فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.
بررسی اثرگذاری عملکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شوراهای اسلامی شهرها در ایران (مطالعه موردی: شورای اسلامی شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شوراهای شهر همواره نقش بسزایی در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان دارند. این پژوهش که به بررسی عملکرد شورای شهر سردشت پرداخته است با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اطلاعات پیمایشی و اسنادی صورت گرفته است. روش اثبات فرضیه ها در این پژوهش استناد بر داده های مورد بررسی از طریق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل دوگروه کارشناسان شهری و ساکنان شهر را در برمی گرفت. جهت تعیین حجم نمونه برای گروه ساکنان از فرمول کوکران استفاده شد که تعداد نمونه 384 نفر بود که از طریق نمونه گیری طبقه ای و تصادفی اقدام به تکمیل آن ها شد. اما برای نمونه کارشناسان از روش گلوله برفی استفاده شد که تعداد نمونه کارشناسان در این پژوهش به 15 نفر رسید. در تحلیل داده ها جهت بررسی نرمال بودن توزیع میانگین نمرات از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای ارزیابی عملکرد شورای شهر سردشت از آزمون T تک نمونه ای و آزمون (Binominal test) و نیز جهت مقایسه نظرات گروه مردم و کارشناسان از آزمون یومن-وایت نی و T مستقل استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عملکرد اقتصادی شورای شهر سردشت ضعیف بوده است. البته عملکرد اجتماعی در وضعیت مناسبتری نسبت به عملکرد اقتثصادی قرار دارد و فراتر از حد متوسط و قابل قبول پژوهش قرار گرفته است. این در حالی است که بهترین وضعیت عملکردی شورای شهر سردشت مربوط به عملکرد فرهنگی است که این مقدار 89/3 می باشد
بررسی تاثیر مدیریت گردشگری درتحولات اجتماعی و فرهنگی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۳۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعت در آمدزا و از همه مهمتر وسیله ای ارتباطی بین ملتها و اقوام مختلف در جهان و آشنایی با مردم دنیا با همدیگر مورد توجه همه کشورها بوده است. صنعت گردشگری استراتژی اقتصادی و فرهنگی دوران مدرن و پسامدرن محسوب می شود و تاثیرات زیادی را در حیطه های فرهنگی و اجتماعی جامعه برجای می گذارد و هر جامعه بنا بر موقعیت خودش می تواند بر گردشگران تاثیر بگذارد و یا از آن متاثر بشود. در سالهای اخیر شهر قم بدلیل موقعیت ویژه اش در مرکز ایران و نیز رشد گردشگری ناشی از وجود بارگاه مطهر حضرت معصومه(ع) و مسجد مقدس جمکران، سالیانه 18-20میلیون گردشگر را از نقاط مختلف کشور و دنیا به خود جلب کرده است و تحقیق حاضر، تاثیرات گردشگری بر فرهنگ و اجتماع شهر قم را مورد توجه قرار داده که بصورت پرسشنامه ای و تصادفی بین 200 نفر از گروه های مختلف فرهنگی توزیع و بعد از گردآوری اطلاعات، بر اساس سامانه spss تجزیه وتحلیل شده است و مشخص شده که فرهنگ شهر قم تحت تاثیر روابط، ارتباطات، نوع پوشش، روحیه مهمانوازی، بهداشت و غیره گردشگران قرار گرفته است و رابطه معناداری وجود دارد.
