فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ساخت برنامه ریزی شهری و شهرسازی کشور و به طور خاص در حوزه بافت های تاریخی ناکارآمد کشور(از جمله محله تاریخی پامنار کرمان، به عنوان نمونه مورد مطالعه)، درگیر مسایل و چالش های متعددی هستند. بافت هایی که نه به لحاظ مالی و نه به لحاظ تکنیکی و گفتمانی سیستم برنامه ریزی کشور قادر به برطرف نمودن آن ها نیست. در این راستا، شهرسازی معاصر با تغییر پارادایمی نظیر بالا_آمرانه به پایین_مشارکتی در قالب رویکرد شهرسازی تاکتیکال به مثابه یکی از گونه های نوین شهرسازی در ارتباط با بافت های ناکارآمد شهری، می تواند کارآمد باشد. در راستای مقدمه ذکر شده، پژوهش حاضر با شناسایی و الویت بندی پروژه های تاکتیکال با محوریت افزایش مشارکت جویی و نیز اجرایی نمودن این پروژه ها در فضاهای شهری بافت های تاریخی کشور(نمونه مورد مطالعه: محله پامنار شهر کرمان) به انجام رسیده است. داده و روش : این پژوهش دارای هدف کاربردی و به لحاظ نوع تحلیل، در گروه تحقیقات آمیخته، یا به عبارتی کمی-کیفی قرار می گیرد. روش میدانی مورد استفاده، شامل بازدید میدانی و پرسشنامه کارشناسی(مبانی مقایسه زوجی) و روش فوکس گروپ، متشکل از شهروندان، مسئولین شهرداری و مسئولان دفتر تسهیلگری بازآفرینی بافت ناکارآمد محله پامنار بوده است. یافته ها : در راستا رفع مشکلات و مسایل شناسایی شده، 13 پروژه تاکتیکال تدوین و به منظور دخالت و مشارکت شهروندان در محله پامنار با استفاده از دانش کارشناسی و به روش مقایسه زوجی مورد وزن دهی قرار گرفت و ترتیب و اولویت هر کدام از این موارد شناسایی گردید. این وزن دهی، با توجه به هفت معیار(مشارکتی بودن، خلاقانه، کم هزینه، انتقادی، از پایین بودن، محلی، و غیر سلسله مراتبی) شهرسازی تاکتیکال که پیشتر شناسایی شده بود، به انجام رسید و در ادامه، 8 مورد از پروژه های یاد شده با مشارکت شهروندان محله، به اجرا در آمد. روش شهرسازی تاکتیکال، به منظور توسعه درون زای محلی، نقش برنامه ریز را به مثابه راهنما یا تسهیلگر در نظر می گیرد. نتیجه گیری : پژوهش حاضر نشان داد که با به کارگیری این روش میتوان بخش های کوچک، اما به شدت موثر و ضروری از نیازهای شهروندان را با در نظر گرفتن نقش فعال برای ساکنین به عنوان ذینفعان واقعی برآورده نماید، امری که طرحهای بلندبالای مرتبط با بافت های ناکارآمد شهری از تامین آن ها عاجز هستند.
ارائه چارچوب سه مرحله ای نقش تسهیلگر در توسعه گردشگری پزشکی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 163
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه یک سفر مطمئن برای درمان و یا پیشگیری از بیماری، نیازمند به حضور منبعی مطلع در زمینه مقاصد و کشورهای مناسب و مجهز می باشد (تسهیلگران گردشگری پزشکی)، در این پژوهش سعی در ارائه چارچوب نقش های تسهیلگران گردشگری پزشکی که زیرشاخه گردشگری سلامت است، در مراحل قبل، حین و بعد از سفر بیمار شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده های پژوهش پیمایشی، و جامعه آماری شامل فعالان حوزه گردشگری پزشکی شهر اصفهان بوده و تعداد نمونه 78 نفر از اساتید دانشگاه ها، پزشکان، کارکنان سازمان گردشگری، آژانس های گردشگری و هتل های موجود در شهر اصفهان بوده است که درنهایت 66 پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردیده است. روایی با استفاده از تجربه خبرگان متخصص و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تائید قرارگرفته است. تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار spss و آزمون های دوجمله ای، علامت و آنتروپی شانون صورت گرفته و یافته های پژوهش نشان داده است که نقش های تسهیلگران گردشگری پزشکی قبل از سفر شامل برنامه ریزی، مذاکره با ارائه دهندگان خدمات، راهنمایی قانونی و مشاوره با پزشک، هماهنگی مربوط به درمان، فعالیت های ترویجی برای جذب بیمار، اتصال بیمار به کادر درمانی، کمک به یافتن مرکز درمانی، انجام سفر و انتخاب مقصد، رعایت حریم خصوصی، بررسی مشروعیت پزشکان و مراکز درمانی، برنامه ریزی برای حمل ونقل، حذف لیست انتظار طولانی، ویزا و در حین سفر، شامل راهنمایی برای بهره مندی از امکانات مقصد، امور پیش از درمان، گردش در مقصد، ملاقات با پزشک، برقراری روابط فرهنگی و اجتماعی، ایجاد محیط نقاهت، مراقبت باکیفیت، به صرفه و به موقع، مترجمی، در مرحله بعد از سفر، مطرح کردن پیشنهادهایی برای بهداشت مبدأ، بر عهده گرفتن مسئولیت آسیب های احتمالی بعد از بازگشت، ادامه درمان در خانه، حل مشکلات بیمار در مبدأ، ارزیابی رضایت بیمار و کیفیت درمان بوده است.
راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان (موردمطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
22 - 36
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادکارآفرینانه یک حوزه پژوهشی جدید در مدیریت منابع انسانی شهرداری تهران است که با شکوفایی قابلیت های ویژه و مهارت های فردی کارکنان سبب بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به بهترین روش ممکن شده و به تبع ارتقاء عملکرد و بهره وری سازمان را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین، هدف از انجام این پژوهش راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نوع آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. ابتدا از روش کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و شاخص های مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان با 45 نفر از خبرگان علمی و اجرایی تا اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به شیوه گلوله برفی صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی از طریق اطلس تی 8 صورت گرفته است که با روش دلفی فازی از طریق خبرگان تعداد 11 مولفه و 57 شاخص مورد تائید نهایی قرار گرفت. در بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده از پرسشنامه 56 گزاره ای محقق ساخته با طیف پنج تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نمونه مورد بررسی برای معادلات ساختاری براساس فرمول کوکران 212 نفر محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل بخش کمی با استفاده از نرم افزار ایموس 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که طراحی و اجرای سیستم مدیریت استعداد کارآفرینانه برای عملکرد بهسازی کارکنان در شهرداری تهران به حمایت و توجه جدی و مستمر محیط سازمانی و فراسازمانی نیاز دارد.
واکاوی نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مورد مطالعه: محدوده ی مرکزی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
196 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های ناکارآمد و نابسامان به طور خاص، اجرای پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از ظرفیت های محلی است. در این بین پروژه های محرک و توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر، تا چرخه فعالیتِ زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازند. هدف این تحقیق بررسی نقش پروژه های محرک توسعه اجرا شده در دستیابی به اهداف و سیاست های بازآفرینی در ناحیه ی مرکزی شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده است. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص ها) و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب ابعاد فرهنگی – اجتماعی با ارزش عددی (38/3)؛ اقتصادی با ارزش عددی (95/2)؛ کالبدی - فضایی با ارزش عددی (9/2)؛ زیست محیطی با ارزش عددی (35/2) و مدیریتی با ارزش عددی (02/2) بیشترین تاثیرگذاری پروژه های محرک توسعه را بر تحقق سیاست های بازآفرینی محدوده مرکزی شهر سنندج داشته اند. همچنین رضایت مندی ساکنان از اثرات پروژه های محرک توسعه بر تحقق اهداف بازآفرینی ارزیابی گردید، که در برخی ابعاد نگرشی مثبت و در برخی ابعاد نیز نگرشی ضعیف داشتند.
بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری با رویکرد عدالت فضائی کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
221 - 234
حوزههای تخصصی:
آنچه امروزه در شهر های بزرگ تحت عنوان چالش ها و بحران ها از جمله روند رو به رشد جمعیت ، مهاجرت ها ، مشکلات زیست محیطی ، بافت های فرسوده ، دسترسی ها ، مسایل مختلف اقتصادی ، مشکلات فرهنگی و موارد دیگر مطرح است ، در شهر شیراز نیز به نسبت زیادی قابل مشاهده است . لذا استفاده از مؤلفه های سنجش حکمروایی خوب شهری با در نظرگرفتن شرایط موقعیتی و عدالت فضایی شهر شیراز از اهداف این پژوهش می باشد . این پژوهش برپایه اسناد و شواهد میدانی ( بررسی مناطق شهرداری شیراز بر اساس توزیع خدمات ) و اسناد مختلف کتابخانه ای صورت گرفته است . با استفاده از نرم افزار A H P نتایجی به دست آمده که شامل وزن شاخص کاربری های تاسیسات و تجهیزات ، پارکینگ و پارک و فضای سبز با نرخ ناسازگاری 0.07 ، وزن شاخص کاربری های مذهبی - فرهنگی - آموزشی ، ورزشی با نرخ ناسازگاری 0.07 ، وزن شاخص کاربری های بهداشتی - درمانی ، اداری - نظامی با نرخ ناسازگاری 0.1 بنابراین ارجحیت ( اهمیت ) می باشد نتیجتا بر اساس شاخص های بررسی شده مناطق 1، 2، 4 ، 6 و 10 در وضعیت مطلوب قرار دارد به عبارتی توزیع عادلانه در این مناطق صورت گرفته است و در مقابل مناطق 3 ، 5 ، 7، 8 و 9 در وضعیت نامطلوب قرار دارد و نیازمند راهکارهای اجرایی در جهت بهبود حکمروایی خوب شهری و توزیع عادلانه خدمات در راستای ارتقا عدالت فضایی و اجتماعی است .
