فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
47 - 63
حوزههای تخصصی:
29 سال از تشکیل اولین دولت ناحیه ای در بخشی از مناطق کردنشین عراق شامل استان های اربیل، سلیمانیه، دهوک و حلبچه می گذرد. اقلیم کردستان و دولت منطقه ای آن از زوایای مختلفی موردمطالعه و بررسی واقع شده است؛ اما تاکنون از منظر هستی شناسی، موردبررسی و مطالعه واقع نگردیده است؛ این مقاله در پی بررسی و شناخت هستی شناسی این دولت ناحیه ای از منظر «ماهیت و چیستی» و «چرایی و ضرورت» می باشد. این پژوهش ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، با توجه به نوع و ابعاد آن به صورت کتابخانه ای می باشد و در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد عوامل مؤثر در تبیین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان – عراق چندعاملی بوده که برخی از عوامل نقش پایه ای و زیربنایی داشته اند. مهم ترین عامل تأثیرگذار در فرایند شکل گیری دولت ناحیه ای کردستان، مسئله ی هویت طلبی ناحیه ای بوده است. هویت طلبی ناحیه ای زمینه ساز شکل گیری اندیشه ناسیونالیسم قومی و به تبع آن مطالبه ی حق تعیین سرنوشت با توجه به تمایزات جغرافیایی و فرهنگی میان کردستان و سایر بخش های عراق و در چهارچوب الگوهای رایج در سازمان دهی سیاسی فضا یعنی خودمختاری و فدرالیسم بوده است.
ارزیابی و مقایسه مدل های ضریب نسبت فراوانی و تحلیل شبکه در پهنه بندی ریزش سنگ (مطالعه موردی جاده زنجان- تهم- طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مخاطرات طبیعی ریزش سنگ از دامنه کوه ها است که خسارت های فراوان مالی و جانی به بار می آورد. بخصوص اگر در مسیر راه های ارتباطی روی دهد. راه ارتباطی زنجان به تهم و طارم یکی از خطرناکترین جاده ها از نظر ریزش سنگ محسوب می شود. بنابراین هدف از انجام این تحقیق شناسایی پهنه های خطر در مسیر این جاده می باشد. برای انجام این تحقیق ضمن بازدید میدانی از محدوده مورد نظر و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده oli سال 2017، لایه ها و نقشه های مؤثر در ریزش سنگ، مانند لیتولوژی، شیب، سطوح ارتفاعی، جهات شیب، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، سطوح همبارش، همدما، هم یخبندان استفاده گردید. نقاط ریزشی برداشت شده با GPS در محیط نرم افزار ARCGIS با نقشه و لایه های مؤثر قطع داده شد. سپس با استفاده از روش آماری ضریب نسبت فراوانی و روش تحلیل شبکه که از نظر خبرگان و داده های محیطی استفاده می کند، اقدام به پهنه بندی خطر ریزش از طریق تلفیق و جمع جبری نقشه ها در پنج طبقه خطرخیلی کم تا خیلی زیاد گردید. طبق نتایج بدست آمده در روش تحلیل شبکه 69 درصد مساحت به پهنه های خطر متوسط تا خیلی زیاد تعلق گرفت. در صورتی که برای روش ضریب نسبت فراوانی این عدد 60/45 درصد حاصل شد. جهت ارزیابی و دقت پهنه بندی روش های مذکور از دو شاخص مجموع کیفیت و شاخص دقت (احتمال تجربی) استفاده گردید. ارزیابی مدل ها نشان داد، در مدل تحلیل شبکه شاخص های مذکور به ترتیب 76/0 و 88/0 بدست آمد که نسبت مدل ضریب نسبت فراوانی از کیفیت و دقت بالاتری برخودار است.
ارزیابی و انتخاب ژئوتریل های ژئوپارک پیشنهادی غرب خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
158 - 172
حوزههای تخصصی:
ژئوتریل یا مسیرهای زمین شناختی، بهترین مسیرهای پیاده یا سواره برای دسترسی به سایت های میراث زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی به منظور گردشگری هستند. معمولاٌ ژئوسایتها پراکنده هستند و آنهایی که در مناطق صعب العبور کوهستانی، جنگلی و یا سواحل صخره ای قرار دارند، دسترسی به آنها به راحتی امکان پذیر نیست. درمقابل، ژئوسایتهایی که در مناطق پست و کم شیب قرار گرفته اند، بنا به دلایلی مانند سهولت دسترسی و فعالیتهای علمی پژوهشی، به طور گسترده مورد بازدید و بررسی قرار می گیرند. برای معرفی یک ژئوپارک علاوه بر ارزیابی ژئوسایتها، باید ژئوتریلهای آن نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. ژئوپارک پیشنهادی غرب خراسان رضوی یکی از مناطقی است که می تواند به عنوان ژئوپارک ملی یا بین المللی به دنیا معرفی شود. بدین منظور ابتدا، اسناد و نقشه ها و داده های مورد نیاز جمع آوری شده و سپس با استفاده از نرم افزارهایی همچون GIS، Envi و google earth به تهیه نقشه و تحلیلهای عددی پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد در ژئوپارک پیشنهادی 2984 کیلومتر جاده وجود دارد که سهم هر کیلومتر مربع 701 متر می شود. 9/42 درصد از جاده های ژئوپارک پیشنهادی آسفالت درجه 1 و 2 دارند. سه مسیر به طول 80 کیلومتر برای موتورسواری و دو مسیر به طول 25 کیلومتر برای ژئورافتینگ ترسیم شده است. سه مسیر برای شتر سواری به طول 122 کیلومتر در مناطق کویری و یک مسیر برای ژئوبایک به طول 81 کیلومتر در کنار جاده ترانزیتی حرم تا حرم برای ژئوپارک، پیشنهاد و ترسیم می گردد.
