فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار ارزیابی رضایت ساکنین از طرح مسکن مهر در شهر بجستان است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان است که وضعیت میزان رضایت ساکنین را از این طرح موردسنجش قرار داده است. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوارهای ساکن در پروژه های مسکن مهر شهر بجستان می باشند. به منظور نمونه گیری در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد. با توجه به اینکه حجم جامعه موردمطالعه 250خانوار است بر اساس این جدول نمونه موردنظر152خانوار است که با مراجعه به محل سکونت خانوارها نهایتاً 80 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. برای سنجش روایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب حاصل برای تمام سؤالات بزرگ تر از 722./ است که بیانگر روایی قابل قبول پرسشنامه است. یافته ها نشان می دهد که بین رضایت از جانمایی واحدها با رضایت از میزان دسترسی به خدمات رابطه وجود دارد.از طرف دیگر در تعیین نیازمندان واقعی باید تجدیدنظر اساسی شود چراکه این طرح مجدداً نگاهی به اقشار متوسط به بالا دارد و اکثر اقشار پایین از این طرح رضایت ندارند. اکثر پاسخ دهندگان اظهار داشتند که این طرح در تعیین نیازمندان واقعی موفق نبوده است. همچنین با توجه به اینکه گرو ه های این هدف اقشار پایین جامعه هست مقدار تسهیلات مالی کافی ناست.
بررسی عوامل موثر بر دلبستگی مکان در فضاهای باز آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۰۸-۹۹
حوزههای تخصصی:
نیاز انسان به تعامل عاطفی با مکانی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی دلبستگی به مکان از جمله مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گیرد. با ارزیابی به عمل آمده از دانشگاه ها ملاحظه می گردد که بخش اعظم آن را دانشکده ها و کلاس های درس و سایر فضاهای بسته تشکیل می دهند و تمام توجهات برنامه ریزان و طراحان معطوف به فضاهای درونی است. در این میان منظر و فضاهای باز از توجه شایسته مغفول مانده اند. در دانشگاه های ایران مطالعات و تحقیقات کاربردی با هدف ارتقا کیفیت فضاهای باز دانشگاه ها در خدمت یادگیری دانشجویان، به جز چند مورد جزئی انجام نشده است. در این راستا با توجه به خلاء علمی و حرفه ای موجود می توان از دانش معماری و حرفه منظر کمک قابل توجهی گرفت. در این راستا پژوهش حاضر سعی دارد بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط در این حوزه ضمن ارائه تعاریف دلبستگی به مکان به بررسی علل و عوامل دخیل در آن بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری شامل مجتمع های آموزشی دانشگاه آزاد همدان، دانشگاه بوعلی سینا همدان و دانشگاه امام صادق تهران می باشد. بر اساس نتایج یافته های پژوهش هویت مکان، دلبستگی عاطفی، افزایش کیفیت فضای کالبدی و پیوند اجتماعی بر دلبستگی مکان فضاهای باز آموزشی دانشگاه ها از سوی دانشجویان اثر معناداری دارند.
جستاری بر مفهوم شناسی عرصه های عمومی شهری در بازخوانی نظریه انتقادی و مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۹۰-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
امروزه طرح و تعمیم نظریه های انتقادی به شهر و منجمله «عرصه های عمومی شهری» در ادامه تلاشهای انسان معاصر برای دست یابی به شرایط زیستی مطلوب به عنوان یکی از مهم ترین آرمانهای جنبش های اجتماعی و همچنین حاصل «غنای تجربه های تاریخی و ثمره نظری انباشتگی معرفتها» است. حوزه عمومی در واقع ایده یا مفهومی هنجاری است که در چارچوب کلی نظریات کلی هابرماس درباره کنش ارتباطی و اخلاق گفتگو جای دارد. حوزه عمومی بخشی از حیات اجتماعی است که در آن شهروندان می توانند به تبادل نظر درباره موضوعات و مسایل مهم مربوط به خیر عمومی (مصالح عامه) بپردازند. نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی است. فیلسوفان دموکراتیک نیز بر این باورند که این فضاها تجلی کالبدی حوزه عمومی، عرصه فعالیت، ارتباط و گفتگوی انسانهای آزاد و گروه های مختلف و همچنین محل شکلگیری حیات مدنی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و استدلال منطقی و با ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی برخی نظریه های انتقادی به شهر و مکتب فرانکفورت (بالاخص هابرماس، آرنت و هاروی) پرداخته است. در مرحله اول یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه پردازان مکتب فرانکفورت به دلیل تشابه در نظریه ها و آراء شان منجمله در انتقاد از نظام سرمایه داری متاخر و معاصر و پوزیتیویسم و مارکسیسم و انتقاد از مفاهیمی چون عقلانیت ابزاری، علم اثباتی و تجربی، شیء گشتگی انسان، از بین رفتن آزادی و استقلال انسان، که تحت نام اندیشمندان این مکتب قرار گرفته اند و در بعضی از مباحث و اندیشه های مطرح شان منجمله انقلاب و تغییر اجتماعی و کارگزاران آن در جامعه سرمایه داری و شیوه های آن، طرح یک نظام جانشین و آلترناتیو، شکل حکومت آینده بشر در شهرها و تغییرات عرصه های عمومی شهری در شهرهای آینده و غیره، با یکدیگر تفاوت دارند. در مرحله بعد نیز معیارها و مولفه هایی برای شکلگیری عرصه های عمومی در شهر مورد اشاره قرار گرفته است.
