فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلّاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی بسیار ضروری و مهم است. این مقاله با هدف بررسی مؤلفه های شهر خلّاق در محلات شهر سردشت، در راستای حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق تلاش می کند. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 15 محله شهر سردشت و شاخص های تحقیق شامل 20 شاخص شهر خلّاق می باشد. بررسی وضعیت خدمات فرهنگی و چگونگی توزیع و سطح بندی آن ها نشان می دهد که محلات آزادگان و ترمینال به سبب وجود مراکز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده اند و همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات در محلات آزادگان و ترمینال با 64 درصد بوده است. در مدل ANP نیز معیار نوآوری بیشترین تأثیر را در حرکت یک محله به سمت محله خلّاق در شهر سردشت داشته است. در این میان شاخص های تعداد مراکز علم و فناوری، تعداد اختراعات به ترتیب با میزان 033/0 و 031/0 بیشترین نقش را در تحقق شهر خلّاق سردشت دارند. همچنین بر اساس مدل TOPSIS، محلات استادیوم و آزادگان در شاخص های مورد مطالعه در بالاترین سطح از نظر میزان خلّاقیت قرار دارند. محاسبات ضریب همبستگی چندگانه نیز روشن کرد که 8/41 درصد از تغییرات تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهر خلّاق است به گونه ای که به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار، معیارهای تحقق شهر خلّاق 652/0 واحد تغییر در تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ایجاد می گردد. در نتیجه برای قرارگرفتن هر یک از محلات در مسیر تحقق شهر خلّاق، استراتژی هایی چون تشکیل انجمن نخبگان و اتاق های فکر نخبگان مدیریت شهر، توزیع عادلانه خدمات و امکانات علمی و فناوری، اختصاص مکان هایی به طبقه خلّاق جامعه و قرار دادن امکانات دسترسی به اینترنت برای طبقه خلّاق و سایر شهروندان و ... بسیار تأثیرگذار می باشند.
بررسی عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکرد اجرایی آمایش سرزمین در کشور با رویکرد همه سونگر در چارچوب توسعه فضایی در سال های اخیر سبب شده که در برنامه های توسعه چهارم به بعد، جهت هماهنگی در امور عمرانی و توسعه ای بین استانی از دیدگاه آمایش سرزمین، ایجاد نهادهای هماهنگ کننده و تعیین وظایف آن ها در سطح فرااستانی مورد نظر قرار گیرد . با این مصوبه تکلیف و جایگاه مطالعات آمایشی استان های کشور در کلان مناطق مشخص شده و اقدامات منطقه ای پس از انجام مطالعات آمایش استان ها و توجه به رویکرد اجرایی آن ها محقق خواهد شد . براساس منطقه بندی آمایشی مصوب هیأت وزیران در سال 1389، جایگاه استان قم در منطقه البرز جنوبی و در کنار استان های تهران، البرز، قزوین، زنجان، مرکزی و سمنان قرارگرفته است. استان قم با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در مجاورت استان تهران به عنوان یکی از پر تراکم ترین استان کشور از یکسو و قرار گرفتن در شمال استان اصفهان، از سوی دیگر می تواند هدف مناسبی برای زمینه سازی هماهنگی های بین استانی کلان منطقه البرز جنوبی یعنی مکانی برای جذب سرمایه گذاری های متمایل به این مناطق به ویژه تهران باشد. برای نیل به این مقصود عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفت تا پرسش هایی که برای محقق مطرح شده پاسخ داده شود. در این مقاله با به کارگیری تکنیک دلفی برای گردآوری داده ها، با روش توصیفی – تحلیلی و از طریق تحلیل ماتریس تأثیرات متقاطع باکمک نرم افزار میک مک، عوامل کلیدی و اثرگذار در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان قم مشخص شد. مهم ترین عوامل شناسایی شده عبارتند از: مرکزیت مذهبی – سیاسی قم، همجواری با پایتخت و نیز وجود مناطق کویری که ظرفیت بالایی جهت تبدیل شدن به عوامل کلیدی را داراست، همچنین پارامترها و متغیرهای مؤثری چون نقش تعاملات بین استانی، وجودمنطقه ویژه اقتصادی سلفچگان و جایگاه استان درکریدور ارتباطی شرق به غرب کشور نیزبه کمک فنون یادشده شناسایی شدند که با توجه به میزان تأثیرگذاری آن ها بر اجرایی شدن برنامه ریزی فضایی در استان قم، راه کارهای مناسب برای رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم پیشنهاد شد.
