فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی عواملی است که نیت دانشجویان روستایی را برای سکونت و یا ماندن در روستا تحت تأثیر قرار می دهد.
روش: جامعه آماری این پژوهش دانشجویان روستایی دانشگاه رامین خوزستان بودند که تعداد ۴۲۰ نفر از آن ها به روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی ساده انتخاب و براساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای ۲۰۰ نفری از دانشجویان گزینش شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخت بود. روایی پرسش نامه براساس نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه رامین خوزستان و پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون آلفا کرونباخ (۸۵/۰-۷/۰) تأیید شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، متغیرهای تصویر روستا، نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده ۵۸ درصد از تغییرات تمایل و متغیرهای ارزش درک شده و احساس تعلق ۵۲ درصد از تغییرات رضامندی از سکونت روستایی را تبیین کردند.
محدودیت ها: از محدودیت ها و مشکلات این پژوهش می توان به زمان بربودن توزیع و جمع آوری پرسش نامه و دشواربودن تکمیل پرسش نامه اشاره کرد.
راهکارهای عملی: در نهایت، با توجه به یافته های تحقیق جهت کاهش میزان مهاجرت دانشجویان روستایی پیشنهادهایی ارائه شده است. به طور خاص با توجه به تأثیر چهار متغیر تصویر روستا، نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری بر نیت ماندن، پیشنهاد می شود از طریق بهبود این چهار عامل به طرق مختلف از جمله توجه به مزایای و زیبایی های زندگی روستایی به طرق مختلف از جمله رسانه های تلویزیونی گرایش دانشجویان را نسبت به ماندن در روستاها افزایش داد.
اصالت و ارزش: اگرچه مطالعات بسیاری به بررسی عوامل مؤثر بر نیت مهاجرت و یا عدم مهاجرت در میان گروه های مختلف روستاییان از جمله کارگران و جوانان روستایی در کشورهای مختلف پرداخته اند، در ایران مطالعات چندانی در این رابطه صورت نگرفته است. از این رو، تحقیق حاضر سعی دارد عوامل مؤثر بر ماندگاری و سکونت در روستا را در میان دانشجویان روستایی مورد بررسی قرار دهد.
ارزیابی وضعیت سواد کشاورزی پایدار کارشناسان کشاورزی: مطالعه موردی استان های تهران و البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزشیابی سطح سواد کشاورزی پایدار کارشناسان (دانش، نگرش، حساسیت و نگرانی) و ارزیابی اثرات متغیرهای اقتصادی- اجتماعی (جنسیت، سطح سواد، تجربه و منبع اطلاعاتی) بر آن انجام شد. 180 نفر از کارشناسان کشاورزی در استان تهران و البرز با استفاده از پرسشنامه ای شامل چهار بخش: دانش (17 گزینه)، نگرش (10 گزینه)، حساسیت (18 گزینه) و نگرانی (19 گزینه) مورد پرسش قرار گرفتند. این کارشناسان، سابقه شرکت در دوره های آموزشی کشاورزی پایدار را داشتند. تحلیل داده ها نشان داد که کارشناسان، نگرش، حساسیت و نگرانی بالایی نسبت به پایداری کشاورزی داشتند، درحالی که سطح دانش کشاورزی پایداری، متوسطی داشتند. به منظور بررسی اثرات متغیرهای اجتماعی- اقتصادی بر سطح سواد، شش آزمون تحلیل فاکتوریل یک طرفه انجام شد. نتایج نشان داد که جنسیت بر میزان نگرانی نسبت به پایداری کشاورزی و سطح سواد و تجربه کاری نیز بر دانش و نگرانی نسبت به پایداری کشاورزی، اثر معنی داری دارند. نتایج همچنین نشان داد که کارگاه های آموزشی و رسانه ها، اثرات معنی داری بر سطح سواد کشاورزی پایدار کارشناسان داشتند. بر اساس این نتایج، چارچوبی برای برنامه ریزی باهدف توسعه سواد کشاورزی پایدار پیشنهاد شد.
واکاوی نقش مشارکت های مردمی در کیفیت اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعة موردی: منطقه مرزی سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی روستاها از جمله طرح های عمران روستایی است که می تواند نقش بنیادی و زیربنایی در توسعه همه جانبه مناطق روستایی کشور داشته باشد و بر اساس پتانسیل ها و قابلیت های خود، زمینه ساز بهبود تسهیلات عمومی و رفاهی و ارتقاء کیفیت زندگی روستاییان گردد. با توجه به اهمیت طرح های هادی روستایی و اثرات چندگانه آنها در ابعاد مختلف زندگی روستاییان، تحقیقات متعددی پیرامون بررسی و ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی بر زندگی روستاییان صورت گرفته است. در صورتی که با توجه به پیشینه تحقیق، در ارتباط با نقش مشارکت روستاییان در کیفیت اجرای طرح های هادی روستایی پژوهش قابل توجهی صورت نگرفته است. با این دیدگاه، پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت اجرای طرح های هادی، سطح مشارکت روستاییان در اجرای طرح های هادی و نهایتاً تحلیل نقش و کارکرد مشارکت های مردمی در کیفیت اجرای این طرح ها در روستاهای منطقه مرزی سیستان انجام گردیده است.