بررسی تأثیر قانون تعاریف محدوده و حریم بر ساختار کالبدی- فضایی آینده شهرها (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۸۰-۳۶۳
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیتی و تداوم پراکنده رویی در شهرها، سبب گردیده تا تعیین محدوده یا سیاست محدودیت شهری به عنوان راهکاری جهت مهار رشد شهرها و مدیریت آن، مدنظر قرار گیرد. این سیاستها، محتوای یکسانی نداشته و می تواند اثرات مختلف را بر شهر و محیط پیرامونش برجای گذارد. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت اثرات این سیاست ها و قوانین مربوط بر فرم فضایی- کالبدی کلانشهرهای ایران، کلانشهر مشهد به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که قانون «تعاریف محدوده و حریم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها» به عنوان مهمترین قانون در زمینه تعیین محدوده های شهری بوده است که با توجه به برخی ضعفهای آن، سبب شده آبادی های پیرامون مناطق کلانشهری به صورت نواحی منفصل شهری درآمده و توسعه شهری را به صورت جسته و گریخته رقم زند. علاوه بر این به دلیل عدم تعیین تکلیف و سیاست گذاری مناسب در فواصل بین این نواحی با کلانشهر و رونق ساخت و ساز در این مناطق، فضای بین شهر و نواحی جدید، بتدریج پر شده و باعث گسترش افقی یا اسپرال شهر خواهد شد. همچنین باتوجه به تفاوت های موجود در بافت های روستایی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ساکنان، نابرابری های زیادی در فضای شهری وجود خواهد داشت که در ساختار فضایی شهر مشهد اثرگذار خواهد بود و باعث آشفتگی و دوگانگی در ساختار فضایی شهر خواهد شد؛ به عبارتی سیاست های محدودیت شهری در ایران تاکنون در جلوگیری از توسعه پراکنده شهر، کارآیی لازم را نداشته و برخی نقاط ضعف آن سبب گردیده که همچنان شاهد توسعه های شهری و شکل گیری حاشیه نشینی در مناطق کلانشهری باشیم.
Evaluation of the mixed land use and its impact on urban sustainability. A case study: Ahvaz metropolis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Land use is often referred as the basis for urban planning. Perhaps the main reason is that the discussion of fundamental related to urban planning objectives has play the first role in the land use studies. Basic topics such as proper location, optimal allocation, diversification, functionality and &hellip which are in direct contact with comfort goals, are the last objectives of urban planners and designers. One of the major issue, which has been paid less attention to, is the incorporation of urban land use. In this paper, which were prepared to assess the incorporation of urban land use and its role in urban sustainability, tried to measure the rate of the incorporation of seven metropolitan areas of Ahvaz by using the Shannon entropy and the latest statistics of related to per capita and percentage of exist land use. The results indicate that the region number one is incorporation than the other regions in terms of land use incorporation, but in general this indicator in the seven regions had little effect on urban sustainability.
Investigation of effective factors on safety management in educational-training organizations of metropolises(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۰۶-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
Educational centers are of those types of organizations to which almost everyone refer during the life to use the services. Accordingly, the suitability of safety situation in these organizations is of high importance. The present study aims at investigation of effective factors on safety management in educational-training organizations of metropolises. This study is an applied descriptive research. The educational centers of metropolises comprised the statistical population of the current study, and Tehran is the selected sample as Iran&rsquos capital and a metropolis. The collected data examined the safety discussions in terms of human factors, management error, equipment and environmental factors. The results of the study indicated that the identified factors (human, management error, equipment, and environmental factors) affect the safety management, and the factors of management errors, human factors, environmental ellements, and equipment were of highest to least importance, respectively.