تحلیل و ارزیابی شاخص های شکوفایی در محلات شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهر ها به عنوان کانون تغییر و محلی که سیاست ها در آن تحقق می یابند , پدیدار شده اند . در این راستا سند نهایی کنفرانس توسعه پایدار ملل متحد با عنوان "آینده ای که ما می خواهیم" بیان داشته است؛ اگر شهرها به خوبی برنامه ریزی و توسعه داده شوند, می توانند جوامع پایدار اقتصادی , اجتماعی و زیست محیطی را تحقق ببخشند. این سازمان برای تحقق نیک بختی شهرها الگویی به نام شهر شکوفا را معرفی کرد. این مقوله می تواند با تحلیل وضعیت موجود و اولویت بندی مداخلات برنامه ریزی، چشم انداز توسعه همه جانبه برای شهرها را ترسیم کند. در این پژوهش نیز که باهدف ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در سطح محلات شهر سقز انجام شده است ؛ شاخص های مؤثر در شکوفایی محلات شهر سقز را بااستفاده از نرم افزار MicMac شناسایی و سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل کوپراس در سطح محلات 22گانه شهر سقز سطح بندی شدند و برای بیان بصری از GIS استفاده شده است. در این پژوهش به منظور ارزیابی شاخص های شکوفایی از 49 شاخص در پنج بعد استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 14شاخص کلیدی شناخته شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های شکوفایی محلات 22گانه شهر سقز ، محلات 16، 19، 4، 11، 10که در جنوب شرقی مرکز و غرب شهر واقع شده اند از تأثیرگذاری کم و محلات 22، 21، 9، 2، 20،1 که در جنوب شرقی، مرکز وتا حدودی شمال شهر واقع شده، محلاتی بوده اند که می توانند در راستای تحقق شکوفایی وضعیت بهتری داشته باشند. می توان بیان کرد که بهبود فضایی و توزیع مناسب درآمدها، انسجام و مشارکت بیشتر، امکان دسترسی محلات با تاثیرگذاری کم به پارک ها و خدمات آموزشی و توزیع بهتر شاخص ها به ویژه شاخص های بهره وری و کیفیت زندگی در سطح این محلات از مهم ترین پیشنهادهای ارائه شده می باشد.
تحلیل تاب آوری شهری در برابر پاندمی کووید 19؛ نمونه مورد مطالعه: کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه تاب آوری شهرها در برابر تهدیدات طبیعی و مصنوع یکی از مهمترین چالش های نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری است. در این میان، بیماری های همه گیر یکی از تهدیدات نوظهوری هستند که به سبب گستردگی و رفتار غیرقابل پیش بینی به شدت جوامع شهری را تحت تأثیر خود قرار داده اند. از همین رو پژوهش حاضر مسئله تاب آوری شهرها در برابر بیماری های اپیدمیک و همه گیر را مورد بحث و بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر توصیفی_تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. بنابراین شهر کرمانشاه به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شده و تحلیل تاب آوری آن در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دستور کار قرار گرفته است. از این رو متغیرهای مرتبط با موضوع، از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج شده که ماحصل آن دستیابی به 19 متغیر در شش بعد اقتصادی_اجتماعی، زیست محیطی، بهداشتی_درمانی، مدیریت شهری، زیرساخت های شهری و ساختار شهری بوده است. در ادامه 19 متغیر تدوین شده به کمک روش تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار Micmac وارد شده اند و مقایسات زوجی میان متغیرها به روش دلفی و با مشارکت 15 کارشناس انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، متغیرهای «زیرساخت خدمات کاری، اداری، آموزشی، پزشکی و ... از راه دور»، «دسترسی به فضاهای سبز و باز و کاربری های تفریحی_ورزشی»، «دسترسی به خدمات و کاربری های مقیاس محله ای»، «ظرفیت تأسیسات و تجهیزات شهری همچون شبکه برق، اینترنت و ...» و «مدیریت واحد و یکپارچه در شرایط بحران» بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را بر دیگر متغیرهای تاب آوری شهر کرمانشاه در مواجهه با همه گیری کووید 19 دارند. علاوه بر این، دو متغیر «قابلیت محلات در پیاده روی و دوچرخه سواری» و «تقویت مشارکت مردمی و سرمایه اجتماعی جوامع محلی» دارای ماهیتی دووجهی در مسئله تاب آوری شهر کرمانشاه هستند؛ بدین معنا که ضمن تأثیرگذاری بالا بر سایر متغیرها، از دیگر متغیرها نیز تأثیر می پذیرند. تفسیر این یافته ها و انطباق آن با پژوهش های مشابه نشان می دهد، تحقق تاب آوری شهر کرمانشاه در مواجهه با بیماری های همه گیر در گِرو حرکت به سمت «مدیریت واحد شهری»، «شهر دیجیتال»، «محله محوری» و «سرمایه اجتماعی» است.
