فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شهرها که یکی از سکونتگاه ها و مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تاکنون بوده اند، مجموعه ای از عوامل زنده و پویا هستند و ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یک ﻣﻨﺒﻊ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻄﺮﺡ می باشند. ﻧﻘﺶ و ﺟﺎیﮕﺎﻩ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺳکﻮنتگاه ﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﺴیﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺗﻌییﻦ کننده بوده و امروزه در پی روند شتابان توسعه و تحولات شهری در کشور، فراهم سازی محیط زندگی متناسب با این تغییرات جزء جدانشدنی برنامه ریزی و مدیریت شهری شده است. در سال های اخیر به منظور پاسخگویی به این نیازها، بافت های فرسوده شهری که اصالت و هویت هر شهری بیشتر در آن متجلی می باشد، اهمیت عمده ای یافته و مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، ارزیابی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند برنامه ریزی بافت فرسوده ماکو می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت داده های آن کیفی است. بر اساس گردآوری داده ها نیز، اسنادی و پیمایشی بوده و روش تحقیق آن، تحلیل ساختاری است. داده های اولیه به منظور تحقق هدف پژوهش، 22 عامل و متغیر در قالب 5 دسته معیار می باشد که با استفاده از نرم افزار میک مک جهت شناسایی عوامل کلیدی و به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت اولویت بندی تحلیل گردیده اند. نهایتاً 11 عامل و متغیر شیوه مدیریت؛ طرح های ساماندهی، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده؛ مدیران و نیروی انسانی متخصص؛ فراهم بودن زیرساخت ها و امکانات زیربنایی اولیه؛ هماهنگی دستگاه های اجرایی؛ مسکن و زمین؛ ظرفیت های اقتصادی-محیطی؛ محیط زیست و منابع اکولوژیکی؛ سرمایه گذاری (دولتی و خصوصی)؛ تحقیق و توسعه و مشارکت به عنوان عوامل کلیدی و پیشران فرآیند برنامه ریزی شناسایی گردیده و مبنای ارائه پیشنهادها و راهکارهایی جهت پیشبرد برنامه ها و دستیابی به اهداف آتی مدیریت شهری در حوزه بافت مذکور قرار گرفته اند.
بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس برنامه پنج ساله دوم توسعه کلان شهر اهواز (1401- 1397) در بخش حمل ونقل و ترافیک، یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه حمل ونقل کلان شهر اهواز، شناسایی موانع توسعه حمل ونقل در ابعاد گوناگون آن است. یکی از ابعاد آن موانع، هوشمندسازی است که این مسئله ضرورت انجام پژوهش حاضر را دوچندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسش نامه) استفاده شده است. روش آنالیز آن کمّی بوده که از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره DEMATEL و ANP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درمجموع 65 عامل به عنوان موانع هوشمندسازی حمل ونقل استخراج شدند که موانع مدیریتی دارای 21 زیرمعیار، موانع اقتصادی دارای 11 زیرمعیار، موانع اجتماعی-فرهنگی دارای 23 زیرمعیار و موانع کالبدی دارای 10 زیرمعیار است که از این میان ضعف دانش فنی مدیران، کمبود اعتبارات، رشد جمعیت شهر اهواز و کمبود تأسیسات هوشمند، به ترتیب بیشترین مانع مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز هستند.
شبیه سازی شرایط میکروکلیمایی و آسایش حرارتی در معابر اصلی کلان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در فضای باز یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار بر جنبه های مختلف زندگی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر کمک به درک بهتر عوامل تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضای باز مانند عرض پیاده روها، ابعاد تنگه های شهری و جهت گیری آن هاست. در این تحقیق شهر کرمانشاه به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شده و چهار معبر اصلی آن به نام های مدرس، کسری، نوبهار و طاق بستان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های هواشناسی موردنیاز برای دوره زمانی 59 ساله از 1951 تا 2010 از اداره هواشناسی کرمانشاه دریافت شد. عناصر محیطی برای هر کدام از معابر به صورت میدانی برداشت شد. داده های موجود در نهایت وارد نرم افزار Envi-met شد. نتایج شبیه سازی های مدل نشان داد که مقادیر شاخص PMV تابستان و زمستان تنها در معبر شمالی- جنوبی نوبهار در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد و معبر کسری با تغییر جهت از شرقی- غربی به شمالی- جنوبی صرفاً در زمستان به میزان 40/0 واحد PMV بهبودی نشان می دهد. افزایش عرض معابر به میزان 50%، موجب افزایش دما در تابستان و زمستان شد. همچنین افزایش ارتفاع ساختمان های اطراف معابر خیابان مدرس، کسری و طاق بستان موجب بهبود آسایش حرارتی تابستان و اثر معکوس در زمستان شد.
