فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان، در پایین ترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح می گردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نه چندان تازه اما بسیار مهم روبه رو شده اند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی به شدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. داشتن مسکن مناسب، حق هر شهروند است. در قانون اساسی ایران، بر تأمین مسکن برای تمامی اقشار جامعه تأکید شده است. دراین بین اقشار کم درآمد جامعه با مشکلات متعددی جهت تأمین مسکن روبه رو هستند. این موضوع سبب سیاست گذاری های مختلف در بخش تأمین مسکن نظیر مسکن اجتماعی، مسکن قابل استطاعت و مواردی چون آن شده است. در سال های اخیر، یکی از بزرگ ترین تصمیمات دولتی اخذشده در بخش مسکن ایران، مسکن مهر است، که در راستای تأمین مسکن اقشار کم درآمد جامعه تدوین شده است. هدف مهم این مقاله ارزیابی میزان رضایت قشر کم درآمد ساکن در مجتمع های مسکن مهر از متغیرهای کیفی و کمی سکونت است. در این مقاله ابتدا شاخص های کیفیت سکونت در مطالعات پیشین بررسی شده، سپس متغیرهای لازم (71 متغیر) جهت ارزیابی میزان رضایت ساکنین از طریق پرسشنامه تبیین و مورد ارزیابی قرارگرفته اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، 22 عامل در قالب چهار سطح واحد مسکونی، ساختمان مسکونی،سایت مسکن مهر و محدوده بلافصل سایت مسکن مهر به عنوان عوامل موثر بر رضایتمندی ساکنین مسکن مهر شناسایی شده اند. در این مقاله پروژه مسکن مهر شهر دهاقان با 609 واحد مسکونی مورد مطالعه قرار گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه برابر با 150 خانوار بوده که با به کارگیری آزمون کرویت بارتلت(sig<0.05) و معیار کیسر-مه یر- اولکین(KMO=0.611)، مناسب بودن حجم نمونه جهت انجام تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که نبود دسترسی مطلوب به خدمات رفاهی پایه (آموزشی، مذهبی، امنیتی) و مراکز عمده فعالیتی، عدم مطلوبیت وضعیت پیاده مداری(وضعیت معابر) و اختلاط کاربری، فقدان مراقبت و نگهداری از فضای داخلی مجتمع، وجود آلودگی های زیست محیطی در مجاورت سایت و درون آن، فقدان فضای گذران اوقات فراغت و پرورش استعدادها از مهم ترین عوامل در نارضایتی ساکنین مجتمع مسکن مهر دهاقان است. جهت محاسبه میزان رضایت مندی ساکنین از وضعیت سکونت، مجموع امتیازات عاملی هر عامل نرمال شده و عوامل به صورت نسبی بر حسب امتیازات نرمال شده سطح بندی شده اند. همچنین خروجی های تحلیل خوشه ای بیانگر آن است که 76درصد از ساکنین از وضعیت سکونت خود ناراضی می باشند.
سنجش کمی قابلیت برنامه ریزی محور های پیاده در بافت مرکزی همدان (نمونه موردی: خیابان های اکباتان، شهدا، تختی و بوعلی)
حوزههای تخصصی:
پدیده خودروگرایی یا شهرهای وابسته به خودرو، چالشی است که امروزه در جوامع شهری نمود بیشتری پیدا کرده است. بهبود استانداردهای زندگی و تمایل به رفاه فردی، زمینه ساز پدیده خودرو گرایی است. این امر در کنار فقدان زیرساخت های لازم حمل و نقل و گزینه های حمل و نقل عمومی در کشورهای در حال توسعه، بیش از پیش رو به وخامت گذاشته و هزینه های بسیاری را از جمله، اتلاف منابع طبیعی، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات سلامت شهروندان را در پی داشته است. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شهری شدن پیش از صنعتی شدن رخ داده است، پس از ورود اتومبیل، از همان ابتدا مسئله اولویت دادن سواره ها وجود داشته است. تجربیات پیاده راه سازی به ویژه در بافت های مرکزی شهرها نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، از طریق مطالعه و تحلیل تجربیات داخلی و خارجی و همچنین با استناد به مطالعات و بررسی های میدانی، با هدف سنجش قابلیت جهت تبدیل به پیاده راه، به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی، تعاملات اجتماعی و ساماندهی بافت مرکزی شهر همدان به رشته تحریر درآمده است. بر این اساس با استفاده از منابع اسنادی و تجربیات عملی، معیارها و شاخص های ارزیابی جهت تحلیل استخراج شده و پس از معرفی و شناخت محدوده و تحلیل آن با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به سنجش وضع موجود محورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که محور بوعلی و اکباتان واجد بالاترین اولویت جهت تبدیل به پیاده راه می باشند .در نهایت در همین راستا اهداف ، راهبرد ها و سیاست ها استخراج و ارائه شده است.