ارائه یک مدل خوانش گرافیکی مبلمان شهری با تا کید بر بهبود حس مکان، نمونه مورد مطالعه: منطقه 2 شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
55 - 64
حوزههای تخصصی:
در دوران کنونی در حوزه گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربه های نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهش های راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانه های معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم می زنند. درضمن از میان مؤلفه های خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانسته اند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطل های زباله و نقاشی های دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
ارائه مدل دینامیکی برای تبیین الگوی مصرف در سبک زندگی شهری ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
مصرف، فرایندی پویاست که با سبک زندگی پیوندی عمیق دارد و می توان گفت مهمترین عامل در بین عوامل و مولفه های سبک زندگی افراد در دوره مدرن است. این مقاله با تمرکز بر الگوی مصرف خانوارهای شهری ایرانی و تقسیم بندی انواع مصارف آنها و با این دیدگاه که الگوی مصرف، فرایندی پویاست، با استفاده از رویکرد پویایی سیستم ها به آن پرداخته است و با بهره گیری از نرم افزار ونزیم و قابلیت های آن، با انجام مراحل مدلسازی پویا، از تعریف مساله و ساخت فرضیه پویا و تشریح جوانب مساله و نیز شناخت عوامل موثر و ایجاد نمودار زیرسیستم جهت تبیین جریان های موجود در این مدل به تهیه نمودار علی و معلولی آن پرداخته و با ترسیم نمودار حالت – جریان و مدلسازی، به تدوین سناریوهای نه گانه ای پرداخته است که در نهایت با تحلیل حساسیت به سناریو پردازی پرداخته است و به نتایجی در خصوص الگوی مصرف و سبک زندگی خانوار شهری در جامعه ایرانی پرداخته و در انتها پیشنهادات و راهکارهایی را ارائه کرده است. این مقاله و مدل حاصل از آن نشان می دهد که به جز مصرف زیستی که طبعا اولویت اول مصرف در خانوارهای شهری است، سایر مصارف در شرایط تقریبا مشابهی قرار دارند و شیب نرخ مصرف رسانه ای و پس از آن مصرف فرهنگی، نسبت به سایر هزینه ها بیشتر است و این یعنی با بهبود شرایط اقتصادی مصرف آنها افزایش بیشتری خواهد داشت.
تحلیل هزینه – فایده اجتماعی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
104 - 120
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل هزینه – فایده اجتماعی به کارگیری یکی از کاربردیترین روشها در کاهش انتشار آلایندههای گازی یعنی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران پرداخته شده است. برای این منظور، هزینه تعویض مبدلها، تمایلبهپرداخت ساکنان شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا و منافع حاصل از کاهش انتشار آلودگی در سال ۱۳۹۹ موردبررسی قرار گرفته است. دادههای مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه به دست آمد. بر اساس نتایج بهدستآمده، مجموع هزینههای مرتبط با تعویض مبدل کاتالیستی برای یک دوره برابر با ۴۹۸۳۴ میلیارد ریال، ارزش تمایل به پرداخت سالانه شهروندان تهرانی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط معادل ۳۱۸۳۴ میلیارد ریال و منفعت سالانه حاصل از کاهش انتشار نیز ۸۹۸۷ میلیارد ریال برآورد شده است. بر این اساس و با توجه به دوره بررسی 20 ساله و مفرضات مدل اقتصادی، تعویض مبدلهای کاتالیستی در سناریوهای مختلف دارای توجیه اقتصادی است. لذا پیشنهاد میشود نهادهای مدیریت شهری با در نظر گرفتن منافع ایجادشده، زمینه تامین منابع مالی و تعویض این قطعه را در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران مورد پیگیری قرار دهند.
سنجش پایداری محله با به کارگیری الگوی LEED-ND در راستای کاهش مصرف انرژی (مطالعه موردی: محله فردوسی کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
1 - 17
حوزههای تخصصی:
با افزایش بیش از 2 میلیارد نفری جمعیت جهان به جمعیت حاضر تا سال 2050، انتظار می رود مصرف انرژی تشدید شود و استدلال می شود که محیط شهری باعث مشکلات زیادی می شود که از آن جمله می توان به گرمایش جهانی، تخریب ازن، بحران انرژی، ناراحتی حرارتی در فضای باز و داخل ساختمان و همچنین گرمای شهری اشاره کرد. امروزه یکی از چالش های فرآوری دولت ها در سراسر جهان، شکل گیری شهر هایی در جهت بهینه سازی مصرف انرژی است. در این میان برنامه ریزی شهری با ایجاد محلات پایدار نقش مؤثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پایداری در محله فردوسی کرمانشاه بر اساس راهنمای انرژی و محیطی LEED-ND می باشد.
