فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی شهری، در اکثر شهرهای جهان موضوع درخور توجهی است؛ چراکه جدایی گزینی شهری، موجب تمرکز شدید بر فقر و پیدایش طبقات پایین می شود که می تواند عامل پیدایش، گسترش و یا تشدید مسائل و مشکلات متعددی در شهر شود. درک راﺑﻄﻪ ﺑ ﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺟﺪاﯾﯽﮔﺰﯾﻨﯽ از ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺤﻘﻖﭘﺬﯾﺮی ﺑﯿﺸﺘﺮ در اﺟﺮای ﻃﺮحﻫﺎ و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮی ﻣﯽﮔﺮدد. روش تحقیق کمی بوده و رویکرد آن توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 شهر اردبیل می باشد. داده های مورد نیاز در قالب نقشه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار GeoDa و تحلیل جدایی گزینی فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به همین منظور ابتدا به سنجش میزان جدایی گزینی تک گروهی بین طبقه های بالا، متوسط و پایین شهر پرداخته شد. نتایج نشان داد که میان قشرهای موجود در شهر جدایی گزینی متوسط وجود دارد. همچنین با بررسی روش های آمار فضایی مانند شاخص خودهمبستگی موران، میانگین نزدیکترین واحد همسایگی، آماره عمومی G و آزمون K-Ripley بر پایه داده های آماری 1390 بر مبنای 1415 بلوک آماری شهر اردبیل نتایج گویا بود که شهر اردبیل از یک ساختار متمرکز و خوشه ای برخوردار است. ﺑ ﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﺗ ﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ اردبیل دارای اﻟﮕﻮﯾﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ اﺳﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ که پهنه هایی که از بالاترین میزان محرومیت شهری برخوردارند در بخش های شمال غربی و جنوب شرقی قرار گرفتهاند و عمدتا شامل پهنه های اسکان غیررسمی، پهنه هایی با بافت نابسامان میانی و بافت هایی با پیشینه روستایی هستند.
سنجش پایداری محله با به کارگیری الگوی LEED-ND در راستای کاهش مصرف انرژی (مطالعه موردی: محله فردوسی کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
1 - 17
حوزههای تخصصی:
با افزایش بیش از 2 میلیارد نفری جمعیت جهان به جمعیت حاضر تا سال 2050، انتظار می رود مصرف انرژی تشدید شود و استدلال می شود که محیط شهری باعث مشکلات زیادی می شود که از آن جمله می توان به گرمایش جهانی، تخریب ازن، بحران انرژی، ناراحتی حرارتی در فضای باز و داخل ساختمان و همچنین گرمای شهری اشاره کرد. امروزه یکی از چالش های فرآوری دولت ها در سراسر جهان، شکل گیری شهر هایی در جهت بهینه سازی مصرف انرژی است. در این میان برنامه ریزی شهری با ایجاد محلات پایدار نقش مؤثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پایداری در محله فردوسی کرمانشاه بر اساس راهنمای انرژی و محیطی LEED-ND می باشد.
در این تحقیق، به دلیل جامعیت، طراحی هدفمند و ارتباط منطقی و عملکردی مباحث مختلف ذکرشده در راهنمای طراحی محیطی و انرژی LEED-ND، این راهنما به عنوان روش بررسی محله فردوسی کرمانشاه انتخاب شد. روش اندازه گیری و سنجش مباحث مختلف پس از بررسی مبحث های مطرح شده در گواهینامه مذکور اتخاذ گردید و در ادامه پس از برداشت اطلاعات لازم، اندازه گیری و سنجش و ارزیابی، وضعیت محله فردوسی کرمانشاه بر اساس استاندارهای گواهینامه مذکور مشخص گردید. بر اساس برداشت ها و تحلیل های صورت گرفته محله فردوسی حداقل امتیاز لازم را در جهت دریافت گواهینامه کسب نکرد. نتایج پژوهش نشان دهنده این مسئله حیاتی است که می توان با ایجاد قوانینی در برنامه ریزی و طراحی محله ها در جهت رسیدن به محلات پایدار و کاهش چشمگیر مصرف انرژی گام برداشت. با توجه به مسئله بحران انرژی و اهمیت بالای آن، این تحقیق می تواند راهگشایی در جهت تدوین گواهینامه ای در این زمینه برای محله های ایران باشد. علاوه بر این، تعریف سیستم ها و معیارهای ارزیابی جوامع شهری درکشورهای درحال توسعه هدفی اجتناب ناپذیر است.