تحلیل ظرفیت های توسعه هوشمند شهر مراغه با به کارگیری اصل توسعه میان افزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق استفاده از رویکرد توسعه میان افزا به منظور توسعه آتی شهر مراغه و به دست آوردن پتانسیل های هر یک از محلات می باشد که از چندین شاخص از جمله نرخ فضای باز، کیفیت ابنیه، دسترسی و نفوذناپذیری، فشردگی و ریزدانگی و ... استفاده شده است. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش شهر مراغه می باشد. روش تحقیق میدانی-اکتشافی می باشد که از روش های دیگر از جمله توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد شهر مراغه 867 هکتار زمین بایر دارد. 56 درصد ساختمان های موجود در وضعیت تعمیری و تخریبی قرار دارند. هم چنین 70درصد از کل ساختمان ها به صورت یک طبقه می باشد. در نتیجه شهر مراغه دارای پتانسیل های زیادی در امر توسعه میان افزا می باشد. این ظرفیت بالقوه با استفاده از اصول رشد هوشمند شهری و علی الخصوص توسعه میان افزا می تواند در توسعه پایدار شهر موثر باشد.
انتقال بهینه و مؤثر حادثه دیدگان به مراکز درمانی با کمک RFID و حل مسئله حمل ونقل در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای کاهش تلفات در حوادث ـ اعم از طبیعی یا غیرطبیعی ـ مدیریت صحیح در امر امداد رسانی به حادثه دیدگان امری ضروری است. این امر می تواند تابعی از جمعیت حادثه دیدگان باشد. سیستم های اطلاعات مکانی با توانایی جمع آوری، ذخیره سازی، روزآمد یا بهنگام سازی و بازیابی اطلاعات، کمک شایانی در تصمیم گیری ـ و به تبع آن مدیریت ـ خواهند کرد. با پیشرفت فناوری، امکان استفاده از ابزارهای جدید و امروزین در طراحی و پیاده سازی چنین سیستم هایی فراهم آمده است. در این مقاله، ضمن ارائه طرح کلی امدادرسانی بر پایه استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی، چگونگی به کارگیری ابزارهای شناسایی رادیویی، برای جمع آوری، نگهداری، روزآمد کردن یا بهنگام سازی و نیز بازیابی اطلاعات در قالب سیستم اطلاعات مکانی مطرح و تشریح می شود. این در حالی است که پیش تر استفاده از شناسایی رادیویی پیشنهاد شده بود، ولی به عنوان مؤلفه ای در سیستم اطلاعات مکانی طراحی نگشته بود. گردش کار مرسوم در امداد و نجات حادثه دیدگان نیز شرح داده می شود و مراحل مختلف رده بندی درمانی (تریاژ) با ذکر جزئیات بررسی می گردد. در ادامه نشان داده می شود که برای مدیریت امدادرسانی با روش های مرسوم چه مشکلاتی وجود دارد و چگونه می توان با به کارگیری روش پیشنهادی بر این مشکلات غلبه کرد. همچنین به عنوان مهم ترین نوآوری فعالیت حاضر، معلوم خواهد شد که بهینه سازی مدیریت انتقال حادثه دیدگان به مراکز درمانی، منجر به حل مسئله حمل ونقل می شود. راه حل مسئله حمل ونقل، با نیاز تخصیص مجروحان متناسب می گردد و الگوریتمی درست و مناسب برای حل آن ارائه می گردد. سرانجام در محیطی نرم افزاری، با استفاده از داده های نمونه، پیاده سازی صورت می گیرد.. از آنجا که موضوع انتقال حادثه دیدگان به یکی از موضوعات بهینه سازی بدل گردیده، بنابراین وجود و دریافت پاسخ بهینه نیز تضمین شده است.