مطالعة تطبیقی الگوی رشد فضایی-کالبدی کلان شهرهای تبریز و استانبول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد شهری یکی از مباحث اصلی است که می تواند به پایداری و حیات شهرها کمک نماید و با تمام خصوصیات اعم از فرم و کارکرد و کالبد و محتوی، دغدغة بی پایان فیلسوفان و نظریه پردازان و آرمان گرایان از حداقل 5 قرن قبل از میلاد تا عصر حاضر بوده است و امروزه، آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. لذا، با توجه به ضرورت موضوع، ما نیز در پژوهش حاضر، در مطالعه ای تطبیقی در تلاشیم تا با استفاده از روش های کمی، الگوی رشد فضایی- کالبدی دو کلان شهر خواهر خوانده، یعنی کلان شهرهای تبریز و استانبول را ارزیابی کنیم. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت و روش، دارای رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. به طوری که، ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات مورد نیاز پرداخته و سپس فرم کالبدی- فضایی رشد شهر تبریز (با 10 منطقه) و استانبول (با 39 منطقه) را با استفاده از روش های کمی محاسبه کرده است؛ برای سنجش فرم از چهار روش (آنتروپی، جینی، موران، گری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی رشد کلان شهر تبریز، پراکنده بوده و در سال 1390 گرایش به الگوی تصادفی را نشان می دهد. اما فرم کلان شهر استانبول، گرایش به الگوی رشد متمرکز را نشان می دهد.
تحلیل رفتار مصرفی خانوارها در مناطق شهریِ استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رفتار مصرفی خانوار درون یک جامعه به عنوان واحد مصرف کننده درون جامعه یکی از مباحث پرکاربرد در سیاست گذاری ها است. هدف این مقاله شناخت رفتار تقاضای خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری از طریق الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل در قالب گروه کالاها و خدمات آب، برق و سوخت، درمان و بهداشت، خوراکی و آشامیدنی ها، پوشاک و کفش، حمل و نقل و ارتباطات، لوازم و اثاثیه منزل و سایر کالاها و خدمات و تقسیم بندی آن ها به گروه کالایی بادوام و بی دوام است. نوع پژوهش کاربردی و جامعه آماری در این تحقیق شامل خانوار شهری استان چهارمحال و بختیاری برای دوره زمانی 92-1358 می باشد. روش آماری مورد استفاده جهت برآورد ضرایب مدل، رگرسیون (معادلات) به ظاهر نامرتبط است. نتایج نشان داد گروه های کالایی و خدمات آب، برق و سوخت، خوراک، پوشاک و کفش، لوازم و اثاثیه منزل ضروری و گروه کالاها و خدمات درمان و بهداشت و حمل و نقل و ارتباطات لوکس هستند. همچنین وجود توهم پولی؛ میزان سهم گروه های درمان و بهداشت و خوراکی ها و آشامیدنی را افزایش و سایر گروه ها را کاهش می دهد. بر طبق نتایج، یک درصد افزایش قیمت آب، برق و سوخت مورد استفاده خانوارهای شهری استان، هزینه های لوازم و اثاثیه منزل را 00591/0 افزایش می دهد.
سنجش جدایی گزینی مسکونی پایگاه های اجتماعی- اقتصادی شهر شیراز با استفاده از شاخص های اندازه گیری چندگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی شهری موضوعی مهم در بسیاری از شهرهای جهان است و از مدت ها قبل بسیاری از محققان به این مبحث توجه داشته اند. جدایی گزینی شهری، تمرکز فقر و پیدایش طبقات پایین را به طرز شدیدی در پی دارد. انواع مختلفی از جدایی گزینی شهری از قبیل جدایی گزینی درآمدی و قومی- نژادی وجود دارد که وابسته به مکانیزم های موجود در درون یک شهر است. به منظور برنامه ریزی جامعه ای بهتر، برنامه ریزان شهری نیازمند آگاهی از نحوه ی اندازه گیری جدایی گزینی و تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از آن هستند. روش های متعدد سنجش جدایی گزینی شهری وجود دارد که به طرق مختلفی با هم متفاوتند. پژوهش حاضر پرکاربردترین شاخص های سنجش جدایی گزینی مسکونی چند گروهی(8 شاخص) را با استفاده از نرم افزار تحلیل گر جدایی گزینی در سطح شهر شیراز و میان پایگاه های مختلف اجتماعی- اقتصادی این شهر مورد مطالعه قرار داده است. جامعه آماری، کل محدوده کالبدی شهر شیراز به تفکیک بلوک های آماری(451بلوک) در قالب نقشه در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و خانوارهای ساکن در آن(416141 خانوار) می باشد. درمجموع نتایج پژوهش وقوع پدیده جدایی گزینی در شهر شیراز را به میزان متوسط به بالا و با مقادیر محاسبه شده ی 7177/0، 5785/0، 1 - 5474/0، 5407/0، 3969/0، 3759/0، 3613/0، 3375/0 برای هر یک از شاخص ها مورد تایید قرار می دهد. از طرف دیگر به کارگیری تحلیل لکه های داغ نرم افزار ArcGis در محدوده موردمطالعه نیز نشان می دهد بیشترین تجمع فضایی پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا(لکه های داغ) تقریباً در حوالی مرکز و ناحیه شمال غربی شهر، پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط در سمت غربی شهر و پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین نیز در سمت جنوب غربی شهر شیراز خوشه بندی شده اند.
