی، آب منطقه ای و سرشماری عمومی نفوس و مسکن به دست آمد. با استفاده دادهای به دست آمده در محیط نرم افزار ArcGIS پایگاه داده تشکیل شده و با استفاده از آزمون های خودهمبستگی فضایی موران محلی و آزمون رگرسیون وزنی جغرافیایی اقدام به تحلیل فضایی گردید. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون موران نشان داد که متغیرهای ارزش تولیدات کشاورزی و دامی و باسوادی دارای خودهمبستگی فضایی و متغیرهای تعداد منابع آب و میزان بهره وری نهایی در هر روستا فاقد خودهمبستگی هستند. نتایج آزمون رگرسیون وزنی نشان داد که هر دو گروه از متغیرهای محیطی، انسانی با میزان بهره وری آب در سطح روستاهای موردمطالعه ارتباط معناداری دارد و شدت همبستگی تحت تأثیر میزان آب بهای پرداختی، شیب زمین، تعداد منابع آب و دوری یا نزدیکی به مرکز شهرستان است. درنهایت، متناسب با یافته های تحقیق پیشنهاد می شود رویکرد فضایی به عنوان یک روش مناسب برای بهبود بهره وری آب در روستاها موردتوجه قرار گیرد.
Structural Analysis of Drivers affecting the Livelihood Sustainability of Villagers, with an Emphasis on Future Studies (Case Study: Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The main purpose of this study was to identify the drivers responsible for instability of livelihood and to investigate the extent and manner of their influences on each other and on the future livelihood status of villagers in Marivan County. Design/methodology/approach - Applying a descriptive-analytical method and Delphi Technique, the present applied research identifies first, the most important drivers of the current situation of livelihood instability and their eliminating impact on the future livelihood of the deprived villagers in Marivan County. Moreover, applying cross-impact method in Mick Mac software, it analyzes the effect and direct influence of these drivers on each other. Findings- The most important drivers of livelihood instability of rural people in the county are a total of 36 drivers in five categories as follows: Economic failures with the influence (346) and dependence (371), social failures with the influence (290) and dependence (315), environmental-physical failures with the influence (172) and dependence (176), institutional-managerial failures with the influence (351) and dependence (287) and trans-regional failures with the influence (23) and dependence (12). Among them the institutional-managerial failures have the most direct influence (315) and the economic failures have the most direct dependence (371) on the other drivers. The regulatory and two-dimensional drivers and their situation on the graph shows the continuing instability of the villagers’ livelihood in future, thus, this will increase deserted villages and wasted water and soil resources in the region. Research Limitations/Implications- The dispersion of a large number of villages, their small sizes in addition to their lack of accessibility, and the lack of cooperation of some experts to conduct interviews were among the main limitations of the present study. Practical implications - It is suggested to teach villagers about the basic principles of entrepreneurship and taking risks and identifying opportunities. In this regard, making use of entrepreneurial villagers with successful experiences and non-governmental organizations in the region can be effective. Ultimately, plans and programs should be designed and implemented for the regulatory drivers such as fatalism, lack of crisis management policies, recognizing rural development as equal to the traditional agriculture development. Originality/Value- The outcome of this study can be an introduction for subsequent studies for formulating scenarios, executive strategies, policies and planning in order to move towards sustainable livelihoods and the realization of a favorable livelihood for the villagers.