شهر همه شمول؛ رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همه شمول رویکردی نوین به منظور دسترسی به ضرورت های مقرون به صرفه(ارزان) مانند مسکن و خدمات و دسترسی به مشاغل و فرصت های مناسب(به منظور ایجاد دارایی و ثروت) و همچنین حقوق برابر و مشارکت همه آحاد جامعه شهری است و مستلزم رعایت سه بعد فضایی، اجتماعی و اقتصادی است. هدف این پژوهش ارائه سناریو مطلوب به منظور سوق دادن کلانشهر تبریز به سوی یک شهر همه شمول است. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیلی – اکتشافی است. اطلاعات لازم از بررسی منابع و اسناد فراداست و پرسشنامه محقق ساخته جمع-آوری شده است. به منظور تحلیل اطلاعات، از تکنیک تحلیل آثار متقاطع در نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد که سه متغیر عدالت فضایی، تاب آوری و توزیع فرصتها به عنوان متغیرهایی معرفی شدند که بیشترین تاثیرگذاری و نیز بیشترین عدم قطعیت را دارند. با توجه به یررسی طرح های فرادست در خصوص نقش بازسازی اقتصادی در توسعه پایدار کلانشهر تبریز متغیر بازسازی اقتصادی نیز به سه متغیر فوق اضافه شد. در ادامه سناریوی شهر آرمانی و همه شمول(بازسازی اقتصادی و افزایش تاب آوری همراه با عدالت فضایی و توزیع فرصت ها) به عنوان سناریوی مطلوب به منظور سوق دادن شهر تبریز به سوی شهر همه شمول معرفی گردید.
شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: منطقه10 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نبود روابط شهر و روستا در یک بستر متوازن و منطقی باعث سیل عظیمی از مهاجرت های روستایی به شهرها از یک طرف و ناکارآمدی نظام مدیریت و برنامه ریزی از سوی دیگر شده است. به طوری که اکثر شهرهای ایران با معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حادی گریبان گیر بوده و بافت های ناتوانی را در بدنه خود به همراه داشته اند. شناسایی چنین محدوده هایی اولین اقدام اساسی در راستای ساماندهی و توانمندسازی آن ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری منطقه10 کلانشهر تبریز است. این تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. که با استفاده از شاخص هایی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی- مخاطراتی مبادرت به شناسایی محدوده ها و محلات نیازمند بازآفرینی نموده است. داده های بکار رفته ز طریق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 برای بلوک های شهری و همچنین از داده های مکانی مربوط به طرح توسعه و عمران منطقه شهری تبریز اخذ شده است. بدین منظور از GIS و ترکیب آن با مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برخی از محلات شهر تبریز از حیث شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به فضاهای خدماتی شکاف عمیقی ایجاد گشته است. که به ترتیب محلات محمدیه، رضوانشهر و شربت زاده محلاتی با بیشترین فراوانی فضاهای ناکارآمد و نیازمند به بازآفرینی شناسایی شدند و شاخص های اجتماعی نسبت به سایر شاخص ها، بیشترین اثرگذاری را در شناسایی محلات داشته اند.
تاثیر کرونا بر بافت های تجاری با رویکرد اقتصادی (نمونه مورد مطالعاتی محدود بازارگل محلاتی منطقه 14 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
وضعیت شهرهای امروز در جهان نسبت به پیش از شیوع کرونا تغییرات بسیاری را به خود دیده است و فضاهای عمومی و راسته های تجاری بیشترین آسیب های اقتصادی را متحمل شده اند. این پژوهش در تلاش است تا با هدف ارتقای سطح اقتصادی محدوده به ارزیابی برنامه ریزی های مدیران شهری در رابطه با اقتصاد محدوده گل محلاتی واقع در منطقه14 شهرداری تهران در شرایط کرونایی بپردازد و نیز به بررسی پتانسیل های موجود در راستای هوشمندسازی این محدوده پرداخته شود که بنا به پرسشنامه های پر شده توسط کسبه این محدوده فرضیه اول یعنی عدم وجود برنامه ریزی توسط مدیران شهری طی چند ماه گذشته تایید می شود که بنا به بررسی های صورت گرفته نتیجه نشان می دهد که تأثیر مدیران شهری و برنامه ریزی های آن بر اقتصاد محدوده در شرایط کرونا قابل توجه نبوده است و ضریب R بدست آمده برابر با مثبت 986/0 می باشد و این یعنی تأیید فرضیه یاد شده و فرضیه دوم یعنی وجود پتانسیل ها و زمینه های مناسب برای هوشمندسازی اقتصادی محدوده نیز بررسی قرار گرفته که نتایج نشان می دهد که بهره گیری از پتانسیل های موجود در راستای هوشمندسازی میتواند سبب ارتقاء اقتصادی محدوده مورد مطالعاتی گردد و این دو مؤلفه با یکدیگر دارای تأثیر معناداری هستند و ضریب R بدست آمده که برابر با مثبت 989/0 می باشد یعنی تایید فرض دوم پژوهش است. روش پژوهش حاضر از طریق رگرسیون خطی بوده و با توجه به تایید هر دو فرض به ارائه راهکارهایی در راسنای رفع مشگلات فعلی در محدوده مورد مطالعاتی پرداخته می شود.
