فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های پیشبرد توسعه شهری، مشارکت در امور شهری است و آموزش مشارکت به کودکان در راستای تاثیرگذاری درست در پیشبرد برنامه های توسعه شهری امری بسیار حیاتی می باشد. هدف اصلی این مقاله شناسایی زمینه هایی از مشارکت است که کودکان در آن آماده تر می باشند تا مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد. اهمیت موضوع تا اندازه ای است که در صورت عدم آموزش صحیح مشارکت به کودکان نمی توانیم در آینده انتظار مشارکت صحیح این قشر را در امور توسعه شهری داشته باشیم. بدین منظور برای تحلیل قابلیت مشارکت کودکان، از تحلیل محتوای کتب درسی دوره دوم ابتدایی به عنوان مهمترین مرحله آموزش عمومی در سطح کشور، استفاده شد. مؤلفه های مشارکت کودکان در این پژوهش شامل شناخت شهر، آموزش حقوق شهروندی و آموزش نحوه مشارکت و ارتباط با دیگران می باشند. روش شناسی مورد استفاده به صورت تحلیل محتوای کمی و به کمک روش ویلیام رومی انجام گرفته است. واحدهای تحلیل نیز فحوای متن درس، سوالات و تصاویر می باشد. جامعه آماری شامل سه جلد کتاب مطالعات اجتماعی در پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی سال تحصیلی 96-97 است. یافته های مقاله بیانگر آن است که به مولفه های مشارکت در پایه های مختلف دوره دوم ابتدایی به یک میزان پرداخته نشده است و ضریب درگیری در ارتباط با واحدهای تحلیل به یک میزان نیست. در مجموع از میان موضوعات موثر در مشارکت، به شناخت شهر بیشتر از سایر موضوعات پرداخته شده است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین قابلیت کودکان در مشارکت مشورتی است، گرچه این مشارکت پایین ترین درجه مشارکت است.
تحلیل بازآفرینی پایدار بخش مرکزی شهرها با رویکرد سناریونویسی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهرها، به دلیل برخورداری از مرکزیت جغرافیایی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگی های تاریخی- فرهنگی دارای توان بالقوه بالایی است. علیرغم ویژگی های مثبت بخش مرکزی شهرها، محلات مسکونی آن با مشکلات کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، ازجمله فرسودگی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساخت ها مواجهند. یکی از مراکز شهری با چنین مشخصه ای، بخش مرکزی شهر همدان می باشد. یکی از رویکردهای نوینی که توانسته با دید یکپارچه همه ابعاد مطروحه را در حل مسائل بخش مرکزی شهرها داشته باشد، رویکرد «بازآفرینی شهری پایدار» است. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل وضعیت شاخص های بازآفرینی پایدار و دستیابی به سناریوهای پیش رو در بخش مرکزی همدان می باشد. اطلاعات برای مطالعه وضع موجود از طریق اسناد فرادست و پرسشنامه شهروندان به دست امد در ابتدا رتبه بندی قطاع های شش گانه بخش مرکزی همدان از منظر شاخص های بازآفرینی شهری پایدار بر اساس مدل الکتر فازی بدست آمد. بطوریکه قطاع اول، پنجم و چهارم به ترتیب با تعداد چیرگی 5، 4 و 3 وضعیت بهتری از نظر شاخص های بازآفرینی پایدار به خود اختصاص داده اند. در ادامه برای دستیابی به آینده های پیش رو بخش مرکزی همدان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 30×30 در مجموع 2 سناریو قوی، 12 سناریوی باور کردنی و 242 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 3 سناریو (هگمتانه، دارینه و عراق عجم) با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیش روی آینده بخش مرکزی شهر همدان است. مطلوب ترین سناریو، سناریوی هگمتانه است.
ظرفیت سازی توسعه اجتماع محلی در راستای توسعه پایدار: همبودگی متغیرهای زمینه ای فقر و فضای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلان و مهم تحقیق عبارت از مفهومینه کردن اولویت امر اجتماعی و ظرفیت سازی رشد اجتماعی در فرایند توسعه پایدار شهری است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و روش اجرای آن پیمایش میدانی است. متغیرهای وابسته تحقیق از طریق یک پرسشنامه بسته و در طیف لیکرت مورد سنجش آماری قرار گرفته است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه سرپرستان خانوار در دو محله ی شهر، کارمندان و اسلام آباد بوده است که جمعیت شهرک کارمندان 13368 نفر و جمعیت اسلام آباد 35820 نفر بوده است. این دو محله دارای زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی و محیطی متفاوتی هستند. آزمون T تک نمونه ای بر رابطه معنی داری بین توسعه پایدار و ظرفیت سازی توسعه اجتماع محلی تأکید می کند و همچنین در تحلیل عاملی برای فرضیه دوم محققان متوجه شدند که عامل اقتصادی با میانگین700/0 و عامل نهادی با 736/0 بیشترین تأثیر را در بستر فضایی و مکانی ظرفیت سازی اجتماع محلی در دو محله گذاشته است. همچنین آزمون T این فرضیه نیز بر رابطه معنی داری بین متغیر های عوامل هشتگانه موثر در زمینه ظرفیت سازی تأکید می کند. برنامه ریزی فضایی – مکانی خرد محلات شهری با توجه به زمینه های متنوع فرهنگی و اجتماعی – اقتصادی و بهبود مکانی محلات فقیر و تجمیع قطعات خرد برای بازآفرینی محلات به عنوان پیشنهادات مقاله مطرح هستند.