تبیین نظام توزیع منافع گردشگری در ناحیه روستایی رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری را می توان به عنوان یک فعالیت خاص در دوران مدرن و پست مدرن دانست که دارای توان ظرفیت سازی های چندگانه ی قابل توجه در فضاهای گردشگرپذیر است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف تبیین نظام توزیع منافع گردشگری در سکونتگاه های روستایی شهرستان رضوانشهر تدوین شده است. تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی تحلیلی است. پهنه جغرافیایی مورد مطالعه مشتمل بر سکونتگاه های روستایی ناحیه رضوانشهر است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای سه تیب روستا (دشتی، ساحلی و کوهپایه ای) شناسایی شدند. داده های مورد نیاز برای تحلیل و پاسخ گویی به سوالات تحقق در جامعه محلی، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از چهار گروه روستاییان، متولیان و برنامه ریزان بخش گردشگری، صاحبان کسب و کارهای گردشگری و مدیران محلی و همچنین از طریق تکمیل پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. در تحلیل داده ها از روشی کیفی و نرم افزار GIS بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها و استنتاج اطلاعات لازم با روش تحلیل موضوعی دپوی و گیلتین صورت پذیرفته است. یافته ها نشان داد که نخست، 16 منافع در پنج مقوله کلی در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. همچنین نه منافع در سه مقوله کلی برای مالکان ابزار تولید و در نهایت شش منافع در یک مقوله کلی برای صاحبان نیروی کار شناسایی شد. دوم؛ مقایسه میزان جذب منافع حاصل از گردشگری در نواحی روستایی تیپ های مورد مطالعه نشان داد که مقدار ارزش کمی شاخص های اقتصادی متأثر از گردشگری در تیپ روستاهای کوهپایه ای/کوهستانی بیشتر است. تیپ روستاهای کوهستانی به لحاظ برخورداری از منافع گردشگری در رتبه اول و تیپ های ساحلی و جلگه ای/دشتی در رتبه های بعدی جای گرفته اند، همچنین مقایسه جذب منافع در قشرهای مورد مطالعه(مالکان ابزار تولید و صاحبان نیروی کار) نشان داد که همگان سهمی یکسانی در منافع ندارند و مالکان ابزار تولید(سرمایه داران) منافع بیشتری نسبت به صاحبان نیروی کار در محدوده مورد مطالعه کسب می کنند.
اثربخشی کارآفرینی بر مؤلفه های اقتصادی روستاهای مقصد گردشگری مورد: بخش الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است و نقش مهمی به عنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیت های کارآفرینی می تواند تأثیرات مهمی در بخش های مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیت های گردشگری بوم گردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیت های کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامه های کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانه ای و میدانی، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در یک دهه گذشته شناسایی شده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسب وکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آن ها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز به عنوان جامعه آماری مکمل به صورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص ها و آزمون ها و تحلیل های آماری در کنار تحلیل های کیفی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فعالیت های کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و می تواند بر کلیه بخش های مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامه های کارآفرینی، نسبی است.
تعیین الگوی بهینه اشتغال در پهنه های روستایی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
800 - 815
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین در شرایط عدم اطمینان نیازمند تخصیص بهینه اراضی به کاربری های سازگار و ناسازگار با محیط های طبیعی و انسانی است. هدف این تحقیق تعیین محدوده عرصه های روستایی و طبیعی در شرق استان گیلان به منظور تنوع بخشی به اشتغال پایدار روستایی است. سطح جغرافیایی این تحقیق کل پهنه جغرافیای روستایی شرق گیلان و جامعه آماری شامل کارشناسان و مجریان حوزه برنامه ریزی روستایی در استان گیلان بوده که از بین آن ها به روش هدفمند با 83نفر مصاحبه عمیق صورت گرفته و حد کفایت حجم نمونه نیز بر اساس تکرار یا اشباع نظر در نظر گرفته شد. برای تجزیه داده ها، ابتدا با استفاده از نرم افزار Mic Mac تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل مؤثر بر اشتغال روستایی طبق نظر کارشناسان ارزش گذاری شد. سپس با تشکیل ماتریس متقاطع متوازن در نرم افزار Scenario Wizard، سه راهبرد استقرار فعالیت های متجانس، سازگار و ناسازگار برای اشتغال زایی طرح ریزی شد. به منظور تخصیص زمین ابتدا با استفاده از روش AHP متغیرها وزن دهی شده و سپس با استفاده از روش MCE پهنه شایستگی برای هر راهبرد به دست آمده است. در نهایت به منظور تخصیص زمین به هریک از این سه راهبرد به کمک تکنیک های الگویابی MOLA مناسب ترین عرصه ها با تعیین حدود مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان داد که نواحی جلگه ای تا کوهپایه ای بیشترین قابلیت برای ایجاد مشاغل متجانس و وابسته به طبیعت، نواحی کوهستانی شایسته توسعه مشاغل سازگار با طبیعت و فعالیت های ناسازگار با طبیعت به صورت لکه هایی پراکنده در کل ناحیه امکان توسعه دارند.
سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در کشاورزی به معنای بکارگیری خلاقیت و نوآوری در فعالیت های مرتبط با کشاورزی و راهبرد کلیدی در حل چالش های بخش کشاورزی نواحی روستایی است. پژوهش حاضر به بررسی سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است. در این پژوهش 55 روستا که دارای کارآفرین خرد کشاورزی در شهرستان مشهد هستند، شناسایی و تمامی کارآفرینان خرد کشاورز (90 کارآفرین) مورد بررسی قرار گرفت. لذا چه در سطح روستا و چه در سطح واحد تحلیل، تمام شماری انجام شد. توسعه کارآفرینی در میان کارآفرینان کشاورزی خرد به کمک 4 بعد نوسازی، پیشگامی، ریسک پذیری و نوگرایی و 18 شاخص به کمک ابزار پرسشنامه کمی شد. آلفای کرونباخ 0.83 بیانگر پایایی مطلوب ابزار پژوهش است. نتایج نشان داد میانگین بعد نوسازی با 3.26، بعد پیشگامی با 3.24، بعد ریسک پذیری با 3.48، بعد نوگرایی با 3.19 به طور معنی داری بالاتر از میانه نظری در حد متوسط می باشد. همچنین میانگین سازه توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان کشاورز با 3.29 از میانه نظری بالاتر است؛ لذا میزان توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان خرد کشاورزی نواحی روستایی شهرستان مشهد در سطح متوسط ارزیابی شده است. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مستقیم و معنی داری بین سابقه فعالیت کشاورزی، رضایت از کسب و کار کارآفرینانه و درآمد با سازه توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین میانگین توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی بر اساس بومی/غیربومی بودن، جنسیت، تاهل، دارا بودن/نبودن تحصیلات تخصصی، شرکت/عدم شرکت در دوره های آموزشی مشاهده نشد.
کارآفرینی کشاورزی و توسعه مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به شمار می آید؛ چراکه فعالیت های کارآفرینانه با اثربخشی بالا به توسعه اقتصادی (ایجاد اشتغال، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری) می انجامد. دراین راستا، کارآفرینی در مناطق روستایی راهکاری جدید در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی در مناطق روستایی به منظور دستیابی به توسعه روستایی است. از این رو با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی نقش عوامل موثرکارآفرینی در بخش کشاورزی در راستای توسعه مناطق روستایی دهستان رشتخوار انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی برای بررسی پارامترهای مورد بررسی سود جسته است. در این راستا، عوامل موثر بر کارآفرینی در 319 خانوار روستایی ساکن در 13 روستای بالای 100 خانوار این دهستان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا ضمن مطالعات اسنادی و بازدیدهای اولیه میدانی، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید. سپس جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 بدست آمد. در ادامه برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های آماری و نرم افزارهای Expert choice، SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بین ابعاد مورد مطالعه، عوامل فردی (603/46) بالاترین رتبه را دارا می باشد. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان رشتخوار روستای فتح آباد از بالاترین میزان تأثیرگذاری (050/0) نسبت به سایر روستاها از سطح عوامل موثر بر کارآفرینی در بخش کشاورزی برخوردار است و روستای فتح اباد از نظر ابعاد اثرگذار توسعه روستایی (047/0) در رتبه اول قرار دارد.
الحاق نقاط روستایی به شهر همدان و تأثیر آن بر رضایت از کیفیت خدمات دریافتی: کاربرد مدل سروکوآل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
314 - 331
حوزههای تخصصی:
شناخت کیفیت خدمات درک شده، از جمله گام های اساسی در تحلیل رضایت خانوار روستایی و تدوین برنامه های ارتقای کیفیت خدمات محسوب می شود. لذا هدف از انجام این پژوهش، تحلیل کیفیت خدمات درک شده و رضایتمندی خانوار روستایی پس از الحاق به شهر همدان بر مبنای مدل سروکوال بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی است. همچنین به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه ساکنان هشت روستای (دره مرادبیگ، فقیره، دیزج، حصار دیزج، حصار امام، حصار آقاشمس علی، مزدقینه و خضر) ملحق شده به شهر همدان بودند که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه گیری شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه دو بخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و 26 سؤال جهت ارزیابی کیفیت خدمات بر مبنای مدل سروکوآل بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون t همبسته در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف معنی داری بین ادراک ساکنین از کیفیت کنونی خدمات و انتظارات آن ها از کیفیت قابل قبول خدمات در همه ابعاد کیفیت خدمات وجود دارد. لذا، شکاف منفی و معنی داری بین انتظارات و ادراکات ساکنان روستایی از خدمات دریافتی مشاهده شد که نشان دهنده عدم رضایت ساکنان مناطق روستایی از کیفیت خدمات دریافتی پس از الحاق به شهر همدان بود.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی (موردمطالعه: دهستان تبادکان در حاشیه کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
290 - 313
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد تغییرات گسترده ای در جابه جایی های میان شهرها و روستاها هستیم، به طوری که جابه جایی های دائمی میان شهر و روستا به رفت وآمدهای روزانه تبدیل شده است که از آن تحت عنوان شناوری جمعیت یاد می شود. این امر در میان ساکنان روستاهای پیرامون کلان شهرها بیشتر به چشم می خورد. در این میان علاوه بر انگیزه های اقتصادی، عوامل مختلفی می تواند در شکل گیری و تقویت جریان جمعیت شناور روستایی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی در نقاط شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای 20 روستای دهستان تبادکان در پیرامون کلان شهر شهر مشهد است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس شاخص های تحقیق انجام گرفت. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر شناوری جمعیت روستایی را می توان در قالب عوامل اقتصادی، اجتماعی، فردی، جغرافیایی- محیطی، نهادی دسته بندی کرد. در این میان عامل اقتصادی، عامل اجتماعی و عامل فردی به ترتیب 71/37، 13/12 و 78/7 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه معکوس و با شدتی متوسط میان دو متغیر فاصله از شهر و نسبت شناوری جمعیت روستایی را ارائه کرد. در نهایت نتایج حاصل از آزمون رگرسیون لجستیک حاکی از آن است که متغیرهای سن، شغل و داشتن محل سکونت یا خانه در شهر تأثیر آماری معنی داری بر متغیر وابسته (شناوری یا غیرشناوری جمعیت) دارند و قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند.
تبیین جامعه شناختی ارتباط بین«مشارکت اعضاء» و«موفقیت» تعاونی های کشاورزی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
388 - 403
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام گرفته از نظر هدف تحقیقی کاربردی است، جامعه آماری آن اعضای تعاونی های «فعال» کشاورزی در لرستان است که تعداد 354 نفر آن ها طبق فرمول کوکران از طریق نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی صوری آن طبق نظرات 15 تن از اعضای جامعه آماری تعیین و روایی محتوای ابزار پژوهش با استفاده از نسبت اعتبار محتوا (cvr) و پایایی آن نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن 76/0 شد و داده های تحقیق نیز به وسیله نرم افزارهای Spss و Amos تحلیل گردیدند. مطابق نتایج آزمون t تک جمله ای مشارکت اعضا در اداره امور تعاونی های موردمطالعه از سطح متوسط بالاتر است. همچنین نتایج آزمون همبستگی متغیرها و نتایج تحلیل معادلات ساختاری مدل تحقیق رابطه بین ابعاد مشارکت اعضاء (مشارکت اعضاء در مجامع عمومی، مشارکت اعضاء در نظارت بر امور تعاونی، مشارکت اعضاء در مدیریت و مشارکت اقتصادی اعضا) و «موفقیت» تعاونی های کشاورزی را تأیید نمود و ارتباط بین آن ها با سطح اطمینان 99 درصد یک ارتباط مستقیم، مثبت و معنی دار نشان داده شد. نتایج کسب شده در رابطه با شاخص های برازش حاصله مدل نشان داد که مدل تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است. در همین رابطه بین زنان و مردان متأهل و مجرد تفاوت معنی داری از لحاظ مشارکت در فعالیت های تعاونی وجود نداشت در حالی که بین متغیرهای سن، سابقه عضویت، تحصیلات و میزان سهام اعضا با موفقیت تعاونی ها رابطه مستقیم و معنی دار ملاحظه گردید.
