فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
به طور کلی ساماندهی و اسکان عشایر با هدف توسعه و عمران جامعه ی عشایری، محرومیت زدایی و خدمات رسانی بهتر به این جامعه و همچنین ایجاد امنیت انجام می گیرد. در ایران نیز این راهبرد در طی سال های گذشته در مناطق عشایری اجرا شده و از همین رو ارزیابی آثار و پیامدهای آن به خصوص از نظر امنیتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر همین اساس در این مقاله امکان توسعه و بهبود زندگی عشایر در ایران در دو حالت کوچ و اسکان در قالب یک چارچوب مفهومی منسجم مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی اثرات حاصل از اجرای طرح ساماندهی اسکان عشایر کله کوهی در شهرستان ساوه است. داده های مورد نیاز با روش میدانی و از طریق ابزار پرسشنامه(محقق ساخته) و مصاحبه عمیق باسرپرست خانوار و همچنین روش کتابخانه ای/ اسنادی جمع آوریشده است. جامعه ی آماری تحقیق را 89 خانوارتشکیل می دهد که برای همگی آنها به روش تمام شماری توسط محقق پرسشنامه تکمیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طرح ساماندهی و اسکان عشایر کله کوهی در ساوه تا حدودی امنیت شغلی و اقتصادی در پی تحولات شغلی، ناامنی و آسیب های فرهنگی و اجتماعی در پی تغییرات فرهنگی، امنیتبهداشتی و غذایی در پی دسترسی به امکانات، رضایت از کیفیت زندگی، افزایش امنیت جانی و مالی و همچنین بهبود استفاده از مواد غذایی و باعث تغییر در الگوی کالاهای مصرفی بادوام شده است.
ارزیابی الگوی مکان گزینی شهرهای جدید منطقه شهری تهران با استفاده از روش ارزیابی چند متغیّره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی شهرهای جدید یکی از مؤلفه های اساسی در تعیین موفقیت یا عدم موفقیت شهرهای جدید در دستیابی به اهداف پیش طراحی شده ی خود و همچنین یکی از عمده ترین چالش های فراروی برنامه ریزان شهرهای جدید می باشد. این امر با عنایت به تثبیت شهرهای جدید در دهه ی گذشته در کشور و امکان رصد نتایج حاصل از الگوی احداث آنها، می تواند چارچوب مؤثری را در برنامه ریزی های آتی در اختیار برنامه ریزان قرار دهد.مقاله ی حاضر با توجه به این هدف سعی دارد به ارزیابی مکان گزینی شهرهای جدید اطراف تهران به عنوان یکی از نمونه های قابل تعمیم کشور بپردازد. بنابراین با توجه به معیارهای مقبول و مطلوب برای سنجش ظرفیت های مکانی و فواصل احداث آنها نسبت به شهر اصلی-تهران- امکان تحلیل متغیّر فاصله بر مطلوبیت عملکردی این شهرها محاسبه و بررسی می شود. در این خصوص ابتدا با بهره گیری از ادبیات جهانی و با تکیه بر تجارب قبلی شاخص های سنجش تعیین و با استفاده از روش های تحلیل کمّی نظیر روش هایAHP و TOPSISمورد ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی انجام شده و نتایج حاصله نشان داد که شهر جدید پرند با امتیاز 597/0، موفق ترین شهر و شهر جدید پردیس با امتیاز 381/0 به عنوان ضعیف ترین شهر از جهت دستیابی به معیارهای مناسب مکان گزینی شهرهای جدید در بین شهرهای جدید مجموعه شهری تهران به حساب می آیند که این امر جدای از میزان فاصله به سایر شرایط عمومی استقرار نظیر دسترسی مناسب، شرایط محیطی و همجواری با بازارهای اشتغال شهری نیز مرتبط می شود.
بررسی عوامل و زمینه های موجود برای افزایش مشارکت مردمی در فرآیند احیای بافت فرسودة منطقة ۱۴ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیچیده شدن ساختارهای شهری، مشارکت شهروندان در امور شهرها دیگر یک انتخاب و حتی حق شهروندی نبوده، بلکه نیازی در اجرا و پیشبرد امور قلمداد می گردد. این نیاز، در فرآیند نوسازی بافت های فرسوده شهری به عنوان رویکرد اصلی در توسعه درونی شهرها، نیز ضروری می نماید. منطقه ۱۴ شهرداری تهران از جمله مناطقی در این شهر است که در بخش غربی خود سطح گسترده ای از بافت فرسوده را در خود جای داده و زمینه ساز بروز مشکلاتی برای ساکنان شده است. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی زمینه های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی مؤثر در افزایش تمایل ساکنین این منطقه به مشارکت در فرآیند نوسازی و همچنین شناخت شاخص های اصلی در این زمینه جهت پیشبرد امور مشارکتی در بافت های فرسوده سایر نقاط کشور بوده است. بدین منظور اقدام به توزیع ۳۸۰ پرسش نامه در میان ساکنین محلات گردید. تحلیل نتایج این پرسش نامه ها با استفاده نرم افزار SPSS نشان داده است که میزان تمایل ساکنان به مشارکت در سطح متوسط بوده و نبود تصویری از چشم انداز آینده محله پس از فرآیند نوسازی، مهم ترین معرفی بوده که تأثیرب قوی بر کاهش تمایل به مشارکت داشته است.
