فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پراکندگی از موضوع های مهم در شهرسازی است که به خاطر عدم برنامه ریزی صحیح رخ داده است. این پدیده آثار نامطلوبی شهرها و زندگی شهری گذاشته و مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوانی به دنبال داشته است. در ایران از سال 1355 تاکنون نسبت شهرنشینی معکوس شده است و از حدود 30 درصد در سال 1355 به حدود 70 درصد در سال 1385 رسیده است. شهرهای ایران همچون بسیاری از شهرهای جهان سوم با افزایش سریع جمعیت و گسترش شهری مواجه بوده اند شهر اصفهان نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده و جمعیت آن در سی سال اخیر نزدیک به سه برابر رشد داشته است که این امر گسترش بی رویه شهر را نیز در پی داشته، به طوری که با گسترش فیزیکی بیش از 6 برابری در طی سه دهه اخیر، مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت زمین و مسکن، کمبود امکانات زیربنایی و تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر از ره آوردهای نامطلوب آن بوده است. این مقاله به برسی فرم و شکل شهر اصفهان پرداخته و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل و راهکارهایی برای رفع و تعدیل این فرآیند را ارائه نموده است. روش تحقیق، تحلیلی - توصیفی است، که به منظور تحلیل داده ها از ضرایب جینی و آنتروپی و موران و گری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شهر اصفهان دارای الگوی متمرکز است اما الگوی تمرکز آن به صورت تک قطبی کامل نیست و مقداری پراکنش در آن به چشم می خورد که عمدتا به صورت نواری بوده است و از مرکز شهر به اطراف از مقدار تراکم کاهش می یابد. از رهیافت هایی که به جلوگیری از پراکندگی نا منظم شهر کمک می نماید، می توان به گسترش درون بافتی شهر، استراتژی توسعه عمودی و بالاخره فراهم کردن امکانات رفاهی در روستاها برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر اشاره کرد که به طور کلی، دستیابی به چنین شرایطی مستلزم توسعه آگاهانه شهرها و سیاست های توسعه پایدار کالبدی جوامع شهری است که از کارآمدترین پیشنهادها به منظور رفع پدیده پراکندگی بی رویه، می توان به تلفیق کاربری های زمین مختلط، حمل و نقل عمومی، توسعه فشرده درونی و تاکید بر سرمایه گذاری در نواحی که قبلا زیرساخت ها در آن ایجاد شده است و همچنین در زمینه شهرسازی؛ ساماندهی بلند مرتبه سازی ها و بافت مرکزی شهر با هدف احیاء بافت های قدیمی، همراه با تأمین دسترسی مناسب و تأمین ایمنی لازم با هدف افزایش خدمات دهی به ساکنان باید مورد توجه قرار گیرد.
شهر و عدالت اجتماعی: تحلیلی بر نابرابری های محلّه ای(مطالعه ی موردی: محلّه های قدیمی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر، نگاهی نوین به زندگی جدید بشر و چشم انداز توسعه از ابعاد مختلف است، اما در عین حال تأکید بر ابعاد کمّی رشد در بسیاری از کشورها به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت، منجر به دوقطبی شدن شهرها شده است. از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه ی فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان و میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری در بافت قدیم شهر شده است. هدف این مقاله، تبیین سطوح کیفیّت زندگی در بافت قدیم شهر میاندوآب با 17 شاخص کیفیّت زندگی و ارتباط آن با سرانه ی کاربری های شهری در سطح محلّه ها بوده که از سرانه ی 15کاربری استفاده شده است. روش کار در این مقاله، توصیفی تحلیلی است. نخست مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و بازدید مقدماتی و پس از آن، مطالعه ی میدانی با استفاده از روش پرسش نامه ای انجام شده است. برای تعیین حجم نمونه ی مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شده است و در نهایت، برای تحلیل و رتبه بندی محلّه ها از طریق شاخص های کیفیّت زندگی روش آنتروپی و SAW استفاده شده و برای تبیین و رتبه بندی محلّه ها از طریق سرانه های شهری، روش آنتروپی و TOPSIS به کار گرفته شده است. بر اساس بررسی های انجام شده با شیوه ی SAW محلّه های 21، 20، 19 و 16 در شاخص های کیفیّت زندگی در رتبه های نخست قرار داشته اند، در توزیع سرانه ی کاربری های شهری بر اساس شیوه ی TOPSIS محلّه های 20، 4، 21 ، 19و 16 در رتبه های اوّل قرار داشتند. نتایج نشان می دهد که ارتباط معناداری بین توزیع سرانه ی کاربری های شهری و کیفیّت زندگی وجود دارد.