امکان سنجی کاربست رویکرد کلان شهرهای شبکه ای چندمرکزی خلاق در منطقه ی کلان شهری مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها بستر نوآوری و محمل هدایت انرژی خلاق بشر تلقی می شوند و همچنین نقش مؤثری در تمرکز و مدیریت سرمایه های انسانی بر عهده دارند. خلاقیت در دو حوزه ی صنایع و طبقه خلاق نیاز به بستری مناسب و مطلوب برای شکوفا شدن دارد. از این روی، اکثر صاحب نظران بر این عقیده اند که ساختارهای شبکه ای- چندمرکزی به دلیل ساختار فضایی خاص خود، اولویّت و مزیّت بیشتری در جذب این صنایع و طبقه ی خلاق دارند. بر این اساس در این مقاله، با روشی توصیفی- تحلیلی ابعاد و مؤلفه های مؤثر در جذب صنایع خلاق در منطقه ی کلان شهری مازندران مرکزی که شامل 4 شهر بزرگ استان اعم از مازندران، ساری، بابل و آمل می شود، مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع 14 شاخص در پنج رویکرد میراث تاریخی و فرهنگی، ساختار صنعت و صرفه های تجمع، تنوع وابسته، سرمایه ی انسانی و طبقه ی خلاق مورد آزمون قرار گرفت. تراکم میراث فرهنگی و تاریخی، اندازه شرکت، سهم متخصصان از کل اشتغال، معکوس شاخص هرفیندال، جمعیّت به عنوان اندازه ی بالقوه بازار، شاخص تنوع وابسته، شاخص سیسونه -هال، شاخص آنتروپی، تجمع افراد تحصیل کرده، شاخص همپایی، سهم افراد تحصیل کرده از متقاضیان کار و سهم مهاجران استان های دیگر شاخص های این پژوهش را تشکیل می دهند. نتایج حاکی از آن است که این منطقه ی کلان شهری از تنوع و آستانه ی تقاضایی کارامد و مطلوب برخوردار نیست و دلیل این امر را نیز می توان به ماهیّت تکه تکه منطقه و نبود محیط کلان شهری نسبت داد. همچنین، تراکم مطلوب فعالیّت های اقتصادی مشاغل خلاق نتوانسته فعالیّت های وابسته را در کنار هم تجمیع نماید و منجر به تولید محصولی با کیفیت تر گردد. ولی در مقابل، این منطقه محیط مناسبی را برای جذب طبقه ی خلاق، فراهم می آورد که مواردی همچون تراکم امکانات فرهنگی و تاریخی شهرهای منطقه، پذیرش فرهنگی مردم اقوام دیگر، و استعداد منطقه در جذب فناوری های جدید این موضوع را اثبات می کند.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده با رویکرد مدیریت شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع ساختار شهری تهران در سال های اخیر، از موضوعاتی است که بر نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری تأثیر گذاشته است. عمده ترین آسیب ناشی از این دگرگونی، ناسازگاری کالبدی است که در دو وجه ناهمگونی و ناپایداری بافت های قدیمی و فرسوده و نوساز و در ابعاد ناهنجاری های مختلف کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی نمایان شده است. در این زمینه، اجرای برنامه هایی مانند بهسازی، مرمت، زنده سازی، نوسازی و... با هدف تجدیدحیات شهری یا جلوگیری از افت شهری، از مهم ترین شیوه هایی است که در کانون توجه متخصصان و مجریان شهرسازی و ساختار مدیریت شهری قرار دارد و محور اصلی اجرای این برنامه ها، مشارکت شهروندان است. در میان مناطق مختلف شهر تهران، منطقة 12، یکی از مهم ترین مراکز قدیمی و تاریخی شهر به شمار می آید که سهم عمدة فضای کالبدی آن را بافت های فرسوده تشکیل می دهند. مطابق بررسی ها، مهم ترین مسئلة بافت های فرسودة این منطقه، پایین بودن نقش مشارکت شهروندان در رویکرد مدیریت شهری و راهبردهای اتخاذشده طی سال های اخیر درجهت مرمت، توانمندسازی و حیات بخشی به آن هاست که در این مقاله به چیستی و چرایی آن پرداخته می شود. این پژوهش، با تحلیل توصیفی- کاربردی عرصه های تصمیم گیری مرتبط، انتخاب شیوه های مختلف مشارکت شهروندان و سیاست هایی مناسب در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده اصلاح، تثبیت و ارائه شده و نشانگر آن است که حل مشکلات بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده، با مدیریت شهری، مرمت و مشارکت مردم رابطة مستقیم دارد.