تبیین سازمان فضایی شهرستان بابل با استفاده از شاخص های کمی و کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی یک ناحیه نیز همچون یک سیستم، محصول یک فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. ساختار فضایی شهرستان بابل نیز همچون یک سیستم، محصول فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. در این خصوص برای بررسی علمی سازمان فضایی شهرستان بابل نقش نیروهای درونی ( اقلیم، توپوگرافی، حاصلخیزی زمین و. .. ) و بیرونی (عوامل اداری و سیاسی، دسترسی و .. ) در شکل گیری و تکوین سازمان یابی فضایی شهرستان بابل تحلیل و ارزیابی شد. این تحقیق در دو قالب شکلی و محتوایی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق سکونتگاه های روستایی و مراکز شهری شهرستان بابل طی دوره 1365 تا 1390 می باشند. شاخص های های تحقیق نخست شهر (تمرکز هرفیندال، دو شهر، چهارشهر، شهر مهتا، مومار و الوصایی و شاخص مرکزیت پرستون می باشد. نتایج نشان می دهند طی چهار دهه گذشته شهرستان بابل از شکل مرکز پیرامون به صورت شبکه شهری منطقه ای (11 شهر ) تغییر ساختار داده است، اما از بعد محتوایی هنوز بخش اعظم فعالیت و خدمات و جمعیت در شهر بابل (بیش از 80 درصد جمعیت شهری) واقع شده اند. همچنین مشخص شد شهرهای نوپا برای توزیع بهتر خدمات و امکانات، کاهش تمرکزگرایی و ایجاد نظام توزیع فضایی جمعیت و خدمات همگن، بنا به صلاحدید نهادهای ذیربط شکل گرفته اند و با توجه به اختلاف زیاد مراکز شهری این ناحیه فاقد نظام سلسله مراتبی است.
جایگاه «نشانه شناسی شهر ایرانی» در گردشگری در راستای آینده پژوهی برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب عنوان «سال جهانی گردشگری پایدار: ابزار توسعه» توسط مجمع عمومی سازمان ملل متّحد برای سال 2017 اهمیت توجه به میراث غنی تمدّن های گوناگون و ارزش های ذاتی فرهنگ های مختلف را بیان می دارد. بنابراین نقش گردشگری در رعایت ارزش های فرهنگ های مختلف کاملا آشکار می باشد. از سویی دیگر ساختار شهرها برآیند تفکرات و جها ن بینی ملل و تمدّن ها هستند. ساختار شهرهای ایرانی نیز دارای مشخصه هایی می باشد که هویت را در کالبد آنها شاخص نموده است. اگر چه در عصر حاضر شاخص های مادی و کمّی به عنوان وجه تمایز شهر و انواع مجتمع های زیستی دیگر به کار گرفته می شود، ولی از توجه به این نکته اساسی نیز نباید غفلت کرد که در طول تاریخ ابعاد معنوی و فرهنگی و کیفی نیز در تعریف شهر، نقشی شایان توجه ایفا نموده است. در ساختار شهر، نشانه شناسی برای تحلیل هویت شهر بسیار قابل توجه می باشد. استفادة معنادار از نشانه هاست که در کانون اهمیت نشانه شناسی قرار دارد. هدف اصلی این نوشتار تبیین مفهوم گردشگری پایدار در شهر ایرانی به عنوان راهکاری برای توسعه پایدار می باشد. این تحقیق بر اساس نوع داده ها و متغیرها، تحقیقی کیفی است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی- اسنادی می باشد. متغیر مستقل تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، گردشگری پایدار و متغیر وابسته نیز ادراک محیطی است. در این راستا توجه به مفهوم نشانه شناسی شهری و به تبع آن توجه به مؤلفه های هویت کالبدی شهر به عنوان ابزاری برای توسعه گردشگری پایدار در نظر گرفته شده است. در مرحله بعد ضمن تحلیل مطالعات صورت گرفته به ارائه مدل پیشنهادی در راستای توجه به گردشگری پایدار با استفاده از ابزار پیشنهادی (نشانه شناسی) پرداخته می شود. نتایج حاصل حاکی از این است که می توان با بازنمایی مؤلفه های هویت کالبدی شهرها و توجه به نشانه شناسی شهری در راستای گردشگری پایدار که یکی از اهداف توسعه پایدار می باشد گام برداشت.