برآورد و تحلیل اثرات گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمد شهروندی و شهرداری ها (مطالعه موردی: شهربابک- کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
102 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری باعث ایجاد و رونق سرمایه گذاری های کلان در آن دسته از زیرساخت هایی شده که شرایط زندگی افراد محلی را بهبود و ارتقاء می بخشند و از سوی دیگر از طریق اشتغال و ارز آوری برای شهروندان و سازمان های متولی مدیریت شهری همچون شهرداری ها با ایجاد منابع درآمدی می تواند موجبات توانمندی اقتصاد شهروندان و سازمان های متولی را فراهم آورد. بنابراین با علم به این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا اثرات گردشگری را بر اقتصاد شهری و پایداری درآمد شهرداری ها مورد سنجش و واکاوی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان و کارکنان شهرداری شهربابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 83/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بدون ابزار پژوهش بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی و آزمون همگونی کای دو) استفاده گردیده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای و آزمون همگنی کای دو بر اساس جدول توافقی نشان می دهد که اولاً گردشگری توانسته است موجبات توانمندی و پایداری اقتصاد شهری را در شهربابک فراهم آورد. ثانیاً بر اساس یافته ها مشخص گردید که در سطح 99 درصد اطمینان مابین گردشگری به عنوان متغیر مستقل تحقیق و پایداری درآمد شهروندان و شهرداری شهربابک رابطه مستقیم و معنی داری پابرجا است.
بررسی نقش راهبردِ بازآفرینی در ساماندهی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: محله غریبان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 49
حوزههای تخصصی:
موضوع فرسودگی بافت قدیمی، امروزه یکی از مهم ترین چالش ها و مسائل اغلب شهرهای کهن ایرانی است که فرا روی جامعه ی تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی و توسعه و گسترش بی رویه شهرها؛ تنگناها، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه داشته که شدت یافتن ضرباهنگ "تغییر فضایی- کالبدی" در بخش های قدیمی و مرکزی شهرها از پیامدهای آن پدیده بوده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی بازآفرینی محله قدیمی غریبان شهر اردبیل، در جهت تحرک و سرزندگی با ایجاد سلسله مراتب خدماتی، افزایش کیفیت های محیطی و ارتقای ایمنی و امنیت محلی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای ارزیابی بازآفرینی، چهار مؤلفه کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با زیرمعیارهایشان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شامل کل جمعیت محله موردمطالعه به تعداد 3335 نفر می باشد که برمبنای فرمول کوکران350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس و لون استفاده به عمل آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تفاوت معنی داری را بین میانگین تأثیر بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد، بنابراین می توان گفت که بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله غریبان کاملاً مؤثر است. اما میانگین متغیر کیفیت محیطی کمتر از میانگین نظری 3 بوده و می توان گفت بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کیفیت محیطی محله غریبان چندان مؤثر نبوده است.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر تاب آوری الگوی کشت فضاهای سبز شهری در مناطق گرم و خشک (مورد شناسی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد فضاهای سبز پایدار در شهرها بدون انتخاب گیاهان مناسب و تاب آور نسبت به شرایط محیطی، امکان پذیر نیست. هدف این پژوهش ارائه روشی مدوّن برای کمک به متخصصان حوزه فضای سبز شهری درجهت انتخاب گونه های گیاهی تاب آور نسبت به شرایط محیطی خاص هر منطقه است. تحقیق حاضر تلاش بر کمّی کردن پارامترهای کیفی خصوصیات گونه های گیاهی به منظور ارزیابی مقایسه ای آن ها در ارتباط با شاخص های تاب آوری را دارد؛ بنابراین درابتدا شاخص ها و زیرمؤلفه های تاب آوری گیاهان (مانند سازگاری به شرایط خاک، آب، اقلیم، آلودگی های شهری و شرایط اکولوژیک) براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تعیین شد. پس از آن گونه های درختی و درختچه ای موجود (غالب) و پیشنهادی مناسب برای توسعه فضای سبز شهری زاهدان براساس مطالعات مختلف و نظرات متخصصان مشخص شد. در این تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP برای به دست آوردن وزن هریک از شاخص ها و زیرمؤلفه های تاب آوری گیاهان و همچنین از مدل TOPSIS برای رتبه بندی تاب آوری گونه های گیاهی درختی و درختچه ای بومی و پیشنهادی در ارتباط با شاخص ها و مؤلفه های تاب آوری از دیدگاه 15 کارشناس در حوزه فضای سبز و باغبانی شهری زاهدان استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه کارشناسان، مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری گیاهان در فضاهای سبز شهری زاهدان به ترتیب اولویت، تحتِ تأثیر شاخص آب (365/0)، خاک (276/0)، اقلیم (179/0)، شرایط اکولوژیک (118/0) و آلودگی شهری (062/0) هستند. همچنین مقاومت گیاهان به کمبود آب با امتیاز 169/0، مقاومت گیاهان به شوری خاک با امتیاز 118/0، مقاومت گیاهان به شرایط تبخیر و تعرق با امتیاز 087/0، مقاومت گیاهان به عوامل نامساعد محیطی با امتیاز 070/0 و مقاومت به آلودگی آب با امتیاز 022/0 به ترتیب اولویت، به عنوان مهم ترین زیرمؤلفه های تاب آوری گیاهان در الگوی کِشت فضاهای سبز شهری زاهدان اهمیت می یابند. درنهایت رتبه بندی از میزان تاب آوری گونه های گیاهی بومی و پیشنهادی به منظور استفاده در فضای سبز شهری زاهدان صورت پذیرفت.
