فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر، تعداد کسانی که در شهرها زندگی می کنند به بیش از افراد ساکن در بیرون از شهرها رسیده است. امروزه این مراکز جمعیتی در معرض وقوع انواع سوانح قرار دارند که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری نخواهد داشت. در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی وضعیت تاب آوری مناطق چهارگانه شهر کرمان می باشد. به این منظور با استفاده از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی، تعداد ۴۰ کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسش نامه در بین کارشناسان بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک هایی چون آنتروپی، ویکور و SAR استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد که از میان شاخص ها در چهار منطقه، شاخص اجتماعی با وزن ۳۵/۰ داری اهمیت نسبی بیشتری است. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از تکنیک های رتبه بندی به ترتیب منطقه ۲، منطقه ۱، منطقه ۴ و منطقه ۳، رتبه بندی شده اند. به طوری کلی می توان گفت منطقه ۲ دارای وضعیت مناسب تری و منطقه ۳ بدترین وضعیت را به لحاظ تاب آوری در مقابل سوانح دارد.
مدل سازی تقاضای سفر با استفاده از بلوک های آماری: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از بلوکهای آماری شهر تهران به مدل سازی تقاضای سفر در سیستم های اطلاعات مکانی پرداخته شده است. برای نیل به این هدف از 3191 بلوک آماری شهر تهران به عنوان نواحی ترافیکی جهت نمایش مبدأ- مقصدهای سفر استفاده شد. پس از آماده سازی اطلاعات مکانی و توصیفی مورد نیاز در محیط GIS، به براورد تولید و جذب سفر برای هر یک از نواحی ترافیکی پرداخته شد.
برای این منظور، مدل هایی به تفکیک اهداف سفر با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره توسعه داده شدند. سپس با توجه به میزان تولید و جذب سفر تخمین زده شده برای هر یک از نواحی و فاصله مکانی بین آن ها، با استفاده از مدل جاذبه به توزیع سفر میان آن ها پرداخته شد. برای بهبود مدل سازی توزیع سفر از طول کوتاه ترین مسیر موجود بر روی شبکه معابر به عنوان فاصله میان نواحی استفاده شد. در نهایت ماتریس مبدأ- مقصد که خروجی نهایی توزیع سفر است، به دست آمد. این ماتریس حجم تقاضای سفر روزانه میان مکان های مختلف را نشان میدهد و میتواند کمک شایان توجه ای به تصمیم گیران و برنامه ریزان حمل و نقل برای توسعه و مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کند.
برنامه ریزی گردشگری و گذران اوقات فراغت در شهر مشهد با تاکید بر شناسایی الگوهای گذران اوقات فراغت ساکنین مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ز جمله موضوعات مهم در برنامه ریزی گردشگری، شناسایی تفاوتهای موجود در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت ساکنین شهری است، این مطالعه، نگاهی جغرافیایی به موضوع اوقات فراغت در شهر مشهد دارد، به عبارتی در هر پهنه فضایی، چه الگویی از گذران اوقات فراغت قابل مشاهده است؟ و اینکه برنامه ریزی گردشگری در شهر مشهد چه رویکردی را در قبال این الگوها مدنظر قرار دهد؟ سطح مطالعه، مناطق 13 گانه شهرداری مشهد می باشد، برای این منظور نظرات شهروندان هرمنطقه در خصوص گرایش به جاذبه های مهم گذران اوقات فراغت پیرامون شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت، نتایج اولیه به تفکیک منطقه، با استفاده از نرم افزار ArcGIS، در پایگاه اطلاعات مکانی، ذخیره و گرایش ساکنین مناطق به هرجاذبه جهت گذران اوقات فراغت در قالب نقشه های گوناگون مشخص گردید، نتایج این مرحله گرایش به 10 جاذبه (شامل 6 جاذبه مذهبی و 4 جاذبه طبیعی) پیرامون شهر مشهد را نشان داد، استفاده از آزمون تحلیل واریانس وجود تفاوت معنادار بین