برآورد حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و شاخص آنتروپ ی مطالعه موردی: ارتفاعات شهرستان دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
165-180
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها بخصوص در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، یکی از شناخته شده ترین مخاطرات طبیعی در جهان هستند و نتایج آنها به ویژه در مناطق شهری می تواند تهدیدی مستقیم برای زندگی و اقتصاد مردم در معرض خطر باشد. در این مطالعه به تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دامنه های شهرستان دالاهو با استفاده از مقایسه ی شاخص آنتروپی و رگرسیون لجستیک پرداخته شده است. پارامترهای مورد مطالعه در تهیه نقشه LSM شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رود، فاصله از جاده، فاصله از گسل، کاربری اراضی، لیتولوژی و بارش هستند. هر یک از پارامترها با توجه به تأثیر بر مخاطره لغزش، طبق نظرات کارشناسی امتیازدهی شده و به صورت رستری به عنوان لایه های اصلی در شاخص آنتروپی بکار گرفته شده اند. ماتریس آنتروپی برای هر یک از عوامل محاسبه شده، و در محیط GIS نقشه پهنه بندی زمین لغزش منطقه، تهیه شده است. در تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک با توجه به متغیرهای مستقل( پارامترهای مؤثر بر لغزش) و متغیر وابسته(داده های زمین لغزش) به تعیین بهترین معادله اقدام شده و با استفاده از ضرایب مربوط به هر یک از متغیرهای مستقل، نقشه LSM منطقه مورد مطالعه تهیه شده است. جهت اعتبار سنجی مدل ها، با استفاده از 30 درصد نقاط لغزشی، منحنی ROC ، ترسیم شده و مساحت زیر منحنی( AUC ) محاسبه شده است. نتایج اعتبار سنجی نشان داده که شاخص مدل آنتروپی( AUC = .86 .) نسبت به مدل رگرسیون لجستیک ( AUC= .80 ) در تولید نقشه های حساسیت زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه از صحت بیشتری برخوردار است.
ارزیابی کارایی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حوضه آبریز اهرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
1-17
حوزههای تخصصی:
برای کاهش خطرات احتمالی و مدیریت اراضی، ترسیم نقشه حساسیت زمین لغزش، در مناطق مستعد ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی کارایی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM) در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حوضه آبریز اهرچای در شمال غرب ایران، است. رخداد زمین لغزش به عنوان یکی از مهم ترین مسائل و مخاطرات محیطی این حوضه به شمار می آید. در ابتدا زمین لغزش های منطقه مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای گوگل ارث مربوط به تابستان 1396 شناسایی شدند و پس از بازدیدهای میدانی متعدد برای شناسایی و مطابقت با واقعیت، نقشه پراکنش زمین لغزش ها ترسیم گردید. در حدود 200 مورد زمین لغزش در حوضه آبریز اهرچای شناسایی شد. 70 درصد از زمین لغزش ها برای آموزش مدل و 30 درصد از آنها برای اعتبارسنجی مدل مورد استفاده قرار گرفت. برای تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان از 14 معیار مؤثر در وقوع زمین لغزش، شامل ارتفاع، جهت و زاویه شیب، تحدب دامنه، طول دامنه (LS)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، عمق دره (VD)، لیتولوژی، فاصله از گسل، کاربری اراضی، شاخص NDVI، فاصله از آبراهه، توان رودخانه (SPI) و بارش استفاده شد. درنهایت نقشه حساسیت زمین لغزش در 5 کلاس بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم تهیه گردید. برای ارزیابی عملکرد این الگوریتم از منحنی (ROC) و سطح زیرمنحنی (AUC) استفاده شد. نتایج ارزیابی 4 تابع از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان نشان داد که تابع پایه شعاعی (RBF) با سطح زیرمنحنی 988/0 = AUC و 958/0= AUC به ترتیب برای داده های آموزشی و صحت سنجی، در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش های منطقه مطالعاتی بهترین عملکرد را دارد. همچنین به دلیل قدرت تشخیص بالای آزمون، منحنی ROC بالای قطر مربع قرار می گیرد و بنابراین به حالت ایده آل نزدیک تر می باشد. نتایج پهنه بندی نیز نشان داد که 61/26 درصد از اراضی منطقه که عمدتاً در غرب و بالادست حوضه و بخش های جنوبی آن واقع شده اند در کلاس با حساسیت زیاد و بسیار زیاد قرار گرفتند.
