فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
307 - 330
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل دهی پایداری اجتماعی هستند و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شوند. زمانی می توان از این فضاها استفاده مطلوب کرد که فرد در آن احساس امنیت و آرامش کند. نابرابری در کیفیت طراحی، خدمات رسانی و امکانات این مکان ها، سبب مطلوب نبودن آن می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی صورت گرفت. محدوده مورد مطالعه پارک های ملت و کوه سنگی شهر مشهد در مناطق توسعه یافته شهر، و پارک های وحدت و رجا در مناطق کمتر توسعه یافته هستند. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش سطح امنیت، 22 معیار با نظر متخصصان تعیین شد. وزن دهی معیارها نیز با مدل تحلیل سلسله مراتبی و به کارگیری دیدگاه های متخصصان صورت گرفت. به منظور رتبه دهی پارک ها از روش تحلیل رابطه خاکستری استفاده، و اطلاعات اولیه با پرسشنامه هاستخراج شد. با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه به دست آمد، اما برای اطمینان بیشتر 400 پرسشنامه تکمیل شد. براساس یافته های پژوهش، وضعیت امنیت در پارک های واقع در مناطق توسعه یافته شهر مشهد از مناطق کمتر توسعه یافته مناسب تر است؛ به طوری که پارک ملت در توسعه یافته ترین سطح، و پارک وحدت در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند.
تحلیلی بر روند گسترش کالبدی- فضایی کلانشهر مشهد و افزایش آسیب پذیری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زﻣیﻦﻟﺮزه یکی از ﭘﺪیﺪهﻫﺎی ﻃﺒیﻌی کﺮة زﻣیﻦ اﺳﺖ کﻪ در ﺻﻮرت رویﺪاد در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭘﺮﺟﻤﻌی ﺖ ﺧﺴ ﺎرات ﺟ ﺎﻧی و ﻣﺎﻟی را ﺑﻪ ﺑﺎر ﺧﻮاﻫﺪآورد. کلان شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران دارای گسترش فیزیکی در ابعاد مختلف و به صورت پراکنده است. در این پژوهش تأثیر توسعة فضایی شهر مشهد در افزایش آسیب پذیری زلزله بررسی شده است. روش تحقیق در مقالة حاضر تحلیلی- توصیفی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی این شهر پرداخته شده است. اهداف این تحقیق شامل مشخص کردن وضعیت گسترش فیزیکی شهر مشهد در سال های اخیر، تبیین رابطة افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر مشهد و بررسی وضعیت گسترش فیزیکی شهر مشهد در ارتباط با آسیب پذیری ناشی از زلزله است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون، نشان می دهد که الگوی گسترش شهر افقی و پراکنده بوده و بنا بر مدل هلدرن، در گسترش فیزیکی شهر مشهد، 82 درصد ناشی از رشد جمعیت بوده و 18 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی شهر است. این رشد ناهماهنگ و غیراصولی شهر مشهد به ویژه در چند دهة اخیر و ساخت وساز در حریم گسل ها نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله ای در مشهد، تلفات و صدمات جبران ناپذیری به این شهر وارد خواهد شد؛ بنابراین، مهم ترین عامل افزایش آسیب پذیری زمین لرزه ای شهر مشهد را می توان، گسترش افقی و بدون برنامة شهر دانست.
بررسی تحلیلی نمود شفافیت و تأکید بر کاستن از ماده و افزایش فضا در برخی نمونه های ارزشمند معماری ایرانی
حوزههای تخصصی:
مدرنیته، ظهور تکنولوژی قرن بیست و یکم، غالب شدن زندگی ماشینی در دهه های اخیر، تجلی معماری اصیلی را که در آن فضاسازی، خلق محیط های شفاف و پویا از عناصر اصلی شکل گیری آن بوده است را کمرنگ کرده و گاهی از بین برده است. در این میان برای احیاء رابطه ی میان انسان، معماری و محیط و حل بحران های ناشی از گسست این روابط، به بررسی تداوم مفهوم شفافیت و شفاف سازی در معماری و شهرسازی و ارتباط آن با خلق فضاهای پویا، زنده و عملکرد گرا می پردازیم. معماری و شهرسازی ایرانی، همواره دغدغه ی تلاش و تکاپوی خلق فضای آزاد وزنده، کاستن از جرم و افزایش فضا و سیلان فضایی را در سیر تکاملی خود داشته است. در این پژوهش، با توجه به تأکید بر مفهوم خلق فضا و افزایش تعاملات فضایی، به احیاء و تکامل اصول و نظریه های مرتبط با شفافیت معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی پرداخته شده است. بدین منظور این پژوهش با استفاده از مطالعات اسن ادی و کتابخانه ای، چهارچوب نظری ارتباط میان شفافیت و فضاسازی را شکل داده است. در این راستا با استفاده از روشی کیفی با رویکرد تحلی لی توصیفی– پیمایشی بر اساس نمونه های برجسته هنر معماری، شاخصه ی شفافیت مرتبط با معماری و شهرسازی تدوین گردیده است. این پژوهش نشان می دهد که با استفاده از مبانی پایه شفافیت و تکامل آن و با به کارگیری این نظریات می توان گامی درراستای ساخت وسازهای پایدار معماری و شهرسازی برداشت.