تحلیلی بر کارکرد سیستم اتوبوسرانی و نقش آن درحمل و نقل شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه وگسترش شهرنشینی و به دنبال آن، افزایش تقاضای سفر در سال های اخیر شهرها را بامشکلاتی نظیر: ترافیک، نبود پارکینگ های مناسب وکافی، مسایل زیست - محیطی و غیره مواجه ساخته است. در عین حال، حمل و نقل عمومی، به ویژه اتوبوسرانی در توسعه کارکردهای شهری از اهمیت خاصی برخوردار است؛ بنابراین پرداختن به ابعاد مختلف این سامانه برای افزایش کارآیی آن گامی در جهت حل مشکلات مذکور خواهد بود. بر اساس یافته های این پژوهش، در شهر زاهدان روزانه حدود 684000 سفر- نفر، درون شهری انجام می گیرد. سهم اتوبوسرانی از این تعداد 120000 سفر- نفر؛ یعنی 5/17درصد از کل سفرهای روزانه شهری است که عملاً 5/8 درصد از میانگین کشوری آن کمتر است. در واقع، بر اساس استاندارهای جهانی، این سامانه از نظر کمّی با کمبود 126دستگاه اتوبوس مواجه است. این درحالی است که از ظرفیت اتوبوس های موجود نیز به درستی استفاده نمی شود. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که از جمله دلایل عدم موفقیت و کارایی متناسب سامانه اتوبوسرانی زاهدان، نبود نیروی عملیاتی لازم (راننده و تعمیرکار) و کمبود پارک سوارها و امکانات لازم در ایستگاه های اتوبوس در شبکه خطوط نیز با مسائلی مانند، توزیع نامتناسب در سطح شهر، تراکم در نقاط تجاری و عدم انطباق در خطوط رفت و برگشتی مواجه است. رهیافت اصلی این پژوهش آن است که به منظور بهینه سازی و ارتقای کیفیت سیستم اتوبوسرانی درشهر زاهدان ،باید برای جبران کمبودهای موجود در زمینه تعداد ناوگان، نیروهای عملیاتی، تجهیزات و تسهیلات موجود،فوراً اقدام گردد. در عین حال، اصلاح شبکه خطوط موجود برای کاهش ترافیک از یک سو و تحت پوشش قرار گرفتن نقاط کور حمل و نقلی شهر و نهایتاً افزایش سرعت سفراز سوی دیگر ضروری است.
کاربرد مدل یکپارچه سیلاب شهری درکلان شهرها (مطالعه موردی: شمال شرق تهران)
حوزههای تخصصی:
پدیده سیلاب به دلیل گسترش شهرهای بزرگ چهره جدیدی پیدا نموده است و تحت عنوان سیلاب شهری جایگاهی جدید را در مطالعات شهری باز نموده است. مدیریت سیلاب شهری به دلیل ویژگی خاص شهرها، بر یکپارچگی مدیریت داده ها استوار است که این یکپارچگی به کمک عوامل جغرافیایی و تکنیک های ارتباط داده ای محقق است. در این پژوهش بخش هایی از شمال و شمال شرق تهران، کلان شهر ایران به دلیل تأثیر حوضه های بالادست در سیل خیزی آن انتخاب شده است که شامل حوضه های درکه، دربند و جاجرود می باشند. با استفاده از تکنیک های موجود در سیستم های اطلاعات جغرافیایی، ساختار داده مکانی آن تولید شد که علاوه بر 3 حوضه فوق، بخش هایی از مناطق 3،1 و 4 را در بر گرفت. منطقه مورد نظر به عنوان یک واحد مطالعه و مدیریت سیلاب در نظر گرفته شد و به زیر واحدهای مدیریتی تقسیم شد. سایر عناصر فیزیکی شهر نیز از جمله مناطق مسکونی و شبکه خیابان ها در ساختار داده زیر