رفتارنگاری رهیافتی جهت ارزیابی میزان پاسخدهی فضاهای شهری، مطالعه موردی: فضای فراغتی کناره آب دریاچه زریبار، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
77 - 90
حوزههای تخصصی:
مخاطبان اصلی یک فضای شهری استفاده کنندگان از آن هستند و فضای شهری همراه با حضور مردم است که بار معنایی می یابد، بنابراین می توان گفت که توفیق هر فضای شهری را می باید در پاسخگویی آن به نیازهای کاربران و همخوانی طرح(کالبد) و محتوا(رفتار) با یکدیگر جست وجو نمود. لذا پژوهش بر روی استفاده کنندگان از یک فضای شهری می تواند بعنوان منبعی ارزشمند در برنامه ریزی، طراحی و مدیریت فضاهای شهری به کار گرفته شود. بدین ترتیب جهت سنجش میزان پاسخدهی یک فضای شهری، نخستین گام توجه به رفتارهای جاری در آن و بهره گیری از انواع روش های رفتارنگاری خواهد بود تا تصویری واضح از وضعیت موجود فضای شهری و میزان هماهنگی طرح و محتوا بدست آید. مهمترین فضای شهری فراغتی شهرستان مریوان و یکی از جذابترین مقصدهای استان کردستان برای گردشگران، فضای فراغتی کناره ی دریاچه ی زریبار است. در این پژوهش فضای مذکور با انجام رفتارنگاری طی36 روز و در طول فصول بهار، تابستان و پاییز سال 1394 مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله ی حاضر ضمن مروری کوتاه بر نظریات و روش های صاحب نظران در زمینه ی رفتارنگاری، با دسته بندی این روشها و در نظر گرفتن امکانات در دسترس، انواع روش های رفتارنگاری همخوان با شرایط را مورد استفاده قرار داده است. بنابراین پژوهش پیش رو یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است که جهت سنجش میزان پاسخگویی فضای شهری ذکر شده به رفتارهای جاری در آن انجام شده است. روش ارزیابی به صورت مشاهده ی مستقیم و حضور در فضا بوده، تحلیل داده های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل داده های مکانی با بهره گیری از نرم افزار GIS صورت گرفته است. نتایج این پژوهش به وضوح ناخرسندی کاربران از وضع موجود محیط فراغتی کناره ی آب دریاچه ی زریبار را نشان می دهد. نبود فضاهای نشستن با کیفیت و کمبود فضاهای نشستن از لحاظ کمی، مدت زمان سپری شده ی اندک مردم در محیط و عدم وجود شرایط آسایش محیطی جهت حمایت از رفتارهای مورد علاقه ی افراد حاضر در محیط، نمونه هایی از نارضایتی های کاربران نسبت به طرح وضع موجود بوده و نشان از آن دارد که شرایط وضع موجود به شیوه ی مناسبی پاسخده نیازهای کاربران نیست.
سنجش کمی قابلیت برنامه ریزی محور های پیاده در بافت مرکزی همدان (نمونه موردی: خیابان های اکباتان، شهدا، تختی و بوعلی)
حوزههای تخصصی:
پدیده خودروگرایی یا شهرهای وابسته به خودرو، چالشی است که امروزه در جوامع شهری نمود بیشتری پیدا کرده است. بهبود استانداردهای زندگی و تمایل به رفاه فردی، زمینه ساز پدیده خودرو گرایی است. این امر در کنار فقدان زیرساخت های لازم حمل و نقل و گزینه های حمل و نقل عمومی در کشورهای در حال توسعه، بیش از پیش رو به وخامت گذاشته و هزینه های بسیاری را از جمله، اتلاف منابع طبیعی، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات سلامت شهروندان را در پی داشته است. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شهری شدن پیش از صنعتی شدن رخ داده است، پس از ورود اتومبیل، از همان ابتدا مسئله اولویت دادن سواره ها وجود داشته است. تجربیات پیاده راه سازی به ویژه در بافت های مرکزی شهرها نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، از طریق مطالعه و تحلیل تجربیات داخلی و خارجی و همچنین با استناد به مطالعات و بررسی های میدانی، با هدف سنجش قابلیت جهت تبدیل به پیاده راه، به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی، تعاملات اجتماعی و ساماندهی بافت مرکزی شهر همدان به رشته تحریر درآمده است. بر این اساس با استفاده از منابع اسنادی و تجربیات عملی، معیارها و شاخص های ارزیابی جهت تحلیل استخراج شده و پس از معرفی و شناخت محدوده و تحلیل آن با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به سنجش وضع موجود محورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که محور بوعلی و اکباتان واجد بالاترین اولویت جهت تبدیل به پیاده راه می باشند .در نهایت در همین راستا اهداف ، راهبرد ها و سیاست ها استخراج و ارائه شده است.