سیاست فشار حداکثری آمریکا و راهبرد مهارگریزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تحول در موازنه قدرت جهانی، نظم ژئوپلیتیکی خاورمیانه با گذار از عصر آمریکایی به سمت یک وضعیت چندقطبی در حال تغییر است. وضعیتی که ناظر بر افول هژمونی ایالات متحده و ظهور قدرت های منطقه ای به منظور شکل دهی به نظم در حال ظهور خاورمیانه است. در این میان، ایران به عنوان یک دولت انقلابی و یک قدرت تجدیدنظر طلب، با اتخاذ راهبردهای نامتقارن سعی در به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای نظم ساز است. در نقطه مقابل، ایالات متحده با همراه ساختن متحدان بین المللی و منطقه ای خود و در قالب سیاست فشار حداکثری به دنبال تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، تغییر رژیم و تغییر موازنه قدرت منطقه ای علیه ایران بوده است. با وجود این، راهبرد مهار آمریکا قادر به تضعیف ظرفیت های کنشگری ایران در ژئوپلیتیک در حال تغییر منطقه ای نبوده است. سوال اصلی این است که ایران با بهره گیری از چه استراتژی توانسته در مقابل فشار حداکثری ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن به منظور تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، موقعیت و قدرت خود را حفظ کند؟ فرضیه این نوشتار این است که در مقابل فشارحداکثری ایالات متحده، جمهموری اسلامی ایران سیاست مهارگریزی را به عنوان راهبرد اصلی خود برگزیده است. این سیاست که از طریق "بازدارندگی نامتقارن" اعمال می شود در سه قالب بهره گیری از گروه های پروکسی، ارتقای توانمندی موشکی و بازدارندگی دریایی اعمال شده است. ذکر این نکته ضروری است که این پژوهش در قالب روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرضیه تحقیق خواهد پرداخت .
بررسی و تحلیل چالش های مدیریت نوین روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی چالش های مدیریت نوین روستایی در شهرستان میاندوآب و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. برای تحلیل اطلاعات، از شیوه نظریه زمینه ای و آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. داده های میدانی در قسمت کیفی به کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دهیاران به دست آمد که با انجام 39 مصاحبه، به اشباع نظری رسید و در قسمت کمی (پرسشنامه) نیز جامعه آماری شامل 120 نفر از دهیاران بود. نتایج تحقیق کیفی نشان داد که مهم ترین چالش های پیش روی دهیاران عبارت اند از عدم امنیت شغلی، ضعف انگیزشی، عدم توانمندی فردی، ضعف سازمانی، مشکلات و ضعف های مقرراتی، ضعف های مالی دهیاری ها و.... همچنین، نتایج کمی نشان داد که از میان شش عامل اصلی در زمینه چالش های پیش روی مدیریت نوین روستایی با مجموع 97/62 درصد واریانس، مهم ترین عوامل عبارت اند از عدم امنیت شغلی، ضعف مالی، فقدان انگیزه، عدم درآمدزایی، نگرش منفی مردم و تعصبات شوراها.
طراحی الگوی ارزیابی توانمندی فنّاورانه در صنعت هتل داری مطالعه موردی هتل های زنجیره ای پارسیان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
249 - 266
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش روزافزون فنّاوری در توسعه رقابت و نیز رشد اقتصادی، در سال های اخیر به ارزیابی توانمندی فنّاورانه در کشورهای پیشرفته توجه بسیاری شده است. از مهم ترین عوامل اصلی موفقیت به کارگیری فنّاوری به منظور کسب مزیت رقابتی، آگاهی و شناخت سطح قابلیت فنّاورانه بنگاه و استفاده مناسب از آن هاست. صنعت هتل داری نیز به منزله صنعت فنّاوری محور، یکی از صنایع مهم و راهبردی در دنیای امروز به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر، اولویت بندی شاخص های ارزیابی توانمندی فنّاورانه با هدف ارزیابی توانمندی فنّاورانه و تدوین راهبرد در هتل های زنجیره ای پارسیان تهران است. نتایج حاصل از این اولویت بندی، به تدوین سیاست های آینده این هتل کمک شایانی می کند. در این پژوهش، پس از مرور ادبیات موضوع، 32 شاخص، که ویژگی های دقیق شاخص های عملکرد را داشتند، شناسایی شدند. پس از طراحی پرسش نامه براساس 32 شاخص یادشده و تأیید رواییِ خبرگان، تعداد 80 پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اطمینان از پایایی پرسش نامه، با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و همچنین اطمینان از مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی از طریق شاخص کی ام او و آزمون بارتلت، به تحلیل عاملیِ اکتشافی داده های به دست آمده پرداخته شد و 31 شاخص مطالعه شده در قالب 8 عامل دسته بندی و براساس بار عاملی شان اولویت بندی شدند. این ارزیابی با توجه به شرایط حال حاضر هتل مدنظر و به منظور گردآوری داده های واقعی انجام شد و پس از بررسی تطبیقی شاخص ها و همچنین بیان معیارهای ارزیابی این شاخص ها، الگوی ارزیابی توانمندی فنّاورانه هتل، طراحی شد. براساس نتایج پژوهش، عامل اول که توانمندی نگه داری و حمایتی است، بالاترین اولویت را کسب کرده است و از میان شاخص های این عامل، اعلام قیمت یا مزایده و مذاکره درباره شرایط فروش کالا یا خدمت و همچنین توانمندی طرح ریزی، نظارت و هماهنگی فعالیت های بازاریابی و فروش، بالاترین بار عاملی را دارند.