واحدها قرار گرفت و المان های زیر حوضه، خطوط تمرکز و نقاط خروجی به عنوان عناصر ارتباطی در الگوی داده ای قرار گرفتند. تحلیل های انجام شده نشان داد که برای کاهش سیلاب در تهران می توان سیلاب های بالادست تهران را کنترل نمود، که در این راستا 4 نقطه برای مدیریت سیلاب های بالادست مکان گزینی شد که با مطالعات میدانی موقعیت آنها نسبت به مسیل های فعلی به دست آمد. مقایسه خطوط تمرکز واحدهای به دست آمده نشان داد که به دلیل آشفتگی فضایی المان های شهری، به استثنای حوضه درکه، انطباق مناسبی بین خطوط زهکشی طبیعی و شبکه مسیل های فعلی وجود ندارد. از طرف دیگر نتایج مقایسه با شبکه اتوبان ها و خیابان های شهری بیان نمود که این شبکه ها نقش ویژه ای در هدایت و گسترش سیلاب ها به سایر مناطق شهری ایفا می کنند. به عبارت دیگر چون شبکه ارتباط شهری بدون توجه به جهت زهکشی طبیعی تهران ایجاد شده و از طرف دیگر سطح زمین و ساخت و سازهای غیر اصولی ، مسیل های تهران را از هدایت سیلاب ها ناتوان ساخته است. این وظیفه را بیشتر المان های شهری مانند اتوبان ها، خیابان ها و کوچه ها انجام می دهند، لذا صدمات سیلاب اگرچه محلی است اما هزینه های زیادی را بر تهران تحمیل می کند. یکپارچه سازی داده های شهری می تواند راهبردی برای مدیریت سیلاب در کلان شهرها از جمله تهران باشد.
مدیریت بحران و ارزیابی ریسک شهر قاین بر اساس ماتریس ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای مهم دهه های اخیر جهان از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و انسانی بیانگر این است که جوامع بشری پیوسته دستخوش حوادث طبیعی و تمایلات مخرب انسان ها بوده است و یکی از چالش های بزرگ آدمی در طول تاریخ سکونت خود بر روی کره زمین، مواجهه شدن با حوادث طبیعی و غیر طبیعی و حفاظت از جان و مال خود در مواجهه با آنها بوده است. در این پژوهش ابتدا با توجه به تاریخچه، موقعیت نسبی و اطلاعات موجود ملی و منطقه ای شهر قاین، فهرست 31 نوع مخاطره که شهر را تهدید می کند، شناسایی و بر مبنای دو عامل اصلی احتمال وقوع و آسیب پذیری مخاطرات، با مقادیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد با استفاده از روش دلفی دسته بندی شد و در ادامه با تشکیل ماتریس ریسک، جهت مدیریت صحیح بحران و بهره گیری از مدل AHP با استفاده از نرم افزار GIS اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقه برای بحران هایی که در قسمت قرمز رنگ ماتریس و با ریسک بالا قرار داشتند، انجام گرفت. نتایج حاصل از خروجی مدل نشان می دهد که 44/47 درصد از محدوده مورد مطالعه دارای وضعیت با ریسک کم تا بسیار کم، 14/26 درصد دارای وضعیت با ریسک متوسط و 4/26 درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط با ریسک بالا تا بسیار بالا قرار دارد. لذا لزوم توجه هر چه بیشتر به امر برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران را از طرف مسئولین این شهر طلب می کند.