تحلیلی بر تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی پیرامون (مطالعه موردی: بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی و تحلیل تأثیر راهکارهای اصلاحی مدیریت بازارچه مرزی در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان بعد از دوره ای رکود و ناکارآمدی در عملکرد بازارچه، هدف اصلی پژوهش حاضر است.
روش تحقیق: تحقیق کاربردی حاضر با روش توصیفی– تحلیلی انجام و داده های مورد نیاز در بخش نظری با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای و در بخش عملی با استفاده از پیمایش میدانی مبتنی بر مصاحبه و توزیع پرسش نامه در میان ۲۶۰ نفر از سرپرستان خانوار روستاهای بخش، گردآوری شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و توزیع پرسش نامه ها در میان روستاهای نمونه به صورت طبقه ای و در میان سرپرستان خانوار به صورت تصادفی ساده بوده است. داده های به دست آمده نیز با استفاده از شاخص های توصیفی چون میانگین و مد و آزمون های آمار استنباطی چون: t تک نمونه ای، تحلیل مسیر و تکنیک AHP تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که راهکارهای اصلاحی که از سوی مدیریت بازارچه اتخاذ و اجرا شده اند، موجب بهبود عملکرد بازارچه و در نتیجه، ارتقای سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش شده اند. در این میان، مؤلفه افزایش درآمد، دارای بیشترین تأثیر، در بهبود سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان به دنبال اجرای راهکارهای اصلاحی مدیریتی در شیوه اداره بازارچه می باشد. از میان راهکارهای اتخاذی مدیریت بازارچه نیز راهکار افزایش سقف مبادلات و افزایش درآمد روستاییان، دارای بیشترین اهمیت و تأثیر در خروج از رکود بازارچه و اثرگذاری مطلوب آن در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاییان بخش بوده است.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به روستاهای منطقه به دلیل گستردگی، کمبود آمارهای کمی در ارتباط با حجم مبادلات بازارچه و عدم در اختیارگذاری آن ها به دلیل امنیتی بودن منطقه، مهم ترین محدودیت های پژوهش حاضر بوده اند.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکار، سهم بردن بیشتر روستاییان از منافع بازارچه با جذب پس اندازهای خرد روستاییان در قالب تعاونی تجاری و نیز اختصاص بخشی از درآمدهای بازارچه به منظور سرمایه گذاری در فعالیت های مولد کارگاهی در سطح روستاهای بخش است.
اصالت و ارزش: نوآوری اصلی پژوهش، بارزکردن نقش مدیریت صحیح و کارآمد نهادهای و محدثات توسعه ای روستایی از جمله بازارچه های مرزی در راستای توسعه اقتصادی– اجتماعی نواحی روستایی محروم مرزی است.
بررسی راهبردهای توسعه طبیعت گردی در بخش چهاردانگه شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا کنون بیش از ۳۰۰ منطقه طبیعت گردی در کشور شناسایی شده و مازندران با حدود ۳ هزار جاذبه گردشگری طبیعی همچون غارها، تالاب ها، چشمه های آب معدنی، آبشارهای زیبا، جنگل، کوه و دریا، از استان های برتر در جذب گردشگر است که سالانه بیش از ۱۵ میلیون گردشگر داخلی و خارجی به آن وارد می شوند. بهره برداری از این موقعیت ضرورت ایجاد فضای مساعدی در قالب برنامه ریزی جامع و فراگیر را ضروری می سازد. لذا به منظور بهبود و استفاده از توانمندی های محیطی و توریستی در منطقه نمونه گردشگری دریاچه الندان و باداب سورتکه به لحاظ ساختاری، اکولوژیکی و فضایی برای گذران اوقات فراغت و لذت بردن از طبیعت مورد توجه گردشگران و مسافران می باشد، ضرورت ارائه راهبردهای مناسب به جهت توسعه گردشگری منطقه مورد مطالعه با توجه به شرایط و ویژگی های زیست محیطی و جاذبه ها و فراورده های اکولوژیکی (طبیعی و انسانی)به طور فزاینده ای احساس می شود. در این پژوهش با نظر گرفتن نکات فوق و فهم این مطلب که شناخت پتانسیل ها و محدودیت های گردشگری بخش چهار دانگه ساری می تواند تاثیر سازنده ای در برنامه ریزی مناسب برای توسعه توریسم منطقه و رفع مشکلات و مسائل آن داشته باشد، تلاش بر این شده است که تا ضمن پاسخگویی به این پرسش که آیا راهکارهایی جهت توسعه گردشگری که منجر به توسعه گردشگری منطقه و ملی بشود وجود دارد؟ به بررسی و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها جهت توسعه گردشگری دریاچه الندان و باداب سورت پرداخته و در نهایت امر با توجه به این دیدگاه ها و نظرات، راهبردهایی مناسب برای توسعه توریسم با استفاده از تکنیک سوات (SWOT) به جهت بهره گیری بهینه و هدفمند از نقاط قوت و فرصت ها و تقویت یا از بین بردن نقاط ضعف و تهدیدها در جهت دستیابی به توسعه گردشگری باداب سورت، دریاچه پله ازنی و دریاچه میانشه ارائه شود.
