فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه روند رو به تزاید شهرنشینی و رشد تصاعدی خطرپذیری شهر و شهروندان در ارتباط با مخاطرات محیطی و تکنولوژیک و چالش های اجتماعی ضرورت اهتمام به مسأله ی ایمنی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم و تعیین کننده ی یک شهر پایدار بیش از پیش احساس می شود. کرج، کلانشهر جوانی که از عمر جدید آن کمتر از نیم قرن می گذرد، از جمله شهرهایی است که با توجه به سیر تحول و تطور شتابان خود از سکونتگاه های پراکنده ی روستایی با جمعیّت 14226 در سال 1335 به کلانشهر امروزین با جمعیّت معادل 1386030 نفر، ضرورت مدیریت ایمنی مؤلفه های خطرپذیر را اجتناب ناپذیر نموده است.
جهت رسیدن به چشم اندازهای برنامه ایمن شهر کرج و کاهش اثرات نامطلوب بحران ها و سوانح، شناخت و ارزیابی مؤلفه های ایمن ساز کالبدی شهر و مدل سازی مکانی- فضایی این مؤلفه ها در نواحی سی و چهارگانه به عنوان هدف پژوهش حاضر می باشد. تشکیل بانک داده های توصیفی، ترکیب آن با داده های مکانی و در نهایت مدل سازی مکانی- فضایی آن در قالب مدل ترکیبیGIS CellularNetwork و AHP به عنوان روش شناسی مدنظر در این پژوهش می باشد.
یافته های پژوهش نشان داده اند که در بین شاخص های ده گانه ایمنی کالبدی، شاخص نفوذناپذیری با ارزش وزنی 79/0 از 1 دارای بالاترین امتیاز، ناحیه یک با ضریب ایمنی کالبدی 50/0 از 1 ناامن ترین ناحیه و ناحیه 20 با ضریب ایمنی 73/0 ایمن ترین ناحیه شناخته شده اند.
بررسی پراکنش، استانداردها و محاسبه ی سرانه ی فضای سبز شهری براساس مدل بهرام سلطانی، مورد شناسی: منطقه یک شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از مهم ترین عناصر حیات و پایداری شهر در صورت توجه به استانداردهای زیست محیطی و پراکنش مناسب آن در ارتباط با فاکتورهای مختلفی چون جمعیت، تراکم و مساحت، نتیجه بسیار مثبتی بر بهبود کیفیت زندگی و نشاط مردم خواهد داشت. ولی در شرایط حاضر، بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ ایران با معضل کمبود فضای سبز و نیز توزیع نامناسب و عدم پراکنش صحیح آن مواجه می باشند که این وضعیت نارضایتی و نزول تدریجی کیفیت زندگی و سلامت افراد را به دنبال خواهد داشت. شهر قم نیز به عنوان یکی از شهرهای بزرگ ایران، با توجه به رشد فزاینده ی جمعیتی و فیزیکی، نیازمند فضای سبز شهری مطلوب است. از این رو تحلیل و بررسی کاربری فضای سبز و سرانه ی آن در یکی از مناطق پرجمعیت این شهر (منطقه یک) و ارائه ی پیشنهادهای مناسب در راستای ایجاد تعادل در ساختار کالبدی– اجتماعی منطقه مورد مطالعه، به عنوان موضوع پژوهش حاضر، می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. در این مسیر، تحقیق حاضر که از نوع کاربردی و بر اساس شیوه ی توصیفی – تحلیلی نگاشته شده است، اقدام به جمع آوری اطلاعات اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی کرده و در عین حال تعداد380پرسشنامه ی کوتاه و مختصر نیز در میان ساکنین منطقه بر اساس مدل کوکران، در ارتباط با سنجش میزان رضایت شهروندان منطقه از عملکرد و وضعیت موجود فضای سبز توزیع نموده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که وضعیت موجود فضای سبز، پراکنش و توزیع آن در منطقه هیچ سنخیتی با استانداردهای معمول بویژه جمعیت ندارد و ساکنین این منطقه با مشکلات زیادی در این زمینه مواجه می باشند. بطوری که محاسبات صورت گرفته، نشان می دهد که مقدار کمبود فضای سبز منطقه، 8337293 متر مربع می باشد. این عدد گویای وضعیت نامطلوب فضای سبز و پراکنش نامناسب آن بویژه در قسمت های شمال شرقی این منطقه که طبق تصاویر روی نقشه، تقریباً خالی از فضای سبز است، می باشد. در نهایت با شناخت وضعیت فضای سبز منطقه، سرانه ی فضای سبز مناسبی، بر اساس مدل بهرام سلطانی پیشنهاد گردیده است.
