فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
78 - 98
حوزههای تخصصی:
گردشگری اساساً فعالیتی اجتماعی، کسب وکاری بزرگ و از مهم ترین بخش های اقتصادی دنیاست که محصولات آن در قالب بسته-های گردشگری به صورت ترکیبی از پیش برنا مه ریزی شده و با قیمتی جامع، به فروش می رسند. در ایران فروش بسته های ایرانگردی و خارجی به عهده آژانس های مسافرتی است. لیکن به دلیل وجود تنوع بسیار زیاد بسته های گردشگری خارجی و رقابت مقاصد مختلف برای جذب گردشگران، فروش بسته های ایرانگردی در بسیاری از شرکت های مسافرتی رونق چندانی ندارد. بازاریابی رابطه مند به عنوان رویکرد نوین بازاریابی، می تواند یاری رسان مدیران آژانس های مسافرتی در افزایش فروش این بسته ها شود. این مقاله توصیفی- تحلیلی، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که پایایی (ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب) و روایی (شاخص AVE) آن مورد تأیید قرار گرفت، به بررسی تأثیر اقدامات بازاریابی رابطه مند بر رفتار خرید گردشگران در خرید بسته های ایرانگردی می-پردازد. برای این منظور داده های گردآوری شده حاصل از نمونه270 نفری از مشتریان آژانس های مسافرتی شهر تهران به عنوان جامعه آماری، با استفاده از نرم افزارهای Smart-PLS و SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
تحلیل تغییر رفتار واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی در اثر توسعه سکونتگاهی (مطالعه موردی: حوضه آبریز چشمه کیله تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی به طور مستقیم منجر به تغییر رژیم هیدرولوژیکی می شود. در واقع توسعه شهری و کاهش اراضی جنگلی و مرتعی در، سیل خیزی را باعث شده است و از طرف دیگر افزایش باغات و کاربری های مشابه در مصرف و نفوذ بیشتر آب و کاهش دبی حوضه مطالعاتی نقش مؤثری دارد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل تغییر رفتار واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی در ارتباط با پتانسیل تولید رواناب حوضه چشمه کیله در بازه زمانی 29 ساله (2018-1991) است. در این تحقیق، واحدهای پاسخ هیدرولوژیک(HRU) بعنوان واحد کاری برای تعیین پتانسیل تولید رواناب حوضه آبریز چشمه کیله شناسایی و استخراج شده است. به منظور پایش تغییرات تراکم و میزان پوشش گیاهی با استفاد ه از تصاویر ماهواره ای منطقه مطالعاتی در سال های 1991 و 2018 از شاخص تفاضل گیاهی نرمال شده استفاده شد؛ سپس با تلفیق لایه گروه های هیدرولوژیک و کاربری اراضی، برای هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک میزان شماره منحنی مشخص شد. با توجه به مقادیر شماره منحنی به دست آمده برای هر واحد پاسخ هیدرولوژیک، مقدار توان نگهداشت رطوبت خاک استخراج شد. در نهایت، با محاسبه مقادیر متوسط ماهیانه، میزان رواناب حاصل از بارندگی برای سال های 1991 و 2018 برآورد شد. نتیجه تحقیق گویای کاهش میزان و تراکم پوشش گیاهی، افزایش مقدار شماره منحنی، کاهش میزان نفوذپذیری خاک و همچنین افزایش ارتفاع رواناب تولیدی در طول بازه زمانی 29 ساله (2018-1991) در حوضه چشمه کیله (به ویژه قسمت های شمال حوضه) است؛ به عبارتی توسعه شهری، تغییر کاربری اراضی و تضعیف پوشش گیاهی باعث تشدید سیل خیزی حوضه شده است.
واکاوی تغییرات ایجاد شده در شکل هندسه سرزمین برخی کشورهای اسلامی بین سالهای 2001-2019 (مطالعه موردی : سودان جنوبی و بلندیهای جولان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت سرزمینی و شکل هندسه سرزمین در موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپولیتیک کشورها مهم است. از معاهده وستفالی (1648) که حکومت های سرزمینی شکل گرفته اند، کشورهای مختلفی با هندسه سرزمینی متفاوت ایجاد شده اند. طرح تقسیم سرزمین کشورهای اسلامی در خاورمیانه، ریشه در قرارداد سایکس- پیکو (1916) دارد که بر مبنای آن، امپراتوری عثمانی میان ابرقدرتهای آن زمان تقسیم شد. بعد از سالها و بعد از حوداث 11 سپتامبر در سال 2001، سناریوهای جدیدی برای کشورهای اسلامی نوشته شد؛ از موضوعات مطرح در این سناریوها، توجه دوباره به تقسیم سرزمینی برخی از کشورهای اسلامی بوده است. اصولاً چرا در سرزمین های اسلامی شاهد این تغییرات هستیم ولی در مناطق دیگر مانند آمریکای جنوبی و یا شمالی، جنوب شرق آسیا و یا اروپای غربی این تغییرات را در بازه زمانی مورد مطالعه نداشته ایم؟. از این رو، هدف اصلی در این پژوهش واکاوی تغییرات ایجاد شده در هندسه سرزمین برخی کشورهای اسلامی بعد از 11 سپتامبر 2001 در خاورمیانه و شرق آفریقا می باشد. این مقاله با روش کیفی و ماهیت توصیفی-تحلیلی با رویکردی به نظریه ژئوپولیتیکی، مدل فضایی گسل های ژئواستراتژیک فعال جهان درصدد پاسخ به این پرسش است که آیا هندسه سرزمین برخی کشورهای اسلامی در خاورمیانه و شرق آفریقا بعد از سال 2001 تغییراتی داشته اند؟ بر مبنای این پرسش، انگاره پژوهش این است که در هندسه سرزمین برخی کشورهای اسلامی در خاورمیانه و شرق آفریقا بعد از سال 2001 تغییراتی اتفاق افتاده است. نتایج نشان می دهند که در کشورهای اسلامی در شرق آفریقا، با شکل گیری کشور سودان جنوبی و در خاورمیانه نیز بلندیهای جولان که توسط اسرائیل اشغال شده است، تغییرات هندسه سرزمینی را شاهد هستیم؛ البته در رابطه با بلندیهای جولان که اخیراً از سوی دولت آمریکا به عنوان سرزمین اسرائیل شناسایی گردیده است، کشورهای دنیا و سازمان ملل این موضوع (جدایی بلندیهای جولان) را به رسمیت نشاخته اند.