گرایشهای ساکنین هر منطقه به جاذبه های فوق الذکر را تایید کرد که به نوعی نشان از تفاوت نگرش شهروندان در خصوص گذران اوقات فراغت در شهر مشهد است، در ادامه از طریق استانداردسازی داده های به دست آمده از گرایشهای ساکنین و نمایش آنها بر روی نمودار پراکنش، الگوی گذران اوقات فراغت هر یک از مناطق شهر مشهد تعیین گردید، نتایج این مرحله نشان داد که در 4 منطقه الگوی گذران اوقات فراغت، گرایش به جاذبه های طبیعی، در 2 منطقه گرایش به جاذبه های مذهبی، در 4 منطقه گرایش به ترکیبی از جاذبه های طبیعی و مذهبی و در 3 منطقه نیز گرایش ضعیف به هر دو دسته جاذبه ها وجود دارد، همچنین نتایج تحلیل همبستگی بیانگر آن بود که بین سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار و گرایش به جاذبه های طبیعی رابطه مثبت و درخصوص گرایش به جاذبه های مذهبی رابطه منفی وجود دارد، همچنین ارتباط مستقیمی بین نزدیکی به جاذبه های طبیعی و گرایش شهروندان وجود دارد اما در خصوص جاذبه های مذهبی چنین رابطه ای مشاهده نمی شود،
«شهری در دل شهر ما» «مرکز تحقیقی- آموزشی کودکان در پارک ملت تهران»
حوزههای تخصصی:
پژوهش شامل موارد ذیل است : فرهنگ، گردشگری و فرهنگ، اوقات فراغت، پرورش کودک، کودک و آموزش، فرایند بازی، تئوریهای بازی، کودک پیش دبستانی و بازی، مطالعات معماری، مجموعه فرهنگی آموزش کودک، پارک کودک، ضوابط عمومی طراحی پارکهای محله ای - ناحیه ای - منطقه ای - شهری، مشخصات انواع فضاهای بازی، رده بندی فعالیتهای تفریحی برای کودکان ۱ - ۱۴ ساله، مطالعات تطبیقی، موزه کودک هوستون، موزه کودکان هیوگو در ژاپن، مرکز فرهنگی جوانان ژاپن و چین، شهر کودکان دبی، مطالعه و تحلیل عمومی اقلیم تهران، وضعیت زمین شناسی، مبانی طراحی معماری پروژه.
قابلیت ها و تنگناه های توسعه محور شرق در شرایط امروز ایران و منطقه
حوزههای تخصصی:
با عنایت به تفاوت چشمگیر توسعه یافتگی میان استان های شرقی و غربی کشور، طرح توسعه محور شرق قرینه محور غرب یعنی خوزستان- آذربایجان به منظور توسعه مناطق حاشیهای و همچنین بهرهبرداری از موقعیت سوق الجیشی ایران در سال 1367 تهیه و ارایه گردید. با توجه به گذشت نزدیک به دو دهه از تهیه این طرح و تحولات بسیار زیاد منطقه و کمتر قابل پیشبینی در طی این مدت، این مقاله در پی آن است با استفاده از برنامهریزی راهبردی که روشی نظام یافته برای اخذ تصمیمات و اجرای فعالیت ها در خصوص شکلدهی و رهنمود یک سیاست محسوب میشود، به تاثیر اجرای این سیاست بر توسعه شرق کشور به ویژه استان سیستان و بلوچستان با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیلی SWOT بپردازد. نتایج حاصله نشان می دهد که در بعد عوامل درونی، موقعیت سوق الجیشی چابهار به عنوان مهمترین نقطه قوت با میانگین وزنی 1/4 و ضعف شبکه های زیربنایی شامل حمل و نقل، تامین و توزیع انرژی به عنوان مهمترین نقطه ضعف با میانگین وزنی 8/4 محسوب میشود. از سویی در بعد عوامل خارجی وجود بندر چابهار به عنوان دروازه مبادلات با میانگین وزنی 6/3 به عنوان مهمترین فرصت و قرار گرفتن در مسیر بینالمللی مواد مخدر و قاچاق کالا با میانگین وزنی 6/3 مهمترین تهدید در توسعه محور شرق محسوب میشود. از این رو اتخاذ و اجرای این سیاست به افزایش نقش و سهم کشور در ترانزیت کالا و حمل و نقل بینالمللی، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای همجوار شرق و شمال شرقی، ارتقاء سطح متوسط درآمد و شاخص های توسعه در نواحی شرق کشور، کاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی و جلوگیری از قاچاق کالا و مواد مخدر، افزایش سهم چابهار در بازرگانی داخلی و خارجی و ترانزیت کالا و غیره کمک شایانی مینماید و در غیر این صورت، رونق گرفتن بندر گواتر پاکستان و از دست دادن فرصتها، زمینه شکست این طرح را به همراه خواهد داشت.