تبیین مکانیزم احیاء بافت های تاریخی با استفاده از رویکرد بازآفرینی (نمونه موردی: محله حاجی در محدوده تاریخی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرها میراثی گرانقدر هستند که در هویت بخشی به حیات شهری در طول تاریخ نقش قابل توجهی ایفا میکنند. این بخش از شهر تجلی گاه ابعاد فرهنگی-اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. امروزه این بافت های تاریخی به ویژه در شهرهای با قدمت تاریخی که زمانی سرزنده ،جذاب و با کیفیت بوده اند، به دلایل مختلف دچار افول حیات شهری، اقتصادی و فرهنگی شده اند و بر این اساس جذابیت وکیفیت گذشته خود را از دست دادند. مقاله ی حاضر با هدف بهبود وضعیت موجود محدوده ی محله حاجی شهر همدان، سعی دارد در زمینه ی بازآفرینی آن راهبردهایی را ارائه نماید . اطلاعات این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعه های میدانی فراهم شده است. با تعیین موقعیت محدوده ی مورد مطالعه در ماتریس (SWOT) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها شناسایی شده و در ادامه با استفاده از ماتریس ارزیابی (EI) راهبردهای قابل قبول برای بازآفرینی محدوده موردنظر، مشخص شده اند. علاوه بر آن با کمک روش QSPM اولویت بندی راهبردهای ارایه شده در مرحله قبل به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد، نقش عوامل درونی و راهبرد های رقابتی یا قوت-تهدید و همچنین برخی راهبردهای محافظه کارانه در راستای رسیدن به اهداف برنامه ریزی بازآفرینی این محله مؤثرتر می باشد.
تحلیل رفتار مصرفی خانوارها در مناطق شهریِ استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رفتار مصرفی خانوار درون یک جامعه به عنوان واحد مصرف کننده درون جامعه یکی از مباحث پرکاربرد در سیاست گذاری ها است. هدف این مقاله شناخت رفتار تقاضای خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری از طریق الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل در قالب گروه کالاها و خدمات آب، برق و سوخت، درمان و بهداشت، خوراکی و آشامیدنی ها، پوشاک و کفش، حمل و نقل و ارتباطات، لوازم و اثاثیه منزل و سایر کالاها و خدمات و تقسیم بندی آن ها به گروه کالایی بادوام و بی دوام است. نوع پژوهش کاربردی و جامعه آماری در این تحقیق شامل خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری برای دوره زمانی 92-1358 می باشد. روش آماری مورد استفاده جهت برآورد ضرایب مدل، رگرسیون (معادلات) به ظاهر نامرتبط است. نتایج نشان داد گروه های کالایی و خدمات آب، برق و سوخت، خوراک، پوشاک و کفش، لوازم و اثاثیه منزل ضروری و گروه کالاها و خدمات درمان و بهداشت و حمل و نقل و ارتباطات لوکس هستند. همچنین وجود توهم پولی؛ میزان سهم گروه های درمان و بهداشت و خوراکی ها و آشامیدنی را افزایش و سایر گروه ها را کاهش می دهد. بر طبق نتایج، یک درصد افزایش قیمت آب، برق و سوخت مورد استفاده خانوارهای شهری استان، هزینه های لوازم و اثاثیه منزل را 00591/0 افزایش می دهد.
تعیین محدوده فضایی شهر- منطقه برای کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی نگاه به کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش از چالش های اخیر نظام برنامه ریزی فضایی کشور بوده است که موجب تکوین مفاهیمی مانند مجموعه شهری و منطقه کلان شهری شده است. شناخت کلان شهر تهران و گسترة پیرامونش با نگرش نومنطقه گرایی و برای دستیابی به تمرکز زدایی و رقابت پذیری و جهانی شدن، کاربستِ ساختاری پویاتر را می طلبد. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیلِ تطبیقی تلاش می کند الگوی فضایی شهر- منطقه را متناسب با سازمان فضایی ایران بهینه سازی کرده و محدودة فضایی شهر- منطقة تهران را با بهره گیری از تحلیل جریان های عملکردی و تخمین فاصلة 85 نقطة شهری در محدودة 250 کیلومتری جاده ای تهران با دو روش استقرایی و استنتاجی در نرم افزار GIS تعیین کند. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش در الگوی فضایی شهر- منطقه با دو هسته و 41 شهر پیرامونی تبیین می شود. این محدوده نشان دهندة ردپای عملکردی کلان شهری تهران برآمده از جریان های روزانه و هفتگی مبتنی بر منطقِ فضایی فراتر از تقسیم بندی ها و محدودیت های کالبدی، سیاسی و اداری است.