تحلیل سطوح برخورداری و رتبه بندی شهرستان های استان همدان با استفاده از مدل-های چند معیاره TOPSIS و KOPRAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل ساختاری نظام مدیریت و برنامه ریزی کشور، مسأله تمرکز خدمات در مرکز و ضعف و نارسائی آن در پیرامون است که مسبب مسائل متعددی چون رشد بی عدالتی و افزایش فقر در مناطق مختلف کشور می باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت خدمات عمومی و نحوه پراکنش آنها در شهرستان های استان همدان است. روش پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای و اسنادی، و با بررسی 52 متغیر از سالنامه آماری سال 1392 استان همدان به دست آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از مدل های تصمیم گیری TOPSIS و KOPRAS، وزن دهی به روش آنتروپی و تکنیک تحلیل خوشه ای انجام گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر عدم تعادل در توزیع خدمات در بین شهرستان های استان همدان می باشد. نظام برنامه ریزی این استان تابعی از برنامه ریزی مرکز- پیرامون است، به گونه ای که اکثر خدمات در مرکز (همدان) واقع شده و هرچه فاصله از مرکز زیاد می شود، سطح خدمات نیز کمتر می شود. یافته ها نشان می دهد که شهرستان همدان با رتبه یک (با ضریب 600/0) و در سطح برخوردار از توسعه، شهرستان ملایر با رتبه 2 (با ضریب 310/0) در سطح نیمه برخوردار، شهرستان های بهار (با ضریب 305/0)، نهاوند (با ضریب 266/0)، کبودرآهنگ (با ضریب 205/0)، تویسرکان (با ضریب 177/0) و رزن (با ضریب 176/0) و با رتبه های 3 تا 7 درسطح محروم، و شهرستان های اسدآباد (با ضریب 138/0) و فامنین (084/0) نیز با رتبه های 8 و 9 در سطح بسیار محروم قرار دارند.
تحلیل توزیع فضائی کاربری مسکونی از طریق بررسی تراکم های شهری و نقش آن در توسعه پایدار شهر (مطالعه موردی : شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونت مهم ترین کارکرد شهری است که همواره بیشترین اراضی شهرها را دربرمی گیرد و قلمروهای مهم و متنوعی را در کنار یکدیگر قرار می دهد. نکتة بسیار مهم در مکان گزینی کاربری مسکونی، ضرورت های ارتباطی و زیست محیطی است. در پژوهش حاضر با رویکرد قیاسی و توصیفی- تحلیلی، وضع توزیع فضاهای مسکونی شهر میاندوآب ارزیابی شده و انواع تراکم مانند تراکم خالص مسکونی، تراکم خالص شهری یا تراکم کلی مسکونی، تراکم ناخالص شهری و تراکم ساختمانی مسکونی بررسی می شود. سپس ضمن تحلیل و مقایسة وضعیت کاربری مسکونی شهر میاندوآب و تراکم های شهری با استانداردهای کاربری مسکونی، میزان تراکم و نیاز به زمین با کاربری مسکونی، در مناطق مختلف شهر مشخص می شود. نتایج نشان می دهد میاندوآب، به دلیل مهاجرپذیری بالا و الحاق روستاهای اطراف به محدودة قانونی شهر، تراکم های متفاوتی در مناطق مختلف شهر دارد؛ به طوری که 3/60 درصد سطح شهر، تراکم خالص مسکونی بین 201 تا 250 نفر دارد که نشانة وجود واحدهای مسکونی بزرگ و دارای محوطة باز بیشتر و نیز وجود زمین های خالی بین آن هاست. از نظر تراکم خالص شهری، 86/46 درصد کل سطح شهر، تراکم بین 51 تا 100 نفر دارد که جزء تراکم های بسیار کم برای شهر محسوب می شود. تراکم ناخالص شهری، فقط در بخش کوچکی از شهر (22/3 درصد) زیاد است که بر بافت های قدیمی آن منطبق است، درحالی که بیش از نصف مساحت شهر، تراکم ناخالص کمتر از 50 نفر در هکتار دارد. نتایج نشان می دهد بیشترین تراکم ساختمانی این شهر بین 30 تا 50 درصد است که مهم ترین علت آن، الحاق روستاها به محدودة شهر و وجود فضاهای باز بیشتر در واحدهای مسکونی آن هاست.