ارزیابی روند تغییرات سیمای شهر لاهیجان با استفاده از مفاهیم و متریک های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
129 - 148
حوزههای تخصصی:
سیمای سرزمین بر اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی در حال تغییر است و این پویایی به دلیل دخالت های انسانی شدت بیشتری دارد. گسترش شهرنشینی و شهرگرایی زمینه ساز تغییرات محیطی سریع تر است. هدف اصلی این مطالعه، پایش و مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی شهر لاهیجان است. به منظور پایش تغییرات با رهیافت اکولوژی سیمای سرزمین، این پژوهش به تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای به کمک فنون سنجش ازدور می پردازد. محاسبات و اندازه گیری ها با کمک شاخص ها و متریک هایی از جمله مساحت لکه ها، تعداد لکه ها، کل حاشیه و... در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین صورت گرفت. براساس نتایج، اگرچه بستر و زمینه منطقه کشاورزی بوده است، مساحت عرصه های ساخت وساز با نرخ سریعی افزایش یافته و لکه غالب در مقیاس منطقه ای، پهنه های ساخته شده است. همچنین مساحت، تعداد لکه ها و کل حاشیه پهنه ساخت وساز در حال افزایش است. پیچیدگی و نسبت فراکتال در لکه های پوشش سبز در حال کاهش، اما پیچیدگی در لکه های ساخت وساز و کشاورزی رو به افزایش است. متریک ها در سطح سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای منطقه درمجموع منظم تر، هندسی تر و ساده تر شده است. همچنین تنوع پوشش های اراضی و لکه ها در حال کاهش، و غلبه لکه های ساخت وساز در حال افزایش است. مطابق نتایج، حرکت سرزمین بیشتر به سوی شهرگرایی است که نشان می دهد با توجه به کاربری ها و پوشش متناسب با آن، برنامه ریزی راهبردی برای بهره برداری پایدار از سرزمین ضرورت دارد.
مطالعه تطبیقی عوامل ساختاری، کارکردی و نهادی اِلمان های گردشگری شهری و عوامل موثر بر توسعه آن ها (مطالعه موردی: برج های آزادی و ایفل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
93 - 108
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در جوامع شهری براساس اختصاص فضاهای خاص برای گذران اوقات فراغت و نیازهای مختلف، نقش بسیار مهمّی در ساختارهای فضایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به خود اختصاص داده است. یکی از این فضاهای خاص، نمادها و اِلمان ها هستند که در طول سالیان متمادی در قالب بناها، یادمان ها و معابر عمومی به وجود آمده اند. برج ایفل و برج آزادی از جمله این اِلمان ها هستند. پژوهش حاضر که از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است با هدف مقایسه برج آزادی و برج ایفل از لحاظ ساختاری، کارکردی و نهادی انجام شده است. ابتدا داده های مربوط به ابعاد ساختاری- کارکردی و نهادی برج آزادی و ایفل از طریق آمار سازمانی و سپس داده های مربوط به عوامل موثر بر توسعه گردشگری برج آزادی از طریق پرسش نامه محقق سا خته بین 30 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی توزیع و اطلاعات بدست آمد. اطلاعات گردآوری-شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، روش رادار و هم چنین مقایسه تطبیقی آمار کمّی گردشگری برج های آزادی و ایفل تحلیل شد. نتایج بیانگر این است تعداد گردشگران برج آزادی رقمی بسیار پایین و هزینه های نگهداری آن در طول سال بیش از درآمدزایی آن است. وضعیت ساختاری- نهادی و کارکردی برج آزادی در مقایسه با برج ایفل در زمینه گردشگری مطلوب نبوده و براساس نتایج حاصل از روش رادار عدم پویایی نهادی، عامل اصلی عدم مطلوبیت الگوی پیشرفت گردشگری برج آزادی می باشد. تحلیل عوامل موثر بر توسعه گردشگری برج آزادی نیز نشان داد عامل نهادی مهمترین عامل اثرگذار بر تحقق توسعه پایدار گردشگری برج آزادی می باشد.