تدوین الگوی توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مبحث توسعه اجتماع محلی به رغم سابقه نسبتاً طولانی در متون و نوشتارهای علمی و اجرایی، در اواخر دهه ۱۹۸۰ در قالب نظریه توسعه محلی مورد توجه قرار گرفت. این در حالی است که شاخص های مربوط به توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی به رغم وجود بنیادهایِ معرفتی آن در کانون توجه پژوهشگران قرار نداشته و پژوهش های انجام شده در این مورد بسیار اندک اند. از این رو شناسایی شاخص ها و میزان اهمیت آنها برای تدوین الگویی در جهت توسعه اجتماعات محلی مناسب با شرایط شهرهای اسلامی می تواند این رهیافت برنامه ریزی را بیش از پیش در شهرهای اسلامی کاراتر سازد. هدف این پژوهش، شناسایی عناصر الگوی توسعه اجتماعات محلی در شهر اسلامی است و روش این مطالعه با توجه به سؤالات و اهداف پژوهش، کیفی است که در دو مرحله بازبینی مدون متون و پیمایشی- مصاحبه با خبرگان به روش دلفی- صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعاتی ده نفر از صاحب نظران حوزه توسعه اجتماع محلی و شهر اسلامی هستند که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داده است که ابعاد اصلی الگوی مورد نظر شامل 4 مؤلفه، 13 معیار و 23 شاخص می باشد که در این الگو، وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها در هر دسته نشان داده شده است. طبق نظر خبرگان مهم ترین مؤلفه مربوط به سیاست های کاربردی توسعه اجتماع محلی با امتیازی برابر با 31/8 است که دارای معیارهایی چون عدالت محوری، مسئولیت پذیری، توانمندسازی و مشارکت در امور محله می باشد. پس از آن مولفه سرمایه اجتماعی محله با امتیاز 27/8، دارایی های مالی محله با امتیاز 23/8 و مولفه نهادها و عوامل اثرگذار با امتیاز 15/8 قرار دارند. در پایان دور سوم روش دلفی، ضریب هماهنگی کندال برای این پژوهش معادل 59/0 بدست آمد که به مقدار نسبتا متوسط تا زیاد می توان به ترتیب عوامل آن اعتماد کرد.
تحلیل عوامل مؤثر در کیفیت منظر پیاده راه های شهری از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
577 - 596
حوزههای تخصصی:
زمانی ادراک و خوانش فضاهای شهری می تواند ارتقا یابد که مسائل شهری براساس دیدگاه ها و مشارکت کاربران بنا گذاشته شود. از آنجا که دیدگاه های مختلفی برای ارتقای سیما و منظر پیاده راه های شهری وجود دارد، سنجش و ارزیابی کیفیت منظر این پیاده راه ها از دیدگاه کاربران اهمیت خاصی دارد. پیاده راه بوعلی شهر همدان، اولین تجربه پیاده راه سازی در این شهر است. شواهد نشان دهنده ارتباط خوب و رضایت مندی کاربران از روند پیاده سازی در این خیابان است. هدف این پژوهش، خوانش منظر خیابان بوعلی شهر همدان بعد از تبدیل آن به پیاده راه شهری از منظر شهروندان است. شاخص ها و معیارهای مورد سنجش در ارتباط با خوانش مکان شامل مؤلفه های فعالیتی-اجتماعی، زیبایی شناختی-ادراکی و هویتی-معنایی است. به کمک فرمول کوکران، 360 نمونه آماری با توجه به جامعه آماری درنظر گرفته شده است. برای بررسی سطح معناداری مؤلفه های سه گانه و معیارهای آن ها، از آزمون t و تحلیل عاملی و استفاده شده است. همچنین از آزمون های مقایسه ای و ضریب ماتریس های هم بستگی برای بررسی ارتباط میان اجزای متغیرها بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه مستقیم عوامل فعالیتی، اجتماعی و زیبایی شناختی با خوانش پیاده راه های شهری است. برگزاری مراسم های آیینی مختلف و حضورپذیری اقشار گوناگون، در حوزه مؤلفه فعالیتی-اجتماعی است. از سوی دیگر، تنوع فضایی عناصر محیطی و همچنین نقش بافت و نوع مصالح در حوزه مؤلفه زیبایی شناختی و عنصر و جداره های آشنا و باهویت و خاطره انگیزی رویدادها در فضا در مؤلفه هویت-معنایی بیشترین اولویت را از سایر معیارها در بازخوانی کیفیت منظر پیاده راه های شهری از دیدگاه شهروندان دارد.
