فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
155 - 177
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش ویژه تکنولوژی در گردشگری، توجه به هوشمند سازی از مهم ترین مباحثی است که می تواند به رشد و توسعه گردشگری کمک نماید. ازآنجاکه مهم ترین عامل مؤثر بر اقتصاد استان قم، صنعت گردشگری است، پژوهش حاضر به ارزیابی ادراک روستاییان از مؤلفه های گردشگری هوشمند در 12 روستای مقصد گردشگری استان قم می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه و تحلیل آماری است. در این مطالعه ابعاد سنجش هوشمندی یک فضای جغرافیایی بر اساس مدل کوهن ذیل شش بعد بررسی شد. واحد تحلیل خانوارهای روستایی ساکن در روستاهای مقصد گردشگری استان قم است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 222 خانوار تعیین شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/0 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. نتایج نشان داد بر اساس ادراک روستاییان، روستاهای هدف گردشگری استان قم ازنظر مؤلفه های روستای هوشمند در سطح ضعیف و نامطلوبی قرار دارند، به طوری که در طیف لیکرت میانگین مؤلفه های اقتصاد هوشمند 7/1، مردم هوشمند 2/2، محیط هوشمند 8/1، حکمروایی هوشمند 3/2، زندگی هوشمند 9/1 و تحرک هوشمند 2/2 در سطح پایین بوده است. در مجموع میانگین توسعه هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی شهرستان قم با 07/2 پایین تر از میانه نظری ارزیابی شد. لذا روستاهای مقصد گردشگری استان قم راه درازی تا تحقق هوشمندی به معنای واقعی دارند. با توجه به اینکه پیش شرط هوشمند سازی مقاصد گردشگری روستایی دستیابی مطلوب به ابزارهای هوشمند سازی ازجمله ICT می باشد، به نظر می رسد قبل از هر اقدامی، لازم است در زمینه دستیابی به ابزارهای هوشمند سازی اقدام مؤثری صورت گیرد.
Analysis of Challenges and Barriers to Promoting Climate-Smart Agriculture in Rural Areas of the Sistan Plain: A Qualitative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
97 - 116
حوزههای تخصصی:
Purpose – This study examines the barriers to promoting climate-smart agriculture (CSA) in rural areas of the Sistan Plain. Using a qualitative approach and focus group discussions, data were collected from farmers and local experts (54 participants). The discussions were analyzed through inductive content analysis, coding, and classification systems. Findings – The results reveal that barriers to CSA promotion fall into seven main categories: financial, institutional, technical and infrastructural, knowledge gaps, demographic, environmental, and market challenges. Key challenges include high initial costs, weak policies and institutional support, lack of practical knowledge and training, and adverse climatic conditions. Practical recommendations involve conducting specialized training, establishing pilot projects, and strengthening communication infrastructure. From a policy perspective, developing national strategies, providing financial incentives and credit facilities, and fostering collaboration across various sectors are crucial. This study offers comprehensive and integrated solutions to assist policymakers and agricultural practitioners in achieving sustainable development and strengthening CSA resilience. Practical Implications – This study proposes several practical solutions to address the identified challenges, including organizing specialized and operational training programs for farmers and experts, implementing pilot projects to demonstrate CSA effectiveness and benefits, developing communication and technical infrastructure such as high-speed internet access and advanced equipment, formulating national policies to provide financial and institutional support for CSA, and fostering collaboration among governmental, private, and local community sectors. Originality/Value – This research is one of the first comprehensive studies analyzing barriers to CSA promotion in Iran. Given the unique conditions of the Sistan Plain, the findings can serve as a model for other underprivileged regions in Iran and similar countries. The practical solutions and effective policy recommendations presented here mark a significant step toward sustainable development and greater agricultural resilience to climate change.