انتخاب مسکن با تأکید بر ویژگی های جمعیتشناختی خانوار مالکنشین با استفاده از روش آزمون گسسته انتخابتجربی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
97 - 112
حوزههای تخصصی:
انتخاب مسکن، به عنوان اساسی ترین نیاز هر خانوار می باشد که به طور مستقیم بر کیفیت زندگی خانواده، تأثیر می گذارد. لذا شناسایی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب مسکن از دیدگاه خانوارهای مالک نشین به عنوان مصرف کننده نهایی مسکن، نقش مهمی در یاری مدیران شهری برای ارتقاء و بهبود شرایط سکونتی مردم خواهد داشت. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر میزان احتمال انتخاب مسکن با تأکید بر ویژگی های جمعیت شناختی خانوارهای مالک نشین در شهر اصفهان انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. شیوه جمع آوری اطلاعا اسنادی با مطالعه و بررسی پژوهش های قبلی، و میدانی با جمع آوری داده ها با استفاده از طراحی پرسشنامه های انتخاب تجربی با تکیه بر نرم افزار SPSS و روش فاکتوریل جزئی برای کاهش سناریوهای ممکن ، به صورت تصادفی از 300 خانوار متقاضی مسکن در یک دوره 6 ماهه در بازار املاک، بود. این داده ها در محیطEXCEL طبقه بندی و در نرم افزار STATA بر پایه نظریه مطلوبیت تصادفی (RUT) با استفاده از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای (MNL)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش، با در نظر گرفتن آماره Z حاصل از متغیرها در سطح معنی داری 99 درصد و 95 درصد، حاکی از تأیید 11 متغیر از 12 متغیر مربوط به ویژگی های مسکن و نیز تأیید 20 متغیر از 23 متغیر جمعیت شناختی تعریف شده در مدل مربوطه است. تأثیرگذارترین متغیرهای جمعیت شناختی شامل: داشتن فرزندان 18سال و بالاتر، تعداد دفعات خرید منزل، علت سکونت در اصفهان و سطح روابط اجتماعی فرد و خانواده اش، به ترتیب با 41، 37، 36، 33 درصد، ضریب اثر مثبت بر احتمال انتخاب در تابع لوجیت چندگانه می باشند. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی-اجتماعی خانوار مالک نشین از عوامل تعیین کننده در انتخاب مسکن بوده و در مطالعات و پروژه های مسکن شهری، مشخصه های فردی خانواده ها باید به صورت ویژه لحاظ گردد.
تاثیر عوامل کالبدی فضاهای بازی بر خلاقیت کودکان 6 تا 12 سال در پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
39 - 50
حوزههای تخصصی:
در توسعه روز افزون شهرها با وجود امکانات گسترده ای که در اختیار کودکان قرار می گیرد، توجه ویژه ای به نحوه تاثیر فضاها بر خلاقیت کودکان نشده است. با توجه به این مسئله که کودکان از سن 6 سالگی بیشتر به صورت مستقل در فضاهای بازی به ویژه در پارک های شهری حضور دارند و بیشترین تاثیرپذیری از محیط در همین دوران می باشد؛ لازم است که به فضاهای بازی کودکان جهت تقویت خلاقیت با دقتی مضاعف نگریسته شود؛ بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیر مولفه های کالبدی فضاهای بازی بر افزایش خلاقیت کودکان 6 تا 12 سال ایرانی در پارک های شهری می باشد. در پژوهش حاضر از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توامان استفاده شده است. در بخش دیدگاه های نظری و مروری بر مطالعات پیشین از روش توصیفی و برای دستیابی به روابط علی و شناخت همبستگی و روابط بین متغیرها و شاخص ها، روش تحلیلی به کار گرفته شد؛ در این مرحله داده های مورد نیاز با کمک روش مطالعات پیمایشی و از طریق پرسشنامه بسته – پاسخ محقق ساخته، از جامعه آماری منتخب جمع آوری و پس از دسته بندی با استفاده از نرم افزار spss، با روش تحلیل عوامل و همبستگی، متغیرهای موثر در تحقیق به دست آمد؛ سپس با روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار Smart PLS مدل پژوهش بر اساس روابط میان متغیرها تدوین گردید و در نهایت جهت اطمینان از نتایج به دست آمده، از جامعه آماری کودکان 6 تا 12 سال پرسشنامه تصویری به همراه مطالعه رفتار آن ها در حین بازی تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده وجود رابطه معنادار میان مولفه های محیطی و خلاقیت را نشان می دهد و در خصوص میزان تاثیرگذاری مولفه های کالبدی بر خلاقیت، مولفه تنوع (شامل شاخص های تنوع در جزئیات بصری و تنوع مصالح)، بیش از دیگر مولفه ها تاثیرگذار است و پس از آن به ترتیب میزان تاثیر مولفه سرزندگی ناشی از حضور عوامل طبیعی و انعطاف پذیری کالبدی، بیشترین تاثیر را بر مولفه های خلاقیت دارند.