ارزیابی سالمندی جمعیت و تأثیرات فضایی آن بر اقتصاد روستایی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی SAW ( مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان هامون)
حوزههای تخصصی:
مسئله سالمندی جمعیت ایران به ویژه در مناطق روستایی به دلایل مختلف ازجمله کاهش میزان موالید، پیشرفت های علم پزشکی، بهداشت، آموزش وپرورش و افزایش امید به زندگی در حال ظهور است. به همین منظور در این مقاله سعی شده است تا به بررسی و شناسایی تأثیرات سالمندی جمعیت روستایی بر فعالیت اقتصادی روستاهای شهرستان هامون پرداخته شود. روش تحقیق مقاله توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. نتایج حاصل از پرسشنامه در چارچوب بحث نظری تحقیق و به کمک مدل تحلیل سلسله مراتبی (SAW) مورد تجزیه وتحلیل گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بین ده شاخص استفاده شده شاخص کمبود نیروی کار در فعالیت های اقتصادی با امتیاز 165/0 بیشترین امتیاز را به دست آورده است و شاخص ناتوانی در به زیر کشت بردن تمام زمین کشاورزی با 066/0 در مرحله آخر قرار دارد.
نقش مدیریت پسماند بر بهبود شرایط توسعه در سکونتگاه های روستایی (مورد: بخش ساربوک، شهرستان قصرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت در روستاها از یکسو و به مثابه آن تولید حجم انبوهی از زباله های پراکنده روستایی از سوی دیگر منجر به بحران جدی و جدیدی در سکونتگاه های روستایی شده است. این مساله ضرورت حفظ محیط زیست و به نوبه خود، بهبود شرایط توسعه سکونتگاه های روستایی از طریق سیستم مدیریت پسماند ایجاد کرده است. لذا هدف پژوهش، پیاده سازی رهیافتی جدید و کاملاً متفاوت از بقیه پژوهش ها به دنبال بررسی نقش مدیریت پسماند و عوامل مؤثر آن به منظور توسعه سکونتگاه های روستایی در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در جنوب شرق کشور (واقع در استان سیستان و بلوچستان بخش ساربوک) پرداخته است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده از روش شناسی بر مبنای ماهیت روش، توصیفی – تحلیلی (همبستگی) و ازلحاظ هدف کاربردی از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش در منطقه روستایی بخش ساربوک پرداخته شد. با در نظر گرفتن ضریب خطای معیار(65/0)، تعداد 226 سرپرست خانوار روستایی در 15 روستای داراری دهیاری به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی(خانوارهای روستایی) است. برآورد حجم نمونه نیز از طریق فرمول کوکران انجام شد. داده ها و اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه ای گردآوری شد و از روش های آماری (میانگین، مدل تحلیل عاملی و آزمون همبستگی پیرسون) در نرم افزار SPSS استفاده گردید. به طوری که نتایج حاصله از تحلیل شاخص های یازده گانه مدیریت پسماند نشان داد که شاخص های مربوط رضایت مندی از سکونت در روستا و حفظ تنوع زیستی در روستا به ترتیب با مقادیر 10.73، 9.12 و 8.60 درصد بیشترین تأثیرگذاری و کمترین میزان تأثیرگذاری شاخص های مربوط به رشد محصولات زراعی، تولید بیوکمپوست خانگی و تولید انرژی با مقادیر میانگین 5.62، 5.78 و 0.098- درصد، سه رتبه آخر را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج به دست آمده مرتبط با مقدار آماره 0.999 شاخص های یازده گانه مدیریت پسماند نشان داد که رابطه مستقیم و معنی داری بین مدیریت پسماند و توسعه سکونتگاه های روستایی بخش ساربوک وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش و جهت جلوگیری از آلودگی در سکونتگاه های روستایی و همچنین تسریع در روند توسعه ای با رهیافت نوین و جدید، برقراری و ایجاد یک سیستم مدیریتی منسجم، هدفمند و برنامه ریزی شده جهت ساماندهی پسماندهای تولیدی محدوده موردمطالعه امری لازم و ضروری است. در ضمن توانمندسازی مردم از طریق آگاه سازی و اطلاع رسانی، آموزش، استفاده توانمندی های محلی در رمینهمدیریت پسماند و... می تواند راهگشا، کاربردی و عملیاتی باشد.
