فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
به منظور تحلیل مناسب از تأثیرات فرهنگی و جغرافیایی رسانه ها، استفاده از نتایج مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، رهیافتی کلیدی است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش کرده است تا با هدف کاربردی و روش «توصیفی-تحلیلی» به تحلیل تطبیقی اثرگذاری برنامه های تلویزیون بر تحقق مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مناطق 1، 12 و 20 کلان شهر تهران بپردازد. با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، نظرات 384 شهروند بر حسب فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه بندی شده، گردآوری شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت تحقق و برخورداری از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در سه منطقه مورد مطالعه براساس آنالیز واریانس چندمتغیره متفاوت است. همچنین تحلیل اولویت برنامه ریزی برای تحقق بخشی به مؤلفه های تاب آوری در سه منطقه یادشده براساس مدل تاپسیس فازی نشان می دهد که شاخص اعتماد عمومی در منطقه 1 به عنوان منطقه مرفه شهری، شاخص مشارکت غیررسمی در منطقه 12 به عنوان منطقه متوسط شهری و شاخص حس تعلق مکانی در منطقه 20 به عنوان منطقه فرودست از اولویت بیشتری برای برنامه ریزی در راستای ارتقای تاب آوری اجتماعی برخوردارند. و راهبرد رسانه ای تلویزیون و شبکه دو سیما و در جغرافیای رسانه ای هدف، می تواند در راستای ارتقای اعتماد عمومی شهروندان و افزایش همبستگی اجتماعی، ارتقای شاخص مشارکت غیررسمی ازطریق همیاری و همراهی در تشکل های اجتماعی مناطق شهری و بهبود حس تعلق مکانی در مناطق فرودست برای ایجاد حس انگیزه و تعلق و هویت مندی اجتماعی قرار گیرد.
تحلیل نشانه شناختی علائم نوشتاری در مسیریابی محیط های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های مسیریابی به عنوان بخشی از گرافیک شهری، از مهم ترین عناصر محیط های شهری است. عموماً عوامل نوشتاری در طراحی این نظام ها در نقش عنصر غالب ظاهر می شوند. این نشانه ها علاوه بر انتقال اطلاعات، می توانند به عنوان ابزاری گویا و خلاق، زیبایی و احساس مطلوب بصری و نیز ماندگاری تصویر را به ذهن مخاطب انتقال دهند. پرسش پژوهش آن است که کارکرد نشانه های نوشتاری در نظام های مسیریابی کلان شهر تهران چیست و فرایند ارتباطی این نشانه های نوشتاری با مخاطب چگونه است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل نشانه شناختی نوشتار در نظام های مسیریابی کلان شهر تهران در ارتباط با مخاطب است. در این راستا افزون بر بیان نقاط ضعف و قوت نوشتار در بازنمایی زبان و بازتاب زبانِ گفتار در سطح نخست دلالتی نوشتار؛ سطوح دلالتی خاص نوشتار (پیرازبانی و غیرزبانی) که در آن ها نوشتار از کیفیات دیداری خاصی برخوردار است، با معیار مبانی هنر های دیداری مورد سنجش قرار می گیرد. برای نیل به این هدف، روش تحلیل نشانه شناختی متعلق به پارادایم تفسیری به عنوان فلسفه پژوهش، ابزار نظری و روشی مورداستفاده قرار گرفته است. رویکرد پژوهش استقرایی بوده، راهبرد پژوهش نمونه موردی است. رهیافت اصلی پژوهش تحلیل محتوای کیفی بوده و از نظر افق زمانی پژوهشی تک مقطعی صورت پذیرفته است. همچنین از لحاظ گردآوری داده ها، مبانی نظری و پیشینه تجربی، مطالعه کتابخانه ای و از نظر جمع آوری داده های کیفی، پژوهشی میدانی محسوب می شود. ابزار گردآوری داده های کیفی در این پژوهش، مصاحبه و همچنین مستندات است. نتایج پژوهش نشان می دهد در نمونه های موفق، نوشتار افزون بر انتقال معنای زبانی متن، به عنوان یک عنصر هویت ساز در فضاهای شهری در سطوح خاص دلالتی خود می تواند تأثیرگذار باشد و مخاطب شهری را به فهم حس تعلق مکانی و خاطره انگیزی نسبت به یک فضای شهری نائل گرداند؛ اما در تقابل با آن چالش هایی انتقال مفاهیم و معانی زبانی و بصری نوشتار را در ارتباط با مخاطب با مشکل روبرو می سازد که عبارت انداز: 1) فقدان (و یا) ضعف در بهره گیری از نشانه های نوشتاری فارسی برای ارتباط با مخاطب هدف و نوشتار لاتین برای ارتباط با مخاطب عام و همچنین خوانش دشوار قلم استعمال شده (در سطح زبانی نوشتار)؛ 2) ضعف از لحاظ آرایش، چیدمان و صفحه آرایی نوشتارِ تابلوهای مسیریابی شهری (در سطح پیرازبانی نوشتار)؛ 3.الف) عدم هماهنگی قلم های طراحی (و یا انتخاب شده) با یکدیگر و عدم تناسب آن با موضوع، مفهوم و کارکرد مکان شهری؛ 3.