تحلیل توزیع فضایی مشاغل مزاحم شهری با رویکرد ساماندهی (مورد شناسی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
171 - 188
حوزههای تخصصی:
امروزه در پی تحولات کالبدی فضایی سریع در شهرها، برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بر پایه دو اصل ارزش های توسعه پایدار و اعتلای کیفیت زندگی است که در پی دستیابی به اهدافی همچون توزیع متعادل کاربری ها، جلوگیری از تداخل کاربری های با فعالیت های مزاحم و تدوین معیارها و استانداردهای مناسب کاربری است. به همین منظور، ارزیابی توزیع فضایی مشاغل مزاحم، برای اطمینان خاطر از استقرار منطقی آن ها و رعایت تناسبات لازم در شهرها ضروری است. با توجه به رویکرد فوق، هدف پژوهش حاضر اولویت بندی نواحی شهر زنجان در جهت ساماندهی و تبیین توزیع فضایی مشاغل مزاحم شهری است. روش پژوهش بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوردی داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از رویکرد کارشناس محور (مصاحبه با 50 نفر از متخصصان امر) است. شاخص نزدیک ترین همسایگی در جهت شناسایی الگوی پراکنش فضایی، از مدل رگرسیون جغرافیایی وزنی درجهت نقش تراکم جمعیت و از مدل Topsis برای تعیین اولویت های ساماندهی نواحی شهری استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، الگوی پراکنش مشاغل مزاحم در شهر زنجان، از الگوی خوشه ای تبعیت کرده و تراکم جمعیت در نوع الگوی پراکنش نقشی ایفا کرده که این تمرکز بیشتر در ناحیه 9 از منطقه 2 و بیشتر در ناحیه اسلام آباد به صورت خطی است که از دلایل عمده آن می توان به عدم جذب ساکنان آن در مشاغل رسمی، بیکاری به خصوص بعد از سال 1390، درآمد کم، مهاجرت از روستا به شهر و سکونت مهاجران در این ناحیه به علت قیمت ارزان مسکن و بی توجهی جدی مدیریت شهری به تغییر کاربری و فعالیت ها اشاره کرد.
تبیین اصول، ابعاد و مؤلفه های رویکرد شهر اکولوژیک (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
391 - 413
حوزههای تخصصی:
ترویج رویکردهای جدید که افقی نو به روی برنامه ریزان شهری نمایان کرده است، نگاه به شهر را به عنوان سیستمی اکولوژیکی-اجتماعی بر نگاه کالبدی صرف غالب می کند و روابط اکولوژیکی-اجتماعی مؤثر بر شهر را در جهت رفع مسائل شهری در اولویت قرار می دهد. رویکرد شهر اکولوژیک، به عنوان یکی از رویکردهای نوظهور توسعه پایدار، از جمله آن هاست. شهر اکولوژیک، شهر هماهنگ با طبیعت، به دنبال تحقق پویایی اقتصادی و عدالت اجتماعی است. در این میان، رشد و توسعه شتابان شهرها با قابلیت های اجتماعی، اقتصادی و محیطی آن هماهنگی و سازگاری لازم را ندارد و این تطابق نداشتن موجب بروز مشکلات جدی در وضعیت موجود، ابهام در توسعه آتی آن ها، توسعه ناپایدار و آسیب پذیری این شهرها می شود. بجنورد از جمله شهرهایی است که به دلیل رشد سریع، پراکنده و نامتعادل پیرو برعهده گرفتن نقش های جدید سیاسی و اداری و افزایش یکباره جمعیت شهری، با مشکلات جدی در ابعاد مختلف به ویژه پایداری در وضع موجود و آینده روبه رو است. از این رو باید با اتخاذ رویکرد مناسب در جهت توسعه متعادل و پایدار آتی آن، سیاست گذاری و برنامه ریزی لازم صورت گیرد. این شهر با پتانسیل های بوم شناختی و طبیعی از جمله شهرهایی است که با وجود زمینه های اکولوژیکی، به دلیل تغییرات ناگهانی رشد جمعیت شهری و توسعه های اخیر، از حرکت در مسیر توسعه شهری پایدار بازمانده است؛ بنابراین، رویکرد شهر اکولوژیک نسخه مناسبی برای توسعه پایدار شهر بجنورد است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و اکتشافی مؤلفه های اصلی شهر اکولوژیک را شناسایی و در ابعاد مختلف سطح بندی می کند و درنهایت با ارائه مدلی، بومی