فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر با رشد جمعیت شهرنشین و پیچیده تر شدن ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهر، افزایش تضادها و نابرابری های اجتماعی از یکسو و انحرافات و کج رویهای اجتماعی از سویی دیگر سبب نزول امنیت در محیط های شهری شده است. بطوری که امروزه ناامنی در محلات مسکونی به عنوان یکی از دغدغه های مدیریت شهری شناخته می شود. امنیت به عنوان یکی از شاخص های دستیابی به کیفیت زندگی، مفهومی است که تأثیر فراوانی بر سطح رضایتمندی مسکونی خانوار و جابجایی ساکنان از محله های مسکونی شان دارد. بدین منظور هدف از نگارش این پژوهش، اولویت بندی سیاست های مؤثر بر افزایش امنیت شهری در منطقه 20 شهرداری تهران است. محدوده مورد مطالعه به دلیل وجود برخی از مشکلات مانند تراکم بالای جمعیتی، وجود بافت های مسأله دار مانند بافت های فرسوده و اسکان های غیر رسمی و غیره دارای مشکلاتی زیادی در زمینه امنیت شهری می باشد که به عنوان نمونه مورد بررسی قرار می گیرد. نوع پژوهش بر اساس ماهیت از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد که در تبیین ادبیات و پیشینه تحقیق و ارائه مدل از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی بهره برده شده است. همچنین به منظور ارزیابی و رتبه بندی مؤلفه ها از تکنیک SWOT-FANP که در واقع تلفیقی از جدول سوات به همراه روش فرایند تحلیل شبکه ای و نظریه فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نیز به کارگیری نورپردازی مناسب، ایجاد مراکز جمعی، افزایش حس تعلق و هویت از طریق بالابردن کیفیت فضاها و ساماندهی فضاهای غیر قابل دفاع به عنوان اولویت های اول تا چهارم در ارتقای امنیت در محدوده مورد مطالعه شناخته شده است.
ارزیابی تطبیقی شبکه شهری استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با تاکید بر مراکز شهری
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر وضعیت شبکه شهری در استانهای خراسان شامل خراسان شمالی، رضوی و جنوبی مورد بررسی قرار گرفته و میزان تعادل یا عدم تعادل حاکم برآن ارزیابی و تعیین گردیده است . هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی و ارزیابی شبکه شهری استانهای خراسان و ارتباط فضایی شهرهای این استانها باهم است. روش بکار گرفته شده در پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است . نتایج حاصله بیانگر این است که در سطح استان خراسان شمالی حاکمیت با شهرهای کوچک و میانی است و این امر منجر به تعادل نسبی در ساختار فضایی استان شده است. در حالی که درسطح استان خراسان رضوی حاکمیت از آن نخست شهر مشهد است. شبکه شهری استان خراسان جنوبی براساس روش آنتروپی نسبتاً متعادل است. دلیل این امر عدم وجود کلانشهری نظیر مشهد در این استان می باشد، به گونه ای که نخست شهر این استان در رده شهرهای میانی قرار دارد. راهکار اجرائی این پژوهش جهت نیل به شبکه شهری متعادل گسترش سرمایه گذاری های زیر بنایی در شهرهای متوسط و کوچک و اجرای سیاست های مناسب برای جذب جمعیت به آنها ست با اجرائی شدن این برنامه می توان اختلاف موجود در اندازه شهرها ی بزرگ و شهرهای رتبه پایین در سیستم شهری را کاهش داد و این خود گامی مؤثر در راستای متعادل سازی شبکه شهری و کاهش شکاف توسعه بین شهرهای بزرگ و شهرهای میانی و کوچک استان محسوب می گردد.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری با تأکید بر عدالت در توزیع خدمات (مورد مطالعه: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار به مفهوم استفاده ی خردمندانه ازمنابع در چارچوبی متشکل از عوامل محیطی،اقتصادی واجتماعی است که هدف آن جلوگیری ازکاهش و نیز بهبود دادن کیفیت زندگی کنونی ضمن اینکه کیفیت زندگی نسل های آینده حفظ شود.درواقع دستیابیبهتوسعهپایدارشهریبه منظوربهره برداریمناسبازمنابع وایجادرابطهمتعادلومتوازنمیانانسان،اجتماعوطبیعتکه هدفنهاییبرنامه ریزانومدیرانتوسعه شهریمی باشد.هدف اصلی تحقیق پاسخ به این سؤال که وضعیت توزیع و پراکنش شاخص ها در بین مناطق 12 گانه شهر بابل جهت دستیابی به توسعه پایدارچگونه است؟روشتحقیقدراینمقالهروش توصیفی-تحلیلیاست.همچنینجهتدستیابیبهاینهدفازضریبآنتروپیشانون،مدلوایکورو ضریبتغییراتشاخص هابرایمیزانتوزیعتوسعهپایداروجهتمیزانتاثیرگذاریشاخص های کهمنتخببر روندتوسعهپایداردرشهربابلازنرمافزار SPSS استفادهشدهاست. براساس5 شاخص کلی و44 متغیرازشاخص های عدالت اجتماعیاستفاده شده است.جامعه آماری 12منطقه شهر بابل براساس تقسیمات کالبدی مرکز آمار ایران در سال1390 است.نتایجحاصل از مدل پرازش رگرسیونی نشانمی دهدکه مناطقدوازده گانهشهربابلازلحاظمیزانبرخورداریازشاخص هایمنتخبتوسعهمتفاوتبوده همچنین،از بین5 شاخص منتخبتنها سه شاخص(کالبدی،درمانی و آموزشی و فرهنگی)درروندتوسعهپایداردرشهربابلرابطهمعناداریدارد به طوریکهاین سهشاخصتأثیرمستقیمیبرروندتوسعهپایدارمناطقشهربابل داشته اند.نتایج حاصل از کاربست مدل وایکور نشان می دهد که مناطق این شهر از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های منتخب توسعه متفاوت بوده به طوری که ازلحاظ برخورداری ازشاخص اجتماعی واقتصادی، منطقه9، شاخصآموزشی وفرهنگیمنطقه4،شاخصکالبدی ودرمانی منطقه10و شاخص کیفیت مسکن منطقه12دارای بیشترین میزان برخورداری بوده و ازنظر میزان محرومیت ازلحاظ شاخص اجتماعی و اقتصادی منطقه12،شاخص های آموزشی و فرهنگی،کالبدی و کیفیت مسکن منطقه9وشاخص درمانی منطقه6به عنوان محروم ترین مناطق ازلحاظ برخورداری ازشاخص های منتخب می باشند.همچنین درزمینه شاخص های تلفیقی منطقه9به عنوان محروم ترین منطقه ومنطقه3 به عنوان برخودارترین منطقه مشخص گردید.
طراحی شهری خیابان در جهت ارتقاء حس مکان؛ مطالعه موردی: خیابان گلشن راز شبستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکان هر خیابان در بر گیرنده کلیه عوامل کالبدی، عملکردی- فعالیتی، ادراکی بصری و اجتماعی موجود در خیابان است ایجاد حس مکان در خیابان ها هدف اصلی طراحی شهری بوده و می تواند زمینه ساز حضور شهروندان و افزایش تعاملات بین آن ها شود.مقاله حاضر با توجه به سوال، چگونه می توان از طریق جعبه ابزار طراحی شهری به ارتقاء حس مکان در یک محیط شهری (خیابان) دست یافت؟ مطرح شده، آنچه ضروت ارتقاء حس مکان در محور گلشن راز را ایجاب می کند، وجود اغتشاشات بصری در نماهای این محور، شرایط نامناسب مبلمان شهری، نبود فضای سبز و باز کافی، فقدان امکانات جهت پاسخگویی به نیاز زائرین و ساکنان محدوده، نارسایی در نظام رفت و آمد و شبکه دسترسی و شرایط نامناسب زیست محیطی و ... است که در نهایت منجر به کاهش کارآیی و عملکرد مناسب این محور شده است. در این مقاله با هدف طراحی شهری خیابان در جهت ارتقاء حس مکان خیابان گلشن راز شبستر، پژوهش بر پایه شناخت عناصر بصری ادراک و ذهنیت مردم از خیابان و عوامل تاثیر گذار بر حس مکان خیابان شکل گرفته است. در راستای نیل به هدف ارتقاء حس مکان خیابان گلشن راز شبستر در ابتدای امر، به بررسی عوامل تاثیر گذار در حس مکان و و به دنبال آن معیار ها و شاخص های ارتقاء حس مکان خیابان پرداخته شد. در ادامه بر اساس مشاهدات میدانی و کروکی ها ، توصیفات مردم مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعات بر اساس اهداف، نیاز ها و سوالات پژوهش صورت گرفته است. سپس به تحلیل داده ها با استفاده از جدول سوات پرداخته ایم، و در آخر به تدوین پلان راهبردی و نتایج حاصل از آن رسیده ایم.
شناسایی معیارها و تبیین مجموعه های فازی انتخاب هتل از دیدگاه گردشگران مقیم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب محلِّ اقامت در هر شهر و کشوری، از اولویّت های اصلی گردشگران به شمار می آید. انتخاب هتل به عنوان یکی از مکان های اقامتی خوشایند و پُرطرفدار، تصمیم گیری مهمّی است که نیازمند ارزیابی دقیق بوده و شناسایی معیارهای آن، می تواند راهنمای مناسبی برای مدیران هتل ها و مسئولان صنعت گردشگری و هتل داری، برای ارائه ی خدمات اثربخش تر و کسب رضایت گردشگران و همچنین، رهنمودی راهگشا برای ارزیابی دقیق تر و مطلوب تر متقاضیان هتل باشد. علاوه براین، با تدوین و ارائه ی مجموعه های فازی معیارهای انتخاب هتل، می توان نسبت به طرّاحی سیستم تصمیم گیری فازیِ ارزیابی و انتخاب هتل ها اقدام کرد و مبنایی مناسب برای مقایسه ی هتل ها، متناسب با سلایق هر گردشگر فراهم آورد. هدف پژوهش پیشِ رو، شناسایی معیارهای انتخاب هتل از سوی گردشگران متقاضی اقامت در هتل های تهران و همچنین ارائه ی مجموعه های فازی برای معیارهای شناسایی شده است. در این پژوهش، نخست، نظرات گردشگران مقیم هتل های تهران، در مورد معیارهای انتخاب هتل گردآوری شده است، سپس با آزمون های آماری، معیارهای با اهمّیّت از دید گردشگران، شناسایی و استخراج شده اند. در ادامه با انجام آزمون تحلیل عاملی اکتشافی بر روی معیارهای گفته شده، عوامل زیربنایی انتخاب هتل شناسایی شده اند. عوامل شناسایی شده، دوباره با آزمون آماری و با توجّه به ادبیّات پژوهش، در سه دسته ی ""هزینه""، ""آرامش، تفریح و گردش"" و درنهایت، ""امکانات، خدمات و امنیّت"" دسته بندی و برای هر دسته نیز، مجموعه ها و توابع عضویت فازی مربوطه ارائه شده است. درمجموع، عواملی همچون هزینه های اقامت در هتل، امنیّت، امکانات رفاهی، نزدیکی به اماکن تجاری و تفریحی و پارکینگ، به عنوان عوامل اصلی انتخاب هتل ها مدِّ نظر قرار گرفته اند. از مجموعه های فازی استخراج شده، می توان در بهبود کیفی و سرمایه گذاری بر معیارهای انتخاب هتل ها و همچنین طرّاحی سیستم خبره فازی انتخاب هتل، برای گردشگران خواستار اقامت در هتل ها استفاده کرد
ارزیابی و پایش سیاست های تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری از منظر شاخص های پایداری مسکن (مطالعه موردی: مسکن مهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
723 - 741
حوزههای تخصصی:
مقوله مسکن بسیار گسترده است و ابعاد مختلف مکانی، معماری، کالبدی- فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی دارد. برای تأمین این کالا دولت ها سیاست های مختلفی را در پیش گرفته اند؛ به گونه ای که دوره پس از انقلاب سیاست های متنوعی در حوزه تأمین مسکن به منظور حمایت از اقشار و گروه های کم درآمد در کشور مدنظر قرار گرفت. یکی از مهم ترین و پرهزینه ترین سیاست های تأمین مسکن اقشار کم درآمد در کشور ایران، سیاست مسکن مهر است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش طرح مسکن مهر زیتون شهر گرگان از منظر شاخص های پایداری مسکن شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که در قالب چهار شاخص پایداری کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست بوم سنجیده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات به کمک نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن، الگوی ضریب هم بستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفته است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد پایین ترین وضعیت شاخص های پایداری مسکن در میان مؤلفه های بعد کالبدی به نوع مصالح برمی گردد. بیشتر سطح جنبه های اقتصادی مسکن مهر نیز به قیمت تمام شده مسکن مربوط است. در ابعاد اجتماعی- فرهنگی حفظ حریم خصوصی خانوارها، پایین ترین میزان را دارد. از مؤلفه های زیست محیطی کمترین میزان با نبود فضای پارک و فضای سبز مرتبط است. بیشترین میزان هم بستگی میان ابعاد فرهنگی و کالبدی مسکن است که نوع هم بستگی مثبت و ضریب هم بستگی 46/0 است. این عدد نشان می دهد که با افزایش میزان نارضایتی از وضعیت مؤلفه های پایداری کالبدی مسکن، سطح نارضایتی از شاخص های پایداری فرهنگی مسکن مهر نیز بیشتر می شود؛ به طوری که شیوه ساخت و طراحی، نحوه فضاسازی و معماری و ابزار و وسایل استفاده شده با شرایط اقلیمی و بومی مردم سازگار نیست و به فضای خصوصی خانواده توجهی نکرده است.
ارزیابی کمّی و کیفی کاربری اراضی شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، هسته ی اصلی برنامه ریزی شهری را تشکیل می دهد و می تواند برای انتظام فضایی مناسب و استفاده ی بهینه از فضای شهری و افزایش کارایی کاربری ها عمل کند. نحوه ی توزیع کاربری ها در گستره ی شهر مریوان و ارزیابی کمّی و کیفی کاربری ها از نظر همجواری و پیش بینی وضعِ مطلوب گستره ی فضایی کالبدی شهر تا افق چشم انداز بیست ساله، هدف اصلی این پژوهش است که به صورت توصیفی تحلیلی با ماهیّت کاربردی انجام گرفته است. نتایج حاصل از ارزیابی کیفی کاربری با استفاده از ماتریس سازگاری نشان می دهد کاربری های آموزش عالی، فضای سبز، جهانگردی، شبکه ی معابر، نظامی و انتظامی به ترتیب از کاملاٌ سازگار تا کاملاً ناسازگار است. در ماتریس مطلوبیّت، مکان گزینی و استقرار کاربری های مسکونی، آموزش عالی و ورزشی از نسبتاً مطلوب تا کاملاً نامطلوب را نشان می دهد که متناسب با نیازهای شهر نیست. همچنین در ماتریس ظرفیت، مقیاس عملکرد کاربری های آموزشی، فرهنگی، درمانی، شبکه ی معابر، حمل و نقل، انبارها و جهانگردی از نظر ظرفیت از نسبتاً نامناسب تا کاملاً نامناسب بوده و کاربری های دیگر در این مورد تعادل بهتری دارند. در ماتریس وابستگی، کاربری های مسکونی، آموزش عالی، ورزشی، اداری، صنایع و شبکه ی معابر از وابستگی کامل تا نسبتاً کامل بوده و برعکس کاربری های آموزشی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات شهری، مذهبی، نظامی و انتظامی از عدم وابستگی کامل تا نسبتاً غیر وابسته با یکدیگر و دیگر کاربری ها ارزیابی شده اند که به مانند مکمّلِ زنجیره ی پیوسته ی نیازهای شهری، در یک رده هستند. به طورکلّی نتایج پژوهش نشان می دهد پراکنش فضایی نامناسب کاربری های شهری در سنجش با استاندارد های رایج کشور زیاد بوده و کاربری های ناسازگار عامل مهم در عدم انتظام بخشی کاربری های شهر مریوان شمرده می شود.
درباره (بهار در اصفهان)
مکان یابی جایگاه های سوخت CNG با استفاده از تکنیک های تلفیقی عملگرهای فازی و تحلیل های فضایی GIS، پژوهش موردی: منطقه 7 شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها یکی از اهداف اصلی دولت ها می باشد. منطقه 7 شهرداری مشهد با جمعیتی حدود 220000 نفر و با مساحت محدوده 5200 هکتار یکی از پرترددترین مناطق شهری مشهد است. شبکه جایگاه های سوخت CNG از اجزای اصلی شبکه خدمات شهری است که به عنوان تامین کننده سوخت بخش حمل و نقل درون شهری عمل نموده است که از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی و ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت می باشد. هدف از این تحقیق مکان یابی جایگاه های سوخت CNG منطقه 7 شهر مشهد می باشد. در این تحقیق از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی، و منطق فازی استفاده شده است. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS، ابتدا معیارهای تاثیرگذار در مکان یابی استخراج و وارد محیط GIS شد، این شاخص ها عبارتند از: دسترسی به معابر اصلی درجه یک، مراکز با تراکم جمعیتی بالا، فضای سبز، کاربری های تجاری و فاصله از کاربری مسکونی، کاربری آموزشی و فاصله از ایستگاه های موجود. در مرحله بعد مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها (فازی سازی) مشخص شد. سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده جنوبی و جنوب شرقی منطقه فاقد جایگاه سوخت می باشد و برای احداث جایگاه های جدید این مناطق در اولویت قرار دارند.
بررسی و تحلیل الگوی فضایی پراکنش آراء در انتخابات یازدهم ریاست ج مهوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات در حقیقت کاربست جغرافیای سیاسی در نتایج انتخاباتی بر حسب حوزههای اداری است و در آن نقش عوامل و عناصر جغرافیایی در فرایند گزینش سیاسی شهروندان در قالب انتخابات سطوح محلی، ملی و فراملی مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد. مطالعه الگوی آراء کاندیداها و عوامل جغرافیایی مؤثر بر آن یکی از موضوعات مطرح در جغرافیای انتخابات است. به عبارت دیگر، تصمیم سیاسی رأی دهندگان و توزیع جغرافیایی آراء کاندیداها در مناطق مختلف، در قالب الگوهای فضایی آرای کاندیداها قابل مطالعه است. این الگوهای جغرافیای و فضایی در آراء بازتابی از تمایزات و خواست گروه های اجتماعی- اقتصادی یا گروه های قومی و نژادی است و هر چه خواست های مردم در مناطق متنوع تر باشد پیوستگی در الگوی رأی نیز از بین خواهد رفت. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و تحلیل الگوهای آراء کاندیداها در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران است. این پژوهش از حیث ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است و تلاش شده است با استفاده از مدل نقاط شکست در محیط نرم افزار Arc GIS، تفاوت های فضایی آراء کاندیداها استخراج و در قالب نقشه ها نمایش داده شوند. نتایج پژوهش منطبق بر نقشههای کروپلت نشان می دهد در الگوی رأی کاندیداها به ویژه آقای رضایی، قالیباف و روحانی متغیر همسایگی نقش برجستهای داشته است. علاوه بر این الگوی رأی آقای جلیلی متأثر از متغیر ایدئولوژیک، آقای رضایی متأثر از متغیر قومیت، آقای قالیباف متأثر از عملکرد در کسوت شهردار تهران و آقای روحانی پیروز انتخابات متأثر از متغیر قومیت و مذهب و به عبارت دقیقتر رأی اقلیت های اکولوژیک، اقتصاد سیاسی و الگوی رأی سلسله مراتب نیازها بوده است.
تحلیل عوامل انگیزشی مؤثر بر حضور بازدیدکنندگان در رویدادهای مبتنی بر جامعه محلی، مطالعه موردی: جشنواره گل غلتان، بخش امیرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای فرهنگی فرصت های خوبی را فراهم می آورند تا در چارچوب آنها علاوه بر استحکام بخشیدن پیوندهای بین قومیت ها و بهبود کیفیت زندگی ساکنین، هویت و غرور ملی را نیز تقویت کرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل انگیزشی مؤثر بر حضور بازدیدکنندگان در رویدادهای مبتنی بر جوامع محلی انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی- اکتشافی است. تعداد نمونه 357 نفر، روش نمونه گیری در دسترس و جامعه آماری 7000 گردشگر بازدیدکننده از جشنواره گل غلتان در امیرآباد دامغان در سال 1394 هستند. تحلیل عاملی موارد انگیزشی، شش عامل مهم شامل گل غلتان و خانواده، اکتشاف فرهنگی، اجتماعی شدن، حمایت، تازگی رویداد و گریز را مشخص نمود. تحلیل عاملی تأییدی نیز روایی همگرا و واگرای پرسشنامه را مورد تأیید دانست. نتایج حاکی از آن است که می توان این رویداد را به عنوان یک برنامه فراغت جمعی برای خانواده های جوان و فرهیخته ایرانی با سطوح مختلف درآمدی در نظر گرفت. در جهت توسعه این رویداد فرهنگی، به مدیران و بازاریابان جشنواره گل غلتان پیشنهاد می شود تمرکز اصلی خود را به ارتقای کیفیت برگزاری آن و تنوع بخشیدن به فعالیت های فراغتی جنبی مورد نیاز خانواده ها با محوریت بازسازی آیین های سنتی و تاریخی بخش امیرآباد معطوف نمایند.
ساختار و ماهیت منظر شهری آکسفورد
حوزههای تخصصی:
نهادهای مردمی ایمانی و مدیریت اجتماعی محله، پژوهش موردی: اجتماعات محلی منطقه 1 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت مردم در قالب تشکل های معنوی، امروزه به یکی از راهبردهای مهم در توسعه اجتماعات محلی تبدیل شده که به شکل نهادهای مردمی ایمان محور شناخته می شوند. معمولا نهادهای مردمی ایمانی برای ارتقاء حیات معنوی و تامین آخرت انسان ها فعالیت می کنند در حالی که مطالعات وسیع مرتبط و نیز پژوهش حاضر نشان می دهد که این نهادها به دلیل ظرفیت های ایمانی، علاوه بر کارکرد محوری در امور معنوی جوامع، اثر بخشی مضاعفی نسبت به دیگر سازمان های مردم نهاد، در ارائه خدمات اجتماعی- فرهنگی و رفاهی آن ها دارند. در این مقاله علاوه بر شناخت انواع نهادهای مذهبی موثر در مدیریت امور شهرها، اهمیت عملکردی این نهادها در حوزه تامین اجتماعی و رفاهی ساکنان اجتماعات کوچک محله ای مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش واکاوی و برجسته سازی نقش این نهادها در مدیریت پایدار خدمات اجتماعی و از این رو، تامین رفاه همگانی در سطح محله بوده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و بر پایه اسناد و مدارک کتابخانه ای و مصاحبه با مردم و برخی از مدیران این نهادها در منطقه یک شهر تهران است. نتایج تحقیق نشان داد این مراکز مردمی- مذهبی با وجود مشخصه های متنوع، دارای اهداف مشابه و یکسانی هستند. سازمان های داوطلبانه و به خصوص نهادهای غیر دولتی محله ای ایمان محور به دلیل ماهیت فرهنگی، بیش از سایر سازمان ها در ایجاد تحول فرهنگی و توسعه مدیریت پایدار خدمات اجتماعی و رفاهی اجتماعات کوچک محلی تاثیرگذارند.
لزوم هماهنگی بین خانواده اسناد هدایت و کنترل توسعه شهر تهران
حوزههای تخصصی:
تغییرات تدریجی نفوس دنیا تا زمان حاضر
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش شاخص های کالبدی در راستای ارتقای امنیت شهروندان با رویکرد C.P.T.E.D (مطالعه موردی: بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی شهری است که در حضور شهروندان مؤثر است. محله های شهری به مثابه یکی از اجزای اساسی ساخت کالبدی شهر از اهمیت زیادی برخوردارند. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است CPTED، طراحی مناسب و به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارتقای امنیت محیطی در محله های شهری با بهره گیری از رویکرد CPTED است. به این منظور به ارزیابی شاخص های کالبدی که در وقوع جرم در محله های شهری تأثیر می گذارند، می پردازد. مورد مطالعه این پژوهش، بافت فرسوده محله زینبیه اصفهان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع آن از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای است. با توجه به حجم نمونه تعداد ۲۵۶ پرسش نامه جمع آوری شد و با استفاده از آزمون های «هم بستگی»، «خی دو»، «نسبت» و «فریدمن» در نرم افزار آماری SPSS تجزیه وتحلیل شد. بنابر نتایج حاصل، بین تمامی شاخص های کالبدی که از طریق پرسش نامه تجزیه وتحلیل شدند به جز پوشش گیاهی، به عنوان متغیر مستقل و امنیت (متغیر وابسته)، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون هم بستگی، کاربری اراضی و مبلمان شهری بیشترین هم بستگی را با امنیت محیطی محدوده زینبیه داشته اند. از نظر شهروندان مبلمان شهری و کاربری اراضی و دانه بندی بافت بیشترین تأثیر را بر امنیت خواهند داشت. به منظور تحقق اهداف پژوهش راهبردهایی به صورت مجزا در مورد هر شاخص ارائه شده است.
کاربرد تطبیقی روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطح برخورداری (مطالعة موردی: دهستان های شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کوشش می شود با استفاده از روش ها و مدل های گوناگون، سطوح برخورداری مناطق مختلف سنجش شوند. این امکان وجود دارد که نتایج حاصل از به کارگیری این روش ها، متفاوت باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، به کارگیری روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطوح برخورداری دهستان های شهرستان کامیاران است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده ا ند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که جایگاه هریک از دهستان های مطالعه شده با روش های چندشاخصة SAW، TOPSIS و WSM یکسان نیست. بین روش های مذکور، روش های TOPSIS و WSM با 28/14 درصد، کمترین میزان تغییرات و روش SAW با 56/28 درصد، بیشترین میزان تغییر را در میان روش های مورد مطالعه داشتند. از نظر سطح برخورداری نیز، دهستان های گاورود، بیلوار و ژاورود در سطح فرابرخوردار، دهستان های امیرآباد و شاهو در سطح میان برخوردار، و دهستان های عوالان و سورسور در سطح فروبرخوردار قرار گرفتند.
زندگی شهری در دبی
حوزههای تخصصی:
بررسی نوسانات دمایی با استفاده از مدل سری های زمانی و توزیع احتمالاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل موقعیت خاص کرمانشاه و ایران و هم چنین ارتباط دما با سایر پارامترهای اقلیمی و افزایش این عنصر در دو دهه اخیر که عملا بازتاب های مختلفی را در پی داشته، به طوری که اکثر مطالعات اخیر بیانگر افزایش روند دما در سطح جهان می باشند و همین امر مشکلات فراوانی را سبب شده و نسل جدید را مستلزم برنامه ریزی برای آینده گردانیده است. این مطالعه با بهره گیری از داده های سالانه ایستگاه هواشناسی کرمانشاه در خلال سال های آماری 2005-1955 و با استفاده از روش مدل های سری زمانی -ARIMA- و توزیع احتمالاتی به بررسی تغییر اقلیم کرمانشاه با تاکید بر دما پرداخته و سپس دمای سالانه الگوی چند جمله ای مورد آزمون قرار گرفت و بهترین الگو که همان توزیع نرمال باشد بدست آمد. با استفاده از سری های زمانی به پیش بینی دمای 10 سال آینده شهر کرمانشاه پرداخته شد که انتظار می رود طی ده سال آینده دمای کرمانشاه رو به فزونی نهد. میزان افزایش سالانه دما طی ده سال آتی 03/0 درجه سانتی گراد برآورد شده است.