ارزیابی نقش طرح ارتقاءکیفی میدان بهارستان تهران در توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۲۸-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
میدان بهارستان به عنوان یکی از قدیمی ترین میادین تهران در جوار بسیاری از ابنیه تاریخی و فرهنگی قرار گرفته است و از ارزشمندترین میادین شهر می باشد. اما فرسودگی بافت منطقه، آلودگی های محیطی، کاهش تعلق خاطر و شیوع آسیب های اجتماعی این فرصت را از بین برده و تهدیدهایی را جایگزین آن کرده است. بنابراین لازم است برای رفع معضلات فوق طرح ارتقاء کیفی میدان بهارستان با محوریت پیاده گستری و تغییر مبلمان شهری اجرایی شود. تجربه اجرای طرح های ارتقاء کیفی مشابه با محوریت پیاده راه سازی نشان می دهد که بعضی از این طرحها هرچند با هدف ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر اجرایی شده است اما در نهایت به پایداری توسعه شهری کمکی نکرده است. لذا مسأله تحقیق این است که آیا طرح ارتقاء کیفی میدان بهارستان در ابعاد مختلف می تواند به توسعه پایدار شهری منجر شود؟ چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه های توسعه شهری در چهار بُعد اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی تدوین شد. داده های این تحقیق به روش ترکیبی کمی و کیفی از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. داده به کمک نرم افزاری آماری SPSS تحلیل شده است. بررسی آزمون فرضیه ها نشان می دهد که طرح ارتقاء کیفی میدان بهارستان درصورت اجرای کامل و همراستا با سایر طرح های مرکز شهر می تواند منجر به توسعه پایدار شهری شود.
احیاء و ساماندهی بافتهای فرسوده شهری در راستای توانمندسازی زنان شهروند؛ موردپژوهی: اقدامات شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۳۴-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
امروزه بافتهای فرسوده شهرها، نیازمند توجه بیشتری در حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری برای ساماندهی و احیاء می باشد که در این میان تغییر کاربری این فضاها همزمان با فرایند ساماندهی و نوسازی می تواند راهگشای استفاده مجدد از این فضاها باشد. از سویی دیگر، زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر اجتماعی لازم است مورد توجه مدیریت شهری و شهرداریها قرار گیرند که در این میان اقدامات مرکز امور بانوان شهرداری تهران در این رابطه حائز اهمیت است. بر این اساس، در این مقاله در روش توصیفی و تحلیلی و ارزیابی استدلالی به موضوع تغییر کاربری بافتهای فرسوده برای مراکز تفریحی، اجتماعی و اقتصادی بانوان منجمله مراکز شهربانو پرداخته شده است. مرجع تحلیل آمار مرکز امور زنان شهرداری تهران و تحلیل ادبیات نظری در این رابطه بوده است. نتایج تحقیق نیز ضمن اشاره به میزان خدمات رسانی شهرداری تهران و امور زنان منجمله در طرح های توانمندسازی و مجموعه های شهربانو، به ارائه راهکارهایی در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهر تهران در حوزه وظایف شهرداری و مدیریت شهری تهران معطوف شده و پیشنهاداتی را در این رابطه مورد اشاره قرار داده است.
تحلیل و ارزیابی تطبیقی وضعیت مبلمان شهری در پارک های درون شهری کلانشهرها از دیدگاه شهروندان(مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر وضعیت مبلمان پارک های شهری کلانشهر اصفهان از دیدگاه شهروندان این شهر مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. بر این اساس، هدف این مطالعه ((تحلیل و ارزیابی تطبیقی مبلمان پارک های درون شهری بر اساس معیارهایی چون عوامل زیبایی شناختی، امنیت و آرامش، استاندارد مبلمان، توزیع فضایی و ... می باشد)). رویکرد حاکم بر این مطالعه با توجه به موضوع و مؤلفه های مورد بررسی ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و پیمایشی است که با تکمیل 400 پرسشنامه در 9 پارک شهری اصفهان انجام شده است. برای تحلیل داده های حاصل از پرسشگری از نرم افزارهای excel و spss استفاده شد. سپس بر مبنای تمامی اطلاعات کسب شده، وضعیت هر کدام از پارک ها از نظر تک تک شاخص های مبلمان پارکی مشخص گردید. برای بررسی فرضیه پژوهش از آزمون T تک نمونه و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی در محیط نرم افزار spss و همچنین روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) بهره گیری شده است. تهیه ی نقشه ها و تحلیل های مربوط به مکانیابی پارک ها و توزیع فضایی و مکانیابی مبلمان موجود در هر پارک از طریق نرم ARC GIS صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از میان شاخص های مورد مطالعه، معیار امنیت بیشترین امتیاز(248.) را به خود اختصاص داده و در ارزیابی مبلمان پارک ها در اولویت اول قرار دارد و معیار رعایت فاصله کمترین امتیاز را به خود اختصاص داد. از میان پارک های بررسی شده نیز پارک غدیر با توجه به معیارهای بررسی شده بیشترین امتیاز(310.) را کسب کرده و در بین پارکهای مورد بررسی رتبه اول را از نظر برخورداری از مبلمان مناسب به خود اختصاص داده است. پارک لاله از این نظر دارای کمترین امتیاز (024.) بوده و نیازمند توجه بیشتر از جانب مسئولان مربوطه می باشد. محاسبه شاخص ناسازگاری و مقایسه اولویت های به دست آمده با ویژگی های پارک ها نشان می دهد که نتایج حاصل از این مطالعه هم از نظر منطق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و هم از نظر واقعیات خارجی شهر اصفهان منطقی و معقولانه است.
