فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش درجه حرارت شهرها نسبت به اطراف، یکی از اثراتی است که به دخالت مستقیم انسان ها مرتبط است.جزیره حرارتی شهر ناشی از ویژگی های شهرسازی، آلودگی هوا، گرمای انسانی، وجود سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر، خواص حرارتی مواد شهری می باشد در این میان شناخت تأثیرات جزایر گرمایی بر روح و روان افراد اهمیت فراوان دارد. هدف مورد مطالعه این پژوهش بررسی و شناخت تاثیر جزایر گرمایی شهر اهواز بر میزان آسایش روانی شهروندان است. روش بررسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانی- و تحلیل تصاویر ماهواره ای است. برای شناخت و واکاوی جزایر گرمایی شهر اهواز از تصاویر ماهواره ای در طول 5 دوره در سال های 1380 تا 1398 و نرم افزار (ENVI) جهت پردازش استفاده شده است. برای تحلیل اثرات جزایر گرمایی بر آسایش روانی از داده های مربوط پرسشنامه و تحلیل در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که جنوب غربی شهر اهواز به علت تعدد قرارگیری مراکز آلوده کننده همچون مراکزی پالایش نفت و گاز و شهرک های صنعتی مرکز آلودگی این شهر بحساب می آید.در بین مناطق شهراهواز به ترتیب مناطق 2،1 و8 در بدترین وضعیت ازنظر میزان آلودگی قرار دارند که این مناطق با درصد بالای جمعیت، منطبق بر مراکزی هستند که از نظر شاخص های 8 گانه وضعیتی بحرانی دارند. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان می دهد که آستانه تحمل گرمای هوا در شهر اهواز ابتدا باعث افزایش استرس و فشار روزمره در افراد می شود و پس از آن کاهش شادی و احساس رضایت از زندگی را در افراد به دنبال دارد.
سنجش شاخص های زیست پذیری در شهر های ایران (نمونه موردی: شهر بابل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در حال حاضر شهر ها با چالش های بسیاری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه می باشند. در پی رشد شهرنشینی، پیامد های زیان باری برای شهر ها به وجود آمده است. تداوم این گونه رشد جمعیت، شهرنشینی در شهر های امروز را با بحران های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی روبرو ساخته است. بنابراین ضرورت توجه به مقوله زیست پذیری در شهر های امروزی اهمیت فراوانی یافته است. هدف مورد مطالعه این پژوهش شناسایی و سنجش شاخص های زیست پذیری در شهر بابل است. روش بررسی: روش انجام تحقیق با توجه به ماهیت کار روش توصیفی - تحلیلی است و با توجه به همین روش به بررسی ارزیابی زیست پذیری شهر بابل پرداخته می شود. در این پژوهش از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و انجام مصاحبه و مشاهدات می دانی و پرسشنامه نیز بهره گرفته می شود. پرسشنامه تنظیم شده تحقیق بین 382 نفر از شهروندان بابل به طور مجزا بر اساس فرمول کوکران، تقسیم و پس از جمع آوری، نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS، از طریق تحلیل عاملی و آزمون t تک نمونه ای، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. عرصه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شهر بابل می باشد. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که معیار های اقتصادی، اجتماعی و محیطی هر کدام با مقادیری متفاوت بر زیست پذیری شهر بابل اثرگذار می باشند و از آنجایی که زیست پذیری در شهر بابل بر مبنای سه معیار کلی سنجیده شده است، می توان ادعا کرد که شهر بابل فاصله زیادی با شاخص های زیست پذیری دارد. نتایج نشان داده است که زیست پذیری در بابل باید در بعد اقتصادی در اولویت قرار گیرد. بدین ترتیب که جهت زیست پذیرتر کردن شهر بابل ابتدا به مقوله اقتصاد توجه کرده و سپس به معیار های اجتماعی و زیست محیطی توجه شود .