ارزیابی وضعیت ایمنی در پار ک های شهری نمونه موردی؛ پارک های شهر ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تردیدی وجود ندارد که لازمه زیستن پایدار انسان، همزیستی با طبیعت است و هرجا و هر زمان این همزیستی در معرض مخاطره و آسیب قرار گیرد، زندگی انسانها نیز به اشکال مختلف با نابسامانی های گوناگون روبرو می گردد. از آنج ا که پارک ها حلقه بارز واسط بین انسان و طبیعت هستند، می توان این اماکن را به عنوان یکی از نخستین کارکردهایی دانست که ساکنین شهرها به نوعی همواره با آن در تماس اند. با توجه به ضرورت مساله ایمنی در فضاهای عمومی و پارک های شهری، این موضوع برای شهر ایذه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش انجام تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی است. اخذ اطلاعات با تهیه و توزیع پرسشنامه در میان 391 نفر بعنوان حجم نمونه، انجام و با استفاده از آزمون پارامتریکOne Way ANOVA ، به تجزیه و تحلیل استنباطی تحقیق اقدام شده است. نتایج تحلیلی نشان دهنده آن است که از بین 10 پارک مورد بررسی در این پژوهش، پارک های لاله، شادی، بانو، سلطان دین آور، شهر، شهربازی، صخره ای، ولیعصر، بهاران و آزادگان بر اساس طیف لیکرت با میانگین های 04 / 2، 02 / 2، 85 / 1، 81 / 1، 80 / 1، 77 / 1، 75 / 1، 74 / 1، 58 / 1،56 / 1، (با توجه به میانگین نرمال 3)، هیچکدام از شرایط نرمال ایمنی برخوردار نمی باشند، اینک لازم است مدیران شهری بیش از پیش به این مهم عطف توجه شان جلب شده و اقدامات عاجل در جهت بهبود و ارتقا شرایط ایمنی پارک های شهری اتخاذ نمایند.
ارزیابی ریسک های بالقوه ناشی از زلزله در بافت های فرسوده مطالعه موردی: محله سنگلج شرقی واقع در منطقه 12 تهران
حوزههای تخصصی:
محاصره تهران در میان گسل های شمالی و جنوبی، این احتمال وجود دارد که در صورت فعالیت گسل شمالی زلزله ای به قدرت 7 ریشتر و در صورت فعالیت گسل جنوبی زلزله ای با توانائی 6 ریشتر تهران را تکان خواهد داد. همچنین در تحقیقات آژانس بین المللی ژاپن (جایکا) به این نکته اشاره شده است که در صورت فعال شدن گسل ری، بزرگترین آسیب ناشی از زلزله در تهران روی خواهد داد. از این رو قرار داشتن اکثر بافت های فرسوده شهر تهران در پهنه های با خطر بالا ی زلزله وفقدان خدمات عمومی مورد نیاز که از مشکلا ت و معضلا ت عمده بافت های فرسوده شهری می باشد، توجه به این مسائل را در این بافت ها دو چندان می کند. هدف از این مقاله بررسی ویژگی های کالبدی بافت فرسوده و بکارگیری شیوه ها و راهبردهای موجود در جهت ارزیابی ریسک های بالقوه ناشی از رخداد زلزله با استفاده از یک مدل مفهومی ارائه شده به منظور تعیین ریسک های بالقوه به روش کیفی در محله سنگلج شرقی، واقع در منطقه 12 تهران، می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گرفتگی عرض معبر و انهدام ساختمان ها به ترتیب طیف شدت ریسک های بالقوه برای محدوده مورد مطالعه را تشکیل می دهند.