بررسی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر رشد شهرهای بزرگ (مورد مطالعه: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای بزرگ در نظام شهری کشور از اهمیت ویژه ای برخوردارند به طوری که اغلب این شهرها، مراکز استان بوده و به تبع شرایط ویژه خود، نسبت به سایر نقاط شهری رشد بیشتری داشته اند، چنین رشدی که اغلب بی برنامه و لجام گسیخته است هزینه های زیادی را برای شهرها تحمیل کرده و پایداری شهرها را تهدید می نماید. امروزه استفاده از روش های پیش بینی برای بررسی تحولات آینده کارایی ندارند در حالی که روش های آینده پژوهی می توانند با توجه به آنچه در آینده رخ می دهد، عوامل مؤثر بر بروز آینده های محتمل را شناسایی کرده و با کنترل آن ها به آینده مطلوب برسند. در پژوهش حاضر از نرم افزارهای آینده پژوهی برای بررسی و تحلیل رشد کالبدی و فیزیکی استفاده شده است که هدف آن شناسایی عوامل و نیروهای تأثیرگذار بر رشد شهر بزرگ ارومیه است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از تکنیک پویش محیطی اطلاعات لازم گردآوری شده و توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با استفاده از ماتریس تأثیرات متقابل امتیازدهی و در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس مدل هلدرن، 64 درصد رشد شهر به دلیل رشد جمعیت بوده و علیرغم وجود فضای کافی 34 درصد رشد شهر به دلیل پراکنده رویی بوده است. از بین 31 شاخص انتخابی با استفاده از تکنیک پویش محیطی که بر رشد شهر ارومیه تأثیرگذار بودند، تعداد 9 عامل، با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. که از بین این عوامل، تأثیرگذارترین عامل کلیدی در رشد فیزیکی شهر ارومیه، عدم نظارت بر ساخت و سازها است و رشد طبیعی جمعیت، نابرابری در توزیع خدمات و گرایش به حومه های شهری در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
ارزیابی آسیب پذیری بافت فرسوده شهر مرودشت در برابر زلزله با استفاده از (AHP) و (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زیستگاه متراکم انسانی است که به دلیل حضور انسان، نیازمند امنیت و ایمنی در همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... است. موقعیت جغرافیایی شهر مرودشت به گونه ای است که هم از نظر توپوگرافی و هم از نظر زمین شناسی درونی زمین، خطر وقوع زلزله این شهر را تهدید می نماید. وجود گسل های درونی زمین در منطقه مرودشت و اطراف آن، سابقه فعالیت این گسل ها، دوره بازگشت زلزله و پهنه بندی خطر لزره ای در کنار بافت فرسوده، وسعت، نوع و میزان فرسودگی، امکان تخریب پذیری بالا و. .. از مهمترین تهدیدات برای این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی / تحلیلی و بر اساس هدف پژوهش کاربردی است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با ساکنین و استفاده از کتب و مقالات است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط ویژه بافت فرسوده شهر مرودشت و همچنین پس از بررسی و مطالعات تحقیقات پیشین تعداد 9 شاخص از قبیل جنس سازه، قدمت بنا، کیفیت ساختمانها، عرض معابر، تراکم جمعیت، فاصله از آتشنشانی، دسترسی به فضای باز و نزدیکی به مراکز درمانی تعریف شد و برای هریک از شاخص ها، زیر شاخص هایی در نظر گرفته شده است و سپس به تدوین و توزیع 30 پرسشنامه بین کارشناسان و متخصصان شهر پرداخته شد و پس از آن به وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار (Expert choict) پرداخته می شود. و در انتها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، نقشه های آسیب پذیری بافت فرسوده مرودشت تهیه می شود. نتایج تحقیق نشانگر این است که در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص کیفیت ساختمانها با وزن 0.328 دارای بالاترین وزن نهایی و شاخص فاصله از آتش نشانی با وزن 0.017 کمترین وزن نهایی را دارند و با توجه به نقشه نهایی آسیب پذیری مشاهده می گردد که توزیع مناطق با آسیب پذیری بالا حدود 32 درصد از مساحت بافت را در بر گرفته است، 31 درصد از بافت دارای آسیب پذیری متوسط و بقیه مساحت بافت را فضاهای دارای آسیب پذیری کم به خود اختصاص داده است.