شناسایی و اعتبارسنجی عوامل و شاخص های کیفیت محیطی مؤثر در برندسازی مقاصد گردشگری روستایی با استفاده از روش تحلیل محتوا (مورد مطالعه: منطقه قومی فرهنگی اورامانات در استان های کردستان و کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبنای برندسازی برای هر مقصد گردشگری، خصوصیات و ویژگی های منحصربه فرد محیطی است که با عنوان «عوامل کیفیت محیطی» از آن ها یاد می شود، زیرا کیفیت محیطی مطلوب زمینه ساز شکل گیری حس مثبت به مقاصد گردشگری و سرانجام توسعه گردشگری است. تبیین کیفیت محیطی و برندسازی مقاصد گردشگری روستایی کمک شایانی به ایجاد تجربه ای لذت بخش و خاطره ای به یادماندنی در گردشگران می کند و منجر به وفاداری گردشگر به مقصد و درنهایت جذب بیشتر گردشگر و رونق گردشگری در منطقه خواهد شد. بنابراین شناسایی عوامل کیفیت محیطی کمک زیادی به برندسازی و بازاریابی و توسعه گردشگری می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، این تحقیق به شناسایی و اعتبارسنجی عوامل کیفیت محیطی منطقه قومی فرهنگی اورامانات به منظور برندسازی برای مقاصد گردشگری روستایی این منطقه پرداخته است. در این تحقیق ابتدا از روش کیفی تحلیل محتوا استفاده شد. بنابه ضرورت از روش نمونه گیری هدفمند (29 مصاحبه شامل 12 مصاحبه با مردم محلی و 17 مصاحبه با گردشگران) استفاده شد. نتایج به کمک نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. به منظور اعتباردهی نتایج به دست آمده و افزایش روایی آن ها از روش کمّی تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و پرسش نامه های تکمیل شده، برای کیفیت محیطی مرتبط با برندسازی در منطقه اورامانات ابعاد 5گانه و مقوله های 22گانه شناسایی شد که عبارتند از: بُعد طبیعی (با 4 مؤلفه) ، بُعد اجتماعی فرهنگی (با 7 مؤلفه) ، بُعد اقتصادی (با 1 مؤلفه) ، بُعد کالبدی (با 5 مؤلفه) و بُعد نهادی (با 5 مؤلفه).
اثرات روابط شهر و روستا بر تحولات اقتصادی و اجتماعی روستاهای شهرستان آزادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامنه و نحوه روابط میان شهر و روستا به صورت های گوناگون بر شکل پذیری، رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آنها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرآیند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط، شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و فضایی - کالبدی بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای ساماندهی آنها، زمینه ساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ناشی از روابط متقابل شهر و روستا بین نقطه شهری آزادشهر و بخش چشمه ساران انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در روستاهای بخش چشمه ساران تشکیل می دهد که با توجه به حجم جمعیتی آن طبق فرمول کوکران تعداد 323 نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شده است. روش بررسی در این مقاله به دو صورت اسنادی (کتابخانه ای) و مطالعات پیمایشی (پرسشنامه) با ارزیابی 21 متغیر در سه بُعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، علاوه بر آمارهای توصیفی از آزمون کای اسکوئر (خی دو) استفاده شد. نتایج بیانگر تغییرات عمده ای در قیمت زمین و مساکن روستایی، کاهش مالکیت بومی اراضی، قطعه قطعه شدن اراضی کشاورزی، انحراف از مشاغل کشاورزی، کاهش انسجام اجتماعی، اختلاط اقوام، تغییرات اساسی در پوشش های سنتی، تغییرات اساسی در نما و معماری مساکن روستایی و افزایش تأثیرات محیط زیستی است. همچنین میانگین دامنه این تغییرات نیز بر اساس محاسبات آماری بین 9/16 درصد تا 6/65 درصد است.
سنجش امنیت غذایی و واکاوی چالش های آن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان بدر، شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی با تأمین بیش از دوسوم مواد غذایی، نقش قابل توجهی را تأمین امنیت غذایی کشور ایفا می کنند. با این وجود شواهد نشان می دهد وضعیت تأمین کنندگان اصلی امنیت غذایی کشور در اثر عللی که تاکنون به آن توجه نشده است، حداقل در مقایسه با جوامع شهری، در وضعیت نامساعدی قرار دارد. از این رو هدف از پژوهش ترکیبی حاضر سنجش امنیت غذایی و تبیین چالش های پیشِ روی آن در مناطق روستایی کشور است که به صورت موردی در میان سرپرستان خانوار ساکن در 24 سکونتگاه روستایی دهستان بدر واقع در شهرستان روانسر انجام گرفته است. در بخش کمی پژوهش حاضر برای سنجش امنیت غذایی از پرسشنامه استاندارد و جهانی وزارت کشاورزی آمریکا که روایی و پایایی آن در مطالعات متعددی تأیید شده است، استفاده شد. در این مرحله 175 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه آماری برآورد شده و نظرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در بخش کیفی، گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با افراد کلیدی و مطلع با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با روش گلوله برفی، تا رسیدن به مرحله اشباع تئوریک ادامه داشت و داده های گردآوری شده با استفاده از روش نظریه داده بنیاد (GTM) تحلیل شده اند. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه در شرایط نامساعدی قرار دارد به این صورت که 3/6 درصد افراد مورد مطالعه دارای امنیت غذایی، 7/9 درصد در شرایط ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 1/25 درصد در شرایط ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 9/58 درصد در شرایط ناامنی غذایی با گرسنگی شدید قرار گرفته اند و بین روستاهای مورد مطالعه به لحاظ امنیت غذایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نتایج بخش کیفی پژوهش در ارتباط با چالش های امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه نشان داد پنج چالش اساسی امنیت غذایی در محدوده مورد مطالعه که به صورت زنجیره واری با همدیگر در ارتباط هستند، عبارت اند از: ضعف سیاست گذاری ها، ضعف شرایط اقتصادی، نارسایی ها و مخاطره های محیطی، موانع فرهنگی و تغییرات اجتماعی و ناپایداری کشاورزی.