واکاوی فرصت ها و چالش های فراروی تولید زعفران در روستاهای دهستان رشتخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه براساس روش های علمی دقیق در کشاورزی می توان با شناخت چالش ها ی هر منطقه، به فرصت هایی اصولی و جامع دست یافت. با توجه به اینکه زعفران به عنوان گرانبهاترین محصول کشاورزی و دارویی جهان محسوب می گردد، با شناخت چالش ها و فرصت های پیش رو در تولید آن می توان شرایط کاملاً مطلوبی را در زندگی خانوارهای روستایی ساکن در مناطق مساعد برای تولید این محصول فراهم نمود. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر، بررسی چالش ها و فرصت های پیش رو برای تولید زعفران در خانوارهای روستایی رشتخوار می باشد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام گردیده است. بدین منظور، ضمن مطالعات اسنادی و بازدیدهای اولیه میدانی، طیف گسترده ای از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی متناسب با شرایط روستاهای مورد مطالعه تعیین گردید. جمع آوری داده ها در روس تاها و خانوارهای نمونه بر اساس شاخص های انتخاب ی و از طریق پرسشنامه انجام گردیده است. مطالعات میدانی تحقیق، در دو سطح روستا و خانوار صورت گرفته است که در این راستا، وضعیت چالش ها و فرصت های پیش رو در تولید زعفران در 355 خانوار ساکن در 26 روستای این دهستان مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل های فضایی و آماری و نرمافزارهای ArcGIS و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که فرصت ها و چالش ها به صورت جداگانه و به ترتیب، هرکدام در قالب چهار بعد(محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی – فضایی) دسته بندی شده اند که نشان می دهد، در بحث چالش ها بعد محیطی با (21/29) درصد از مقدار ویژه به عنوان مهم ترین چالش و در بحث فرصت ها، بعد اقتصادی با (58/49) درصد از مقدار ویژه به عنوان مهم ترین فرصت در سطح دهستان رشتخوار محسوب می شود.
ظرفیت سنجی شاخص های گردشگری خلاق در مناطق روستایی (مورد مطالعه: شهرستان دزپارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات بنیادین در زمینه گردشگری و ضرورت تفکرات جدید اقتصادی،گردشگری را به سمت و سوی خلاقیت پیش برده است. بطوری که صاحب نظران به این باور هستند که پایداری گردشگری در گردشگری خلاق است. بنابراین در راستای توسعه این رویکرد در مناطق روستایی، ظرفیت سنجی بر اساس شاخص های گردشگری خلاق ضروری است. هدف این تحقیق بررسی ظرفیت سنجی شاخص های گردشگری خلاق در مناطق روستایی به صورت مطالعه موردی در روستاهای شهرستان دزپارت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان سه روستای گردشگری شیوند، دهنو و فالح تشکیل می دهند که بالغ بر 1463 نفر بوده است. بر اساس محاسبه فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 304 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 81/0 تایید شد. نتیجه آزمون شاخص های گردشگری خلاق نشان داد که تمامی شاخص ها در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین برابر با 139/0 تایید می نماید که مناطق روستایی دزپارت از لحاظ شاخص های گردشگری خلاق، استعداد و ظرفیت های قابل توجه دارند. همچنین نتیجه آزمون در سطح شاخص ها نشانگر آن است که شاخص های آموزش(861/0-)، مشارکت محلی(358/0-)، نوآوری و ابتکار(348/0-)، تکنولوژی ارتباطی(960/0-)، خدمات و امکانات(618/0-) و زیرساخت مناسب(09/1-) دارای اختلاف میانگین منفی بوده و این بیانگر آن است که این شاخص ها دارای وضعیت نامناسبی در مناطق روستایی مورد مطالعه هستند. رگرسیون تایید نمود که شاخص های بررسی شده بیش از 74 درصد می توانند متغیر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی مورد مطالعه را تبیین نمایندکه شاخص صنایع دستی با 10 درصد و شاخص مشارکت با 8 درصد، بیشترین میزان تبیین در زمینه متغییر گردشگری خلاق را دارند.