سازی رویکرد شهر اکولوژیک در شهر بجنورد را محقق می سازد. در این پژوهش، ابتدا مؤلفه های شهر اکولوژیک در پنج دسته زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی در قالب 88 مؤلفه طی مراحل مصاحبه دلفی طبقه بندی، و 16 مؤلفه دارای اولویت برای بومی سازی در شهر بجنورد شناسایی شدند. در گام دوم، بار دیگر اولویت بندی مؤلفه ها به روش گروه اسمی انجام گرفت و با مقایسه نتیجه آن با نتیجه دلفی و میزان انطباق پذیری آن ها، مؤلفه ها در سه دسته طبقه بندی شدند. طبقه اول شامل مؤلفه هایی با بالاترین انطباق پذیری است که عبارت اند از: بهبود وضعیت پسماند و زباله و فاضلاب شهری، هوشمندسازی شهری، بهره گیری از حمل ونقل عمومی و انرژی های پاک، تدوین قوانین جامع، مدون و یکپارچه در زمینه پهنه اکولوژیک، فرهنگ و سبک زندگی شهروندی، وجود کالبدهای ارزشمند فرهنگی در بافت قدیم شهر بجنورد، کنترل و مدیریت حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی. از این رو، پیشنهاد می شود نقش این عوامل در تحقق شهر اکولوژیک، بررسی و در برنامه های آتی به آن توجه شود.
تحلیل رابطه کیفیت محرک بصری و ایده پردازی در افزایش خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ایده پردازی در طراحی»، در آموزش معماری اهمیت زیادی دارد. در آتلیه ها طبق روال، قبل از شروع طراحی به دانشجویان توصیه می شود چند نمونه موردی انجام شده مرتبط با موضوع، ببینند و بررسی کنند. در اسکیس نمونه موردی، همان محرک بصری است. هدف تحقیق حاضر، تحلیل رابطه کیفیت محرک بصری ارائه شده به دانشجویان و بازخورد آن در ایده پردازی و افزایش خلاقیت آن ها است. بر این اساس ابتدا در خصوص فرآیند طراحی و چگونگی تصویرپردازی ذهنی، کلیاتی ارائه شده و سپس نقش محرک بصری بر اسکیس های دانشجویی بررسی شده است. جامعه آماری، دانشجویان درس مقدمات طراحی معماری 2 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام است، در قالب 3 گروه، به سه طریق موضوع اسکیس را دریافت کردند. اول بدون محرک بصری، دوم با محرک بصری و در حالت سوم با محرک بصری با غنای بیشتر. نتایج تحقیق نشان داد، دانشجویانی که محرک بصری با غنای بیشتر را دریافت کردند خلاقیت بالاتر و نتایج بهتری در کار خود داشتند. همچنین ایرادات ترسیمی آن ها نیز کمتر بود. روش تحقیق از نوع تحقیقات کمی و بنیادی و ابزار گردآوری داده ها مشاهده مستقیم بوده و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و پایایی و روایی آن سنجیده شد.
تحلیل پایداری محلات شهری با تاکید بر نظام توزیع فضایی تسهیلات شهری، نمونه موردی: محلات منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل پایداری محلات شهری با تاکید بر نظام توزیع فضایی تسهیلات شهری در محلات منطقه یک تهران می باشد.دسترسی به تسهیلات شهری یکی از فاکتورهای مهم پایداری محلات می باشد. فضاهای عمومی و تسهیلات شهری محله ای یک بخش حیاتی از زندگی روزانه ما در شهر را تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. محلات نیاوران، امام زاده، رستم آباد، نفت، ولنجک، دارآباد و قیطریه در منطقه 1 تهران با روش تصادفی به عنوان محدوده مورد بررسی. انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش اسنادی و استخراج نقشه کاربری ها و قطعات مسکونی محلات از سازمان های مربوطه انجام گرفت و در نهایت، با استفاده از GIS و منطق فازی، کیفیت دسترسی محلات نسبت به عناصر محله ای مشخص گردید. نتایج نشان داد محلات به طورکلی در دسترسی به امکانات محله ای با یکدیگر تفاوت اساسی دارند، هر چند در بعضی عناصر از جمله دسترسی به پارک در شرایط خوبی قرار داشته اند اما به طورکلی با شرایط مطلوب فاصله زیادی دارند.