تحلیل سطح برخورداری نواحی روستایی استان اردبیل از امکانات توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعه چنین نواحی به شمار می رود. در فرایند برنامه ریزی و توسعه نواحی روستایی شناخت نواحی از لحاظ وضع موجود و سطح توسعه یافتگی، بررسی تفاوت های محلی و ناحیه ای در زمینه توسعه، تبیین عوامل مؤثر در توسعه و نهایتاً تلاش برای حل مسائل و مشکلات و تأمین نیازها در راستای تعدیل نابرابری ها موجود از اهمیت خاصی برخوردار است. لزوم شناسایی نواحی و روستاهای محروم به منظور برنامه ریزی جهت تخصیص بهینه امکانات و خدمات، در جهت کاهش و یا رفع فقر، محرومیت و نابرابری های ناحیه ای برای رسیدن به توسعه (پایدار) امری ضروری است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش , VIKORو مدل پرسکات آلن به وضعیت برخورداری سکونتگاه های روستایی استان اردبیل (به عنوان جامعه آماری تحقیق) نماگرهای آموزشی، بهداشتی- درمانی، ارتباطات و حمل و نقل، بازرگانی و خدمات و سیاسی – اداری مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع نماگرهای توسعه بعد از قالب بندی در مدل پرسکات آلن نشان می دهد: سکونتگاه های روستایی شهرستان اردبیل در سطح توسعه یافته (/ 81< Fi ≤1)، شهرستان مغان در سطح نسبتاً توسعه یافته (/ 61< Fi ≤ /80)، شهرستان های نیر، پارس آباد، خلخال، نمین، موثر و مشکین شهر در سطح در حال توسعه (/ 41< Fi ≤ /60) و شهرستان های سرعین و بیله سوار در سطح نسبتاً در حال توسعه (/ 21< Fi ≤ /40) می باشند. در برآیند تحلیل شکاف توسعه، باید به بازتاب عواملی از جمله ساختار مدیریتی متمرکز، عوامل محیطی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی اشاره کرد.
تحلیل تأثیرات شرکت های کشت وصنعت بر دارایی های خانوارهای کارگران شاغل با رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: کشت وصنعت میان آب خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
591 - 606
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تحلیل تأثیرات کشت وصنعت بر بهبود دارایی های معیشتی کارگران کشت وصنعت میان آب در استان خوزستان و به روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات منظم، از پرسش نامه به مثابه ابزار اصلی گردآوری داده های میدانی استفاده شد. روایی صوری پرسش نامه به تأیید استادان و متخصصان مرتبط موضوع رسید و به منظور پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتیجه آن برای سرمایه طبیعی (84/0)، انسانی (77/0)، اجتماعی (84/0)، فیزیکی (85/0) و اقتصادی (75/0) حاصل شد. جامعه آماری شامل همه کارگران کشت وصنعت میان آب است که مشتمل بر 500 خانوار هستند و از این میان، با استفاده از فرمول کوکران 140 نفر از کارگران، مثابه نمونه تحت بررسی انتخاب شدند. برای انجام آزمون های آماری از نرم افزارهای LISREL8.8 و SPSS18 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سازه های سرمایه طبیعی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه اقتصادی برای سنجش تأثیرات کشت وصنعت میان آب با توجه به مقدار گزارش شده شاخص های برازندگی (نیکویی برازش مطلق (90/0AGFI= و 94/0GFI=)، تطبیقی (97/0NNFI=، 98/0CFI=) و برازندگی فزایند (98/0=IFI)، مقتصد (066/0=RMSEA و 51/1=x2/df)، مشاهده می شود که مدل اندازه گیری برازش مناسب و مقبولی دارد. سرمایه طبیعی (90/0λ=) قوی ترین شاخص برای سنجش معیشت پایدار خانوارهای کارگران کشت وصنعت میان آب است.