مکانیابی مخازن ذخیره آب با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS (مطالعه موردی: جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه مطالعات اخیر، در سال 2025، کمبود آب در کشورهای فقیر که منابع محدودی دارند و جمعیت آنها به سرعت درحال افزایش است، نمود بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین یک طرح درازمدت برای حفظ منابع آب لازم است. احداث سدهای مخزنی بزرگ بر روی رودخانه های دائمی کشور یکی از مهمترین طرح ها است و مرحله اصلی برای اجرای این طرح انتخاب مکان مناسب در حوزه آبریز می باشد. هدف از این مطالعه، کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و توسعه روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس[1] برای انتخاب و رتبه بندی محل احداث سد در منطقه جنوبی استان سیستان و بلوچستان می باشد. با نظر کارشناسان و داده های موجود معیارهای تعیین مکان بهینه شامل معیارهای زمین شناسی، کاربری اراضی، رسوب، کیفیت آب، فرسایش، آب های زیرزمینی و هیدرولوژی انتخاب گردیده اند. برای مشخص کردن میزان اهمیت معیارهای ورودی از روش وزن دهی نسبتی استفاده شده است. در ابتدا با پیاده کردن الگوریتم تاپسیس در محیط نرم افزار ArcGIS لایه ای تحت عنوان ""نزدیکی نسبی به راه حل ایده آل"" که دارای مقادیر بین صفر و یک می باشد، ایجاد شده است. سپس با مدل سازی مسیر جریان آب و بررسی شرایط توپوگرافی منطقه و انجام محاسبات مربوط به ارتفاع و طول تاج سد و اعمال محدودیت حجم مخزن، 15 گزینه که پتانسیل احداث سد در آنها وجود دارد، انتخاب و در آخر با یافتن مقادیر هر گزینه در لایه ایجاد شده، گزینه ها رتبه بندی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده گزینه A که نمایانگر سد کهیر است، با امتیاز 85/0 بهترین گزینه انتخابی و گزینه P– سمت شرق محدوده- با امتیاز 47/0 بدترین گزینه می باشد و همچنین در بین سدهای احداث شده در منطقه سد پیشین با امتیاز 62/0 بدترین سد انتخاب گردید و گزینه K با امتیاز 67/0 بر روی شاخه سمت راست رودخانه سرباز به عنوان گزینه پیشنهادی انتخاب گردید. [1]- Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS)
پیش بینی الگوی رشد شهری با به کارگیری مدل رگرسیون لجستیک در منطقة گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی الگوی رشد شهری فنی مهم برای درک فرایندهای پیچیدة رشد شهری است. در این مطالعه، مدل رگرسیون لجستیک جهت پیش بینی الگوی رشد شهری در آینده به کار گرفته شد. به این منظور، تصاویر ماهواره ای سال های 1988، 1998 و 2007 جهت تهیة نقشه های کاربری زمین به کار گرفته شد. سپس، تغییرات ایجادشده در گسترة شهری در فاصلة زمانی 1988-2007 شناسایی و مدل سازی تغییرات مناطق شهری و پیش بینی الگوی رشد شهری در آینده با به کارگیری مدل رگرسیون لجستیک انجام گرفت. نتایج اجرای مدل نشان داد گسترة مناطق شهری در دورة زمانی مورد مطالعه روند افزایشی داشته است. اعتبارسنجی نتایج مدل با محاسبة معیارهای Pseudo- R2 و ROC انجام گرفت. مقدار این معیارها به ترتیب، بیش از 27/0 و 83/0 به دست آمد که مقادیری مطلوب اند. در مرحلة بعد، الگوی رشد شهری برای سال های 2016 و 2025 پیش بینی شد. مطابق با نتایج، اقدامات مناسب برای کنترل تغییرات کاربری زمین به ویژه رشد شهرها به منظور حفظ محیط زیست و تعادل اکولوژیکی منطقه نیاز است. نتایج مطالعه می تواند به مدیران و تصمیم گیران جهت نظارت و جلوگیری از رشد بدون برنامه ریزی مناطق شهری کمک کند و نقشه های خروجی مدل را برای مدیریت و کنترل الگوی رشد مناطق شهری در آینده به کار گرفت.