ارزیابی راهبرد توانمندسازی حاشیه نشینان در بهسازی شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی یکی از مسائل و مشکلات مدیریت شهری کشور به شمار می رود. در جدیدترین تجربة نظام برنامه ریزی شهری، کشور با برنامة بهسازی و توانمندسازی، در پی کاهش و کنترل ابعاد این مشکل برآمده است، اما هنوز در این زمینه کاستی هایی مانع دستیابی به اهداف توسعة یکپارچة شهری است. شهر زابل در سال های اخیر و به خصوص از 1355 به بعد، رشد و گسترش فیزیکی زیادی داشته است که باعث به وجود آمدن محله های زیادی در حاشیة آن شده است. وضعیت حاشیه نشینان شهر زابل که از نظرِ تأسیسات و خدمات زیربنایی شهری مانند آسفالت معابر و کوچه ها، فاضلاب شهری، فضاهای عمومی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ این سؤال را به وجود می آورد که مهم ترین مشکل حاشیه نشینان در بهسازی محله هایشان چیست؟ مقالة حاضر به بررسی و ارزیابی توانمندسازی آنها بر اساس ویژگی های اجتماعی- اقتصادی سرپرستان خانوارها، وضعیت کالبدی و فضایی محله ها، مسکن و وضعیت مشارکت حاشیه نشینان زابل پرداخته است. اطلاعات حاصل از 316 پرسشنامة توزیع شده در 14 محلة حاشیه ای زابل، به وسیلة نرم افزارهایSPSS وExcel تجزیه و تحلیل شده و امتیاز شاخص های اصلی و فرعی توانمندسازی هر یک از محله های حاشیه ای به دست آمده است. مجموع نمرات استاندارد هر یک از محله ها تعیین و بر مبنای روشZ-score ، محله های حاشیه ای زابل رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر محله ها، 10 محله از 14 محلة حاشیه نشین در سطح خیلی ضعیف تا متوسط از نظرِ توانمندسازی قرار دارند که مهمترین عامل آن مشکلات اقتصادی مانندِ بیکاری 9/26 درصد از سرپرستان خانوار و درآمد حاشیه نشینان است که نتیجة آن، توانایی تنها 85/2 درصد از حاشیه نشینان در پرداخت نقدی هزینة بهسازی محله هاست. ایجاد اشتغال پایدار و درآمد ثابت می تواند باعث توانمندسازی حاشیه نشینان زابل شود.
برنامه ریزی کاربری اراضی و مکان گزینی بهینه در محلات شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: محله 47 شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً برنامه ریزی کاربری اراضی مهمترین مبحث توسعه پاید ار شهری و از اولویت های اصلی د ر برنامه ریزی شهری است. محله شماره 47 شهر زاهد ان د ر زمینه تناسب و توزیع بهینه کاربری ها د ارای نارسایی بود ه لذا مطالعه حاضر برای شناسایی این کاستی ها د ر راستای پیاد ه سازی عد الت اجتماعی که می بایست د ر تمام سطوح شهری و میان همه شهروند ان تحقق پید ا کند انجام گرفت. بمنظور تحقق این مهم روش های کارآمد ی ابد اع شد ه که د ر تصمیم گیری بهینه می توانند به برنامه ریزان کمک نمایند. د ر این پژوهش علاوه بر بررسی د ید گاه های نظری به بهره گیری از این تکنیک های کارآمد د ر خصوص برنامه ریزی برای کاربری اراضی شهری اقد ام و از سیستم های پشتیبانی برنامه ریزی از جمله “ what-if” که یکی از این روش هاست، بصورت یک سیستم برنامه ریزی پویا بر پایه GIS استفاد ه شد . د ر این روش سه مرحله تحلیلی قابلیت سنجی اراضی، پیش بینی تقاضای کاربری های شهری و تخصیص زمین به تقاضاهای کاربری زمین انجام و شکل های مختلف آیند ه هر منطقه از طریق سناریوهای مختلف تخصیص مورد تحلیل قرار گرفت. سرانجام با تشکیل لایه UAZ و وزن د هی به روش AHP بهترین مکان ها برای استقرار کاربری های مورد نیاز به جهت ارائه خد مات شهری د ر محله 47 زاهد ان بصورت نقشه نهایی پیشنهاد گرد ید . نتایج یافته های حاصل از نقشه های تولید شُد ه شعاع عملکرد و ناسازگاری ها، بیانگر این مهم می باشد که سطح ارائه خد مات و امکانات شهری برای ساکنین این محله د ر مقایسه با استاند ارد های رایج د ر د اخل کشور نامناسب می باشد . بمنظور بهینه نمود ن کاربری های جد ید با توجه به استاند ارد ها و کارکرد های مورد نیاز، این نقاط کارکرد ی پیشنهاد و بصورت نقشه تولید شد که برای استقرار کاربری های جد ید د ر این محله بایستی د ر اولویت بکار گرفته شود .