بررسی عوامل موثر بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
83 - 92
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها در کشورهای جهان سوم و به تبع آن استفاده روزافزون از سوخ تهای فسیلی و افزایش ترافیک، این کشورها را با معضلات متعدد روب هرو ساخته است. دوچرخه با مزایای منحصر به فرد مانند ارزانی، عدم مصرف سوخت فسیلی، ایجاد ترافیک کمتر و عدم اثرات منفی بر محی طزیست بیش از پیش ب ه عنوان مکمل سایر وسایط نقلیه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عمد هترین راهکارهایی که صاح بنظران برای دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح م یکنند، استفاده بیشتر از دوچرخه است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری اردبیل م یباشد که از رو شهای کتابخان های و میدانی برای جم عآوری اطلاعات استفاده شده و از آزمو نهای کولموگروف_اسمیرنوف، T تک نمون های، واریانس، t ،Scheffe مستقل و کروسکال والیس، تحت نر مافزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داد هها بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش، حا کی از این امر است که به ترتیب عوامل تبلیغات نا کافی در رسان هها، نبود فرهنگ دوچرخ هسواری و عدم تناسب دوچرخ هسواری بانوان با شرایط فرهنگی جامعه به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان بر استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری شناخته شدند. نکته جالب توجه این که از نظر شهروندان، شرایط آ بوهوایی سرد و همچنین نبود زیرساخ تهای مناسب دوچرخ هسواری در شهر اردبیل در مراتب بعدی بازدارند ههای استفاده از دوچرخه قرار گرفت هاند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به منظور تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری ارائه گردیده است.
Identify factors affecting internal response of educational institutions to society network evolution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۴۴-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
Present research seeks to review factors affecting responsiveness of training organizations to society network evolution. Data from 500 directors and deputies of secondary schools in the city of Tehran using stratified random sampling gathered through a questionnaire and analyzed using structural equation modeling. Reliability of this questionnaire was calculated using Cronbach's alpha at 83%. To calculate the validity, structural validity was used and the results show the validity of the survey tool. The primary outcome shows that the amount kmo is 0.83 closes to one as well as the significance of Bartlett's test is zero and is smaller than 0.05 and statistically significant. After analysis the following factors were identified that included:1. Professional Ethics 2. Critical Thinking 3. Social Responsibility 4. Ethics and citizenship education 5. Global Citizenship.
تبیین معیارهای طراحی فضاهای فرهنگی با رویکرد پایداری اجتماعی و پویایی فضایی؛ موردپژوهی: فرهنگسراهای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۶۲-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
امروزه تبیین معیارهای پایداری فضاهای زیستی با رویکرد پایداری اجتماعی از مهمترین موضوعات در حوزه برنامه ریزی معماری و شهر است که باید در فرآیند طراحی معماری موردنظر قرار گیرد. از سویی دیگر، هدف از فرهنگسراها، ایجاد محیطی آزاد، صمیمی و دارای فضایی باز است که از طریق یک سیستم غیرمتمرکز اداره می شود. به بیان عامیانه می توان فرهنگسراها را پاتوق هایی فرهنگی با تعاملات اجتماعی دانست که به عنوان یک مرکز فرهنگی، بخشی از فعالیت های فراغتی را پوشش می دهد که به ضرورت طراحی معمارانه این فضاها برای پویایی اجتماعی اشاره دارد. بر این اساس، مقاله حاضر با بهره گیری از «روش توصیفی- تحلیلی» در مرحله نظری و «روش پیمایشی» در مرحله تحلیلی و با ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مفهوم پایداری اجتماعی در معماری و طراحی فضاهای فرهنگی پرداخته است و برای تحلیل داده های حاصل از پژوهش و تبدیل آن به احکام معماری و سپس طراحی، از روش چیدمان فضا استفاده شده است. در ادامه این داده ها به صورت نمودارهای هم ترازی و سپس به صورت نقشه های گاما آورده شده است و در مرحله ی نهایی با استفاده از این تحلیل ها و مطالعات صورت گرفته بر روی سایت و با توجه به استانداردها و برنامه ی فیزیکی، طراحی معماری فرهنگسرا صورت گرفته است. در پایان نیز به معیارهای طراحی فضاهای زیستی با درنظرگیری پایداری اجتماعی و پویایی فضایی اشاره شده و راهکارهایی در راستای بهبود وضعیت ساختاری و فرهنگی فرهنگسراهای شهر تهران برای پویایی اجتماعی و امکان دهی حضور در عرصه های جمعی مورد اشاره قرار گرفته است.