آینده پژوهی مدیریت بافت های باارزش تاریخی شهری (مطالعه موردی: منطقه 8 شهرداری کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اهمیت بافت های تاریخی، انواع مشکلات مالی، مدیریتی، کالبدی مانع از دستیابی به توسعه این بافت ها بوده است. با توجه به اهمیت این موضع هدف اصلی این پژوهش شناسایی چالش های مدیریت بافت های باارزش تاریخی شهری در کلانشهر تبریز است. پژوهش به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن منطقه 8 شهرداری تبریز و 20 نفر از کارشناسان و خبرگان بوده است. در سطح خانوارها، با استفاده از آلفای کرونباخ و به روش تصادفی ساده، 367 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با استفاده از دانش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک و آزمون آماری رگرسیون خطی به روش گام به گام صورت گرفت. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که برخورداری پایین از زیرساخت های شهری از جمله فضای سبز ، قرارگیری بافت های تاریخی در درون شهر و مشکلات ترافیکی، چالش های مدیریت بحران در درون بافت تاریخی و تراکم زیاد ساخت و ساز در درون این بافت ها و سختی تردد وسائط نقلیه به ترتیب با مقادیر 1362، 801، 769 و 865 به عنوان مؤلفه های (چالش های) کلیدی در زمینه مدیریت توسعه بافت باارزش تاریخی شهر تبریز در منطقه 8 شهری هستند. همچنین یافته های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون خطی گام به گام نشان داد که مهم ترین مؤلفه های مدیریت بافت باارزش تاریخی شامل اتخاذ رویکرد یکپارچه در خصوص مدیریت و توسعه بافت باارزش تاریخی شهری، هماهنگی اقدامات سایر دستگاه ها اجرایی به واسطه جامع نگری، توانمندی دانش مدیریان شهری در ارتباط با مدیریت محلی و اتکا بر مؤلفه های محلی مدیریت بافت باارزش تاریخی. درنهایت می توان گفت که مهم ترین راهکار رفع چالش مدیریت بافت های باارزش تاریخی و توجه به تمامی ابعاد مدیریتی، مالی، اجتماعی و کالبدی- زیرساختی به صورت همزمان است.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر بجنورد در مقابل زلزله با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 163
حوزههای تخصصی:
اثرات و آسیب پذیری ناشی از مخاطرات طبیعی در جهان در حال افزایش است و ابعاد این اثرات در زمینه های فیزیکی، توسعه اقتصادی اجتماعی، از دست دادن جان و مال، منابع و تخریب همه جانبه، شدید و گسترده است. تلاش برای کاهش آسیب پذیری نشان می دهد که باید راهبردی ارزشمند برای کاهش اثرات مخرب ناشی از بحران در دستور کار سیاست های اجتماعی روز قرار گیرد. با وقوع زلزله های مخرب در جامعه حوادثی ازاین دست اتفاق می افتد: فروریختن ساختمان ها، زخمی یا کشته شدن مردم، آسیب دیدن زیرساخت ها و متوقف شدن اقتصاد، بنابراین برنامه ریزی کاهش مخاطرات و بهسازی برای تاب آوری جوامع در مقابل مخاطرات بسیار ضروری است. ازاین رو این مقاله به بررسی کاهش آسیب پذیری و ساماندهی کالبدی – فضایی شهر بجنورد در مقابل زلزله از طریق برنامه ریزی کاربری زمین شهری با رویکرد توسعه پایدار شهری می پردازد. روس تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که در ابتدا با جمع آوری اطلاعات و داده های لازم اقدام به تشکیل بانک اطلاعاتی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی گردید ، سپس با استخراج و ترکیب نقشه های جدید، تحلیل نهائی انجام شده است. برای مشخص کردن میزان آسیب پذیری شهر بجنورد، به شاخص مراکز خطرزا، دانه بندی قطعات، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، دسترسی به مراکز امدادی و زمین و اراضی عمومی و باز انتخاب شده و قطعه های ساختمانی آسیب پذیر در مقابل زلزله مشخص شده است. با توجه به نقشه آسیب پذیری شهر نتایج نشان می دهد محدوده هایی که خیابان های آن عرض کافی داشته و ازنظر دسترسی به مراکز امدادی در وضعیت بهتری قرار داشته و تراکم جمعیتی و ساختمانی و .. در آن ها پایین است، ازنظر آسیب پذیری در وضعیت بهتری قرار دارند. به عبارت دیگر این محدوده ها با توجه به تقسیم بندی نقشه آسیب پذیری به 5 قسمت، آسیب پذیری نسبتاً پایین، پایین، متوسط، بالا و آسیب پذیری بسیار بالاگرفته اند.
نقش ارتفاع تاج پوشش گیاهی فضاهای سبز شهری بر آسایش زیست اقلیمی انسان (نمونۀ موردی: پارک ناژوان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
171 - 204
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی، علاوه بر ویژگی های دمایی یک منطقه در بهبود آسایش زیستی مؤثر است و یکی از ابزارهای پرکاربرد و مؤثر در طراحی می باشد. تغییرات اقلیمی از جمله مخاطراتی هستند که اهمیت پوشش گیاهی را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر، نقش ارتفاع تاج پوشش های گیاهی و میزان تأثیرگذاری آنها در قسمتی از فضای باز شهری پارک ناژوان، در غرب شهر اصفهان است. روش جمع آوری اطلاعات، به صورت میدانی، تحلیلی و سنجشی، با روش تحلیل مقایسه گزینه های پیشنهادی در طراحی با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار ENVI-met(4.4.4) در 9 الگوی متفاوت پوشش گیاهی با نوع گیاه ثابت در ده نقطه مختلف از سایت در تاریخ 24 خرداد 1398، می باشد و معیار های مورد سنجش آسایش زیستی در سایت، عبارتند از، دمای هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد و دمای متوسط تابشی و شاخص مورد استفاده در این پژوهش،PMV است که یکی از جامع ترین روش های تخمین آسایش زیستی است. نتایج، حاکی از آن است که میزان اختلاف PMV در سناریوهای SC2.1، SC2.4 و SC2.7 که تنها درختان2، 10 و 20 متری هستند، به ترتیب 0.21، 1.18 و 1.76 است، به طوری که با افزایش ارتفاع تاج درختان و ایجاد سایه بلندتر، میزان آسایش زیست اقلیمی انسان افزایش می یابد، علاوه بر آن افزایش ارتفاع توپوگرافی هم بر میزان آسایش زیستی مؤثر است و باعث افزایش آسایش زیستی می شود. بنابراین، رابطه معناداری میان ارتفاع تاج پوشش گیاهی و آسایش زیستی وجود دارد. این یافته ها، می تواند کاربردهای استفاده از پوشش گیاهی مناسب را برای پارک های شهری داشته باشد.