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه یکپارچه با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری (مطالعه موردی: شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری های ناحیه ای در بسیاری از کشورها چالشی اساسی در مسیر توسعه است؛ در این راستا برنامه ریزی ناحیه ای پاسخی به نارسایی ها و کاستی ها و کوششی در جهت از میان بردن نابرابری ها و تحقق توسعه یکپارچه ناحیه ای است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه یکپارچه ناحیه ای با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری در شهرستان مینودشت بوده است؛ بنابراین ماهیت تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این راستا از سه تکنیک طوفان مغزی، دلفی و ماتریس اثرات متقاطع (به کمک نرم افزار میک مک) استفاده شد. با استفاده از تکنیک طوفان مغزی و دلفی 54 عامل شناسایی شد که 11 عامل در بخش کشاورزی، 4 عامل در بخش صنعت، 13 عامل در بخش خدمات، 4 عامل در بخش نیروی انسانی، 4 عامل در بخش زیربنایی، 3 عامل در بخش آموزشی، 5 عامل در بخش اجتماعی، 4 عامل در بخش منابع طبیعی و 6 عامل در بخش مدیریت و برنامه ریزی قرار گرفته اند. این عوامل با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده سیستم مورد مطالعه از نوع ناپایدار بوده و بنابراین در آن با پنج دسته از عوامل تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنطیمی سروکار داریم. عوامل تأثیرگذار شامل دوازده عامل از جمله مدیریت یکپارچه ناحیه ای، برنامه محوری، زیرساخت ها، شبکه حمل و نقل ناحیه ای و... است. عوامل مستقل شامل پانزده عامل مانند کشت دانه های روغنی، جنگل ها و مراتع، شبکه های اجتماعی و سازمان های غیردولتی و... می گردد؛ عوامل دوجهی شامل شانزده عامل است که از آن جمله به کارآفرینان، گردشگری ورزشی، امنیت، تجارت الکترونیک، سرمایه های بخش خصوصی و... اشاره نمود. عوامل تأثیرپذیر نیز شامل یازده عامل می گردد که می توان در این زمینه از عواملی نظیر واحدهای خدماتی، تعاونی ها، باغداری، گردشگری فرهنگی، منابع آب و... نام برد. در سیستم مورد مطالعه عامل تنظیمی وجود ندارد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه محله آخوند شهر قزوین با رویکرد بازآفرینی اجتماع-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
211 - 238
حوزههای تخصصی:
رویکردهای بهسازی و نوسازی شهری در سیر تکاملی از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح می شوند. بازآفرینی شهری رویکردی جامع، یکپارچه و کل نگر است که با توجه هم زمان به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، به منزله ابزاری مؤثر برای ارتقای پایداری و افزایش سطح کیفیت زندگی کاربرد دارد. رویکرد بازآفرینی اجتماع محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. هدف بازآفرینی اجتماع محور توانمندسازی اجتماعات محلی دارای رکود اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی و بازسازی اجتماعات خود است. محله آخوند شهر قزوین، یکی از محله های تاریخی این شهر است که از دیدگاه کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی شرایط نامناسبی دارد؛ بنابراین هدف این مقاله تدوین برنامه و راهبردهایی براساس اصول رویکرد بازآفرینی اجتماع محور به منظور مرتفع کردن مشکلات این محله است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با توجه به ویژگی ها و ابعاد آن، جمع آوری اطلاعات و داده ها برای تجزیه و تحلیل ترکیبی به کمک دو روش کتابخانه ای-اسنادی و پیمایش میدانی (از طریق مشاهده و مصاحبه و نظرسنجی) انجام شد. در این پژوهش، مدل شش مرحله ای برای فرایند بازآفرینی اجتماع محور محله آخوند ارائه، و درنهایت راهبردها، سیاست ها و اقداماتی در همه ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی به صورت جامع و یکپارچه برای بهبود وضعیت محله پیشنهاد شد. راهبردهای برتر بر پایه اطلاع رسانی، آموزش، توانمندسازی و ظرفیت سازی ساکنان و مدیران، مشارکت و بهره گیری از انواع سرمایه ها و دارایی های اجتماع محلی در زمینه بهسازی و نوسازی و احیای هویت تاریخی و مسکونی محله قرار گرفت.