اثرات هدفمندی یارانه ها بر ساختارهای تولید در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال های پایانی دهه هفتاد، هدفمند کردن یارانه ها در ایران با توجه به آشفتگی عملکردی مدیران اجرایی نظام یارانه، از مهم ترین موضوعاتی بوده است که هر سال هنگام تدوین لایحه بودجه مورد ارزیابی قرار می گرفت و به نظر می رسید که نظام یارانه ها ناکارآمد عمل می کرد و لازم بود یارانه ها تا حد امکان در اختیار گروه های هدف قرار گیرد. از این رو در سال 1389 با اجرای تحول تاریخی قانون هدفمندسازی یارانه ها، جراحی اقتصادی دوران گذر از اقتصاد یارانه ای به اقتصاد رقابتی و آزاد محقق شد. در تحقیق حاضر تلاشی شده است تا اثرات پرداخت یارانه های نقدی در اقتصاد خانوار (تغییر رفتار مصرفی و مدیریت هزینه) و اصلاح ساختارهای تولید روستایی بررسی شود. روش پژوهش در این تحقیق روش توصیفی و تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که امکان کاهش مصرف انرژی و صرفه جویی وجود ندارد زیرا با وجود بافت های فرسوده مساکن روستایی (از منظر هدر رفت انرژی) و سیستم ناکارآمد کشاورزی در کوتاه مدت، امکان اصلاح ساختار تولید، کاهش و تغییر سبک مصرف وجود نخواهد داشت، همچنین یارانه های نقدی موجب مصرف گرا شدن روستاییان در وضعیت فعلی شده است.
مشارکت روستایی: راهکاری جهت دست یابی به توسعه و کاهش فقر (نمونه موردی: دهستان سراوان، شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین مشارکت روستایی و وضعیت فقر در ابعاد متفاوت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت در استان گیلان می باشد. متغیرهای پیش بین تحقیق را مشارکت در ابعاد متفاوت اجتماعی، سیاسی و خدماتی کالبدی، شیوه نگرش به مشارکت و شیوه عمل به مشارکت و متغیر ملاک را فقر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تشکیل می دهد.
روش: نوع تحقیق به صورت کاربردی-توسعه ای است و روش مطالعه اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. به منظور بررسی مؤلفه های فقر در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به رابطه بین این دو متغیر مشارکت و فقر با استفاده از مدل رگرسیون چند گانه در نرم افزار SPSS صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، با استفاده از جدول مورگان تعداد۳۷۰ نمونه انتخاب شد.
یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از این موضوع است که بین فقر در ابعاد مختلف و میزان مشارکت رابطه وجود دارد؛ به این معنی که به ازای افزایش هر واحد در مشارکت به میزان ۶۴۹/۰ واحد در ابعاد اجتماعی فقر، ۷۵۶/۰ واحد در ابعاد اقتصادی و ۷۲۸/۰ واحد نیز در ابعاد سیاسی فقر کاهش پیدا می کند؛ به عبارتی، با افزایش هر یک از شاخص های مشارکت، شیوه عمل به مشارکت و نحوه نگرش نسبت به مشارکت در بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، فقر کاهش پیدا می-کند.
محدودیت ها و راهبردها: از جمله محدودیت های سر راه تحقیق در این پژوهش آشنانبودن و ترس روستاییان از روند مشارکت بوده است.
اصالت و ارزش: با توجه به این پژوهش می توان به این نتیجه دست یافت که روستاییان می توانند در سرنوشت خودشان نقش بسزایی داشته باشند. بنابراین، باید جهت توان مندسازی آن ها و دخیل کردنشان در امر مشارکت کوشا بود.
عوامل مؤثر بر مشارکت روستاییان در طرح آیش گذاری اراضی کشاورزی برای احیای تالاب جازموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، دیدگاه های اقتصادی و اجتماعی روستاییان شهرستان جیرفت در مورد طرح پیشنهادی برای احیای تالاب جازموریان بررسی شد. پژوهش با تکمیل 243 پرسشنامه در سال 1393 و برآورد الگوی دومرحله ای هکمن به انجام رسید. نتایج نشان داد که متغیرهای سطح زیر کشت، سن، جنسیت، میزان تحصیلات، سطح درآمد، و اخلاق گرایی به گونه ای معنی دار بر تمایل به مشارکت اثر می گذارند، در حالی که میزان غرامت پیشنهادی به روستاییان از متغیرهای سطح زیر کشت، جنسیت، میزان تحصیلات، تعداد اعضای خانوار، محل سکونت، سطح درآمد، اخلاق گرایی و عکس نسبت میلز تأثیر معنی دار می پذیرد. همچنین، 45 درصد روستاییان منطقه مورد مطالعه با این طرح مخالف بودند. از این رو، پیشنهاد پژوهش حاضر افزایش درصد مشارکت این روستاییان از طریق اعمال سیاست های ویژه دولت در صورت اجرایی شدن طرح آیش گذاری اراضی کشاورزی بود.