ارزیابی کیفیت زندگی ساکنین مسکن مهر (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
87 - 102
حوزههای تخصصی:
برنامه مسکن مهر از مهمترین سیاست های تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد بوده است. فرایند اجرا و نتایج این طرح با مشکلات و انتقادات متعددی مواجه شد که یکی از مهمترین آنها عدم تأمین امکانات مناسب برای ساکنین و کیفیت زندگی پایین در این مجتمع های مسکونی است. هدف مقاله حاضر ارزیابی کیفیت زندگی ساکنین مسکن مهر و مهمترین عوامل تأثیر گذار بر آن است. پس از مرور ادبیات تحقیق و استخراج عوامل کیفیت زندگی در محیط های مسکونی، از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش متغیرها از دیدگاه ساکنین استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کل ساکنین مسکن مهر شهر رشت برابر 8000 خانوار است. براساس فرمول کوکران تعداد نمونه برابر 380 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های حاصل از پرسشنامه در ابتدا با استفاده از روش های آمار توصیفی و همچنین آزمون فریدمن مورد تحلیل قرار گرفته است و سپس پاسخ سوالات تشریحی با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار PLS مورد بررسی واقع شد. نتایج حاکی از این است که در میان شاخص های کیفیت زندگی در مسکن مهر بیشترین امتیاز (بسیار خوب) به متغیر پاکیزگی هوای شهری (با میانگین 18.39) و بعد از آن به حمل و نقل عمومی (17.03) تعلق دارند. نبود فرصت های شغلی (9.98) و عدم دسترسی به بانک ها (10.82) نیز مهمترین مشکلات در این محدوده است. نتایج تحلیل عاملی سوالات تشریحی نشان می دهد که عوامل وجود معتادین (0.84) و زمین های رها شده (0.75) بیشترین نقش را در نامنی محدوده دارند. همچنین نظافت و نورپردازی (0.88)، تاسیس پارک (0.84) و مراکز تجاری (0.68)، مهمترین عوامل پیشنهادی برای پویایی و سرزندگی محسوب می شوند. این نتایج نشان می دهد که رویکرد موجود در تأمین مسکن اجتماعی در کشورمان نیازمند بازنگری جدی است و شاخص های کیفیت محیط شهری باید به عنوان بخش مهمی از معیارهای مسکن قابل استطاعت لحاظ گردند.
واکاوی مؤلفه های راهبردی و مشارکت پذیری شهروندان در راستای تحقق الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه توسعه دغدغه خاطر بسیاری از کشورهاست که هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسان است. برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصت ها و توزیع عادلانه امکانات، مشارکت مردم راهکار اصلی و محوری به شمار می رود. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های مشارکت فعال مردمی در راستای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت می پردازد. روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش پژوهش، تحلیل محتوا است و از روش اطلاعات کتابخانه ای و میدانی در انجام پژوهش استفاده شده است. در روش میدانی از تکنیک پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل50 نفر از نخبگان و کارشناسان در دسترس می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری T تک نمونه ای و کروسکال والیس و همچنین جهت تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها از مدل استراتژیک SWOT استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمون t نشان داده است که یک رابطه معناداری بین متغیرهای مستقل مورد مطالعه در پژوهش حاضر و تحقق پذیری الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت وجود دارد. بنابراین متغیرهای مستقل مورد مطالعه بر تحقق پذیری الگو اثرگذار می باشند. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نیز نشان داده که تمایل مردم به مشارکت در ارتباط با شاخص های و متغیرهای مورد سنجش در جهت تحقق پذیری الگو از وضعیت مطلوبی برخوردار است. نتایج بدست آمده از مدل سوات
بررسی و ارزیابی زمینه های توسعه گردشگری الکترونیک (مورد مطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی و ارزیابی زمینه های توسعه گردشگری الکترونیک استان گیلان بپردازد. در این راستا پس از بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای، در بخش میدانی از روش پیمایش مبتنی بر تکمیل پرسشنامه در 16 شهرستان استان گیلان در ابعاد گردشگری الکترونیک شامل اجتماعی– فرهنگی، دولتی و مدیریتی، زیرساخت (سخت افزار) و سیستم های اطلاعاتی (نرم افزار) بهره گرفته شد. همچنین جامعه آماری منتخب شامل دستگاه های اجرایی، بخش خصوصی و جامعه محلی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای و جهت رتبه بندی شهرستان های استان در راستای ارزیابی وضعیت توسعه گردشگری الکترونیک از مدل تاپسیس بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد ک ه شاخص فراگیر شدن استفاده از شبکه های اجتماعی مرتبط با گردشگری توسط گردشگران، با