بررسی رضایتمندی شهروندان از عملکرد خدماتی شهرداری با استفاده از مدل کانو مورد شناسی؛ شهرداری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه همه کوشش هایی که مدیریت شهری در خصوص افزایش خدمات به کار می برند، برای بدست آوردن رضایت بیشتر شهروندان می باشد و این امر به ویژه برای شهرداری ها، هدف ایده آل بسیار بزرگی است و بخش عمده ای از آن از طریق ارائه خدمات به شهروندان محقق می شود. هدف تحقیق به دست آوردن توصیفی نسبتاً دقیق از وضعیت رضایتمندی شهروندان از عملکرد خدماتی شهرداری گرگان، بر اساس مدل کانو در غالب نیازهای (اساسی، عملکردی و هیجانی) می است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع، توصیفی- پیمایشی می باشد که به شیوه میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری، کلیه شهروندان (343977 نفر) شهر گرگان که از خدمات شهرداری استفاده می کنند و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر استمی که به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در زمینه نیازهای انگیزشی با ضریب رضایت (790/0) نسبت به نیازهای عملکردی با ضریب رضایت (712/0) و نیازهای اساسی با ضریب (436/0) رضایت بیشتری دارند.
سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج در برابر مخاطرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی در برابر مخاطرات و بحران ها از ابتدایی ترین اصول جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایس شهری است و نفوذپذیری بافت های شهری از مهم ترین مولفه های اثربخش در افزونی ضریب ایمنی یا به عبارتی دفاع پذیری شهرهای با ضریب بالای مخاطرات می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، بافت ناهمگن جمعیتی، استقرار در پهنة با ریسک بالای زلزله و زمین لغزش و بی بهره گی از یک ساختار منسجم کالبدی، از عواملی می باشند که ضرورت پرداختن به مقولة نفوذپذیری بافت کالبدی کرج را برای دفاع شهری در مواجهه با مخاطرة احتمالی را ضرورت بخشیده است.
به منظور سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج، شاخص های هشت گانة ای از طریق مطالعه سوابق و تجارب داخلی و خارجی، تکنیک دلفی و آرا خبرگان و با لحاظ نمودن جغرافیای مخاطرات شهری در کرج، استخرج شدند. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص های مذکور، از مدل ترکیبیGIS-AHP-FUSSY برای ارزش گذاری و تهیه مدل مکانی شاخص ها استفاده شده و در نهایت پس از اعمال اوزان در توابع همپوشانی و تهیه نقشه های فواصل در محیط نرم افزار ARCGIS، نقشة نهایی از نفوذپذیری بافت شهری کرج در سطح نواحی شهری استخراج شده است.
ارزیابی و برآورد درجه روز و شاخص سازگاری دمایی جهت طراحی مسکن همساز با اقلیم (مطالعه موردی: ایستگاه سینوپتیک مهرآباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عناصر اقلیمی بر محیط های مسکونی یکی از موضوعات کاربردی آب و هوا شناسی است. در سال های اخیر به منظور هماهنگ سازی ساختمان ها و محیط های مسکونی با شرایط اقلیمی حاکم بر آن، به دلیل گرانی انرژی در جهان از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده است. در این پژوهش از داده های ساعتی پارامترهای اقلیمی(رطوبت، حداقل دما، حداکثردماو ساعت آفتابی) استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای Squreone، Ecotect تحلیل داده ها انجام شد. همچنین، درجه روز، شاخص سازگاری دمایی و شرایط زیست اقلیمی و ساختمانی ایستگاه مهرآباد تهران در رابطه با ساختمان نمونه طراحی شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبات نشان داد که میزان آسایش اقلیمی در سه ماه فصل زمستان (ژانویه، فوریه و مارس) و هم چنین ماه دسامبر صفر می باشد. به عبارت دیگر در این چهار ماه تأمین بخشی از شرایط آسایش برای داخل ساختمان بایستی از طریق سیستم های مکانیکی حاصل شود و بخش دیگر از آن، بایستی با طراحی مناسب اقلیمی ساختمان تأمین شود. مقایسه بین میزان آسایش داخل ساختمان با بیرون آن نشان می دهد در ماه مارس بخشی از آسایش اقلیمی به صورت طبیعی فراهم شده است. این موضوع نشان دهنده نقش طراحی درست، جهت کاهش احساس نیاز به سیستم های مکانیکی است. همچنین محاسبات حاصل از بررسی میزان شاخص سازگاری دمایی نشان داد که میزان این شاخص در هر سه ناحیه داخلی ساختمان نمونه 94/0 می باشد که بیانگر وضعیت کاملاً مطلوب برای ساختمان طراحی شده مورد نظر می باشد. در نهایت نمودار بیوکلیماتیک تهران استخراج شد، که نشان می دهد در طول سال تنها 7 درصد آسایش اقلیمی وجود دارد و 93 درصد از کل سال شرایط اقلیمی تهران خارج از منطقه آسایش اقلیمی است.