تجزیه وتحلیل اثرات فرهنگ شهری بر توسعه پایدار شهر فولادشهر
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
41-48
حوزههای تخصصی:
دنیای امروز، دنیای تغییر و تحول است و همواره یکی از آرزوهای دیرین بشر این بوده که از این تغییر و تحول در راه ایجاد یک جامعه ی آرمانی و ایدهآل استفاده کند. اما آنچه در این میان مهم به نظر می رسد این است که اگرچه توسعه و پیشرفت امری اجتناب ناپذیر است ولی حدومرز آن نیز باید مشخص باشد و سرعت فزاینده ی آن متناسب با زیرساخت ها و بسترهای هر جامعه باشد. به عبارت دیگر، توسعه باید پایدار باشد، یعنی هم رشد کمی و هم رشد کیفی را در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی ، اقتصادی و... فراهم آورد. بحث از پایداری و توسعه پایدار بدون توجه به شه ر و شهرنشینی بی معنا خواهد بود، چراکه توسعه بی برنامه شهر، منجر به ناپایداری در شهر و برهم زننده توسعه ی متوازن می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا نقش فرهنگ و به ویژه فرهنگ شهری بر توسعه پایدار شهر فولادشهر آن هم به دلیل تنوع قومی زیاد در این شهر موردبررسی قرار گیرد. به این منظور ابتدا مفاهیم کلیدی تحقیق موردبررسی قرار گرفت و سپس بر اساس مدل های موجود درزمینه ی توسعه پایدار که اختصاصا نقش فرهنگ را به عنوان عاملی استراتژیک در نظر می گیرند، فرضیات تحقیق تعریف و با استفاده از پرسش نامه ای که روایی و کندال ، مورد آزمون قر ار گرف . ت همچنین از این b پایایی آن به تائید رسید و با استفاده از آزمون های همبستگی اسپیرمن و تاو من-ویتنی برای مقایسه توسعه U آزمون ها برای بررسی رابطه سابقه خدمت افراد (متغیر تعدیل کننده) با توسعه پایدار و از آزمون پایدار بر اساس جنسیت و وضعیت تأهل استفاده شد و نهایتا این فرضیات مورد تائید قرار گرفت؛ اما رابطه معنی داری بین سابقه خدمت و توسعه پایدار یافت نشد.
تحلیل و ارزیابی روند توسعه فضایی کلانشهر شیراز در افق1410 با استفاده از مدل تحول زمین و تکنیک هلدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
123 - 136
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، فشار فزاینده ای را بر زمین وارد نموده و تخریب زمین های پیرامون شهرها را موجب شده و از چالش های اساسی در برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی می باشد و از لحاظ هدف، کاربردی است. جهت تحلیل روند توسعه فضایی کلان شهر شیراز، از تصاویر ماهواره ای سال های 1365 تا 1395 استفاده شده و برای مدلسازی تغییرات در سال1410، از پارامترهای مؤثر در توسعه شهر و مدل تحول زمین استفاده گردید. نتایج تحلیل تصاویر ماهواره ای برای سال های 1365تا 1395 نشانگر تغییرات فزاینده کاربری های کشاورزی و فضاهای سبز به کاربری اراضی ساخته شده می باشد. در دوره 30 ساله باعث تخریب بیش از 508 هکتار از فضای سبز و بیش از 3373 هکتار زمین زراعی شده است. نتایج حاصل از مدل هلدرن نیز در این دوره نشانگر آنست که 59 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به افزایش جمعیت شهر و41 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر شیراز بوده است. با ادامه این روند توسعه آتی شهر شیراز با مشکلات فزاینده زیست محیطی و اکولوژیکی مواجه خواهد شد، فضاهای سبز شهری و اراضی کشاورزی بیشتری در پیرامون شهر شیراز تا سال 1410 به زیر ساخت و ساز خواهد رفت و مشکلات موجود شهری دو چندان می گردد. همچنین بعد از 1410 برای توسعه شهری جدید نیاز به افزایش محدوده شهری و در نتیجه تخریب محیط زیست اطراف شهر و زمین های کشاورزی اتفاق خواهد افتاد.