To Vote or Not to Vote: The Rights and Liberties of Voters in The Electoral System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Voting is one of the most significant ways for individuals to make a say in the government’s decision-making. A ballot is the bedrock to democracy which may be also argued as a formal expression of choice for a candidate or a proposed solution to an issue. The low turnout rate in the recent Malaysian by-election in Johor, Malacca and Sarawak as well as the 15th General Election (GE15) has led to the discussion on the rights to vote and not to vote. The primary issue to be addressed in this article is whether the right not to vote violates morality in the political context and whether or not such a right constitutes freedom of expression. Furthermore, the relationship between the state and the people will also be studied further in order to determine the responsibilities of the people. The primary objective of this article is to determine the relationship between low voter turnout rates from certain groups of communities and the validity of their decision to vote or not to vote in a legal and moral paradigm. The authors will collect data from primary and secondary sources such as books and journals related to the right to vote and not to vote in different political systems. The authors will also analyze data from books, journals, articles and more to make reasonable comparisons between the democratic system in Malaysia and in other countries that discuss the right not to vote.
غربالگری اهمیت محیط زیستی اثرات و پیامدهای اقدامات راهبردی توسعه روستایی بر مبنای رویکرد SEA مورد: اقدام راهبردی توسعه اقتصادی منطقه 2 برنامه ریزی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ارزیابی استراتژیک محیط زیست سیستمی پیشگیرانه و ساختار یافته برای پیش بینی، شناسایی و ارزیابی اثرات محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی گزینه های توسعه در سطوح راهبردی نظام تصمیم گیری است. هدف پژوهش، کاربرد رویکرد مذکور به منظور غربالگری اقدامات رشد و توسعه روستایی با تأکید بر «سند راهبردی توسعه اقتصادی شهرستان های منطقه 2 برنامه ریزی استان خوزستان» است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و مبتنی بر شیوه توصیفی پیمایشی است. غربالگری با استفاده از چک لیست و ماتریس و در چارچوب فن دلفی و نظرسنجی از 26 نفر از خبرگان و کارشناسان مسئول در حوزه های مختلف برنامه ریزی در ارتباط با سه سازه کلیدی و 36 معیار انجام شده است. نتایج نشان داد، اقدام راهبردی از نظر ارتباط با جهت گیری های فراگیر توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطوح ملی، منطقه ایی و محلی به ویژه برای بهبود رفاه و معیشت انسانی جوامع روستایی تحت پوشش از اهمیت قابل توجه برخوردار است. بخش های برنامه ریزی، براساس دستورالعمل های قانونی، جزو حوزه های توسعه دارا/ و یا همراه با اثرات زیست محیطی بالقوه قابل توجه شناخته می شوند و از نظر پیوند و اثرگذاری بر دیگر اقدامات راهبردی، اهمیت محیط زیستی قابل توجه دارد. درجه پیچیدگی مسائل، مشکلات و محدودیت های محیط زیستی مرتبط با حوزه های برنامه ریزی هدف در نواحی روستایی تحت پوشش، بالاتر از حد قابل توجه است. درجه توجه اقدام راهبردی نسبت به جریان سازی و یکپارچه سازی ملاحظات و نگرانی های محیط زیستی به ویژه درنظر گرفتن استانداردها، ارزش ها، قوانین و مقررات (الزامات حقوقی/ مدنی) مرتبط با محیط زیست کمتر از حد قابل توجه است. افزون بر این، اقدام راهبردی در هر یک از بخش های برنامه ریزی هدف، چارچوبی برای ایجاد و توسعه دیگر فعالیت ها و پروژه های عملیاتی در سطوح خُرد تدارک دیده است و براساس اجماع خبرگان، می تواند منجر به بروز اثرات بالقوه قابل توجّه با ماهیت و کیفیت گوناگونی بر محدوده های جغرافیایی و طبیعی و نواحی فرهنگی از جمله سکونت گاه های روستایی و شهری با جمعیت متراکم و مناطق با کاربری فشرده در شهرستان های آبادان و خرمشهر شود.