تحلیلی بر میزان احساس امنیت گردشگران شهری (مطالعه موردی: گردشگران داخلی شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازاین پژوهش تحلیل احساس امنیت گردشگران در شهر گرگان و ارایه راهکارهایی برای ارتقای احساس امنیت گردشگران میباشد. این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران مراجعهکننده به شهر گرگان در بهار سال 1395میباشد که با بهرهگیری از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 384 نمونه انتخاب و اطلاعات توسط پرسشنامه محققساخته جمعآوری و از نرمافزار spss برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه 891/0 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت بالایی از اعتماد ابزار مورد تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد که رابطه معناداری بین عملکرد نیروی انتظامی و عملکرد سازمانهای مرتبط با گردشگری با احساس امنیت گردشگران وجود دارد. نتایج آزمونt نشان داد که عملکرد رسانهها در تقویت احساس امنیت گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین بین متغیرهایی مانند: جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و پایگاه اقتصادی– اجتماعی با احساس امنیت گردشگران تفاوت معناداری وجود دارد.
رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای مطالعه موردی: محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
محله را می توان یکی از مهم ترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمی توان شهرهایی توسعه یافته داشت، درحالی که محلات توسعه یافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیق تر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایین تر نظام شهری) می تواند به درک درست برنامه ریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد اجتماعی موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی است،که ارتباطی اساسی با نظام توسعه محله ای دارد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. و حجم نمونه در پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 365 نمونه انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است، که یافته های حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین اعتماد اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 30 درصد واریانس توسعه محله ای را تبیین می کند. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در متغیرهای اعتماد نهادی با ضریب (307/0=β)، اعتماد بین شخصی با ضریب (185/0=β) ، اعتماد تعمیم یافته با ضریب بتای(158/0=β) و اعتماد اعتماد به محیط با ضریب بتای(103/0=β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با افزایش اعتماد اجتماعی، مولفه های توسعه محله نیز افزایش می باید. کلمات کلیدی: اعتماد اجتماعی، توسعه محله ای ، محله فهادان، شهر یزد.
طراحی شهری خیابان در جهت ارتقاء حس مکان؛ مطالعه موردی: خیابان گلشن راز شبستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکان هر خیابان در بر گیرنده کلیه عوامل کالبدی، عملکردی- فعالیتی، ادراکی بصری و اجتماعی موجود در خیابان است ایجاد حس مکان در خیابان ها هدف اصلی طراحی شهری بوده و می تواند زمینه ساز حضور شهروندان و افزایش تعاملات بین آن ها شود.مقاله حاضر با توجه به سوال، چگونه می توان از طریق جعبه ابزار طراحی شهری به ارتقاء حس مکان در یک محیط شهری (خیابان) دست یافت؟ مطرح شده، آنچه ضروت ارتقاء حس مکان در محور گلشن راز را ایجاب می کند، وجود اغتشاشات بصری در نماهای این محور، شرایط نامناسب مبلمان شهری، نبود فضای سبز و باز کافی، فقدان امکانات جهت پاسخگویی به نیاز زائرین و ساکنان محدوده، نارسایی در نظام رفت و آمد و شبکه دسترسی و شرایط نامناسب زیست محیطی و ... است که در نهایت منجر به کاهش کارآیی و عملکرد مناسب این محور شده است. در این مقاله با هدف طراحی شهری خیابان در جهت ارتقاء حس مکان خیابان گلشن راز شبستر، پژوهش بر پایه شناخت عناصر بصری ادراک و ذهنیت مردم از خیابان و عوامل تاثیر گذار بر حس مکان خیابان شکل گرفته است. در راستای نیل به هدف ارتقاء حس مکان خیابان گلشن راز شبستر در ابتدای امر، به بررسی عوامل تاثیر گذار در حس مکان و و به دنبال آن معیار ها و شاخص های ارتقاء حس مکان خیابان پرداخته شد. در ادامه بر اساس مشاهدات میدانی و کروکی ها ، توصیفات مردم مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعات بر اساس اهداف، نیاز ها و سوالات پژوهش صورت گرفته است. سپس به تحلیل داده ها با استفاده از جدول سوات پرداخته ایم، و در آخر به تدوین پلان راهبردی و نتایج حاصل از آن رسیده ایم.
ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
در کشور ما طی چند سال اخیر، به منظور تأمین مسکن اقشار کم درآمد جامعه، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. از مهم ترین چالش های فراروی این طرح مکان یابی اراضی مسکن مهر است که علی رغم حذف هزینه تملک در طرح تولید مسکن انبوه، با مشکلاتی از جهت دسترسی مناسب، جنبه های زیست محیطی، کالبدی و غیره مواجه است. بنابراین این پژوهش با هدف ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی با استفاده از لایه های رقومی انجام گرفته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری واحدهای مسکن مهر به تعداد 4862 واحد می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مکان گزینی مساکن مهر در شهر ایلام شاخص های زیست محیطی رعایت نشده است. وضعیت مکانی و سرانه ها دیگر کاربری ها مرتبط با مجتمع های مسکن مهر شهر ایلام مناسب نیست و در نهایت مشخص شد که مکان های مناسب به منظور ایجاد مجتمع های مسکن مهر بیشتر در قسمت غرب و جنوب غرب منطقه قرار دارند. در این قسمت ها به دلیل شیب کم، احتمال وقوع سیل و خطر فرسایش کم بوده و محل های مناسبی جهت ایجاد مجتمع های مسکن مهر می باشند.
تحلیل الگوهای فضایی و دامنه برد قاچاق کالا در مناطق مرزی کشور (مطالعه موردی: قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاق یا ورود و خروج غیرقانونی و مخفیانة کالا، از پیچیده ترین و پرمسئله ترین رفتارهای مجرمانه در کشور است. هرساله از محل این رفتار ناهنجار، هزینه ها و خسارت های جبران ناپذیر مادی و معنوی به کشور وارد می شود. در استان بوشهر در مرز جنوبی کشور، به دلیل وجود مرزهای گستردة آبی و ویژگی های جغرافیایی و سوق الجیشی، آمار بالای قاچاق کالا یکی از مسائل مهم به شمار می آید. در پژوهش حاضر، الگوهای فضایی پدیدة قاچاق کالا و دامنة کالاهای قاچاق در این استان مطالعه شده است. این پژوهش کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی، طی یک سال انجام شده است. جامعة آماری پژوهش نیز شامل قاچاق های وقوع یافتة ارزاق عمومی در محدودة استان بوشهر است. به منظور تحلیل داده ها و تحلیل فضایی قاچاق در این استان، از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، روش تحلیل شبکه و تحلیل تراکم کرنل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بیشترین میزان کشف قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر، در شهرستان کنگان و کمترین میزان کشفیات در شهرستان دشتی رخ داده است. تحلیل زمانی ارزاق عمومی نشان می دهد این کالاها، در روزهای میانی هفته بیش از روزهای دیگر قاچاق می شود و الگوی توزیع شبانه روزی، بیانگر توزیع بیشتر جرایم در ساعت های میانی روز است. درپایان، ضمن تحلیل عوامل مؤثر بر پدیدة قاچاق در استان بوشهر، چند پیشنهاد برای کنترل و مقابله با این پدیدة ناهنجار ارائه می شود.