شناسایی و اولویت بندی مهم ترین عوامل مؤثر در پیشبرد برنامه های مدیریت شهری در حوزه بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شهرها که یکی از سکونتگاه ها و مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تاکنون بوده اند، مجموعه ای از عوامل زنده و پویا هستند و ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یک ﻣﻨﺒﻊ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻄﺮﺡ می باشند. ﻧﻘﺶ و ﺟﺎیﮕﺎﻩ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺳکﻮنتگاه ﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﺴیﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺗﻌییﻦ کننده بوده و امروزه در پی روند شتابان توسعه و تحولات شهری در کشور، فراهم سازی محیط زندگی متناسب با این تغییرات جزء جدانشدنی برنامه ریزی و مدیریت شهری شده است. در سال های اخیر به منظور پاسخگویی به این نیازها، بافت های فرسوده شهری که اصالت و هویت هر شهری بیشتر در آن متجلی می باشد، اهمیت عمده ای یافته و مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، ارزیابی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند برنامه ریزی بافت فرسوده ماکو می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت داده های آن کیفی است. بر اساس گردآوری داده ها نیز، اسنادی و پیمایشی بوده و روش تحقیق آن، تحلیل ساختاری است. داده های اولیه به منظور تحقق هدف پژوهش، 22 عامل و متغیر در قالب 5 دسته معیار می باشد که با استفاده از نرم افزار میک مک جهت شناسایی عوامل کلیدی و به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت اولویت بندی تحلیل گردیده اند. نهایتاً 11 عامل و متغیر شیوه مدیریت؛ طرح های ساماندهی، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده؛ مدیران و نیروی انسانی متخصص؛ فراهم بودن زیرساخت ها و امکانات زیربنایی اولیه؛ هماهنگی دستگاه های اجرایی؛ مسکن و زمین؛ ظرفیت های اقتصادی-محیطی؛ محیط زیست و منابع اکولوژیکی؛ سرمایه گذاری (دولتی و خصوصی)؛ تحقیق و توسعه و مشارکت به عنوان عوامل کلیدی و پیشران فرآیند برنامه ریزی شناسایی گردیده و مبنای ارائه پیشنهادها و راهکارهایی جهت پیشبرد برنامه ها و دستیابی به اهداف آتی مدیریت شهری در حوزه بافت مذکور قرار گرفته اند.
بررسی مضامین فراگیر موثر در سیاست گذاری و آینده غذا در مناطق شهری
حوزههای تخصصی:
در مناطق شهری موضوع غذا با سایر چالش ها و مسایل شهرها آمیخته شده و ساختاردهی به موضوع را مشکل نموده است. نداشتن ساختار مناسب و پیچیدگی باعث گردیده که در این تحقیق با استفاده از دیدگاه های خبرگان مختلف به موضوع نگریسته شود. هدف این تحقیق عبارت است از تلاش عملی برای شناسایی مضامین و مقوله هایی که منجر به پایداری سیستم غذا در شهرها و بهره مندی نسل های آینده از این میراث طبیعی خواهد شد. داده های تحقیق از طریق مصاحبه با خبرگان گرداوری گردیده است. سوال تحقیق این است که با در نظر گرفتن سیستم غذا در مقیاس شهری و با هدف حرکت به سوی توسعه پایدار شهر از دیدگاه متخصصان غذا چه ایده های در خصوص سیاست گذاری، برنامه ریزی، هماهنگ نمودن مراکز، مسئولین و دست اندرکاران غذا و تغذیه، و اجرایی شدن سیاست ها قابل طرح است؟ و چگونه می توان این ایده ها را یکپارچه نمود. پژوهش حاضر مبتنی بر استفاده از دو روش تحلیل مضمون و مفهوم دیدگاه های چندگانه می باشد. برای انجام فرآیند تحلیل از نرم افزار اطلس. تی آی استفاده شده است. در این پژوهش در مجموع 392 مفهوم و 33 مقوله استخراج شده است. از مجموعه 33 مقوله 13 مقوله در زیر مجموعه دیدگاه سازمانی، 8 مقوله زیرمجموعه دیدگاه فردی و 12 مقوله زیر مجموعه دیدگاه فنی قرار گرفته اند. احصاء مضامین و مقوله های متنوع در خصوص موضوع غذا در مناطق شهری نشان می دهد که باید نسبت به مسئله غذا و تحولات مرتبط با آن در شهرها توجه بیشتری داشته باشیم تا قبل از غافلگیری، سیاست های قابل قبولی اتخاذ کنیم.
برنامه ریزی استراتژیک و راهبردهای بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
118-103
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری رویکرد نوینی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است که با اتکا به اصول توسعه پایدار شهری بر ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف توسعه، رویارویی همه جانبه و سیستماتیک با مسائل اساسی شهر استوار است. یکی از استراتژیهای دستیابی به توسعه شهری، بازآفرینی پایدار بافتهای فرسوده شهری می باشد. در این پژوهش چارچوب برنامه ریزی استراتژیک به عنوان روش مناسب مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های بازآفرینی پایدار شهر کرمانشاه تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده است. در برنامه ریزی استراتژیک چندین مدل جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری وجود دارد نظیر مدل برایسون، دیوید، دیکسون، گلکار و ...، در این پژوهش با بهره جستن از این مدلها، فرایند برنامه ریزی استراتژیک برای بازآفرینی بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه صورت گرفت. جهت تحلیل جدول SWOT و امتیاز دهی به عوامل درونی و بیرونی محیط با 15 کارشناس و خبره نظرسنجی و مصاحبه صورت پذیرفت و اولویت بندی استراتژیها با استفاده از مدل QSPM انجام گرفت. نتایج به دست آمده با توجه به خروجی مدل نشان داد "راهبرد محافظه کارانه" در برنامه ریزی استراتژیک بازآفرینی پایدار شهری میزان جذابیت بالایی داشته است. اولویت بندی راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه براساس نظر کارشناسان و خبرگان در ماتریس QSPM ، مدیریت شهری یکپارچه و واحد، برنامه ریزی مشارکتی، تأکید ویژه بر توسعه درونی و میان افزای شهری، ارائه بسته های تشویقی، حمایتی و تسهیلات و معافیت ها، تاکید بر برنامه ریزی محله مبنا، ارتقای توانمندی های اجتماعی و اقتصادی شهروندان به ویژه گروه های آسیب پذیر، آموزش، گفتمان سازی، اطلاع رسانی و فعالیت های فرهنگی-ترویجی؛ ظرفیت سازی و نهادسازی جامعه مدنی از راهبردهای اولویت دار در بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه می باشند.