مقایسه تطبیقی ارزشگذاری اقتصادی CVM مقاصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: پارک های ائل گلی و باغلارباغی کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بنا به گزارش سازمان جهانی گردشگری، صنعت گردشگری بعد از صنعت نفت به عنوان دومین اقتصاد جهان، درآمدهای بسیاری را برای کشورهای مختلف در پی دارد و از طرفی چون به گسترده ترین صنعت دنیا نیز تبدیل شده است، لذا به یکی از مؤلفه های تفکیک ناپذیر زندگی انسان معاصر نیز تبدیل شده است. ارزشگذاری مناطق توریستی در شهرها در راستای اتخاذ راهبردها و سیاست های اقتصادی از مهمترین مقولات توسعه و برنامه ریزی صنعت گردشگری به شمار می-آید. پارک های ائل گلی و باغلارباغی واقع در استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز به دلیل دارا بودن جاذبه های زیاد، از مناطق توریستی و گردشگری مهم شهر تبریز می باشند. لذا مطالعه ارزش توریستی آن می تواند در پیش بینی نیاز ها و رفع کمبود ها و توسعه گردشگری در این شهر مؤثر باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر برآورد ارزش توریستی پارک های ائل گلی و باغلارباغی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط CVMبوده که در این راستا با استفاده از مدل لوجیت و پرسشنامه انتخاب دوگانه به بررسی عوامل مؤثر در پذیرش تمایل به پرداخت برای بازدید از این پارک ها می پردازد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 320 نمونه برای پارک ائل گلی و تعداد 150 نمونه برای پارک باغلارباغی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که 65 درصد بازدیدکنندگان پارک ائل گلی و 67 درصد بازدیدکنندگان پارک باغلارباغی حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدید از این جاذبه های توریستی می باشند. متغیر های مبلغ پیشنهادی، میزان تحصیلات، درآمد، رضایت، بعدخانوار، سن و جنسیت عوامل مؤثر در احتمال پذیرش تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از این پارک ها می باشند. متوسط تمایل به پرداخت گردشگران در ازای استفاده از خدمات گردشگری پارک ائل گلی 12000 ریال برای هر نفر و پارک باغلارباغی 10000 ریال برای هر نفر است و با در نظر گرفتن این میزان متوسط ارزش کل تفریحی سالانه پارک ائل گلی 1.069.409.952.000 میلیارد ریال و ارزش کل تفریحی سالانه پارک باغلارباغی 63.894.732.000 میلیارد ریال برآورد می شود.. لذا با توجه به ارزش و اهمیت بالای این پارک ها، می بایست برنامه ریزان برای توسعه گردشگری و بالا بردن رفاه بازدیدکنندگان به این منطقه توجه بیشتری داشته باشند
رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای مطالعه موردی: محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
محله را می توان یکی از مهم ترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمی توان شهرهایی توسعه یافته داشت، درحالی که محلات توسعه یافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیق تر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایین تر نظام شهری) می تواند به درک درست برنامه ریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد اجتماعی موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی است،که ارتباطی اساسی با نظام توسعه محله ای دارد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. و حجم نمونه در پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 365 نمونه انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است، که یافته های حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین اعتماد اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 30 درصد واریانس توسعه محله ای را تبیین می کند. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در متغیرهای اعتماد نهادی با ضریب (307/0=β)، اعتماد بین شخصی با ضریب (185/0=β) ، اعتماد تعمیم یافته با ضریب بتای(158/0=β) و اعتماد اعتماد به محیط با ضریب بتای(103/0=β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با افزایش اعتماد اجتماعی، مولفه های توسعه محله نیز افزایش می باید. کلمات کلیدی: اعتماد اجتماعی، توسعه محله ای ، محله فهادان، شهر یزد.
موانع مؤثر در مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی (مورد شناسی: دهستان بناجوی شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی با توجه به نقش پذیری و ایفای نقش ساکنان روستایی در برنامه های اقتصادی- اجتماعی به ویژه در طرح های عمرانی برای دستیابی به اهداف جمعی به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این میان، موانعی در ارزیابی مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی وجود دارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مهم ترین موانع مشارکت اجتماعی روستاییان در فعالیت های عمرانی روستایی در دهستان بناجوی شمالی شهرستان بناب است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی بوده است و با فرمول کوکران 320 خانوار در سطح محدوده مورد مطالعه، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. بخشی از داده ها براساس مطالعات میدانی (پرسشنامه) و مشاهده (شاخص های انتخابی و محقق ساخته) و بخشی دیگر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب روایی پرسشنامه نیز برابر با 81/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ANPو نرم افزار Super Decisions،SPSSاستفاده شده است. نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان داد که از بین عوامل مختلف مؤثر مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی، به ترتیب عامل اجتماعی (470/31)، آموزشی- ترویجی (269/29)، نهادهای دولتی (925/26)، اقتصادی (351/20)، نهادهای روستایی (721/18) و درنهایت عامل نهاد حقوقی- قانونی (231/14) به ترتیب در رتبه های یک تا شش قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده با تأکید بیشتر بر عوامل اجتماعی، استراتژی های رفع این موانع و راهکارهای پیاده سازی این استراتژی ها تدوین شده است.
برنامه ریزی ترابری شهری و توسعه اجتماعی (مطالعه تطبیقی ایران و فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی اصولی ترابری شهری در تامین یکی از ضروریات شهرنشینی یعنی جابجایی، امر اجتناب ناپذیری است. تاریخ سیستم های ترابری مدرن ایران به50 سال محدود شده و سالها پس از پایگذاری شهرسازی در مفهوم واقعی آن، ظاهر شده است. منطق موضوع و نیاز انکارناپذیر آن حکم می کند تا ترابری، توسعه شهر و جمعیت موازی با هم حرکت کرده و نقش خود را در فعالیتهای جامعه ایفا کنند. شهرهای کشور ما، ویژگیهای شهری و ترابری زیادی با شهرهای کشورهای توسعه یافته دارد، لیکن شرایط خاص هریک حکم می کند تا نتوان پاسخ یکسانی به رفع مشکلات آنها داد. در این مطالعات، بر اساس تاریخچه جمعیتی و ترابری گذشته دو کشور در حال توسعه و توسعه یافته ایران و فرانسه، ویژگیها و روند پیشرفت ترابری شهری آنها مقایسه شده است. برای این منظور پایتخت های تهران و پاریس به عنوان دو مرکز شهرنشینی خیلی بزرگ و دو شهر سنندج و رن از شهرهای با جمعیت نسبتاً کم با ویژگیهای حدوداً مشابه انتخاب و مطالعات مربوطه انجام شده است. از نتایج بررسی ها می توان به افزایش قابل توجه جمعیت شهرهای در حال توسعه نسبت به نمونه های توسعه یافته اشاره کرد که با الگوبرداری نامطلوب رشد ترابری خصوصی و نیمه خصوصی آنها نسبت به کشورهای توسعه یافته مشکلات را دو چندان کرده است. در مقابل، توسعه ترابری عمومی و به ویژه سیستم های ریلی ایران همسان با کشورهای توسعه یافته نبوده و روند رشد آن بسیار کند و یا ناچیز بوده است. مهمترین ویژگی ترابری شهری کشور ما کارگماری بالای آن است. لذا ضروری است، با سرمایه گذاری مناسب و تغییر الگوی سنتی،فرهنگی و کارگماری جامعه، روند فعلی توسعه حمل و نقلی اندک اندک اصلاح شود، در غیر این صورت چالش های ترافیکی، آلودگی های زیست محیطی و مصرف بی رویه انرژی فسیلی زندگی سالم اکثر مناطق شهری را به خطر خواهد انداخت.
افزایش تعامل پذیری دانش آموزان از طریق ارتقاء کیفیت فضایی و کالبدی در مدارس فنی و حرفه ای (مطالعه موردی: هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ)
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را در درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گرد هم می آورند. این فضاها، محل مناسبی برای برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد و ارتقاء تعاملات و ارتباط افراد با یکدیگر و زندگی اجتماعی آن ها دارند. با درک چگونگی ارتباط محیط انسان ساخت و روابط اجتماعی میان افراد می توان معماران و طراحان را در جهت طراحی مناسب چنین فضاهایی یاری رساند. با توجه به این موضوع، این پژوهش در پی رسیدن به سازوکار چگونگی اثرگذاری عناصر محیطی بر کالبدی بر میزان و نوع تعاملات اجتماعی دانش آموزان هنرستانی است. درواقع، در این تحقیق اثرگذاری عوامل فیزیکی چون تأثیر رنگ ها، نور، ابعاد کلاس و شیوه چینش نیمکت ها، فضای سبز، فرم فضاها، پوشش معلمان، امکانات، فضای مدرسه و کلاس درس، کتابخانه و فضای سبز و دیگر عوامل فضایی بر نوع و میزان اجتماع پذیری دانش آموزان موردبررسی قرارگرفته است. در همین راستا، پس از تبیین مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مرور ادبیات جهانی و همچنین تدوین پرسشنامه با توجه به مدل مذکور، نمونه موردی پژوهش موردبررسی قرار گرفت. نمونه موردمطالعه پژوهش، هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ استان همدان بوده است. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان دادند که 3 عامل فعالیت، کالبد و اجتماع نقش چشم گیری را در ایجاد تعاملات اجتماعی در نمونه موردمطالعه داشته اند که از این میان نقش 2 عامل فعالیت و کالبد برجسته تر بوده است.
نقش کیفیت زندگی در ایجاد تاب آوری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح آب های زیرزمینی و کاهش میزان بارندگی در ایران به ویژه در سال های اخیر زمینه تغییرات عمده ای را در معیشت های شهری و روستایی فرآهم آورده است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که آیا کیفیت زندگی ذهنی می تواند باعث سرعت بخشیدن به انطباق پذیری در برابر تغییرات ایجاد شده در معیشت شهری و روستایی شود؟ برای پاسخ دادن به این سوال روستایی به عنوان نمونه مورد مطالعه در این تحقیق در استان همدان انتخاب شد. در این روستا در سالهای اخیر کاهش چشمگیر آب های زیرزمینی اتفاق افتاده است و همزمان با آن روند مهاجرت از این روستا سیر افزایشی شدیدی را نشان داده است. در این تحقیق پرسشنامه ای 10 سواله در بین 307 نفر از سرپرستان خانوار این روستا توزیع گردید و مصاحبه های عمیقی در کنار این پرسشنامه ها به عمل آمد. درنهایت از طریق تحلیل های آماری مشخص گردید عامل رضایتمندی از زندگی توانسته است در کنار عواملی نظیر نهادسازی، کیفیت روابط اجتماعی و یادگیری، روند انطباق پذیری را در بین روستایین تسریع بخشیده و به عنوان یک عامل شتاب دهنده موجب افزایش اجتماعی تاب آوری و کاهش آسیب پذیری در برابر تغییرات اقلیمی گردد. درنهایت روستاییان مجدداً برای دستیابی به رضایتمندی از زندگی که در روستای خود داشتند همراه با آموزش هایی که در شهرهای صنعتی مورد مهاجرتشان دیده بودند به روستای زادگاهشان بازگشته و به مشاغلی غیر از کشاورزی که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی کارایی خود را ازدست داده بود مشغول شدند. این مؤکد نقش کیفیت زندگی ذهنی به عنوان عاملی کمک کننده برای انطباق پذیری در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود.
تأثیر رسانه و جامعه پذیری بر رفتارهای زیست محیطی شهری، مطالعه موردی: شهرهای ساری و جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر استفاده از رسانه ها و جامعه پذیری بر رفتارهای زیست محیطی در شهرهای ساری و جویبار می پردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده که با استفاده از روش پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری افراد بالای 18 سال شهرهای ساری و جویبار در استان مازندران بودند که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با متغیرهای مستخرج از تئوری ارزش های اینگلهارت، الگوی رفتار محیط گرایانه کالموس و اجی من به عنوان چارچوب تئوریک بوده است و می باشد است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. اعتبار ابزار از طریق اعتبار صوری مورد تائید قرار گرفت و پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، با ضریب بالای 8/0 تائید شد. با توجه به نتایج به دست آمده، رفتار زیست محیطی در نمونه هایی مورد بررسی دارای میانگین بالا بودند. بین جامعه پذیری و رفتار زیست محیطی رابطه معنادار به دست آمد. همچنین جامعه پذیری با ابعاد چهارگانه رفتار زیست محیطی (رفتار مصرف انرژی، رفتار حفاظت از محیط زیست، رفتار زیست محیطی در سفر و الگوی خرید زیست محیطی) رابطه معنادار و مثبت داشته است و تبلیغات زیست محیطی و استفاده از رسانه ها تنها با بعد الگوی خرید زیست محیطی رابطه معنادار دارد. متغیرهای مستقل،20 درصد از واریانس رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند. نوآوری مطالعه حاضر در استفاده از مطالعه تطبیقی رفتارهای زیست محیطی بین دو شهر ساری و جویبار با روش کمی می باشد.
آینده نگاری برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد شهری با رویکرد سناریونویسی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
833 - 859
حوزههای تخصصی:
امروزه مسکن یکی از مهم ترین نیازهای بشری است که نقش ویژه ای در بهبود کیفیت زندگی و رفاه شهروندان ایفا می کند. رشد شتابان شهرنشینی، نبود منابع کافی، ضعف مدیریت و نبود برنامه ریزی جامع مسکن در کشورهای درحال توسعه، دسترسی گروه های کم درآمد به مسکن مناسب را به معضلی جدی تبدیل کرده است؛ از این رو برنامه ریزی با رویکرد آینده نگاری می تواند سبب ایجاد روندی مثبت در وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد شود و از بروز و تحقق آینده نامطلوب جلوگیری کند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد آینده نگاری به بحث و بررسی ارتباط با وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز پرداخته است. از لحاظ هدف، این پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای نگارش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و برای جمع آوری داده ها از تکنیک دلفی استفاده شده است. هدف این پژوهش، شناسایی سناریوهای محتمل، ممکن و درنهایت سناریوهای مطلوب برای وضعیت آینده سیستم است. بر این اساس، 13 عامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده سیستم از مجموع 59 عامل اولیه مؤثر به روش تحلیل تأثیرات متقاطع و با استفاده از نرم افزار میک مک استخراج شدند. در ادامه، برای شناسایی سناریوهای مطلوب، 51 وضعیت محتمل برای عوامل کلیدی طراحی و با تشکیل ماتریس 51×51، میزان تأثیرات وقوع هریک از وضعیت ها بر وقوع یافتن یا نیافتن وضعیت های دیگر از سوی متخصصان سنجیده شد. سپس با استفاده از نرم افزار ScenarioWizard، 3 سناریوی قوی، 12 سناریوی باورکردنی و 270 سناریوی ضعیف استخراج شدند که در این پژوهش، بررسی سناریوهای باورکردنی صورت گرفت. نتیجه اصلی پژوهش نشان می دهد که 13 عامل کلیدی، بازیگران اصلی و مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز هستند که نقش کلیدی در بهبود این وضعیت دارند. همچنین تحلیل سناریوهای محتمل و باورکردنی حرکت به سوی شرایط مطلوب در روند آینده سیستم را نشان می دهد، اما وقوع شرایط نامطلوب و بحرانی را برای وضعیت آینده سیستم دور از انتظار نمی داند.