ارزیابی تطبیقی توان گردشگری منطقه ای با تأکید بر ژئوتوریسم (مطالعه موردی: هفت چشمه نقده، دره قاسملو و بند ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم ترکیبی از واژه زمین و توریسم است و به توریسمی گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی است. استفاده صحیح و بهینه از این جاذبه ها در مناطق مختلف، مستلزم شناخت از جنبه های مختلف است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریسم منطقه ای و مقایسه مناطق با هم دیگر است. محدوده مورد مطالعه این تحقیق مناطق ژئوتوریستی هفت چشمه نقده، دره قاسملو و دره بند ارومیه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق گردشگران بازدیدکننده از مناطق مورد مطالعه در روز جمع آوری اطلاعات بوده و از روش نمونه گیری تصادفی برای انتخاب نمونه (39 نفر گردشگر و 11 نفر کارشناس) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل دینامیکی هادزیچ و از مدل ضریب عدم تشابه برای مقایسه مناطق مورد مطالعه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده: توان ژئوتوریستی دره بند، قاسملو و هفت چشمه به ترتیب برابر با 07/33، 53/37 و 81/31 است که نشان می دهد توان ژئوتوریستی مناطق را در حد متوسط بوده و تفاوت های مناطق نیز در برخی از زیرشاخص ها بوده و در حالت کلی شباهت های منطقه ای زیاد می باشد. بیشترین شباهت بین منطقه بند و قاسملو در شاخص قابلیت دید و ارزش چشم انداز به ترتیب با ضریب 02/0 و 1 می باشد. بالاترین شباهت بین بند و هفت چشمه در زیر شاخص، ارزش تفسیری (مرتبط با داستان های خوب) با ضریب 7/10 است.
تحلیل فضایی و مکانیابی بهینه فضاهای سبز شهری (نمونه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهر بدون وجود فضای سبز ، قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی، موجودیت فضای سبز و گسترش آن را به عنوان ریه های تنفسی شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. اهمیت فضاهای سبز در محیط شهری تا آن حد است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع مطرح بوده و نبود آن به معنی عدم وجود سلامت و تندرستی در شهرها تلقی می شود. رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و کاربردی بوده که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مدل همپوشانی شاخص ها(IO)و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) به بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکان یابی فضاهای سبز شهری شهر نجف آباد پرداخته است. در همین راستا با تهیه بانک جامع اطلاعات مکانی پارک ها و فضای سبز شهر نجف آباد، وضعیت دسترسی تمامی مناطق شهر بر طبق استانداردهای موجود بررسی شده و با در نظر گرفتن مناطقی که از این لحاظ با کمبود مواجه بوده و نیز مورد توجه قرار دادن سایر عوامل شهری موثر در مکان یابی، با ارائه الگویی مناسب، به دنبال توزیع بهینه ی فضای سبز در شهر نجف آباد است. نتایج نشان می دهد که فضاهای سبز شهری در شهر نجف آباد،دارای مکان گزینی بهینه نیستند و قدرت پاسخ گویی به نیاز شهروندان را ندارند، بر همین اساس لزوم مکان یابی صحیح در جهت احداث پارک های جدید به شدت احساس می شود.
ارزیابی فقر شهری در محلات اسکان غیررسمی شهر کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل عاملی (نمونه موردی محله دولت آباد و شاطرآباد سال 1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی، که به موجب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر به وجود آمده است، نتیجه نابرابری های اقتصادی-اجتماعی است که در سطح مناطق شکل گرفته، که شهرها و خصوصاً کلان شهرهای کشور را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. از جمله سکونتگاه های اسکان غیررسمی در شهر کرمانشاه محله دولت آباد و محله شاطرآباد است که در این مقاله به ارزیابی، اسکان غیررسمی در این محلات پرداخته پرداخته شده است.