تبیین کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در مزارع برنج شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل بهبود کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در سطح مزارع برنج شهرستان ساری انجام گرفته است. روش پژوهش: این تحقیق نوعی مطالعه پیمایشی بود که بر اساس رویکرد کمی انجام شد و از نظر هدف در گروه مطالعات کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل 25590 نفر از شالیکاران شهرستان ساری بود. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power معادل 170 نفر برآورد شد. نمونه گیری به روش طبقه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و پایایی ابزار تحقیق با شاخص آلفای کرونباخ انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که به طور کلی، شاخص کارایی پیوند در میان واحدهای مورد مطالعه 198/0 است که حاکی از وضعیت بسیار نامناسب کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در فرآیند تولید محصول برنج است. بر اساس این شاخص، وضعیت کارایی پیوند در میان 70 درصد از واحدهای مورد مطالعه در حد بسیار نامناسب بوده است. همچنین واحدهای دارای مقیاس کوچک تر از کارایی پیوند پایین تری برخوردار هستند. به عبارت دیگر بین شاخص کارایی پیوند با اندازه واحد بهره برداری همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شاخص کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در میان واحدهای مورد مطالعه از وضعیت بسیار نامناسب برخوردار است. این بدان مفهوم است که فرآیند تولید محصول برنج در استان مازندران از نظر مصرف آب و انرژی وضعیت نامطلوبی دارد. به عبارت دیگر میزان تولید محصول در ازای مقدار آب و انرژی مصرفی در حد نامطلوب بود، هدر رفت منابع آب و انرژی در این نظام تولید بالا بوده و نیازمند بهینه سازی است. برای بهینه سازی مصرف منابع آب و انرژی با هدف بهبود شاخص کارایی پیوند می بایست میزان مصرف آب و انرژی کاهش یابد، بدون آنکه به تولید محصول و در نتیجه آن امنیت غذایی آسیبی وارد گردد. در این خصوص توجه به تفاوت های منطقه ای و الگوی کشت مناسب منطقه در شرق، غرب و مرکز و ضرورت پهنه بندی کشاورزی منطقه از نظر نوع اقلیم و شرایط آب و هوایی در استان حائز اهمیت است. در همین خصوص، پیگیری برنامه ریزی ترویجی- آموزشی برای بهبود عملیات مدیریت مزرعه با معرفی مزارع نمونه و کارا به سایر افراد از طریق مزارع نمایشی، سایت الگویی و مدرسه مزرعه کشاورز، پیشنهاد می شود.
Bibliometric Analysis of Pro-Environmental Tourist Behavior in Rural Tourism Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
23 - 44
حوزههای تخصصی:
Purpose- This research aims to provide a comprehensive and systematic review of the knowledge structure and dominant trends in the literature concerning pro-environmental tourist behavior within rural tourism studies. The study seeks to identify research gaps and map the intellectual landscape of the field for future researchers. Methodology- This study employs a scientometric approach, combining systematic review and bibliometric analysis. A total of 1,020 eligible articles published between 1985 and 2024 were identified through the Scopus database and analyzed using VOSviewer software. Co-authorship, co-citation, and keyword co-occurrence networks were used to analyze the knowledge structure. Findings- The results reveal that China, the United States, Australia, the United Kingdom, and South Korea have the highest publication output in this field. Linnaeus University (Sweden), Sejong University (South Korea), and Lund University (Sweden) are among the most influential institutions. Keyword analysis identified three primary clusters: ecotourism, ecosystem and environmental protection, and tourism economy and market. According to the Theory of Planned Behavior, factors such as attitude, subjective and social norms, perceived behavioral control, and environmental awareness are the most significant predictors of tourists' pro-environmental behavior. Practical Implications- The findings provide valuable insights for destination managers and policymakers in developing effective strategies for sustainable tourism management. The results can serve as a basis for designing behavioral interventions and formulating evidence-based policies to promote responsible behaviors among tourists in rural destinations. Originality/Value- This study contributes to the existing body of knowledge by providing a comprehensive and dynamic map of the knowledge structure and prevailing trends in pro-environmental behavior in rural tourism. By filling the gaps of previous studies, this research identifies novel research opportunities for future scholars.
عوامل اجتماعی و روانشناختی اثرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی توسط روستاییان شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حفظ محیط زیست، یکی از چالش های مهم بشر می باشد و تولید محصولات کشاورزی سالم همراه با رعایت استانداردهای جهانی همگام با حفظ محیط زیست در دستیابی به پایداری و کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در راستای این مهم پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی در میان کشاورزان شهرستان خرم آباد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کشاورزان شهرستان خرم آباد بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 380 نفر از کشاورزان در مناطق روستایی با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب برای مطالعه شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزارهای SPSS و Smart Pls انجام شد. در این پژوهش از مدل اعتقاد سلامت به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مورد استفاده در این زمینه بسیار کارآمد بوده و قادر است 62 درصد از واریانس عملیات مناسب کشاورزی را تبیین نماید. نتایج بیانگر اثر معنی دار متغیرهای حساسیت و شدت درک شده، منافع و موانع درک شده، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی دارد. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذارن عالی حوزه محیط زیست جهت حفظ محیط طبیعی و ترویج محصولات سالم در جامعه کمک شایایی نماید.