بررسی عوامل مؤثر در تعادل بخشی به عرصة فضایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری و تفاوت های منطقه ای در بسیاری از کشورها چالش اساسی در مسیر دستیابی به اهداف توسعة متوازن و متعادل است. به ویژه آن دسته از کشورهایی که مانند ایران قلمرو حاکمیتشان مناطق جغرافیایی وسیعی را شامل می شود. در ایران توسعه و زیرساخت های آن در نواحی جغرافیایی کشور در اثر برنامه ریزی های نامطلوب ملی و متمرکز گذشته، تفاوت شدیدی را در روند توسعه ایجاد کرده است. در این پژوهش با به کارگیری روش های اسنادی و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و فن دلفی، داده ها جمع آوری، و با ترکیبی از مدل های کمی و کیفی، تحلیل موردنظر انجام گرفته است. در مرحلة دوم دلفی، با کسب نظر استادان، صاحبنظران و مسئولان و متولیان منطقة مورد مطالعه، ماتریس تأثیر متقاطع بررسی میزان تأثیر عوامل بر همدیگر در نابرابری های منطقه ای استان گیلان تکمیل شد. در مرحلة نهایی نیز با بهره گیری از فنون تحلیلی و نرم افزار MICMAC، عوامل مؤثر در ایجاد نابرابری های استان گیلان بررسی شد و با تحلیل میزان تأثیر متغیرهای مؤثر در ایجاد عدم تعادل های منطقه ای، عامل اصلی «توسعة تک بعدی از منظر فضایی» شناسایی، و در نهایت، راهکارهای مناسب برای تعادل بخشی به سازمان فضایی استان گیلان مطرح شد.
بررسی شاخص سازگاری در برنامه ریزی کاربری زمین شهری به منظور پایداری اقتصادی شهر، مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیابی و ساخت کاربری های شهری در اقتصاد شهر و پایداری اقتصادی آن نقش به سزایی دارد. امروزه رشد ناموزون کاربری ها در بعضی از نواحی شهری موجب ناسازگاری و افزایش هزینه های شهری شده است. شاخص های سازگاری به طور مستقیم و غیرمستقیم در پایداری اقتصاد شهر تأثیر گذارند. هدف این پژوهش تحلیل وضعیت کاربری زمین شهری بر اساس معیار سازگاری به منظور دست یابی به پایداری اقتصادی در منطقه یک شهرداری تهران است. در این پژوهش شاخص های سازگاری کاربری ها از جمله فاصله از خط گسل، همجواری کاربری ها با کاربری های آلوده کننده و مزاحم، مکانیابی کاربری ها بر اساس شیب زمین است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزار (excel) است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از منابع کتابخانه ای و نقشه های رقومی منطقه به کمک GIS تحلیل شده است. نتایج مشخص می سازد مکان گزینی حدود 40 درصد کاربری هایی که در محدوده 700 متری خط گسل قرار دارند؛ خطرساز می باشد، بیش از 20 درصد کاربری ها در شیب نامناسب ساخته شده اند، هم چنین 3/0 درصد از کاربری های منطقه از لحاظ شاخص آلودگی و مزاحمت، وضعیت نامطلوبی دارند، در مجموع، این فرآیند موجب خسارات مالی و جانی متنوعی می گردد که ناپایداری اقتصادی منطقه را به دنبال خواهد داشت.
بررسی تأثیر مخاطرات بر توسعه گردشگری شهرستان سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و مدیریت ریسک یکی از رویکردهایی است که برای تقویت و ارتقای اثربخش سیستم ها مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش به بررسی تأثیر مخاطرات بر توسعه گردشگری شهرستان سرعین پرداخته شده است. این منطقه یکی از مقاصد گردشگری مهم در ایران محسوب می شود که مانند هر مقصد گردشگری دیگر می تواند از سوی مخاطرات محیطی مورد تهدید قرار گیرد. در همین راستا تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و به کمک دو جامعه آماری مرتبط با گردشگری یعنی گردشگران داخلی وارد شده به مقصد گردشگری و مسئولین فعال در بخش گردشگری منطقه به بررسی مخاطراتی که بر توسعه گردشگری تأثیر می گذارند، پرداخته است. نتیجه ای که از این تحقیق به دست آمد بیانگر بالا بودن احتمال وقوع مخاطرات بهداشتی و محیطی از دیدگاه گردشگران و همچنین مخاطرات ساختاری- عملکردی از دیدگاه مسئولین فعال در بخش گردشگری می باشد. اما در صورت محاسبه مجموع احتمالات خطر از دیدگاه هر دو گروه این نتیجه حاصل می شود که احتمال تهدید سیستم گردشگری محدوده مطالعاتی، در زمینه احتمال خطرات اقتصادی- مالی با مقدار ۲۹/۳ از همه بیشتر می باشد، شاخص احتمال خطرات بهداشتی- محیطی با مقدار ۱۷/۳ در رده دوم قرار دارد، بعد از آن شاخص ساختاری- عملکردی با مقدار ۹۳/۲ در رده سوم قرار می گیرد.