ب) ضعف از لحاظ گزینش رنگ در نظام های مسیریابی؛ 3.ج) شباهت نظام های مسیریابی به نمونه های دیگر و نداشتن روحیه مستقل (در سطح غیرزبانی نوشتار). در جهت رشد و اعتلای وجوه ارتباطی و دیداری نظام های مسیریابی کلان شهر تهران بایست سطوح مختلف دلالتی در این نظام ها به عنوان اصلی مهم موردتوجه قرار گیرد. لزوم دوزبانه بودن نوشتار و ارجحیت بهره گیری از خط فارسی، به شکل مناسبی معنای صریح را به ذهن مخاطبان شهری متبادر خواهد ساخت. (سطح زبانی نوشتار) از سوی دیگر، توجه به چیدمان، هماهنگی عناصر نوشتاری با هم در تناسب با کارکرد مکان؛ همچنین کاربرد مناسب رنگ و لحاظ ویژگی های متمایزکننده نوشتار در این نظام ها به ایجاد حس مکان، زیبایی و دل بستگی برای مخاطب می انجامد که با معانی ضمنی نوشتار مرتبط است. (سطوح پیرازبانی و غیرزبانی نوشتار)
تحلیل و ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان شهر تبریز از سیستم حمل ونقل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از حمل ونقل عمومی کلان شهر تبریز است. ابزار تحقیق پرسشنامه و جامعه آماری شهروندان تبریز می باشند. نمونه آماری براساس فرمول کوکران محاسبه و در جامعه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است.روش تحقیق تحلیلی توصیفی و به صورت پیمایشی است به دلیل گستره پرسشگری و مصاحبه با شهروندان در ایام، ساعات و شرایط مختلف، دارای نوآوری می باشد. ابتدا 13 شاخص برای ارزیابی میزان رضایت مندی از خدمات سیستم اتوبوسرانی در شهر مذکور شناسایی شد. با جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای، داده ها تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که میزان رضایت مندی از شاخص های پژوهش را می توان در سه گروه تقسیم بندی کرد. در گروه اول؛ شاخص هایی قرار دارند که میزان رضایت مندی از این شاخص ها در حد متوسط است. شاخص هایی مانند سیستم های گرمایش سرمایش و میزان هزینه پرداختی در گروه اول قرار می گیرند. در گروه دوم؛ شاخص هایی همچون رفتار رانندگان و کارکنان و ساعات کاری سیستم اتوبوسرانی قرار دارند که رضایت مندی از این شاخص ها بیشتر از حد متوسط است. همچنین در گروه سوم؛ میزان رضایت مندی از شاخص های مبلمان مسیر و ایستگاه ها، ایمنی و امنیت ایستگاه ها، تعداد صندلی برای مسافران و خدمات ارائه شده برای معلولین، کم تر از حد متوسط است. میانگین میزان رضایت از سیستم اتوبوسرانی تندرو برابر 13/3 است که نشان می دهد رضایت مندی در سطح متوسط است.
ارائه مدل توسعه دیپلماسی زیست محیطی با تأکید بر نقش شهرداری ها: بر اساس رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
224 - 235
حوزههای تخصصی:
در شرایط متغیر و نامطمئن کنونی شهرداری ها باید منابع ملموس و ناملموس و قابلیت های درونی خود را گسترش داده تا بتوانند به تغییرات محیطی پاسخ دهند. لذا در صورتی می توانند به اهداف کلان و بلند مدت دست یابند که برنامه استراتژیک مدونی داشته باشند. در این پژوهش محقق به ارائه مدل توسعه دیپلماسی زیست محیطی با تاکید بر نقش شهرداری ها به روش داده بنیاد پرداخت. بر این اساس نمونه این پژوهش، آن دﺳﺘﻪ از کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن و ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻣﻄﻠﻊ محیط زیست، ﺗﺸکیﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ کﻪ ﻣیﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎ ارزﺷی را در اﺧﺘیﺎر ﭘﮋوﻫﺶﮔﺮ ﻗﺮار دﻫﻨﺪ. نمونه نظری مورد مصاحبه بر اساس روش نمونه گیری نظری و با استفاده از روش هدفمند، ابتدا تعداد 6 نفر به عنوان نمونه هدفمند اولیه پژوهش و در نهایت از 19 نفر مصاحبه شد تا اینکه مدل به اشباع تئوریک رسید. نرم افزار مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها MAXQDA می باشد. یافته های اصلی پژوهش در دو بخش چارچوب مفهومی و مدل مفهومی ارائه شده است. در این مدل بر عوامل داخلی مؤثر بر بهره وری مانند نیروی انسانی ، سرمایه های فکری و همچنین بستر و ساختار فناوری مدنظر قرار داده است، این مدل باعث افزایش بهره وری مدیریت دانش شهرداری و عملکرد اقتصادی شد. همچنین بدون به کارگیری استراتژی های مناسب در سازمان تحقق استراتژی زیست محیطی در شهرداری با چالش روبرو می گردد، از طرف دیگر محقق بیان می دارد کاربرد استراتژی زیست محیطی در زنجیره خدمات شهرداری، پیشبرد رویه های مذکور را تسریع می بخشد.
