مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
دانشجویان مبتدی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر هدف گزینی بر یادگیری مهارت سرویس والیبال در دانشجویان دختر مبتدی است. نمونة آماری پژوهش 20 دانشجوی دختر غیر رشتة تربیت بدنی بودند که براساس نمره های پیش آزمون در دو گروه ده نفره همسان سازی شدند. آزمودنی ها به صورت در دسترس و از بین افرادی که هیچ سابقه ای در رشتة والیبال نداشتند، انتخاب شدند. گروه اول در هدف گزینی کامل و گروه دوم در محیط بدون هدف گزینی، به تمرین سرویس والیبال پرداختند. هر دو گروه در محیط های تعریف شده تکلیف را به مدت 11 جلسه و هر جلسه 20 کوشش انجام دادند. پیش آزمون قبل از شروع دوره، آزمون های اکتساب در تمام جلسات تمرین، یادداری بی درنگ 24 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین و آزمون یادداری درنگیده 10 روز پس از آزمون یادداری بی درنگ اجرا شد. برای آزمون مهارت ملاک، از آزمون سرویس والیبال ایفر (1976) و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه های تکراری و آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج تفاوت معنی داری را بین دو گروه مورد بررسی به لحاظ اکتساب تکلیف ملاک نشان نداد، ولی در آزمون های یادداری بی رنگ و درنگیده تفاوت معنی اری بین دو گروه مشاهده شد. در نهایت نتایج نشان داد که شرایط هدف زینی نسبت به شرایط عدم هدف زینی برای اکتساب و یادگیری تکلیف بسیار سودمندتر است
اثرات تمرکز توجه و تصویرسازی درونی و بیرونی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی اثرات تمرکز و تصویرسازی درونی وبیرونی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت با تأکید بر آزمون فرضیه ولف و همکاران(1998) و ماهونی و اَونر(1977) به صورت جداگانه و ترکیبی بوده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق تعداد 112دانشجوی پسر دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران با میانگین سنی SD1 24 و توانایی تصویرسازی 57/23و06/25 در دو وجه جنبشی(منتسب به بُعد درونی تصویرسازی) و بینایی (منتسب به بُعد بیرونی تصویرسازی)، به صورت داوطلب انتخاب شدند. بعد از اجرای مرحله پیش آزمون، نمونه آماری پژوهش به صورت همگن (با استفاده از روش ABBA) در8 گروه 14 نفره گمارده شدند. با تعیین گروه های آزمایشی هشت گانه، آزمودنی ها به صورت جداگانه پیرامون متغیر مستقل اعمال شده در گروه مربوطه آموزش دیدند. سپس آزمودنی های چهارگروه اول (تصویرسازی درونی، تصویرسازی بیرونی، تمرکز درونی،تمرکز بیرونی) در قالب آزمایش اول و چهار گروه دوم (گروه های ترکیبی تصویرسازی درونی + تمرکز درونی، تصویرسازی بیرونی + تمرکز درونی، تصویرسازی بیرونی+ تمرکز بیرونی و تصویرسازی درونی+ تمرکزبیرونی) در قالب آزمایش دوم، وارد مراحل دیگر آزمون یعنی مرحله اکتساب (5جلسه تمرین مهارت پرتاب دارت با دست برتر، هر جلسه 90کوشش)، مرحله پس آزمون (10کوشش پرتاب دارت بادست برتر) و مرحله آزمون یادداری (10کوشش پرتاب دارت بادست برتر)شدند. تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از دو آزمایش با استفاده از نرم افزار 15 SPSSو آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری نشان داد که اگرچه عملکرد آزمودنی ها در مرحله اکتساب هر دو آزمایش پیشرفت داشت اما تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی در این مرحله مشاهده نشد. از سوی دیگر، اثر اصلی مراحل آزمون در هر دو آزمایش معنی داربود، اما اثر اصلی گروه و همچنین تعامل مراحل آزمون و گروه به لحاظ آماری معنی دار نبوده است. به عبارت سادهتر، تفاوت اثرات ابعاد تصویرسازی ذهنی و تمرکز(به طور جداگانه و به صورت ترکیبی) بر اکتساب و یادداری مهارت دارت معنی دار نبود. نتایج برآمده از هر دو آزمایش این تحقیق، فرضیه ولف و همکاران و ماهونی و اَونررا که به ترتیب، بر اثر بخشی بیشتر تمرکز بیرونی و تصویرسازی درونی تأکید داشتند، رد می کند.