در این تحقیق، به دلیل جامعیت، طراحی هدفمند و ارتباط منطقی و عملکردی مباحث مختلف ذکرشده در راهنمای طراحی محیطی و انرژی LEED-ND، این راهنما به عنوان روش بررسی محله فردوسی کرمانشاه انتخاب شد. روش اندازه گیری و سنجش مباحث مختلف پس از بررسی مبحث های مطرح شده در گواهینامه مذکور اتخاذ گردید و در ادامه پس از برداشت اطلاعات لازم، اندازه گیری و سنجش و ارزیابی، وضعیت محله فردوسی کرمانشاه بر اساس استاندارهای گواهینامه مذکور مشخص گردید. بر اساس برداشت ها و تحلیل های صورت گرفته محله فردوسی حداقل امتیاز لازم را در جهت دریافت گواهینامه کسب نکرد. نتایج پژوهش نشان دهنده این مسئله حیاتی است که می توان با ایجاد قوانینی در برنامه ریزی و طراحی محله ها در جهت رسیدن به محلات پایدار و کاهش چشمگیر مصرف انرژی گام برداشت. با توجه به مسئله بحران انرژی و اهمیت بالای آن، این تحقیق می تواند راهگشایی در جهت تدوین گواهینامه ای در این زمینه برای محله های ایران باشد. علاوه بر این، تعریف سیستم ها و معیارهای ارزیابی جوامع شهری درکشورهای درحال توسعه هدفی اجتناب ناپذیر است.
آینده پژوهی و شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پیچیدگی و چندبعدی بودن مشکلات و مسائل شهری همراه با رشد سریع فناوری و جهانی شدن الگوهای تولید، فزونی یافته و عدم ثبات شرایط و احتمال وقوع آینده های گوناگون سبب دشواری تصمیم گیری و برنامه ریزی در خصوص مسائل شهری شده است. در چنین شرایطی بازآفرینی شهری پایدار با رویکرد آینده پژوهی می تواند راهکاری برای مشکلات بافت های ناکارآمد شهری و به طور خاص بافت های تاریخی باشد.
داده و روش : پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. داده های تحقیق با استفاده از روش پیمایشی و ماتریس تأثیرات متقاطع جمع آوری شده است. تحلیل اکتشافی ماتریس تأثیرات متقاطع با استفاده از نرم افزار Micmac انجام گرفته است.
یافته ها : بر اساس نمودار و پراکندگی متغیرها بر روی نقشه متغیرهای تحقیق حاضر به پنج دسته متغیرهای تأثیرگذار ورودی، متغیرهای دووجهی ریسک و هدف و متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل تقسیم می شوند. بر اساس شدت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم متغیرها درنهایت 9 پیشران کلیدی و به عنوان عوامل اصلی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند که همان متغیرهای دووجهی و تأثیرگذار محسوب می شوند.
نتیجه گیری : پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان عبارت ند از: حفظ اصالت طرح و اثر، ایجاد مدیریت یکپارچه بافت تاریخی، استفاده مجدد از ابنیه و معاصرسازی کاربری ها، تنوع عملکردی و ایجاد سرزندگی، ایجاد ابزارهای حقوقی و قانونی، مشارکت مردم و بخش خصوصی در فرآیند بازآفرینی، پرداخت یارانه و تسهیلات بانکی و ایجاد معافیت های مالیاتی، الگوی جامع برنامه ریز و مدیریت و نقش فرهنگ و صنایع فرهنگی در بازآفرینی.
تبیین معیارهای سنجش امنیت شهری در مکتب متعالیه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
وجود ساختارها و محتوای نظام ارزشی در هر جامعه ای به دلیل اینکه قادرند موجب شکل گیری بینش ها و نگرش ها شوند از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. بر این اساس در مکتب سکولار گزاره ها و اصول ارزشی در امنیت شهری دارای نقشی محدود ولی در مکتب شریعتمدار که تمامی پدیده های سیاسی- اجتماعی تحت تأثیر مؤلفه های ارزشی قرار می گیرند، وجوه ارزشی و هنجاری نقشی مهم ایفای می نمایند. در مکتب متعالی اسلام امنیت شهری از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و با معیارهای ارزشی موردسنجش و ارزیابی قرار می گیرند. در این راستا با تأکید بر روش شناسی "تحلیل محتوا" بیش از 35 منبع تبیین کننده مفهوم امنیت و امنیت شهری با رویکرد اسلامی از طریق نرم افزار ابر واژگان مورد تحلیل قرارگرفته شد که نتایج آن نشان می دهد، 8 معیار هویت بخش، شاخص های اصلی برای سنجش و ارزیابی امنیت شهری محسوب می شوند. روش ابر واژگان نوعی تحلیل محتوی از منابع در دسترس است که فراوانی و تعدد واژه های تبیین کننده امنیت شهری را در بوته تحلیل قرار می دهد. همچنین با استفاده از روش ها و مدل های وزنده در فرایند تحقیق اقدام به توزین معیارهای امنیت شهری بر مبنای روش جمع رتبه ای گردید که نتایج نشان می دهند، برخورداری از ایمان، معنویت، ارزش ها و باورهای دینی در سنجش و ارزیابی امنیت شهری 22 درصد اهمیت، بهره مندی از عدالت، برابری و عدم تبعیض و ظلم 44/19 درصد و برخورداری از رفاه مادی (درآمد و اشتغال پایدار) و به دوراز فقر، بیکاری و گرانی نیز 67/16 درصد اهمیت و اوزان را به خود اختصاص داده اند. بدین ترتیب در مکتب متعالی اسلام هم زمان به ترتیب وجوه غیرمادی و مادی در تبیین معیارهای سنجش امنیت شهری مورد تأکید قرار می گیرند.