بررسی سازوکار تاثیرگذاری شاخص های سرمایه اجتماعی در حکمروایی مطلوب شهری با استفاده از Amos، مطالعه موردی: شهر نسیم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل رابطه بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری(مورد پژوهی: نسیم شهر) می باشد. پژوهش حاضربرحسبهدفکاربردیو روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلیو پیمایشی ازنوعهمبستگیمی باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان شهر نسیم شهر(افراد بالای 18 سال) در نظر گرفته شده است. نمونه گیری بر حسب توزیع جغرافیایی جمعیت و با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی انجام شده است.پژوهش حاضر براینفرضاستواراست بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین مولفه های سرمایه اجتماعی و مولفه های حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد.داده های این پژوهش از طریق ارائه پرسشنامه، در بین شهروندان، بخش خصوصی و همچنین ادارات دولتی جمع آوری شده است و با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارSpss سعی در تبیین مناسب داده ها شده است.در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSpss از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos انجام گردیده است.ضریب همبستگی پیرسون با ضریب 273/0 و SIG=0.000، بین سرمایه اجتماعی و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معنادار وجود دارد. معنا داری هر دو گزینه در سطح 99% می باشد. بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد باافزایشسرمایه اجتماعی شهرونداندرمحدودهموردمطالعهشاخص هایحکمروایی مطلوب شهری نیزافزایشخواهد یافت.
ارزیابی عملکرد و سنجش میزان رضایتمندی از سیستم اتوبوسرانی سریع السیر(BRT) در کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رشد لجام گسیخته شهرها و کلانشهرها، بویژه در کشورهای درحال توسعه به اوج خود رسیده است. از یک سو سیستمهای حمل و نقل عمومی متناسب با رشد جمعیت و تغییر کاربریها، توسعه نیافته و از سوی دیگر با بالا رفتن سطح زندگی و رفاه، استفاده از خودروهای شخصی افزایش یافته است. نتیجه آن ایجاد مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها بوده است. از جمله این معضلات «ترافیک» و مسائل مرتبط با آن (آلودگی صوتی و هوا، حوادث رانندگی، مصرف فزاینده انرژی و...) می باشد. در این میان شهرهای ایران و از جمله کلانشهر اصفهان از این قاعده مستثنی نبوده و با معضلات فوق الذکر روبرو است. این درحالی است که دسترسی آسان، سریع و ایمن از شاخصهای مهم توسعه پایدار شهری بوده و یکی از راه حلهای اساسی در این زمینه، توسعه حمل و نقل عمومی می باشد. حمل و نقلی که بتواند طیف گسترده ای از توقعات شهروند امروزی(سرعت، ایمنی، صرفه اقتصادی و مسائل زیست محیطی) را در بر گیرد. در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی، پیمایشی است، سعی گردید به روش اسنادی - میدانی به بررسی نقش سامانهBRT درحمل و نقل و ترافیک کلانشهراصفهان (کریدور آزادی- پل یزد آباد) پرداخته شود و از طرفی نیز میزان رضایتمندی شهروندان و استفاده کنندگان از آن مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از کاربرد آزمونهای ناپارامتری خی 2 ، کولموگورف – اسمیرنوف یک بعدی و ... نشان می دهد که، سامانه BRT در حمل و نقل و ترافیک کلانشهر اصفهان نقش مثبت و مطلوب داشته است و به لحاظ رضایتمندی استفاده کنندگان، در تمامی پارامترها، رضایت وجود داشته با این تفاوت که میزان آن متغیر بوده است.
شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری و تأثیر آن بر جذب گردشگر در شهرستان املش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان املش بدلیل برخورداری از جاذبه های گردشگری با چشم اندازهای زیبا و غنی از آثار باستانی، از موقعیت ممتازی در پهنه جغرافیای گیلان برخوردار است. لکن به جهت در بن بست قرار گرفتن املش و عدم توجه مسئولین محلی در زمینه برنامه ریزی و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها و توسعه زیرساخت ها موجب شده است تا گردشگران از وجود پتانسیل های شهرستان اطلاع چندانی نداشته باشند و در نتیجه گردشگری در املش کمرنگ جلوه نماید. تحقیق حاضر با هدف شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری املش و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها به منظور رونق گردشگری و توسعه شهرستان تدوین گردیده است. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی است، برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده، فرضیات در زمینه توانمندی جاذبه ها در جهت توسعه گردشگری املش بیان شده است. در بررسی آزمون فرضیه های این تحقیق، از آزمون نسبت های p و با استفاده از نتایج پرسشنامه ها، فرضیات با 95 درصد سطح اطمینان آزمون گردیدند. برابر نتایج حاصله از ارزیابی های صورت گرفته، عملاً قابلیت ها و جاذبه های طبیعی و فرهنگی املش تأیید و توانمندی قابلیت ها در جذب گردشگران داخلی و خارجی مثبت ارزیابی شده که می توانند موجبات رونق گردشگری و توسعه شهرستان را فراهم سازند. همچنین موقعیت کوهستانی و ییلاقی شهرستان املش، قابلیت و توانایی آن را دارد از طریق شیوه های مختلف منجر به جلب و جذب گردشگر و رونق گردشگری در املش و رشد بالندگی شهرستان را رقم زند.