مجموع میانگین70/34 رتبه اول و شاخص سرعت دسترسی به اینترنت، با مجموع میانگین60/56 پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. همچنین طبق نتایج بدست آمده بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 07/3 در وضعیت مطلوب قرار داشته و سایر ابعاد همچون زیرساختی، دولتی- مدیریتی و سیستم های اطلاعاتی در وضعیت نامطلوب قرار دارند. در نهایت در بررسی وضعیت شهرستان های استان گیلان در زمینه گردشگری الکترونیک؛ شهرستان های رشت، لاهیجان و بندرانزلی به ترتیب با ضرایب 636/0، 578/0 و 576/0 در رتبه های اول تا سوم و در وضعیت مطلوب ارزیابی شدند و شهرستان های املش باضریب 349/0 ، صومعه سرا با ضریب 335/0 و رودبار با ضریب 311/0 در وضعیت نامطلوب قرار گرفتند.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در توسعه گردشگری پزشکی، مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 101
حوزههای تخصصی:
انتقال دانش پزشکی مناطق دنیا با یکدیگر و لزوم آشنایی با طب پزشکی سایر کشورها، باعث به وجود آمدن شاخه ای از صنعت گردشگری به عنوان گردشگری پزشکی شده است که امروزه یک صنعت جهانی با دامنه وسیعی از ذی نفعان می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری پزشکی در استان کرمانشاه بود، که به لحاظ هدف بنیادی و ازلحاظ انجام پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از جنبه راهبردی جزء پژوهش های نظریه داده بنیاد بوده، برای کشف داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران ارشد دانشگاه علوم پزشکی و رؤسای بیمارستان های سطح استان کرمانشاه و خبرگان حوزه گردشگری درمانی است که با توجه به روش نمونه گیری نظری (گلوله برفی)، نمونه گیری از 23 نفر انجام گرفت. سپس با استفاده از کدگذاری محتوا، مصاحبه ها بر اساس کدگذاری ب از، مح وری و انتخ ابی، کدگذاری شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بر اساس این مدل، 5 مقوله اصلی و 18 مقوله فرعی برای توسعه گردشگری پزشکی در استان کرمانشاه با تمرکز بر گردشگران درمانی عراقی شناخته شدند و برمبنای مدل ترسیمی بسترسازی که حاصل از راهبردهای خصوصی و سرمایه گذاری و منابع اولیه و بازاریابی است بر تدوین اصول جذب و توسعه گردشگری پزشکی تأثیرگذار هستند. استفاده مؤثر از تکنولوژی و دسترسی به منابع اطلاعاتی و شناخت شرایط محیطی به عنوان مقوله زمینه ای موردتوجه قرار گرفتند که این مقوله همراه با مقوله تدوین اصول جذب و توسعه گردشگری بر اجرای سیاست ها و راهبردهای توسعه گردشگری اثرگذار می باشد و درنهایت مجموع این مقوله موجب کارآمدی منابع انسانی و توسعه تکنولوزی و تقویت صنایع مرتبط و رشد سرمایه گذاری تحت عنوان مقوله پیامدها شکل خواهد گرفت.
مدلسازی معادلات ساختاری شاخص های شهر دوستدار سالمند کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندان انسان هایی هستند که از جنبه های آناتومیکی، فیزیولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی با کاهش توانایی های مختلفی روبه رو می شوند، این امر می تواند باعث شود برخی از سالمندان قادر به تأمین نیازهای روزانه خود نباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ضعیت شهر کرمانشاه از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت.روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه سالمندان شهر کرمانشاه تشکیل داد. از این جامعه، نمونه ا ی به حجم 366 به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد که به پرسشنامه شاخص های شهر دوستدار سالمند پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همسانی درونی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. داده ها با کمک نرم افزارهای SPSS 25 و 8.8 Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از ضریب همسانی درونی نشان داد که این مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار است. شاخص برازش مدل تحلیلی عاملی تأییدی مدل 8 عاملی این پرسشنامه را تأیید کرد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که ارتباط بین شاخص های شهر دوستدار سالمند معنادار است. همسانی درونی ابعاد این شاخص ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های سالمندی در دامنه 71/0 تا 84/0 است. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخه فارسی شاخص های شهر دوستدار سالمند، پایایی و روایی مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و مقیاس خودسنجی مناسبی برای موقعیت های بالینی و پژوهشی در جمعیت سالمندان است. یکی از تلاش ها برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان، این است که از طریق دولت، سیاستی را در زمینه اجرای برنامه مراقبت های بهداشتی اولیه برای سالمندان و بهینه سازی ارزش برای سیستم های بهداشتی صادر کند.