سنجش پراکنده رویی شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه پیش رو سنجش پراکنده رویی است، با این وجود از مواردی همچون افشاء هویت و ارائه کلیتی از تمام وجوه ادبیات این پدیده، عرضه معیارهای تمیز پراکنده رویی غربی از نمونه ایرانی آن و دست آخر پیشنهاد تعریف رویکردهای ابتکاری- غیرتنظیمی در کنار ابزارهای دستوری- نظارتی جهت مهار این مسأله می توان به عنوان اهداف فرعی آن نام برد. ترسیم تصویری درخور از میزان این پدیده با دو روش اسنادی جهت استخراج- تعدیل متغیرهای کمی و سنجش بر پایه تکنیک تحلیل عاملی همزمان با اعمال خصیصه های منحصر به فرد کیفی هر ناحیه آماری میسر شد که این تصویر نه تنها میزان بالای فشردگی را در نواحی مرکزی شهر نشان می دهد بلکه انطباق آن با نقشه هایی چون ادوار تاریخی گسترش فیزیکی کلانشهر و گونه های بافت شهری نیز به تبیین تک تک اشکال پراکنده رویی به اصطلاح ایرانی در شهر هدف و عوامل شکل دهنده هریک از آنان می پردازد.
ارزیابی تطبیقی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد (مطالعه موردی: پشت باغ و فاز یک آزادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مفهوم انسجام اجتماعی از گذشته تا امروز دچار تحول گشته و تحت تأثیر عواملی قرار گرفته است. این پژوهش با رویکرد تطبیقی به بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد می پردازد. روش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری، ساکنین محلات پشت باغ و فاز یک آزادشهر به عنوان دو محله قدیم و جدید شهر یزد در سال 1395 می باشند. تعداد نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 خانوار بوده است. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها در بررسی میزان انسجام و تحصیلات، از آزمون Anova، با درآمد، همبستگی پیرسون و با حس تعلق از آزمون T استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون Anova با میزان و سطح معناداری آن در پشت باغ و آزادشهر به ترتیب 1.59 :F و 0.187، 3.675 :F و 0.043 برآورد گردید که نشان از اثر تحصیلات بر انسجام است. همبستگی پیرسون به میزان 0.187 و سطح معناداری 0.000 در پشت باغ و میزان 0.368 و سطح معناداری 0.002 در آزادشهر تبیین شد که نقش درآمد را بر انسجام تبیین می نماید و در آزمون T، میانگین حس تعلق در پشت باغ 4.38 و انسجام اجتماعی آن 3.89 و برای آزادشهر 4.13 و انسجام اجتماعی 3.53 در سطح معناداری 0.000 تأیید شد؛ یعنی حس تعلق می تواند باعث ایجاد جامعه ای منجسم شود. نتایج: درآمد و تحصیلات در آزادشهر آگاهی و مشارکت را افزایش و انسجام را بیشتر اما در پشت باغ حس تعلق انسجام را تقویت می کند و درآمد پایین، سالخوردگی و جمعیت غیربومی به کاهش آن منجر می گردد.
نقش فرهنگ نواحی روستا-شهری در ایجاد تغییرات فرهنگی-اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
147 - 164
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار به مفهوم مدیریت یکپارچه پایداری اکولوژیکی و توسعه اقتصادی - اجتماعی به منظور دستیابی به بهبود شرایط انسانی می باشد. از طرفی هدف این پژوهش ارتقاء توانمندی ها در حوزه اجتماعی-فرهنگی و همچنین ارزیابی میزان تأثیر عوامل توسعه پایدار شهری بر آهنگ تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جهت دهی به ارتباطات روستائیان با نظام شهری با بهره گیری از راهبرد های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش که در رسته پژوهش های کاربردی می باشد با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان 34 آبادی از شهر شیراز و تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 خانوار از روستا های منتخب به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده است. برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب از آزمون تحلیل عاملی و آزمون t زوجی استفاده شده است، نتایج بدست آمده بدین شرح است که بر اساس روش تحلیل عاملی مجموعا 74/0 درصد از واریانس را می پوشاند و همچنین در آزمون کرویت بارتلت با سطح 000/0 نشان دهنده کفایت نمونه گیری می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های تایید شده در تحلیل عاملی شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی 897/0، عوامل اقتصادی 925/0، عوامل زیست محیطی 844/0 و عوامل آهنگ تغییرات عوامل فرهنگی 898/0 می باشد و با استفاده آزمون T زوجی هر یک زیر شاخص های عوامل توسعه پایدار شهری به صورت جداگانه تأثیرگذار بر کاهش مهاجرت های روستا-شهری و کاهش آهنگ تغییرات فرهنگی می باشد.