تحلیل و بررسی شاخص های عملکردی و شرایط بخش مسکن در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن به عنوان جذب کننده ی 25 درصد کلّ سرمایه گذاری ها و 30 درصد نقدینگی کشور، همواره محلّ مناقشه عوامل گوناگون بوده و منشأ آثار مثبت و منفی گوناگونی در سطح کلان، منطقه ای و محلّی است. بخش مسکن در استان کردستان نیز همانند سطح ملّی، شرایط ویژه ای دارد که بررسی آن می تواند به تدوین راهبرد های مناسب برای ساماندهی این بخش منجر شود. در این پژوهش براساس روش های رایج، نخست به بررسی شاخص های عملکردی بخش مسکن، مانند بررسی شاخص های وضع موجود مسکن، هزینه ی تولید مسکن، نوسان های قیمت زمین، مسکن و اجاره بها، تابع اجاره بها، ضریب جینی مسکن، الگوی عرضه و تقاضا، پرداخته ایم و سپس با جمع بندی مسائل و مشکلات با استفاده از مدل وضع موجود SWOT به تحلیل نقاط ضعف و قوّت فرصت ها و تهدیدها پرداخته شده است. این مطالعه در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که مهم ترین مسائل و مشکلات بخش مسکن در استان کردستان کدامند و چگونه می توان با استقاده از همه جوانب حاکم بر بخش مسکن، نسبت به ارائه ی راهکارهای مناسب برای حل مشکلات اقدام کرد.
ارزیابی و مکان گزینی پارک های درون شهری منطقه ی 1 یزد با استفاده از روش بولین و روش دلفی در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیّت و رشد شتابان شهری در دهه ی گذشته، آثار سوئی را در پی داشته، تا آنجاکه امروزه، اغلب مردم احساس می کنند که مناطق شهری برای زندگی و فعّالیّت مطلوب نیست. رشد جمعیّت شهرها به نوبه ی خود مسائلی همچون ترافیک، سر و صدا، تولید سرب در هوا، افزایش کارگاه های صنعتی و مزاحمت شهری را در پی داشته است. شهر یزد نیز از این قاعده جدا نیست. یکی از راه حل ها برای حلِّ مسائل زیست محیطی و تبدیل هر چه بهتر محیط شهری به محلّی قابل زیست برای شهروندان، ایجاد فضای سبز شهری، به ویژه ایجاد پارک های درون شهری است. در این مقاله به وضعیّت کنونی و مقیاس عملکردی پارک ها و هچنین کمبودها و نیاز های منطقه در سه سطح ناحیه ای، محلّه ای و همسایگی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی و ابزار پردازش و تحلیل و تصمیم گیری ها، مطالعات میدانی و نرم افزار GIS بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، پارک ها در منطقه ی یک شهرداری یزد، از نظر کمّی، کیفی و توزیع فضایی با کمبودها و نارسایی هایی روبه رو است، وضعیّت موجود آن با استانداردهای جهانی و ملّی فاصله ی زیادی دارد و برنامه ریزی مناسب برای توزیع و مکان یابی بهینه ی فضای سبز، ازجمله مکان یابی پارک های جدید در این منطقه از ضرورت های حیاتی به شمار می رود. بنابراین، مکان بهینه برای احداث پارک های جدید با استفاده از روش بولین و دلفی در محدوده ی مورد مطالعه مشخّص شد.
تحلیل مشارکت پذیری زنان: ضرورتی در بهسازی سگونتگاه های غیررسمی(مطالعه ی موردی: محلّه ی آبک، منطقه ی یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش سگونتگاه های غیررسمی، ازجمله چالش های جدّیِ فراروی تحقّق ابعاد مختلف توسعه ی پایدار شهری، به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت تلقّی می شود. این پدیده ی ناخوشایند، نتیجه ی اِعمال سیاست های خطّی و آمرانه و به اصطلاح از بالا به پایین در برنامه های توسعه ی این کشورها بوده که مسئله ی فقر شهری را بیش از هر وقت دامن زده و به پیروی از آن، ضرورت تغییراتی در نگرش به مسئله ی سکونتگاه های غیررسمی را مطرح ساخته است. در این راستا، مشارکت مردم در برنامه ریزی این سکونتگاه ها می تواند، نگرشی پرگماتیستی و واقع بینانه در برخورد با مسئله ی فوق تلقّی شود؛ چرا که در عمل از طریق چرخه ای به توانمندسازی، تشکیل سرمایه های اجتماعی و درنهایت، موفّقیّت برنامه ها و مشارکت بیشتر ساکنان می انجامد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثّر بر میزان مشارکت پذیری زنان در فرایند بهسازی محلّه ی آبک با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی تدوین شده است. چارچوب مکانی نمونه گیری محلّه ی آبک و جامعه ی آماری پژوهش، زنان 30 سال به بالا در محلّه ی مورد مطالعه بوده است. جامعه ی نمونه 87 نفر و پرسشگری با روش تصادفی ساده و با استفاده از سؤالات باز، جهت بالابردن دقّت و محدود نکردن پاسخ ها انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های مختلف آماری، شامل توصیفی، ترکیبی و روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های پژوهش پیش رو نشان داده است که هرچه حسّ تعلّق به مکان در میان زنان بالاتر باشد، میزان مشارکت پذیری آنان نیز بالاتر بوده و از سوی دیگر، بالاتر بودن میزان مشارکت پذیری، به طور حتم به معنای بالاتر بودن سطح اقتصادی اجتماعی زنان نیست.