تحلیل عوامل کلیدی کاهش کیفیت زندگی در پیرامون مناطق تجاری مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی که حوزه هویتی شهر محسوب می شود، به واسطه عملکردهای چندگانه شهری (اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی و سیاسی) بهترین چشم انداز و جلوه گاه فرهنگ انسانی است و کیفیت زندگی شهروندان را نشان می دهد. لکن اگر در جریان رشد و توسعه لجام گسیخته کارکردهای متنوع آن مورد غفلت واقع شوند منجر به ایجاد تعارض می شود، ازجمله این تعارضات تمایل بخش تجاری به ادامه بقا در مرکز شهر نزدیک به بخش های مسکونی است که استفاده از تسهیلات زیرساختی و فرصت های مالی- اقتصادی موجود در این نواحی را امکان پذیر می سازد. این درحالی که ست که توانایی این بافت ها در تأمین نیازهای معاصر شهروندان در طول زمان کاهش یافته و به تبع آن کارایی بافت و کیفیت زندگی نیز در سطح پایینی قرار می گیرد، به نحوی که موضوع تَرک شدن، به شدت این بافت ها را تهدید می کند، بنابراین هدف این پژوهش تحلیل روابط علی و شناسایی عوامل کلیدی کاهش دهنده کیفیت زندگی در مراکز شهر یعنی در منطقه 12 تهران، در سطح خرد شهری است. بدین منظور از تحلیل تفسیری ساختاری در نرم افزار میک مک استفاده شده است. نمونه گیری در این پژوهش با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و متوالی در قالب دلفی دومرحله ای انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ماتریس روابط غیرمستقیم، متغیرهای «ناکارآمدی سیاست گذاری ها»، «سرمایه داری غیرم ولد» که شاخص های مدیریتی و نهادی محسوب می شوند، در پایین ترین سطح (بنیادی)، قرار داشته و بیشترین تأثیرگذاری غیرمستقیم را در شبکه روابط بین متغیرها به جای گذاشته اند. این متغیرها به عنوان تغییرهای کلیدی برای ارتقا یا تنزل سطح کیفی زندگی در مرکز شهر شناخته می شوند.
الگوریتم پیشنهادی برای تشخیص جایگاه مقصد گردشگری در چرخه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 35
حوزههای تخصصی:
شناخت وضع موجود در فرآیند توسعه، تأثیر تعیین کننده ای در شناخت مسیر صحیح برنامه ریزی برای توسعه گردشگری دارد و مدل یا نظریه باتلر در خصوص چرخه حیات مقصد گردشگری یکی از بهترین ابزارها در این زمینه است که از انتشار اولیه در ابتدای دهه هشتاد میلادی تاکنون در فاصله زمانی بیش از چهل سال به عنوان یک نظریه معتبر علمی مورد پذیرش متخصصین حوزه گردشگری بوده است. از آغاز تا اکنون روش های بسیاری برای تشخیص مراحل مختلف چرخه حیات صورت گرفته و تلاش های بسیاری انجام یافته است که نظریه به شکل عملیاتی تبیین گردد که مقاله حاضر نیز یکی از این تلاش هاست. تعیین جایگاه هر مقصد در چرخه حیات مقصد گردشگری منطقاً از فرایندی سه مرحله ای تبعیت می کند. ابتدا بایستی ویژگی های مراحل مختلف چرخه حیات تعیین شود، شرایط این شاخص ها در مراحل شش گانه چرخه حیات باتلر تدقیق و درنهایت برای تعیین جایگاه مقصد، شرایط فعلی آن با شاخصه ای مربوط به هر مرحله تطبیق داده شود. در این راستا عوامل متغیر مراحل مختلف چرخه حیات در قالب بیست شاخص از مطالعات نظری استخراج شده است که آن ها می توان در قالب سه گروه کمیت گردشگران، شیوه سفر و وضعیت مقصد طبقه بندی کرد. سپس وضعیت این شاخص ها در هر مرحله از چرخه تدقیق شده اند. ازآنجایی که یکی از مشکلات اصلی مدل باتلر نبود مرز دقیقی بین مراحل مختلف است به جای انتساب دقیق گزینه ها و مراحل به یکدیگر کرانه پایین و بالا برای هر گزینه تعیین گردیده است. بر اساس الگوریتم نهایی قرارگیری مقصد در مرحله خاصی از تکامل خود به اثبات می رسد اگر و فقط اگر گزینه مربوط به آن مرحله در تمام شاخص ها دارای ارزش درست باشد.