ارزیابی اثرات زیست محیطی به روش ماتریس لئوپولد (منطقه ویژه اقتصادی دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های بهره برداری از سرزمین، از جمله احداث مناطق ویژه و توسعه صنایع، مستلزم بررسی استعداد طبیعی سرزمین برای توسعه مورد نظر می باشد. در همین راستا انجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی، از جمله روش های مطلوب جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. مطالعات ارزیابی اثرات بهداشت محیطی احداث منطقه ویژه اقتصادی دامغان، پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات با هدف بررسی آثار مثبت و منفی حاصل از احداث منطقه ویژه اقتصادی و ارائه راهکارهای مدیریتی کاهش اثرات سوء بهداشت محیطی با بهره گیری از روش ماتریس لئوپولد ایرانی با انجام تغییرات در آن انجام شده است. در این مطالعه ابتدا وضعیت موجود بهداشت محیط منطقه مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با تعیین گزینه های ارزیابی با توجه به نوع آلاینده های پیش بینی شده جهت منطقه ویژه مذکور به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری، اثرات احداث منطقه ویژه اقتصادی دامغان بر مؤلفه های بهداشت محیطی در سه مولفه فیزیکی شیمیایی، بیولوژیکی . اقتصادی اجتماعی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و دستاوردهای این مطالعه در دو گزینه عدم اجرا (اجرای پروژه بدون ملاحظات بهداشت محیطی) و گزینه اجرا (اجرای پروژه با اعمال روش های کاهش اثرات سوء) به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری بررسی و ارائه گردیده است که برآیند اثرات در گزینه عدم اجرای پروژه ( 23 -) برآورد شده است و اجرای پروژه از لحاظ زیست محیطی مردود اعلام می گردد.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری، پژوهش موردی: شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه دست یابی به توسعه پایدار شهری، به یکی از اهداف برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. به طوری که از این طریق بتوانند، از منابع و ایجاد رابطه متعادل و متوازن میان انسان، اجتماع و طبیعت، به اهداف موردنظر خود دست پیدا نمایند. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سطوح پایداری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری شهری با تأکید بر ابعاد اجتماعی، کالبدی و خدمات شهری می باشد که در قالب سه شاخص کلی و 22 شاخص فرعی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. قلمرو مطالعه، شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. در این پژوهش، شاخص ها مورد بررسی با استفاده از مدل ANP توسط کارشناسان خبره وزن دهی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و رتبه بندی و تعیین درجه پایداری شهرستان ها، از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور استفاده شد. بر اساس مدل ویکور، شهرستان های مذکور در سه دسته توسعه یافته، نسبتاً توسعه یافته و محروم از توسعه، دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که شکاف بین توسعه یافته ترین شهرستان (بویراحمد) با محروم ترین شهرستان (لنده)، کاملاً مشهود بوده و نشان می دهد توزیع فضایی خدمات و امکانات، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت عدالت نبوده است. به همین جهت، روند توسعه در سطح شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد نابرابر می باشد. بنابراین، مسئولان استان باید سیاست گذاری های خود را متوجه نواحی محروم و کمتر توسعه یافته کنند تا شکاف موجود بین نواحی را برای رسیدن به پایداری کاهش دهند.
بررسی تاثیر شهر هوشمند بر وندالیسم شهری با نقش واسطه ای شهر شاد و عدالت اجتماعی (مورد مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
250 - 266
حوزههای تخصصی:
امروزه شهر نشینی و توسعه شهری یکی از پدیده های ویژه دنیا است. شهر موجودی زنده و پویا در چرخه زمان و بر بستر مکان؛ تشکیل شده از اجزا فیزیکی و انسانی و رابطه های پیچیده بین آنها است. یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. شهر هوشمند به عنوان محور تحول و توسعه هزاره مطرح شده و به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامه ریزی شهری است که قابلیت های جهان واقعی و مجازی را برای حل مشکلات شهری با هم ترکیب می کند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شهر هوشمند بر وندالیسم شهری با نقش واسطه ای شهر شاد و عدالت اجتماعی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و با توجه به روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر شیراز تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان 385 نفر تعیین شد و شرکت کنندگان با استفاده از روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss نسخه 21 برای آمار استنباطی و LISREL نسخه 8.8 برای برازش مسیر انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که شهر هوشمند تاثیر مستقیم معناداری بر وندالیسم شهری ندارد اما از طریق شهر شاد و عدالت اجتماعی دارای تاثیر غیر مستقیم و معنادار بر وندالیسم شهری است. همچنین شهر هوشمند اثر مستقیم و معناداری بر شهر شاد و عدالت اجتماعی دارد.