Evaluation of the Effectiveness and Efficiency of the Agricultural Insurance Fund in the Development of Rural areas of Shiraz County(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
79 - 94
حوزههای تخصصی:
Purpose- The agricultural insurance fund plays a crucial role in rural areas and agricultural sector. Evaluating the performance of this fund can better identify its effectiveness and challenges. This study aims to evaluate the effectiveness and efficiency of the agricultural insurance fund in the development of rural areas in Shiraz County.Design/methodology/approach- This descriptive-analytical research is based on data collection through a survey. The data collection tool was a researcher-made questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by experts, and its reliability was verified with a Cronbach’s alpha coefficient greater than 0.70. The statistical population consisted of rural residents totaling 55323 individuals. Based on Cochran’s formula, the sample size was determined to be 382 individuals.Findings- The test results, at a significance level less than 0.05, indicated that the Agricultural Insurance Fund had poor efficiency in rural development from the perspective of rural residents. The average test result of 2.404 also confirms this finding. Despite its poor performance, the fund’s highest effectiveness and efficiency were related to promoting social justice with an average score of 2.609. Furthermore, analysis of variance showed no significant difference between rural areas regarding the performance status of the Agricultural Insurance fund at a level greater than 0.05 but equal to 0.774. It is also predicted that the Agricultural Insurance Fund may have an impact on the situation of rural areas. According to the regression results, support for the expansion of greenhouse cultivation with a beta value of 0.349 has been the most important factor in the effectiveness of the fund.Research limitations/implications- challenges related to data collection access and significant costs complicated this research endeavor. To mitigate these negative impacts, villages with larger populations were prioritized for inclusion.Practical implications- Sustainable rural development in agriculture hinges on various forms of managerial support from entities like the Agricultural Insurance Fund. Dynamism in this area can expedite development.Originality/value- Despite being relatively overlooked, evaluating the performance of Agricultural Insurance Funds can highlight positive aspects for managers and specialists due to their importance. The villages within the research scope also provide value and authenticity to this study.
تحلیل قانونمندی های حاکم بر فرآیند شکل گیری و گسترش اسکان غیر رسمی در محدوده های روستایی واقع در حریم کلان شهرها، مطالعه موردی: روستاهای حریم کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
87 - 107
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر روند جمعیت پذیری سکونتگاه های انسانی واقع در فضای حریم کلان شهرهای کشور، تأثیرپذیری فراوانی از فرآیندها و روندهای حاکم بر کلان شهرها داشته اند. در این میان اسکان جمعیت در نقاط روستایی واقع در این فضا در اشکال مختلف، از جمله به صورت سکونتگاه های غیررسمی و محدوده های فقیرنشین از چالش های عمده ای است که در این عرصه ها رخ داده است. این موضوع به سبب ماهیت پدیده، شیوه ساماندهی و مدیریت و بسیاری ابعاد دیگر و نو بودن برای مدیریت های محلی و روستایی و عدم تجربه لازم در این زمینه، نیازمند توجه در سطوح مختلف پژوهشی، حقوقی - قانونی، سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریتی– اجرایی می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل قانونمندی های حاکم از جمله واکاوی ابعاد، مؤلفه ها و عوامل مختلف نهادی، اقتصادی و مکانی بر فرآیند شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهرها با تأکید بر شهر تهران است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده که با استفاده از تکنیک های پژوهشی مختلف از جمله تحلیل محتوا، کدگذاری و طبقه بندی بر روی 26 مصاحبه انجام شده در نرم افزار MAXQDA تا رسیدن به مرحله اشباع نظری نسبت به مقوله بندی نظرات اقدام شد. بر اساس یافته های پژوهش 39 مقوله اصلی در قالب 5 مضمون شامل؛ «دافعه ها و جاذبه های جغرافیایی- محیطی- زیستی»، «انگیزه ها و محرک های اجتماعی- اقتصادی»، «فقدان و عدم اجرای طرح ها و برنامه ها»، «خلأ و ناکارآمدی قوانین، ضوابط و مقررات» و «ناتوانی و ضعف ساختارهای مدیریتی- اجرایی» به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهر تهران شناسایی و مورد تأکید قرار گرفتند.