جایگاه حکمروایی مطلوب شهری در کاهش میزان جدایی گزینی فضایی مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی فضایی در کلان شهر تبریز از منظر اجتماعی و فرهنگی، محمل نوعی هویت حاشیه ای است که در تعامل با فضای کالبدیِ جداافتاده، تباین متن و حاشیه را در کلان شهر تبریز و اکثر کلا ن شهرهای ایران به وجود آورده است. مفهوم جدایی گزینی فضایی متضمن فرآیندی طولانی مدت از جا افتادگی اجتماعات محلی در پهنه هایی از شهر است که یکپارچگی و انسجام شهری را به چالش می کشد. این جدایی گزینی ناشی از بازندگی اجتماعات محلی در بازی برنامه ریزی شهری مدرن بوده است؛ از این رو شکلی تاریخی دارد و در طول زمان اتفاق می افتد. همچنان بیش از ۶درصد از مساحت و بیش از ۲۰درصد از جمعیت در محدوده شهر تبریز هستند که تباین متن حاشیه را به نمایش می گذارند. پژوهش پیشِ رو از نوع توصیفی تحلیلی بوده و روش شناسی ناظر بر آن متأثر از استدلال قیاسی و محک تجربی است. این مقاله تقلیل این تباین و افزایش انسجام و یکپارچگی شهری را از نقطه نظر تمرکززدایی در فرآیند تصمیم سازی و سیاست شهری و بازتولید عرصه های متکثر و خُرد قدرت اجتماعات محلی جست وجو می کند. چارچوب فکری و نظری این توزیع قدرت بر مبنای پارادایم حکمروایی مطلوب شهری قرار دارد که در واقع فصل مشترک تمام کنشگران اجتماعی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاست شهری متکثر و نوین با چالش محافظه کارانة قدرت سیاست شهری متمرکز (شهرداری) مواجه است؛ بنابراین گذار به الگوی حکمروایی مطلوب نیازمند مبنای قدرتمند قانونی است. حداقل چالش به منظور پیشبرد سیاست شهری متکثر ایجاد شهرداری متمایز محله های جداافتاده با ردیف بودجة متمایز است.
سنجش نابرابری فضایی شاخص های فرهنگی بین شهرستانی با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: شهرستان های کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مسائل مؤثر بر رفتارها در جوامع انسانی مقوله فرهنگ است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، توسعه فرهنگی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه محسوب می شود. بنابراین برای برنامه ریزی، تخصیص منابع و اعتبارات میان مناطق مختلف، شناسایی جایگاه منطقه در بخش مربوطه و سطح بندی برخورداری از مواهب توسعه ضروری است. هدف از این پژوهش، تعیین و تحلیل سطح توسعه فرهنگی و نابرابری ناحیه ای شهرستان های استان کرمانشاه با استفاده از مدل آنتروپی- ویکور است. جامعه آماری پژوهش، ۱۴ شهرستان استان کرمانشاه است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- کمی و تحلیلی است. در این پژوهش از ۲۰ شاخص فرهنگی برای سطح بندی و جایگاه هر یک از شهرستان های استان کرمانشاه در چهار سطح توسعه یافته (فرا برخوردار)، در حال توسعه (برخوردار)، توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و محروم (نابرخوردار) بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش مبین آن است تنها شهرستان کرمانشاه در سطح توسعه یافته و رتبه اول قرار دارد و شهرستان های اسلام آباد غرب و صحنه در سطح در حال توسعه (برخوردار) و رتبه دوم قرار دارند. شهرستان های کنگاور، سنقر، هرسین، پاوه، سرپل ذهاب، گیلانغرب، قصر شیرین در سطح توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و در رتبه سوم و شهرستان های روانسر، دالاهو، ثلاث باباجانی و جوانرود در سطح محروم (فروبرخوردار) و رتبه چهارم قرار دارند. یافته های حاصل نشان می دهد که نابرابری های فضایی فرهنگی، در سطح استان بسیار بالا است و تناسب چندانی با عدالت اجتماعی نداشته و لازم است به توزیع عادلانه منابع وخدمات فرهنگی در سطح توسعه فرهنگی توجه جدّی شود.