مطالعه ی تطبیقی پایداری محلات سراب و سجاد مشهد با استفاده از روش های AHP و دلفی (با مشارکت شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه امروزه در اکثر کشورها به منظور رسیدن به توسعه ی پایدار شهری به برنامه ریزی در سطح کوچک ترین واحد شهری، یعنی محلات مسکونی، توجه بسیار می شود، در این پژوهش با هدف ارتقای سطح پایداری محلات مسکونی سراب و سجاد شهر مشهد، به شناخت مفهوم توسعه ی پایدار محله ای، بررسی و مطالعه ی ادبیات مربوط و تدوین شاخص های تأثیرگذار بر سطح پایداری محلات مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پیمایش و اطلاعات گردآوری شده درباره ی این شاخص ها در سطح محلات مورد بررسی، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ترکیب روش های تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و دلفی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که محله ی سجاد با وزن نهایی پایداری 794/0 نسبت به محله ی سراب با وزن نهایی 357/0 در شرایط پایدارتری به سر برده، اما از منظر سطح بندی ابعاد پایداری، با توجه به حاصل نظرات ساکنین محلات در باب شاخص های مورد مطالعه و وزن دهی گروه تصمیم ساز این پژوهش به این شاخص ها، محله ی سجاد از منظر اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و محله ی سراب از منظر شاخص های زیست محیطی در شرایط پایدارتری نسبت به دیگری قرار داشتند.
تحلیلی بر سیاست های تامین مسکن توسط دولت با تأکید بر برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
34 - 43
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن مناسب،در کشورهای مختلف با توجه به شرایط بازار مسکن و میزان نیاز به مسکن و دیدگاه دولت های حاکم برای تخصیص فضا و امکانات ،متفاوت و یکی از عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی خانوارها می باشد.در این مقاله روش های مختلف تامین مسکن توسط دولت ها در جهان اعم از کنترل اجاره، مسکن یارانه ای، خانه سازی اجتماعی، طرح زمین خدمات، تخریب و بازسازی و توانمندسازی بررسی شده است. مقاله حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی می باشد و از برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و داده های آماری نهادهای ذیربط بهره گیری شده و مسکن از لحاظ اهداف کیفی، کمی و خط مشی های کلی تحلیل شده است. بر اساس نتایج و یافته های تحقیق در برنامه اول، بیشتر به شاخص های تراکم خانوار در واحد مسکونی و سرانه زیربنا توجه شده و به ساماندهی اسکان غیررسمی، بافت های فرسوده و افزایش تراکم ساختمانی توجهی نشده است. در برنامه دوم به بافت های فرسوده، افزایش تراکم و غیره توجه شد و مشکل این برنامه افزایش ساخت مسکن انفرادی بود. در برنامه سوم، به گروه های کم درآمد توجه خاصی شده و چالش این برنامه عدم توجه کافی به ارتباط هدف های بخش دولتی و خصوصی بود. در برنامه چهارم، سیاست های مسکن در راستای ساماندهی بافت های فرسوده و تأمین مسکن کم درآمدها (مسکن مهر) تدوین گردید و حرکتی موثر درجهت عدالت اجتماعی و تأمین مسکن خانوارهای کم درآمد بود. درنهایت، برنامه پنجم در راستای برنامه چهارم و با تأکید بر الگوهای شهرسازی اسلامی- ایرانی، مسکن مهر، ساماندهی بافت های فرسوده، اسکان غیررسمی و توسعه پایدار تدوین شده است.