تحلیل اثرات گردشگری بر اقتصاد روستاهای هدف در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخش های اصلی اقتصادی از حیث کسب درآمدهای ارزی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. وجود جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مؤلفه ها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می نماید این مطالعه با هدف شناسایی توانمندی ها و تجزیه و تحلیل اثرات گردشگری بر روستاهای هدف گردشگری استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمع آوری اطلاعات توصیفی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی روستاهای مورد مطالعه است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که گردشگری دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر جامعه میزبان می باشد. بیشترین اثر مطلوب گردشگری از بعد اقتصادی مربوط به ایجاد درآمد و شغل می باشد. نگرش مثبت ساکنان محلی به گردشگری از جمله اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی گردشگری تلقی می شود. از طرف دیگر کاهش انسجام و مشارکت در توسعه روستا، از بین رفتن آداب، فرهنگ و ارزش های محلی روستاها و الگو برداری نامناسب از گردشگران از جمله اثرات منفی گردشگری است. نتایج نشان داد که گردشگری دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بصورت تخریب چشم اندازهای طبیعی روستا، ساخت و سازهای بی رویه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده است. همچنین نتایج رتبه بندی نشان می دهد که روستاهای سلین، پالنگان و ژیوار در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. روستاهای بلبل، نگل، دولاب، صلوات آباد، دره تفی، مجسه، نجنه، سورین، نوره و قمچقای به ترتیب در رتبه های چهارم تا سیزدهم جای گرفته اند. با توجه به نتایج، سرمایه گذاری بخش دولتی در زیر ساخت ها به خصوص جاده های ارتباطی و همچنین سرمایه گذاری بخش خصوص در روستاهای با رتبه بالاتر در زمینه طبیعت گردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه می گردد.
ارزیابی آسیب پذیری معیشتی کشاورزان در برابر سیل (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
406 - 421
حوزههای تخصصی:
سیل ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که در مواردی منجر به پدیده هایی مخرب گشته و آثار اجتماعی، اقتصادی و سلامتی هولناکی را بر جای می گذارند. در این میان جوامع روستایی به دلیل معیشت وابسته به تغییرات اقلیمی بیشتر در معرض آسیب پذیری قرار دارند. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری معیشتی در سطح محلی برای تهیه سیاست مناسب سازگاری و برنامه هایی برای رفع چالش های معیشتی اهمیت دارد. لذا هدف این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری معیشتی کشاورزان نسبت به سیل در استان لرستان است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه سرپرستان خانوارهای روستایی سیل زده در سه شهرستان خرم آباد، چگنی و پل دختر استان لرستان است که بر اساس گزارش های جهاد کشاورزی استان لرستان تعداد آن ها 6755 نفر در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 308 خانوار تعیین شد. جهت انتخاب نمونه ها از نمونه گیری احتمالی با روش تصادفی نظام مند استفاده شد. در این تحقیق برای محاسبه آسیب پذیری معیشتی خانوارهای روستایی نسبت به سیل از شاخص آسیب پذیری معیشتی (LVI) استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان سیل زده روستاهای شهرستان پل دختر نسبت به شهرستان چگنی و خرم آباد آسیب پذیری معیشتی بالاتری دارند. در شهرستان پل دختر شاخص های راهبرد معیشتی، شبکه های اجتماعی، دانش- اطلاعات و سلامتی مقدار بالاتری را نسبت به دو شهرستان دیگر نشان داد؛ که این به معنی آن است که شهرستان پل دختر در این شاخص ها، آسیب پذیری بالاتری را دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، راهکارهایی جهت کاهش آسیب پذیری و تقویت سازگاری خانوارهای روستایی در برابر وقوع سیل ارائه شد.