تبیین رابطه میان میزان استفاده عابرین پیاده از فضاهای شهری با میزان همپیوندی فضاها و کاربری های تجاری_ خدماتی (نمونه موردی: محله چوستدوزان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پی بردن به اینکه شدت و میزان استفاده از هر یک از فضاهای شهری توسط شهروندان به چه نحوی است، می تواند طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری را در جهت دستیابی هر چه دقیق تر به اهدافشان یاری نماید در این پژوهش که در منطقه 4 شهر تبریز، محله چوستدوزان صورت پذیرفته است، جهت دستیابی به هدف فوق با استفاده از روش چیدمان فضا [1]، مشاهده مواجهه ای و رگرسیون [2]، مدلی جهت پیش بینی حجم عابر پیاده در فضاهای شهری ارایه شده است. چیدمان فضا می تواند تردد عابر پیاده در معابر را به طور نسبی تعیین کند، ولی در ارایه تعداد و مطالعه تاثیر هرکدام از متغیرها به طور مستقل و یا توام با سایر متغیرها ناتوان است؛ لذا برای این منظور از روش رگرسیون که ابزاری در زمینه مدل سازی می باشد استفاده شده است. یکی از مواردی که در اکثر پژوهش های مدل سازی لازم است، داشتن تعداد مناسبی داده واقعی از متغیر (و یا متغیرهای) هدف می باشد؛ برای این منظور از طریق روش مشاهده مواجهه ای، تعداد عابرین پیاده که متغیر هدف در این پژوهش می باشد، در تعدادی از معابر محدوده مطالعاتی (نمونه آماری) ثبت گردید. در این پژوهش که به بررسی میزان تاثیر دو پارامتر هم پیوندی و تعداد کاربری های تجاری در پیش بینی تعداد عابر پیاده پرداخته شد، نشان داده شد که تاثیر همزمان دو پارامتر مذکور در پیش بینی تعداد عابر پیاده نتیجه بهتری نسبت به تاثیر هر کدام از پارامترها به تنهایی در پیش بینی تعداد عابر پیاده دارد، بطوریکه ضریب همبستگی میان دو پارامتر هم پیوندی و تعداد کاربری های تجاری به طور همزمان با تعداد عابر پیاده، 736/0 و ضریب همبستگی میان متغیرهای هم پیوندی و تعداد کاربری تجاری به طور مجزا با تعداد عابر پیاده به ترتیب، 453/0 و 587/0 می باشد. در نهایت خلاصه یافته های پژوهش حاضر در قالب یک مدل پیشنهادی ارایه شده است که می تواند حجم عابر پیاده را در فضای شهری با دقت مناسبی پیش بینی نماید. [1] Space syntax [2] Regression
یکپارچه سازی سیستم حمل و نقل راهکاری در جهت دستیابی به حمل و نقل پایدار مطالعه موردی: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
47 - 60
حوزههای تخصصی:
سیاست های حمل و نقل پایدار در صدد جستجوی روش هایی است که امکان دسترسی مناسب را برای همه اقشار جامعه فراهم کرده، هزینه های اقتصادی را تعدیل نموده و زمینه آلودگی های زیست محیطی را کاهش دهد. از طرفی دیگر، تجارب کنونی حمل و نقل درون شهری در کشور ما و ادامه روند موجود، قرابت اندکی با چشم انداز حمل و نقل پایدار دارد. "راهبرد حمل و نقل یکپارچه" (Integrated Transportation Approach) با هدف یکپارچه سازی و هماهنگ نمودن خدمات جابجایی در راستای دستیابی به آرمان حمل و نقل پایدار پیشنهاد شده است. کلانشهر شیراز امروزه با مشکلات عمده ای در حوزه حمل و نقل درون شهری همچون سهم پایین استفاده از حمل و نقل عمومی، ازدحام ترافیکی روزافزون در بخش مرکزی شهر، مصرف بالای سوخت و بروز انواع آلودگی مواجه بوده و به منظور کاهش مشکلات مذکور، طرح ها و اقدامات عملی و نرم افزاری متعددی را تجربه نموده است. پژوهش حاضر به بیان یافته های یک تحقیق مبتنی بر نظرسنجی کارشناسی (Expert Opinion) می پردازد که در آن وضعیت جاری شیراز در حوزه حمل و نقل درون شهری و سیاست های اعمال شده را با رویکرد یکپارچه سازی بررسی شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با مدیران و کارشناسان بخش دولتی و خصوصی (مشاورین) جمع آوری شده و با روش تحلیل چند معیاری سلسله مراتبی (AHP) مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست های جاری مدیریت شهری شیراز از نظر معیارهای "راهبرد حمل و نقل یکپارچه"، وضعیت مطلوبی ندارد. از دیدگاه کارشناسی، اولویت بندی سیاست های یکپارچه سازی با محوریت توسعه حمل و نقل عمومی و به ترتیب شامل افزایش دسترسی و کارایی اتوبوسرانی در مناطق شهریِ دارای پتانسیل تقاضا، تخصیص بخشی از عواید ناشی از دریافت عوارض شهرداری در بخش حمل و نقل عمومی و ایجاد مسیرهای ویژه اتوبوس در کرویدورهای پر تردد و بخش مرکزی شهر می¬باشند.