بررسی شاخص های کالبدی اجتماعی مسکن در تعیین بلوک های فقیرنشین با استفاده از مدل تحلیل عاملی (مطالعه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر در ایران به مانند دیگر کشورهای جهان، روبه فزونی و رشد است و شهرهای کشور را با مسائل و مشکلاتی روبه رو ساخته است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با پدیده ی فقر روبه رو است که در این مقاله به بررسی آسیب شناسی کالبدی شهر کرمانشاه پرداخته می شود. هدف از بررسی حاضر، شناخت شرایط و ویژگی های مسکن بوده تا بتوان با بررسی دقیق آن، به شناسایی آسیب های کالبدی اجتماعی مساکن در سطح شهر پرداخت. روش پژوهش تحلیلی کمّی بوده و برای شناخت شهر از نظر کالبدی اجتماعی، در سطح بلوک های شهر کرمانشاه از داده های سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 و از 9 شاخص متوسّط بُعد خانوار، تراکم جمعیّت در واحد مسکونی، سرانه ی خالص مسکونی، سرانه ی ناخالص مسکونی، تراکم خالص مسکونی، میزان تراکم جمعیّت شهری، تراکم مسکونی جمعیّت، تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی استفاده شده که با روش های آماری به سه شاخص ترکیبی تبدیل و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی و نرم افزار Arc/GIS ارزیابی شده اند. بنابراین در این مقاله با تأکید بر شاخص های کمّی مسکن، به نمایش فقر در بلوک های شهر کرمانشاه، به عنوان نمادی از بازتاب فیزیکی نابرابری اجتماعی پرداخته شده است. جامعه ی آماری در این مقاله شهر کرمانشاه در سال 1385 است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که از دیدگاه شاخص های کالبدی اجتماعی، مسکن شهر کرمانشاه دارای 1718 بلوک برابر با 1/21 درصد خیلی مرفّه، 1149 بلوک برابر با 1/14 درصد مرفّه، 3475 بلوک برابر با 7/42 درصد متوسّط، 1224 بلوک برابر با 1/15 درصد فقیر و 529 بلوک برابر با 5/6 درصد خیلی فقیر بوده است. یادآوری این نکته لازم است که نتایج به دست آمده تنها با تکیّه بر شاخص های مورد استفاده در این مقاله است و در صورت عدم مشکلات آماری و به کارگیری شاخص های بیشتر، این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تأثیر قرار گیرند.
راهبردهای ساختار نهادی- مدیریتی شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری؛ مطالعه موردی: شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۱۴-۹۱
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم از جمله ایران موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا - شهری است. امروزه شهر کرج با مسائل نهادی- مدیریتی عدیده ای از جمله، ضعف سازمان های اجرایی و نظارتی در مسائل شهری، برخورد گزینشی، مدیریت شهری در خدمات رسانی به ساکنان محلات، فقدان ابزار و اطلاعات و اسناد کارآمد تصمیم گیری در شهر کرج و عدم ثبات در مدیریت شهری موجب پیچیده تر شدن مسائل شهری شده است. در این مقاله وضعیت نهادی- مدیریتی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. و با توجه به یافته های تحقیق، از قوتها و فرصتهای به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعفها و تهدیدات استفاده نشده است و ضعفها بر قوتها و تهدیدات بر فرصتها غالب می باشند. و نوع استراتژی، استراتژی تنوعی (اقتضایی) را نشان می دهد و در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد گردیده است.
شکل پایدار شهر و عدالت اجتماعی(مطالعه ی موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی توسعه ی شهری بر نحوه ی توزیع خدمات و امکانات شهری در شهر میاندوآب است. بر این اساس، روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که از مدل های آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیون های خطّی، غیرخطّی، لگاریتمی، وارونه و نمایی در نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. با مبنا قرار دادن تراکم شهری به عنوان مشکل توسعه ی شهری، شهر میاندوآب دارای توسعه ی فشرده شهری است؛ زیرا تراکم خالص شهری 235 نفر در هکتار و تراکم ناخالص 5/62 نفر در هکتار برآورده شده است. همچنین با استفاده از 13 شاخص خدماتی نحوه ی توزیع خدمات در 30 محلّه ی شهر بررسی شده است که 2 محلّه دارای توزیع خدمات کاملاً متعادل، 5 محلّه تقریباً متعادل، 10 محلّه نیمه متعادل و 13 محلّه نامتعادل در توزیع خدمات بوده اند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم خالص جمعیّت و z-score توزیع خدمات نشان می دهد که تراکم جمعیّت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به گونه ای که محلّه هایی با تراکم جمعیّتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملاً نامتعادل هستند. بنابراین آسیب پذیری توسعه ی شهری میاندوآب با معیار قراردادن توزیع خدمات (عدالت اجتماعی) آشکار شد. به همین منظور به الگوی بهینه ی تراکم جمعیّتی از طریق آزمون آماری مبادرت شده که تراکم جمعیّتی 250 نفر در هکتار در هر محلّه به عنوان الگوی توسعه ی شهری پایدار تعریف می شود.