تبیین الگوی اکوشهری زیست پذیرکلانشهر تبریز با مدل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی الگوی اکو شهری زیست پذیر کلان شهر تبریز با استفاده از مدل فازی صورت گرفت. از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع مطالعه، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری گردید. ضریب الفای کرونباخ برابر 819/0 می باشد که نشان از پایایی قوی دارد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال شهر تبریز بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با لحاظ ضریب خطای 3 درصد به تعداد 1068عدد تعیین گردید. نمونه های تحقیق با در نظر گرفتن تراکم خانوار در هر یک از مناطق ده گانه تبریز به صورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL مبتنی بر معادلات ساختاری و تحلیل چندمتغیره فازی در محیط GIS انجام گردید. طبق نتایج تحقیق کلان شهر تبریز در ابعاد اکوشهری دارای زیست پذیری متوسط می باشد و عدم تعادل در بین مناطق ده گانه مشهود است. نوآوری تحقیق ارائه الگوی اکوشهر زیست پذیر پایدار متکی بر مشارکت و همکاری مردم و مدیریت شهری برای زیست پذیر نمودن کلان شهر تبریز می باشد به طوری که بتواند برای سایر کلان شهرها به عنوان نقشه راه زیست پذیری مورد استفاده قرار گیرد.
کاربرد روش ردپای اکولوژیک در برنامه ریزی توسعه فضایی شهرستان ساری
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت و به تبع آن افزایش و تغییر الگوهای مصرف، فشار بر محیط طبیعی و منابع محدود را افزایش داده است. الگوهای مصرفی و توسعه در کشور به ویژه شهرستان های شمالی غالبا بدون توجه به توان اکولوژیک زمین است، به گونه ای که منجر به خسارات شدیدی بر محیط زیست و توان اکولوژیک زمین می شود. بنابراین ضرورت تغییر الگوهای مصرف و حرکت در چارچوب میزان ظرفیت قابل تحمل محیط زیست به سمت وضعیت پایداری اجتناب ناپذیر است. شاخص ردپای اکولوژیک ابزار مناسبی برای اندازه گیری پیشرفت جوامع به سوی پایداری است. هدف مقاله حاضر برنامه ریزی توسعه فضایی در شهرستان ساری با توجه به ارزیابی سطح پایداری و شاخص ردپای اکولوژیک می باشد. پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج نشان می دهد میزان ردپای اکولوژیک در شهرستان ساری برابر 2267853 هکتار می باشد که نشان دهنده سرانه ای برابر 4.50 هکتار برای هر نفر می باشد. با توجه به این که سرانه ظرفیت زیستی در شهرستان ساری برابر 1.18 هکتار می باشد، این شهرستان با کسری اکولوژی به میزان 3.32 هکتار برای هر فرد مواجه می باشد. جهت برنامه ریزی توسعه فضایی شهرستان ساری، گزینه های محتمل توسعه فضایی تدوین شده و گزینه مطلوب با استفاده از روش دلفی و نرم افزار سناریوویزارد انتخاب شده است. مطابق گزینه منتخب، اهداف و راهبردهایی جهت کاهش ردپای اکولوژی در ابعاد مختلف اتخاذ شده که از آن جمله می توان به استفاده اراضی براساس توان اکولوژیک آن ها، استفاده از مصالح نوین به منظور کاهش مصرف انرژی، الگوی رشد هوشمند و فشرده، تغییر الگوهای مصرف انرژی و استفاده از انرژی های پاک و دوستدار محیط زیست اشاره کرد.
گسترش فضایی شهر و تغییر کاربری زمین در روستاهای پیرامونی شهرسنندج؛ طی دوره 1387-1355(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی آنها، یکی از پیامدهای مهم شهرنشینی شتابان است، که در مادرشهرهای منطقه ای نمود چشمگیری داشته است. شهر سنندج به عنوان مادرشهر منطقه ای طی سه دهه اخیر رشد شتابانی هم در افزایش جمعیت و هم در گسترش سطح داشته است؛ به گونه ای که گسترش فضایی پیوسته این شهر طی دوره مذکور هشت روستا را با تمام زمین های زراعی، باغی و مراتع پیرامونشان در بافت خود ادغام کرده است. علاوه بر این، گسترش فضایی منفصل این شهر منجر به تورم جمعیتی و رشد کالبدی روستاهای پیرامونی شده است. نتیجه این فرایند تغییرات وسیع در کاربری اراضی این روستاها بوده است. دوره زمانی این پژوهش (1387- 1355)، جامعه آماری آن یازده روستای پیرامونی شهر سنندج و حجم نمونه ها 315 خانوار می باشد. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی وسیع از جمله تکمیل پرسشنامه های خانوار و روستا، تعیین کاربری اراضی وضع موجود ، گذشته و ... بوده است. نتایج این تحقیق نشان از سطح بالای تغییرات در کاربری اراضی روستاهای مورد مطالعه دارد. به گونه ای که طی دوره زمانی 1387-1355 به طور متوسط سالیانه 104 هکتار و درمجموع 3319 هکتار از اراضی زراعی، باغی و مراتع این روستاها تبدیل به کاربری های دیگر شده اند. تمام تغییرات یاد شده توسط عوامل و نیروهای مختلف شهر سنندج و در جریان گسترش فضایی ناپیوسته این شهر صورت گرفته است.
بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
122 - 133
حوزههای تخصصی:
سازمان هایی که در محیط پویا فعالیت می کنند از طریق بداهه پردازی منجر به انجام فعالیت های کارآفرینی و کسب مزیت رقابتی شوند. بنابراین هدف از این مقاله بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی است. جامعه آماری شامل 63.000 کارکنان مناطق 22 گانه شهرداری تهران در سال 1399 بوده است. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 381 نفر تخمین زده شده است. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه 47 گزاره ای محقق ساخته با طیف 5 تایی لیکرت، استفاده شده است. پرسشنامه ها در بازده زمانی شهریور و مهرماه 1399 به صورت آنلاین توزیع گردیده است. جهت سنجش ویژگی های فنی پرسشنامه از روایی همگرا و واگرا و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها نشان داد که سیاست های حمایتی، سیاست های انگیزشی، ارتباطات، عوامل راهبردی، انسانی، فرهنگی، درون سازمانی و برون سازمانی بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی تاثیر مثبت دارد. در نهایت نتایج نشان داد کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی منجر به پاسخ گویی سریع سازمان در برابر شرایط بحرانی و پویایی محیط می گردد.
تحلیل پیاده مداری شهری در بافت مرکزی شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت پیاده به عنوان یکی از قدیمی ترین، اقتصادی ترین و سالم ترین شیوه های جابجایی انسان در فضای شهری محسوب می شود. هدف این رویکرد سالم سازی و فراهم آوردن تسهیلات حرکت پیاده به صورت مطمین و کارآمد می باشد. از این رو به یکی از محورهای اصلی برنامه ریزی و طراحی شهری تبدیل شده است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و قابلیت سنجی شبکه معابر جهت پیاده مداری شهری بر پایه الگوی توسعه پایدار شهری با رویکرد آینده پژوهی صورت پذیرفت. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری تحقیق خبرگان، متخصصین و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق در شهر تهران می باشد. نمونه تحقیق با استفاده از روش پنل دلفی با نمونه گیری هدفمند20 نفر انتخاب گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC و Scenario Wizard استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق حاضر مشخص گردید که شاخص های پوشش گیاهی، مقیاس انسانی، تجهیزات فضای شهری، کفسازی و سطوح، مشارکت اجتماعی، پیوستگی مسیر، تنوع فرم و کالبد و تناسبات بصری بیشترین اثرگذاری را در پیاده مداری شهر تهران دارند. در ادامه نیز وضعیت پیاده مداری شهری در آینده با استفاده از سناریونگاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از سناریونگاری نشان داد که در محتمل ترین حالت پیش رو وضعیت پیاده مداری شهر تهران بوسیله کاشت درختان و افزایش پوشش گیاهی، افزایش توجه به مقیاس انسانی، افزایش کمی و کیفی تجهیزات فضای شهری، افزایش کیفیت و کمیت کفسازی معابر، افزایش سطح مشارکت اجتماعی، توجه به پیوستگی در مسیرها، افزایش تنوع متناسب فرم و کالبد و افزایش تناسبات بصری افزایش می یابد که این امر مستلزم توجه بیش از پیش به ارتقاء جذابیت های فضاهای شهری در جهت تشویق به افزایش قابلیت پیاده مداری شهری می باشد.
تبیین مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران مورد مطالعه: محور علمی- فرهنگی دروازه دولت- میدان انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
391 - 409
حوزههای تخصصی:
بررسی طرح جامع توسعه فضای فرهنگی تهران نشان می دهد که تعریف طرح های موضعی و موضوعی که در زیرپهنه های این طرح انجام شده بدون تبیین مولفه های حس مکان شکل گرفته است. در این پژوهش مولفه های حس مکان در زیرپهنه علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب در مرکز تهران تبیین گردیده اند. ویژگی های کالبدی، طبقات اجتماعی ساکنین، استفاده کنندگان از فضا، ویژگی های طبیعی، محورهای ترافیکی و خیابان ها در این پهنه بر مولفه های حس مکان تاثیرگذار هستند؛ بنابراین نوع توجه و اولویت دادن به هر مولفه برای سیاست گذاران برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور ارتقای حس مکان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مولفه های حس مکان بر اساس دیدگاه متخصصین از یکسو و استفاده کنندگان از فضا از سوی دیگر در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری-ساختاری ، میک مک و تاپسیس انجام گرفته است در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و بر اساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مولفه های حس مکان در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید .
مطالعه تطبیقی نقش مکان در اثرگذاری عوامل اقتصادی در نشاط شهروندان محلات شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
در شهر اهواز با ویژگی های خاص خود به لحاظ شهرنشینی و وضعیت اقتصادی(از جمله نقش مهم اقتصاد سیاسی نفت در جریان شهرنشینی و توسعه شهر اهواز به عنوان یک شهر نفت خیز) نشاط محیطی شهروندان، به عنوان یک مسئله ی مهم شناخته می شود که با توسعه روند شهرنشینی و افزایش مسائل و مشکلات شهری اهمیت آن روزبه روز بیشتر می شود. به گونه ای که این مسائل سلامت روانی، اجتماعی و به دنبال آن نشاط شهروندان را در معرض خطر قرار می دهد که این امر لزوم پرداختن به وضعیت نشاط شهروندان در اهواز را مشخص می نماید. نکته قابل توجه این است که تاکنون مطالعه ای به بررسی روند تأثیرگذاری متغیرهای اقتصادی بر روی نشاط شهروندان توأم با در نظر گرفتن تغییرات یک متغیر دیگر( متغیر مکان) نپرداخته است که مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز همین مورد می باشد که این مهم با استفاده از رویکرد جغرافیای رفتاری و نقش مکان و محیط در اثرگذاری متغیرهای اقتصادی در نشاط شهروندان شهر اهواز صورت می پذیرد . پژوهش حاضر از نوع نظری-کاربردی و به لحاظ روش شناسی"توصیفی-تحلیلی" و در حیطه جغرافیای رفتاری است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های مورد آزمون قرار گرفته شده از جمله پرسشنامه 29 گویه ای استاندارد شادکامی آکسفورد و پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان شهر اهواز (اعم از زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا است که برابر با 887280 نفر از کل جمعیت شهر اهواز است. حجم نمونه نیز متناسب با جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران 38 5 نفر و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده و در دسترس است. پرسش نامه ها در شش محله منتخب و متناسب با جمعیت آن ها توزیع و تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین محلات مورد مطالعه از لحاظ اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی در سطح نشاط شهروندان تفاوت معناداری وجود دارد و اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی در سطح نشاط شهروندان براساس مکان های متفاوت، متغیر است. در واقع سطوح یکسان متغیرها و عوامل اقتصادی منجر به سطوح مختلف نشاط در بین محله های متفاوت می شود، که این امر مفهوم نابرابری سطح نشاط در سطح شهر اهواز را توجیه می نماید. در واقع عوامل محیط اقتصادی به واسطه تفاوت ها و نابرابری های فضایی و مکانی منجر به نابرابری سطح نشاط در بین شهروندان می شود. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS نیز نشان داد که میزان اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی بر سطح نشاط شهروندان در محلات ششگانه مورد بررسی یکسان نبوده و از یک الگوی خاص پیروی نمی کند؛ بلکه متغیر مکان -یا تفاوت در سطح مکان ها- در این زمینه به عنوان متغیر واسطه ای نقش آفرینی می کند. در نهایت راه کارهای مناسب ارائه گردیده است.
تأثیر متغیرهای معماری بر زمان تخلیه کلاس درس در شرایط اضطراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تخلیه ی افراد از یک فضای ساخته شده مانند یک استادیوم، سالن تئاتر، یا یک کلاس درس نه تنها مورد توجه مدیران و سازمان های کمک رسان است بلکه مورد علاقه طراحان و پژوهشگران حوزه ی معماری نیز است. در این مطالعه روند تخلیه ی یک کلاس درس با ابعاد داخلی 8/7 متر در 12 متر و با 42 نفر دانش آموز در شرایط اضطراری بوسیله ی مدلسازی کامپیوتری به روش عامل محور و با استفاده از الگوریتم A* مورد بررسی قرار گرفت و تاثیر متغیرهای معماری عرض درب خروجی، تعداد درب های خروج و جهت کشیدگی کلاس بر زمان تخلیه ی کامل افراد از اتاق با یکدیگر در دوازده سناریوی مختلف بررسی و مقایسه گردید. نتایج این بررسی مشخص نمود که بیشترین تاثیر در کاهش زمان تخلیه مربوط به تعداد درب خروج و کمترین تاثیر مربوط به جهت کشیدگی کلاس است. بررسی های بیشتر مشخص نمود جهت کشیدگی کلاس ها هنگامی بر کاهش زمان تخلیه تاثیرگذارند که با استفاده از سایر متغیرهای معماری تراکم جلوی درب های خروجی کاهش پیدا کرده باشد.