سنجش تغییرات شاخص های کیفیت زندگی بر اثر ارتقای سیاسی- اداری فضا در سطح ناحیه ای (مورد شناسی: بخش کوهسارات-شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
113 - 130
حوزههای تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضا به روش های مختلفی مانند انتزاع، الحاق، ادغام و ارتقا در سطوح مختلف ناحیه بندی سیاسی فضای کشور دچار تغییر می شود. یکی از رایج ترین این روش ها ارتقای سیاسی فضاست. بر این مبنا تحقیق حاضر با هدف سنجش تغییرات شاخص های کیفیت زندگی بر اثر ارتقای سیاسی-اداری فضا در سطح ناحیه ای، به مطالعه بخش کوهسارات از توابع شهرستان مینودشت واقع در شرق استان گلستان پرداخته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در بخش جمع آوری مطالعات میدانی ابزار اصلی اطلاعات پرسشنامه است. این پرسشنامه در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت در دو بُعد عینی و ذهنی، وضعیت کیفیت زندگی روستاییان را در دو بازه قبل و بعد از ارتقای سیاسی-اداری ناحیه مورد مطالعه می سنجد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss و آزمون ویکاکسون استفاده شده است. برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه 375 نفر برآورد شد؛ بنابراین در عمل متناسب با تعداد خانوار هر روستا نمونه ها از بین سرپرستان خانوار انتخاب شدند. درنهایت این تحقیق با توجه به آنکه از بین 34 شاخص مورد مطالعه تنها در 15 شاخص تفاوت معناداری بین دو دوره قبل و بعد از ارتقای سیاسی فضا مشاهده شد، نتیجه گیری می کند که ارتقای سیاسی فضا در سطح ناحیه به طور خاص، ارتقای دهستان به بخش به تنهایی نمی تواند تغییرات همه جانبه ای در کیفیت زندگی روستاییان به وجود آورد و لازم است این ارتقای سطح بلافاصله با ارتقای یک عنصر تقسیمات کشوری مانند ارتقای روستای مرکزی بخش به شهر همراه شود.
واکاوی نقش کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار محلی، با تاکید بر پیوستگی روستایی- شهری (مورد شناسی: ناحیه دالاهو، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی روستایی از طریق فعال شدن نوآوریها در زمینه بهره گیری از منابع محدود، می تواند با استفاده از منابع محدود سرمایه ای، به گسترش فعالیتها و ایجاد اشتغال در سطح محلی بیانجامد. در این ارتباط، افراد دخیل در این فرایند نه تنها به کسب مهارت، بلکه به گسترش کسب وکارهای درآمدزا و افزایش سطح درآمد و پس انداز خویش و دیگران یاری رسانند. از این رو، فرض بر این است که کارآفرینی روستایی می تواند تسهیلگر ارتباط موثر بین فعالیتهای مرتبط با تولید کشاورزی و بخشهای غیرزراعی، از جمله صنایع کوچک و خدمات، گشته و سرانجام، به بهبود شرایط زندگی و فعالیت در سطح روستاها بیانجامد. این مقاله از طریق بررسی نقش پذیری کارآفرینی روستایی در ناحیه دالاهو (استان کرمانشاه)، می کوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتهای مرتبط با آن می تواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری، بلکه در ترغیب روند توسعه پایدار در سطح محلی اثرگذار باشد. جامعه آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از شیوه های پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بوده اند از دامنه افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، به سبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیه ای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد.
تحلیل عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری در مسکن سنتی ایران (مطالعه موردی: خانه ضرابی در همدان
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۵۷-۷۲
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری موضوعی است که از دیرباز در معماری ایران و به خصوص معماری مسکونی مورد توجه معماران و ساکنین خانه ها بوده است و موضوعی است که بر پایه یکی از اصول معماری ایران بنا بر گفته استاد پیر نیا، یعنی پرهیز از بیهودگی در بنا و فضای ساختمان می باشد. انعطاف پذیری وابسته به عوامل عملکردی، اجتماعی – روانی و اقتصادی است و در طول زمان به تغییر در نظام سکونتی خانواده، بعد خانوار، تغییر نیازهای فصلی و روزانه و تغییر فعالیت های اعضای خانواده به اصلی مهم تبدیل می شود. هدف این مقاله که بر گرفته از پایان نامه نویسنده می باشد پرداختن به موردی مشخص از مفاهیم طراحی مسکن سنتی ایران، تدوین روشی برای مطالعه نظری انعطاف پذیری، و تدوین معیارهای موثر در آن است. تکیه اصلی مطالعه بر تدوین الگویی برای مطالعه مفاهیم نظری و تعمیق آن با مطالعه ای ژرفا نگر و موردی است، که برای نمونه خانه ضرابی در همدان را مورد مطالعه قرار داده و مفاهیم انعطاف پذیری در آن بررسی شده است. نتیجه مطالعه، پیشنهاد ماتریسی دو بعدی است که یک وجه آن گونه ها و عوامل انعطاف پذیری شامل«تنوع پذیری»، «تطبیق پذیری»، و «تغییر پذیری» و وجه دیگر آن سه مقیاس «خرد»، «میانی» و «کلان» خانه سنتی می باشد. با استفاده از این الگو، انعطاف پذیری عملکردی، ساختاری و فضایی در عناصر ثابت، نیمه ثابت و متغییر مقیاس های مختلف خانه قابل تحلیل است. نتایج چنین تحلیلی می تواند در تدوین اصول و ضوابط طراحی واحدها و مجموعه های مسکونی جدید به کار رود. با استفاده از انعطاف در این خانه که منجر به تغییر کاربری آن از مسکونی به اداری شده است و هم اکنون سازمان میراث فرهنگی استان همدان می باشد می توان چنین نتیجه ای گرفت که بناهای مسکونی انعطاف پذیر در گذشته با تدبیر درستی که داشتند امروزه نیز بسیار کاربردی هستند زیرا دارای فضاهای منعطف بوده قابلیت تقسیم فضا به اندازه های خرد با کاربری های گوناگون را دارند. امید است این مقاله بتواند راهگشایی برای کمک به انعطاف پذیری در مسکن امروزی شود.