تمایل به پرداخت هزینه و عوامل مؤثر بر آن برای تولید کمپوست خانگی (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران، حدود نیمی از پسماند شهری را مواد آلی تشکیل می دهد، در شرایطی که فقط 12 درصد از پسماندهای آلی تولیدشده در ایران کمپوست می شود؛ از همین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر تمایل به پرداخت هزینه برای تولید کمپوست خانگی و میزان آن انجام شد. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای شهر اصفهان تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران 367 خانوار به عنوان نمونه با روش کاملاً تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که حدود 40 درصد از پاسخگویان تمایلی برای پرداخت هزینه نداشتند و اساساً تمایلی به پذیرش این امر از خود نشان ندادند. همچنین، فقدان امکانات و تجهیزات، نداشتن آگاهی، زمان بر و کاربربودن، و نبود فضای مناسب از مهم ترین عوامل بازدارنده بودند. مطابق با نتایج، تمایل به پرداخت هزینه برای تولید کمپوست خانگی معادل 112 هزار تومان در سال برآورد شد. ازجمله متغیرهایی که بر تمایل به پرداخت تأثیرگذار بودند، می توان به سن، بُعد خانوار و نوع خانه مسکونی اشاره کرد. با توجه به نتایج به دست آمده، به منظور تقویت و تحریک رفتارهای صحیح زیست محیطی و کمک به شهروندان علاقه مند به تولید کمپوست خانگی، اهدای مخزن های مخصوص به آن ها از طرف شهرداری ها پیشنهاد می شود.
واکاوی توسعۀ فضایی روستاهای نواحی کوهستانی و جلگه ای (نمونه موردی: روستاهای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده سرزمینی مناطق روستایی کشور نیازمند طراحی راهبردهایی به منظور توسعه فضایی است که در هر برنامه ای راهگشای حل مسائل روستاها خواهد بود. امروزه مهم ترین هدف هر کشوری رشد و تعالی همه جانبه جوامع انسانی است و وجود نابرابری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و... از نشانه های توسعه نیافتگی یک کشور محسوب می شود. مناطقی که امروزه توسعه یافته شناخته می شوند، علاوه بر اینکه از شاخص های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردار هستند، بلکه توزیع درآمد و امکانات نیز در این مناطق عادلانه تر هستند. برنامه توسعه و عمران روستایی براساس الگوهای مختلف در شهرستان بابل، توفیق مورد انتظار را در رونق اقتصادی و بهبود زندگی روستائیان نداشته و به لحاظ اجتماعی نیز در نهادینه کردن مشارکت روستائیان و توانمندسازی آنان موفقیت چندانی کسب نکرده است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های توسعه روستاهای کوهستانی و جلگه ای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل بوده و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر روستاهای بخش بندپی شرقی بابل (4 روستای کوهستانی و 4 جلگه ای) است که با استفاده از فرمول کوکران 210 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از آزمون های T مستقل و مان وایتنی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون های مذکور حاکی از آن است که تفاوت معنادار و 99 درصدی، بین اکثر شاخص های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای ناحیه مورد مطالعه وجود دارد. با بررسی میزان رضایت مردم از امکانات و زیرساخت های توسعه یافتگی در روستاها می توان اذعان داشت که مناطق جلگه ای از سطح توسعه یافتگی بالاتری نسبت به مناطق کوهستانی بخش بندپی شرقی برخوردار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی در توسعه فضایی روستاها بسیار موثر است، به نحوی که براساس ضریب تعدیل و ضریب تعیین محاسبه شده، مشخص شد که شاخص های توسعه تا 76 درصد به اصلاح خطوط مواصلاتی، سهولت دسترسی و زیرساخت های توسعه وابسته هستند.
تحلیل و ارزیابی شاخص های شکوفایی در محلات شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهر ها به عنوان کانون تغییر و محلی که سیاست ها در آن تحقق می یابند , پدیدار شده اند . در این راستا سند نهایی کنفرانس توسعه پایدار ملل متحد با عنوان "آینده ای که ما می خواهیم" بیان داشته است؛ اگر شهرها به خوبی برنامه ریزی و توسعه داده شوند, می توانند جوامع پایدار اقتصادی , اجتماعی و زیست محیطی را تحقق ببخشند. این سازمان برای تحقق نیک بختی شهرها الگویی به نام شهر شکوفا را معرفی کرد. این مقوله می تواند با تحلیل وضعیت موجود و اولویت بندی مداخلات برنامه ریزی، چشم انداز توسعه همه جانبه برای شهرها را ترسیم کند. در این پژوهش نیز که باهدف ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در سطح محلات شهر سقز انجام شده است ؛ شاخص های مؤثر در شکوفایی محلات شهر سقز را بااستفاده از نرم افزار MicMac شناسایی و سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل کوپراس در سطح محلات 22گانه شهر سقز سطح بندی شدند و برای بیان بصری از GIS استفاده شده است. در این پژوهش به منظور ارزیابی شاخص های شکوفایی از 49 شاخص در پنج بعد استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 14شاخص کلیدی شناخته شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های شکوفایی محلات 22گانه شهر سقز ، محلات 16، 19، 4، 11، 10که در جنوب شرقی مرکز و غرب شهر واقع شده اند از تأثیرگذاری کم و محلات 22، 21، 9، 2، 20،1 که در جنوب شرقی، مرکز وتا حدودی شمال شهر واقع شده، محلاتی بوده اند که می توانند در راستای تحقق شکوفایی وضعیت بهتری داشته باشند. می توان بیان کرد که بهبود فضایی و توزیع مناسب درآمدها، انسجام و مشارکت بیشتر، امکان دسترسی محلات با تاثیرگذاری کم به پارک ها و خدمات آموزشی و توزیع بهتر شاخص ها به ویژه شاخص های بهره وری و کیفیت زندگی در سطح این محلات از مهم ترین پیشنهادهای ارائه شده می باشد.
بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری با رویکرد عدالت فضائی کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
221 - 234
حوزههای تخصصی:
آنچه امروزه در شهر های بزرگ تحت عنوان چالش ها و بحران ها از جمله روند رو به رشد جمعیت ، مهاجرت ها ، مشکلات زیست محیطی ، بافت های فرسوده ، دسترسی ها ، مسایل مختلف اقتصادی ، مشکلات فرهنگی و موارد دیگر مطرح است ، در شهر شیراز نیز به نسبت زیادی قابل مشاهده است . لذا استفاده از مؤلفه های سنجش حکمروایی خوب شهری با در نظرگرفتن شرایط موقعیتی و عدالت فضایی شهر شیراز از اهداف این پژوهش می باشد . این پژوهش برپایه اسناد و شواهد میدانی ( بررسی مناطق شهرداری شیراز بر اساس توزیع خدمات ) و اسناد مختلف کتابخانه ای صورت گرفته است . با استفاده از نرم افزار A H P نتایجی به دست آمده که شامل وزن شاخص کاربری های تاسیسات و تجهیزات ، پارکینگ و پارک و فضای سبز با نرخ ناسازگاری 0.07 ، وزن شاخص کاربری های مذهبی - فرهنگی - آموزشی ، ورزشی با نرخ ناسازگاری 0.07 ، وزن شاخص کاربری های بهداشتی - درمانی ، اداری - نظامی با نرخ ناسازگاری 0.1 بنابراین ارجحیت ( اهمیت ) می باشد نتیجتا بر اساس شاخص های بررسی شده مناطق 1، 2، 4 ، 6 و 10 در وضعیت مطلوب قرار دارد به عبارتی توزیع عادلانه در این مناطق صورت گرفته است و در مقابل مناطق 3 ، 5 ، 7، 8 و 9 در وضعیت نامطلوب قرار دارد و نیازمند راهکارهای اجرایی در جهت بهبود حکمروایی خوب شهری و توزیع عادلانه خدمات در راستای ارتقا عدالت فضایی و اجتماعی است .
باز طراحی پیاده روهای پیرامون میدان فاطمی و خیابان ولیعصر تهران به منظور ارتقاء احساس تعلق به مکان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هر مکانی روح و ویژگی های خاص خود را دارد که بر مبنای آن خصلت ویژه خود را بروز می دهد. انسان نیازمند آن است تا حس مکان را درک کند . در نتیجه حس مکان نوعی تعامل صمیمی و هم ذات پنداری با مکانی است که انسان در آن سکونت دارد. با توجه به اینکه میدان ولیعصر از میادین قدیمی و پرتردد تهران بوده و دارای اهمیت زیادی است. از این رو در پژوهش حاضر به بررسی باز طراحی پیاده رو این میدان در جهت ارتقا حس مکان با حدفاصل میدان ولیعصر تا خیابان فاطمی پرداخته شده است. روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش آمیخته ترکیب روش های تحلیل کمی و کیفی می باشد. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای – اسنادی صورت گرفته است. جامعه آماری شهروندان منطقه 6 تهران و محدوده مورد مطالعه بوده که با فرمول کوکران و به طور تصادفی تعداد 384 نفر انتخاب شده اند. و تجزیه و تحلیل داده ها با spss و آزمون هایی همچون همبستگی، رگرسیون، جدول ضرایب و غیره انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان میدهد که با طراحی پیاده رو در این محدوده، می توان موجبات ارتقای حس تعلق مکان را در میان شهروندان فراهم نمود. زیرا پیاده رو با توجه به ماهیت خود به عنوان یک فضای عمومی از کالبد و فعالیت محیط پیرامون خود تأثیر پذیرفته و متناسب با نیازهای هر مکان شکل می گیرد. طراحی پیاده رو در این منطقه فرایند پیچیده ای داشته که مبتنی بر شناسایی مشکلات و مسائل بالقوه و تحلیل جامع از شرایط کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و ... در آن بوده است و براساس انتخاب زمان مناسب برای تبدیل مسیر به پیاده رو، مدیریت بهره برداری و نگهداری، هماهنگی با تمامی ارگان های متولی مسائل شهری، نداشتن نقش عمده در ساختار شبکه سواره اصلی شهر، دارا بودن ارزش های تاریخی، معماری و شهری بوده است.