واکاوی تغییرات و روند مکانی زمانی بارش در استان یزد با استفاده از پایگاه داده اسفزاری طی سال های 1349 تا 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
95 - 114
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از مهم ترین و متغیرترین عناصر آب و هوایی است که تغییرپذیری مکانی زمانی زیادی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. آگاهی و دانش کافی از تغییرات بارش برای برنامه ریزی کشاورزی و مدیریت منابع آب در هر منطقه بسیار مهم است. به همین منظور در این پژوهش با استفاده از داده های روزانه پایگاه بارش اسفزاری در بازه زمانی 1349 تا 1394 به بررسی ویژگی های بارش و همچنین روند بارش در استان یزد پرداخته شد. میانگین ضریب تغییرات مجموع بارش سالانه استان ، 2/42 برآورد شد که از 9/32 تا 4/68 در یاخته های مختلف متغیر بود. بیشترین ضریب تغییرات بارش در مقیاس سالانه نیز در مناطق مرکزی و غربی استان مشاهده شد که نشان-دهنده پراکندگی و خطر بیشتر بارش در این مناطق می باشد. مقادیر مثبت کشیدگی و چولگی بارش سالانه نیز بیانگر فزونی سال های با بارش کمتر از میانگین بود. روند تغییرات بارش با استفاده از آزمون های آماری ناپارامتری من کندال و برآوردگر شیب سن مورد بررسی قرار گرفت. توزیع مکانی زمانی روند مجموع بارش سالانه و مجموع بارش فرین سالانه مشابه یکدیگر بود و در هر دو مورد روند کلی حاکم بر استان، روند کاهشی بود. بیشترین سهم بارش فرین به مجموع بارش سالانه نیز در مناطق مرکزی استان (دشت یزد-اردکان) مشاهده شد. بنابراین در سال های پرباران، این مناطق مستعد سیلاب های شدید هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر قصد بازدید از مقاصد بوم گردشگری (مورد مطالعه: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
بوم گردشگری (اکوتوریسم) مسافرتی مسئولانه به مناطق طبیعی است که محیط زیست را حفظ می کند و در ارتقای زندگی مردم محلی تأثیر بسزایی دارد. بوم گردشگری دربردارنده انواع گوناگونی از گردشگری است. حتی سفری علمی یا گذراندن تعطیلات آخر هفته در حومه شهر یا روستا نیز نوعی بوم گردشگری به شمار می رود. تمامی انواع گردشگری به نوعی در طبقه بندی بوم گردشگری جای می گیرند. در مفهوم عام، بوم گردشگری شامل گشت و گذار در محیط های طبیعی و بکر دارای عناصر طبیعی منحصر به فرد است. برای مثال، گردش در غارها، کوه ها، آبشارها، بیابان ها، کویرها، جنگل و دیگر پدیده های طبیعی. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر گروه های مرجع سودمند در مصرف مسئولیت پذیر اجتماعی، جهت گیری کنش گرایی، جمع گرایی و قصد بازدید از اکوتوریسم بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد سیلوا و همکارانش بوده است. 222 نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. سنجش روایی صوری با بهره گیری از نظر خبرگان، بررسی روایی سازه با تحلیل عاملی و روایی هم گرا و واگرا، و تعیین پایایی با روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب صورت گرفته است. مقدار آلفای کرونباخ کل 87/0 برآورد شده است که در محدوده پذیرفتنی قرار دارد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گروه مرجع سودمند در مصرف مسئولیت پذیر اجتماعی، جهت گیری کنش گرایی، جمع گرایی و قصد بازدید از مقاصد اکوتوریسم تأثیری مثبت و معنادار می گذارد.
بررسی نقش تعامل الگوهای توأم بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی در رخداد بارش سنگین فروردین ماه 1398 در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
225 - 249
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین به عنوان عامل مخاطره آمیز در بروز سیل، به طور مداوم خسارت های جبران ناپذیری در بیشتر مناطق، ازجمله استان لرستان وارد می کند. در این پژوهش به بررسی نقش تعامل الگوهای توأم بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی در رخداد بارش سنگین فروردین ماه 1398 در استان لرستان پرداخته شد. برای نیل به این هدف، از چهار پایگاه داده شامل: فراسنج های پایش جوی روزانه (نقشه های فشار، دما، باد، تاوایی، رطوبت نسبی و ...) پایگاه NCEP/NCAR با قدرت تفکیک مکانی 5/2 درجه جهت شناسایی الگوهای همدیدی مؤثر بر وضعیت هواشناختی منطقه موردمطالعه، نقشه های همپوشانی مدل عددی جهانیGFS با قدرت تفکیک مکانی 13 کیلومتر برای بررسی تطبیقی جریان باد با فراسنج های موردمطالعه، داده های بارش ماهوارهTRMM با قدرت تفکیک مکانی 25/0 درجه، جهت پایش توزیع فضایی بارش و داده های مشاهداتی ایستگاه هواشناسی خرم آباد بر اساس کدهای هواشناسی همدیدی (ww)، در راستای تحلیل وضعیت هوا در هنگام رخداد بارش سنگین، استفاده شد. نتایج حاصله حاکی از ناپایداری و صعود هوای مرطوب، توسط دو واداشت جوی بریده کم فشار و رودباد جبهه قطبی و همگرا شدن جریانات مرطوب از سه کانون رطوبتی شمال اقیانوس هند، دریای سرخ و شرق مدیترانه می باشد. این ویژگی ها، شرایط همدیدی دینامیکی لازم را برای وقوع بارش سنگین مهیا نمود. البته عوامل محیطی متعدد دیگری، از قبیل اشباع بودن لایه سطحی خاک به دلیل میزان بالای بارش در روزهای قبل از وقوع سیل و ... در تشدید سیل مذکور نقش داشته اند.