هدف از این پژوهش، ارزیابی اسکان غیر رسمی در شهر کرمانشاه است. که به این منظور از روش تحلیلی-کمی با رویکرد کاربردی برای انجام پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش محله دولت آباد در حاشیه غربی و محله شاطرآباد در ضلع شرقی شهر کرمانشاه می باشد و برای این منظور از اطلاعات بلوک های آماری سال 1385 و از 30 شاخص که با روش های آماری به 3 عامل ترکیبی تبدیل شده و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی و با کمک نرم افزارهای Arc/Gis و Arc/View ارزیابی شده، استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده، در محله دولت آباد حاکی از آن است که تعداد 20 بلوک معادل 1/11% درصد در وضعیت مناسب، 31 بلوک معادل 2/17% درصد نسبتاً مناسب، 57 بلوک معادل 7/31% درصد متوسط، 50 بلوک معادل 8/27% درصد نسبتاً نامناسب و 16 بلوک معادل 9/8% درصد نامناسب بوده اند. نتایج تجزیه و تحلیل برای محله شاطرآباد نمایانگر این است که تعداد 12 بلوک معادل 5/4 درصد نامناسب، 74 بلوک معادل 28 درصد نسبتاً نامناسب، 92 بلوک معادل 8/34 درصد متوسط، 60 بلوک معادل 7/22 درصد نسبتاً مناسب و 13 بلوک معادل 9/4 درصد مناسب شناخته شده اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بلوک های شهر کرمانشاه مکانی برای تبلور تمایزات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی است. این سکونتگاه ها جلوه فقر به شمار می روند که از لحاظ پویایی روند متفاوتی را طی می کنند. وجود نواحی نابرابر در فضای شهر کرمانشاه به جدایی گزینی فضایی، اجتماعی و اقتصادی منجر گردیده است. که ذکر این نکته لازم است که نتایج حاصله صرفاً با تکیه بر شاخص های مورد استفاده در این مقاله می باشد و در صورت عدم مشکلات آماری و به کار گیری شاخص های بیشتر این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تأثیر قرار گیرد.
تحلیل زمانی – مکانی جزیره حرارتی شهر مشهد با توجه به گسترش شهر و تغییرات کاربری - پوشش زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای سطح زمین و شکل گیری جزایر حرارتی در کلان شهرها به یکی از معضلات زیست محیطی تبدیل شده است که در نتیجه گسترش برنامه ریزی نشده این شهرها پدید آمده است. امروزه استفاده از تصاویر ماهواره ای در مطالعات محیط زیست شهری به دلیل فراهم آوردن دید یکپارچه و کاهش هزینه و زمان انجام مطالعات، رشد فزاینده ای داشته است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دمایی و گسترش جزیره حرارتی در شهر مشهد به دنبال گسترش این شهر در دهه های اخیر است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست (TM 1987، ETM+ 2000 و OLI/TIRS 2014) و روش حد آستانه NDVI و قانون پلانک برای تصاویر TM و ETM+ و الگوریتم دو پنجره برای تصاویر OLI/TIRS، دمای سطح زمین استخراج شد. سپس دمای سطح زمین نرمال گردید و رابطه آن با کسر پوشش گیاهی و تغییرات کاربری - پوشش زمین بررسی شد. نتایج نشان داد که حدود 2500 هکتار از اراضی کشاورزی و فضای سبز به کاربری ساخته شده تبدیل شده که تقریباً برابر با افزایش مساحت طبقه دمایی بسیار گرم بوده است. این موضوع نشان می دهد که کاهش پوشش گیاهی، مهم ترین عامل در گسترش جزایر حرارتی شهر مشهد بوده است. بررسی تعییرات دمای سطح زمین و جزیره حرارتی نشان داد با از بین رفتن پوشش گیاهی داخل و اطراف شهر طبقه دمایی بسیار خنک (29- 25 درجه سانتیگراد)، جای خود را به طبقه دمایی متوسط (37 – 33 درجه) داده است. همچنین با دستکاری دامنه های اطراف شهر، دمای آنها افزایش یافته و به طبقه دمایی گرم (41 – 41 درجه) و بسیار گرم (45 – 41 درجه) تغییر یافته اند. نتایج تغییرات توزیع دمای سطح نشان داد که چندین خوشه دمایی در شمال غرب، جنوب و جنوب غرب مشهد توسعه یافته اند. این تغییرات در شمال غرب به دلیل دستکاری اراضی متصل به شهر برای آماده سازی این اراضی برای گسترش آتی شهر و در جنوب به دلیل توسعه فرودگاه بوده است. همچنین دامنه های رو به آفتاب در غرب و جنوب غرب به دلیل دستکاری این دامنه ها گرم تر شده اند. علاوه بر این، تبدیل اراضی کشاورزی در شرق و شمال شرق باعث تغییر دما از طبقه دمایی خیلی خنک و خنک (33 - 29 درجه) به متوسط و تا حدودی گرم شده است.