تبیین رابطه حکمروایی خوب شهری و رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری (مطالعه موردی: شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه امروزه در اداره امور شهر مورد توجه و تأکید قرار می گیرد و به عنوان پارادایمی در مدیریت شهرها معرفی می شود؛ بهره گیری از الگوی حکمروایی خوب شهری بوده که در آن دولت، شهروندان و نهادهای خصوصی در یک جریان افقی و فرا بخشی به مشارکت می پردازند. در این بستر است که می توان امیدوار به حل مشکلات و معضلات ساختاری و کارکردی شهرها بود. هدف این پژوهش بررسی و تبیین رابطه حکمروایی خوب شهری با رضایت شهروندان از عملکرد شهرداری در شهر دوگنبدان است. برای این هدف به سنجش حکمروایی خوب شهری براساس هشت مولفه و رضایتمندی نیز براساس چهار مولفه با استفاده از پرسشنامه پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد دو متغیر حکمروایی خوب شهری و رضایتمندی با یکدیگر رابطه معنادار داشته و مقدار آلفا کوچک تر از 05/0 (05/0a≤ ) می باشد و این بدین معناست که متغیر مستقل بر متغیر وابسته تأثیر داشته و تغییرات متغیر وابسته (رضایتمندی) را تبیین می کند. به عبارت دیگر، هرچه میزان و سهم شاخص های حکمروایی شهری افزایش یابد، سطح رضایتمندی مردم نیز افزایش می یابد.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های شهری (مطالعه موردی: محله ابیوردی و کوی دانشگاه، شیراز)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی حاصل شکل گیری و استقرار ارزش ها، هنجارها، سنت ها، عرف ها و قواعد به صورتی خودجوش و در بستری از روابط متقابل اجتماعی است، زمینه ساز همدلی، همکاری، نوع دوستی، وفاداری، وجدان کاری در زندگی اجتماعی از جانب افراد است. این نوع از سرمایه بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود. سرمایه اجتماعی به عنوان مزیت رقابتی جامعه محلی، ازجمله قابلیت هایی است که رشد و توسعه آن می تواند در بروز رفتارهای داوطلبانه فرا نقشی یعنی رفتارهای شهروندی امکان پذیر گردد. مطالعه حاضر باهدف تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در افزایش ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های ابیوردی و کوی دانشگاه واقع در شهر شیراز انجام شده است. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزارهای SPSS، AMOS و LISREL تجزیه وتحلیل شده اند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر روش «تصادفی ساده» است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر یک از محله ها 375 نفر برآورد گردید. از ضریب آلفای کرونباخ و روایی محتوای برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و از روش معادلات ساختاری جهت بررسی میزان تأثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر ارتقای رفتار شهروندی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی مثبت و نسبتاً قوی است. در محله ابیوردی به ازای یک واحد افزایش در متغیر سرمایه اجتماعی، متغیر وابسته رفتار شهروندی به میزان 0.58 ارتقاء می یابد. این میزان برای محله کوی دانشگاه 0.51 است. از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، تأثیرگذارترین بعد بر ارتقاء رفتار شهروندی در محله ابیوردی بعد ارتباطی و در محله کوی دانشگاه بعد ساختاری می باشند.
مدیریت عدم قطعیت های آینده فضای شهری بر شیوع بیماری های واگیردار با تحلیل عملکرد واقعیت های موجود در چارچوب برنامه ریزی سناریو (مورد مطالعه: شهر نورآباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
178 - 195
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت استخراج عدم قطعیت ها و پیشران ها به ویژه در محیط های شهری پویا و متلاطم امروزی جهت انجام طیف وسیعی از مطالعات برای تاب آوری شهرها در مواجهه با بیماری های واگیردار در بستر آینده پژوهی مانند تدوین راهبرد، ارزیابی راهبرد، تدوین سناریو و طراحی چارچوب فرایند شناسایی عدم قطعیت ها و پیشران ها ضروری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل موثر کلیدی محیط های شهری بر شیوع بیماری های واگیردار بپردازیم. در این پژوهش با استفاده از روش دلفی و مشارکت 30 نفر متخصص نتایج در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شد و سپس این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص، و برای شناسایی پیشران های کلیدی از نرم افزار (Micmac) استفاده شده است. نتایج حاکی از آنست که متغیرهای ضعف خدمات شهری، ضعف امکانات بهداشتی، ضعف مدیریت شهری، توزیع نامناسب درآمد، مهاجرت روستائیان به شهر، توسعه نامتوازن، ضعف سرزندگی، کمبود درآمد در شهر نورآباد ممسنی عنوان مهم ترین متغیرهای موثر محیط شهری نورآباد بر شیوع بیماری های واگیردار شناسایی شدند. و سپس با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد پنج سناریوی سازگار قوی با توجه به ویژگی های خاص مشخص شدند. از بین این پنج سناریو، سناریوی اول دارای شرایط ایده آل و مطلوب (سناریوی محرک)، سناریوی دوم مناسب و دارای وضعیت متوسط و سناریوی سوم، چهارم و پنجم دارای وضعیت بحرانی و نامطلوب و در مواجهه شهر نورآباد با بیمارهای واگیردار نشان دهنده وضعیت نامطلوب است.