ارزیابی ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم از جمله ایران موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا - شهری است. روندی که در حقیقت موجب انتقال جمعیت عمدتاً فقیر به شهرها می گردد. نمونه واضح و مشخص اینگونه تقابل را می توان در بافت های قدیمی و نیز بافت های روستایی شهرهای امروزی نظیر شهر کرج مشاهده نمود. شهر کرج نیز از یکسو بنا به موقعیت مکانی خاص خویش یعنی قرارگیری در مسیر شاهراه ارتباطی غرب کشور و مجاورت شهر تهران و نیز استعدادهای محیطی فوق العاده اش و داشتن کارخانه ها و مناطق صنعتی و از سوی دیگر به دلیل روند شهرنشینی شتابان در سطح کشور، تغییر الگوی مصرف جامعه و توسعه برونزای کشور، مورد هجوم گسترده مهاجرین از شهرها و روستاهای اطراف قرار گرفت که پیامد ملموس این هجوم ایجاد بحران شهری و در پی آن با مسائل عدیده ای از جمله شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین، فقیرنشین، بالا بودن آسیب ها و ناهنجاری اجتماعی، افت کیفیت زندگی و فقدان حداقل امکانات زیستی و خدمات مورد نیاز زندگی پهنه های از شهر، عدم حس تعلق و ناپایداری سرمایه اجتماعی ناشی از عدم پیوندهای با دوام همسایگی، توأم با تنوع قومی بدون انسجام و ادغام اجتماعی، ازدیاد فقر و تقسیمات دو سطحی (فقر و غنا) در درون منطقه کلان شهر کرج و غیره روبرو شده است. در این مقاله وضعیت ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. و با توجه به یافته های تحقیق، از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدات استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدات بر فرصت ها غالب هستند. و نوع استراتژی، استراتژی تنوعی (اقتضایی) را نشان می دهد. و در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد گردیده است.
بررسی پراکنش فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری کشور مطالعه موردی: تصادفات 1386
حوزههای تخصصی:
امروزه تصادفات رانندگی از مرز یک حادثه یا رویداد یا مشکل خارج شده و تبدیل به بحران شده است. تعداد متوفیان و مجروحین و نیز خسارات روحی و جسمی و معلولیت های ناشی از تصادفات به صورت لحظه ای در حال تغییر است، که در این میان کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بیشترین سهم را از این حوادث دارا هستند.
بر اساس آمارهای موجود تخمین زده می شود سالیانه حدود یک میلیون نفر در جهان به علت تصادف با وسیله نقلیه فوت می کنند و حدود 15 تا 20 میلیون نفر آسیب می بینند. ضرر و زیان ناشی از تصادفات سالانه 1.3 درصد تولید ناخالص ملی کشورهای در حال توسعه را به هدر می دهد که طبق یک برآورد نقریبی میزان خسارت های ناشی از هزینه های بیمارستانی و از کار افتادگی و خسارت های دیگر ناشی از حوادث رانندگی، سالیانه 500 هزار میلیون دلار برآورد شده است(WHO,1993). طبق اخبار منتشر شده از رسانه های عمومی و رسمی کشور به نقل از سازمان جهانی بهداشت، کشور ایران از نظر میزان وقوع تصادفات رانندگی مقام اول را در جهان دارا می باشد (WHO, 2003). آمارهای منتشره نشان می دهد بطور سالیانه در ایران بیش از 210.000 مورد تصادف صورت می گیرد که 14.000 کشته و چندین برابر نیز مجروح دارد(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، 1380). توزیع فضایی تصادفات و آسیبهای ناشی از آن در سطح کشور نشان می دهد که سهم استانها متناسب با جمعیت آنها و حجم جابجائیهای اتفاق افتاده در آنها نمی باشد.
مطالعه حاضر با استفاده از داده های ترکیبی سالنامه آماری استانهای کشور در 1386 و نتایج عمومی سرشماری 1385، به بررسی الگوی توزیع فضایی تصادفات درون شهری و برون شهری، مرگ و میر، مجروحین و خسارات ناشی از تصادفات در سطح شهرستانهای کشور با استفاده از تکنیک آمار مکانی و شاخص توزیع فضایی موران[1] پرداخت.نتایج بررسی ها نشان داد که در سطح کشور الگوی مختلف فضایی در وقوع تصادفات درون شهری و برون شهری وجود دارد. سنجش تاثیر چگالی جمعیت نشان داد که بر خلاف تصور کانونهای جمعیتی متراکم از سرانه مرگ و میر ناشی از تصادف کمتری برخوردار هستند و خوشه های معنادار مرگ و میر بر نواحی کم جمعیت و با چگالی کم متمرکز است.