ارزیابی اقتصاد شهری شهرستان نقده با رویکرد توسعه پایدار و روش تحلیل PESTEL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
148 - 163
حوزههای تخصصی:
اقتصاد و نظام مالی تاثیر بسزایی در تمامی ابعاد زندگی بشر دارد. تبلور نوع و میزان اقتصاد در ساختار و نظام شهرها به چشم می خورد. ازاین رو پایداری در اقتصاد شهری یکی از مسایل مهم شهرها است. لذا شناخت و استفاده کامل از پتانسیل ها و ظرفیت های موجود جهت افزایش اشتغال و درآمدزایی شهرها می تواند تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی شهروندان ایفا کند. در همین راستا این پژوهش جهت شناخت و بررسی روش های کسب درآمد و اقتصاد شهری پایدار متناسب با ویژگی ها و پتانسیل های شهرستان نقده انجام شده است. جهت گیری تحقیق به صورت کاربردی و در قالب ارزیابی پتانسیل های موجود اقتصاد شهری می باشد. رویکرد قیاسی و از روش استقرایی همچنین باتوجه به نوع تحلیل ها از هر دو روش کل به جز و جزبه کل استفاده می شود. افق پژوهش چندمقطعی و طولی است. در تحلیل از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. بنابراین تحقیق از نوع کاربری و توصیفی می باشد. در ابتدا به بررسی تئوری های توسعه پایدار و اقتصاد شهری پرداخته شده و سپس وضعیت اقتصادی محدوده با استفاده از تکنیک PESTEL، به صورتی که در هر بعد این روش عوامل موثر بر اقتصاد شهری محدوده تحلیل و بررسی می شود. بررسی شش بعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و قانونی و مدیریتی نشان داد که وضعیت با تغییر شرایط اقتصاد کلان و مدیریت صحیح منابع و استفاده از روش های جدید و نوین در ابعاد مختلف اقتصاد خرد، شهرستان نقده پتانسیل و ظرفیت ایجاد اقتصادی تاب آوری همراه با پایدار را دارد اما برای تحقق این هدف برنامه ریزی و مدیریت منسجم همراه با همکاری مردم و مسؤولان نیاز است.
واکاوی نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مورد مطالعه: محدوده ی مرکزی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
196 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های ناکارآمد و نابسامان به طور خاص، اجرای پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از ظرفیت های محلی است. در این بین پروژه های محرک و توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر، تا چرخه فعالیتِ زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازند. هدف این تحقیق بررسی نقش پروژه های محرک توسعه اجرا شده در دستیابی به اهداف و سیاست های بازآفرینی در ناحیه ی مرکزی شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده است. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص ها) و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب ابعاد فرهنگی – اجتماعی با ارزش عددی (38/3)؛ اقتصادی با ارزش عددی (95/2)؛ کالبدی - فضایی با ارزش عددی (9/2)؛ زیست محیطی با ارزش عددی (35/2) و مدیریتی با ارزش عددی (02/2) بیشترین تاثیرگذاری پروژه های محرک توسعه را بر تحقق سیاست های بازآفرینی محدوده مرکزی شهر سنندج داشته اند. همچنین رضایت مندی ساکنان از اثرات پروژه های محرک توسعه بر تحقق اهداف بازآفرینی ارزیابی گردید، که در برخی ابعاد نگرشی مثبت و در برخی ابعاد نیز نگرشی ضعیف داشتند.