سنجش و اولویت بندی تاب آوری شهری در مقابل زلزله (نمونه موردی شهر اردبیل و مناطق چهارگانه آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین مخاطراتی که همواره شهرها را تهدید می نماید خطر وقوع زلزله است. ازاین رو، شهر اردبیل هم بمانند بسیاری از شهرها با توجه به قرارگرفتن بر روی چندین گسل فعال، ازجمله مناطق حساس و در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله است که دیر یا زود چنین چالشی را پیشرو خواهد داشت. لذا کاهش آسیب و مدیریت بحران و درنهایت تاب آور نمودن شهرها در برابر مخاطراتی همچون زلزله لازم و ضروری است. هدف این تحقیق، سنجش تاب آوری شهر اردبیل در برابر وقوع احتمالی زلزله و رتبه بندی مناطق چهارگانه آن می باشد. در این راستا برای تعداد ۵۰ نفر از کارشناسان شهرداری مناطق چهارگانه شهر اردبیل به روش نمونه گیری ساده و هدفمند پرسشنامه توزیع و تکمیل شد، و با استفاده از نرم افزارهایExcel ،SPSS ،Expert Choice و GIS و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ی وضعیت تاب آوری شهر اردبیل و مناطق شهری آن مشخص شدند. با توجه به یافته های پژوهش، میزان تاب آوری شهر اردبیل در برابر احتمال وقوع زلزله در آزمون t تک نمونه ای برابر با ۳۳/۳ به دست آمده است که پایین تر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج تحقیق در روش AHP نشان داد که از معیارهای چهارده گانه مورد استفاده، معیار دوری از محیط های خطرآفرین با ۱۴۲/۰، با ارزش ترین معیار برای تاب آوری شهر اردبیل در بحث مخاطره زلزله، شناخته شده است. یافته های پژوهش، در چارچوب مدل ها نشان نیز می دهند که به ترتیب منطقه دو، یک، سه و چهار در رتبه های اول تا چهارم تاب آوری مناطق شهرداری شهر اردبیل قرار گرفته اند. منطقه دو که بافت نو و برنامه ریزی شده دارد، از تاب آوری بالایی برخوردار است و در مقابل مناطق با بافت فرسوده و دارای اجتماعات با هسته روستایی همچون منطقه سه و چهار از آسیب پذیری بالایی برخوردارند. نهایتاً نتایج نشان می دهد شهر اردبیل در برابر خطر وقوع زلزله در وضعیت آسیب پذیری قرار دارد تا تاب آوری.
مطالعه تطبیقی کلانشهرهای ایران از لحاظ شاخص های توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات تبدیل به نقاط کانونی پایداری شده اند. هدف این پژوهش، مطالعه کلان شهرهای ایران از لحاظ انطباق آنها با شاخص های توسعه پایدار و بررسی تطبیقی بین آنها است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و اسنادی مانند سالنامه آماری مرکز آمار و سالنامه آماری شهرداری های کلانشهرهای ایران و نیز ۴۳ شاخص در سه بخش زیست محیطی، اقتصادی و کالبدی استفاده شده است. جهت رتبه بندی شهرها، از مدل های ویکور، الکترا و تاپسیس و همچنین از مدل آنتروپی شانون جهت وزن دهی به شاخص ها استفاده شده است. نتایج به دست آمده از ترکیب روش های سه گانه به وسیله تکنیک کپلند نشان داد که تهران با امتیاز ۴ در رتبه اول قرار گرفت و پس از آن به ترتیب شهرهای اهواز با امتیاز 2، اصفهان با امتیاز ۰، تبریز با امتیاز ۱- و مشهد با امتیاز ۴- در رتبه های بعد قرار گرفتند. بررسی مجموعه معیارهای پژوهش نشان داد که مقدار معیارهای توسعه پایدار در هر یک از شهرها به شکل یکنواخت و همگن نبوده و هر شهر از نظر برخی از معیارها در وضعیت بهتری نسبت به دیگر شهرها قرار دارد.
تحلیل جغرافیایی کانون های جرم خیز در مناطق شهری اهواز (مورد مطالعه: جرایم اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزه کاری از جمله مفاهیمی است که به شدت تحت تأثیر مشخصه های مکانی و زمانی، زمینه های فرهنگی، مناسبات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ملاحظات سیاسی قرار دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل وضعیت مناطق شهری اهواز به لحاظ برخورداری از جرایم اجتماعی، از پنج شاخص (سرقت، قتل، نزاع، منافی و جعل) استفاده و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل الکتره ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه چهار و منطقه یک بیشترین جرایم را دارند و منطقه پنج از جرایم کمتری برخوردار است. سپس در محیط ARC/GIS با استفاده از مدل کریجینگ ، از توابع زمین آماری به پهنه بندی جرایم (از درگیری لفظی تا قتل) در مناطق شهری اهواز پرداخته و با استفاده از تجزیه تحلیل نقاط داغ از توابع Spatial Statistics Tools, Mapping Clusters کانون عمده (به عبارتی نقاط داغ) هر کدام از جرایم بر روی نقشه مشخص شده است.