بازخوانی رویکردهای منطقه گرایی در بناهای شاخص معاصر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی، دیدگاهی انتقادی است که بر حفظ خصوصیات مکان تأکید داشته و نوعی فلسفه ی ارجاعی در برقراری هماهنگی میان مردم، دست ساخته های آنها و طبیعت به شمار می رود. این رویکرد تلاش می کند تا با بی مکانی در مدرنیسم از طریق بکارگیری نیروهای متنی برای بدست آوردن معنا و حس مکان مقابله نماید و در صدد پر نمودن این خلاء است که ریشه در شکاف میان اندیشه و احساس در طول سده اخیر دارد. این مقاله تلاش دارد تا اهمیت این بحث و ابعاد مختلف آن و سنتزی که تحت عنوان منطقه گرایی ارائه شده را نشان دهد و اینکه چگونه این بخش از مفاهیم با ابعاد مختلفش با گفتمان های محلی از یکسو و چالش های جهانی از دگرسو شکل گرفته است. لذا مرور ویژگی های منطقه گرایی مبتنی بر آراء پیشگامان این جنبش و رویکردهای آن بواسطه نقش میانجی آن بین سنت و مدرنیسم در بناهای معاصر مشهد می تواند انتظامی برا ی بحران مکان در مشهد قلمداد شود، به طوری که هدف اصلی این نوشتار را شکل می دهد. طراحی پژوهش، برمبنای روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی مبتنی بر منطق قیاسی و از طریق مطالعات کتابخانه ای و موردپژوهی شکل گرفته است. 27 اثر از بناهای شاخص شهر مشهد که رویکرد میانجی گرایانه ای به تقابل سنت و مدرنیته داشته اند به عنوان جامعه آماری انتخاب و از طریق پرسشنامه که به صورت طیف پنج گزینه ای لیکرت تنظیم و توسط 25 نفر از کارشناسان حوزه منطقه گرایی مشهد بکار گرفته شده و در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های موردپژوهی حاکی از عدم سازگاری اصول منطقه گرایی در مشهد با نیازهای دوره معاصر است چرا که بیشتر تبدیل به الحاقات نمادین و تاریخی روی پوسته مدرن گشته و می توان آن را بدترین شکل منطقه گرایی دانست که به پوسته ای تاریخی تبدیل شده و در آن تصاویری از سنت گرایی با تقلیدی از کلیشه های گذشته ترکیب و بر روی بدنه ساختمان های مدرن کشیده شده است.
بررسی و تحلیل تطبیقی اثرات شاخص های پایداری در محلات شهری مطالعه موردی: شهر جدید رودیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرهای کوچک همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امر برنامه ریزی کشورهای درحال توسعه بوده است. تحلیل شاخص های پایداری محلات شهری برای برنامه ریزان شهری امری مهم تلقی می گردد. هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح پایداری کالبدی، اقتصادی، زیستی، اجتماعی و امنیتی محلات شهری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد ساکن در شهر رودیان، در سال 1395 بود که از بین آن ها 359 نفر از افراد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. بدین جهت یک نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه در بین جامعه موردنظر پیش آزمون گردید و سپس با استفاده از داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها و به کمک نرم افزار آماری SPSS میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. این روش هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری خصیصه های مختلف را ارزیابی می کند. در ادامه به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه گویه ها در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری ترکیبی WASPAS جهت رتبه بندی استفاده شده است. از یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که محلات شهر رودیان ازنظر شاخص های توسعه پایدار محله ای متفاوت می باشند، شاخص های پایداری می تواند در ساماندهی محلات شهری اثرگذار باشد، محلات شهر رودیان ازنظر جمعیت و مساحت تفاوت های قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند و با شناخت مشکلات محلات و بهبود بخشیدن به آن ها و با قوت بخشیدن به شاخص های محله ای می توان به ساماندهی مناطق شهر دست یافت. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محلات شهر رودیان نقش بسزایی دارند بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محلات درگرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
نقش فرهنگ نواحی روستا-شهری در ایجاد تغییرات فرهنگی-اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
147 - 164
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار به مفهوم مدیریت یکپارچه پایداری اکولوژیکی و توسعه اقتصادی - اجتماعی به منظور دستیابی به بهبود شرایط انسانی می باشد. از طرفی هدف این پژوهش ارتقاء توانمندی ها در حوزه اجتماعی-فرهنگی و همچنین ارزیابی میزان تأثیر عوامل توسعه پایدار شهری بر آهنگ تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جهت دهی به ارتباطات روستائیان با نظام شهری با بهره گیری از راهبرد های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش که در رسته پژوهش های کاربردی می باشد با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان 34 آبادی از شهر شیراز و تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 خانوار از روستا های منتخب به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده است. برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب از آزمون تحلیل عاملی و آزمون t زوجی استفاده شده است، نتایج بدست آمده بدین شرح است که بر اساس روش تحلیل عاملی مجموعا 74/0 درصد از واریانس را می پوشاند و همچنین در آزمون کرویت بارتلت با سطح 000/0 نشان دهنده کفایت نمونه گیری می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های تایید شده در تحلیل عاملی شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی 897/0، عوامل اقتصادی 925/0، عوامل زیست محیطی 844/0 و عوامل آهنگ تغییرات عوامل فرهنگی 898/0 می باشد و با استفاده آزمون T زوجی هر یک زیر شاخص های عوامل توسعه پایدار شهری به صورت جداگانه تأثیرگذار بر کاهش مهاجرت های روستا-شهری و کاهش آهنگ تغییرات فرهنگی می باشد.
ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
223 - 240
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری پرداخته شده است. روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام نیز به صورت آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و خبرگان مدیریت شهری و گردشگری و در بخش کمی شامل گردشگران داخلی ورودی به جزیره کیش در تابستان 1399 است؛ که از میان گروه اول به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 13 نمونه و از میان گروه دوم به روش تصادفی ساده تعداد 85 نمونه، انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از تئوری داده بنیاد و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش کیفی نشان داد، عوامل بازاریابی از طریق 5 عنصر خدمت/محصول، قیمت، تبلیغ، ترویج و مکان و عوامل مدیریتی از طریق 3 مؤلفه رهبری کارآمد، مدیریت منابع انسانی و سیاست های گردشگری موجب ایجاد شخصیت برند در جزیره کیش می شود؛ شخصیت برند ایجادشده نیز موجب ایجاد برندسازی شهری می گردد. همچنین، زیرساخت ها از قبیل خدمات اقامتی-بهداشتی، حمل ونقل و غذا (رستوران ها) به عنوان شرایط زمینه و قابلیت های محیطی از قبیل عوامل سیاسی و امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی به عنوان عوامل مداخله گر بر برندسازی شهری در جزیره کیش تأثیر گذاشته و در نهایت موجب وفاداری به برند می شود که هم برای گردشگران و هم برای جزیره کیش سودآوری خواهد داشت. یافته های کمی نیز تاییدی بر یافته های بخش کیفی است؛ به طوری که نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد بازاریابی و مدیریت بر شخصیت برند؛ شخصیت برند، عوامل محیطی و زیرساخت ها بر برندسازی شهری؛ و برندسازی شهری بر وفاداری به برند مؤثر است.
بررسی و ساماندهی فضایی دستفروشان منطقه 10 شهر تهران با تأکید بر نواحی مسئله دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
36 - 47
حوزههای تخصصی:
دستفروشی پدیده ای اجتماعی- اقتصادی جهانی است، ولی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به دلیل شرایط خاص اقتصادی اجتماعی نمود بیشتری دارد. بنا بر مقتضیات مدیریت شهری، توجه به این موضوع و ساماندهی دستفروشان به عنوان بخشی از مکانیسم و فرایند عرضه کالاها و خدمات به شهروندان، امری ضروری و مهم است. در پژوهش حاضر که با موضوع ساماندهی دستفروشان منطقه 10 شهر تهران به انجام رسیده ، تلاش شده است به منظور ساماندهی دستفروشان برای تأمین یکی از مؤلفه های حقوق شهروندی و جلوگیری از ایجاد فضای ناهنجاری های شهری (محیطی، اقتصادی، اجتماعی و...) ضمن شناخت دقیق ریشه های موضوع و عوامل مؤثر بر بروز و گسترش این پدیده، راهکارهای حل مسئله و مدیریت موضوع نیز ارائه شود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی توصیفی است که با اتکا بر بررسی های میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) و با استفاده از تحلیل های آماری (spss) و فضایی (GIS) به بررسی موضوع مطالعه شده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شهروندان قیمت کمتر و در دسترس بودن کالا و خدمات را دلیل اصلی خرید از دستفروشان می دانند، به طوری که متناسب با نوع کالا و خدمات مورد تقاضا، تفاوت هایی نیز در این زمینه ملاحظه می شود. ضمن اینکه اقدامات قهری و سلبی در مواجهه با این موضوع نتایج درخور توجهی در پی نخواهد داشت و فقط با مدیریت صحیح فرایندها و مکانیزم های مترتب بر این موضوع می توان انتظار نتایج مثبت را داشت.