کاربرد تکنیک های دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیایی با هدف شبیه سازی توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت و رشد سریع شهرنشینی تغییراتی اساسی در کاربری اراضی شهرها ایجاد شده است. که نیازمند مدیریت و برنامه ریزی برای توسعه شهری با توجه به تغییرات ایجاد شده در کاربری های شهری می باشد و شهر مهاباد از این قاعده مستثنی نمی باشد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک میزان تغییرات کاربری اراضی شهری و توسعة آتی شهر مهاباد با در نظر گرفتن معیارهای خطوط انتقال نیرو، مخاطراتی (گسل، زمین لغزش)، سازندهای زمینةشناسی، رودخانه و شیب در بازه زمانی ۱۳۶۵-۱۳۹۳ و توسعة آن تا سال ۱۴۲۰ با استفاده از تصاویر ماهواره لندست ۸ و ۵ مورد بررسی قرار گیرد. برای این کار ابتدا اقدام به تهیة نقشه های کاربری اراضی برای دو دورة زمانی۱۳۶۵ و ۱۳۹۳ در محیط نرم افزاری اکوگنیشن کردیم و با بررسی نقشه های کاربری حاصل مقدار اراضی ساخته شدة شهر مهاباد در سال ۱۳۶۵ برابر ۹۸۹.۹۳۲ هکتار و در سال ۱۳۹۳ وسعت آن حدود دو برابر افزایش یافته و به وسعتی به مساحت ۲۰۰۰.۰۲ رسیده است. تحت تأثیر این عوامل، روند رشد و توسعة شهر از وسعت کاربری های غیرساخته شده به مساحت ۱۴۲۲.۳۵۴۵ هکتار کاسته و بر وسعت اراضی ساخته شده افزوده است به طوری که با استفاده از مدل رگرسیون و معیارهای در نظر گرفته شده، مقدار پیش بینی آن برای سال ۱۴۲۰ مساحتی به مقدار ۳۴۳۴.۰۲ هکتار می باشد. همچنین سناریوی اثرات توسعة شهر بر محیط زیست و تأثیرپذیری از مخاطرات با روش فازی در محیط آرک جی ای اس مورد بررسی واقع شد.
ارزیابی و اولویت بندی اثرات گردشگری در سطح ملی با استفاده از تکنیک Topsis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر توسعه صنعت گردشگری در سطح کلان و خرد، باعث تغییر در اقتصاد، اجتماع و نگرش سیاسی جوامع شده است. گردشگری، محیط، فرهنگ، هنر، سبک زندگی، ارتباطات، اعتقادات، سیاست، اقتصاد و نوع توسعه را در یک جامعه تحت تأثیر قرار می دهد و از این رو قابل مطالعه است. در این پژوهش از طیفی از اثرات گردشگری برای شناسایی عوامل عمده اثرات گردشگری در مقیاس ملی استفاده خواهیم کرد. در این راستا تحقیق حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از پرسشنامه و با استفاده از تکنیک رتبه بندی بر اساس تشابه به راه حل ایده آل به ارزیابی و اولویت بندی اثرات منفی و مثبت گردشگری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و سیاسی در مقیاس ملی بپردازد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در بین پیامد های گردشگری بیشترین آثار مثبت مربوط به بعد اقتصادی و در مرحله بعد اجتماعی بوده است. بالاترین اولویت اثرات اقتصادی و اجتماعی گردشگری شامل اشتغال زایی و کمک به توسعه منطقه ای و تغییر در الگوهای فرهنگی و ارتقاء سطح آگاهی بود. همچنین عمده ترین پیامد های منفی مربوط به آثار محیطی بود. در بین عوامل مؤثر بر آثار و تبعات سیاسی گردشگری تقلیل کشمکش های سیاسی و در مرحله بعد فعال شدن دیپلماسی نظام با اهمیت ترین شاخص ها در ارزیابی عوامل مؤثر بر این تبعات بودند.