مدل نظری رابطۀ متقابل قدرت سیاسی و توسعۀ اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
105 - 127
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی بخشی از توسعه جامع و فراگیر است که در صورت رشد پایدار و باثبات شاخص های رفاه اقتصادی؛ به همراه تغییرات ساختاری در آن حاصل می شود. ساخت قدرت سیاسی نیز حاصل تعادل و هماهنگی نسبتاً پایدار، بین عوامل فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و اجتماعیِ قدرت سیاسی، در قلمرو فضایی واحدهای سرزمینی است. این پژوهش از نوع بنیادی است و با روش توصیفی‑تحلیلی و روش گردآوری داده ها و اطّلاعات کتابخانه ای و پیمایش خبرگی (5 پرسشنامه متناسب با حوزه های تخصصی) رابطه ساخت قدرت سیاسی با توسعه اقتصادی را بررسی کرده است. نتایج تبیین نشان می دهد که ساخت قدرت سیاسی در پنج بُعد فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی با توسعه به مفهوم عام و توسعه اقتصادی با مفهوم خاص آن در ارتباط است. هر یک از ابعاد مزبور دارای مؤلفه ها و شاخص های ذی ربط هستند که مدل شماتیک آن در انتهای تحقیق رسم شده است. از بین پنج بُعد مورد ارزیابی، به ترتیب ابعاد تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی و اقتصادی بیشترین اولویت را در ارتباط ساخت قدرت سیاسی و توسعه اقتصادی دارا هستند که امتیازات مربوطه در ایران بر اساس نظر خبرگان در مدل مشخص شده است.
بررسی تاثیر دولت مدرن بر ابداع هویت ملی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
330 - 357
حوزههای تخصصی:
با ظهور ترک های جوان در سال ۱۹۰۸ میلادی، بحث محوری محافل روشنفکری ترک این بود که با چه ایده ای می توان امپراطوری عثمانی را حفظ کرد. در این دوره سه ایده اسلام گرایی، عثمانی گرایی و پان ترکیسم برای بقای امپراتوری مطرح شدند که با توجه به شکست های نظامی عثمانی در بالکان و کودتای جناح تندرو ترک های جوان به رهبری طلعت پاشا، انور پاشا و جمال پاشا، دو ایده اول توسط نخبگان سیاسی کنار گذاشته شدند و ایده سوم یعنی پان ترکیسم توسط آنها برگزیده شد. سوال اصلی پژوهش این است که چرا از میان سه ایده مذکور، پان ترکیسم توسط نخبگان سیاسی وقت برگزیده شد؟ شناخت ریشه های جریان پان ترکیسم به جهت ملاحظات سیاسی و امنیتی ناشی از همجواری مناطق آذری زبان ایران با کشورهای ترکیه و آذربایجان، امری ضروری در راستای حفظ و تامین منافع ملی ایران می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی می کوشیم تا استدلال نماییم که این ایده جعلی توانست با بهره گیری از نهاد دولت مدرن، دست به تحریف واقعیات تاریخی بزند و از این طریق هویتی متناسب با مرزهای کشور نوین ترکیه خلق و ابداع نماید.
ارزش گذاری اقتصادی و برآورد تمایل به پرداخت دهکده تفریحی و توریستی باغستان کرج با رویکرد ارزش گذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
39 - 48
حوزههای تخصصی:
دهکده تفریحی و توریستی باغستان، به دلیل دارا بودن جاذبه های متنوع، از پارک های توریستی و گردشگری مهم استان به شمار می رود. بنابراین، مطالعه ارزش تفریحی آن می تواند در پیش بینی نیازها و کمبودها و توسعه گردشگری این دهکده، مؤثر باشد. این مطالعه، ارزش تفریحی دهکده باغستان و میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان را با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و پرسش نامه انتخاب دوگانه دو بعدی، تعیین می کند. جامعه آماری این پژوهش، 150 نفر از بازدیدکنندگان دهکده بوده که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده اند. برای بررسی تأثیر متغیرهای توضیحی بر میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان، از مدل لاجیت استفاده گردید و بر اساس روش حداکثر درست نمایی، پارامترهای این مدل، برآورد شده است. نتایج مطالعه نشان داد 3/73 درصد افراد بررسی شده، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده تفریحی از دهکده هستند و متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این دهکده 4/ 16914 ریال برای هر بازدید، محاسبه گردید. همچین ارزش کل تفریحی سالانه آن معادل 11،840،080،000ریال برآورد شد. متغیرهای میزان پرداخت پیشنهادی و هزینه هر بار ایاب و ذهاب، تأثیری منفی و متغیرهای کیفیت پارک، وضعیت تأهل، مدت زمان مطالعه در هفته، گرایش های محیط زیست و جنسیت، تأثیری مثبت بر میزان تمایل به پرداخت داشته اند. نتایج نشان داد که مردم به اهمیت پارک های جنگلی و فضاهای طبیعی آگاه بوده و در این رابطه تمایل به پرداخت قابل توجهی وجود دارد که می تواند مسئولان را در برنامه ریزی و مدیریت دهکده یاری نماید.