تحلیلی بر نظام سکونتگاه های شهری کلان منطقه مرکزی در سال های 90-1335(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و تمرکز شدید از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاستهای رشد قطبی به شمار می آید. جمعیت شهرها (اندازه شهرها)، به طور گسترده بین سکونتگاه های گوناگون با اندازه ها و الگوهای متفاوتی در مناطق مختلف توزیع شده اند. این الگوهای کاملا متفاوت، بیشتر روشنگر مناطقی است که رشد شهرها در آن به طور بی برنامه و با سیاست های نابرابر اتفاق می افتد. طی این روند معمولا بزرگترین شهرها، سریع ترین نرخ های رشد را پیدا می کنند که این امر موجب بروز و ظهور تسلط جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک یا چند شهر بر شهرهای دیگر در داخل نظام شهری یک کشور یا منطقه می گردد. عدم تعادل میان مراکز روستائی و شهری در زمینه های مختلف اجتماعی – اقتصادی، موجب بر هم خوردن نظم فضائی سکونتگاهها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است.از آنجا که نحوه ی پراکنش نقاط سکونتگاهی در پهنه سرزمین و گسیختگی و عدم انسجام ساختار فضایی یکی از مشخصه های نظام شهری در سطح کشور است، بنابر این بررسی آن در کلیه مناطق کشور به منظور شناخت پیوندها و تفاوت ها امری اجتناب ناپذیر است. این پژوهش به بررسی وضعیت سکونتگاه های شهری واقع در کلان منطقه مرکزی شامل استان های اصفهان، یزد و چهارمحال وبختیاری در سال های 1335 تا 1390 با هدف آشنایی از میزان تعادل در توزیع جمعیت و پراکنش نقاط شهری کلان منطقه در طبقات مختلف شهری با استفاده از مدل هایی نظیر رتبه-اندازه، ضریب آنتروپی، منحنی لورنز ، ضریب جینی ، شاخص های تمرکز شهری و ... پرداخته است.روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است.نتایج پزوهش حاکی از آن است که شهرهای بسیار کوچک (روستا-شهرها) حدود 70 درصد شهرهای کلان منطقه را با جمعیت بسیار اندک و شهرهای بزرگ به تعداد اندک با جمعیت بسیار وجود دارند.شهر اصفهان به دلیل مرکزیت سیاسی، اداری، مالی و ... در طی همه این سال ها به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری این کلان منطقه است و فاصله بسیار با اندازه دیگر شهرهای کلان منطقه دارد. نظام شهری کلان منطقه تنها از لحاظ شاخص های تمرکز و نخست شهری و همچنین آنتروپی تا حدودی متعادل شده است ولی در بقیه مدل های مورد بررسی مانند رتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی فاصله زیادی با حالت نرمال دارد.در مجموع عدم تعادل، تمرکز و پدیده نخست شهری در نظام شهری منطقه حاکم است بنابراین، با ارایه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی و کاهش رشد شهرهای بزرگ در منطقه می توان به توزیع بهینه سلسله مراتب شهری در سطح کلان منطقه مرکزی کمک نمود.