بررسی و تحلیل چالش های گردشگری سلامت مشهد از منظر بیماران خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت گردشگری سلامت در شهر مشهد از دیدگاه گردشگران خارجی و شناسایی نقاط ضعف گردشگری سلامت در فرآیند جذب و ارائه خدمات پزشکی و گردشگری سلامت به بیماران خارجی تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و به منظور گرد آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران پزشکی ورودی به شهر مشهد در سال ۱۳۹۲ است و نمونه پژوهش، بیماران خارجی پذیرش شده در بیمارستان های امام رضا(ع)، بنت الهدی، مهر و جوادالائمه انتخاب شد. گردآوری اطلاعات به کمک پرسش نامه پژوهشگرساخته و تحلیل آن با نرم افزار SPSS صورت گرفته است. بدین منظور، از آزمون مقایسه میانگین تک نمونه ای با سطح اطمینان ۹۵ درصد استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد مهم ترین چالش هایی که گردشگران سلامت مشهد در مراجعه و اقامت با آن مواجه بوده اند عبارت اند از: ضعف در سیستم بازاریابی و اطلاع رسانی در فرآیندهای پذیرش و درمان در شهر مشهد، ضعف سیستم پذیرش الکترونیکی بیماران، نحوه پرداخت هزینه ها و ضعف سیستم مبادلات مالی در بیمارستان ها، نبود پشتیبانی زبان های خارجی در بیمارستان ها، فقدان بسته های کامل گردشگری سلامت، مشکلات مربوط به فرآیندهای اخذ ویزا و حمل و نقل درون شهری.
ارزیابی کیفیت زندگی شهری بافت حاشیه نشین مورد شناسی: محله حصار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی همواره به صورت معضلی مطرح شده است که باید از آن رها شد و برای رهایی از این مشکل راهکارهای فراوانی تدارک دیده شده است. در این جهت، بررسی ذهنیت و نگاه ساکنان این مناطق به کیفیت زندگی خودشان، راهی مؤثر برای شناخت مسائل و برنامه ریزی برای حل مشکلات این مناطق است. همدان هم مانند بسیاری از شهر ها، در حال طی مسیر شهرنشینی است. یکی از محله های شهر همدان با اسکان غیررسمی، محله یا منطقه حصار است. در این تحقیق به بررسی کیفیت زندگی ساکنان این محله با رویکرد ذهنی پرداخته ایم. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی– تحلیلی است و شیوه گردآوری، اطلاعات و داده های کتابخانه ای و میدانی است؛ همچنین، با استفاده از روش پیمایشی، از طریق پرسش نامه ( بر اساس طیف لیکرت ) اقدام به گردآوری اطلاعات در مورد کیفیت زندگی از دیدگاه مردم شده است. نتایج حاکی از آن است که کیفیت زندگی در حصار از سطح متوسط نسبتاً پایین تر است و اینکه بین تمامی مؤلفه های تأثیر گذار بر کیفیت زندگی در سکونتگاه، مؤلفه اقتصادی، تأثیرگذارترین مؤلفه است که در مراحل مختلف برنامه ریزیِ ارتقاء کیفیت زندگی در سکونتگاه حصار، باید مورد توجه قرار گیرد.
تغییرات کاربری زمین شهری و اثر آن بر کاربری های عمومی در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز به عنوان بزرگ ترین شهر شمالغرب کشور، از چند دهه گذشته به گسترش فضایی-کالبدی سریع روی آورده است. به طوری که مساحت شهر تبریز از 1770 هکتار در سال 1335 به 25000 هکتار در سال 1385، افزایش یافته است. عدم سیاست گذاری صحیح در کنترل توسعه شهری و مدیریت زمین، باعث پیچیدگی مشکلات شهری گردیده است که کمبود کاربری های عمومی یکی از این مشکلات می باشد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل گسترش فضایی شهر و اثر آن بر تغییرات کاربری های عمومی به کاربری های سودآور و کمبود کاربری های عمومی در سطوح منطقه ای و شهری در شهر تبریز و عوامل مؤثر در این تغییرات می باشد. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است. در بررسی و تحلیل کاربری های عمومی شهر، روش سرانه و هم چنین جهت ارزیابی درجه بهره مندی مناطق مختلف شهر از کاربری های عمومی، از تاکسونومی عددی استفاده گردید. برای بررسی های لازم از آمار و اطلاعات بلوک های آماری شهر تبریز در سال 1385 و نقشه کاربری اراضی شهر تبریز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر آنست که شهر تبریز از لحاظ دسترسی به کاربری های هفتگانه عمومی از وضعیت نامناسبی برخوردار می باشد. به طوری که از سرانه 71/16 مترمربع، پیشنهادی طرح جامع شهر، کم تر از 8 مترمربع تأمین گردیده است که نشان دهنده وضعیت بحرانی از لحاظ برخورداری از این نوع کاربری ها در شهر تبریز می باشد. کاربری فضای سبز شهری در همه مناطق شهر با کمبودهای فراوانی مواجه می باشد که ناشی از گسترش بی برنامه شهر بر روی باغات و فضاهای سبز اطراف شهری و تغییرات مداوم کاربری فضای سبز و باغات در داخل محدوده شهر می باشد. بررسی و ارزیابی میزان بهره مندی مناطق با استفاده از تاکسونومی عددی نشانگر این است که منطقه یک تبریز با درجه بهره مندی 0.30 در رتبه اول و بهره مندترین منطقه شهر و منطقه نه نیز با درجه بهره مندی 83/0 محروم ترین منطقه از لحاظ دسترسی به کاربری های عمومی هفتگانه می باشد.