بررسی و تحلیل فضاهای بی دفاع شهری با رویکرد آمایش (مطالعه موردی: منطقه 9 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
164 - 177
حوزههای تخصصی:
فضاهای بی دفاع تأثیرات مختلفی بر فضاهای شهری و زندگی شهروندان می گذارند که تأثیر بر افزایش جرائم و کاهش احساس امنیت شهروندان مهم ترین تأثیرات آن می باشد. شناسایی و بررسی نقش فضاهای بی دفاع شهری در وقوع جرم با تأکید بر منطقه 9 شهر تهران پرداخته شده است .روش تحقیق مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی براساس فرمول کوکران تعداد 150 نفر به عنوان جامعه نمونه مشخص شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله نرم افزار SPSS و مدل وایکور انجام گرفت. معیارهای ناهنجاری اجتماعی، کمبود امکانات روشنایی و آلودگی نیز به ترتیب رتبه های اول تا سوم را کسب کرده اند. معیار ناهنجاری اجتماعی با وزن 2752/0 بیشترین وزن را کسب کرده بنابراین از اهمیت بیشتری نسبت به سایر معیارها برخوردار است. رتبه بندی براساس شاخص ویکور نشان داد محله استاد معین بهترین وضعیت را در بین سایر محله های منطقه 9 دارد. ناهنجاری اجتماعی با بتای 398/0 بالاترین تأثیر را بر کیفیت فضایی نسبت به کاربری های نامناسب و کمبود فضای تفریحی داشته است. مجموع متغیرهای بکار رفته (کیفیت فضایی و کیفیت اجتماعی و روان شناختی) 1/55% از واریانس فضای بی دفاع شهری را پیش بینی می کند. کیفیت فضایی، اجتماعی و روان شناختی در سطح (01/0<α)، قادر به پیش بینی فضای بی دفاع شهری منطقه 9 شهرداری تهران می باشند. ناامنی و نامطلوبیت محله منطقه 9 شهر تهران از حیث فضاهای بی دفاع و برخورداری این فضاها از چندین شاخص است. نبود برنامه مشخص از سوی سازمان های مرتبط برای چنین فضاهایی، چیزی جز تشدید خشونت، ناامنی، افزایش نرخ بزهکاری و خروج جمعیت بومی محله به همراه ندارد.
اولویت بندی مؤلفه های رفتار شهروند سازمانی در نظام برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها همچون سازمان بزرگ و پیچیده ای می باشند، که شهروندان به عنوان عنصر اصلی این مجموعه به حساب می آیند. رفتار شهروند سازمانی به عنوان رفتارهای فرانقشی، باعث بهبود مؤثر وظایف و نقش های سازمان می شوند. لذا با توجه به اهمیت شهرها به لحاظ تأثیرپذیری برنامه ریزی های شهری از رفتار شهروند سازمانی، ضرورت شناسایی مؤلفه های رفتار شهروند سازمانی در شهرها وجود دارد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های رفتار شهروند سازمانی می باشد، که از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و تهیه 384 پرسشنامه انجام شده است. روایی پرسشنامه با نظر چند تن از صاحبنظران در این زمینه، پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ، تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و اولویت بندی از آزمون فریدمن بهره گرفته شده است. طبق یافته ها، در میان متغیرهای اصلی، همبستگی و رابطه معناداری وجود دارد و در میان متغیر های اصلی انگیزه، پاسخ، محرک، تقویت و نگرش، متغیر انگیزه و پاسخ دارای اولویت بالاتری در میان متغیرهای دیگر می باشد، لذا نتایج حاکی از آن است، در اولویت بندی مؤلفه های رفتاری شهروند سازمانی در نظام برنامه ریزی شهری، مدیران و برنامه ریزان شهری باید انگیزه شهروندان در شهر مشهد را در برنامه ریزی های شهری مد نظر داشته باشند، چون بر پاسخ دهی شهروندان که به شکل میزان تعهد و رضایت شهروندی از شهر بروز می دهد، تأثیرگذار است.
اثرات رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : رشد هوشمند رویکردی برای توسعه پایدار شهری است که مسائل و مشکلات حاصل از گسترش پراکنده رویی شهری مناطق کلان شهرها را مهار می کند. این رویکرد با سیاست های سطح خرد و کلان، برابری اجتماعی و عدالت محیطی را تقویت می کند، علاوه بر این، جنبه های پایداری را نیز موردبحث قرار می دهد. داده و روش : روش پژوهش از لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت کاربردی است. روش گرداوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری جمعیت ساکن منطقه 12 شهر تهران (241475 نفر) است که حجم نمونه برابر با 400 نفر مشخص شد. متغیرهای پژوهش شامل رشد هوشمند شهری در 10 مؤلفه و توسعه پایدار اجتماعی در 8 مؤلفه بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های گرایش به مرکز (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار و ضریب پراکندگی) و مدل سازی معادلات ساختاری از رویکرد حداقل مربعات جزئی(PLS) استفاده شده است. یافته ها : یافته ها حاصل از آمار توصیفی از طریق شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی نشان داد که نمره متغیر رشد هوشمند شهری در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نمره متغیر توسعه پایدار اجتماعی همراه با تمام مؤلفه های آن بر اساس طیف 5 سطحی در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نتایج در بخش اثرگذاری متغیرهای مستقل بر وابسته با توجه به مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که اثر رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در سطح ضریب معناداری 005/1 و میزان سطح معناداری315/0 معنا دار نیست. نتیجه گیری : بنابراین برای دست یابی به توسعه پایدار اجتماعی منطقه 12 شهر تهران، باید استراتژی رشد هوشمند را به عنوان راهبرد اصلی در انتظام بخشی به شکل پایدار شهری قرار داد.
شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: منطقه10 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نبود روابط شهر و روستا در یک بستر متوازن و منطقی باعث سیل عظیمی از مهاجرت های روستایی به شهرها از یک طرف و ناکارآمدی نظام مدیریت و برنامه ریزی از سوی دیگر شده است. به طوری که اکثر شهرهای ایران با معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حادی گریبان گیر بوده و بافت های ناتوانی را در بدنه خود به همراه داشته اند. شناسایی چنین محدوده هایی اولین اقدام اساسی در راستای ساماندهی و توانمندسازی آن ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری منطقه10 کلانشهر تبریز است. این تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. که با استفاده از شاخص هایی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی- مخاطراتی مبادرت به شناسایی محدوده ها و محلات نیازمند بازآفرینی نموده است. داده های بکار رفته ز طریق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 برای بلوک های شهری و همچنین از داده های مکانی مربوط به طرح توسعه و عمران منطقه شهری تبریز اخذ شده است. بدین منظور از GIS و ترکیب آن با مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برخی از محلات شهر تبریز از حیث شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به فضاهای خدماتی شکاف عمیقی ایجاد گشته است. که به ترتیب محلات محمدیه، رضوانشهر و شربت زاده محلاتی با بیشترین فراوانی فضاهای ناکارآمد و نیازمند به بازآفرینی شناسایی شدند و شاخص های اجتماعی نسبت به سایر شاخص ها، بیشترین اثرگذاری را در شناسایی محلات داشته اند.
تببینی بر عدالت نور و سایه اندازی آن بر بهزیستی ذهنی شهروندان در بزنگاه کووید 19 (مورد مطالعه: شهرک ثمین زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نور طبیعی به مثابه کامل ترین و مطلوب ترین نور انکارناپذیر است. تحقیقات سال های اخیر نشان می دهد که نور روز علاوه بر نقش و اهمیتی که در حفظ و بهبود چرخه حیاتی انسان ایفا می کند، اثر درمانی ویژه ای بر بعضی از بیماری های جسمی و روانی داشته و می تواند تا حد زیادی در درمان این گونه بیماران موثر باشد. با این رویکرد نوشتار حاضر اعتقاد دارد نور و کیفیت بخشی آن بر زندگی انسان بر رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تاثیر دارد و به سهم خود می کوشد نور و کیفیت بخشی آن را بر بهزیستی ذهنی را در بزنگاه کووید 19 مورد مداقه قرار دهد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت روش ترکیبی شامل راهبردهای کیفی و همبستگی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ قلمرو زمانی مقطعی (بهمن 1399) بوده است که محقق با توجه به سکونت در محدوده مورد مطالعه طی انجام کار میدانی اقدام به اخذ داده های مورد نیاز کرده است. جه ت جم ع آوری داده ه ای بهزیستی ذهنی شهروندان بر اساس تحلیل و مشاوره با متخصصین روانشناسی از پرسشنامه مقیاس بهزیستی روان شناختی کییز (1995) بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد نور تاثیر قابل توجهی در بهزیستی ذهنی ساکنان مجتمع های مسکونی ثمین داشته است. امری که پسایند آن انطباق و شکوفایی اجتماعی را برای ساکنین (تعامل در قالب روابط و شبکه خانوادگی، گروه دوستان و ارتباطات اجتماعی با ساکنین مجتمع) و (امید به بهبود شرایط زندگی، معنادار دانستن زندگی، باور به پیشرفت اجتماعی) بوده است. همچنین بر اساس آزمون کروسکال-والیس با هدف بررسی اختلاف بهزیستی ذهنی ساکنان بین بلوک های پنج گانه با زیربنای عدالت نور؛ نتایج نشان داد بلوک های جنوبی؛ شرقی و غربی دارای سطح بهزیستی ذهنی مطلوبتری بوده و بر اساس تحلیل رگرسیونی، میزان ارتباط و دوسویگی عدالت نور با بهزیستی ذهنی شهروندان محرز گردید در نتیجه برای ارتقاء بهزیستی ذهنی ساکنان مجتمع های مسکونی، باید برنامه ریزی ویژه ای در زمینه طراحی و معماری ساختمان ها و مجتمع ها جهت برقراری تعادل در دریافت نور انجام شود.
شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری (مطالعه موردی مناطق 1، 5 و 8 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مهم ترین و نوین ترین مباحث در تئوری های جدید شهرسازی و برنامه ریزی است که باهدف پیشبرد شهر به سوی مطلوبیت هرچه بیشتر مطرح شده است. هدف این پژوهش کاربرد تحلیل عاملی در شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری محلات شهری است. ابتدا زیست پذیری از دیدگاه نظری و سپس ویژگی های مناطق شهر اصفهان موردسنجش و بررسی قرارگرفته اند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری از تکنیک طیف لیکرت 5 درجه ای استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده ی این است که بین مناطق شهری اصفهان ازنظر زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به سطح بندی انجام گرفته، محلات جلفا و رزمندگان دارای بیشترین سطح زیست پذیری هستند که علت قرارگیری این محلات در یک طبقه مشابهت های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی آن هاست زیرا ساکنان این دو محله به طور نسبی از کیفیت سیستم حمل ونقل، هویت اجتماعی، برخورداری از امکانات و رضایت مندی از محل سکونت خود راضی بوده اند. محله ی درب کوشک با توجه به قرارگیری در مرکز شهر و مواجهه با مسائل اقتصادی و فرهنگی و کالبدی دارای سطح زیست پذیری متوسط است بیشترین نارضایتی در این محله مربوط به عدم کیفیت سیستم حمل ونقل بوده است. محلات سیچان، عباس آباد و خانه اصفهان در پایین ترین سطح زیست پذیری جای گرفته اند و اولین اولویت توجه را به خود اختصاص داده اند. با توجه به اینکه شرایط زیست پذیری در مناطق مختلف متفاوت است، درنهایت هدف این پژوهش دستیابی به شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری و شناسایی وضعیت محلات و عوامل مؤثر بر آن است.
حل ناکارآمدی نظام مشارکت محلی با کاربست رویه شهرسازی تاکتیکال (نمونه مورد مطالعه: محله پامنار، بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ساخت برنامه ریزی شهری و شهرسازی کشور و به طور خاص در حوزه بافت های تاریخی ناکارآمد کشور(از جمله محله تاریخی پامنار کرمان، به عنوان نمونه مورد مطالعه)، درگیر مسایل و چالش های متعددی هستند. بافت هایی که نه به لحاظ مالی و نه به لحاظ تکنیکی و گفتمانی سیستم برنامه ریزی کشور قادر به برطرف نمودن آن ها نیست. در این راستا، شهرسازی معاصر با تغییر پارادایمی نظیر بالا_آمرانه به پایین_مشارکتی در قالب رویکرد شهرسازی تاکتیکال به مثابه یکی از گونه های نوین شهرسازی در ارتباط با بافت های ناکارآمد شهری، می تواند کارآمد باشد. در راستای مقدمه ذکر شده، پژوهش حاضر با شناسایی و الویت بندی پروژه های تاکتیکال با محوریت افزایش مشارکت جویی و نیز اجرایی نمودن این پروژه ها در فضاهای شهری بافت های تاریخی کشور(نمونه مورد مطالعه: محله پامنار شهر کرمان) به انجام رسیده است. داده و روش : این پژوهش دارای هدف کاربردی و به لحاظ نوع تحلیل، در گروه تحقیقات آمیخته، یا به عبارتی کمی-کیفی قرار می گیرد. روش میدانی مورد استفاده، شامل بازدید میدانی و پرسشنامه کارشناسی(مبانی مقایسه زوجی) و روش فوکس گروپ، متشکل از شهروندان، مسئولین شهرداری و مسئولان دفتر تسهیلگری بازآفرینی بافت ناکارآمد محله پامنار بوده است. یافته ها : در راستا رفع مشکلات و مسایل شناسایی شده، 13 پروژه تاکتیکال تدوین و به منظور دخالت و مشارکت شهروندان در محله پامنار با استفاده از دانش کارشناسی و به روش مقایسه زوجی مورد وزن دهی قرار گرفت و ترتیب و اولویت هر کدام از این موارد شناسایی گردید. این وزن دهی، با توجه به هفت معیار(مشارکتی بودن، خلاقانه، کم هزینه، انتقادی، از پایین بودن، محلی، و غیر سلسله مراتبی) شهرسازی تاکتیکال که پیشتر شناسایی شده بود، به انجام رسید و در ادامه، 8 مورد از پروژه های یاد شده با مشارکت شهروندان محله، به اجرا در آمد. روش شهرسازی تاکتیکال، به منظور توسعه درون زای محلی، نقش برنامه ریز را به مثابه راهنما یا تسهیلگر در نظر می گیرد. نتیجه گیری : پژوهش حاضر نشان داد که با به کارگیری این روش میتوان بخش های کوچک، اما به شدت موثر و ضروری از نیازهای شهروندان را با در نظر گرفتن نقش فعال برای ساکنین به عنوان ذینفعان واقعی برآورده نماید، امری که طرحهای بلندبالای مرتبط با بافت های ناکارآمد شهری از تامین آن ها عاجز هستند.