ارائه الگوی پارادایمی پدیده آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
218 - 239
حوزههای تخصصی:
علی رغم تأکید فراوان در خصوص اهمیت و حفاظت جنگل و سهم بسزایی که این منابع در دستیابی به توسعه پایدار ایفا می کنند، مشکلات مربوط به آتش سوزی در جنگل ها بیشتر و بحرانی تر شده است. لذا، هدف کلی پژوهش حاضر ارائه الگوی پارادایمی پدیده آتش سوزی جنگل های شهرستان چوار در استان ایلام با بهره گیری از رویکرد نظریه بنیانی بود. جامعه تحقیق، شامل خبرگان و مطلعان کلیدی در زمینه مدیریت و حفاظت از جنگل ها اعم از کارشناسان ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری و نیروهای آموزش دیده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان ایلام و شهرستان های ایلام و چوار، جوامع محلی روستاهای بانخشک و گنجوان از توابع شهرستان چوار و سازمان های مردم نهاد (سمن) فعال در زمینه مدیریت و حفاظت جنگل ها در سطح این شهرستان بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شدند. مصاحبه عمیق ابزار اصلی گردآوری داده ها و اطلاعات بود. حاصل کاربرد نظریه بنیانی در این مطالعه، الگویی مفهومی بود که نشان داد عوامل انسانی، مشارکتی، مدیریتی، انگیزشی و عوامل طبیعی به عنوان شرایط علی، عوامل فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی به عنوان شرایط زمینه ای و عوامل حقوقی - سیاست گذاری، آموزشی - اطلاع رسانی، نظارتی و زیرساختی به عنوان شرایط مداخله گر، وقوع پدیده آتش سوزی را در جنگل های شهرستان چوار به دنبال داشته اند. راهبردهای آموزشی - ترویجی، مدیریتی، قانون گذاری و نظارت شایسته و اقدامات اقتصادی مهم ترین راهبردهای مقابله با پدیده آتش سوزی در جنگل های منطقه موردمطالعه بودند. درنهایت پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها مطرح شدند.
تحلیل راهبردی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی استان کرمانشاه به منظور توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
380 - 397
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل راهبردی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی استان کرمانشاه به منظور توسعه پایدار انجام گرفت. پژوهش حاضر در دو مرحله به روش کیفی - کمی ازطریق دو ابزار مصاحبه و پرسش نامه انجام گرفت. جامعه آماری، متشکل از 30 کارشناس شاغل در نهادهای متولی توسعه روستایی، 30 نفر از کارشناسان سازمان بسیج سازندگی و 30 نفر از جامعه هدف برنامه های سازمان (مجموعاً 90 نفر) بودند که به منظور شناسایی راهبردها نظرخواهی شدند و 8 متخصص توسعه روستایی نیز جهت اولویت بندی راهبردها به شکل هدفمند انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزارهای SPSS22 و Super Decision انجام شد. برای شناسایی راهبردها از تکنیک سوات (SWOT) و برای اولویت بندی از روش تحلیل شبکه (ANP) استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر شناسایی تعداد 33 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت ها و 44 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت های مؤثر در برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی بود که درنهایت منتج به استخراج 10 راهبرد اصلی گردید. اولویت بندی راهبردها نشان داد که راهبرد (ST1) «هماهنگی بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی در تدوین برنامه ها و کاهش دوباره کاری ها» در اولویت اول و راهبردهای (WT1) «همفکری و برگزاری نشست های منظم با رهبران محلی جهت اجرا و ارزشیابی برنامه های توسعه روستایی» و (SO1) «همکاری با سمن ها و نهادهای مذهبی جهت بسیج نیروهای مردمی و منابع مالی به سمت طرح های اشتغال زایی» به ترتیب در اولویت های بعدی قرار گرفتند. پیشنهاد می شود به منظور ارتقای کیفیت برنامه های توسعه روستایی، سازمان بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی نشست هایی مشترک داشته و برخی برنامه ها را به صورت مشترک انجام دهد.
تحلیل عوامل مؤثر بر بهره مندی دامداران نواحی روستایی جنوب کرمان از دوره های آموزشی و ترویجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های آموزشی و ترویجی، ابزار اصلی تحقق هدف های توسعه کشاورزی و توانمندسازی دامداران می باشند. این تحقیق، با هدف الگوی پیروی دامداران از آموزش های ترویج دامپروری در شهرستان های جنوب کرمان انجام شد. بدین منظ ور از دیدم ان تحقی ق کمّی بر پایه بررسی میدانی اس تفاده ش د. جامعه آماری تحقیق، 250 واحد دامپروی جنوب کرمان بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه، 154 واحد برآورد و از این شمار، دامدارانی که در کلاس های ترویجی شرکت کرده بودند، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از استادان دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیم یافته جهت بررسی عوامل مؤثر بر بهره مندی دامداران از دوره های آموزشی و ترویجی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سن دامدار، تحصیلات، رضایت دامدار از فروش و بازاریابی محصولات، نگرش دامدار نسبت به کارشناسان ترویج، شغل اصلی و هزینه خوراک دام، تأثیر معنی دار بر بهره مندی دامداران از دوره های آموزشی و ترویجی دارند. موفقیت برنامه های ترویجی و رضایت دامداران از این برنامه ها، در گرو کارکرد بهینه همه ی عاملان نظام آموزش های ترویجی می باشد. بنابراین باید تمهیدات لازم برای دسترسی دامداران به امکا ن ها و نهاده های موردنیاز برای به کارگیری و استفاده از توصیه های ترویجی درنظر گرفته شود.