ارزیابی سیاست های مدیریت شهری در بهره برداری از برند شهر خلاق (مطالعه موردی: رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
439 - 461
حوزههای تخصصی:
شهر رشت در سال 1394 به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی انتخاب و عضوی از شبکه شهرهای خلاق یونسکو شد. با وجود گذشت چندین سال از کسب این عنوان، به نظر می رسد مسیر تحقق برند شهر خلاق رشت با چالش هایی مواجه شده و موفقیت های چشمگیری در برندسازی شهری کسب نشده است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در برندسازی شهری و ارائه پیشنهاد هایی به منظور ترویج برند شهر خلاق رشت است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-کمی و کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، 410 پرسشنامه به وسیله ساکنان و شهروندان این شهر تکمیل شده است. داده های به دست آمده با بهره گیری از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، دوجمله ای و تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان داد شاخص حمایت مالی و تسهیل گری مدیریت شهری از فعالیت طبقه خلاق در میان سایر شاخص ها پایین ترین سطح را دارد. همچنین نبود تعامل دوسویه و مشارکت شهروندان در تحقق این برند در شهر از دیگر مواردی است که مدیریت شهری به آن بی توجه بوده است. درنتیجه اختصاص حمایت های مالی و تسهیلات لازم برای طبقه خلاق و ایجاد نهاد ارتباطی مؤثر و همین طور استفاده از ظرفیت بستر اینترنت و فضاهای مجازی، از اولویت های مدیریت شهری در تحقق برند شهر خلاق خوراک شهر رشت است.
آسیب شناسی طرح های توسعه شهری از فرآیند تهیه تا اجرا با تأکید بر طرح جامع و تفصیلی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
195 - 216
حوزههای تخصصی:
از اقدامات در جریان اصلاح و بهبود روندهای نادرست و مشکلات موجود در تهیه این طرح ها، آسیب شناسی طرح های توسعه شهری است. این پژوهش سعی دارد با توجه به روش تحقیق ترکیبی به جمع آوری اطلاعات بپردازد. تحلیل بکار گرفته شده از طریق نرم افزارهای مکس کیودا و SPSS می باشد. در روش کیفی به شناسایی مهمترین آسیبها و در روش کمی برای اولویت بندی نتایج از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج در دو سطح (کشور و شهر مشهد) که سطح اول با بررسی44 سند مرتبط و سطح دوم با مصاحبه انجام شده با 16 نفر از متخصصین حوزه اجرایی و نظری در نرم افزار مکس کیودا نشان داد: در مجموع 68 آسیب در طرح های توسعه شهری دخیلند. 56 آسیب در زمینه تهیه، 6 آسیب در زمینه دیدگاه و 6 آسیب نیز در زمینه نظارت می باشد. نتایج آزمون فریدمن مهمترین آسیب های طرح های توسعه شهر مشهد را به ترتیب اولویت در حوزه تهیه (میانگین اهمیت 1/28)، اجرا (5/16)، دیدگاه (3/14) نشان داد، بطوریکه موازی کاری بین نهادی، محصول نگری طرح و سیاست گزینی سه مساله اولویت دار در مسائل آسیب شناسی مطرح گردیدند. ضعف مشاوران تهیه طرح، عدم توجه به نقش شهر، غفلت از مسائل آن و شتاب زدگی در تصویب کمترین تأثیر را بر روند طرح های توسعه شهر مشهد دارا میباشند. در حوزه اسنادی مهمترین اولویت های مسئله دار در ابعاد تهیه و اجرا شناسایی گردید. سه مسئله مهم در آسیب شناسی طرح های توسعه در سطح کشور نیز موازی کاری بین نهادی، فقدان نیروی متخصص در شهرداری ها و نادیده گرفتن مسائل اجتماعی طرح می باشد.
بررسی اثربخشی تسهیلات مالی خرد در توانمندسازی روستاییان با تاکید بر جنبه های اجتماعی
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
۱۵-۲۴
حوزههای تخصصی:
این مقاله تأثیرات اجتماعی تسهیلات مالی خرد به عنوان آگاهی اجتماعی سرمایه محور و رهیافتی برای رفع نابرابری و توسعه اقتصادی جوامع در چارچوب استراتژی های بهبود و الگوی اصلاح گرانه با تأکید بر جنبه انتقالی در سطح 59 روستای استان آذربایجان غربی را مورد بررسی قرار داده است. با توجه به اهمیت شفاف سازی مبانی نظری موضوع بخشی از مقاله به طور خاص به پیشینه و مبانی نظری موضوع اختصاص داده شده است. در پژوهش صورت گرفته وجود انعطاف لازم به منظور برانگیختن توان ها ، توانمندسازی و ایجاد تحرک اجتماعی جهت احیای نقش اجتماعات محلی را می توان علت اصلی موفقیت این ایده پیشرو در مباحث توسعه روستایی برشمرد. نتایج تحلیل آماری گویای تأثیرات متفاوت تسهیلات مالی بر روی شاخص اجتماعی در سه ناحیه مورد بررسی می باشد.