تحلیل فضایی پراکنش سکونتگاه های روستایی منطقه سبزوار- نیشابور براساس منابع اکولوژیکی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرگونه مطالعه و برنامه ریزی در نواحی روستایی به منظور تغییر و تحول برای پایداری، مستلزم بررسی دقیق و دستیابی به شناخت صحیح از نحوة استقرار و پراکندگی سکونتگاه های روستایی است. اگر سکونتگاه های روستایی در بستر طبیعی مناسبی شکل نگرفته باشند، بی شک در جریان رخدادهای طبیعی هزینه های گزافی متحمل می شوند و از مؤلفه های پایداری فاصله می گیرند. با توجه به ناهمسانی پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی از نظر تعداد و حجم جمعیت و توزیع گروه های سنی در روستاها، نابرابری در میزان و سطح تولیدات کشاورزی، خطرپذیری متعدد از حوادث طبیعی و... در سطح منطقة سبزوار- نیشابور، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش منابع اکولوژیکی (اقلیم، توپوگرافی، زمین شناختی و خاک) در پراکنش سکونتگاه های روستایی منطقة یادشده انجام گرفته است. برای دستیابی به این هدف با به کارگیری مدل اکولوژیکی توسعة شهری، روستایی و صنعتی و تطبیق آن با شرایط منطقه و نیز با روش توصیفی- تحلیلی و آنالیز فضایی اطلاعات در محیط GIS، پراکنش فضایی 925 آبادی دارای سکنه در زمینة منابع اکولوژیکی بررسی شد. نتایج نشان می دهد عوامل اکولوژیکی بیشترین توزیع را در دو طبقة I (مناسب) و II (نسبتاً نامناسب) دارند، اما عناصر اقلیمی بارش و رطوبت، علی رغم نقش مهم و تعیین کننده در اقلیم، کشاورزی و سکونت، از دامنة طبقة مناسب بسیار فاصله دارند. در نتایج پهنه بندی سه گانة نهایی، پهنة مناسب 32 درصد، پهنة نسبتاً مناسب 58 درصد و پهنة نامناسب 10 درصد سطح منطقه را پوشش داده اند و 51 درصد سکونتگاه ها در پهنة مناسب، 45 درصد در پهنة متوسط و 4 درصد در پهنة نامناسب مستقر بوده اند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر پذیرش نوآوری در بین کارآفرینان روستایی (مطالعه موردی: دهستان سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه به منزله تغییر، از طریق پذیرش شیوه های نوین و توسط انسان های نوآور روی می دهد. از این رو، نوآوری ابزاری مهم در راستای تقویت بنیان اقتصادی روستا تلقی می شود. به طورعمده جوامع محلی، واکنش های متفاوتی در برابر میزان و سرعت پذیرش، یک نوآوری از خود نشان می دهند. از این رو، پژوهش حاضر درنظر دارد عوامل تسریع کننده و محدودیت ساز در پذیرش نوآوری را شناسایی کند که با روش توصیفی-تحلیلی و برمبنای هدف، کاربردی طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی پذیرندگان کارآفرینی به منزله یک نوآوری، ساکن در 4 روستا از دهستان سولقان، تشکیل می دهند. برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از طیف لیکرت است. داده های به دست آمده در محیط نرم افزاری SPSS و با استفاده از آزمون رگرسیون گام به گام و چندگانه توأم، تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که دو دسته از عوامل بر پذیرش نوآوری مؤثرند که شامل ویژگی های نوآوری و دیگر خصوصیات پذیرندگان هستند. از ویژگی های کارآفرینی نوآوری است که بر میزان و سرعت پذیرش مؤثر هستند. سادگی و جذابیت، سازش پذیری با تجربه، مهارت و نیاز پذیرنده، هزینه، سودبخشی (اقتصادی بودن)، بازار فروش خوب و از جمله ویژگی های فرد نوآور انگیزه پیشرفت، روحیه نوگرایی، اعتمادبه نفس و خودباوری (باور توانایی)، بیشترین تأثیر را داشته است. اگر شرایط فردی و محیطی، همزمان در به کارگیری کارآفرینی و الگوی پذیرش مورد توجه قرار گیرد، می توان به دستیابی به کارآفرینی پایدار در جامعه امیدوار بود؛ چراکه میزان پذیرش و سرعت آن را تنها خصوصیات نوآوری تعیین نمی کند بلکه ویژگی های پذیرندگان نیز بسیار مهم و مؤثر است.
ارزیابی عوامل تاثیرگذار پایداری مسکن درمناطق روستایی شهرستان زرین دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن پایدار به عنوان یک برنامه و ابزار ضروری برای بیان پایداری ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی وکالبدی مسکن از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی مسکن روستایی برخوردار هستند. لذا تدوین یک برنامه در بخش مسکن پایدارروستایی نیازمند شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار است. از این رو هدف پژوهش حاضرتحلیل عوامل مؤثر بر شاخص های پایداری مسکن روستایی شهرستان زرین دشت می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از پنج شاخص خدماتی- رفاهی، اقتصادی، استحکام بنا، همسازی با محیط زیست وبهروری انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی روستاهای شهرستان زرین دشت می باشد که با استفاده از فرمول-کوکران حجم نمونه ای معادل 300 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مطالعه شده اند. نتایج بانرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. پایایی پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردیده است که در این پژوهش بیش از 84/0 درصد به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل تحلیل عاملی نشان می دهد که پنج عامل خدماتی- رفاهی، 434/21 درصد اقتصادی 695/10 درصد، استحکام بنا626/9 درصد، بهره وری557/8 درصد و همسازی با محیط زیست587/7 درصد و درمجموع 917/57 درصد از واریانس متغیرهای تحقیق را قادرند تبیین کنند و توجه به این عوامل در برنامه ریزی مسکن پایدار ضروری به نظر می رسد.