Explanation of organizational health crisis in the Islamic Azad University Using a modified equilibrium theory; Studied at region six of Azad universities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to determine the level and analysis of the components of the organizational health at the Islamic Azad University of Region six. The research method is descriptive and population statistical consisted of region six of Islamic Azad university`s units. The subjects include 320 B.A holder individuals of staff who have bachelor`s degree and higher. From among 175 people were selected .benefiting from multistage sampling and Morgan table. Research elements (Lyndon & kingle) was obtained from organizational health questionnaire, Cronbach`s alpha reliability coefficient of 0.90. for analyzing the data mono sample t-test and Friedman have been used .the results revealed that the health status of the academic enterprise of MAHSHAHR and KHORRAMSHAHR is critical and SHOSHTAR`s academic enterprise in emergency and ABADAN AHWAZ and DEZFOUL academic units were normal. also the experimental mean such as: condition of participation`s components, loyalty and commitment, Direction and leadership in all academic units were lower than average (in an emergency) respectively
Comparative study of the impact of heat transfer coefficient on the comfort conditions in the interior spaces of Iranian traditional houses (warm and dry climate of Yazd and cold and mountainous of Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۲۲۶-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
Paper undertakes software based numerical simulations in two different traditional houses in cold-dry climate of Tabriz and hot-arid climate of Yazd, The Eco Test software chosen for BIM simulations. Case study on real houses instead of hypothetical models can give more tangible results and choosing traditional houses can provide a good opportunity to compare both physical and thermal conditions, in which zones have more dense walls than contemporary typical building wall. With high thermal mass and more surface to volume ratio, investigating the effect of U-value on interior conditions are more accurate. Comparative case studies in two different climatic zones of Iran can give researchers the opportunity to compare the importance of total U-value in two severe climates in Iran. In addition, it can give the designers the insight that what design priorities must be considered in each climate. Results show that the U-value in a hot arid climate of Yazd has a more direct effect in controlling interior comfort conditions, like fluctuations of temperature and variations of summer and winter temperatures, as well as variations of temperature in a single day and total energy need and consumption in both hot months and cold months of the year.
Investigating atmospheric instability indices coinciding with hails of moderate to severe size diameters: case study: Synoptic station in Bandar Abbas(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۳۲۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
Hail phenomenon is one of the hazardous weather phenomena that can make the highest amount of damage to farms, gardens, cars, rooftops, etc. in a very short time (a few minutes), depending on the diameter of the particles. One of the best ways to study this devastating climatic phenomenon is the use of atmospheric instability indices. The indices which are calculated with the help of radiosonde data give a fairly comprehensive vision regarding the occurrence of such phenomenon. In this study, the incidence of moderate to severe hail is investigated in the period of 1990-2010. First, the atmospheric codes related to hail phenomena were applied to extract the data, then radiosonde data in intended time were received and applying the RAOB software, the physical status of atmosphere was studied. In the studied period, two hail examples were reported on November 27, 2008 and December 5, 2008. In the first instance of hail that occurred on November 27, 2008, the status of some indicators was calculated and it was found that LCL was at an altitude of 284 meters, CCL at an altitude of 1582 meters, LFC at an altitude of 6230 meters, the ice surface at an altitude of 3278 meters, the LI index was -0.2, the K index was 25.7 ° C, and PWC was 28 mm. In the above mentioned conditions, there was a hail with a diameter of 25.4 mm. In the second instance of hail that occurred on December 5, 2008, the status of some indicators was calculated and the results showed that LCL was at an altitude of 280 meters, CCL at an altitude of 1762 meters, LFC at an altitude of 2271 meters, the ice surface at an altitude of 2771 meters, the LI index was -1.4, the K index was 27.1 ° C, and PWC was 23.6 mm. In the above mentioned conditions, there was a hail with a diameter of 3.6 mm. Given that in many ways, the status of most atmospheric indicators in the two above examples of hail were close to each other, it turns out that in similar circumstances, the greater the distance the ice level gets to the summit of cloud, the greater is the probability of hails larger in diameter. The value of this distance for November 27, 2008 was at approximately 6384 meters and for December 5, 2008, it was at about 5012 meters.
آسیب شناسی مدیریت طرح های توسعه منطقه ای در ایران و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مقاله، با دو هدف آسیب شناسی الگوی موجود و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی طرح های توسعة منطقه ای تدوین شده است. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و از روش اسنادی و میدانی برای گردآوری داده ها استفاده می کند. جامعة آماری پژوهش شامل پژوهشگران و متخصصانی است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و روش کوکران، ۳۷۰ از آن ها به عنوان نمونه برای پرسشگری انتخاب شده اند. همچنین از ۵۰ خِبرِه برای سنجش روایی محتوایی ابزار اندازه گیری و از ۳۰ خِبرِه برای انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی مصاحبه به عمل آمده است. از روش ANP برای وزن دهی به معیارها و از مدل PROMETHEEII برای رتبه بندی گزینه ها و انتخاب الگوی مطلوب استفاده شده است. از نرم افزارهای SPSS، Super Decision و Visual Promethee برای پردازش، وزن دهی، تحلیل و رتبه بندی استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار با استفاده از ضریب CVR، ۸۰/۰ و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ۹۲۶/۰ و روش گاتمن، ۸۲۷/۰ محاسبه شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی موجود مدیریت طرح های توسعة ناکارآمد است و به اصلاح نیاز دارد. همچنین اجرای مدل PROMETHEEII نشان داد که، الگوی مبتنی بر حکمروایی خوب، الگوی مدیریت شبکه ای و الگوی مدیریت راهبردی، به ترتیب با نمرة خالص رتبه بندی ۷۱۰۶/۰، ۵۷۶۳/۰، ۰۷۸۳/۰، الگوهای برتر هستند. نتیجه گیری: در این پژوهش، این نتیجه به دست آمد که «حکمروایی شبکه ای»، الگوی مطلوبی برای مدیریت طرح های توسعة منطقه ای است. در پایان پیشنهادهای مانند ایجاد زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی، زمینه سازی مدیریت مشارکتی مبتنی بر پیاده سازی حکمروایی خوب در مدیریت طرح ها ارائه شده اند.