نقش صنایع غذایی مجید در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان(مورد مطالعه: شهرستان گتوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، راهبرد صنعتی کردن روستاها در مباحث توسعه روستایی، مورد تاکید بسیاری از برنامه ریزان حوزه کشاورزی است. در همین رابطه، راه اندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی می تواند موجب بهبود شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در مناطق روستایی و متعاقبا بهبود کیفیت زندگی روستاییان شود. با علم به این مساله، پژوهشی با هدف بررسی نقش صنایع تبدیلی کشاورزی در کیفیت زندگی کشاورزان با استفاده از روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کشاورزان ساکن در مناطق روستایی شهر جنت مکان از بخش مرکزی شهرستان گتوند بودند که بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی، نمونه ای به حجم 205 نفر از بین آنها انتخاب گردید. طبقات مورد بررسی شامل دو دسته از کشاورزان شامل افرادی بود که محصول خود را برای فروش به کارخانه صنایع غذایی مجید می فروختند و افرادی که محصولات خود را برای فروش به بازار آزاد می دادند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط تعدادی از اعضای هیآت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تایید شد و برای سنجش پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (87/0-72/0 =α) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و STATA انجام گرفت. همچنین برای وزن دهی زیر مؤلفه ها و متغیر های کیفیت زندگی از روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) استفاده گردید. یافته های بدست آمده نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین ابعاد اقتصادی و اجتماعی کیفیت زندگی در بین کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند و آنهایی که محصول خود را به بازار می فروشند، وجود دارد. همچنین، کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه می دهند، میزان رضایت شغلی، احساس ارزشمندی، بهزیستی ذهنی، امکانات رفاهی، درآمد و پس انداز بالاتری داشتند.
تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان طرقبه شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در زندگی انسان ها، گسترش و توسعه آن به یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع تبدیل شده است. با توجه به نقش مؤثری که فناوری های نوین می تواند در توسعه جوامع داشته باشد در این میان جوامع روستایی برخلاف جوامع شهری در استفاده از فناوری های جدید بسیار محتاطانه عمل می کنند؛ بنابراین به کارگیری فناوری های اطلاعاتی در جامعه روستایی ابتدا نیازمند پذیرش این فناوری ها توسط روستاییان است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح پذیرش اجتماعات روستایی از فناوری های نوین، همچنین عوامل مؤثر بر پذیرش آن است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همسبتگی اسپیرمن، تی دو نمونه مستقل و رگرسیون (روش Enter)) و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و مدل تصمیم گیری PSI جهت رتبه بندی روستاها استفاده شد. در این تحقیق تعداد دوازده روستای دهستان شاندیز واقع در شهرستان طرقبه شاندیز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. از طریق روش نمونه گیری کوکران 234 سرپرست خانوار مورد پرسش قرار گرفتند. یافته های پژوهش گویای این است که سطح پذیرش روستاییان مورد مطالعه از فناوری های نوین در حد متوسط است و مهم ترین عوامل مؤثر بر پذیرش و به کارگیری فناوری های جدید شامل عوامل آموزشی و امکانات (با مقدار ویژه 99/9)، عوامل فرهنگی و اعتقادی (با مقدار ویژه 29/2)، عوامل اقتصادی (با مقدار ویژه 93/1) و عوامل فردی (با مقدار ویژه 31/1) است.
نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
تحلیل عوامل تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی (مطالعه موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت پدیده ای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای می گذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژه ای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکل گیری بوم زیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزار های موثر در کشور های توسعه یافته می باشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستا های ایران ساکن شده اند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفته اند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری داده ها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصت های کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفته اند. به منظور تحلیل و پیش بینی اثر شاخص ها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخص های سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخص های حامی و پشتیبانی مالی، سرمایه گذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصت های کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایه های لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیت های خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسب و کار، استفاده از خدمات مشاوره ای و بهره گیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکار های پیشنهادی این پژوهش است.