تأثیر ادغام روستاها و مهاجرت معکوس در توسعه شهر جدید بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ادغام روستاها و مهاجرت معکوس در توسعه شهر جدید بینالود و نیز تأثیرات این اقدام بر این دو روستا می باشد. روش: روش پژوهش به کارگرفته شده در این مقاله «توصیفی تحلیلی» می باشد و جهت ترسیم نقشه، از نرم افزار Arc GIS و برای تحلیل پرسش نامه ها از نرم افزار PAWS و آزمون هایی مثل کروسکال-والیس استفاده شده است. یافته ها: جمعیت شهر جدید بینالود در سال ۱۳۹۰ برابر با ۵۲۲۰ نفر بوده است که اغلب این جمعیت مربوط به ادغام روستاهای اوارشک و فخرداود در این شهر جدید است. ساخت شهر جدید بینالود در محدوده فعلی، باعث افزایش قیمت زمین و شکل گیری فرایند مهاجرت معکوس در این دو روستا گردیده است. نتیجه گیری: پس از بررسی های اوّلیه مشخّص گردید که تعداد ۵۴ خانوار از ساکنان شهر جدید بینالود که از ساکنان روستاهای اوارشک و فخرداود بوده اند و جمعیت ۲۰۵ نفری را تشکیل می دهند، جزو مهاجرین معکوس به شمار می آیند. مکان سکونت قبلی اغلب این افراد، شهر مشهد بوده است و انگیزه اصلی آنها برای مهاجرت به مکان قبلی سکونتشان و بازگشت دوباره به بینالود، اشتغال بوده است. در بررسی وضعیت اقتصادی این افراد قبل و بعد از مهاجرت به بینالود، مشخّص گردید که وضعیت اقتصادی آنها بعد از بازگشت به بینالود نسبت به قبل بهتر شده است. علاوه بر این، وضعیت مسکن اغلب این افراد هم نسبت به قبل بسیار بهبود یافته است و مالک مسکن شده اند. همچنین میزان رضایت این افراد از وضع زندگی خود در شهر جدید بینالود نسبت به مکان قبلی سکونتشان، در حد بالایی قرار دارد.
تحلیل آثار اجتماعی اقتصادی صنعت پتروشیمی قائد بصیر بر نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای امامزاده ابراهیم و سعیدآباد از توابع شهرستان گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعتی شدن روستا به عنوان اهرمی پویا برای توسعه روستایی معرفی شده است و توزیع درآمد، متنوع ساختن اقتصاد روستایی و کاهش نابرابری های اجتماعی اقتصادی، از اهداف اولیه آن محسوب می شود. اغلب پژوهش ها درباره آثار صنعتی شدن مناطق روستایی دو ویژگی عمده دارند: اول کمی گرا هستند، دوم بیشتر آثار اقتصادی (اشتغال و درآمد) را بررسی کرده اند. در حالی که علاوه بر ارزیابی آثار اقتصادی صنعت در روستا، باید تأثیرات دیگر آن به ویژه آثار اجتماعی آن بررسی شود. از این رو در پژوهش حاضر آثار اجتماعی اقتصادی استقرار صنعت پتروشیمی در روستای امامزاده ابراهیم و سعیدآباد از دید خود روستاییان با روش کیفی مطالعه شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و از فنون مصاحبه فردی، بحث گروهی متمرکز و مشاهده برای جمع آوری اطلاعات و از روش تحلیل موضوعی برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، ورود صنعت در نواحی روستایی مذکور به پیدایش پیامدهایی منجر شده است که از جمله آن ها می توان به این موارد اشاره کرد: به خطرافتادن سلامت انسان در اثر افزایش آلودگی زیست محیطی، پیدایش فرصت های اندک برای روستاییان، کاهش فرصت اشتغال برای زنان روستایی، اشتغال نیروی کار غیربومی در پتروشیمی، اسکان افراد غیربومی در روستا، تشدید نگرش منفی روستاییان به صنعت پتروشیمی، سنخیت نداشتن صنعت پتروشیمی با روستا، گرایش جوانان روستا به ادامه تحصیل، تغییر در برخی جنبه های مادی سبک زندگی روستاییان شاغل در پتروشیمی، کاهش انگیزه روستاییان برای انجام فعالیت در بخش کشاورزی و دامداری، لطمه به بخش کشاورزی، افزایش درآمد روستاییان شاغل در صنعت، رونق برخی کسب وکارهای روستایی و تغییر قیمت زمین.