ارزیابی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی در محلات شهری (مطالعه موردی: حاجی آباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: کیفیت زندگی، مفهومی پیچیده و چندبعدی است که تحت تأثیر مولفه هایی چون زمان و مکان، ارزش های فردی و اجتماعی از سوی متفکران علوم شهری و سایر اندیشمندان علوم مختلف مطرح و مورد پژوهش قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی شاخص های کیفیت زندگی و سنجش آن در شهر مرکزی زرین دشت (حاجی آباد) بر مبنای ۴ گروه شاخص های اقتصادی، اجتماعی، خدماتی و کالبدی صورت گرفته است. روش: روش تحقیق، در این مقاله توصیفی- تحلیلی و ابزار آن پرسش نامه می باشد. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ (۷۲%) تعیین شد. جامعه آماری در این پژوهش۷ محله از شهر حاجی آباد (۲۰۰۰۰نفر) می باشد که با استفاده از فرمول کوکران ۳۷۷ نمونه انتخاب گردید و به صورت تصادفی در هر محله پرسش نامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل پرسش نامه با استفاده ازآمار توصیفی، همبستگی و رگرسیون چندگانه خطی انجام شد و در نهایت از روش آنتروپی شانون جهت وزن دهی شاخص ها و تکنیک پرومتی جهت رتبه بندی محلات به کار گرفته شد. یافته ها/نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که در شهر حاجی آباد، محله فرهنگیان بالاترین سطح کیفیت زندگی شهری و محله حسین آباد، پایین ترین سطح کیفیت را در بین محلات دارد. همچنین در بررسی ابعاد چهارگانه شاخص کیفیت زندگی همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشته و هر یک از این ابعاد همبستگی معناداری با رضایتمندی نهایی از کیفیت زندگی دارند و از بین شاخص های کیفیت زندگی، شاخص اقتصادی بیشترین تأثیر را در کیفیت محلات دارد.
تحلیل تطبیقی نقش سرمایه اجتماعی در پایداری محله ای در بافت های فرسوده و جدید (نمونه موردی: محلات نارمک و یوسف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی پایدار محله ای توانا یی جوامع کوچک محلی (محلات)، در بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی، انسانی و اکولوژیکی بوده است. در واقع استفاده از سرمایه اجتماعی به عنوان راه حلی قابل اجرا در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مسئولان سیاست است. بنابراین، درک مکانیزم و نقش سرمایه اجتماعی برایتحققهدفکوچک سازی وظایفوواگذاریمسئولیت هابهنهادها، فراهم نمودن زمینه برای گسترش سرمایه اجتماعی در راستای افزایش تعاملات و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی در سطح محله ای به منظور کمک گرفتن از شهروندان در رسیدن به توسعه پایدار، از اهم اهداف تحقیق حاضر است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این راستا تجزیه تحلیل داده ها با تکمیل پرسشنامه جهت سنجش میزان سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای انجام گرفته است. به این منظور ابتدا با استفاده از ادبیات نظری تحقیق، شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محله تعیین شده، سپس جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون برای آزمون فرضیات تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه ای مستقیم و معناداری بین متغیر سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای وجود دارد.