شناسایی راهبردهای مدیریت برند داخلی در هتل های شهر تهران : مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
مدیریت برند، یکی از اقدامات توسعه دهنده و پایدار کننده ی کسب و کارهای خدماتی و غیر خدماتی است. از آنجا که در بخش خدمات، منابع انسانی مهمترین سرمایه به حساب می آید، برنامه های مدیریت برند داخلی به عنوان مکمل طرح های برندسازی لازم به توجه است. برندمحور شدن کارکنان خدماتی و مدیریت آنها حول محور برند، از راهبردهای متفاوتی ممکن می شود که تاکید صرف روی عوامل علی و زمینه ای، پیامدهای مطلوبی به همراه نخواهد داشت. از آنجا که مطالعات موجود در ادبیات، راهبردهای مدیریتی برند داخلی در بخش هتلداری مشاهده نمی شود و این موضوع چه از جنبه نظری و چه از جلوه عملی دارای ارزش است.بنابراین روش تحقیق از نوع کیفی، بنیادین بوده که با استفاده از روش گرانددتئوری و با تاکید بر مصاحبه با 20 خبره دارای مدارک دانشگاهی تکمیلی و دارای سابقه ی مدیریت و سرپرستی در هتل های شهر تهران صورت گرفت. از خبرگان پرسیده شد که راهبردهای مدیریت برند داخلی را معرفی نمایند و پس از هر مصاحبه، متن های استخراجی با سه روش کدگذاری باز، محوری و نظری دسته بندی شد. نتایج نشان داد که چهار راهبرد اصلی مدیریت کار محور، مدیریت کارمند محور، تشویق برند محور و رفتارهای مدیر برای دستیابی به برند محوری لازم است. بنابراین تاکید بر کارکنان در کنار کارها، توجه به تشویق های متصل شده به هویت برند و میانجی گری و هدایت گری رفتارهای کاری و انسان دوستانه مدیران شاکله ی راهبردهای مورد نظر را سازمان می دهد.
ارزیابی عملکرد مدل SADFAT در پیش بینی روزانه دمای سطحی زمین در محدوده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۲۹-۱۶۶
حوزههای تخصصی:
محدودیت هایی مانند پوشش زمانی کم و کوچک مقیاس بودن تصویر برداری مادون قرمز حرارتی در اقلیم شناسی شهری به عنوان یک چالش علمی عصر حاضر می باشد. برای رفع این مشکل، مدل های ادغام زمانی و مکانی تصاویر مانند SADFAT در سنجش از دور مورد توجه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر قابلیت استفاده از مدل SADFAT برای بکارگیری ویژگیهای مکانی تصاویر سنجنده OLI و زمانی سنجنده MODIS ، به منظور برآورد LST های مناطق شهری، ارزیابی شده است. داده های ورودی به مدل شامل رادیانس حرارتی تصاویر مودیس و لندست و باند قرمز و مادون قرمز نزدیک لندست جهت پیش بینی دمای سطح روزهای متوالی سال 2017 میلادی محدوده شهر تهران می باشد. الگوریتم با بکارگیری دو جفت تصویر مودیس و لندست در زمان مشابه و مجموعه هایی از تصاویر مودیس در زمان پیش بینی و تعیین ضریب تبدیل تغییرات رادیانس حرارتی پیکسل ناهمگن مودیس نسبت به پیکسل لندست، LST را در مناطق ناهمگن پیش بینی می کند. برای ارزیابی نتایج مدل، تمامی پیکسل های تخمین زده شده به صورت نظیر به نظیر با پیکسل های تصویر مبنا در آن محدوده مقایسه شدند . میزان برآیند مقایسه برای روزهای فصل پاییز نشان می دهد که مدل SADFAT در این فصل بطور میانگین با ضریب همبستگی 86/0 و خطای خطای جذر میانگین مربعی 122/0 ، بالاترین دقت و در فصول دیگر با میانگین ضریب همبستگی 76/0 و خطای جذر میانگین مربعی حدود 4/0 ، دقت خوبی را ارائه نموده است . بنابراین با وجود برخی خطاهای سیستماتیک و متغیر موجود در تصاویر و اجرای الگوریتم، عملکرد این مدل برای پیش بینی LST در مقیاس زمانی روزانه و قدرت تفکیک مکانی 30 متر در شهر تهران خوب ارزیابی شد.