برنامه ریزی ایجاد فضاهای امن شهری با تأکید بر توسعه گردشگری (مطالعه موردی : بافت تاریخی میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش برنامه ریزی های مناسب و آینده نگرانه جهت تبدیل بافت تاریخی میبد به یک فضای امن است تا در جهت جذب گردشگر بتواند به صورت موفق تری عمل نماید. این در حالی است که با توجه به مشکلات جوامع شهری و اهمیت بحث گردشگری، توجه به مفهوم امنیت در محیط های شهری هم برای ساکنان و هم برای گردشگران و روش های برنامه ریزی جهت ایجاد امنیت، یکی از اولویت های اساسی کارشناسان شهری است. شهر میبد به دلیل وجود آثار تاریخی و فرهنگی و قرار گرفتن در مسیر ترانزیتی، پذیرای گردشگران زیادی در بافتهای تاریخی خود است که وجود امنیت در این فضاها، به گردشگری رونق بیشتری خواهد بخشید. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از بررسی های اسنادی و همچنین مطالعات میدانی از قبیل پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان مربوطه استفاده شده است. با توجه به مدل های تحقیق شامل مدلSWOT، QSPM و مدل چشم انداز سازی اورگون، نتایج تحقیق بیانگر آن است که می توان با بهره گیری از پتانسیل های موجود شهر میبد، بافت تاریخی را به فضای امن شهری تبدیل نمود. باوجود چشم انداز (شهری تاریخی، ایمن با سکونت پایدار و قطب صنعت، گردشگری) برای شهر میبد، با ارائه راهکارهایی ازجمله حصارکشی ساختمان های مخروبه، ایجاد روشنایی در بافت و بهسازی ابنیه تاریخی در حال فرسایش جهت احداث مراکز گردشگری و..... می توان باعث بالا بردن امنیت در محورهای گردشگری و رونق بیشتر این شهر و رسیدن به چشم انداز مطلوب شد.
ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن با حس مکان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
533 - 552
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع حس مکان و احساس تعلق به آن، از محورهای مهم در ارز ش بخشی به بافت های شهری و معماری بناها، به ویژه ابنیه تاریخی است. عامل مؤثر دیگر آسایش بصری است که در مکان و فضا وجود دارد و یکی از مؤلفه های مهم برای سکونت و زندگی در شهرها، به ویژه در شهرهای ایرانی از جمله شهر یزد به شمار می آید. طی سال های اخیر، آلودگی بصری یکی از دلایل اصلی کاهش ارتباط انسان با محیط شهری و افت راندمان کاری در میان شهروندان بوده است؛ از این رو هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-پیمایشی حاضر، ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن ها با حس مکان در شهر یزد است. جمع آوری اطلاعات به کمک 400 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در میان ساکنان منطقه 2 شهر یزد صورت گرفت. به منظور ارزیابی و رتبه بندی مؤلفه ها از تکنیک رتبه بندی MAPPAC و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. براساس نتایج، تکنیک MAPPAC و وزن دهی مؤلفه های مربوط که به روش سلسله مراتبی فولر انجام شد، مؤلفه کیفیت معماری بناها با وزن 381/0 مهم ترین عامل اثرگذار بر آسایش بصری مردم و مؤلفه امنیت اجتماعی با وزن 291/0 مهم ترین عامل تأثیرگذار بر حس مکان شهروندان شهر یزد است. همچنین مؤلفه پوشش گیاهی با وزن 069/0 کمترین عامل اثرگذاری بر آسایش بصری مردم و مؤلفه ایمنی عناصر کالبدی با وزن 033/0 کمترین عامل اثرگذاری بر حس مکان شهروندان شهر یزد محسوب می َشوند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر رابطه معنا دار میان مؤلفه های آسایش بصری و مؤلفه های حس مکان در شهر یزد (در سطح 95 درصد) است.
تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی در شهرها مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی شهر در شهرها با استفاده از تکنیک متاسوات (Meta SWOT) بود که به صورت مطالعه موردی بر روی کلان شهر مشهد صورت گرفت. پژوهش حاضر به صورت کیفی و کمی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد و روش گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز به صورت مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه های عمیق و پرسشنامه می باشد. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta SWOT استفاده شد. نمونه آماری در بخش کیفی پژوهش را 10 نفر و در بخش کمی 35 نفر از مدیران، مسئولان و خبرگان در حوزه گردشگری ورزشی، تشکیل دادند، که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که تکنولوژی و فناوری، تورم و فرسودگی و عدم پاسخگویی زیرساخت ها به عنوان بزرگ ترین موانع کلان محیطی جهت توسعه گردشگری ورزشی شهر مشهد محسوب می شود. همچنین در بین سایر عوامل، امنیت، حمایت دولت، سهولت در تهیه اقامتگاه مناسب، بهداشت، راه های ارتباطی مناسب و در صدر همه اقتصاد پویا از بالاترین تناسب راهبردی برخوردارند؛ اما ایجاد تنوع در جاذبه های گردشگری ورزشی شهر مشهد، موقعیت جغرافیایی شهر و همچنین تنوع دادن در امکانات دسترسی، باید در صدر اقدامات اجرایی قرار گیرد. درنهایت می توان نتیجه گرفت که اقتصاد پویا مهم ترین عامل برای توسعه گردشگری ورزشی مشهد می باشد؛ اما زمانی به اقتصاد پویا می توان دست پیدا کرد که به موانع محیطی مانند تورم، تحریم ها کنترل شوند و به مسائل تکنولوژی و فناوری نیز توجه شود؛ زیرا این عوامل مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر مرتبط و متصل هستند. با توجه به جایگاه شهر مشهد در بین کلان شهرهای دیگر، جای پیشرفت بسیاری دارد و باید با ارتقای زیرساخت ها و امکانات در سایه حمایت های دولتی، رویدادهای ورزشی مختلفی برگزار نماید که زمینه توسعه گردشگری ورزشی فراهم شود.