بررسی اثر اقلیم بر فرایند هوازدگی سنگ ها (مطالعه موردی: حوزه آبخیز تالار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
249 - 263
حوزههای تخصصی:
رسالت این مقاله تعیین انواع و شدت هوازدگی و مناطق موفوژنیتک با توجه به اقلیم حاکم در حوزه آبخیز تالار استان مازندران است. به علت موقعیت خاص استان مازندران و واقع شدن بین دریا و سلسله جبال البرز، تنوع اقلیمی از جنوب به شمال در حوزه آبخیز تالار حاکم است. از طرف دیگر در حوزه آبخیز تالار هوازدگی سنگ ها با هیچ روشی مطالعه نشده است؛ درنتیجه شناخت دقیقی از نوع فرایند هوازدگی و مناطق مورفوژنیک در این حوضه وجود ندارد. به منظور پهنه بندی وضعیت هوازدگی و مناطق ژئومورفوژنتیک بر اساس مدل های لویس پلتیر، داده های اقلیمی شامل: میانگین بارش و دمای سالانه ۸ ایستگاه هواشناسی که دارای داده و طول دوره آماری 1345 - 1395 بودند، از سازمان هواشناسی تهیه شد و در پایگاه داده در محیط Arc GIS ثبت گردید. سپس روند دما و بارش حوضه آبخیز تالار مربوط به هر ایستگاه تعیین گردید. در ادامه رژیم های هوازدگی و مورفوژنتیکی در آبخیز تالار از روی نمودارهای مربوط تعیین گردیدند. پس از تعیین ارزش وزنی به آن ها، در پایگاه داده ثبت و نقشه های مربوط در محیط Arc GIS تولید شد. نتایج نشان داد حوزه آبخیز تالار ازنظر مورفوژنتیکی در سه منطقه نیمه خشک، ساوان و معتدل قرار می گیرد. در این میان بیشترین مساحت مربوط به منطقه ساوان (50%) و کمترین به منطقه معتدل (15%) است. ازنظر وضعیت هوازدگی، سه نوع هوازدگی شیمیایی متوسط، مکانیکی کم و خیلی کم در حوزه آبخیز تالار اتفاق می افتد که هوازدگی شیمیایی متوسط دارای بیشترین مساحت (56%) است.
پدیده عشق به مقصد: بررسی سیستماتیک ادبیات و مسیرهای پژوهشی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
165 - 188
حوزههای تخصصی:
طی دهه اخیر مطالعات مربوط به عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی روندی صعودی داشته است. اکنون زمان آن رسیده است که نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش ها و یافته ها و رویکردهای کلی آن ها بشود. ازآنجاکه این پژوهش با هدف سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود عشق در حوزه گردشگری و مهمان نوازی برای شناسایی وضعیت تحقیقات انجام شده در این عرصه است، از روش فراترکیب و تجزیه وتحلیل محتوای موضوعی برای مطالعه تطبیقی و کتاب شناختی با رویکرد مرور نظام مند استفاده شده است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در 3 پایگاه ملی و 9 پایگاه اطلاعات خارجی بین سال های ۱۳۹۶-۱۴۰۰ برای مقالات فارسی و سال های ۱۹۸۴-۲۰۲۱ برای مقالات لاتین جست وجو و شناسایی شدند و 83 پژوهش حاصل این جست وجو بود که، پس از کنترل و بررسی پژوهش ها توسط پژوهشگران، تعداد 67 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر برای این پژوهش استفاده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین مقالات در این حوزه در مجله مدیریت گردشگری با تعداد ۵ مقاله لاتین و در فصلنامه علمی - پژوهشی گردشگری و توسعه با تعداد 3 مقاله فارسی به چاپ رسیده است. همچنین، براساس تحلیل مقالات، مشخص شد که پژوهشگران بیشتر به رضایت از مقصد، تجربه مقصد و تصویر ذهنی مقصد به منزله پیشایندها و همچنین وفاداری به مقصد، نیات بازدید مجدد از مقصد و تبلیغات شفاهی مقصد به منزله پیامدهای مهم توجه کرده اند. علاوه بر این، بیشتر مطالعات انجام شده با رویکرد کمّی و با روش پیمایشی انجام شده است که لازم است به پژوهش های کیفی و ترکیبی بیشتر توجه شود.
ارزیابی طرح ساماندهی مسیل جنوبی شهر نجف آباد بر پایه روابط بین مولفه های طبیعی و انسانی هویت محلی و حس مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
37 - 58
حوزههای تخصصی:
مسیل ها یکی از اجزای شهرها هستند که به عنوان زهکش طبیعی عمل کرده و با تخلیه رواناب حاصل از بارندگی های سیل آسا، شهر را از خطر تخریب مصون می دارند. امروزه مدیران شهری سعی می کنند که از این ظرفیت طبیعی استفاده دیگری هم ببرند و با کاشت درخت، نصب مبلمان شهری، ایجاد مسیرهای پیاده روی و دوچرخه سواری و... محیط مفرح و شادابی را ایجاد نموده و حس مکانی شهروندان را تقویت نمایند تا تعلق و دلبستگی آن ها به محیط افزایش پیدا کرده و از فشارهای زندگی در محیط شهری نیز کاسته شود. اما در این بین، همواره باید مراقبت نمود که این بهره برداری مضاعف منجر به تغییر اساس و ساختار مسیل نشده و آن را از مدار کاربری اولیه خارج نسازد. در محدوده جنوبی شهر نجف آباد نیز یک مسیل طبیعی وجود داشته که شهرداری با اجرای طرحی در صدد ساماندهی و بهره برداری بیشتر از آن برآمد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل این طرح بر پایه روابط بین مولفه های طبیعی و انسانی هویت محلی و حس مکانی بوده است. این تحقیق کاربردی با استفاده از روش های کتابخانه ای، میدانی و پیمایشی و تکیه برآمارتوصیفی و استنباطی حاصل از 360 پرسشنامه در قالب نرم افزار spss20 صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در اجرای این طرح به مولفه های انسانی بیش از مولفه های طبیعی توجه شده است. از آنجایی که احساس مکانی شکل گرفته در شهروندان نیز بیشتر مرتبط با مولفه های انسانی است، این موضوع به طور ضمنی نشان دهنده نوعی غفلت زدگی از کاربری طبیعی این مسیل تلقی می شود که می تواند زمینه ساز شکل گیری مخاطرات آتی باشد.