بررسی ظرفیت های شوراهای روستایی برای بهبود مشارکت جوامع روستایی در انتخابات شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
یکی از نهادهای مدنی فعال در روستاها، شوراهای روستایی است که می توان از ظرفیت و توان آن ها در عرصه نهادینه سازی مشارکت سیاسی جامعه هدف بهره گرفت. از این رو، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از نظریه مفهوم سازی بنیادی(GT) و بر اساس مدل اشترواس و کوربین، ظرفیت شوراهای روستایی برای بهبود و اصلاح مشارکت جوامع روستایی در انتخابات بخش روستایی شهرستان خرم آباد، شناسایی و چگونگی بهره مندی از آن مورد بررسی قرار گرفت. جامعه هدف تحقیق اعضای شوراهای روستایی شهرستان خرم آباد و کارشناسان مرتبط با امور شوراهای روستایی در فرمانداری و بخشداری مرکزی این شهرستان بودند که از آن میان، با نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی، هجده نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفت که اعتبار و درستی داده ها به روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان مورد تایید قرار گرفت؛ و همچنین، ب رای افزای ش اطمین ان پذیری پژوه ش اقدام به مس یرنمایی حسابرس ی گردید. نتایج نشان داد که "انجام اقدامات لازم برای تقویت جایگاه شوراها در عرصه سیاسی در سطوح قانون گذاری و اجرایی و نیز بازنگری در شرح وظایف شوراها" می تواند زمینه ساز تحول بزرگی در راستای افزایش مشارکت جوامع روستایی در انتخابات باشد؛ همچنین، "تقویت روحیه مشارکت و کار گروهی در مناطق روستایی"، "مشارکت دادن شوراها در تصمیمات منطقه ای" و "رعایت بی طرفی اعضای شوراها نسبت به نامزدهای انتخاباتی" می تواند در این راستا، مؤثر و سودمند باشد و در نهایت به "افزایش مشارکت روستاییان در تعیین سرنوشت خود" منجر گردد.
ارزیابی میزان تاب آوری اجتماعی نواحی روستایی در برابر سیلاب با استفاده از مدل FANP و WASPAS(مطالعه موردی: بخش چهاردانگه شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب از جمله مخاطرات طبیعی محسوب می شود که علاوه بر عوامل طبیعی تا حدودی تحت تأثیر عوامل انسانی نیز می باشد و اجتماعات روستایی به دلیل ارتباط عمیقی که با محیط و فعالیت های کشاورزی دارند بیش تر از سایر گروه های انسانی تحت تأثیر آسیب های ناشی از مخاطره سیلاب می باشند. بر این اساس در سطوح مختلف مدیریت سوانح شرایط مطلوبی برای کاهش کارآمد و موثرتر خطرها ایجاد شده است. در این میان تاب آوری و افزایش آن در ابعاد مختلف به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تحقق پایداری و عامل مکمل در فرایند مدیریت بحران در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر آن است تا میزان تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری را در برابر سیلاب ارزیابی کند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش و ماهیت توصیفی-زمینه یابی است. جامعه آماری تحقیق را تعداد 10 روستا از روستاهای بخش چهاردانگه تشکیل می دهد که بیش از سایر روستاهای این بخش در معرض سیلابند (حدود 1435 نفر) که 303 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های FANP و WASPAS استفاده شده است. نتایج تحقیق بر اساس مدل FANP نشان داد که در بین شاخص های 24 گانه تاب آوری اجتماعی شاخص های پیوند همسایگی و حس تعلق به مکان به ترتیب با ضریب 0935/0 و 0902/0 بیش ترین تأثیر را در تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری داشتند. در نهایت نتایج حاصل از مدل WASPAS برای سنجش میزان تاب آوری اجتماعی نشان داد که روستاهای مورد مطالعه از لحاظ میزان تاب آوری اجتماعی در سطوح متفاوتی قرار دارند، به طوری که روستای اراء با ضریب اهمیت نسبی 9184/0 دارای بیش ترین و روستای ذکریاکلا با ضریب اهمیت نسبی 6597/0 دارای کم ترین میزان تاب آوری اجتماعی در برابر سیلاب بودند. لذا برقراری تعامل مستمر بین روستاهایی با ضریب تاب آوری بالا و روستاهایی با ضریب تاب آوری پایین به منظور بهره مندی از تجربیات یکدیگر و برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزش آمادگی و نحوه مقابله با سیلاب احتمالی برای تشریح و عملیاتی کردن شاخص های تاب آوری اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه پیشنهاد می گردد.