آسیب شناسی دولت محلی مطالعة موردی: شوراهای اسلامی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت محلی واقعیتی انکارناپذیر و دارای علت وجودی قوی و پایدار برای ادارة امور عمومی محلی است که وجه اشتراک تمام مکتب های فلسفی- سیاسی مدرن به شمار می رود. نماد دولت محلی در ایران، شوراهای اسلامی است. این پژوهش به دنبال حل این مسئله است: عوامل و سرچشمههای اصلی آسیب ها و نوع آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران چیست؟ برای پاسخ به این مسئله دادهها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از پرسش نامه از جامعة آماری تحقیق جمع آوری شده است. جامعة آماری تحقیق متشکّل از اعضای شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران (تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز) در سه دوره شوراها، مدیران اجرایی و متخصصان دانشگاهی است که درکل 180 نفر میشوند. این داده ها از طریق آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون T تک نمونهای تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد عوامل اصلی آسیب های شوراهای اسلامی کلانشهرهای ایران در فرهنگ سیاسی، نظام سیاسی، اساسنامة دولت محلی و نوپا بودن آن ها ریشه دارد و نوع آسیب های شوراهای اسلامی به صورت آسیب های درون نهادی و برون نهادی بوده و باعث ناکارآمدی این نهاد محلی شده است.
معماری "های-تک": تبیین مشخصه های جهانی و آسیب شناسی نمود آن در معماری معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی در رابطه با ریشه های پیدایش "های-تک "در معماری و سیر حرکتی آن تاکنون و همچنین نمود این تغییر و تحولات در ایران می باشد. هدف از این تحقیق دستیابی به دلایل شکل گیری معماری های-تک می باشد، به گونه ای که بتوان از آن طریق مقایسه ای را میان آن چه که در سایر کشورها موجب شکل گیری این نوع معماری شده است و آنچه که در حال حاضر در ایران از معماری های-تک برداشت می شود و مورد استفاده قرار می گیرد، انجام داد. روش تحقیق در این نوشتار روش تطبیقی- تحلیلی است که در دو بخش به انجام رسیده است. بخش اول به بررسی معماری های-تک در سایر کشورهای جهان می پردازد و بخش دوم به بررسی این نوع معماری در ایران اختصاص داده شده است. بر اساس مطالعات انجام شده در این تحقیق مشخص گردید که شکل گیری های-تک در ابتدا به دلایلی از جمله کارایی آن در ساخت و ساز بوده است، اما در اواخر قرن بیستم وجه دیگری از این شیوه با رویکرد زیباشناسانه در معماری و ساخت و سازهای شهری موجب گردید که استفاده از فناوری برتر علاوه بر وجه کارایی در جنبه های زیباشناسانه نیز موجب کسب موفقیت گردد. اما آنچه از این شیوه در ایران مورد استفاده قرار گرفته است، بیشتر رویکردی زیباشناسانه به این روش می باشد و توجه چندانی به وجه کارایی این روش به جزء مواردی نادر نشده است.
بررسی عوامل مؤثر بر ناکار آمدی تعاونی های مصرف در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ناکارآمدی تعاونی های مصرف در شهر کرمانشاه انجام گرفت. این دسته از تعاونی ها که با هدف تأمین کالا های مورد نیاز اعضا تشکیل می شوند در سال های اخیر نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا نموده و در بسیاری از مواقع با از دست دادن جایگاه خود، ناکارآمد نشان داده اند. برای بررسی این مسئله دو دسته شامل عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی به عنوان عوامل مؤثر بر عملکرد تعاونی ها شناسایی شد. جامعه آماری مورد مطالعه اعضای تعاونی های مصرف شهر کرمانشاه در سه گرایش کارمندی، کارگری و فرهنگیان است و 240 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب گردید. ابزار گرد آوری داده ها نیز پرسشنامه بود که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان وزارت تعاون و پایایی بوسیله آلفای کرونباخ به تأیید رسید. نتایج آزمون همبستگی نشان داد هر دو دسته عوامل دارای همبستگی منفی با ناکارآمدی تعاونی ها بوده ولی عوامل درون سازمانی با مقدار 65/0- تأثیر گذاری بیشتری بر ناکارآمدی تعاونی های مصرف کرمانشاه دارند. هم چنین برای بررسی و مقایسه متغیر های مستقل با یکدیگر از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آماره F استفاده شد که عدم برابری این متغیرها به وسیله آزمون آنالیز واریانس مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های دیاگرام تحلیل مسیر بجز متغیر قانون تعاون سایر متغیرهای مستقل دارای اثر مستقیم بر ناکارامدی تعاونی های مصرف هستند و متغیر مدیریت با مقدار 338/0 بیشترین اثر مستقیم بر ناکارامدی را داشته و نیز مؤثرترین متغیر بر سایر متغیر های تحقیق می باشد.