تبیین ارتباط ساختاری ارزش ویژه برند یک اقامتگاه بوم گردی با رضایتمندی گردشگران آن، مطالعه موردی: اقامتگاه آتشونی در شهرستان خور و بیابانک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
صلابت برند یک مقصد گردشگری و نیز اقامتگاه های بوم گردی در گرو ارزش ویژه برند تقویت و تضعیف می گردد. نظر به تأثیر قابل توجهی که ارزش ویژه برند یک اقامتگاه بر توسعه آن دارد، این تحقیق باهدف بررسی ارتباط ساختاری رضایت گردشگران اقامتگاه بوم گردی آتشونی باارزش ویژه برند این اقامتگاه انجام می شود. تحقیق پیش رو به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی تحلیلی است؛ گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه صورت گرفته و داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS 25 و AMOS 24 تحلیل شدند. طبق یافته های این تحقیق، تأثیر برآورده شدن نیازهای عملکردی و اساسی گردشگران اقامتگاه بوم گردی آتشونی بر آگاهی برند این اقامتگاه رد و تأثیر برآورده شدن نیازهای عملکردی بر وفاداری، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند اقامتگاه، تأثیر برآورده شدن نیازهای اساسی بر وفاداری، کیفیت ادراک شده و تصویر برند اقامتگاه و تأثیر برآورده شدن نیازهای انگیزشی بر وفاداری، آگاهی، کیفیت ادراک شده و تصویر برند اقامتگاه بوم گردی آتشونی تأیید می شود. نتایج نشان داد قوی ترین رابطه شناخته شده در مدل تحقیق مربوط به تأثیر نیازهای عملکردی، اساسی و هیجانی بر وفاداری گردشگران اقامتگاه بوم گردی آتشونی به ترتیب با بار عاملی 91/0، 88 و 84 است؛ ارقام یاد شده از رابطه بسیار قوی حکایت داشته و نشان می دهد مدیران این اقامتگاه می بایست تأمین نیازهای عملکردی، اساسی و هیجانی گردشگران را در اولویت قرار دهند؛ درنهایت متناسب با یافته های پژوهش، پیشنهادهایی جهت ارتقاء عملکرد اقامتگاه موردمطالعه ارائه شد.
تحلیل محیط کالبدی اثرگذار بر سرمایه اجتماعی در محلات شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
میزان سرمایه اجتماعی در سطوح مختلف فعالیتهای برنامه ریزی و طراحی شهری عامل مهمی در ارتقای کیفیت زندگی شهری شناخته می شود.در سطوح بالای سرمایه اجتماعی تعاملات اجتماعی ساکنین افزایش یافته و تعهد و تعلق نسبت به محل زندگی ایجاد می شود. چنین شرایطی خود محرک توسعه است. هدف از این پژوهش ارتقاء سرمایه اجتماعی با استفاده از روشهای برنامه ریزی فضایی در محلات منتخب شهر ساری است. این پژوهش در همین راستا می کوشد به این س ؤال پاسخ دهد که با چه ملاحظات و راهبردهایی در برنامه ریزی فضایی می توان به ارتقاء س رمایه اجتماعی کمک کرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از تلفیق روش های اسنادی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با سنجش وضع موجود سرمایه اجتماعی در محلات انتخابی با تکمیل پرسشنامه از ساکنین، بررسی اسنادی و مشاهده میدانی جمع آوری می شود. تحلیل اطلاعات با به کارگیری آزمون های آماری و تحلیل نقشه ها در رابطه با معیارهای چارچوب پژوهش انجام می شود. در پایان با استفاده از فن تحلیل میدان نیرو جمع بندی صورت گرفته و پیشنهادات ارایه می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و تفاوت سطح آن در محلات مذکور نشانگر تاثیر تفاوت نحوه شکل گیری و همچنین به دلیل تفاوت های کالبدی آنها به عنوان محلات همجوار است و همچنین چهار شاخص فضایی: اتصال، تنوع، امنیت و ویژگی می تواند بر میزان سرمایه اجتماعی محلات شهری تاثیرگذار باشد و با افزایش سرانه فضای سبز ، فضای عمومی، تنوع در مسیر حرکتی و اهمیت دادن به کیفیت مسیرهای پیاده، ایجاد نشانه ها، توزیع مناسب خدمات، گسترش حمل و نقل عمومی جمعی، و در نظر گرفتن تسهیلات محلی با شعاع دسترسی مناسب به منظور ایجاد امنیت به بهبود سرمایه اجتماعی کمک خواهد کرد.
راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان (موردمطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
22 - 36
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادکارآفرینانه یک حوزه پژوهشی جدید در مدیریت منابع انسانی شهرداری تهران است که با شکوفایی قابلیت های ویژه و مهارت های فردی کارکنان سبب بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به بهترین روش ممکن شده و به تبع ارتقاء عملکرد و بهره وری سازمان را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین، هدف از انجام این پژوهش راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نوع آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. ابتدا از روش کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و شاخص های مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان با 45 نفر از خبرگان علمی و اجرایی تا اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به شیوه گلوله برفی صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی از طریق اطلس تی 8 صورت گرفته است که با روش دلفی فازی از طریق خبرگان تعداد 11 مولفه و 57 شاخص مورد تائید نهایی قرار گرفت. در بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده از پرسشنامه 56 گزاره ای محقق ساخته با طیف پنج تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نمونه مورد بررسی برای معادلات ساختاری براساس فرمول کوکران 212 نفر محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل بخش کمی با استفاده از نرم افزار ایموس 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که طراحی و اجرای سیستم مدیریت استعداد کارآفرینانه برای عملکرد بهسازی کارکنان در شهرداری تهران به حمایت و توجه جدی و مستمر محیط سازمانی و فراسازمانی نیاز دارد.