Geopolitical Feasibility of the Second Wave of Arab Revolutions in Saudi Arabia and the United Arab Emirates(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
67 - 92
حوزههای تخصصی:
This paper is going to assess the feasibility of the second wave of Arab revolutions in Saudi Arabia and the United Arab Emirates. A decade after the beginning of the Arab revolutions, the question of the possibility of another wave of revolutions, especially in the Arabian Peninsula, is a serious question. Another question is what changes will take place in the geopolitics of the region in the event of the second wave of the Arab revolutions in the countries of the Arabian Peninsula? These questions are difficult to answer, but it is clear that the countries of the peninsula cannot be categorized as one. Transition in the global geopolitical structure, internal variables affecting the geopolitics of these countries, their different positions for world powers, the high volume of trade between the two countries with economic poles, the position of non-indigenous forces in these countries on the one hand and the intervention of foreign forces in the region and trans-regional power shifts on the other hand are all variables that determine the possibility or impossibility of revolution in these countries. Given these variables, the hypothetical answer is that revolution is unlikely in some Arabian Peninsula countries, but possible in others, including Saudi Arabia. In order to test the hypothetical answer, in this article we examine the variables that encourage and deter the revolution in Saudi Arabia and the UAE and evaluate the impact of each of them on geopolitical changes.
نووپلیتیک ؛ پارادایمی نو در ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
229 - 269
حوزههای تخصصی:
در دهه پایانی قرن بیستم و با پایان دوره جنگ سرد، جهان شاهد تغییرات شگرفی در نقشه جغرافیای سیاسی خود بوده است؛ که زمینه ساز رقابت های ژئواستراتژیکی نوینی شد. تغییر اول، نگرانی های سیاسی ناشی از پویایی های نظامی بود؛ بطوری که حرکت جهان به سوی یک نظام بی قاعده، چندقطبی با شکل گیری موازنه قدرت و امکان تسلط نظامی ابرقدرت های بزرگ در مناطق کلیدی فر ارسید. تغییر دوم، عمدتاً اقتصادی بود؛ یعنی رشد عظیم سیستم های بازار آزاد در تجارت جهانی و شبکه های درهم پیچیده سرمایه گذاری. در این راستا، سومین تغییر در حال ظهور عبارتست از گسترش انقلاب اطلاعاتی با پیامدهایی از نوع قدرتِ دانش، که در بازیگران غیردولتی نفوذ کرده و منجر به همبستگی جهانی و ایجاد محصول جدیدی برای نظم جهانی شده است. به همین دلیل، گروهی از نظریه پردازان و استراتژیست ها آن را به عنوان مروری بر تغییر پارادایم می پندارند، اما اکثریت آن را با هریک از پارادایم های مهم رئال پلیتیک و ناسیونالیسم مرتبط می سازند.
در این راستا، تعامل میان دانش و قدرت، اصول بسیار ساده ژئوپلیتیک را که اغلب توسط رئال پالیتیک یا سیاست واقع گرایانه فراموش شده است، اصلاح می کند. ژئوپلیتیک نوعی چشم انداز پانوپتیک از قدرت/دانش است که بدنبال ارزیابی موقعیت قطب های قدرت جهان برای کمک به تمرین کشورداری توسط قدرت های بزرگ تعریف می شود. گاه نیز آن را گفتگو درباره سیاست جهانی با تاکید خاص بر رقابت دولتی و ابعاد جغرافیایی قدرت می دانند. از این رو، تعریف و چیستی قدرت و دانش و اعمال آن در ژئوپلیتیک اهمیت به سزایی می یابد. بنابراین، در حالی که ساختارها و حتی پویایی نظم جهانی بشدت در حال تغییر هستند، در مباحث ژئوپلیتیکی پارادایم های جدیدی به ویژه در حوزه غیردولتی مشتمل بر بازیگران جامعه مدنی درحال ظهور می باشند که اصطلاحاً به آن «نووپلیتیک» می گویند. «نووپلیتیک» رویکردی نسبت به حکومت داری است که بوسیله سازمان های غیردولتی به عنوان بازیگران دولتی انجام می شود، و بر نقش قدرت نرم در ابراز ایده ها، ارزش ها، هنجارها و اخلاق از طریق تمام رسانه ها تأکید می کند. این باعث متمایز شدن آن از سیاست واقع گرایانه، که بر ابعاد سخت و مادی قدرت و بر دولت ها به عنوان تعیین کننده های نظم جهانی تاکید دارد، می شود.
نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است: ماهیت استراتژی دانش چگونه به شکل دهی پارادایم نوینی به نام نووپلیتیک با بازیگران جامعه مدنی منجر شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، درهم تنیدگی سه مفهوم کلیدی نووسفر، قدرت نرم و قدرت هوشمند در عصر اطلاعات و تکنولوژی های نوین منجر به شکل گیری پارادایم جدیدی به نام نووپلیتیک شده است. ساخت این نووپلیتیک ها، منطبق با شرایط قرن 21 و وابسته به ماهیت استراتژی دانش/قدرت خواهد بود. زیرا در جهان کنونی، دانش به سرعت در حال تبدیل به منبع قوی تری از قدرت و استراتژی ها می شود، تا آنجا که سیاست واقع گرایانه و فضای بین المللی نمی تواند آن را جذب کند.
پهنه بندی خطر فرسایش و برآورد رسوب در حوضه چم گردلان (استان ایلام) با استفاده از مدل تجدید نظر شده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
35 - 56
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، هدف پیش بینی پتانسیل هدر رفت سالیانه خاک و بار رسوب است. برای پیش بینی موارد مذکور، معادله تجدید نظر شده جهانی هدر رفت خاک ( RUSLE ) در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی به کار رفته است. مقدار عامل فرسایندگی سالیانه باران با استفاده از داده های بارش ماهانه 22 ساله در 18 ایستگاه در اطراف حوضه محاسبه شد. سپس تغییرات مکانی آن با استفاده از کریجینگ معمولی برآورد شد. شاخص فرسایش پذیری خاک از نقشه خاک، که خود با استفاده از پیمایش صحرایی و داده های سنجش از دور تهیه شد، بدست آمد. عامل توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی 30 متر استخراج شد. عامل پوشش گیاهی سالیانه نیز از داده های سنجش از دور برآورد شد. از آنجایی که در حوضه مورد مطالعه عملیات حفاظت خاک ناچیز است، مقدار عامل حفاظت خاک در سرتاسر حوضه 1 در نظر گرفته شد . در این مطالعه، مقادیر متوسط فاکتورهای R ، K ، LS ، C و P به ترتیب برابر با MJ mm ha-1h-1y-1 264 ، Mg ha h ha-1MJ-1mm-1 35/0 ، 00/2، 51/0 و 1 بودند. میانگین بار رسوب سالیانه در حوضه مورد مطالعه t h-1 y-137/16 برآورد شد که نزدیک به مقدار بدست آمده از ایستگاه رسوب سنجی خروجی حوضه (58/16 تن در هکتار در سال) بود. نتایج حاصل از بررسی نقشه فرسایش در این مدل نشان می دهد که بیشترین فرسایش در قسمت غرب و میانه حوضه قرار دارد. چون این منطقه از سازندهای ناپایدار و مستعد فرسایش تشکیل شده است. شیب زیاد منطقه به اضافه بارش باران و تغییر کاربری اراضی در این محدوده بسیاری از عرصه های آن را با بحران فرسایش خاک مواجه کرده است. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین وسعت حوضه مربوط به کلاس فرسایشی خیلی کم، کم و متوسط است که عموما در کل حوضه پراکنش دارد و کمترین مساحت حوضه در کلاس فرسایشی زیاد تا خیلی زیاد (20 درصد) قرار می گیرد. با توجه به اینکه 20 درصد حوضه مورد مطالعه در کلاس فرسایش زیاد تا خیلی زیاد قرار دارد، لزوم اقدامات حفاظتی در این مناطق الزامی است. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد، فاکتور LS با ضریب همبستگی 81/0 بیشترین تأثیر را در برآورد فرسایش سالانه خاک توسط مدل RUSLE داشته است. این پژوهش، مؤثر بودن RS و GIS را جهت تخمین کمی مقادیر فرسایش خاک، بار رسوب و همچنین مدیریت فرسایش اثبات نمود.
بررسی طرح های مداخله جویانه توسعه شهری از منظر فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۲۴-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری بایستی متضمن منافع جمعی همه یا اکثر ساکنین باشد. در خلال طرح های توسعه شهری، بسیاری از مردم متضرر می شوند لذا ضروری می نماید مباحث مربوط به تحصیل زمین و مسکن جهت این طرح ها مورد بررسی قرار گیرد. در اسلام همواره به بحث عدالت و انصاف توجه ویژه ای شده است و در ساحت جهان بینی اسلامی مفاهیم متعددی چون اکرام انسانی، تعادل فضایی، ظلم ستیزی، انصاف گرایی، حق گرایی و ... وجود دارد که نمود عینی آن را می توان در قواعد فقهی متعددی که بر اخلاق اسلامی تمرکز دارد، مورد بررسی قرار داد. آنچه امروزه به عنوان ملاک عمل در تملک اراضی در طرح ها مورد استفاده قرار می گیرد، بهره مندی از روش های مبتنی بر اندیشه غرب همچون انتقال حقوق توسعه مالکیت می باشد. براین اساس سؤالات اصلی پژوهش این است که "1. رویکرد انتقال حقوق توسعه ((TDR از منظر اندیشه اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟" و "2. قوانین در زمینه تملک اراضی و انتقال حقوق توسعه چگونه تعریف شده است؟". لذا در این پژوهش با هدف بررسی قوانین مرتبط با طرح های توسعه شهری و تطبیق آن ها با فقه اسلامی و رویکرد انتقال حقوق توسعه، تحقیقات بر سه بعد، فقهی، اخلاقی و حقوقی در قالب مطالعات اسنادی و بررسی نصوص دینی به انجام می رسد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای بوده و ازنظر ماهیت تحلیلی- توصیفی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که اگر قوانین مشارالیه، منطبق بر اصول فقهی- اخلاقی دین مبین اسلام بازبینی گردند و الگوهای در نظر گرفته شده برای تملک دارای کمترین میزان مداخله و همچنین رضایت کامل مالکینی باشد که مالِ آنان در مسیر طرح های توسعه قرار می گیرد، می توان تلالؤ تحقق احکام اسلامی را در شهرها نظاره گر بود. در پایان ضمن پاسخگویی به سوالات، پیشنهاد هایی جهت بهره مندی از قواعد فقهی/ اخلاقی مبتنی بر اندیشه اسلامی در طرح های توسعه شهری ارائه می گردد.