بررسی و مقایسه ی عملکرد پارامترهای مدل ریمن در تعیین تقویم مناسب گردشگری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب و هوا از مهم ترین عوامل مؤثر بر تعیین زمان مناسب گردشگری است. جمعیّت قابل توجه، موقعیت مناسب شهر اصفهان در ایران مرکزی و برخورداری از جاذبه های فراوان آن را به عنوان قطب گردشگری ایران مطرح کرده است.
در این پژوهش برای تعیین زمان مناسب گردشگری در شهر اصفهان از شاخص های زیست اقلیمی به کار رفته در مدل ریمن و همچنین داده های اقلیمی دمای هوا، رطوبت نسبی، میزان ابرناکی آسمان و سرعت باد استفاده شده است. پارامترهای مورد نیاز
از سازمان هواشناسی کشور در بازه ی زمانی (2008 تا 1995) استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. با در نظر گرفتن میانگین درازمدت داده های فوق مقادیر شاخص های PET, SET و PMV با استفاده از قابلیت های نرم افزار ریمن محاسبه و مقایسه گردید. بررسی ها که در قالب تقویم زمانی ارائه شده نشان می دهد که با توجه به نتایج دو شاخص PMV و PET روزهای 1 تا 17 فروردین و 20 مهر تا 6 آبان بهترین بازه ی زمانی برای حضور گردشگران در اصفهان است. اما براساس خروجی های شاخص SET هر چند که دوره ی آسایش اقلیمی منطبق بر همین ماه هاست، ولی تنش های گرمایی طولانی مدت بر منطقه حاکم است که نمی تواند با واقعیت اقلیمی سازگار باشد. در نهایت مقایسه ی نتایج به دست آمده از هر سه شاخص نشان داد که شاخص های PMV و PET شناخت بهتری از زیست اقلیم منطقه ی مورد مطالعه ارائه می دهند
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق شهروندان تهرانی به محله (جامعه مورد مطالعه: ساکنان بالای 18 سال منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۶۴-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
گفتمانی تحلیلی در ارزیابی رویکردها و رویه های معماری زمینه گرای شهری در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۳۲۶-۲۹۹
حوزههای تخصصی:
تحلیل اثرات گسترش افقی شهر بر سرمایه های اجتماعی مورد شناسی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ناگزیر بودن رشد شتابان شهرنشینی که براساس پیش بینی های صورت گرفته، در دهه آینده نیز به روال خود ادامه خواهد داد و نیز جریانهای ناشی از آن که به جابجایی، استقرار و تمرکز جمعیت در کلان شهرها منجر می شود؛ هدف این نوشتار تأثیرات گسترش افقی شهر بر سرمایه های اجتماعی شهروندان می باشد. در حقیقت می توان گفت که بین شکل و نوع گسترش شهر و مؤلفه های اجتماعی رابطه وجود دارد. به منظور گردآوری اطلاعات در زمینه رابطه بین شکل و فرم شهر و تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی شهروندان، از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. از روش کتابخانه ای و اسنادی برای بخش برابری اجتماعی یا میزان دسترسی شهروندان محلات مختلف شهر به انواع خدمات و فضاهای ورزشی، فرهنگی، آموزشی، تجاری، پارک و فضاهای سبز و بهداشتی – درمانی مورد استفاده قرار گرفت. به عبارتی برای محاسبه میزان دسترسی شهروندان به خدمات و تسهیلات مختلف، از آمارهای مزبور به سرانه های مختلف در طرح جامع شهر مراغه کمک گرفته شد و سایر اطلاعات مورد نیاز از روش پرسشنامه ای بدست آمد. سرمایه های اجتمای دارای پنج مؤلفه (امنیت اجتماعی و محیطی، عضویت، مشارکت، تعامل اجتماعی، اعتماد) می باشد. بعد از تقسیم بندی مؤلفه ها، سؤالات پرسشنامه براساس آن ها طراحی شده است. تعداد نمونه ها با