واکاوی معنایی وضعیت تحولات و دگرگونی در کار اقتصادی زنان در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستای گرمه از توابع بخش کامفیروز در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
121 - 144
حوزههای تخصصی:
در پژوهش کیفی حاضر، وضعیت تحولات نقش زنان در روستای گرمه از توابع بخش کامفیروز شهرستان مرودشت به روش نظریه زمینه ای (بنیانی) بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان فعال در بخش کشاورزی منطقه بود و حجم نمونه، منطبق با نمونه گیری سهمیه ای و هدفمند و تا حصول اشباع نظری، شانزده نفر را دربر می گرفت. یافته های مطالعه نشان داد که در مقایسه با گذشته، میزان کار کشاورزی زنان روستایی کاهش یافته است و از عمده ترین دلایل بروز این پدیده در بین گروه های سنی مختلف «تأثیرپذیری از جامعه شهری»، «تمایل به شهری بودن» و «مقایسه خود با دختران و زنان شهرنشین» و... بوده، که همگی موجب ظهور پدیده «دگرگونی ارزشی- هنجاری» در بین دختران و زنان روستایی نسل های دوم و سوم شده است؛ همچنین، روستاییان با اتخاذ راهبردهایی مانند «عدم تمایل به انجام فعالیت کشاورزی»، «جایگزین کردن نیروی کارگر روزمزدی» و...، به تعامل با این پدیده می پردازند؛ و پیامدهای به کارگیری این راهبردها در روستای مورد مطالعه عبارت اند از: «اتمام سریع کار در شالیزار»، «افزایش میزان دستمزد کارگران به دلیل بالا رفتن تقاضا»، «افزایش هزینه کاشت، داشت و برداشت»، «ادامه تحصیل فرزندان و عدم تمایل آنها به انجام فعالیت کشاورزی و زندگی در روستا»، «فروش خانه روستایی به شهرنشین ها، اجاره به مستأجران روستایی یا خالی ماندن خانه و...» و «تمایل سایر روستاییان به مهاجرت»
تأثیر درگیری ذهنی با برند مقصد و شخصیت برند مقصد بر خودتجانسی گردشگران و تعلق به برند مقصد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
207 - 218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درگیری ذهنی با برند مقصد و شخصیت برند مقصد بر خودتجانسی گردشگران و تعلق به برند مقصد در شهر اصفهان صورت گرفته است. این پژوهش کاربردی، توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگران ایرانی هستند که شهر اصفهان را به عنوان مقصد گردشگری در تابستان سال 1397 انتخاب کرده بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس بوده است. حجم نمونه با فرمول نمونه گیری مدل سازی معادلات ساختاری (5q≤n≤15q) تعیین شد، که در نهایت تعداد 384 پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارSmart PLS 2.0 استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که درگیری ذهنی با برند مقصد بر شخصیت برند مقصد تأثیر دارد. شخصیت برند مقصد بر تجانس با خود واقعی و تجانس با خود ایده آل تأثیر دارد. همچنین، شخصیت برند مقصد بر تعلق به برند مقصد تأثیر دارد. در نهایت، تجانس با خود واقعی و تجانس با خود ایده آل بر تعلق به برند مقصد تأثیر دارند. پیشنهاد می شود که یافته های این پژوهش را می توان در راستای برندسازی شهر اصفهان و برای ایجاد ذهنیتی مشترک در گردشگران با توجه به جاذبه های گردشگری این شهر به کار گرفت.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور با استفاده از مدل ترکیبی قضیه بیز-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش در یک منطقه و پهنه بندی خطر آن یکی از اقدامات اساسی جهت دستیابی به راهکارهای کنترل این پدیده و کاهش مخاطرات محیطی ناشی از آن است. تحقیق حاضر با هدف تعیین عرصه های حساس نسبت به احتمال خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور (شهرستان خلخال) انجام گرفته است. در این راستا، 9 عامل مؤثر در رخداد زمین لغزش های منطقه شامل لیتولوژی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، گسل، جاده سازی، شبکه زهکشی و بارش، شناسایی شدند و مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه، جهت تعیین عرصه های آسیب پذیر از مدل ترکیبی احتمالات شرطی (قضیه بیز) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که پهنه های با خطر خیلی زیاد و زیاد به ترتیب حدود 69/28 و 40/25 درصد، پهنه های با خطر متوسط حدود 57/21 درصد و پهنه های با خطر کم و خیلی کم نیز به ترتیب 21/14 و 13/10 درصد از منطقه موردمطالعه را شامل می شوند؛ بنابراین، بیش از 54 درصد از منطقه کلور دارای پتانسیل خطر زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش است که دلیل اصلی آن شیب زیاد و وجود سازندهای آهکی مارنی است. همچنین، صحت نتایج با بررسی رابطه مساحت پهنه های خطر و مساحت سطوح لغزشی و R 2 بیش از 93/0 در سطح خوبی مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین، نتایج مدل ترکیبی قضیه بیز- ANP برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در این نوع مناطق مناسب بوده و نقشه حاصل از آن همراه با شرح تفصیلی می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در برنامه ریزی محیطی و کاهش هزینه های رخ داد زمین لغزش مورد استفاده قرار گیرد.