بررسی و ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری درشهرها (مطالعه موردی: شهرسراوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16 - 30
حوزههای تخصصی:
رویکرد رشد هوشمند به عنوان دومین موج از برنامه های مدیریت رشد که به وسیله هواداران زیادی مورد حمایت قرار گرفت، می باشد و به عنوان مجموعه ای از اهداف و استانداردها در برنامه ریزی کاربری زمین محلی است. هدف تحقیق پیش رو، بررسی و ارزیابی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر سراوان است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جمع آوری داده های موردنیاز در این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش های میدانی صورت پذیرفته است. حجم جامعه آماری 60014 نفر و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 355 نفر تعیین شد. همچنین، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره) صورت گرفته است. یافته ها بیانگر این بود که ابعاد کالبدی، اجتماعی - اقتصادی و دسترسی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب قرار داشته و بعد زیست - محیطی در وضعیت نسبتاً نرمال قرار دارد. نتایج نشان داد که بعد اجتماعی – اقتصادی دارای بیشترین بار عاملی در رشد هوشمند در شهر سراوان دارد، میزان بار عاملی یا ضریب بتا برای بعد مذکور برابر 0/76 در سطح معناداری 0/000 به دست آمد. پس از آن، بعد کالبدی (0/69=β) و (0/000 =P)، بعد زیست محیطی (0/66=β) و (0/000 =P) و بعد دسترسی با ضریب بتا 0/47 و سطح معناداری 0/000 دارای تاثیر مستقیم و معنادار در رشد هوشمند شهری در شهر سراوان بودند.
تحلیل تأثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی شهر اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
225 - 235
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به سبب فعالیت های گردشگری و نوسان های شدید محیطی، وضعیت کاربری زمین در حال تغییر است. از این رو برای حفاظت و صیانت از نواحی گردشگری، بررسی وضعیت کاربری زمین در مقاصد گردشگری ضروری می باشد. بخش اردکانِ استان فارس یکی از قطب های گردشگری کشور است که در چندسالِ گذشته با تغییر کاربری های مختلفی مواجه شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گردشگری در بروز تغییرات کاربری زمین در نواحی محدوده و حریم شهر اردکان در استان فارس می باشد. به همین منظور اطلاعات مربوط به وضع موجود و تغییرات صورت گرفته در کاربری های بخش اردکان طی دوره زمانی 1376 تا 1397 جمع آوری شد. پس از جمع آوری و تحلیل نقشه های پایه و بررسی عکس های هوایی و همچنین مصاحبه با ساکنان محلی و گردشگران، جهت ارزیابی تاثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، از روش تحقیق ِ توصیفی و تحلیلی مبتنی بر پیمایش استفاده گردید. براساس نتایج، گردشگری در حوزه مورد مطالعه، با ایجاد تغییرات گسترده در کاربری های اراضی، بویژه اراضی زراعی، باغات، اراضی حریم رودخانه، تخریب منابع طبیعی و گردشگری در دهه های اخیر را به دنبال داشته است. همچنین نتایج نشان داد بیشترین تغییرات کاربری ها به ترتیب مربوط به ساخت مجتمع های گردشگری (55/50 درصد)، تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم (9/16 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی (11/4 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به خانه دوم (8/12 درصد) و تغییر کاربری های باغ به صنعتی (64/5) بوده است. علاوه براین، نتایج آماری از مجموعه تغییرات پیش آمده نشان می دهد سهم ساخت و سازهای مربوط به مجتمع های گردشگری با 55/50 درصد بیشترین سهم را داشته و بعد از آن تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم به 9/16 درصد و تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی و خانه های دوم در اولویت های بعدی با 11/14 درصد و 8/12 درصد قرار گرفته است. در پایان، با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، پیشنهادات سیاستی در زمینه طراحی مناسب در رابطه با ساماندهی مجتمع های گردشگری و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تخریب باغها در منطقه ارائه گردید.