بررسی وضعیت شهر دوستدار کودک و ارتباط آن با شاخص های کیفیت، ایمنی و امنیت کاربری های مورد نیاز کودکان در شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: برخورداری فضاهای شهری از شاخص های و مؤلفه های شهر دوستدار کودک، یکی از شاخص های کلیدی توسعه پایدار شهری است و سطح و وضعیت آن نشانگر میزان توجه سیاست گذاران و متولیان امور شهری به علایق، نیازها و خواسته های قشرهای مختلف جامعه به ویژه کودکان، به عنوان سرمایه انسانی آینده شهرها است. هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت شهر دوستدار کودک، شناسایی چالش ها و راهکارهای بهبود آن و همچنین بررسی و تحلیل ارتباط آن با شاخص های کیفیت، ایمنی و امنیت کاربری های مورد نیاز کودکان در شهر جهرم است. روش: پژوهش کاربردی حاضر با استفاده از ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی، همبستگی و علی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کودکان دارای سن 6 تا 12سال ساکن در شهر جهرم تشکیل می دهد که با استفاده از روش های برآورد حجم نمونه 372 نفر از آن ها به عنوان نمونه برآورد گردید. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های مورد نیاز، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با رعایت اصول روش های تحقیق میدانی تأیید شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد وضعیت شهر دوستدار کودک با میانگین 2/1، به صورت معناداری پایین تر از سطح متوسط قرار دارد. نتایج بررسی همبستگی دو متغیر کیفیت و ایمنی و امنیت کاربری های مورد نیاز کودکان با شهر دوستدار کودک نشان داد میزان همبستگی محاسبه شده با مقدار 0/665 و 0/535، به لحاظ آماری معنادار بوده و از نوع مثبت می باشد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد در مدل برازش شده، 59/9 درصد از واریانس شهر دوستدار کودک به واسطه متغیرهای مستقل تبیین شده است. میزان ضریب رگرسیونی استانداردشده شاخص های ایمنی و امنیت و کیفیت کاربری مورد نیاز کودکان به ترتیب با میزان 0/571 و 0/421، به لحاظ آماری معنادار بوده است. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد کمبود و ضعف کمی و کیفی فضاهای آموزشی، ورزشی، تفریحی، بهداشتی و امنیتی مورد نیاز کودکان و همچنین عدم توجه به نظرات و خواسته های کودکان در طراحی فضاهای مختلف مورد نیاز آن ها، مانع تحقق پذیری شهر دوستدار کودک در محدوده مطالعاتی هستند و لازم است این مسائل و مشکلات با اتخاذ تدابیر لازم تا حد قابل توجهی مرتفع شوند، چراکه کودکان سرمایه های اصلی آینده شهرها هستند و لازم است نیازها و خواسته های آن ها تا حد قابل توجهی برآورده شود.
الگویابی رقابت های مکانی ناشی از مِهر مکان در نواحی متجانس فرهنگی(مطالعه ی موردی: شهرهای اردکان و میبد در استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان علاوه بر بُعد مادی، از بُعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی را در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه ی این احساسات، نوعی تعلّق به مکان در افراد ایجاد شده که به شکل گیری هویّت مکانی منجر می شود و از این نیروی معنوی، به عنوان حسّ مکان یاد می شود. تعلّق مکانی، به عنوان نتیجه ی منطقی زندگی اجتماعی انسان در یک مکان جغرافیایی خاص، در همه ی دوران های تاریخی وجود داشته است و احساس متفاوت بودن از دیگران، زمینه ساز بروز رقابت های مکانی شده است. این رقابت ها، در سطوح مختلف خرد تا کلان مطرح هستند. یکی از مصادیق رقابت های مکانی در ایران، رقابت شهرستان های میبد و اردکان در استان یزد است. از دلایل اصلی اهمّیّت مطالعه ی این رقابت، تجانس فرهنگی، تشابه هویّتی و مجاورت جغرافیایی و درواقع، درهم تنیدگی جغرافیایی این دو شهر است. آنچه در بررسی رفتار مردم این دو شهر مشاهده می شود، رقابت مکانی شدید بین آنهاست که نشان از شدّت مهرِ مکان است، به گونه ای که وجوه مختلف آن در بسیاری از موارد آشکارا دیده می شود. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تکیّه بر منابع کتابخانه ای، اسناد و همچنین مطالعه ی میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی، در پی آن است تا ضمن طرّاحی الگوی رقابت های مکانی در مطالعات جغرافیای سیاسی، به ریشه یابی شدّت گرفتن رقابت های مکانی بین این دو شهر و تأثیرات برگفته از آن بپردازد. یافته های پژوهش بیانگر این مطلب است که ریشه ی این رقابت را نباید تنها در مسائل امروزی بخش بندی های کشوری، بلکه در حافظه و رفتار تاریخی این دو شهر نسبت به هم جست وجو کرد.
ارزیابی هویت اجتماعی در محله های شهری (مطالعه موردی: محله اوین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت، از مهم ترین دغدغه های انسان است. شهر و به دنبال آن، محله های شهری به عنوان زیستگاه دائمی و مکان زندگی، توسط انسان تشخص یافته اند و همواره متأثر از فرهنگ انسانی درحال تحول اند. از نگاه محله ای، بعد اجتماعی، هویت پایه و اساس شکل گیری احساس تعلق مکانی است. هویت اجتماعی ساکنان محله اوین، با قدمتی بیش از هزار سال و تمدنی اصیل در پهنه یک محیط شهری، متأثر از شرایطی دچار تحول شده است. کاهش هویت اجتماعی در محله اوین، متأثر از کاهش حس تعلق به گروه های محلی، کاهش تمایل به زندگی در جامعه محلی و کاهش میزان مشارکت افراد در مراکز فرهنگی- اجتماعی و ورزشی محله است. در بررسی هویت محله اوین، این نتیجه به دست آمد که در محله شهری اوین، رابطه معناداری بین گروه های سنی، تحصیلات، شغل و هویت اجتماعی افراد وجود دارد؛ چنانکه با افزایش سطح تحصیلات و افزایش سن، بر میزان هویت اجتماعی افراد نیز افزوده می شود و برعکس.