سنجش و تدوین راهبردهای مناسب ارتقاء ظرفیت نهادی منطقه ای (نمونه موردی: شهرستان های بوکان و ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
23 - 39
حوزههای تخصصی:
برخورد با چالشهای عمده ای که بسیاری از مناطق ایران با آن مواجه هستند، مستلزم توجه هر بیشتر به نهادهای محلی و ارتقاء ظرفیتهای آنهاست. بنابراین این مقاله به دنبال سنجش ظرفیت نهادی در سطح مناطق مطالعاتی و نیز پاسخگویی به این سوال اساسی است که راهبردهای مناسب برای ارتقاء و افزایش ظرفیت نهادی در سطح مناطق مطالعاتی کدامند؟ برای دستیابی به هدف و پاسخ به سوال تحقیق، نخست با استفاده از روش پیمایشی ظرفیت نهادی منطقه ای در سطح مناطق مطالعاتی مورد سنجش قرار گرفته و سپس از طریق چارچوب برنامه ریزی راهبردی، راهبردهای مناسب برای ارتقاء ظرفیت نهادی در سطح مناطق مورد مطالعه تدوین شده است. نتایج سنجش ظرفیت نهادی در سطح مناطق مورد مطالعه نشان می دهد که ظرفیت نهادی در شهرستان های بوکان و ارومیه به ترتیب میزان های پایین و متوسط را به نمایش می گذارند. همچنین راهبردهای ارتقاء ظرفیت نهادی شامل ایجاد سازوکارهای قانونی روابط بین نهادها، بهبود محیط و ترتیبات قانونی برای ایفای نقش نهادها، فراهم نمودن بسترهای لازم برای افزایش تناسب قوانین و مقررات سطوح بالاتر با سطح منطقه، تقویت نقش کارگروه ها و شوراهای تخصصی، واگذاری بیشتر امور محلی به نهادهای محلی، ایجاد زمینه های قانونی برای حضور نهادهای موجود در سطح منطقه در فرایندهای اداره منطقه، بهبود وضعیت دسترسی نهادها به منابع دانش و یادگیری و کسب دیدگاه ها و خواسته های مردم و همچنین افزایش حضور و نقش آفرینی نهادهای نماینده بخش خصوصی و سرانجام ارتقاء توانایی درونی نهادها (به ویژه از لحاظ منابع مالی در شهرستان بوکان و به خصوص در ارتباط با نهادهای دولتی) می باشد.
سنجش تأثیرات اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی توسعه گردشگری (نمونه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری در دنیا، یکی از منابع مهم درآمد و در عین حال از عوامل موثر در تبادلات فرهنگی بین کشورهاست و به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان حایز جایگاه ویژه ای است. حضور بازدیدکنندگان در هر کشوری بر الگوی زندگی افراد بومی تأثیر می گذارد. بازدید کنندگان نیز تحت تأثیر فرهنگ کشور میزبان و ارزش های موجود در آن قرار می گیرند. این صنعت می تواند موجب تغییرات اقتصادی و اجتماعی شود؛ در سایه گفتگو و ایجاد رابطه متقابل بین مردمان دو ناحیه، پیام صلح بدهد و از آن جا که این صنعت به ارائه خدمت متکی است می تواند موجب افزایش اشتغال و درآمد شود. در این پژوهش سعی شده است پیامدها و اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاصل از توسعه گردشگری در این شهر بررسی و راهکارهایی مناسب برای توسعه هرچه بیشتر این اثرات با یک برنامه ریزی و مدیریت صحیح پیشنهاد می گردد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان سازمان ها و ادارات شهر کرمانشاه در زمینه صنعت گردشگری می باشد. به دلیل حجم کم، تمام جامعه آماری(50 نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که باتوجه به توانمندیهای شهر کرمانشاه توسعه گردشگری به ترتیب در توسعه اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی شهر کرمانشاه تأثیر معنی داری داشته و به ترتیب 17 و 16 درصد تغییرات اقتصادی و اجتماعی به توسعه گردشگری بر می گردد.
بررسی روند توسعه فیزیکی شهر جدید سهند و تعیین محدوده های مناسب به منظور توسعه آتی آن
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه خود سبب دستاندازی به محیطهای طبیعی و از بین بردن آنها شدهاند. در حالی که افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعه پایدار را الزامی مینماید. شهر جدید سهند که در حدود دو دهه پیش و به منظور جذب سرریز جمعیت کلانشهر تبریز ایجاد گردیده است نیز از این قاعده مستثنی نیست. از آنجا که این شهر در محیطی که از نظر منابع طبیعی از غنای بالایی برخوردار است واقع شده است، ضرورت توجه به چگونگی رشد و توسعه آن و همچنین تدوین برنامهای مناسب به منظور توسعه مناسب این شهر را دوچندان مینماید. در این مقاله نحوه توسعه فیزیکی شهر سهند و ویژگیهای جمعیتی آن از ابتدا تا به امروز مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به منظور توسعه آتی این شهر در نواحی با توان اکولوژیکی مناسب، اراضی صفه سهند بر اساس اصول آمایش سرزمین مورد ارزیابی قرار گرفته و مناسبترین اراضی برای این توسعه معین شده است. بدین ترتیب که ابتدا اطلاعات مربوط به منطقه با استفاده از آمار و اطلاعات موجود تهیه گردید. سپس بر اساس روش سیستمی و با استفاده از نرمافزارهای مختلف مانند GIS تجزیه و تحلیل و جمعبندی داده ها صورت گرفت. در ادامه توان اکولوژیکی محدوده مورد مطالعه تعیین و محدودههای مناسب برای توسعه آتی شهر جدید سهند با مساحتی حدود 3200 هکتار پیشنهاد گردید.