بیوتروریسم و تهدید عناصر زیر ساخت خدمات عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به ویژه کلان شهرهای بزرگ و پرجمعیت همواره از جمله اهداف اصلی تروریست ها برای اقدامات تروریستی محسوب می شوند. در واقع مناطق و مراکز حساس حیاتی و تاسیسات زیربنایی آسیب پذیر از جمله مهمترین اهداف مورد تهدید در انواع اقدامات تروریستی به شما می رود. در بین زیرساخت های شهری، زیرساخت خدمات عمومی شامل اماکن آموزشی،فرهنگی، مذهبی، تجاری، تفریحی، درمانی،اداری و ... به دلیل نقش و تاثیر زیاد در زندگی شهروندان و حضور اقشار مختلف جامعه در آن، از جایگاه مهمتری برخودار است. اقدامات تروریستی به شیوه ها و ابزارهای مختلفی می تواند صورت گیرد، یکی از خطرناک ترین انواع تروریسم، «بیوتروریسم» و استفاده گروههای تروریستی از مواد سمی و بیولوژیک جهت آلودگی اماکن ،آب، مواد غذایی و ...می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و مطالعه میدانی به دنبال بررسی تاثیر اقدامات بیوتروریستی در تهدید عناصر زیرساخت خدمات عمومی شهری است. یافته های کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد، در عملیات های تروریستی امکان انتشار عوامل بیولوژیک در بخش ها و عناصر مختلف زیرساخت خدمات عمومی از طریق استنشاقی، گوارشی و پوستی با استفاده از باکتری ها، ویروس ها و توکسین های کشنده و بیماری زا مانند سیاه زخم، آبله، طاعون، تولارمی، بوتولینوم، آنتروتوکسین،استافیلوکوک و عامل بیماری وبا وجود دارد. همچنین میزان خطر و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در هر یک از عناصر زیرساخت خدمات عمومی ارزیابی گردید و بر اساس آن مشخص شد اولا بین میزان خطر و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در بخش های مختلف زیرساخت خدمات عمومی شهری تفاوت وجود دارد و ثانیا از نظر معیار «میزان خطر»، در بین بخش های مختلف این زیرساخت، بخش «صنایع غذایی» در معرض تهدید بیشتری است و از نظر «احتمال وقوع» نیز بخش «اماکن آموزشی» در معرض تهدید بیشتری قرار دارد.
پیش نمایی تغییرات بارش های آتی حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت اثر تغییر اقلیم بر مقدار بارش حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران در افق 2025-2050 تحت سناریوهای پروژه CMIP6 است. بنابراین، نخست تغییرات روند بارش در دوره پایه با بکارگیری داده های بارش 33 ایستگاه همدیدی و بارانسجی حوضه مطالعاتی برای بازه زمانی 1989-2019 ارزیابی شد. سپس این تغییرات در افق آینده نزدیک بر مبنای برونداد 4 مدل CanESM5، CNRM-CM6-1، MIROC6 و MRI-ESM2-0 و تحت دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 پیش نمایی گردید. با توجه به بزرگ مقیاس بودن مدل های گردش کلی جو از دو روش تصحیح اُریبی مقیاس گذاری خطی (LS) و نگاشت توزیع (DM) برای ریزگردانی GCMهای منتخب استفاده شد که در نهایت روش DM براساس مقادیر به دست آمده از معیارهای اعتبارسنجی مدل ها، به دلیل دقت بالاتر، برای تولید سناریوهای اقلیمی انتخاب گردید. نتایج آزمون های روند نشان داد که در دوره مشاهداتی، بخش قابل توجهی از حوضه مورد مطالعه در فصل پاییز روند افزایشی بارش (با سطوح اطمینان 95/0 و 99/0) و در زمستان روند کاهشی بارش را تجربه می کند، اما در بهار مناطق شرقی و شمال-شرقی روند کاهشی و مناطق شمال و شمال غرب روند افزایشی بارش را نشان می دهند. مطابق خروجی مدل های GCM، بارش در بهار تحت سناریوی SSP2-4.5، در تمام ایستگاه ها افزایش و مطابق SSP5-8.5 در 17 ایستگاه کاهش خواهد یافت. تغییرات بارش تابستانه، در چشم انداز حال و آینده قابل توجه نیست و در زمستان و پاییز تا حدودی منطبق بر تغییرات دوره مشاهداتی است. بدین ترتیب که در زمستان، بارش برمبنای هر دو سناریو کمتر از شرایط کنونی و در پاییز تحت سناریوی SSP5-8.5 بیشتر خواهد بود. اثر تغییر اقلیم بر حجم آب حوضه ها نیز نشان داد که بیشترین حجم آب در شرایط فعلی مربوط به زیرحوضه ی کرج است که طی دوره 2025-2050، در مدل CNRM-CM6-1 مطابق سناریویSSP2-4.5، 8/9 درصد افزایش و در مدل های MIROC6 و MRI-ESM2-0 و CanESM5 به ترتیب به میزان 3/5، 3/6 و 6/59 درصد کاهش می یابد.