ارزیابی اثر شاخص هندسی خیابان (H/W) برعملکرد حرارتی مسکن؛ نمونه مورد مطالعه: آپارتمان های مسکونی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
17 - 34
حوزههای تخصصی:
پیوند بین هندسه معابر شهری (H/W) و مصرف انرژی ساختمان، تعامل پیچیده ای بین عوامل اقلیمی، الگوهای مکانی، نحوه قرارگیری فضاهای باز و همجواری ساختمان هایی است که آنها را تشکیل می دهند. این تحقیق، با استفاده از مفهوم خرد اقلیم ایجاد شده متأثر از هندسه معابر شهری به بررسی عملکرد حرارتی ساختمان های مسکونی شهرهمدان پرداخته است. ارزیابی اثر هندسه معابر شهری(H/W) بر میزان مصرف انرژی، هدف اصلی است. در این مطالعه مجموعه جامعی از شبیه سازی های حرارتی مبتنی بر آب و هوای منطقه همدان و تحلیل آماری، برای بررسی چگونگی تأثیر تغییرات ضابطه ارتفاع نسبت به عرض معبر بر میزان مصرف انرژی انجام شده است. روش تحقیق به صورت ترکیبی از روش های کیفی و کمی(داده های عددی شبیه سازی) است. در مرحله شبیه سازی برای شناخت تأثیر(H/W)، بر میزان مصرف انرژی دو حالت در نظر گرفته شده است. ابتدا برای بررسی اثر شاخص عرض معبر، ارتفاع ثابت و عرض معبر متغیر و سپس برای بررسی شاخص ارتفاع، عرض معبر ثابت و ارتفاع متغیر در مدلسازی ها در نظر گرفته شده و در تحلیل یافته ها از روش های آماری، ضریب همبستگی، مقایسه با مدل مرجع و رگرسیون چندگانه بهره گرفته شده است. نتایج بیان می دارد که در تمام قطعات مسکونی الگوهای شمالی، بین ( متغّیر(6الی36متری) W/ ثابت H) و میزان انرژی سالانه، رابطه همبستگی مستقیم و با شدت زیاد و در الگوهای جنوبی، بدون همبستگی است. همچنین بین ( ثابت W/ متغیر(3الی10طبقه)H) و انرژی سالانه در قطعات شمالی، همبستگی مستقیم و در قطعات الگوهای جنوبی رابطه همبستگی معکوس ولی با تاثیر بسیار کم برقرار است. بنابراین شاخص هندسی معابر شهری در الگوهای شمالی مؤثر بوده و افزایش ارتفاع با افزایش فاصله افقی بین ساختمان ها در کاهش مصرف انرژی تأثیرگذار است. هرچه مقدار شاخص ((H/W در معابر شهری اقلیم سرد همدان عدد کمتری باشد(دره های کم عمق)، با افزایش جذب تابش خورشیدی، میزان مصرف انرژی ساختمان کاهش می یابد. با تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص شد، شاخص های هندسی ((H/W و مقدار سطوح درمعرض آفتاب(Ssu) و سایه(Ssh) نسبت به زیربنا(A) و سطح کل(S)، بیشترین تبیین کننده مصرف انرژی در الگوهای قطعات شمالی هستند. الگوی پیشنهادی (تغییر در استقرار سطح اشغال الگوی اول) بهینه ترین عملکرد حرارتی را با کاهش 9/42 درصد انرژی سرمایشی و 73/4 درصدی انرژی نهایی دارد.
بررسی تطبیقی میزان اثربخشی مؤلفه های جمعیت شناختی بر رضایتمندی سکونتی پژوهش موردی: محلات مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین اثربخشی مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در سه محله مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و K-Means، برای تعیین محلات نمونه مطالعاتی استفاده شد. جامعه مخاطب در سنجش موضوع رضایتمندی سکونتی، ساکنینی از محلات هستند که خانه هایشان در فاصله سال های 1392-1388 نوسازی شده است. طبق فرمول کوکران 325 پرسشنامه به روش سیستماتیک در محلات تکمیل شد. نتیجه روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 72/0 در ارتباط با کلیه سؤالات، این روایی را در سطح بالا مورد تأیید قرار داد. از تحلیل عامل اکتشافی جهت تبیین عوامل معرف رضایتمندی سکونتی در محلات و از آزمون های من ویتنی یوتست و آزمون کروسکال والیس جهت بررسی تأثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی است و درنهایت ارتباط ویژگی های شخصیتی با عوامل رضایتمندی سکونتی با تحلیل رگرسیونی مشخص گردید. نوآوری پژوهش حاضر بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در عرصه بافت های فرسوده شهری و همچنین در نظر گرفتن مؤلفه وضعیت اقامت ساکنان به عنوان یک مؤلفه جدید در این حوزه است. طبق نتایج حاصل چهار عامل ویژگی های مجتمع مسکونی، شرایط محیطی-اجتماعی محله، خدمات و امکانات محلی و وضعیت واحد مسکونی به عنوان عوامل معرف رضایتمندی سکونتی تعیین شدند. جنسیت، وضعیت اقامت، مالکیت، درآمد و تحصیلات بر مقوله رضایتمندی سکونتی تأثیرگذار است مؤلفه مالکیت و تحصیلات با میزان تأثیرگذاری حدود 5 درصد بیشترین و بعد خانوار با کمتر از 2 درصد کمترین میزان تأثیرگذاری را بر رضایتمندی سکونتی ساکنان دارند.