واکاوی شکل گیری سایبرپارک ها به عنوان فضاهای باز عمومی هوشمند شهری (مطالعه موردی: پروژه های پیشگام سایبرپارک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
855 - 877
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری محرک هوشمندسازی در حوزه های مختلف است که به ظهور الگوها و روابط نوینی میان مکان ها، انسان ها و افزارها منجر شده است. فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی با وجود چالش ها، فرصت های فراوانی را با ارائه خدمات گوناگون دیجیتالی در اختیار کاربران قرار می دهند. در این میان، سایبرپارک ها نوعی از فضاهای باز عمومی شهری هوشمند هستند که با هم آفرینی و برهم کنش های دیجیتالی، به منظور جمع آوری اطلاعات، انتقال دانش و به اشتراک گذاری تجارب شکل می گیرند. از آنجا که سایبرپارک فضای واقعی و مجازی را با هم ادغام می کند، می تواند تعادلی میان زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار کند؛ بنابراین با توجه به معضلات فعلی شهرها و رهیافت های نوین شهری، مطالعه نیازها، اولویت ها، الزامات و ملاحظات پیرامون پروژه های سایبرپارک ضروری است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی، مقایسه و تحلیل پروژه های پیشگام سایبرپارک به منظور استخراج مدل ها، اجزا و فرایندهای شکل گیری آن هاست تا بتوان به ُسوی توسعه و تکامل این فضا گام برداشت. با توجه به اینکه سایبرپارک مفهومی جدید و پیچیده و پروژه های آن نیز نوظهور است، در این پژوهش، با استفاده از ویژگی های تحلیل محتوایی و راهبرد پژوهشی مطالعات موردی، بررسی موشکافانه و نظام مند پژوهش ها، اسناد و مدارک مرتبط با این پروژه ها، اهداف و روش های اجرای سایبرپارک بیان شده است. در روند پژوهش، سه نمونه اصلی پروژه پیشگام سایبرپارک و زیرمجموعه ها و اجزای آن ها بررسی و تحلیل شده اند. همچنین نقش و جایگاه فضاهای باز عمومی، ذی اثران و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی به همراه روش های اجرا و اهداف شکل گیری سایبرپارک ها در نمونه های مطالعاتی بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد مهم ترین دستاورد سایبرپارک ها، تشویق مردم برای مشارکت، تعامل و هم افزایی در امور گوناگون جامعه، به منظور آفرینش محیط زیست شهری باکیفیت و درنتیجه ارتقای کیفیت زندگی در شهر است.
تحلیلی بر پتانسیل های اقلیم گردشگری در شهرهای دامنه سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم مناسب، منبع طبیعی و ثروت عظیم اقتصادی برای گردشگری است و عنصری است که جاذبه هایی را برای گردشگران فراهم می آورد و از این طریق موجب رضایتمندی و افزایش گردشگران می شود. همه عناصر اقلیمی در سلامتی، آسایش، تفریح مردم و جلب گردشگر نقش دارند، ولی برخی عناصر از جمله دما، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی و باد اهمیت بیشتری دارند که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته اند، تا تاثیر آسایش گرمایی در جذب توریسم شهرهای دامنه سبلان را که با توجه به موقعیت جغرافیایی آن که از پتانسیل های ارزشمندی برای توسعه ی توریسم برخوردار است، نشان داده شود. روش تحقیق به کار رفته در این تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. در این تحقیق ابتدا آمار و اطلاعات اقلیمی منطقه در طول دوره آماری( 1981-2010) به منظور مطالعه توان های اقلیم توریسم شهرهای دامنه سبلان گرد آوری شد و با شاخص اقلیم توریسم TCI «میک ژوسکی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که اقلیم توریسم را برای هر ماه از سال به صورت شاخص عددی و توصیفی نشان می دهد. نتایج تحقیق نشان داد که ماههای ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر در طبقه ایده آل و عالی که بهترین شرایط آسایشی را برای گردشگری دارا می باشند. اما ماههای ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، نوامبر و دسامبر در طبقه کم اهمیت و قابل قبول، شرایط چندان مطلوبی را برای گردشگران ندارد و ماههای می و اکتبر دارای شرایط متوسط برای فعالیت گردشگری است. روی هم رفته، بهترین ماههای سال، ژوئن (خرداد) و سپتامبر (شهریور) و بدترین ماهها دسامبر (آذر ماه)، ژانویه (دی ماه)، فوریه (بهمن ماه) برای فعالیت گردشگری برای شهرهای اطراف سبلان شناخته می شود.