طراحی و اعتبارسنجی الگویِ کارآفرینی و توسعه پایدار روستایی با تأکید بر طرح های آبخیزداری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملیات آبخیزداری در استان اردبیل، یکی از بزرگترین و بی نظیرترین طرح های راهبردی درحوزه آبخیزداری کشور می باشد که در جلوگیری از هدررفت و ذخیره سازی رواناب های بالادست نقش بسیار اثرگذاری ایفا می کند و می تواند بخش کشاورزی منطقه را متحول و به بهبود فضای کسب و کار و اشتغال پایدار روستایی کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی مدل کارآفرینی پایدار روستایی مبتنی بر طرح های آبخیزداریِ اجراشده در استان اردبیل در دو مرحله کیفی و کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری در مرحله اول 20 نفر از اساتید مدیریت و آبخیزداری و ناظرین عالی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اردبیل بودند که به صورت هدفمند (نمونه گیری نظری) و با روش ارجاع زنجیره ای (روش گلوله برفی)، و در مرحله دوم نیز تعداد 200 نفر از بهره برداران از طرح های آبخیزداری که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله ی کیفی، مصاحبه ی عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان که به روش دلفی و در سه مرحله انجام و در مرحله ی کمّی نیز از پرسشنامه یِ بازطراحی شده یِ منتج از مرحله ی اول استفاده گردید. شاخص های استخراج شده در 7 عامل انتزاعی تر (ترویج، تأمین منابع پایدار، گردشگری، اجتماعی، اقتصادی، مشاغل جدید، مشارکت و توانمندی) و 38 مفهوم (کدهای باز) دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفه ی "گردشگری" با ضریب مسیر 902/0 بیشترین تأثیر را در الگوی طراحی شده داشته است. در نهایت با استفاده از نرم افزار Smart PLS، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنی دار تشخیص داده شدند.
Identifying and Analyzing the Obstacles of Developing Tourism Entrepreneurship among Rural Women (Case Study: Oraman District of Sarvabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
45 - 67
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this research is to identify and analyze the obstacles of developing tourism entrepreneurship among rural women in Oraman District of Sarvabad County, considered as one of the important poles of rural tourism in the country.Design/Method/Approach- This study is applied in terms of purpose; descriptive-analytical in terms of method, and mixed in terms of data gathering as a combination of two methods namely documentary (library) and survey based on observation, interview and questionnaire. The statistical population of this research includes rural women of Oraman District, and key informative and experts in rural development. The sample size was 97 samples among rural women occupying in the field of rural tourism in Oraman District and 50 ones of key informative and experts in rural development selected by snowball sampling method.Findings- The data analysis employing inferential statistics (chi-square, one-sample t-test and correlation) showed that, legal obstacles and weakness in policy making and planning with a mean score of 4.96, weakness in tourism infrastructure, services and facilities with a mean score of 4.53 and social and cultural obstacles with a mean score of 4.48 have higher priority, respectively whereas financial obstacles have the lowest calculated mean score (3.78) among the studied indicators. Also, the results of the correlation test revealed that rural women with a better and more favorable situation in terms of personality and background, i.e. with a higher education level and occupying in the field of rural tourism and more purposeful in life, have more tendency to enter the field of rural tourism and entrepreneurship. In addition, there is a negative relationship between the desirability of personality and background variables with the effect of identified obstacles on women entrepreneurship, which means that the better the personality and background variables are, the less the effect of the identified obstacles on women's entry into the field of tourism and entrepreneurship and innovation.Practical implications- The government as well as government institutions responsible for development in the area should first improve the tourism development environment in the studied rural areas and provide the conditions for the development of rural tourism in the area and prevent the region from moving towards stagnation in tourism, and then in the next stage entering more women into the field of tourism, make an attempt to direct them towards entrepreneurial activities.Original/value- There are many obstacles in front of rural women in the direction of turning to entrepreneurial activities in the field of rural tourism. Obviating these obstacles, firstly, requires identifying them and then applicable planning pertinent to each obstacle.