ارائه الگوی بهینه فضای سبز شهری با توجه به شاخص های توسعه پایدار شهری مورد شناسی: منطقه 8 شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه پایدار مبتنی بر ایجاد تعادل در محیط است و شهرها به لحاظ مکانی مهم ترین نقطه تلاقی انسان و محیط است. لذا توجه به شیوه زیست شهری و برنامه ریزی در راستای برقراری تعادل زیست محیطی در شهرها از ضروریات توسعه پایدار شهری است. در بین مناطق دهگانه کلانشهر تبریز، محدوده منطقه 8 به جهت تاریخی، فرهنگی، میراثی و گردشگری بودن، یکی از مناطق شهری استراتژیک و مهم به شمار می رود. موقعیت این منطقه به عنوان بافت مرکزی تبریز اهمیت گسترش فضاهای سبز و پارک های شهری را دوچندان کرده است. تحقیق حاضر از نوع تحلیلی-توصیفی است که با ماهیت کاربردی ارائه شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده تلفیقی از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تاپسیس و با توجه به شاخص های توسعه پایدار شهری، الگوی مناسب از چیدمان مکانی-فضایی فضای سبز شهری در محدوده مورد مطالعه ارائه گردد. در این پژوهش پس از انتخاب معیارهای مؤثر و وزن دهی به معیارها، با تلفیق این معیارها با روش تاپسیس که از مدل های جبرانی سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره است، به انتخاب مکان های بهینه برای کاربری فضای سبز در منطقه 8 شهرداری تبریز اقدام شد. با توجه به نقشه خروجی مدل تاپسیس و مقایسه آن با نقشه کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه، مشخص شد که زمین های مناسب برای ایجاد فضای سبز تناسب زیادی با کاربری اراضی دارند. در ادامه با توجه به آلودگی بالای هوا و صوت در محدوده مورد مطالعه به لحاظ موقعیت مرکزی و مهم آن در سطح شهر، اقدام به معرفی گونه های بومی مناسب برای آلودگی هوا و صوت شده است. استفاده از گونه های گیاهی بومی و برنامه ریزی صحیح فضای سبز شهری باعث تنوع و زیبایی و ارتقای اکولوژیکی محیط خواهد شد و درنهایت پایداری زیست محیطی شهرها را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین، برنامه ریزی در جهت ایجاد یک فضای سبز پایدار در این منطقه با هدف رسیدن به محیط زیست شهری پایدار امری ضروری است و این برنامه ریزی باید به سمت و سویی سوق داده شود که پایداری و کاهش هزینه را به دنبال داشته باشد.
مطالعة تطبیقی الگوی رشد فضایی-کالبدی کلان شهرهای تبریز و استانبول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد شهری یکی از مباحث اصلی است که می تواند به پایداری و حیات شهرها کمک نماید و با تمام خصوصیات اعم از فرم و کارکرد و کالبد و محتوی، دغدغة بی پایان فیلسوفان و نظریه پردازان و آرمان گرایان از حداقل 5 قرن قبل از میلاد تا عصر حاضر بوده است و امروزه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. لذا، با توجه به ضرورت موضوع، ما نیز در پژوهش حاضر، در مطالعه ای تطبیقی در تلاشیم تا با استفاده از روش های کمی، الگوی رشد فضایی- کالبدی دو کلان شهر خواهر خوانده، یعنی کلان شهرهای تبریز و استانبول را ارزیابی کنیم. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش، دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. به طوری که، ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات مورد نیاز پرداخته و سپس فرم کالبدی- فضایی رشد شهر تبریز (با 10 منطقه) و استانبول (با 39 منطقه) را با استفاده از روش های کمی محاسبه کرده است؛ برای سنجش فرم از چهار روش (آنتروپی، جینی، موران، گری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی رشد کلان شهر تبریز، پراکنده بوده و در سال 1390 گرایش به الگوی تصادفی را نشان می دهد. اما فرم کلان شهر استانبول، گرایش به الگوی رشد متمرکز را نشان می دهد.