توجه به اینکه شهر مراغه در سرشماری سال 1390، 162356 نفر بوده، بر اساس فرمول کوکران 320 نمونه برآورد شده است. پرسشنامه ها به صورت تصادفی در سطح محلات به منظور گردآوری نظرات مردم توزیع شده اند و سپس اطلاعات خام به دست آمده وارد نرم افزار spss شده است. متغیرهای مربوط به گسترش شهر مانند: تراکم، دسترسی، فاصله و ... به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای مربوط به سرمایه های اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده است. در نهایت به منظور ارزیابی و تحلیل سرمایه های اجتماعی و میزان ارتباط آن ها با مؤلفه های گسترش افقی در شهر مراغه با استفاده از تحلیل های پیشرفته آماری مانند: ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های تراکم با ضریب معناداری 0.026 و با مقدار بتای 0.699 بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی داشته است. شاخص های فاصله از مرکز شهر، نرخ فضای باز، نرخ رشد خانوار، میانگین مدت سکونت و بعد خانوار به ترتیب بر میزان سرمایه های اجتماعی تأثیرگذار بوده اند. در نهایت بایستی خاطر نشان کرد که در مقوله توسعه شهری تنها نباید به مسائل کالبدی پرداخت؛ بلکه بایستی تأثیرات اجتماعی نیز ارزیابی شوند و سیاست های مختلفی را برای افزایش سرمایه اجتماعی تدوین نمود.
تحلیل سامانه حمل ونقل اتوبوس های تندرو شهری (BRT) و سنجش تحولات و تأثیرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن بر حوزه های پیرامون در کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش پدیده شهرنشینی باعث پیچیده شدن مسائل شهری شده و مساله حمل و نقل شهری را به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان شهری تبدیل نموده است. بنابراین ایجاد ساختارهای مناسب حمل و نقل، و ترغیب شهروندان به استفاده از انواع روش های حمل و نقل عمومی [مانند اتوبوس، مترو، تراموا و ...] به یکی از چالش های مهم مدیران شهری تبدیل گردیده است. در این میان در بین انواع سیستم های حمل و نقل عمومی، سامانه اتوبوس های تندرو یکی از کارآمدترین و موثرترین روش های حمل و نقل عمومی می باشد که دارای مزایای فراوانی بوده و در اکثر کلانشهرهای دنیا و از جمله ایران مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجایی که اجرای سامانه اتوبوس های تندرو نیازمند ایجاد اجزا مشخص و استفاده از مسیر، اتوبوس و ایستگاه و تجهیزات خاص می باشد، می تواند بر واحدهای همسایگی خود تأثیرات فراوان اقتصادی و اجتماعی به صورت مستقیم و غیرمستقیم داشته باشد. این تحقیق به دنبال یافتن تأثیرات و تأثیرات متفاوت اجرای سامانه حمل و نقل اتوبوس های تندرو بر بافت پیرامون مسکونی و تجاری خود در کلانشهر تبریز می باشد.
بر این اساس با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی شاخص های تأثیرگذاری مسیر BRT بر همسایگی های مجاور مشخص گردیده است و سپس با استفاده از نتایج بررسی های میدانی و با بهره گیری از تحلیل های توصیفی و استنباطی به پرسش های تحقیق پاسخ داده شده است. تحلیل و ارزیابی پرسشنامه های جمع آوری شده از تأثیرات سامانه BRT بر حوزه های تأثیرگذار نشان می دهد که واکنش حوزه های درگیر با کاربری های متفاوت مسکونی و تجاری نسبت به این طرح متفاوت می باشد. و اجرای طرح دارای تأثیرات مثبت و منفی بر بافت پیرامون خود بوده است. و در حالی که توانسته است رضایت نسبی ساکنان اطراف مسیر را تأمین نماید در رضایت مندی کسبه اطراف ناموفق بوده است.