تحلیلی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی عشایر اسکان یافته و پیامدهای اجرای طرح برنامه ریزی شده اسکان (مطالعه موردی: کانون اسکان گودگپ در شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از گذشته های دور به طور کلی سه شیوه زندگی عشایری، روستایی و شهری در سرزمین ما متداول بوده است که در این میان شیوه زندگی عشایری بیش از دو شیوه ی دیگر دچار تغییر و دگرگونی شده است. یکی از عوامل مهم این دگرگونی در دهه های اخیر، اجرای طرح های برنامه ریزی شده اسکان عشایر است. هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای عشایر (تیره عمله فارسی مدان) اسکان یافته در کانون اسکان گودگپ (واقع در بخش ارژن شهرستان شیراز) و پیامدهای اجرای طرح اسکان هدایت شده می باشد. روش شناسی تحقیق: برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. در روش میدانی، علاوه بر پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه نیز انجام شده است. جهت برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و تعداد نمونه به دست آمده،180 خانوار می باشد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، در موضوعات مشخص تفکیک و به کمک نرم افزارSpss طبقه بندی، تحلیل و بررسی شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. قلمروجغرافیایی پژوهش: موقعیت جغرافیایی پژوهش خانوارهای عشایر (تیره عمله فارسی مدان) اسکان یافته در کانون اسکان گودگپ (واقع در بخش ارژن شهرستان شیراز) در استان فارس است. یافته ها و بحث: یافته ها نشان داد که که اسکان عشایر، باعث افزایش شاغلان بخش کشاورزی، کاهش شدید تعداد دام و درآمد حاصل از دامداری، بهبود وضعیت پوشش گیاهی، بهبود دسترسی به خدمات رفاهی، بهبود وضعیت سواد، افزایش اهمیت مشارکت زنان در مشاغل خانگی و صنایع دستی و کاهش آن در بخش دامداری و کشاورزی، افزایش تمایل زنان به تحصیل و حضور در اجتماع و کاهش میزان موالید و مرگ ومیر در کانون اسکان گردیده است. نتایج: به طور کلی، نتایج نهایی پژوهش نشان داد که اجرای طرح اسکان موجب بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای اسکان یافته گردیده است.
Assessing the Effective Drivers of Balanced Regional Development based on Local Competitiveness (Case Study: Rural Areas of Ardabil County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
81 - 102
حوزههای تخصصی:
Purpose - Achieving balanced development and spatial justice with much emphasis on competitive advantages has been constantly the main concern among planners and policy-makers to reduce inefficiency, inequality, polarization, and fragmentation in the spatial structure of different countries. Fulfilling such goals demands the knowledge of local potentials and the way to exploit them in a correct manner. Therefore, this study aimed to identify competitive advantages and levels of living in the study area, and then assess the effective drivers of balanced regional development (BRD) based on local competitiveness using future studies. Design/methodology/approach- An analytical-exploratory applied method was used to reflect on the rural areas and the researchers working on regional planning in Ardabil Township, Iran, were the statistical population. The sample size was thus determined to be 30 individuals using the snowball sampling method (via theoretical saturation). The data were also collected by a Delphi questionnaire, library method, documents, statistics, and initiatives. To analyze the data, Micmac software, the Geographic Information System (GIS software), Microsoft EXCEL, and the Morris method were employed. Finding- Analyzing the research findings associated with the variables as determinants with direct influence showed that among 23 variables in this study, 13 cases were within direct influence-dependence scope or condition but only 12 variables prioritized respectively as policy stability, executive regulations/procedures, price stability and predictability and intervention logic, monopoly prevention, unfair concessions or rents and competitions, removal of administrative barriers to business through delegation approach, effective deterrence of criminal laws and prosecutions in the judicial system, innovation/initiative flow, prevention of biased perceptions of laws by relevant stakeholders, distribution system and marketing status, effective market demand, administrative procedures and business information transparency, willingness to buy foreign goods, as well as auditing and taxing regulations/procedures as determinants had the highest influential power, that is, they constituted the drivers of BRD. Research limitations/implications - Among the most important limitations of the present study was no access to the statistics of all cases and the unwillingness of a number of executive organizations and bodies in Ardabil Township to cooperate. Furthermore, the pivot strategies in this research were established based on local development and BRD strategies. Practical implications - To meet the objectives of BRD planning in the rural areas of Ardabil Township, the key role of the 12 main variables mentioned here should be taken into account. Such variables have high influence and low dependence on BRD improvements in the study area and they are of top priority in planning for BRD based on local competitiveness in the rural areas of Ardabil County, Iran. Originality/Value - Little research has thus far assessed the effective drivers of BRD based on local competitiveness using future studies. Amongst the advantages of the present study, the comprehensiveness and impediment of its research criteria stand out.
تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی حاشیه مرز از جمله مناطق مهم و استراتژیک جهت کاهش مشکلات مرزها به شمار می روند که اگر به شیوه علمی و منطقی ساماندهی شود، تا حد زیادی در کنترل مناطق مرزی مؤثر بوده و مشکلات این مناطق به حداقل می رسد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی با تأکید بر سکونتگاه های شهرستان میرجاوه بوده است. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی و به لحاظ هدف کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعات میدانی پرسشنامه بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارSPSS و مدل WASPASبهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل ساکنین دهستان های میرجاوه که بر طبق سرشماری سال 1395، 34156 نفر بوده که بر اساس نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 380 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن گویای ارتباط معنادار و مثبت بین نقش اقتصادی مرز و ابعاد پایداری در دهستان های شهرستان میرجاوه بود؛ همچنین نتایج آزمون ضریب تغییرات به منظور میزان توسعه یافتگی دهستان های مورد مطالعه در ابعاد پایداری نشان داد در بعد اقتصادی، افزایش اشتغال، در بعد اجتماعی، افزایش انگیزش شغلی، در بعد کالبدی، کیفیت راه و در بعد زیست محیطی، سلامتی محیط، بیشترین میزان اثرپذیری داشته است. در نهایت نتایج تحلیل فضایی دهستان ها به منظور میزان تاثیرپذیری شان از نقش اقتصادی مرز با تاکید بر ابعاد پایداری، با استفاده از مدل WASPASنشان داد در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، دهستان (حومه) بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
Regeneration of the Culture of Rural Areas of Iran in Order to Direct the Communication of Villagers with Urban System with the Approach of Sustainable Rural Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The aim of this study is to upgrade the capabilities in cultural field to direct the communication of villages with urban system to reinforce the sustainable rural development. In this way, the necessary grounds should be provided in the villages so that the population density and variety of activities and sufficient facilities for education and accumulation of wealth, etc. reach a certain level in order that sustainable rural development is formed through recreating the culture of rural areas in villages. Design/methodology/approach- The present study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. For data collection, field survey was performed using a questionnaire tool and data analysis method was performed using SPSS software. Statistical population includes 74 villages of the cities of Khoramabad, Kermanshah, Tabriz, Shadgan and Shiraz. Using Cochran formula, sample size was determined 380 households from selected villages and sample selection method is random. Findings- Data analysis was done through factor analysis and cluster analysis tests and the results of this study, based on the factor analysis method with correlation coefficient of over 5% between the research variables, indicates that, three (socio-cultural, economic and environmental) factors explain 73.629% of variance and show the satisfaction of the factors and the field of research. Using hierarchical clustering analysis (WARD) have been estimated as cluster 1: socio-cultural developed, cluster 2: economic developing, and cluster 3: environmental less developed and ANOVA analysis with a significance level of less than 0.05 indicates the existence of significant relationship between clusters in all four components of cultural regeneration and communication between urban and rural, socio-cultural, economic and environmental criteria. Research limitations/implications- One of the problems ahead of this research was the different cultural levels of people of the study area, which was a kind of requirement for certain conditions and behaviors, without which there would be no misunderstanding.one of the most important limitations of this research is the lack of cooperation of relevant organizations to provide studies on cultural changes affecting rural-urban areas. Practical implications- Among the practical solutions, the following can be mentioned: provide patterns and solutions for cultural development and sustainable development based on culture and socio-cultural attachment for regional development projects. Originality/value- This study encompasses many innovations including careful review of cultural relationships with rural-urban communication patterns and the effects of sustainable rural development on both of them.
نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو(شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد. عدم توجه کافی به مقوله مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوه های نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی ناکامی در دست یابی به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه تلاش شد تا نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضاهای روستایی دهستان غنی بیگلو واقع در شهرستان زنجان پرداخته شود. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه بهره برداران کشاورز این دهستان (631 خانوار) هست که بر اساس فرمول کوکران تعداد 160 سرپرست خانوار از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با کسب نظر از کارشناسان و پایایی از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ 89% محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین مدیریت بهینه منابع آب و توسعه پایدار روستایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که با گسترش مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، بر میزان پایداری اجتماعات روستایی افزوده شده است. در این میان نقش و اهمیت نهادهای محلی روستایی (شوراها و دهیاری ها) در ایجاد هماهنگی جهت تأمین آب کشاورزی اهمیت زیادی داشته است. مشارکت نهادهای اجرایی، مالی و اعتباری به منظور تأمین مالی و انتقال آب موردنیاز کشاورزان در مدیریت منابع آب از دیگر دستاوردهای تحقیق است. همچنین لزوم توجه به عامل آگاهی و دانش کشاورزان و همچنین نقش مدیران و رهبران روستایی و نهادهای ذی ربط در هدایت روستاییان به سوی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی از دیگر یافته های تحقیق حاضر به شمار می رود.