پراکنش فضایی شاخص های توسعه در شهرستان های ایران با استفاده از رتبه بندی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی- اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل ناحیه ای و تمرکز بیش از حد امکانات در برخی نقاط (کوژهای توسعه) و محرومیت دیگر نقاط (مغاک عقب ماندگی) را در پی داشته است. برای تعدیل در پراکنش شاخص های توسعه، برنامه ریزی جامع توسعه پذیری مناطق با هدف ارایه ی الگوی مناسب برای توزیع متعادل خدمات، جمعیت و سکونتگاه ها (تعادل فضایی) ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و سنجش درجه ی توسعه یافتگی یا نحوه ی برخورداری شهرستان های کل کشور از 30 شاخص ترکیبی؛ جمعیتی، کالبدی، زیربنایی، اجتماعی– اقتصادی و بهداشتی– درمانی است، جامعه ی آماری پژوهش، 336 شهرستان کشور بر اساس آمار سال 1385 می باشد. بر این اساس 30 شاخص مورد بررسیبا بهره گیری از روش های متداول سنجش سطح توسعه یافتگی شامل تحلیل عاملی، تاپسیس و موریس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته با استفاده از روش میانگین رتبه ای ترکیب گردیده است. برای نیل به این مهم، شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده اند. بر این اساس از عامل اول و دوم که دارای درصد بارگیری بالاتر از 10 درصد بودند؛ استفاده شده و بقیه ی عوامل از تحلیل حذف شدند. همچنین با بهره گیری از شاخص ترکیبی موریس و تکنیک تاپسیس چهار سطح برخورداری مشخص و نحوه ی پراکنش شهرستان ها در سطوح ارائه شده تشریح گردیده است. نهایتاً با استفاده از اولویت بندی رتبه ها روش های مذکور ادغام و سطوح چهارگانه برخورداری (ورابرخوردار، فرابرخوردار، میان برخوردار و فروبرخوردار) ایجاد و جایگاه هر یک از شهرستان ها در این سطوح مشخص شده است. نتیجه ی حاصل از رتبه بندی نهایی نشان می دهد که 112 شهرستان سطح میان برخوردار و 90 شهرستان فروبرخوردار بیشترین تعداد شهرستان های کشور را به خود اختصاص داده اند.
برنامه ریزی توسعه پایدار شهر (مطالعه موردی: شهر بابلسر)
حوزههای تخصصی:
بررسی توزیع جغرافیایی مراکز بهداشتی و درمانی در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
بررسی تحولات و الگوی سلسه مراتب شهری در نظام شهری گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با توجه به علت وجودی خود، نقش ها و عملکردهای متفاوتی را پذیرا می گردند و از این رو، قدرت و نفوذ متفاوتی رااز خود بروز می دهند. در این بین، تعدادی از شهرها به دلایل مختلفی مورد توجه بیشتری قرار می گیرند و با کسب توان بیشتر، زمینه ی کاهش اهمیت شهرهای پایین دست خود را فراهم می آورند و بدین سان پدیده ی نخست شهری را به وجود می آورند. هدف از این مقاله، بررسی شبکه شهری شهرهای استان گیلانمی باشد. برای دستیابی به این هدف، از مدل های اندازه مرتبه، ضریب تفاوت ها و الگوهای نخست شهری جفرسون و دیویدسون استفاده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تاریخی- مقایسه ای بوده است.
نتایج بررسی شبکه ی شهری در محدوده ی استان گیلان، حاکی از وجود روابط نامطلوب در بین شهرهاست. شهر رشت در استان گیلان، با توجه به نفوذ خود به عنوان مرکز استان، نسبت به شهرهای دیگر استان، توان مضاعفی را کسب نموده است، به نحوی که حتی شهر بندرانزلی نیز به عنوان یکی دیگر از مهمترین شهرهای استان، در ارتباط با این شهر از نفوذ بسیار کمتری برخوردار است.
مطالعه ی نظام شهری در استان، علاوه بر تأیید وجود ویژگی نخست شهری در این استان، حاکی از شکل گیری الگوی ویژه ای در سطح شهرهای آن است که می توان آن را نظام پلکانی سلسله مراتب شهری نامید. در این نظام، شهرها قابل دسته بندی بوده و گروههای مختلف شهری، نظام سلسله مراتب همگن تری را نسبت به کل نظام شهری به وجود آورده اند. بررسی این نظام و ساز و کار عملکرد آن در سطح استان های دیگر و همچنین کشور می تواند به شناسایی ابعاد جدیدی از نظام سلسله مراتبی شهر بیانجامد.