امکان سنجی وتعیین اولویت مسیرهای انتقال آب ازکارون به دشت ایذه به روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع آبی در برخی نقاط وعدم توازن ریزش های جوی ازنظر زمانی و مکانی ازیک طرف و افزایش مصرف آب از طرف دیگر سبب شده است که بسیاری از مناطق کشور با مشکل کم آبی مواجه باشند. از گذشته تابه حال همواره یکی از راه های تأمین آب ، انتقال آب از حوضه های پرآب تر به مناطقی است که با مشکل کم آبی مواجه هستند. حوضه کارون با بیش از 100زیر حوضه یکی از حوضه های تأمین آب مناطق خشک مجاور خود است . طبق تقسیمات کشوری3 زیر حوضه از کارون در شهرستان ایذه قرار دارد.اما بااین وجود دشت ایذه بافاصله کمتر از 30کیلومتر از رودخانه کارون با مشکل کم آبی درزمینه کشاورزی و مصارف شهری مواجه است. در این مقاله سعی شده تا با بررسی پتانسیل های کشاورزی وطبیعی شهرستان ایذه همچنین بررسی محدودیت های آبی دشت ایذه ، شرایط انتقال آب از رودخانه کارون در بخش جاری در حوضه ده شیخ به حوضه ایذه بررسی و با استفاده از نرم افزارهای جغرافیایی ، نقشه های توپوگرافی ورقومی ، ارتفاعی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری وسپس به روش تاپسیس مسیرهای ممکن برای انتقال آب بر اساس شرایط توپوگرافی ،شیب منطقه ،ارتفاع و فاصله نقاط برداشت آب از دشت ایذه ،طول تونل های احتمالی در مسیر خط لوله و همچنین دسترسی به جاده اولویت گذاری شده و درنهایت مناسب ترین مسیر انتقال آب تعیین گردید که در بررسی های انجام شده درنهایت از چهار مسیر منتخب که موردبررسی قرار گرفت ، مسیر شماره 2 واقع در حوضه ده شیخ در شمال دشت ایذه که از موقعیت جغرافیایی""13 '48 °49 طول جغرافیایی و""31 '08 °32عرض جغرافیایی شروع و نهایتاً در نقطه طول جغرافیایی ""21 '47 °49 و عرض جغرافیایی ""45 '58 °31 به پایان می رسد ازنظر اولویت های تعریف شده در مدل تاپسیس برای این تحقیق ، مناسب ترین مسیر برای انتقال آب ازرود کارون به دشت ایذه است .
طراحی ورودی شهر با رویکرد هویت بخشی به فضای شهری (نمونه موردی : ورودی شرقی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۰۴-۸۳
حوزههای تخصصی:
فضای ورودی شهرها بعنوان یکی از فضاهای شهری و مفصل اتصال دهنده فضای طبیعی خارج و فضای مصنوعی داخل شهر عمل می کند. توسعه بی رویه شهرها و توجه نکردن به الگوهای توسعه فضایی مناسب باعث ضعف در شکل و محتوای فضاهای ورودی شهرها گردیده است و این فضاها را دچار مشکلات و نابسامانی های متعدد کرده است. توجه به گسترش نابسامانی در این عرصه ها اتخاذ تدابیر ویژه و راهگشا را ضروری می نمایاند. هدف از این نوشتار، طراحی دوباره یک بخش فراموش شده شهری به شکلی تازه و با بیانی هماهنگ با نیازهای امروز و شناخت هویت شهری و مؤلفه های آن و نقشی که این مؤلفه ها در ارتقای هویت فضای ورودی شهرها از لحاظ کیفی و بصری دارند، می باشد. پژوهش حاضر از دو بخش نظری و طراحی تشکیل می شود که در آن از روش توصیفی و تحلیلی استفاده می شود. جهت تدوین چارچوب نظری ابتدا مفهوم فضای شهری و مفهوم ورودی شهر به عنوان یکی از انواع فضاهای شهری، مفهوم هویت به عنوان یکی از توقعات مورد انتظار از ورودی شهرها، مفهوم هویت شهری و مؤلفه های آن بیان گردیده است. سپس ضوابط و معیارهایی جهت ساماندهی فضای ورودی شهر با رویکرد تقویت هویت شهری تدوین شده است. در بخش طراحی تحقیق نیز از روش فرایند طراحی استفاده می گردد. بدین ترتیب که ابتدا شناخت وضع موجود با تلفیقی از روشهای توصیفی و تحلیلی و با استفاده از اسناد موجود و تحقیقات میدانی انجام می پذیرد، سپس به ارزیابی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به منظور تعیین پتانسیل ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای پروژه تحت مطالعه پرداخته می شود. در انتها پس از ارائه ایده های طراحی و انتخاب گزینه برتر، پروژه مورد نظر (فضای ورودی شرقی شهر زنجان ) مورد طراحی قرار گرفته است. آنچه از این تحقیق می توان نتیجه گرفت این است که برقراری نظام تسلسل مراتب در ساماندهی کالبدی شهرها سبب می شد تا پیوند هر بافت به بخش یا بافت متفاوت مجاور خود به کمک مفصلی شکل بگیرد که بتواند نیروهای حاصل از این انتقال (از وضعیتی به وضعیت دیگر) را در خود حل و جذب کند. بافت بخش ورودی شهرها این گونه می باشد که اتصال میان شهر و خارج شهر را به خوبی برقرار می کرد. برهم خوردن تسلسل مراتب در نظام کالبدی شهرها سبب شده تا ورودی شهر که یکی از حلقه های این تسلسل است، دچار ابهام و بی هویتی شود و در واقع جایگاه آن به عنوان عنصری مهم در تعریف شهر و نقطه اتصال شهر به پیرامون فراموش شود. بنابراین طراحی و اقدامات صورت گرفته در هر حوزه می بایست با جایگاه و توقعاتی که از آن حوزه انتظار می رود متناسب بوده و با تأمین مؤلفه های کیفی به فضاهایی در شأن نام ورودی شهری برسد که با هویت خاص خود و ایجاد خاطرات جمعی، تا مدت ها در ذهن هر مسافر و شهروندی باقی بماند.
راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهری با استفاده از تکنیکQSPM (مطالعه موردی: شهرک شهدای سنقر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی مهمترین عامل پیدایش حاشیه نشینی در شهرها است. اگر چه حاشیه نشینان در قلمرو زندگی اقتصادی - اجتماعی شهرها به سر می برند ولی به عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمی شوند.هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهرک شهدای سنقر (از شهرستان های استان مرزی کرمانشاه) است.شناسایی قابلیت ها و محدودیت های حاشیه نشینان برای دستیابی به راهبردهای توانمندسازی آنان بسیار مؤثر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهره گیری از روش دلفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ایو مصاحبه با کارشناسان و مسئولان شهرداری سنقر می باشد. برای تحلیل داده ها از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که منطقه حاشیه نشین از نظر وضعیت موجود بر اساس ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی در وضعیت متوسط قرار دارد و به عبارت دیگر منطقه حاشیه نشین نتوانسته از نقاط قوت بهره برداری لازم را نماید و در استفاده از فرصت های موجود بی بهره بوده است. همچنین نتوانسته از عواملی که موجب ضعف و تهدید آن می شود دوری گزیند. در نهایت پس از تحلیل های انجام شده و ارائه برنامه ریزی راهبردی کمی و اولویت بندی راهبردها، راهبرد بازنگری 5WO یعنی برگزاری کارگاه توجیهی برای مدیران شهری در جهت اجرای طرح توانمندسازیو ساماندهی با امتیاز نهایی 55 / 2 به عنوان مهمترین راهبرد در اولویت قرار گرفته است. راهبرد تهاجمی 5SO یعنی تشکیل کمیته ویژه توانمندسازی و ساماندهی نیز در اولویت دوم قراردارد.
مدلسازی توسعه تبریز در سال 1410با استفاده LTM
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی فاکتور کلیدی پیشرفت بشری و توسعه محیط فیزیکی می باشد. مدل های تغییر کاربری اراضی کمک شایانی جهت شناخت و فهم سیستم های پیچیده داشته و اطلاعات با ارزشی از شکل و ماهیت ممکن در آینده کاربری ها را میسر میسازد. در این پژوهش برای ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در تبریز، از تصاویر ماهواره ای سالهای 1368 و 2005 استفاده شده است و برای مدلسازی این تغییرات در سال 1410، از پارامترهای موثر در توسعه شهر تبریز و از مدل LTM استفاده گردید.
شهر تبریز در دهه های گذشته به شدت با تغییرات اراضی شهری مواجه بوده است که نتایج به دست آمده از بررسی تصاویر ماهواره ای برای سالهای 1368 و 1384 نشانگر تغییرات فزاینده کاربریها مخصوصا کشاورزی و فضاهای سبز به کاربری اراضی ساخته شده می باشد. با ادامه این روند، شهر تبریز با مسائل و مشکلات فراوان در آینده مواجه خواهد شد. بطوریکه نتایج حاصل از مدلسازی توسعه شهر تبریز برای سال 1410 در این پژوهش نشانگر این است که بیش از 90 درصد از محدوده شهر در افق پیش بینی به اراضی ساخته شده اختصاص خواهد یافت و تنها 10 درصد از محدوده شهر به کاربری فضای سبز اختصاص می یابد. پیش بینی توسعه در این تحقیق نشانگر این است که اراضی ساخته شده، 143 درصد افزایش خواهد یافت و اراضی کشاورزی و فضاهای سبز به ترتیب با 11603 و 1919 هکتار کاهش یافته و به ساخت و ساز اختصاص خواهد یافت.