بررسی شاخص سازگاری در برنامه ریزی کاربری زمین شهری به منظور پایداری اقتصادی شهر، مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیابی و ساخت کاربری های شهری در اقتصاد شهر و پایداری اقتصادی آن نقش به سزایی دارد. امروزه رشد ناموزون کاربری ها در بعضی از نواحی شهری موجب ناسازگاری و افزایش هزینه های شهری شده است. شاخص های سازگاری به طور مستقیم و غیرمستقیم در پایداری اقتصاد شهر تأثیر گذارند. هدف این پژوهش تحلیل وضعیت کاربری زمین شهری بر اساس معیار سازگاری به منظور دست یابی به پایداری اقتصادی در منطقه یک شهرداری تهران است. در این پژوهش شاخص های سازگاری کاربری ها از جمله فاصله از خط گسل، همجواری کاربری ها با کاربری های آلوده کننده و مزاحم، مکانیابی کاربری ها بر اساس شیب زمین است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزار (excel) است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از منابع کتابخانه ای و نقشه های رقومی منطقه به کمک GIS تحلیل شده است. نتایج مشخص می سازد مکان گزینی حدود 40 درصد کاربری هایی که در محدوده 700 متری خط گسل قرار دارند؛ خطرساز می باشد، بیش از 20 درصد کاربری ها در شیب نامناسب ساخته شده اند، هم چنین 3/0 درصد از کاربری های منطقه از لحاظ شاخص آلودگی و مزاحمت، وضعیت نامطلوبی دارند، در مجموع، این فرآیند موجب خسارات مالی و جانی متنوعی می گردد که ناپایداری اقتصادی منطقه را به دنبال خواهد داشت.
بررسی تأثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر بازیافت زباله های شهری در کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به موضوع بازیافت و ابعاد آن به عنوان یک اصل ضروری در مدیریت مواد زاید توجه می شود. با روند رو به رشد محل های دفن زباله و پیامدهای زیست محیطی آن نمی توان تنها به دفن یا سوزاندن و نگاه فیزیکی و شیمیایی (علوم طبیعی) متوسل شد، بلکه یکی از کلیدهای موفقیت در این امر اهمیت عوامل اجتماعی مؤثر بر بازیافت نظیر سرمایه های اجتماعی می باشد. این پژوهش به بررسی رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی، مشارکت اجتماعی) و بازیافت زباله های شهری در شیراز پرداخته است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شهروندان ساکن در شهر شیراز (1400000 نفر) می باشند. با توجه به حجم نمونه در مدلسازی معادلات ساختاری 500 نفر به عنوان نمونه تعیین و به صورت سهمیه ای از 9 منطقه شهری داده ها با ابزار پرسش نامه جمع آوری گردیده است. پایایی از طریق حد نصاب ضریب الفای کرونباخ و روایی پرسش نامه (با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی)، (روایی سازه) صورت گرفته است. نتایج آماری مربوط وجود رابطه معنی داری بین هر یک از متغیرهای اعتماد، تعهد و مشارکت اجتماعی با بازیافت زباله های شهری را مورد تأیید قرار داده است. نتایج ضریب پیرسون در مورد همبستگی رابطه های فوق به ترتیب (20 /0 = r و 15 /0= r و 19 /0= r) می باشد و در فضای چند متغیره مدلسازی معادلات ساختاری با احتساب خطاهای اندازه گیری تأثیر این متغیرها به ترتیب 13/0 ، 13/0 و 23/0 و ضریب تعیین 13/0 صدم می باشد.
ارائه و پیاده سازی یک مدل جدید برای سناریوسازی در برنامه ریزی منطقه ای مورد شناسی: استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای مناسب برنامه ریزی راهبردی در شرایط عدم قطعیت و در شرایطی که دنیای پیش روی ما دنیایی مملو از شگفتی سازهای مختلف می باشد، سناریونگاری است. تمرکز و هدف کلیدی پژوهش حاضر، تدوین و پیاده سازی مدلی برای تهیه سناریوهای توسعه استان مازندران در افق 1410 با رویکرد سیستمی است. روش انجام پژوهش از نوع ترکیبی زنجیره ای است. برای جمع آوری داده ها عمدتاً از روش های اسنادی و دلفی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل عوامل بوسیله نرم افزار MICMACو برای تحلیل سناریوها و تدوین آنها از روش تحلیل مورفولوژیک بوسیله نرم افزار Morphol، استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از رشد تدریجی قابلیت های کلیدی توسعه استان در افق 1410 را دارد. در هر چهار سناریوی اول، فرض کاهش تدریجی سطح تولیدات باغی بواسطه تغییرات کاربری اراضی (به خصوص در نواحی غربی) ظاهر شده است که به نوعی یک تهدید جدی و کلیدی برای استان مازندران و به خصوص نواحی متمایل به غرب استان شمرده می شود. دیگر نتیجه مهم، ظهور فرض ""رشد بالای 30 درصد مبادلات بندر فریدونکنار"" به عنوان یک عامل بسیار تأثیرگذار در توسعه استان که می تواند یک قطب قوی توسعه در نواحی متمایل به مرکز جغرافیایی استان را بوجود آورد. در بخش گردشگری نیز در همه چهار سناریوی اول، فرض خوش بینانه «توسعه همه جانبه زیرساخت های گردشگری در غرب استان و برداشتن گام های اولیه برای برندسازی منطقه ای در مقیاس فراملی» ظاهر شده است و این مورد نیز نشان از امیدواری بهبود وضعیت توسعه در نواحی غربی استان دارد.