نظارت بر پویایی شهرنشینی در ایران معاصر با استفاده از تصاویر چند زمانه DMSP/OLS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت بر چگونگی گسترش مناطق شهری در مقیاس کلان امری بسیار مهم به منظور برنامه ریزی توسعه شهری و پیشگیری از مشکلات فاجعه بار در مناطق کلان شهری می باشد. با این حال، در اغلب موارد کمبود اطلاعات اولیه در این زمینه به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از موانع اصلی برای رسیدن به این امر است. بنابراین به منظور بررسی تعادل در نظام شهری ایران از شاخص نخست شهری و رتبه اندازه شهرهای ایران از سال 1335 تا 1390 با استفاده از داده های جمعیتی نقاط شهری در دوره های مختلف سرشماری بهره برده شد. همچنین به منظور نظارت بر پویایی شهرنشینی در ایران معاصر از دید فضایی-زمانی از تصاویر چند زمانه DMSP/OLSمربوط به سال های 1371 تا 1391 بهره برده شد. نتایج تحقیق نشان داد ک ه پدیده نخست شهری، با توجه به تمام شاخص ها در نظام شهری ایران، در تمام این دوره ها وجود داشته است؛ و به طور کلی نتایج حاصل از توزیع لگاریتمی مرتبه- اندازه شهرهای ایران در فاصله زمانی 1335 تا 1390 نشان می دهد که در 55 سال اخیر با گذر زمان توزیع شهرها به سمت عدم تعادل میل کرده و در سال 1385 نامتعادل ترین توزیع را با شیب خط مطلق 142/1 نشان می دهد. در نهایت تجزیه و تحلیل تصاویر DMSP در ارتباط با مناطق شهری و تولید ناخالص ملی از مدل رگرسیون خطی بهره برده شد، که نتایج نشان داد که رابطه خطی بین نور در شب و جمعیت کشور، جمعیت شهری کشور و تولید ناخالص ملی وجود دارد. میزان R2 برای جمعیت شهری برابر با 854/0 می باشد؛ که نشان می دهد از این تصاویر می توان به عنوان عاملی برای شناسایی پویایی در نظام شهری ایران بهره برد.
تبیین رابطه میان آموزش های شهروندی با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه: شهروندان تهرانی در سال 1393
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رابطه میان آموزش شهروندی با میزان پایبندی شهروندان به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه قرار گرفته است. در دهه های اخیر، با توجه به اهمیت فرهنگ شهروندی و نقش آموزش های شهروندی در ارتقاء آن، رابطه بین مؤلفه های مختلف آموزش شهروندی از جمله دانش شهروندی، مهارت شهروندی، نگرش شهروندی و میزان بهره مندی شهروندان از آموزش های شهروندی شهرداری ها و سازمان های غیر دولتی با فرهنگ شهروندی مورد توجه صاحب نظران و پژوهشگران حوزه های علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. بر این مبنا، هدف اساسی این مقاله، تبیین وضعیت هر یک از متغیرهای آموزش شهروندی و فرهنگ شهروندی و چگونگی پیوند و تعامل دو متغیر فوق در جامعه آماری مورد مطالعه می باشد. این تحقیق از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جمعیت بالای 15 سال شهر تهران در نیمه سال 1393 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و بررسی شده اند. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی مثبت و معنی دار بین متغیرهای آموزش شهروندی و میزان بهره مندی از آموزش های شهروندی شهروندان با میزان پایبندی آنان به فرهنگ شهروندی را در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای تحقیق، نشان می دهد که میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه های «نگرش شهروندی»، «مهارت شهروندی» و «دانش شهروندی» بر فرهنگ شهروندی به ترتیب برابر با 34، 17، 15 درصد می باشد.
سنجش احساس امنیت اجتماعی در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت بهعنوان پدیدهای که تلفیقی از عوامل فردی، روانی و اجتماعی میباشد تحتتأثیر تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط متفاوت اجتماعی است و برای دستیابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی هر انسانی نیازمند آن است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر سنجش احساس امنیت اجتماعی در 6مؤلفه امنیت جانی، امنیت مالی، امنیت ارزشی و فرهنگی، امنیت خانوادگی، امنیت اخلاقی، امنیت شغلی و اقتصادی در مناطق چهارگانه شهر اردبیل میباشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. دادهها و اطلاعات به دو صورت کتابخانهای و میدانی گردآوری شدهاست. حجم نمونه بااستفادهاز فرمول کوکران برای هریک از مناطق بهصورت مجزا انتخابشده و روش نمونهگیری تصادفی است. دادهها در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفت و نتایج بهدستآمده حاکیاز آن است که تفاوت معناداری بین مناطق شهری و امنیت اجتماعی وجوددارد طوریکه منطقه4 دارای کمترین احساس امنیت اجتماعی و منطقه2 دارای بیشترین احساس امنیت اجتماعی میباشد. همچنین، بین احساس امنیت اجتماعی، سن، جنس، سطح تحصیلات و شغل رابطه معناداری وجوددارد. به بیانی دیگر، حس امنیت در افراد دارای سن 35-55 سال بیشتر از دیگر ردههای سنی است. احساس امنیت در مردان و افراد دارای تحصیلات بالا و افراد با مشاغل دولتی بیشتر است. باتوجهبه آزمون رتبهبندی فریدمن منطقه2 دارای رتبه یک و منطقه4 دارای رتبه آخر و مناطق 3 و 1 به ترتیب دوم و سوم شدند.