مقایسه کارایی روش سیستم استنباط فازی و مدل تلفیقی مونت کارلو- سیستم استنباط فازی برای پیش بینی پراکنش آب شرب مورد نیاز مناطق مختلف شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوع ها برای پیش بینی آب مورد نیاز یک منطقه در آینده، انتخاب مهم ترین شاخص ها و تعیین وزن آنهاست. در فرایند تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) در انتخاب مدل برای تصمیم گیری، نمی توان به همه شاخص هایی که احتمال دارد مؤثر باشند توجه کرد؛ زیرا این کار ممکن است از لحاظ زمان اجرا یا دقت برای موضوع تحقیق بهینه نباشد. از طرفی موضوع بررسی میزان آب مورد نیاز یک منطقه پیچیده و مهم است؛ لذا برای رسیدن به این مهم باید از بهترین مدل و شاخص ها استفاده کرد. هدف این پژوهش انتخاب مهم ترین شاخص ها با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو و روش الکتری و سپس نحوه پراکندگی میزان آب مورد نیاز مناطق شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۰ با استفاده از سیستم استنباط فازی است. از روش الکتری برای انتخاب مهم ترین شاخص ها و از روش مونت کارلو برای تعیین وزن شاخص های انتخابی استفاده شده است. در این تحقیق ۱۰ شاخص طبیعی و زیرساخت انسانی برای توسعه شهر کرمانشاه انتخاب شده و با استفاده از نظرسنجی ۴۰ کارشناس خبره ارزش دهی شده اند. روش الکتری این شاخص ها را فیلتر کرده است و با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو میزان عدم اطمینان نظرسنجی کاهش داده شده و وزن شاخص ها نسبت به هم رتبه بندی شده است. نتایج حاکی از آن است که پاسخ دو مدل سیستم استنباط فازی و مدل تلفیقی مونت کارلو- استنباط فازی با هم اختلاف زیادی دارند و استفاده از نتایج مدل مونت کارلو- استنباط فازی برای مدیریت منابع آبی ریسک کمتری دارد.
تقسیمات سیاسی فضا و تعادل در نظام شهری منطقه (مورد مطالعه: تقسیم استان خراسان بزرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی نظام شهری هر منطقه در طول زمان تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل می گیرد که در این بین دولت ها و تصمیمات دولتی نقش برجسته ای در شکل دهی به شبکة شهری و روابط سکونتگاهی ایفامی کند. از جمله ابزارهای قدرت مند دولت در این زمینه که با انگیزة تمرکززدایی صورت می گیرد، سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات تقسیمات سیاسی- اداری استان خراسان بزرگ بر نظام شهری منطقه تدوین یافته است. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که با توجه به ماهیت موضوع، مطالعه ای روندی و مقایسه ای انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و نیز آمارهای رسمی استفاده شده است. به منظور پردازش داده ها از تکنیک ها و مدل های منطقه ای شامل شاخص های نخست شهری، ضریب کشش پذیری، مدل آنتروپی و ضریب جینی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که تقسیم استان بر نظام شهری منطقه تأثیرگذار بوده و به تمرکززدایی جمعیتی و تقویت شهرهای کوچک و میانی کمک کرده است. هر چند این تغییرات چشمگیر نبود و عدم تعادل جمعیتی در بین شهرهای استان خراسان بزرگ همچنان مشهود است.
تحلیلی بر توزیع و اولویت بندی زیرساخت گردشگری استان یزد با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در هزاره سوم از صنایع پاکی است که به یکی از پر رونق ترین و پر درآمدترین صنایع جهان تبدیل شده است. اما این صنعت در بعضی از استان های ایران از جمله یزد فعالیتی در خصوص زیرساخت این صنعت صورت نگرفته و یا به صورت نامتوازن این فعالیت انجام پذیرفته است. این عدم توازن در زیرساخت، باعث عدم جذب گردشگری و بی توجهی به عناصر جاذب گردشگری استان شده است. بنابراین پ ژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی، روش تحقیق ترکیبی(توصیفی، اسنادی و تحلیلی)، با هدف ارزیابی و اولویت بندی توسعه زیرساخت گردشگری در شهرستان های استان یزد به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین در این پژوهش با استفاده از 30 متغیر و بهره گیری از مدل های TOPSIS و HDI و نرم افزارهای GIS، Excel و SPSS جهت تجزیه و تحلیل ها استفاده گردیده است؛ که نتیجه ی تکنیک TOPSIS نشان داده: شهرستان یزد با میزان TOPSIS، 921/0 درصد در ردیف اول توسعه، شهرستان های اردکان، طبس، تفت و بافق دارای سطح توسعه میانه و شهرستان های میبد، مهریز، صدوق، ابرکوه و خاتم با میانگبن TOPSIS، 052/0 درصد در پایین ترین سطح قرار دارند. و هچنین مدل HDI نشان داده که شهرستان خاتم با میزان HDI، 057/0 درصد و شهرستان یزد با میزان HDI، 909/0 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین میزان امکانات و تسهیلات لازم را در شاخص زیرساخت گردشگری استان دارا می باشند.