بررسی چگونگی تأثیر تجربه بازدیدکننده مسجد جامع عتیق اصفهان به مثابه موزه معماری ایران در توسعه گردشگری معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
333 - 351
حوزههای تخصصی:
جاذبه های معماری، به مثابهٔ ذخایر ارزشمندی از فهم انسان از مکان، متنوع و گوناگون هستند که، با توجه به اقلیم، کارکرد و مواد و مصالح ساخته شده، جذابیت های فراوانی برای دیده شدن دارند. فهم تجربه ادراک شدهٔ بازدیدکنندگان فرایندی مهم در ادامهٔ حیات جاذبه های معماری به منزلهٔ مقصد است. فهم این که مکان چگونه در بازدیدکنندگان و تجربه های آن ها تأثیر می گذارد بسیار ارزنده است؛ چراکه گردشگران و بازدیدکنندگان، با تحلیل تجربه خود، داوران نهایی قضاوت دیدار هستند. هدف تحقیق حاضر بررسی چگونگی تأثیر تجربهٔ بازدیدکننده در مسجد جامع عتیق اصفهان به مثابهٔ موزهٔ معماری اسلامی - ایرانی در توسعهٔ گردشگری معماری و همچنین شناسایی عوامل مؤثر در تجربه است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعهٔ آماری این تحقیق بازدیدکنندگان مسجد جامع عتیق اصفهان هستند. برای تعیین تعداد نمونهٔ تحقیق، تعداد 217 نفر به روش تصادفی ساده و براساس جدول مورگان به دست آمد. جمع آوری اطلاعات به وسیلهٔ پرسش نامه انجام و پایایی ابزار تحقیق با کسب آلفای 842/0 تأیید شد. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون هم بستگی اسپیرمن، رگرسیون و تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمون هم بستگی و رگرسیون نشان می دهد بین تجربهٔ بازدیدکنندگان مسجد جامع عتیق و توسعهٔ گردشگری معماری رابطهٔ مثبت و معناداری وجود دارد و متغیر تجربهٔ بازدیدکننده توسعهٔ گردشگری معماری را پیش بینی می کند. همچنین، با استفاده از آزمون تحلیل عاملی، هشت عامل به منزلهٔ عوامل اثرگذار در تجربهٔ بازدیدکننده و توسعهٔ گردشگری معماری شناسایی شدند.
بررسی قصد کارآفرینی اجتماعی دانشجویان در صنعت گردشگری با تاکید بر نقش آموزشی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
173 - 187
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در مبانی نظری برای تبیین رفتار کارآفرینی، مدل های قصد است. در پژوهش حاضر، از میان عوامل مختلف زیست بوم کارآفرینی و مدل های قصد، چهار ویژگی روان شناسیِ فردی شامل قصد کارآفرینی اجتماعی، خود-کارامدی، همدلی و نگرش نسبت به کارآفرینی و یک عامل محیطی شامل آموزش کارآفرینی انتخاب شده است. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط میان متغیرهای کلیدی فوق است که شناخت نحوه و شدت ارتباط بین آنها، می تواند شرایط توسعه راهبردهای آموزشی در دانشگاه ها برای بهبود قصد کارآفرینی دانشجویان را فراهم آورد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری رشته های مختلف مرتبط با گردشگری و دانشجویان نامرتبط با رشته های گردشگری اما فعال/شاغل در زمینه های گردشگری است. روش پژوهش به منظور بررسی ارتباط میان متغیرهای فوق، مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. در این راستا، به ترتیب، مدل اندازه گیری و مدل ساختاری بررسی شد. نتایج مدل ساختاری نشان داد که فرضیه های مبنی بر ارتباط مثبت بین همدلی و قصد و از سوی دیگر، همدلی و نگرش تایید نشد. نتایج مدل همچنین بیانگر آن است که آموزش نقشی اساسی در اخذ قصد کارآفرینی اجتماعی دانشجویان ایفا می کند به طوری که ضریب اثر کلی آن فراتر از متغیرهای خود-کارامدی، نگرش و همدلی است. بر این اساس، پیشنهاد می شود که موضوع کارآفرینی اجتماعی به عنوان یک واحد یا سرفصل درسی در رشته های مرتبط با گردشگری مد نظر قرار گیرد.