بررسی تأثیرات درآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تأمین مالی شهرداری ها دارای پیچیدگی های خاص خود است. از یک طرف متولیان شهر باید درآمد مورد نیاز خود را از شهر و شهروندان تأمین و از سوی دیگر منبع درآمدی باید به گونه ای باشد که فرآیند حرکت شهر به سمت توسعه پایدار شهری را با خطر روبه رو نسازد. هم چنین شناخت الگوی توسعه کالبدی– فضایی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعه شهری پایدار امری ضروری است.بنابراین ضرورت مطالعات بیشتر در این زمینه از اهمیت بالایی جهت پایداری درآمد و ایجاد کیفیت مناسب زندگی برای شهروندان برخوردار است. از این رو این مقاله در نظر دارد به بررسی تأثیردرآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در این رابطه با بهره گیری از تکنیک آنتروپی شانون، مدل موران و پیرسون به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی و همبستگی میان تراکم ساختمانی و درآمدهای شهرداری شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانونو مدل موران نشان می دهد که شهر تهران دارای الگوی پراکنده است. نتایج مدل پیرسون نشان نیز می دهد به استثناء سال 1378و 79 که همبستگی وجود ندارد در بقیه سال ها بین تراکم ساختمانی و درآمد شهری هبستگی قوی وجود دارد.
مکان یابی شهرک صنایع دستی گامی در راستای تحقق توسعه گردشگری پایدار (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری پایدار رهیافت جامعی است که خواهان رشد بلندمدت صنعت گردشگری بدون اثرات مخرب بر زیست بوم های طبیعی است.گردشگری شهری پایدار دو اصل مهم؛ بازیابی منابع فرهنگی و رشد اقتصادی را دنبال می کند و دستیابی به آن بدون برنامه ریزی امکان پذیر نخواهد بود. شهر شیراز به واسطه غنای فرهنگی و جاذبه های تاریخی طبیعی خود گردشگران زیادی را به خود جذب می کند. صنایع دستی از جمله پتانسیل هایی است که به واسطه ماهیت خود می تواند اهداف گردشگری شهری پایدار را محقق سازد. هدف از مطالعه حاضر انتخاب مکان بهینه جهت استقرار سایت صنایع دستی در شهر شیراز می باشد. جهت انتخاب معیارهای مناسب برای استقرار سایت در مرحله اول از تجربیات سایر کشورهای پیشگام در زمینه تاسیس شهرک صنایع دستی استفاده گردید. سپس جلسه ای با حضور دستگاه های متولی و ذیربط، استادکاران، صاحبان حرف صنایع دستی، گردشگران و مردم جامعه محلی تشکیل گردید با استفاده از تکنیک دلفی تصمیم گیری براساس نظر شرکت کنندگان در جلسه، 8 معیار (دسترسی، شیب مناسب، مالکیت، کاربری همجوار، تامین تاسیسات زیربنایی، اندازه قطعات، نزدیکی به محورهای تاریخی و طبیعی) جهت انتخاب سایت تعیین گردید. جهت انتخاب سایت های پیشنهادی نیز با در نظر گرفتن مطالب استخراج شده از مبانی نظری و با استفاده از نظر کارشناسان از میان سایت های پیشنهادی، 4 سایت انتخاب گردید. جهت انتخاب سایت بهینه با توجه به معیارهای انتخابی از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. براساس نتایج حاصل از این تکنیک سایت هایی که از نزدیکی نسبی به وضعیت ایده آل برخوردارند، برای احداث شهرک و جذب گردشگر در اولویت قرار دارند. سایت شماره 1 (واقع در بلوار گلستان، منطقه 3 شهرداری شیراز) با میزان 0.944= SLi+ نسبت به دیگر سایت ها از شرایط گردشگری بهتری برخوردار است. دلیل این انتخاب را می توان واقع شدن این سایت در محور تاریخی – فرهنگی و محور عرفان شهر شیراز و همچنین نزدیکی به اصلی ترین دروازه ورودی شهر یعنی دروازه قرآن بیان داشت.