مدیریت گردشگری ساحلی؛ تحلیل رویکرد یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
175 - 204
حوزههای تخصصی:
سواحل به عنوان یکی از منابع غنی طبیعی، در سراسر دنیا از دیرباز، مورد توجه فعالان اقتصادی اعم از بخش گردشگری بوده است. در میان انواع بهره برداری ها از سواحل، گردشگری ساحلی، در ردیف قدیمی ترین شکل های گذران اوقات فراغت مردم محسوب و سالانه همراستا با توسعه امکانات و خدمات، به تعداد گردشگران ساحلی افزوده می شود. این رشد قابل توجه گردشگری ساحلی از یک سو و حضور و فعالیت دیگر فعالیت های اقتصادی منتفع از اراضی و منابع ساحلی از سوی دیگر، ضرورت به کارگیری رویکردی همه جانبه را در مدیریت گردشگری ساحلی می طلبد؛ رویکردی که بتواند با تفکر سیستمی، علاوه بر ایجاد هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده گردشگری، نسبت به محیط بیرون و سایر بخش ها نیز مسئول باشد. رویکرد یکپارچه به مدیریت، رویکردی است که با تأکید بر مشایفی، مباحث پیرامون مفهوم «مدیریت یکپارچه گردشگری ساحلی» بررسی و مورد تحلیل قرار گرفته است. مطابق بررسی ها و نتایج، اتخاذ این شیوه مدیریت در عین مطلوبیت و محبوبیت، نیازمند عملیاتی-کردن معیارهایی چون ایجاد بستر قانونی و صراحت و شفافیت مقررات، حمایت مالی، وضوح کافی تعیین مسئولیت ها، تمرکززدایی و توزیع قدرت منصفانه، فرهنگ سازی، تقویت احساس مسئولیت اجتماعی و نگرش و منطق پایداری در میان سازمان های درگیر و در ارتباط با گردشگری است که در برخی شرایط و کشورها، کار آسانی نخواهد بود.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای هویت شهر مبتنی بر تصویرذهنی اولیه و ثانویه گردشگران ؛ مطالعه تجربی شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
185 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توسعه گردشگری، بهبود تصویر ذهنی گردشگران از مقصد است. ازآنجاکه هویت یک شهر به عنوان سرمایه ای ارزشمند، نقش ویژه ای در تصویر ذهنی گردشگران دارد هدف مقاله حاضر، شناسایی و اولویت بندی معیارهای هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران است. بر این اساس ابتدا از طریق روش تحلیل محتوا و بررسی دیدگاه های نظری و مصادیق داخلی و خارجی و مصاحبه با متخصصان 9 معیار هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران تبیین شد. برای آزمودن معیارهای تبیین شده در ابتدا 30 نفر که تاکنون به بابلسر نیامده بودند مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. برای آزمودن تصویر ذهنی ثانویه 98 گردشگر شهر بابلسر بر اساس روش نمونه گیری کوکران با ضریب خطای 1/0 انتخاب و پرسشنامه ای 35 سنجه ای منطبق بر 9 معیار نهایی و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت در اختیارشان قرار داده شد و نتایج پرسشنامه بر اساس آزمون فریدمن تحلیل و رتبه بندی شد؛ که درنهایت مهم ترین معیارهای هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی اولیه و تصویر ذهنی ثانویه به تفکیک حاصل شد. نتایج بیانگر برجسته بودن معیار «تمایز و منحصربه فرد بودن » و«ویژگی های زیست محیطی » و از طرفی کمرنگ بودن معیارهای«فرهنگ و آداب ورسوم » و«ویژگی های کالبدی » در تصویر ذهنی گردشگران است که نشانگر غفلت و بی توجهی نسبت به این دو معیار هویتی در شهر بابلسر است. از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی توسعه شهری بابلسر در جهت ارتقا وضعیت کالبدی و فرهنگی شهر استفاده کرد که پیشنهاد هایی در این مورد ارائه شد.
تبیین اثرات توسعه گردشگری روستایی بر ظرفیت تحمل جامعه محلی: مطالعه موردی روستای کندلوس، شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
53 - 80
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در روستاها، در پی افزایش حضور گردشگران در این مناطق، امری ضروری است. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف برآورد ظرفیت تحمل جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری روستایی انجام شد. روش تحلیل داده ها توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری تحقیق شامل متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی روستای کندلوس (جامعه محلی) بود. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه محلی برگرفته از نظام ارزیابی زیست محیطی باتل مورد استفاده در ارزیابی اثرات زیست محیطی و حدود تغییرات قابل قبول بود. همچنین، به منظور نشان دادن سطح پایداری مقصد گردشگری، از دو نقشه بارومتر پایداری گردشگری (BTS) و آموئبای شاخص های پایداری گردشگری (ATSI) استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات- آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (609/0)، ظرفیت تحمل جامعه محلی با قرارگیری در طبقه 80/0-61/0 از وضعیت نسبتاً پایدار برخوردار است.