سنجش شاخص های توسعه در پایداری نواحی شهری، مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول توسعه پایدار شهری، دست یابی عادلانه نواحی شهری در حیطه شاخص های توسعه است و شناخت وضعیت نواحی شهری نقش مهمی در دست یابی به توسعه پایدار شهری دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل و سنجش شاخص های توسعه در پایداری نواحی شهر ایلام است. پژوهش ازنظر هدف توسعه ای- کاربردی، و ازنظر متدولوژی توصیفی – تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی و میدانی با ابزار پرسشنامه از خبرگان است. پنج شاخص کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، امنیت، زیست محیطی به عنوان شاخص های پژوهش احصاء شده که با روش سوارا مورد وزن دهی قرارگرفته اند. در رتبه بندی نواحی شهر ایلام از روش های ادغامی بردا و کپ لند استفاده گردید. مطابق نتایج، نواحی شهری ایلام ازنظر اولویت بندی درجه توسعه یافتگی، به چهار گروه پایدار، نیمه پایدار، ناپایدار و کاملاً ناپایدار تقسیم شدند. نتایج تحلیل های سوارا نشان می دهد بر اساس نظر خبرگان، شاخص های، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، امنیت و زیستی به ترتیب بااهمیت ترین شاخص ها شناسایی شده اند. همچنین نتایج حاصل از کپ لند و بردا نشان می دهد نواحی پیرامونی شهر به ویژه نواحی واقع در نواحی شرق، جنوب و جنوب غربی وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر نواحی دارند؛ و در مقابل مناطق مرکزی شهر در مجاورت شمالی، وضعیت مناسبی ازنظر شاخص های اجتماعی- اقتصادی را دارا می باشند. تحلیل الگوی فضایی نحوه توزیع توسعه یافتگی در شهر نیز علاوه بر اینکه مؤید تمرکز محلات توسعه یافته در نواحی مرکز و میانه شهر و تجمع محلات توسعه نیافته در نواحی پیرامونی جنوب و غرب شهر می باشد، بر تصادفی نبودن این وضعیت و وجود الگوی فضایی خوشه ای حکایت دارد.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر بجنورد در مقابل زلزله با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 163
حوزههای تخصصی:
اثرات و آسیب پذیری ناشی از مخاطرات طبیعی در جهان در حال افزایش است و ابعاد این اثرات در زمینه های فیزیکی، توسعه اقتصادی اجتماعی، از دست دادن جان و مال، منابع و تخریب همه جانبه، شدید و گسترده است. تلاش برای کاهش آسیب پذیری نشان می دهد که باید راهبردی ارزشمند برای کاهش اثرات مخرب ناشی از بحران در دستور کار سیاست های اجتماعی روز قرار گیرد. با وقوع زلزله های مخرب در جامعه حوادثی ازاین دست اتفاق می افتد: فروریختن ساختمان ها، زخمی یا کشته شدن مردم، آسیب دیدن زیرساخت ها و متوقف شدن اقتصاد، بنابراین برنامه ریزی کاهش مخاطرات و بهسازی برای تاب آوری جوامع در مقابل مخاطرات بسیار ضروری است. ازاین رو این مقاله به بررسی کاهش آسیب پذیری و ساماندهی کالبدی – فضایی شهر بجنورد در مقابل زلزله از طریق برنامه ریزی کاربری زمین شهری با رویکرد توسعه پایدار شهری می پردازد. روس تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که در ابتدا با جمع آوری اطلاعات و داده های لازم اقدام به تشکیل بانک اطلاعاتی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی گردید ، سپس با استخراج و ترکیب نقشه های جدید، تحلیل نهائی انجام شده است. برای مشخص کردن میزان آسیب پذیری شهر بجنورد، به شاخص مراکز خطرزا، دانه بندی قطعات، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، دسترسی به مراکز امدادی و زمین و اراضی عمومی و باز انتخاب شده و قطعه های ساختمانی آسیب پذیر در مقابل زلزله مشخص شده است. با توجه به نقشه آسیب پذیری شهر نتایج نشان می دهد محدوده هایی که خیابان های آن عرض کافی داشته و ازنظر دسترسی به مراکز امدادی در وضعیت بهتری قرار داشته و تراکم جمعیتی و ساختمانی و .. در آن ها پایین است، ازنظر آسیب پذیری در وضعیت بهتری قرار دارند. به عبارت دیگر این محدوده ها با توجه به تقسیم بندی نقشه آسیب پذیری به 5 قسمت، آسیب پذیری نسبتاً پایین، پایین، متوسط، بالا و آسیب پذیری بسیار بالاگرفته اند.
تبیین نقش فرایند حل مسئله خلاق بر ارتقای رقابت پذیری طرح معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند خلاقانه حل مسئله، به عنوان فعالیتی شناختی در فرایند طراحی معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فرایند طراحی شامل ظهور، تکامل، دگردیسی ایده ها و شکل گیری مفاهیم می شود. آنچه مطرح شدن این مفاهیم را برای دستیابی به خلاقیت و رقابت پذیری طرح مهم می کند، تبیین ضروری ترین مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این دو رویکرد در فرایند طراحی است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به رابطه ای معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری در حوزه آموزش معماری است. به این ترتیب که روش تحقیق پس از تبیین مؤلفه های دو مقوله ازطریق یک فرآیند چندمرحله ای پیاده سازی شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر به صورت «استدلال منطقی» است و با استفاده از تدابیر «تحلیلی توصیفی»، با رویکردی کیفی و کمی، انجام شده است. پژوهش پیش رو ازطریق ارزیابی این روابط با سنجش و نقد طرح های معماری ارائه شده در پروژه های «طرح معماری ۶» گروهی از دانشجویان با موضوع آزاد و از منظر گروهی از داوران انجام شده است. بدین منظور با استفاده از ابزار پژوهشی پرسشنامه به تبیین رابطه معنادار بین مؤلفه های دو رویکرد مذکور پرداخته شده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده رابطه ای دوسویه به صورت مستقیم و معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری طرح معماری است.