ارزیابی تاثیر روش های رایج اجرای نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران در مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با تمرکز بر مناطق شرق، غرب و جنوب شهر تهران انجام شده، میزان بار سرمایشی و گرمایشی در ساختمان های رو به جهات مختلف جغرافیایی مقایسه شده و در رابطه با بخش صلب جداره، در میان مصالح و روش های ساخت متداول، جنس نما و جزئیات ساخت مناسب جداره های جداکننده خارجی در هر جهت جغرافیایی مشخص شده است. به این منظور از ابزار شبیه سازی با استفاده از نرم افزار Energy plus با واسط گرافیکیDesign builder جهت تحلیل حرارتی و مصرف انرژی ساختمان استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واحدهای جنوبی کمترین مجموع بار سرمایشی و گرمایشی مصرفی را دارند و بعدازآن به ترتیب واحدهای شرقی (16 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی)، غربی (17 درصد بیشتر واحدهای جنوبی) و شمالی (20 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی) قرار دارند. نتایج شبیه سازی در نماهای مختلف نشان می دهد که به طورکلی، بار گرمایشی ساختمان در واحد شمالی 30 تا40 درصد در نماهای دارای مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 20 تا 25 درصد و در واحدهای شرقی 19 تا 22 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. در واحدهای رو به شمال با توجه به نوع نما بار سرمایشی ساختمان 5/0 تا 5/7 درصد در نماهای با مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 5/6 تا 7 درصد و در واحدهای شرقی 5/10 تا 11 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. علاوه بر این تأثیر استفاده از انواع مختلف مصالح رایج در نماهای شهر تهران شامل نماهای کامپوزیت فلزی، سرامیک با روش اتصال خشک، سرامیک با روش اتصال چسبیده، سیمانی، پانل های بتنی با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال چسبیده، سنگی با روش اتصال خشک (سنگ گرانیت، مرمر، کوارتزیت و ماسه سنگ)، سنگی با روش اتصال چسبیده بر مصرف انرژی ساختمان بررسی شده و نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین مصالح نما در میان مصالح متداول، آجر و بعدازآن پانل بتنی و بهترین نحوه اجرا، اجرای خشک این مصالح است.
تهیه نقشه حساسیت پذیری سیلاب با رویکرد مبتنی برGIS -AHP؛ مطالعه موردی: حوزه آبخیز الموت رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۳۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
نقشه حساسیت به سیلاب اقدامی نرم یا غیرسازه ای و منبعی جامع برای پیش بینی و جلوگیری از آثار مخرب سیلاب در سراسر جهان به ویژه در مناطقی با پبشینه وقوع سیلاب های مکرر، است. این نقشه ها برای بسیاری از حوزه های آبخیز کشورهای درحال توسعه تاکنون تهیه نشده و وجود ندارند. ازآنجایی که هنوز درک درستی از عوامل اصلی ایجادکننده سیلاب وجود ندارد، بنابراین این مخاطره همچنان به عنوان یک مشکل حل نشده در سطح جهان باقی مانده است. این تحقیق با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزارPro ArcGIS پاسخی به برخی پارامترهای ایجادکننده سیلاب و آثار آن بر حساسیت به سیلاب در حوزه آبخیز الموت رود ارائه می دهد. بدین منظور ابتدا مجموعاً چهار پارامتر به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع سیلاب در این حوضه به ترتیب فاصله از رودخانه، بارندگی سالیانه، شیب و کاربری اراضی، در سامانه اطلاعات جغرافیایی آماده سازی شده و پس از ایجاد ماتریس زوجی و انجام رتبه بندی، درنهایت وزن نهایی عوامل تهیه شدند. از ترکیب همه این پارامترهای ایجادکننده سیلاب بر اساس وزن و رتبه آن ها، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب به دست آمد. بر این اساس منطقه موردمطالعه به پنج پهنه خطر طبقه بندی شده است. 3/7 درصد و 2/8 درصد وسعت حوضه به ترتیب در پهنه های خطر خیلی زیاد و خطر زیاد قرار گرفته است. این نقشه نسبت به داده های سیلاب تاریخی گردآوری شده در منطقه موردمطالعه و بهره گیری از روش ارزیابی آماری ماتریس درهم ریختگی، به طور دقیق ارزیابی شد و نتایج مؤید دقت بالای نقشه تولید شده است. یافته های این تحقیق می تواند در پیدا کردن درک مناسبی از مشکل فعلی سیلاب در این حوضه، شناسایی علل واقعی آن و برنامه مدیریت آب سودمند واقع گردد.