ارائه چارچوب سه مرحله ای نقش تسهیلگر در توسعه گردشگری پزشکی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 163
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه یک سفر مطمئن برای درمان و یا پیشگیری از بیماری، نیازمند به حضور منبعی مطلع در زمینه مقاصد و کشورهای مناسب و مجهز می باشد (تسهیلگران گردشگری پزشکی)، در این پژوهش سعی در ارائه چارچوب نقش های تسهیلگران گردشگری پزشکی که زیرشاخه گردشگری سلامت است، در مراحل قبل، حین و بعد از سفر بیمار شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده های پژوهش پیمایشی، و جامعه آماری شامل فعالان حوزه گردشگری پزشکی شهر اصفهان بوده و تعداد نمونه 78 نفر از اساتید دانشگاه ها، پزشکان، کارکنان سازمان گردشگری، آژانس های گردشگری و هتل های موجود در شهر اصفهان بوده است که درنهایت 66 پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردیده است. روایی با استفاده از تجربه خبرگان متخصص و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تائید قرارگرفته است. تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار spss و آزمون های دوجمله ای، علامت و آنتروپی شانون صورت گرفته و یافته های پژوهش نشان داده است که نقش های تسهیلگران گردشگری پزشکی قبل از سفر شامل برنامه ریزی، مذاکره با ارائه دهندگان خدمات، راهنمایی قانونی و مشاوره با پزشک، هماهنگی مربوط به درمان، فعالیت های ترویجی برای جذب بیمار، اتصال بیمار به کادر درمانی، کمک به یافتن مرکز درمانی، انجام سفر و انتخاب مقصد، رعایت حریم خصوصی، بررسی مشروعیت پزشکان و مراکز درمانی، برنامه ریزی برای حمل ونقل، حذف لیست انتظار طولانی، ویزا و در حین سفر، شامل راهنمایی برای بهره مندی از امکانات مقصد، امور پیش از درمان، گردش در مقصد، ملاقات با پزشک، برقراری روابط فرهنگی و اجتماعی، ایجاد محیط نقاهت، مراقبت باکیفیت، به صرفه و به موقع، مترجمی، در مرحله بعد از سفر، مطرح کردن پیشنهادهایی برای بهداشت مبدأ، بر عهده گرفتن مسئولیت آسیب های احتمالی بعد از بازگشت، ادامه درمان در خانه، حل مشکلات بیمار در مبدأ، ارزیابی رضایت بیمار و کیفیت درمان بوده است.
راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان (موردمطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
22 - 36
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادکارآفرینانه یک حوزه پژوهشی جدید در مدیریت منابع انسانی شهرداری تهران است که با شکوفایی قابلیت های ویژه و مهارت های فردی کارکنان سبب بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به بهترین روش ممکن شده و به تبع ارتقاء عملکرد و بهره وری سازمان را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین، هدف از انجام این پژوهش راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نوع آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. ابتدا از روش کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و شاخص های مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان با 45 نفر از خبرگان علمی و اجرایی تا اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به شیوه گلوله برفی صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی از طریق اطلس تی 8 صورت گرفته است که با روش دلفی فازی از طریق خبرگان تعداد 11 مولفه و 57 شاخص مورد تائید نهایی قرار گرفت. در بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده از پرسشنامه 56 گزاره ای محقق ساخته با طیف پنج تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نمونه مورد بررسی برای معادلات ساختاری براساس فرمول کوکران 212 نفر محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل بخش کمی با استفاده از نرم افزار ایموس 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که طراحی و اجرای سیستم مدیریت استعداد کارآفرینانه برای عملکرد بهسازی کارکنان در شهرداری تهران به حمایت و توجه جدی و مستمر محیط سازمانی و فراسازمانی نیاز دارد.
واکاوی نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مورد مطالعه: محدوده ی مرکزی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
196 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های ناکارآمد و نابسامان به طور خاص، اجرای پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از ظرفیت های محلی است. در این بین پروژه های محرک و توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر، تا چرخه فعالیتِ زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازند. هدف این تحقیق بررسی نقش پروژه های محرک توسعه اجرا شده در دستیابی به اهداف و سیاست های بازآفرینی در ناحیه ی مرکزی شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده است. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص ها) و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب ابعاد فرهنگی – اجتماعی با ارزش عددی (38/3)؛ اقتصادی با ارزش عددی (95/2)؛ کالبدی - فضایی با ارزش عددی (9/2)؛ زیست محیطی با ارزش عددی (35/2) و مدیریتی با ارزش عددی (02/2) بیشترین تاثیرگذاری پروژه های محرک توسعه را بر تحقق سیاست های بازآفرینی محدوده مرکزی شهر سنندج داشته اند. همچنین رضایت مندی ساکنان از اثرات پروژه های محرک توسعه بر تحقق اهداف بازآفرینی ارزیابی گردید، که در برخی ابعاد نگرشی مثبت و در برخی ابعاد نیز نگرشی ضعیف داشتند.