بررسی وضعیت مسکن پایدار شهری در ناحیه 1 منطقه 9 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه مسکن به مفهوم بسیار گسترده و پیچیده ای تبدیل شده است و با پیدایش مفهوم توسعه پایدار، اهمیت و گسترش مفهوم مسکن پایدار و بررسی جنبه های روزافزون آن آشکارشده است. طراحی مسکن پایدار با استفاده از یک طیف گسترده ای از اصول طراحی فعال و غیرفعال می باشد که جنبه های زیست محیطی و اجتماعی را بهبود می بخشد. این پژوهش باهدف بررسی و تحلیل شاخص های مسکن پایدار شهری در ناحیه 1 منطقه 9 تهران تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز به صورت کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) جمع آوری شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که شاخص های پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. تراکم نفر در اتاق</strong> 11/3 نفر است و نشان از تراکم بالای جمعیت</strong> می باشد. نسبت تعداد واحد مسکونی به سطح کل 25/194 می باشد که وجود کوچکی قطعات و فرسودگی بافت، از دلایل افزایش تعداد واحدهای مسکونی می باشد. نسبت سطح فضای سبز به سطوح مسکونی 09/0 می باشد و نشان از وضعیت بسیار ضعیف این شاخص است. نسبت مساحت پارک ها و فضای سبز به کل مساحت 04/0 می باشد و نشان می دهد که کاربری فضای سبز در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارد. سرانه مساحت فضای سبز و پارک ها 6/1 می باشد که میزان نامناسبی را نشان می دهد.</strong>
بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر مصرف آب به منظور جلوگیری از بحران آب شهری در مقیاس محلّه (مطالعه موردی: محله الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد جمعیت و تغییر شرایط آب و هوایی بر منابع آب تأثیر می گذارد. دو راهبرد برنامه ریزی برای تأمین منابع آب شهری وجود دارد: نخست تأمین منابع تمیز و قابل اطمینان و دوم، مدیریت تقاضای آب. گزینه دوم به دنبال کاهش مصرف آب است. به طور سنتی، برنامه ریزان شهری در مدیریت آب شهرها دخیل نبوده اند. درحالی که نحوه ساخت شهرها به طور مستقیم بر استفاده و تامین آب تأثیر می گذارد. رو ش: هدف این مقاله شناخت رابطه بین شاخص های محیط شهری با چگونگی بهره مندی از آب در سطح محله برای ارتقاء حفاظت از آب شهری است، بر این اساس، 9 شاخص در این زمینه به عنوان عوامل شهرسازانه تأثیرگذار در میزان مدیریت مصرف آب شناسایی گردید، سپس متوسط مصرف آب در هر دسته استخراج شد. همچنین، داده های دسته بندی شده در گروه های مختلف بر حسب شاخص مورد نظر برای تحلیل آماری وارد نرم افزارSPSS گردید. در فرایند تحلیل از روش ANOVA و مقایسه چندگانه برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها و سپس آزمون فریدمن برای مشخص کردن میزان تأثیر شاخص ها بر محله الغدیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که به ترتیب شاخص های نسبت محیط بر مساحت و چرخش بلوک با بیشترین میزان تأثیر در مصرف آب و شاخص شکل، پیوستگی و مساحت توانسته اند کمترین میزان تأثیر در مصرف آب را در محله الغدیر داشته باشند. نتایج: نتایج نشان می دهد برنامه ریزان شهری با استفاده از استراتژی های برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و با شکل دادن به محیط ساخته شده و تنظیم کاربری اراضی، سبب ارتقای حفاظت از آب شهر بشوند و بر نحوه مصرف آب در شهرها تأثیر گذار باشند. نگرش جامع و فراگیر به همه این مقوله ها و ربط منطقی بین آنها و نیز توسعه فراگیر آنها، تنها راه برخورد معقول با مدیریت آب در شهرهاست.