تبیین نقش فرایند حل مسئله خلاق بر ارتقای رقابت پذیری طرح معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند خلاقانه حل مسئله، به عنوان فعالیتی شناختی در فرایند طراحی معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فرایند طراحی شامل ظهور، تکامل، دگردیسی ایده ها و شکل گیری مفاهیم می شود. آنچه مطرح شدن این مفاهیم را برای دستیابی به خلاقیت و رقابت پذیری طرح مهم می کند، تبیین ضروری ترین مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این دو رویکرد در فرایند طراحی است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به رابطه ای معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری در حوزه آموزش معماری است. به این ترتیب که روش تحقیق پس از تبیین مؤلفه های دو مقوله ازطریق یک فرآیند چندمرحله ای پیاده سازی شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر به صورت «استدلال منطقی» است و با استفاده از تدابیر «تحلیلی توصیفی»، با رویکردی کیفی و کمی، انجام شده است. پژوهش پیش رو ازطریق ارزیابی این روابط با سنجش و نقد طرح های معماری ارائه شده در پروژه های «طرح معماری ۶» گروهی از دانشجویان با موضوع آزاد و از منظر گروهی از داوران انجام شده است. بدین منظور با استفاده از ابزار پژوهشی پرسشنامه به تبیین رابطه معنادار بین مؤلفه های دو رویکرد مذکور پرداخته شده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده رابطه ای دوسویه به صورت مستقیم و معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری طرح معماری است.
تأثیر سنجه های کالبدی- فضایی خیابان شهری بر تحریک هیجانی عابرین پیاده با استفاده از EEG(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
محیط می تواند سبب ایجاد هیجان های مثبت و منفی درشهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان به دلیل تأثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا استخراج پاسخ های هیجانی یکی از بهترین راه های فهم حوزه های مختلف تجربه و ادراک، از تصمیم گیری تا تعاملات اجتماعی است. امروزه مشکلات سلامت روان و تأکید بر افزایش تعاملات اجتماعی موجب توجه هرچه بیشتر به موضوع هیجان گردیده اما در بین مطالعات انجام شده تأثیر عوامل کالبدی_فضایی کمتر موردتوجه قرارگرفته است. از این روی، هدف پژوهش حاضر از یک سو بررسی تأثیر سنجه های کالبدی_فضایی خیابان شهری بر تحریک هیجانی عابرین پیاده، با قراردادن فرد در محیطی شبه حقیقی و ازسوی دیگر، ارزیابی دقت و امکان سنجی بهره گیری از یک ابزار جدید سنجش عصبی در مطالعات حوزه شهرسازی است. مقاله حاضر به روش تجربی_آزمایشی و با شبیه سازی ۱۸ آزمون از تیپ های مختلف خیابان شهری انجام شده است. دو روش گزارش های شخصی(SAM) و الکتروانسفالوگرافی(EEG) برای سنجش هیجان انتخاب گردید. پس از تأیید داده های مستخرج از ۵۰ آزمون شونده توسط آزمون سلامت و استروپ، تحلیل داده ها به روش کمی_ آماری انجام شد. نتایج نشان می دهد شکل و فرم، اندازه و محصوریت، وجود عنصرفضایی وکالبدی کانون توجه و تأکید، نفوذپذیری در ساختار فضایی، شکستگی در مسیر و تغییر چشم انداز، ریتم های دوبعدی و سه بعدی جداره و شکل و فرم کنج تقاطع، بر سطح خوشایندی، برانگیختگی و کنترل هیجانی اثرگذار است. اما عقب رفتگی و پیش آمدگی کالبدی تأثیری در برانگیختگی و نفوذپذیری بصری تاثیری در خوشایندی ندارد. همچنین داده های (EEG) مستخرج از دستگاه هدست (MindWave MW001) مورداستفاده به خوبی می تواند هیجانات افراد را استخراج نموده، درنتیجه به عنوان یک ابزار بالقوه برای ارزیابی مداخلات طراحی محیطی در حوزه معماری و شهرسازی مناسب است. همچنین نتایج پژوهش حاضر با ارائه تأثیرات روانشناسانه طراحی شهری یک خیابان کمک می نماید که قبل از هرگونه اقدام در طراحی خیابان شهری، با علم برنحوه تأثیرگذاری آن اقدامات برهیجان عابرین پیاده، بتوان با گزینش و طراحی مناسب عناصر و ویژگی های کالبدی فضا، سبب تحریک هیجان های مثبت و کاهش سطح هیجان های منفی و درنهایت ارتقای سلامت روان شهروندان گردید.
تحولات پژوهش های شهریِ شهر تهران در قرن اخیر؛ با تاکید بر مطالعات اجتماعی و برنامهریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
54 - 69
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تحولاتی که در یکصد سال اخیر در پژوهشهای شهری تهران بهخصوص در حوزههای اجتماعی و مدیریت و برنامهریزی صورت گرفته، پرداخته شده است. روش پژوهش، مرور سیستماتیک بوده است. تحولات پژوهشهای شهری تهران در شش دوره قابل تقسیم است: 1) دوره دهههای 1300 تا 1320 که دوره شکلگیری نهادی و فعالیتهای اجرایی در شهر تهران است. 2) دوره دوم، شامل دهههای 1320 و 1330 است. در این دوره مطالعات محدود شهری از تهران وجود دارد و اغلب نیز توسط مستشاران و مشاوران خارجی انجام گرفته و دولت راهبر اصلی مطالعات است. 3) دوره دهههای 1340 و 1350، دوره شکلگیری پژوهشهای شهری به معنای واقعی کلمه در تهران است. 4) دوره چهارم، شامل مطالعات دهه 1360 است. این دوره، تداوم مطالعات دوره قبلی است و در آن مسائل و مشکلات شهری همچون مهاجرت، حاشیهنشینی، معضلات شهری، حملونقل و ترافیک همچنان مطرح هستند. اما بحث عمران و طرحهای عمرانی با غلظت بیشتری مطرح است. سه دوره قبلی، دورههای نگاه مهندسی یا تکنوکراتیک به شهر و معضلات شهری است. 5) دوره پنجم دهه 1370 را شامل میشود. این دوره، دوره تغییر پارادایمی در مطالعات شهری تهران است. در این دهه ما شاهد توجه به مردم، مشارکت، رضایت و نگرش آنها و همچنین، حرکت به سمت مردم در برنامهریزیهای شهری تهران هستیم. 6) دوره ششم، دهههای 1380 و 1390 را شامل میشود. در این دوره، توسعه انسانمحور به معنای واقعی کلمه مطرح میشود و به نوعی ما با توسعه انسانی و توسعه پایدار روبهرو هستیم.
معرفی الگوی کاربردی مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی در فضای سایبرنتیک به منظور ارتقاء سطح مشارکت سا کنان در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
61 - 74
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی نواحی دچار افت شهری با مشکلات درهم تنیده اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، نیازمند ارتقای سطح مشارکت ساکنان بر پایه فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی است، به گونه ای که با قلمرو زدایی از ساختارهای نهادی و قدرت رسمی و استفاده از ظرفیت های فضای سایبرنتیک در چارچوب مقتدرسازی الکترونیکی، بستر مناسبی به منظور تحقق راهکارهای مقابله با مشکلات این نواحی فراهم شود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان با استفاده از مهندسی خواسته بر پایه یک پژوهش با ویژگی های استقرایی، کاربردی و توصیفی_تحلیلی استوارشده است. به این منظور، با به کارگیری تحلیل ذی نفعان و انجام تحلیل های کمی (آزمون میانگین فریدمن _ آزمون همبستگی اسپیرمن) در محیط نرم افزار SPSS، مراحل فرایند مقتدرسازی الکترونیکی تطبیق یافته برای این نواحی معرفی شده است. سپس با انجام تحلیل محتوا در محیط نرم افزار Atlas ti سازوکار پیاده سازی فرایند مقتدرسازی (تعیین خواسته ها) بر پایه معرفی کاربران مؤثر در فرایند و فعالیت های آنها و ارتباط آنها با فعالیت ها مشخص می شود. بر این اساس الگوی مورد کاربرد (Use case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در محیط نرم افزار Visual paradigm طراحی می شود. در این فرایند کاربران اصلی شامل ساکنان، مسئولان (تصمیم گیرندگان)، کارشناس تسهیلگر، کارشناس پشتیبان، مربی و کارشناس فنی هستند و در یک چرخه پیوسته پنج گانه به ترتیب فرایندهای (1) عضویت در گروه های محلی و تشکیل شبکه های اجتماعی در فضای سایبرنتیک، (2) عضویت در برنامه و فرایند مقتدرسازی الکترونیکی، (3) انجام مراحل مقتدرسازی الکترونیکی (شامل آموزش، یادگیری و کسب مهارت، آگاهی، تعامل، مطالبه گری و پاسخگویی)، (4) تبادل نظر در مورد کاستی ها و اصلاح فرایند (ارتقا و بهبود سازوکار مقتدرسازی الکترونیکی) و (5) تصمیم گیری با همکاری و مشارکت ساکنان و مسئولان (تصمیم گیرندگان) در راستای ارتقای مشارکت در بازآفرینی شهری نواحی دچار افت شهری اصفهان را انجام می دهند و زمینه را برای ارتقای سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری در بازآفرینی محلات خود، فراهم می سازند.