رویکردهای توانمندسازی مناطق حاشیه ای شهری مورد شناسی: سکونتگاه غیر رسمی حسن آباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه غیر رسمی از عوامل عمده ایجاد ناپایداری در مناسبات شهری، بویژه در کشورهای در حال توسعه است. اسکان غیر رسمی به طور عمده با تصرف و ساخت غیر رسمی زمین و مسکن، عدم رعایت ضوابط و مقررات رسمی و متعارف شهرسازی، کمبود شدید خدمات زیرساختی، رشد سریع کالبدی و جمعیتی، اشتغال غالب غیر رسمی، ناپایداری سازه ای و تأسیساتی، ناپایداری درآمد، بستر کالبدی مناسب برای رشد آسیب های اجتماعی و شکل گیری خرده فرهنگ های کجرو و ایجاد پایگاه مجرمین و بزهکاران اجتماعی شناخته می شود. این پدیده در اثر رشد شهرنشینی، مهاجرت های روستا شهری و فقر شهری به وجود آمده است. رویکرد توانمندسازی، راهکاری است که با تأکید بر ماهیّت درونزای حل مشکل، می تواند زمینه های کاهش آثار منفی سکونتگاه های غیر رسمی را فراهم آورد. این پژوهش با هدف توانمندسازی سکونتگاه غیر رسمی حسن آباد شهر یزد برای ارائه الگوی مناسب ساماندهی آن انجام شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی و توسعه ای است. داده ها از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز تکمیل پرسشنامه جمع آوری و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی نیازهای محله اولویت بندی و راهکارهای توانمندسازی ارائه شده است. در بررسی 34 گویه مطالعه شده عوامل مؤثر در توسعه پایدار محله به 9 عامل کاهش یافت و با توجه به میزان همبستگی هر یک از گویه های بارگذاری شده در عوامل، عناوین مناسب انتخاب شد. این عوامل 124/67 درصد واریانس را پوشش می دهند که عامل زیست محیطی با 152/19 بیشترین درصد واریانس و عامل مهارت آموزی با 696/3 کمترین درصد واریانس را داشته است؛ بنابراین، با توجه به درصد واریانس، عوامل بر اساس شدت اثرگذاری در توانمندسازی محله به صورت زیست محیطی، اجتماعی، آموزشی، درمانی-ورزشی، مشارکتی، کالبدی، اقتصادی، زیرساختی و مهارت آموزی اولویت بندی شدند.
تحلیلی بر سیاستها و برنامههای بهسازی و نوسازی شهری در برنامههای توسعة کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی و تخریب بافتهای تاریخی شهری در ایران طّی چند دهة اخیر چنان ابعاد گستردهای به خود گرفته که امنیّت و هویّت مدنی فضاهای شهری را به شدّت تهدید میکند. در این مقاله با استناد به سیاستها و برنامههای عمران شهری و آثار و شواهد موجود، سابقة روند بهسازی، نوسازی و بازسازی شهری را بررسی میکنیم. دراین رهگذر هدف اصلی مقاله بررسی و ارزیابی سیاستها، اهداف و برنامههای اجرائی عمران شهری به ویژه در مورد بافت قدیم شهری است. از آنجا که سیاستگذاری و برنامهریزی جامع و پایدار برای بهسازی، نوسازی و بازسازی بافتهای قدیم شهری ضمن حفاظت از میراث فرهنگی ـ تاریخی و توجّه به سازگاری و انطباق آنها با ساختارهای محیط زیست و ساختارهای فرهنگی موجب توسعة پایدار شهری می شود و از طرفی طرحهای حفاظت و مقامسازی موجب افزایش ضریب ایمنی بناها در مقابل حوادث طبیعی به ویژه زلزله گردیده و تضمینکنندة مدیریّت بحران شهری و ارتقاء سلامت و بهداشت شهری میشود؛ لذا پرداختن به این موضوع ضروری است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی، تحلیلی، تاریخی ـ اسنادی است. برای ارزیابی سیاستها و برنامههای عمران شهری با توجّه به اسناد و مدارک موجود، محتوا، اهداف، راهبردها و اقدامات اجرائی و عملکرد برنامههای توسعه در دورههای برنامهریزی کشور بررسی و تحلیل شده است. سپس با در نظر گرفتن جنبههای مرتبط با بافتهای قدیم شهری، رویکرد حاکم، جامعّیت، تطابق و عدم تطابق برنامهها با توجّه به تأثیرات آنها بر بافت قدیم شهری بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفته است.
تعیین محدوده های خطر زمین لرزه در مخروط افکنه های فعال با روش تحلیل فضایی بربریان مطالعه موردی: مخروط افکنه گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های نئوتکتونیکی باعث ناپایداری لندفرم های متعددی ازجمله لندفرم های جریانی در ایران شده است. مخروط افکنة گرمسار از مناطقی است که در معرض خطر لرزه ای قرار دارد. در این پژوهش، با استفاده از داده های لرزه ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، روش حریم گذاری پهنه های خطر زمین لرزه ای در مخروط افکنة گرمسار مشخص و تحلیل شده است. همچنین، برای مشخص کردن توان لرزه زایی گسل های اطراف مخروط افکنة گرمسار از روابط پیشنهادی زارع، مهاجر- اشجعی و نوروزی، سلمونز، ملویل و اسمیت استفاده شده است. برای تحلیل فضایی هم از روش بربریان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد گسل های گرمسار و سرخ کلوت بیشترین توان لرزه خیزی را در اطراف محدودة مورد مطالعه، و گسل های کوه لاله زار و پایین قلعه کمترین توان لرزه خیزی را دارایند. حدود 99 درصد جمعیت مستقر روی مخروط افکنه در محدودة با خطر نسبی بسیار زیاد قرار دارند. حدود 26/40 درصد از جمعیت مخروط افکنه در روستاها مستقرند؛ درحالی که 74/59 درصد از جمعیت فقط در شهر گرمسار متمرکز شده اند. با توجه به این داده ها، لازم است در برنامه های آمایش سرزمین، مقاوم سازی و بیمة خانه ها و تأسیسات انسانی در محدوده های خطر لرزه ای مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل عوامل مؤثر در تفکیک از مبدأ پسماندهای جامد محیط زیست شهری ناحیه3 منطقه 1 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام عمل تفکیک زباله از مبدأ تولید علاوه بر رعایت اصول بهداشتی، که منجر به سلامت کالاهای تولید شده از مواد بازیافتی میگردد، بخش زیادی از هزینه های جمع آوری و ساماندهی زباله نیز حذف می شود. هدف این پژوهش تحلیل عوامل مؤثر در تفکیک از مبدأ پسماند جامد محیط زیست شهری ناحیه 3 منطقه یک شهرداری تهران می باشد. نوع تحقیق کاربردی روش تحقیق دارای رویکرد توصیفی تحلیلی جهت جمع آوری اطلاعات تحقیق از روش مطالعات میدانی اسنادی و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل ترکیبی (AHP)،(SWOT) بهره گرفته شده است. جامعه آماری 95000 نفر شهروند ناحیه 3 منطقه یک تهران و حجم نمونه 60 عدد پرسشنامه با همکاری کارشناسان زیست محیطی و بازیافت منطقه، مسئولان و دست اندرکاران شهرداری منطقه تکمیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد میانگین امتیازات کسب شده در بین عوامل درونی برای نقاط قوت برابر(08875/0) و جهت نقاط ضعف برابر (03211/0) که میانگین امتیازات نقاط ضعف کمتر از میانگین امتیازات نقاط قوت است. میانگین امتیازات کسب شده در بین عوامل بیرونی برای نقاط فرصت برابر (08562/0) و جهت نقاط تهدید برابر(03675/0)که میانگین امتیازات نقاط تهدید کمتر از میانگین امتیازات نقاط فرصت است. در نتیجه ضریب تاثیرگذاری نقاط قوت و فرصت فرا روی پسماند جامد شهری در محدوده مورد مطالعه بیشتر از نقاط ضعف و تهدید می باشد. البته راهبرد غالب در این پژوهش از نوع تهاجمی است. با اتخاذ این راهبرد و با به کارگیری از نقاط قوت و فرصت پیش روی در محدوده مورد مطالعه می توان به یک توسعه مطلوب و پایدار دست پیدا نمود.
ارزیابی آثار محیط زیستی منطقة ویژه اقتصادی انرژی پارس بر خط ساحلی خلیج فارس در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی مخاطرات طرح کاربری اراضی از روش رویهم گذاری، برای ارزیابی آثار محیط زیستی از روش فهرست و برای تعیین رابطة آثار و اولویت بندی نسبی اقدامات اصلاحی از روش ماتریس استفاده شده است. فرایند طی شده شامل شناخت ویژگیهای فنی پروژة پیشنهادی، شناخت محیط زیست تحت اثر، شناسایی و پیش بینی آثار ناشی از طرح، تجزیه و تحلیل آثار، ارائة راهکارهای تقلیل آثار سوء و ارائه برنامه پایش و مدیریت محیط زیست است. نتیجة حاصل از ارزیابی توان اکولوژیکی به کمک روش رویهم گذاری لایه های اطلاعاتی در نرم افزار GIS، پهنه بندی از نظر آسیب پذیری را نشان میدهد. همچنین از مقایسة نقشة توان اکولوژیکی محدوده با نقشة توسعة منطقة ویژه مشخص میشود که حدود 56 درصد توسعه در پهنة نیمه مناسب و 44 درصد در پهنه نامناسب انجام شده است. بررسی نتایج حاصل از چک لیست نیز نتایج ارزیابی توان را از نظر آسیب پذیری تأیید میکند. نتایج روش ماتریس برای دو سطح کلان و خرد نشان میدهد که بیش از 50 درصد ارزش های داده شده از 1/3- کوچکتر بوده و بنابراین اجرای هرگونه طرح توسعه در منطقه رد میشود. نتایج بررسیهای انجام شده در این تحقیق نشان میدهد که احداث طرح پارس جنوبی از دیدگاه محیط زیست در ساحل خلیج فارس به هیچ وجه قابل تأیید نبوده و آثار مخرب و غیرقابل جبران در منطقه ایجاد میکند. از آنجا که توقف طرح به علت اهمیت آن از نظر توسعه اقتصادی و صنعتی امکان پذیر نیست، بنابراین به منظور کاهش آثار مخرب محیط زیستی و حفظ ساختار اکولوژیک منطقه، در ادامة تحقیق طرح های بهسازی و گزینه های اصلاحی ارائه شده است. در بخش پایانی از نتایج ارزیابی برای تدوین برنامه پایش و مدیریت آلاینده ها استفاده شده است.
مکانیابی مراکز تجاری نوین شهری در نواحی شهری با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (نمونه موردی : نواحی 3 گانه شهرداری سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مکانیابی کاربریهای شهری با استفاده از GIS در برنامهریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. کاربری تجاری یکی از این کاربریهای مهم شهری است که سایر فعالیتهای شهری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. مراکز تجاری نوین یکی از زیرمجموعههای کاربری تجاری است که به صورت مجتمعهایی متشکل از صدها مغازه و واحدهای تجاری- خدماتی در سطح نواحی شهر مکانیابی و طراحی میشوند. شهر سقز در استان کردستان، با بیش از 130 هزار نفر جمعیت در سال 1385 دارای 3 ناحیه شهرداری میباشد که فقدان مراکز تجاری مناسب در آن موجب افزایش هزینههای دسترسی به خدمات شهری و رکود نسبی در نواحی مختلف شهر شده است. بدین منظور، تحقیق حاضر سعی دارد با تبیین شاخصهای مناسب و با بهرهگیری از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی به مکانیابی مراکز تجاری نوین در نواحی سقز بپردازد. در این راستا، معیارهای مناسب با مطالعات اسنادی تدوین و با استفاده از مدل AHP مکانهای مناسب در هر یک از نواحی شهرداری برای استقرار کاربری مذکور انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آنست که الگوی توزیع مراکز تجاری موجود در شهر سقز متناسب با اصول و معیارهای شهرسازی نبوده و ایجاد مراکز تجاری نوین شهری با بهرهگیری از قابلیتهای GIS در نواحی 3گانه شهر سقز میتواند به توزیع بهینه مراکز تجاری در شهر و خدماترسانی مناسب به شهروندان کمک کند.
تحلیلی بر تغییر و تحولات شاخص های توسعه نمونه موردی شهرستان های استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت وضعیت نواحی، قابلیت ها و تنگناهای آن در برنامه ریزی ناحیه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه، یکی از مهمترین معیارهای اساسی توسعه به شمار می رود. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در برمی گیرد.
شناخت شهرستانهای کشور و بررسی میزان توسعه یافتگی آنان، موجب بررسی وضعیت کنونی آنان شده و ضمن شناخت نقاط قوت و ضعف،کمبودها و توان ها، سبب توجه بهتر و مناسب تر به آنان می گردد. این امر همچنین می تواند سبب موفقیت برنامه ریزی های ناحیه ای و منطقه ای گردد. برای تحقق این امر لازم است ابتدا ناحیه مورد مطالعه به خوبی شناخته شده و شاخص های به جا و مناسب انتخاب گردند.آمار و اطلاعات دقیق و صحیح به دست آورده شده و در آخر راه حل ها و راهبردهای مناسب و منطقی جهت نیل به اهداف مورد نظر بررسی گردند.
روش های متفاوتی برای بررسی و تجزیه و تحلیل نواحی مختلف وجود دارد که می توان از آنها برای برنامه ریزی آن نواحی استفاده نمود. در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از روش طولی و عرضی ایزارد1 شاخصهای توسعه و تحولات آنان در شهرستانهای استان زنجان نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به کل کشور در یک دهه آماری (85-75) با در نظر گرفتن 32 شاخص که از شاخص های مهم در توسعه ناحیه ای محسوب می شوند، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. مقایسه انجام گرفته بیانگر آن است که بیش از 75 درصد از شاخص ها هنوز ازجایگاه مناسبی از نظر رشد و توسعه هم در سطح شهرستان و هم در کل کشور برخوردار نیستند و به طور کلی بیانگر عقب ماندگی زیر بناها یا شاخص های انسانی توسعه و رشد در این شهرستان ها است.
بررسی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر رشد شهرهای بزرگ (مورد مطالعه: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای بزرگ در نظام شهری کشور از اهمیت ویژه ای برخوردارند به طوری که اغلب این شهرها، مراکز استان بوده و به تبع شرایط ویژه خود، نسبت به سایر نقاط شهری رشد بیشتری داشته اند، چنین رشدی که اغلب بی برنامه و لجام گسیخته است هزینه های زیادی را برای شهرها تحمیل کرده و پایداری شهرها را تهدید می نماید. امروزه استفاده از روش های پیش بینی برای بررسی تحولات آینده کارایی ندارند در حالی که روش های آینده پژوهی می توانند با توجه به آنچه در آینده رخ می دهد، عوامل مؤثر بر بروز آینده های محتمل را شناسایی کرده و با کنترل آن ها به آینده مطلوب برسند. در پژوهش حاضر از نرم افزارهای آینده پژوهی برای بررسی و تحلیل رشد کالبدی و فیزیکی استفاده شده است که هدف آن شناسایی عوامل و نیروهای تأثیرگذار بر رشد شهر بزرگ ارومیه است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از تکنیک پویش محیطی اطلاعات لازم گردآوری شده و توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با استفاده از ماتریس تأثیرات متقابل امتیازدهی و در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس مدل هلدرن، 64 درصد رشد شهر به دلیل رشد جمعیت بوده و علیرغم وجود فضای کافی 34 درصد رشد شهر به دلیل پراکنده رویی بوده است. از بین 31 شاخص انتخابی با استفاده از تکنیک پویش محیطی که بر رشد شهر ارومیه تأثیرگذار بودند، تعداد 9 عامل، با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. که از بین این عوامل، تأثیرگذارترین عامل کلیدی در رشد فیزیکی شهر ارومیه، عدم نظارت بر ساخت و سازها است و رشد طبیعی جمعیت، نابرابری در توزیع خدمات و گرایش به حومه های شهری در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
تحلیلی از جایگاه شهرهای جدید در نظام روند شهرنشینی اصفهان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جایگاه 4 شهر جدید اصفهان شامل شاهین شهر‘ پولادشهر‘ بهارستان و مجلسی در نظام رون شهرنشینی اصفهان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. در ابتدا با ترسیم وضعیت 4 شهر کشور‘ جایگاه شهر اصفهان در نظام سلسله مراتبی کشور تعیین و سپس با ارائه مدل ‘ چگونگی نظام سلسله مراتبی 40 شهر استان اصفهان ترسیم و در آن جایگاه شهرهای جدید اصفهان مشخص می شود. در بخش دیگری از مقاله با استفاده از مدل مرتبه – اندازه‘ نظام سلسله مراتبی شهرهای اصفهان با در نظر گرفتن شهرهای جدید تعیین می گردد. سرانجام با ترسیم هرم شهری و هرم جمعیتی شهری استان به چگونگی جایگاه شهرهای جدید در نظام و روند شهرنشینی استان پرداخته می شود. در مجموع جایگاه شهرهای جدید اصفهان در تمام دوره های آماری مرتباً تغییر نموده و شکاف در سلسله مراتب شهری اصفهان وجود دارد. به نحوی که شهرهای جدید نتوانسته اند جایگاه واقعی و مورد انتظار را کسب نمایند.