تدوین راهبردهای باززنده سازی بافت قدیم شهر سمنان با استفاده از تکنیک های FAHP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیری گذرا بر سیمای شهر سمنان، بافت های قدیمی با ارزشی را به نمایش می گذارد که همگی در گذشته نه چندان دور، از تحرک، نشاط و سرزندگی مطلوب برخوردار بودهاند. کم توجهی به برنامه های ساماندهی و احیای بافت های قدیم در طول سالیان متمادی سبب شده تا آنها رونق، کارایی و فعالیت پیشین را از دست داده و به عنوان بافت مسئله دار و چالش برانگیز در سیستم شهری مطرح گردند. در همین راستا مقاله حاضر با هدف تدوین و اولویت بندی راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم تدوین شده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را خبرگان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری سمنان و تنی چند از اساتید رشته جغرافیا تشکیل داده اند. در گام اول شاخص های مناسب سنجش مؤلفه های باز زنده سازی احصاء و در گام دوم جهت تعیین نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت شاخص ها توسط آزمون t استیودنت مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. سپس راهبردهای مؤثر باز زنده سازی بافت قدیم توسط تکنیک SWOT تدوین و با کمک تکنیکFAHP اولویت بندی شد. در این راستا و جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت و مقایسات زوجی استفاده شد. نظرات اساتید و استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، روایی محتوا و سازه، ابزار سنجش را تأیید نمود. همچنین ضریب پایایی 0.856 برای ابزار سنجش محاسبه شده است که میزان مناسبی است. نتایج نهایی حاصله از تکنیک FAHP نشان می دهد سه راهبرد بازنگری در سیاست های اطلاع رسانی از جمله برگزاری کارگاههای آموزشی و اطلاع رسانی به مردم و بازاریان و سرمایه گذاران در خصوص فرصت های سرمایه گذاری، آموزش به ساکنان بافت قدیم در خصوص نحوه نگهداری و حفظ محل سکونت خود و تهیه نقشة جامع زیر ساخت ها جهت هماهنگی ارائه خدمات مؤثرترین راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم شهر سمنان هستند.
رتبه بندی برخورداری از شاخص های خدمات شهری با استفاده از مدلهای استورگس و V- PROMETHEE (مورد مطالعه: شهرهای استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد توازن در شاخص های توسعه به ویژه در شهرها، از جمله مصادیق بارز توسعه یافتگی بشمار می رود. گام اول این مهم، شناخت وضع موجود می باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدف سطح بندی شهرهای استان همدان از لحاظ برخورداری از شاخص خدمات شهری در هشت مؤلفه منتخب از زیرگروه خدمات شهری انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف گذاری، کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی است که در آن از روش پیمایشی و نظرخواهی از کارشناسان و نیز مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری شهرهای چهارده گانه استان همدان است که از نظر شاخص های خدماتی مانند: تعداد آتش نشانی، کتابخانه های عمومی، پارک های عمومی، بیمارستان های عمومی، خودرو حمل زباله، پایانه های مسافربری، مراکز آموزش عالی و دفاتر خدمات ارتباطی؛ که با استفاده از پرامیتی و مدل استورگس (در محیط نرم افزار ویژوال پرامیتی) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه: شکاف عمیقی بین شهرهای این استان از لحاظ برخورداری از خدمات شهری وجود دارد؛ به ترتیبی که شهر همدان از نظر برخورداری از خدمات، بیشترین جریان خالص خروجی (1) در مدل پرامیتی و بالاترین امتیاز (332) در مدل استورگس را به خود اختصاص داده است. شهر ازندریان نیز با (0.846-) و (6) امتیاز به ترتیب در مدل های پرامیتی و استورگس، محروم ترین شهر استان از نظر برخورداری از مؤلفه های مورد مطالعه بوده است. از مقایسه دو مدل مذکور همچنین مشخص شد که به جز دو شهر مذکور، رتبه حاصله از مدل پرامیتی برای شهرهای میانی، تناسب بیشتری با جایگاه فعلی این شهرها دارد. به عبارت دیگر رتبه شهرهای استان در پرامیتی به مجموع کمی خدمات هشتگانه مورد مطالعه، نزدیک تر است. در حالی که رتبه های حاصله از استورگس انطباق کمتری با مجموع خدمات مورد بررسی را نشان می دهد.
شبکه شهری در ترکیه
حوزههای تخصصی: