فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۸۶-۲۷۵
حوزههای تخصصی:
One of the most fundamental presumptions of management audit shows that change in costs is in fir correlation with increase and decrease in activity level. However, this assumption is discussed with considering the cost stickiness by Anderson et al. it means that the amount of increase in costs with the increase in activity level is more than reduction in costs per same amount of reduction in activity level. On the other hand, audit could increase the reliability of information available for the users and with the increase in audit quality; quality of information is also enhanced. The main purpose of this study is to investigate the effect of audit quality on cost stickiness in manufacturing companies listed in Tehran Stock Exchange. Statistical population of this study consists of companies listed in Tehran Stock Exchange from 2007 to 2014. To measure the correlation of research variables, Pearson correlation test is used and finally, to test research hypotheses, generalized ordinary least-squares regression is used. The results obtained from testing hypotheses how that size of audit and audit tenure (more than 3 years) could affect cost stickiness positively and significantly. However, the expertise of auditor in the industry and importance of a company for a audit institution could have no effect on cost stickiness.
جهانی شدن و تأثیر آن بر حق به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۷۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن پدیده ای است که امروزه ذهن بسیاری از اندیشمندان و سیاست مداران را به خود مشغول کرده است. ابعاد گوناگون و ویژگی های مختلف جهانی شدن و تأثیراتی که بر ابعاد مختلف زندگی شهری می گذارد، موجب تردید بسیاری از شهرسازان و سیاست مداران در اختلاط بیشتر با جامعه جهانی شده است. انگاره دیگری که امروزه در سراسر شهرهای جهان رواج یافته است، انگاره «حق به شهر» است که به حق ساکنان شهر در اداره شهر خود تأکید دارد. پژوهش پیش رو به بررسی تأثیر پدیده جهانی شدن بر حق به شهر ساکنان شهر می پردازد. در مسیر پژوهش، ابتدا پدیده جهانی شدن و سپس حق به شهر بررسی می شود و سپس به بررسی تأثیر جهانی شدن بر حق به شهر پرداخته می شود.
ریز پهنه بندی و مقایسه ریسک سیلاب شهری با استفاده از مدل های تلفیقی عملگرهای فازی Arc GIS و تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
65-77
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از بلایای طبیعی می باشد که خسارت جانی و مالی فراوانی به همراه دارد. تسطیح زمین، تجاوز به حریم رودخانه ها و مسیل ها، سبب رخداد تغییرات الگوی زهکشی طبیعی و جاری شدن سیل در نواحی شهری، آب گرفتگی معابر و افزایش هزینه های نگهداری شهر می شود. شهر ارومیه یکی از شهرهای ایران می-باشد که به علت داشتن وضعیت اقلیمی و زمین شناسی خاص خود احتمال وقوع سیلاب شهری در آن بالا می-رود. لذا در مطالعه حاضر سعی شده است که از مهمترین شاخص های مؤثر در وقوع سیلاب شهری (فاصله از رودخانه، فاصله از مسیل ها و آبراهه ها، ارتفاع، شیب، جهت شیب، نوع پوشش اراضی و نوع خاک) برای پهنه-بندی مناطق آسیب پذیر در برابر سیلاب شهری استفاده شود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از عملگر فازی (Gama) در محیط GIS، و همچنین با وزن گذاری معیارهای منتخب، از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)، به منظور مقایسه استفاده شده است. در نهایت نتایج به دست آمده از عملگر Gama فازی و AHP فازی، جهت شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر سیلاب شهری به قیاس کشیده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مطابق تابع Gama Fuzzy، از کل مساحت شهر حدود 11 درصد آن یعنی حدود 7803225 متربع دارای پتانسیل بالای سیل خیزی بوده که بیشتر مناطق غرب و جنوب غربی شهر ارومیه را شامل می شود. اما بر اساس مدل Fuzzy AHP به کار رفته در پژوهش، از کل مساحت شهر حدود 11 درصد آن که بالغ بر 7417360 متر مربع می باشد دارای پتانسیل بالای سیل خیزی است و این مساحت به طور دقیق تر و مشخص شده در سایر مناطق شهری گسترده شده است.
پایش روند تغییرات پوشش زمین در شهر کرمانشاه با مدل CA مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
495 - 514
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی های مختلف و توسعه پایدار شهری، مستلزم ارزیابی و پیش بینی صحیح مقادیر تغییرات کاربری اراضی نواحی شهری است. همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و پیش بینی این تغییرات با مدل سازی و اتخاذ سیاست های مدیریتی مؤثر، در راستای برنامه ریزی مطلوب شهری قرار دارد. هدف این پژوهش، پایش، شبیه سازی و پیش بینی گسترش شهر کرمانشاه با ترکیب مدل سلول خودکار، زنجیره ای مارکوف و رگرسیون لجستیک است. با این هدف نخست نقشه های کلاس های پوشش زمین کرمانشاه با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره ای لندست سال های 1985، 2000 و 2013 تهیه، سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شده است. آشکارسازی تغییرات دوره اول (2000- 1985) و دوره دوم (2013- 2000) نشان می دهد که در سه دهه اخیر نواحی شهری به مقدار 6541 هکتار افزایش داشته است. براساس این تغییرات و انتخاب 7 معیار مؤثر در رشد و توسعه شهر، مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 2013، با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شد. درادامه، برای کالیبره کردن مدل CA مارکوف، نقشه کاربری سال 2013 استفاده شد سپس با روش زنجیره مارکوف برآورد احتمال میزان تغییرات و توزیع مکانی آن ها برای سال 2026، و نقشه کلاس های پوشش زمین برای چشم انداز 2026 با مدل زنجیره CA مارکوف پیش بینی شد. نتایج آن هم نشان می دهد که به ترتیب مقدار زیادی از مساحت کلاس های مناطق کوهستانی، پوشش گیاهی، صخره ای و سطوح آبی به کاربری شهری تبدیل خواهند شد.
برآورد قیمت مسکن شهری با استفاده از تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی مورد شناسی: کوی ولیعصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک کالای ناهمگن، بادوام، غیر منقول، سرمایه ای و مصرفی با پیامدهای جانبی، سهم زیادی از بودجة خانوارها را به خود اختصاص می دهد و همچنین نقش زیادی در اشتغال و ارزش افزودة کشورها دارد؛ بنابراین، تعیین و برآورد قیمت مسکن برای برنامه ریزان و تصمیم گیران، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این برآورد به ویژه اگر بتواند سهم عوامل تأثیر گذار در ارزش مسکن را به خوبی منعکس کند، می تواند در سیاست گذاری های شهری و منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اهمیت مسئله، تحقیق حاضر قصد دارد تا به بررسی عوامل تأثیر گذار در تعیین قیمت مسکن و برآورد قیمت مسکن شهری در کوی ولیعصر تبریز بپردازد. اغلب از روش تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی به عنوان روش های رگرسیون چند متغیّره به منظور برآورد قیمت مسکن استفاده می شود. برای فراهم سازی متغیّرهای اثر گذار در قیمت مسکن، از روش دلفی بهره گرفته شد. داده ها نیز از طریق پیمایش و پرسشگری جمع آوری شدند. یافته ها میزان و ضریب اهمیت هر کدام از متغیّرها را در تابع هدانیک نشان می دهد. طبق یافته ها، نتایج تابع هدانیک در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی از دقت کمتری در برآورد و پیش بینی قیمت مسکن برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیّرهای فضایی و قیمت مسکن در کوی ولیعصر تبریز، همبستگی وجود دارد. این همبستگی برای متغیّر فاصله از پارک، مثبت و برای متغیّرهای فاصله از مراکز خرید، حمل و نقل، خیابان اصلی و مسجد، معکوس است. همچنین، نتایج به دست آمده نشان می دهد، شبکه عصبی در صورتی که آموزش کافی ببیند، قابلیت بالایی در برآورد دقیق قیمت هر متر مربع مسکن دارد.
مدل استراتژیک SOAR گامی به سوی برنامه ریزی راهبردی توسعه ی گردشگری شهری (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تبریز بزرگ ترین شهر شمال غرب کشور به عنوان یکی از مراکز جذب گردشگر در سطح ملی و بین المللی در کشور ایران است. این شهر با توجه به داشتن آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی فراوان لیکن تاکنون نتوانسته به جایگاه واقعی خود در عرصه ی جذب گردشگران دست یابد. از این رو هدف این تحقیق بررسی نقاط قوت و فرصت های گردشگری این شهر و ارائه ی راهبردهای اجرایی برای توسعه ی آن می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با ماهیت کاربردی است که برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه و تشکیل گروه های کانونی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل استراتژیک SOAR استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش جمعیت شهر تبریز، گردشگران، فروشندگان، هتلداران و مسئولان مرتبط با امور گردشگری (حدود 1500000 نفر) می باشد که حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. بر اساس نتایج به دست آمده شهر تبریز با وجود آب و هوای مناسب و آثار باستانی و گردشگری فراوان قابلیت تبدیل به یک نمونه ی گردشگری منطقه ای و بین المللی را داراست. همچنین کاهش نرخ بیکاری از 08/12 درصد به 5 درصد؛ افزایش سرانه ی فضای سبز در شهر از 3.5 به 8 مترمربع و ایجاد تسهیلات برای سرمایه گذاران برای ساخت هتل آپارتمان از نتایج مورد انتظار توسعه ی گردشگری در این شهر می باشد. بدین منظور راهبردهای مؤثر برای توسعه ی گردشگری این شهر عبارت اند از افزایش فضای سبز و کمپ های گردشگری، نوسازی و بهسازی ناوگان حمل ونقل شهری، ارائه ی تسهیلات بانکی برای بالا بردن کیفیت خدمات و تسهیلات، اخذ و تسهیل صدور ویزا برای گردشگران ورودی از کشورهای دیگر و دستیابی به عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران مخصوصاً درک آن ها از ارزش مقصد گردشگری و کیفیت محصولات، خدمات و تجربیات گردشگری در مقایسه با سایر مقصدهای گردشگری.
مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه و GIS مطالعه موردی: حوضه آبخیز زیارت استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی در اثر فعالیت های انسانی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای می باشد. در بسیاری از مناطق ایران، کاربری اراضی و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین می باشد که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی می گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی همراه با بهره گیری از ابزارهای مدیریتی (روش های تصمیم گیری چند شاخصه) در کنار قابلیت های بالای نرم افزار ArcGIS امکان مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان، با توجه به معیارهای شیب، ارتفاع از سطح دریا، بافت خاک، پوشش گیاهی، جهت شیب، سنگ مادر، فاصله از گسل و فاصله از رودخانه، فراهم شده است. در این تحقیق با مراجعه به 10 نفر از متخصصین در رشته مربوطه و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) وزنی برای هر معیار تعیین شده است. در ادامه به منظور تلفیق نقشه های معیار و محاسبه میزان تناسب زمین برای توسعه شهری از تکنیک های SAW و TOPSIS همراه با بهره گیری از قابلیت های نرم افزار ArcGIS 10.1 استفاده شده است. در نهایت در این تحقیق به بررسی سازگاری بین کاربری های موجود در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان پرداخته شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از مدل سازی تناسب زمین، وسعت مناطق دارای شرایط توسعه شهری با استفاده از تکنیک های TOPSIS و SAW به ترتیب 37 و4/79 هکتار از کل مساحت حوضه آبخیز زیارت محاسبه شده است، اما در حال حاضر وسعت مناطق مسکونی در این حوضه 3/141 هکتار می باشد. در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با توجه به وجود وابستگی های مکانی میان نقشه های معیار، بهترین روش در تلفیق معیارها و محاسبه میزان تناسب کاربری ، استفاده از تکنیک TOPSIS است. نتایج سازگاری کاربری ها نشان داد، کاربری اراضی مسکونی با میزان سازگاری 118245/0 کمترین سازگاری را بین کاربری های فعلی موجود در این حوضه دارد. در پایان می توان گفت، با توجه به توانایی های بالای روش های تصمیم گیری چند شاخصه و ArcGIS در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری، هر قدر نظرات کارشناسی دقیق تر و داده ها و اطلاعات به روز تر باشند، استفاده از این فنون و ابزار با نتایج بهتری همراه است.
تحلیل راهبردهای ایمن سازی فضاهای مسکونی شهر تهران در برابر جرم (موردمطالعه: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی از اصول اساسی رفاه شهروندان محسوب می گردد و این مهم در فضاهای مسکونی شهرها که محل سکونت افراد است حائز اهمیت بیشتری است. ایمن سازی فضاهای مسکونی شهری متأثر از دو نیروی بیرونی و درونی است. نیروهای بیرونی به نقش نهادهای انتظامی و مدیریت شهری، رسانه ها و سازندگان مسکن و نیروهای درونی به شاخص های درونی محلی و خود مسکن مرتبط است. محدودة مورد مطالعه، منطقه 12 شهر تهران، شامل 13 محله می باشد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، داده هاواطلاعات پژوهش به شیوة کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. یافته های پژوهشی نشان می دهد که نگرش کالبد محوری یا بدون در نظر داشتن نقش نهادهای مدیریت شهری، امنیتی، سازندگان مسکن و شبکه های اجتماعی و رسانه ها نمی توان به شهری امن دست یافت. در بین محله های منطقه 12 شهر تهران، محله های ایران، کوثر، آبشار و تختی در رتبه های اول تا چهارم و در وضعیت مطلوب و در نقطه مقابل، محله های هرندی، بازار و بهارستان در وضعیت نامطلوبی قرار داشتند. لزوم بازنگری در قوانین ساختمانی و پروانه ساختمان و پایان کار برای مساکن ناامن برای نهاد مدیریت شهری و بازنگری در نهاد انتظامی از رویکرد سنتی به استفاده از فناوری های نوین پیشنهاد می گردد. توجه به نقش مشارکت مردمی و طراحی محیطی امن و لزوم سازندگان مسکن برای پایبندی به اصول مسکن امن در برابر جرم نیز احساس می شود.
شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای پیش بینی نشده هرساله سهم عمده ای در ایجاد خسارات مالی و جانی در جهان دارند. یکی از ارکان مدیریت بحران در زمان وقوع زلزله، پیش گیری و کاهش تلفات ناشی از زلزله است. برای حصول به این اهداف، تسریع در رسیدن گروه های امداد و نجات به حادثه دیدگان، اهمیت ویژه ای می یابد. با توجه به کاهش گنجایش راه ها بر اثر خرابی و افزایش خروج از منطقه زلزله زده، ترافیک سنگینی که بر شبکه معابر تحمیل می شود، شبکه معابر را به عامل تعیین کننده در مدیریت بحران تبدیل می کند. این مقاله بخشی از زیرساخت های شهری کرمان در هنگام بحران، تحت عنوان شبکه معابر اضطراری را تحت مطالعه قرار می دهد. هدف تحقیق، شناسایی معابری است که در شرایط اضطراری می توانند بیشترین کمک را در مدیریت بحران داشته باشند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش میدانی و اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از نظریات کارشناسان، پارامترهای مؤثر بر آسیب پذیری راه ها مشخص شد. بر اساس اکستنشن SDM Fuzzy در محیط Arc GIS نقشه آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان تهیه شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که از بین چهار عامل مؤثر (تراکم جمعیتی، فضای باز و خالی، عرض معابر، تعداد طبقات سازه ها(، عامل عرض معابر با وزن نهایی692/0، بیشترین وزن و عامل فضای باز و خالی با وزن نهایی171/0، کمترین وزن را داشته اند. به این ترتیب عرض معابر بیشترین تأثیر را در تعیین معابر اضطراری اولیه و ثانویه گذاشته است.
میزان رضایت مندی گردشگران از عملکرد فرماندهی انتظامی استان مازندران در خصوص طرح امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اهمیت و ضرورت امنیت اجتماعی همین بس که مقام معظم رهبری امنیت را زمینه ساز موفقیت و پیشرفت جامعه در عرصه های مختلف دانسته اند و با اشاره به وظیفه بسیار مهم نیروی انتظامی در برقراری امنیت تأکید کردهاند. امروزه، نیروی انتظامی در خدمت مردم در کنار مردم و پشتیبان آنان است و آحاد مردم نیز به این نیرو افتخار می کنند و به آنان اعتماد دارند؛ بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی میزان رضایت مندی گردشگران و مسافران از عملکرد فرماندهی انتظامی استان مازندران در خصوص طرح امنیت اجتماعی در مناطق ساحلی و توریستی دریای خزر می پردازد. روش پژوهش، توصیفی-زمینه یابی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه مسافران و گردشگران حاضر در مناطق ساحلی و توریستی بابلسر تشکیل می دهند که در ایام تعطیلات عید نوروز بیشتر از صد هزار نفر مسافر و گردشگر به بابلسر سفر می کنند. بر اساس جدول استاندارد کوهن و همکاران (۲۰۰۱)، ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در این پژوهش، نمونه گیری از نوع خوشه ای، ابزار گردآوری پرسشنامه و پایایی پرسشنامه (۰٫۸۹) بوده است. به منظور آزمون فرضیات پژوهش از آزمون های آماری t تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است. درنهایت، نتایجی به شرح ذیل حاصل شده است: (۹۴٫۷%) مسافران عملکرد پلیس راه در محورهای مواصلاتی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۵٫۴%) مسافران عملکرد مأمورین راهنمایی و رانندگی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۴٫۵%) مسافران عملکرد مأمورین مبارزه با بدحجابی و ناهنجاری های اخلاقی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۶%) مسافران با انتخاب گزینه های زیاد و خیلی زیاد، عملکرد مأمورین برقرارکننده امنیت جانی و مالی مسافران را مطلوب ارزیابی نمودند. (۱۰۰%) مسافران عملکرد فرماندهی انتظامی در سواحل دریا را مطلوب ارزیابی نمودند. هم چنین نتایج فرضیات پژوهش نشان داد که مسافران نوروزی از عملکرد پلیس راه استان در محورهای مواصلاتی، مأمورین راهنمایی و رانندگی استان، مبارزه با بدحجابی و ناهنجاری های اخلاقی، امنیت جانی و مالی مسافران و از عملکرد فرماندهی انتظامی استان در سواحل دریا رضایت بالایی دارند. درمجموع مسافران نوروزی رضایت کاملی از عملکرد فرماندهی انتظامی استان در برقراری امنیت اجتماعی در استان مازندران دارند. بالا بودن افزایش ضریب امنیت اجتماعی در مناطق گردشگری استان، باعث افزایش سطح رضایتمندی مردم و گردشگران از عملکرد نیروی انتظامی شده و موجب پیوند و تعامل متقابل بین مردم و نیروی انتظامی می شود و مردم پلیس را به تعبیر مقام معظم رهبری به عنوان یک پلیس خدمتگزار می پذیرند و به آن افتخار می کنند و از سوی دیگر میزان سطح رضایت مندی گردشگران بیانگر میزان موفقیت نیروی انتظامی استان در ایجاد و افزایش امنیت اجتماعی در سطح استان خواهد بود.
ارزیابی جای پای اکولوژیک سیستم های حمل و نقل شهری در کلان شهرها مورد شناسی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل درون شهری یکی از عناصر اصلی و مهم سیستم شهری است که از یک طرف، زمینة تحرّک و پویایی شهر را فراهم کرده و دسترسی مردم و شهروندان را به نقاط و کاربری های مختلف شهری ممکن می سازد؛ از طرف دیگر، گسترش حمل و نقل شهری پیامدهایی از قبیلِ نرخ فزایندة تصادفات رانندگی، مصرف بی رویة انرژی های فسیلی، تولید آلاینده های مخرّب سلامت انسان و محیط زیست و هزینه های کلان ناشی از این موارد را به دنبال دارد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش جای پای اکولوژیک، نحوة استفاده و بهره برداری سیستم های حمل و نقل شهری مشهد از سوخت های فسیلی و پیامدهای زیست محیطی آن را بسنجد؛ بنابراین پژوهش حاضر، از نظرِ ماهیت و روش دارای رویکرد تحلیلی و کاربردی است که ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات موردِنیاز پرداخته و سپس میزان مصرف و مقدار زمین موردِ نیاز این میزان مصرف را با استفاده از شاخص جای پای اکولوژیک محاسبه کرده و پیشنهادهایی برای کاهش مصرف سوخت و بهبود کیفیت محیط زیست شهر مشهد ارائه کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شهر مشهد، سیستم اتوبوس رانی بیشترین سازگاری را با محیط زیست دارد و تنها سیستم حمل و نقل درون شهری مشهد است که سرانة جای پای اکولوژیک آن کمتر از سرانة جهانی آن است. همچنین نتایج محاسبات نشان می دهد که هر یک از سیستم های حمل و نقل؛ یعنی مینی بوس، تاکسی و مسافرکش ها، سواری های شخصی و موتورسیکلت ها، به ترتیب 2، 6، 12 و 5/5 برابر بیشتر از سیستم اتوبوس رانی از منابع زیست محیطی استفاده می کنند و به محیط زیست شهر مشهد خسارت می زنند.
تحلیل روند و نحوه گسترش شهرهای سیاسی - اداری ایران (مورد پژوهشی: یاسوج از پیدایش تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد فیزیکی شهر یاسوج از زمان پیدایش (1343) تا سال 1393 می پردازد؛ ازاین رو رشد و توسعه شهر یاسوج طی شش دوره زمانی سال های 43 تا 45، 45 تا 55، 55 تا 65، 65 تا 75، 75 تا 85 و 85 تا 93 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی و تغییرات جمعیتی شهر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند طی دوره 1343 تا 1393، جمعیت شهر یاسوج از 34 نفر به 120 هزار نفر، وسعت شهر از 5 هکتار به 40 هزار هکتار و تراکم ناخالص شهر از 186 نفر به 60 نفر رسیده است. توسعه کالبدی شهر از زمان پیدایش تا سال 1393 در دو محور یاسوج - سی سخت و ضلع شمالی شهر به علت محدودیت های توپوگرافی، شیب زیاد و پوشش جنگلی با محدودیت گسترش روبه رو و بارزترین علت توسعة فیزیکی شهر طی دوره 50 ساله، مهاجرت از روستاها و شهرهای هم جوار به شهر یاسوج بوده است. روند و رشد ناموزون کالبدی - فضایی شهر یاسوج از زمان پیدایش تا امروز باعث شده است مسئله مکان یابی جهت های بهینة توسعه فیزیکی شهر برای جمعیت در حال افزایش، ضرورتی جدی تلقی و جهت های بهینة توسعة آتی شهر یاسوج با استفاده از الگوی تحلیل سلسله مراتبی معکوس IHWP مشخص شوند تا ضمن حفظ توسعه موزون شهر، توسعه پایدار کالبدی - فضایی شهر یاسوج در آینده فراهم شود.
تحقق مفهوم قرآنی و روایی حقوق در شهرسازی و طراحی مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام دینی فراگیر و جامع در تمام عرصه ها محسوب می شود که هدف آن سعادت بشر و هدایت او در مسیر کمال می باشد. مکتب اسلام دینی است که مسائل مادی بشر را با معنویات پیوند زده و هیچگاه این دو مقوله را از همدیگر جدا ندانسته است. قرآن مهمترین منبع استنباط احکام به شمار می رود و احکام موضوعات جدید با بهره گیری از عمومات و اطلاقات آیات قابل استنباط است و احادیث مربوط، مصادیقی از آنها را ذکر کرده اند و آنها را تخصیص نزده و مقید نساخته اند. در مقاله حاضر با رجوع به قرآن و روایات، تجلّی اصل «لاضرر و لاضرار» به عنوان مهم ترین اصل حقوق، در معماری مسکونی و شهری، بررسی شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل محتوای کیفی است و تحلیل های مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمع آوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی اصول حقوقی همچون لاضرر و لاضرار در معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی، نمونه هایی از خانه ها و بافت های سنّتی به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. نتایج حاصل بیان کننده این موضوع است که این اصل به عنوان مهم ترین اصل مرتبط با حقوق، در تمامی ابعاد معماری خانه های ایرانی- اسلامی تأثیر گذاشته است. این تأثیرات برگرفته از مفهوم حقوق اسلامی است که شامل رعایت حقوق همسایگی، حقوق زن، حقوق والدین و فرزندان، حقوق مهمان و حق ساخت و ساز در معماری بناها در نظر گرفته شده است. اصول دیگری چون مسأله حریم خصوصی و عمومی و محرمیّت احترام به دیگر افراد نظیر همسایگان و عابران، رعایت حق شفعه، احترام به حقوق همسایگان در استفاده از منابع عمومی نظیر آب، نور آفتاب و ...، رعایت پاکیزگی و عدم آسیب رساندن به همسایگان و دیگر افراد از نظر بصری، صوتی و... همگی جزو اصولی هستند که در فقه اسلامی رعایت آن ضروری است و تمام این مسائل در شهر و خانه های ایرانی- اسلامی رعایت شده است.
ارزشیابی و تحلیل جاذبه های زمین گردشگری (ژئوتوریستی) منطقه اردل برای توسعه صنعت گردشگری با الگوی نیکولاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، زمین گردشگری (ژئوتوریسم) شاخه جدیدی از گردشگری و بوم گردی (اکوتوریسم)، با تکیه بر پدیده های زمین شناسی در صنعت گردشگری به طور فزاینده ای گسترش یافته است. این جاذبه ها و مکان های زمین ریخت شناختی (ژئومورفولوژیک) براساس درک و بهره برداری انسان، ارزش های ویژه ای دارند که می توانند نقطه کانونی توسعه و ارتقای صنعت گردشگری و بسیاری از جاذبه های مهم گردشگری را تشکیل دهند. بر این مبنا، شناسایی و ارزشیابی توانمندی ها و جاذبه های زمین ریخت شناختی به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا متناسب با آن ها، توسعه و جهت آن را در منطقه مشخص کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر نیز ارزیابی ارزش های جاذبه های زمین گردشگری موجود در منطقه شهرستان اردل که مکانی زمین ریخت شناختی شناخته می شود با روش نیکولاس است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از جنبه روش، توصیفی – تحلیلی بوده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خبرگان و مسئولان مرتبط با موضوع، در سطح شهرستان و استان بوده است که به صورت تمام شماری، تعداد 110 نفر از آن ها سرشماری شده اند. در منطقه اردل، مکان هایی مانند غار اردل، تنگه درکش ورکش، محدوده های آبشار دره عشق، چشمه مولا و سرداب که ارزیابی شده اند، به دلیل داشتن شکل های زمین گردشگری، مهم ترین مکان های زمین گردشگری منطقه هستند. نتایج به دست آمده نشان دادند جاذبه های زمین گردشگری محدوده پیرامونی آبشار دره عشق و غار اردل به ترتیب با 04/66 و 18/57 نمره، بیشترین و کمترین امتیاز را بین جاذبه های زمین گردشگری شهرستان گرفتند. همچنین نتایج نشان دادند این منطقه از نظر جاذبه های زمین گردشگری توانمندی های بسیار مطلوبی دارد و باید برای استفاده از این جاذبه ها برای نقش زیربنایی ویژگی های زمین شناختی و زمین گردشگری در معماری چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی، برنامه ریزی مناسب انجام شود.
بررسی تطبیقی ساختار فضایی و صرفه های مکانی شهرنشینی (یک مطالعه موردی از شیراز و مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، ادبیات گسترده ای پیرامون ساختار فضایی مناطق کلانشهری و پیامدهای اقتصادی آن با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و صرفه های تجمع به وجود آمده است. مدافعان مناطق چندمرکزی ادعا می کنند که این مناطق می توانند با ایجاد تعادل بین صرفه ها و عدم صرفه های مقیاس مزایای رقابتی ویژه ای را نسبت به مناطق تک مرکزی خلق کنند، در حالی که از تمرکز بیش از اندازه و ازدحام مناطق رقیب جلوگیری می کند. با این وجود مطالعات اندکی وجود دارند که این انگاشت ها را به طور تطبیقی مورد سنجش قرار داده باشند. از این رو، مقاله حاضر در پی آن است تا با مطالعه تطبیقی دو منطقه کلانشهری شیراز و مازندران مرکزی، به بررسی برخی از ادعاها مبنی بر ارتباط میان ساختار فضایی بهینه و صرفه های تجمع بپردازد. روش شناسی تحقیق مبتنی بر روش های توصیفی و تحلیل آماری مانند شاخص سیسونه- هال و هرفیندال است. نتایج تحقیق نشان می دهد ساختار فضایی منطقه با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و پراکنش، بیانگر الگوی پراکنده و چندمرکزی مازندران مرکزی در مقابل الگوی متمرکز و تک مرکزی منطقه کلانشهری شیراز است. در این راستا، از منظر بعد مصرف، نبود شهری غالب با محیط و فرهنگی کلانشهری را باید مهم ترین عامل در عدم دستیابی به صرفه های شهری تلقی کرد. این امر مانعی بر سر دستیابی به کارایی بالاتر خدمات و امکانات به ویژه سرمایه گذاری کم تر بخش خصوصی خواهد بود. با این وجود، یافته های تحلیل از تنوع تولیدی نسبتاً برابر منطقه مازندران مرکزی در مقابل منطقه کلانشهری شیراز نشان می دهد که خود عاملی مهم در ایجاد پیوندهای مکمل در بین مراکز شهری این منطقه می باشد. هم چنین، به نظر می رسد یک الگوی چندمرکزی بدون به اشتراک گذاشتن منابع خود جهت تأمین بیش تر زیرساخت ها و تسهیلات در سطح منطقه ای، نمی توانند در دستیابی به صرفه های مکانی، خود را به عنوان رقیبی نزدیک به مناطق کلانشهری تک مرکزی تعریف کند.
نقش حکمروایی خوب در برندسازی شهری (مطالعه موردی: شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود یک سیستم مدیریتی خوب می تواند در زمینه سازی برای شکل گیری یک برند مناسب برای شهر تأثیرگذار باشد که این مهم در گرو حکمروایی خوب شهری است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در برندسازی شهر شاندیز می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی، کتاب خانه ای انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر شاندیز در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۱۳۹۸۷ نفر و همچنین، گردش گران ورودی به این شهر در سال ۱۳۹۵ به تعداد ۳۰۱۵۴ نفر که در مجموع (۴۴۱۴۱نفر) می باشند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳۸۰ نفر انتخاب شدند که به صورت در دسترس بودند. برای تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون های اسپیرمن و تی تست استفاده شد. نتایجی که از محاسبات میدانی حاصل شده، نشان دهنده این است که وضع موجود حکمروایی شهری و تصویر شهر در بین شهروندان شهر شاندیز مناسب است. همچنین، آزمون هم بستگی اسپیرمن بین حکمروایی خوب شهری و تصویر ذهنی شهروندان نشان داد هم بستگی با مقدار ۰.۶۷۴درصد وجود دارد و این میزان برای رابطه حکمروایی و برند ۰.۵۷۸درصد می باشد. به طور کلی، وضعیت محاسبات نشان دهنده این است که در صورت تحقق شاخص های حکمروایی خوب در شهر شاندیز، این امر می تواند تأثیر زیادی بر تصویر ذهنی شهروندان داشته باشد و به راحتی می توان از این پتانسیل برای برندسازی شهر شاندیز استفاده کرد.
نقش گردشگری در توسعه پایدار اجتماعی مناطق کویری و بیابانی مورد پژوهی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری برخوردار می باشد. با این وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با هدف اولویت بندی شاخص های مؤثر در شناسایی منابع و ظرفیت های گردشگری در مناطق کویری و بیایانی از دیدگاه صاحب نظران، و نیز سنجش سطح پایداری اجتماعی شهرستان ها در منطقه مورد مطالعه صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش به صورت اکتشافی و توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش اسنادی یا کتابخانه ای و نیز میدانی (تکمیل پرسشنامه توسط متخصصان) استفاده شده و تحلیل داده ها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای، روش های رتبه بندی شامل: عکس پذیری رتبه ای و روش مبتنی بر توان رتبه ای و روش جمع رتبه ای،AHP، و تاپسیس) و کیفی (استدلال عقلانی) بوده و جهت ترسیم نقشه از Gis بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهدکه، براساس نظرات متخصصان (مبتنی بر روش های رتبه بندی)، شاخص های مؤثر در شناسایی منابع و ظرفیت های گردشگری در مناطق کویری و بیابانی به ترتیب طبیعت گردی، فرهنگی– تاریخی، شهری و مبتنی بر رویدادها رتبه های اول تا چهارم را داشته اند و سایر شاخص ها در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. از نظر شاخص جمعیت شناسی، تنها 7 شهرستان کرمان، رفسنجان، بافت، بم، جیرفت، سیرجان و زرند مهاجرپذیر بوده و 16 شهرستان دیگر مهاجرفرست بوده اند. نتایج حاصله از این بررسی نشان می دهد که، غالب مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بوده اند (مانند: راور، کهنوج، رودبارجنوب، فهرج، ریگان و ...) در بخش کویری و بیابانی استان استقرار یافته اند؛ این امر در حالی است که مناطق مزبور دارای جاذبه ها و قابلیت های بالای گردشگری (به ویژه در زمینه طبیعی) هستند؛ به نحوی که شناسایی این گونه ظرفیت ها و بهره گیری از آنها می تواند به طور کاملاً مستقیمی در رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی این مناطق مؤثر بوده و زمینه های رشد و ارتقاء وضعیت درآمدی و معیشتی و استقرار پایدار جمعیت آنها را فراهم سازد.
تحلیل سازمان فضایی و سطح بندی نظام شهری استان کردستان و ارائه الگوی توسعه نظام شهری
حوزههای تخصصی:
نابسامانی در سازمان فضایی کشورهای جهان سوم که در اثر عوامل گوناگون تحت تأثیر مکانیسم های حاکم بر ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی پدید آمده است، موجب گسستگی روابط بین شهرها شده و عدم تعادل های منطقه ای را به وجود آورده است. یکی از مشکلات اساسی توسعه فضایی و منطقه ای در استان کردستان، گسیختگی سازمان فضایی و عدم سلسله مراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها است. سازمان فضای استان کردستان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بر همین اساس پژوهش حاضر به تحلیل و ارزیابی سازمان فضایی استان کردستان و تغییرات صورت گرفته طی 7 دوره سرشماری (1390- 1335) کشور می پردازد. دراین راستا تعیین و تشکیل سلسله مراتبی از سکونتگاه ها که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع جمعیت، فعالیت ها، خدمات و کارکردها در سطوح مختلف باشد ضروری است. هدف از این تحقیق، مطالعه سازمان فضایی، نظام شهری، نحوه توزیع جمعیت در پهنه سرزمین است. روش تحقیق در این پژوهش بنا بر ماهیت موضوع از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توأمان استفاده شده است. روش تحلیلی که هدف از آن دستیابی به میزان تعادل فضایی هر ناحیه با استفاده از شاخص ها و مدل های موجود (مدل های رشد، اندازه و ساختار فضایی شهر، قانون رتبه- اندازه، شاخص های نخست شهری، ضریب آنتروپی، شاخص عدم تمرکز هندرسون، منحنی لورنز و ضریب جینی، تحلیل SWOT و...) است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام شهری و سازمان فضایی استان کردستان فاقد تعادل فضایی است که با ایجاد تعادل در توزیع امکانات و خدمات و فرصت های مناسب برای شهرهای استان در مراتب مختلف می توان به توسعه متعادل و پایدار و سازمان فضایی بهینه دست یافت.
شناسایی و تحلیل سیستماتیک چالش های مدیریت شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۶۸-۵۵۷
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران به لحاظ دارا بودن جمعیتی بالغ بر هشت میلیون و هفتصد هزار نفر و همچنین تمرکز اقتصادی و سیاسی، دارای ویژگیهای منحصر بفردی در میان سایر کلانشهرها می باشد که این مشخصه ها سبب آن شده است تا چالش های این کلانشهر نیز منحصر به خود باشد. بررسی و تحلیل این چالش ها، می تواند گام موثری در راستای بهبود مدیریت شهری تهران باشد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و اکتشافی می باشد؛ هدف آن است تا با استفاده از تشکیل پنل خبرگان و تجزیه تحلیل داده های مستخرج از پرسشنامه، به شناسایی و تحلیل سیستماتیک چالش های مدیریت شهری تهران بپردازیم. جامعه آماری این تحقیق خبرگان و مدیران ارشد کنونی و اسبق شهر تهران می باشد که در این پژوهش نمونه ای به حجم 30 نفر از این جامعه انتخاب گردیده اند. همچنین بدلیل پیچیدگی موضوع، برای تجزیه تحلیل داده ها از روش ترکیبی استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های بسته و نیمه بسته به همراه مصاحبه های عمیق با خبرگان است. داده های این تحقیق نیز به کمک نرم افزار میک مک تحلیل شده است. بعنوان دستاورد اصلی، در این تحقیق 10 چالش اصلی مدیریت شهری تهران احصا و اولویت بندی گردید همچنین مشخص شد که سیستم مدیریت شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد.
ارائه مدل مفهومی مطلوبیت سکونتگاه از طریق تحلیل دیدگاه پدیدارشناسان (نمونه موردی: چند مجتمع مسکونی در تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۰-۶۳۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به جایگاه و اهمیت واژگان معماری همچون (مکان)، بصورت اعم در مباحث فلسفی، ومفهوم (سکونت) در رویکرد پدیدارشناسی، به عنوان زیرمجموعه ای از آن، بصورت اخص تدوین گردیده است. امکان استخراج فرآیند نیل به رضایتمندی، بصورت مدلی مفهومی، از اندیشه پدیدارشناسان منتخب (مرلوپونتی، باشلار و شولتز)، پرسشی است که پژوهش بر اساس آن شکل گرفته است. مقاله درپی آن است که در ابتدا جوهره و اصالت سکونت را، مورد بررسی قرار داده و سپس با ارائه تعاریفی از مطلوبیت تشابهات و قرابت مابین این مفاهیم را بیابد. در این مسیر از روش تحقیق آمیخته (کمی و کیفی) و روش استدلال منطقی بهره برده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری، ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز بوده اند. برای تایید همبستگی از لیزرل (تحلیل چند متغیره) بهره برده شده است. کلید واژگان بدست آمده در سوالات مطرح و میزان تاثیر، ازطریق قضاوت معناداری انجام گرفته است. دیدگاه هر یک از اندیشمندان دربخش خود بصورت دیاگرام ارائه گردیده است و در نهایت پس از نتیجه گیری از مباحث و ارائه نتایج تحلیل ، دیاگرام تجمیعی بصورت مدل مفهومی مطلوبیت سکونتگاه ارائه گردیده است. مطالعه نشان داد که، ارتباط معنی داری بین ادراکات حسی، آگاهی مفهومی، این همانی با طبیعت و مطلوبیت سکونتگاه وجود دارد.