تأثیر بازخورد هنجاری بر انگیزه درونی دانشجویان مبتدی در عملکرد پایداری قامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر بازخورد هنجاری مثبت بر انگیزه درونی افراد مبتدی بود. بدین منظور، 30 دانشجوی پسر دانشگاه شهید بهشتی به طور تصادفی در سه گروه هنجاری مثبت، منفی و کنترل برای انجام آزمون پایداری قامت قرار گرفتند. مرحلة اکتساب شامل 160 کوشش (16 بلوک 10 کوششی) در مدت چهار روز بود. بازخورد هنجاری به شکل 10 درصد بالاتر یا پایین تر از میانگین واقعی در پایان هر بلوک تمرینی ارائه شد. شرکت کنندگان در پایان مرحله اکتساب، پرسش نامة انگیزة درونی را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین گروه ها در خرده مقیاس های شایستگی ادراک شده، کوشش/ تلاش و نمره کلی انگیزه درونی، تفاوت معناداری وجود دار
بررسی مدل تخصصی حل مساله فیزیک در دانشجویان ماهر و مبتدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل چند متغیری حل مسائل فیزیک در دانشجویان ماهر و مبتدی فیزیک بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی، از حیث هدف جز مطالعات بنیادی و از نظر روش در زمره تحقیقات همبستگی است. تعداد 360 نفر از دانشجویان گروه فیزیک دانشگاه ارومیه به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، به این صورت که دانشجویان سال آخر، به عنوان گروه ماهر و دانشجویان سال اول به عنوان گروه مبتدی در نظر گرفته شدند. پرسشنامه های پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه انگیزش، سوالات ارزیابی فراشناخت، پنج مسئله فیزیک طراحی شده برای ارزیابی استفاده از استراتژی و نمودار جسم آزاد، پرسشنامه حمایت اجتماعی و هشت مسئله برای ارزیابی دانش مفهومی. تحلیل داده ها نشان داد که حمایت اجتماعی، انگیزه، فراشناخت، استراتژی، طبقه بندی مسائل و نمودار جسم آزاد در قالب یک مدل علی قادر به پیش بینی حل مسئله دانشجویان بوده و حدود 26 درصد از تغییرات حل مسئله دانشجویان را تبیین می کنند. شاخص های برازش نشان داد که مدل آزمون شده برازش مناسبی با داده های گردآوری شده دارد. نتایج همچنین نشان داد که مدل به صورت کلی در گروه ماهر برازش مناسبتری نسبت به گروه مبتدی دارد
تدوین چارچوب مفهومی آموزش دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری: تحلیل محتوا کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هماهنگی مقوله های آموزش و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، ضروری است و می تواند منجر به ارتقاء توانایی طراحی و گذر به سمت حرفه مندی و خبرگی شود. هدف، تدوین چارچوب مفهومیِ آموزش معماری، براساس مقوله های آموزش معماری و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، در سطح کلمات و مفهوم است. برای تدوین چارچوب از همسازی و یافت معنای درونیِ نگرش ها و اولویت های آموزش معماری در حوزه های روش های آموزش، آموزش معماری، و فرایند طراحی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از روش اسناد و مدارک است، ۸۴ منبع پرارجاع و مرتبط با کلمات کلیدی آموزش معماری، مبتدی، توانایی طراحی، فرایند طراحی، و تفکر طراحانه انتخاب شده است. با تحلیل متون و گردآوری اطلاعاتِ علمی داخلی و خارجی، و بررسی موقعیت کارگاه طراحی معماری در پی استخراج و استنباط مقوله های آموزش معماری، فعالیت های کارگاه طراحی، و تدوین چارچوب مفهومی آموزش معماری دانشجویان مبتدی است. تحلیل و تفسیر داده های متنی، در سه مرحله انجام شد، کدگذاری با مطالعه متون، کلمات و مفاهیم مشترک، تحلیل، تفکیک، تلفیق و تجمیع آن ها انجام شد؛ مقوله های مفهومی آموزش معماری و فعالیت ها در کارگاه معماری برای پوشش دهی مقوله ها یافت شد؛ و چارچوب مفهومی آموزش در کارگاه طراحی معماری تدوین شد. یافته های تحقیق شش مقوله آموزش معماری شامل توانایی طراحی، تفکر طراحی، اثربخشی کارگاه، آموزش مشارکتی، رسانه ها و سنجش است. برای تدوین چارچوب مفهومی و تدریس در کارگاه های طراحی، فعالیت های مناسب کارگاه ها در ابعاد و جنبه های مختلف یافت و تعریف می شود. فعالیت ها برای ارتقا نیازمندی های دانشجو مبتدی معماری و پوشش دهنده چندین مقوله یافت شد، شش سری فعالیت شامل مطالعات، تحلیل بنا، ماکت سازی، اسکیس ها، رسانه های مختلف، و ارزیابی بیان و در نهایت چارچوب مفهومی تدوین شد. دانشجویان مبتدی در یادگیری طراحی با الهام از عملکرد معماران خبره، تفکر همگرا و واگرا، تامل در فرایند طراحی، مشارکت و نقد در فعالیت های کارگاه در نهایت به ایده پردازی، خلق فضا، و ساخت طرح واره می پردازند. در این مسیر توانایی های فردی برای ساخت مفاهیم، و شناخت مسئله طراحی ارتقاء می یابد.