ارزیابی کیفیت نورپردازی پیاده روها و تأثیر آن بر امنیت ادراک شده شهروندان (مطالعه موردی: منطقه گردشگری شورابیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
425 - 444
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی انسان ها احساس امنیت و ایمنی است. حتی در عصر حاضر نیز که در مقایسه با دوره های قبل عصر فناوری محسوب می شود، بیشتر مباحث مطرح در روزنامه ها، اخبار رادیو و تلویزیون و سایر منابع اطلاعاتی به گونه ای بر محور امنیت قرار دارد. در جامعه مدرن امروز نورپردازی فضای شهری به طور اعم و پیاده روها به طور اخص، به نیازی متداول مبدل شده است. بهبود کیفیت و کمیت نورپردازی فضاهای پیاده یکی از مهم ترین و قابل اتکاترین راهبردها برای طراحی محیط به منظور کاهش وقوع جرم و درنهایت بهبود حس امنیت در فضاهای عمومی به شمار می رود. هدف تحقیق حاضر بررسی کیفیت نورپردازی پیاده روها در محدوده منطقه گردشگری شورابیل در شهر اردبیل است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر توزیع پرسشنامه محقق ساخته (پیمایش) و نوع تحقیق کاربردی مبتنی است. جامعه آماری نیز شامل شهروندانی است که در ساعات شبانه این منطقه را برای پیاده روی انتخاب می کنند. حجم نمونه براساس جدول مورگان 148 نفر است و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری هدفمند توزیع شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS22 انجام شده و برای تحلیل فرضیات از آزمون های ناپارامتری فریدمن (تحلیل واریانس دوطرفه)، همچنین آزمون های یومن وایت نی، 2X تک متغیره، همبستگی تاوی-بی کندال و کروسکال والیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ویژگی های محیطی پیاده روها شامل یکنواختی نورپردازی، قابلیت تشخیص چهره در شب و اختفا بر میزان امنیت ادراک شده مؤثر است؛ به عبارتی میزان امنیت با توجه به این ویژگی ها، تفاوت آماری معناداری دارد (05/0>P). بین روشنایی ادراک شده شبانه و امنیت ادراک شده، بین میزان آشنایی مردم با منطقه و میزان امنیت ادراک شده و بین دفاع پذیری ادراک شده و میزان امنیت رابطه آماری معناداری وجود دارد (000/0=sig).
ارزیابی تأثیرات کیفیت منظر شهری در ارتقای پیاده مداری در فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه: شهر رامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
91 - 106
حوزههای تخصصی:
گسترش مدرنیته منجر به رواج استفاده از ماشین در سراسر جهان شده است. به نحوی که در محیط های شهری که تا پیش از انقلاب صنعتی، در انحصار انسان بود، به فضاهایی با اولویت تردد خودرو تبدیل شدند؛ اما رفته رفته اندیشمندان برنامه ریزی توجه به اولویت تردد انسان بر ماشین را در فضاهای شهری مد نظر قرار دادند (عنوان راه حلی برای کاهش آلودگی هوا و ایجاد محیط های انسانی و سرزنده). پژوهش حاضر با چنین رویکردی اقدام به ارزیابی ابعاد کیفیت فضاهای شهری س(با تأکید بر منظر شهری) ، در شهر رامیان واقع در استان گلستان نموده است. در این راستا، روش توصیفی تحلیلی و مدل تحلیل عاملی بکار رفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه شهروندی و تعداد نمونه آماری 380 مورد شناسایی شده است. روایی ابزار توسط اساتید حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری به تائید رسیده است و پایایی پژوهش نیز توسط آزمون KMO به تائید رسیده است. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی تعداد 8 عامل مرتبط با کیفیت فضاهای عمومی و منظر شهری شناسایی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص می گردد که کیفیت های بصری نقش غیرقابل انکاری در ارتقای پیاده مداری در فضاهای عمومی دارد (با توجه به اینکه عامل اول شناسایی شده عامل کالبدی- بصری، اجتماعی و زیست محیطی و شامل ابعاد زیبایی شناختی و کارکردی نظیر: وضعیت مبلمان شهری، فضای سبز و پارک، وضعیت بناهای خاص فرهنگی مانند نمایشگاه ها، وضعیت فضاهای گردشگری است). بهره گیری از عوامل یاد شده، می تواند به عنوان راهکاری عمده جهت خلق فضاهای شهری پیاده مدار تلقی گردد.
تحلیل ساختاری پیشران های توسعه شهری دانش بنیان مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر دانش بنیان یا توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) رهیافت و راهبرد جدید تعامل میان دانش و شهر است که با فعال سازی چرخه دانش در شهر، بنیادهای اقتصاد و نیروی محرکه توسعه شهری را به سرچشمه های اقتصاد دانش بنیان و خصلت زایشی و افزایش دانش مرتبط می سازد. این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های توسعه شهری دانش بنیان کلانشهر تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، 50 نیروی پیشران در 4 بعد اقتصادی، اجتماعی، شهری-محیطی و نهادی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 838 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران های تأثیرگذار و دوگانه (پیشران های ریسک و هدف) است. از مجموع 50 نیروی پیش برنده توسعه، 15 پیشران کلیدی شامل طبقه خلاق، رفاه اقتصادی، رهبری مؤثر، تحقیق و توسعه، تنوع شهری و اختلاط فرهنگی، رشد هوشمند، زیرساخت اقتصاد کلان، حکومت و برنامه ریزی، حکمروایی خوب، عدالت اجتماعی، اثر بخشی دولت، نظام مالیاتی عادلانه، پایداری محیطی، شرکت های چندملیتی و دولت الکترونیک شناسایی شده است. گذار تدریجی تهران به توسعه مبتنی دانش مستلزم اولویت دهی به نیروهای پیشران، پیش برنده های کلیدی و بایسته های دانش بنیان در تدوین راهبرد اصلی توسعه شهر است که باید از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح برنامه ریزی توسعه تهران فراهم آید.