بررسی تطبیقی عدالت فضایی در شاخص های ایمنی پارک های شهری (مطالعه موردی: پارک کوهسنگی و پارک وحدت شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
ایمنی عبارتی است که دارای گستره وسیعی از مفاهیم نظری است که نشان دهنده عوامل عینی و ذهنی است و استفاده مطلوب از فضای سبز شهری و پارک ها زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در این فضاها احساس آرامش و ایمنی کنند. نابرابری در مکانیابی فضایی خدمات شهری و همچنین نابرابری در ایجاد و رعایت ملاحظات طراحی در این مکان ها خود باعث استفاده غیر موثر شهروندان، افزایش هزینه ها و عدم مطلوبیت خواهد شد. بنابراین ، در این مقاله به بررسی و تحلیل شاخص های ایمنی در پارک های شهری مشهد (کوهسنگی و وحدت) بر اساس 5 شاخص ایمنی پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو پارک کوهسنگی در منطقه توسعه یافته شهر و پارک وحدت در منطقه کمتر توسعه یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. تعداد پرسشنامه از طریق فرمول کوکران 384 به دست آمد که برای هر پارک 190 پرسشنامه تکمیل شد. روایی پرسشنامه ها هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 0.866 به دست آمد که نشان دهنده روایی مطلوب است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی وضعیت ایمنی پارک وحدت نزدیک به متوسط ارزیابی شده و شاخص های ایمنی پارک کوهسنگی بالاتر از متوسط هستند. شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی بهداشتی در پارک کوهسنگی، مطلوب ارزیابی شده اند و در مقابل، پارک وحدت میانگین های پایینی نسبت به این شاخص ها داشته است. با توجه به نتایج آزمون T مستقل، پارک وحدت و کوهسنگی از لحاظ شاخص های ایمنی با یکدیگر تفاوت معناداری داشته اند. همچنین در هر دو پارک، ویژگی های فردی پرسش شوندگان مانند جنسیت و سطح تحصیلات با شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی فیزیکی، همبستگی داشته اند.
ارزیابی مؤلفه های مسکن شهری برای برنامه ریزی پدافند غیر عامل ( مطالعه موردی: شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی مولفه های مسکن شهری جهت پدافند غیر عامل با استفاده از تکنیک دیمتل فازی در شهر بوکان می باشد. ارزیابی رابطه میان هر یک از متغیرهای مذکور را می توان به نوعی مساله تصمیم گیری نیز تلقی کرد که در آن تعاملات سیستماتیک میان متغیرها موجب برقراری روابط درونی می شود. در این راستا، می توان از روش آزمون تصمیم گیری(dematel) برای استخراج روابط علی میان متغیرها استفاده کرد. در این تحقیق با استفاده از نظرات تعدادی از کارشناسان و خبرگان برنامه ریزی شهری در شهر بوکان رابطه میان متغیرهای مولفه های مسکن در ملاحظات پدافند غیر عامل شامل: (معماری، سازه و تاسیسات) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن است که سازه (c1) دارای بیشترین تأثیرگذاری و تاسیسات (c3) دارای کمترین تأثیر می باشد. به عبارت دیگر می توان گفت سازه یک نفوذ کننده قوی و تاسیسات یک نفوذ پذیر قوی است.
تلفیق شاخص های توسعه یافتگی انسانی و نقش آن در پایداری مصالح ساختمانی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله همیشه مورد تحقیق کارشناسان این امر بوده است. این پژوهش دارای ابعاد گوناگونی میباشد از جمله پایداری و ناپایداری مصالح ساختمانی و ارتباط آن با عوامل و شاخصهای انسانی. این بحث عمدتاً بخش نامرئی برنامهریزی شهری محسوب میشود و برنامهریزی بدون در نظر گرفتن آن منجر به شکست خواهد شد. هدف این پژوهش، تعیین شاخصهای انسانی مؤثر بر پایداری و ناپایداری مصالح ساختمانی مناطق شهری استانهای کشور است.
از این رو در این پژوهش با رویکرد روشهای کمی ـ تحلیلی به مطالعه این عوامل پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از روش SDI توسعهیافتگی مصالح ساختمانی استانها محاسبه گردید که در آن استانها به چهاردسته تقسیم میشوند و استانهای مازندران، ایلام، اصفهان، گیلان، مرکزی، کهکیلویه و بویراحمد، تهران در وضعیت توسعهیافته جای میگیرند. در گام بعدی با استفاده از روش تحلیل عاملی 90 نماگر به 11 عامل تأثیرگذار تقلیل یافت. سپس با استفاده از روش رگرسیون آشکار گردید که عوامل اول، چهارم، هفتم و نهم بیشترین تأثیر را در توسعهیافتگی مصالح داشتهاند.