کاربرد تکنیک های تصمیم گیری گروهی، منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در مکان یابی ایستگاه بازیافت پسماند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر بازیافت پسماند بعنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش هزینههای مدیریت پسماند و نیز حفظ سرمایههای طبیعی مورد توجه اغلب کشورهای جهان قرار گرفته است. لزوم مدیریت بهتر فرآیند بازیافت و کنترل اثرات آن، سازماندهی صنایع بازیافت را ناگزیر مینماید. برای نیل به این مهم احداث ایستگاه بازیافت، پیشنهادی راهگشا است. باتوجه به اهمیت هزینههای حمل و نقل در سودآوری صنعت بازیافت، اغلب ایستگاههای بازیافت در مناطق شهری یا نزدیک شهر احداث میشوند لذا لازم است که برای اجتناب از جنبههای ناخوشایند آن بر محیط اطراف، محل استقرار این تأسیسات بنا بر یکسری ضوابط و اصول علمی انتخاب گردد. هدف از این تحقیق ارائه چارچوبی جهت ترکیب تکنیکهای تصمیمگیری دلفی و دلفی فازی با سامانه اطلاعات مکانی، بمنظور شناسایی مکانهای مستعد جهت احداث ایستگاه بازیافت پسماند است. همچنین کاربرد عملی رهیافت ارائه شده، در قالب یک مطالعه موردی در منطقه نه شهرداری تهران نشان داده شده است؛ بدین ترتیب که: پس از شناسایی معیارها با استفاده از تکنیک دلفی کلاسیک، حریم استاندارد هر معیارها نیز به کمک تکنیک دلفی فازی تعیین گردید؛ درنهایت با بکارگیری GIS، حریمهای تعیین شده در منطقه مطالعاتی اعمال و مکانهای مستعد جهت احداث ایستگاه بازیافت شناسایی شدند. تحقیق حاضر در وهله نخست منتج به شناسایی هشت معیار موثر در مکانیابی ایستگاه بازیافت و تعیین حریم مجاز آنها گردید. در ادامه با اعمال حریمها در نرمافزارGIS و سپس بازدیدهای میدانی، 5 گزینه مکانی برای استقرار ایستگاه بازیافت در منطقه مطالعاتی شناسایی گردید.
توسعه کالبدی ـ فضایی شهر ورزنه و ارایه راهبردهای توسعه آتی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک فرآیند توسعه شهری در برنامه ریزی توسعه شهری و مدیریت توسعه شهری پایدار نقش تعیین کننده ای دارد. در تحقیق پیش رو فرایند توسعه کالبدی ـ فضایی شهر ورزنه مورد بررسی قرار گرفته و پس از مشخص شدن پتانسیل ها و محدودیت های توسعه با استفاده از مدل های بولین و همپوشانی در GIS، و نیز محاسبه میزان فضای مورد نیاز برای جمعیت اضافه شده در دهه های اتی، راهبردهای بهینه برای توسعه آتی شهر ارایه شده است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بوده و شیوه گردآوری داده ها اسنادی-کتابخانه ای است و برای تکمیل داده ها و پایش مراحل توسعه از مطالعات میدانی و مصاحبه با شهروندان نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که توسعه شهری ورزنه در ابتدا به صورت خودرو و در اطراف هسته اصلی شهر به صورت دایره ای رخ داده است، لیکن در مراحل بعدی، توسعه شهری به دلیل وجود زمین های کشاورزی در اطراف هسته اصلی ممکن نبوده و لذا شهر به صورت یک شهر موازی در طرف مقابل شهر فعلی(که توسط یک رودخانه از هم جدا می شوند)رخ داده و در طرح های جدید نیز توسعه در همان سمت و در جهت شمال در نظر گرفته شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که برای توسعه آتی شهر حتی برای جمعیتی سه برابر جمعیت فعلی نیازی به گسترش محدوده شهری نیست وبه دلیل پراکنده بودن شهر و ساختمان های غالبا یک طبقه در داخل محدوده شهری، پتانسیل توسعه در بعد ارتفاعی وجود داشته و نیز میزران زیادی زمین های خالی در داخل محدوده وجود ندارد که پتانسیل توسعه را دارا هستند.