فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه و امنیت از مهم ترین دغدغه کشورها و بازیگران سیاسی می باشد. دراین راستا، اقتصاددانان معتقدند که تجارت آزاد بین کشورها می تواند نیروی سوق دهنده توسعه و در نهایت امنیت باشد. پس از فروپاشی شوروی و از بین رفتن نظام دوقطبی، روند همگرایی منطقه ای برای تأمین نیازها و اهداف گروه ها و مناطق مختلف جغرافیایی تغییر جهت داد و تقویت شد و در عرصه عمل، شمار قابل توجهی از سازمان های اقتصادی منطقه ای در این دوره شکل گرفتند و نشان دادند که قدرت اقتصادی به عنصر مهم تشکیل دهنده قدرت سیاسی و حتی نظا می در عرصه بین المللی تبدیل شده است. موافقان همگرایی اقتصادی معتقدند که فرصت ها بر زیان های ناشی از اندازه کوچک بازار داخلی اش غلبه می کند و «میزان یادگیری» اقتصادی اش را سرعت می بخشد و در این راستا کشورها به دلیل اصل همجواری و تشابه، به منظور کاهش آسیب پذیری های ناشی از جهانی شدن، اصل منطقه گرایی را در دستور کار خود قرارداده اند. و آن را در راستای اصل "توانمندسازی" می دانند. قاره آفریقا، علیرغم تمام مشکلات و فراز و نشیب ها، یکی از مناطق ثروتمند جهان است که از نظر بسیاری از کارشناسان، منابع گسترده آن برای تولید منطقه گرایی و جهانی شدن ضروری می باشد. کشورهای این قاره همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، علاقه مند می باشند تا آسیب پذیری خود را از این پدیده به حداقل رسانده و درنتیجه، همگرایی منطقه ای را به عنوان یک ابزار عمده پیشرفت اقتصادی در نظرگرفته اند و درصددند تا از این طریق، پاسخی به دغدغه های اصلی شان یعنی توسعه و رفاه و امنیت بیابند. این پژوهش در نظر دارد تا با روش تحلیلی– توصیفی، تاثیر آزادسازی تجاری و همگرایی اقتصادی منطقه ای را در آفریقا با مطالعه موردی جامعه توسعه جنوب آفریقا [1] (سادک) مورد بررسی قرار دهد. دستیابی به رشد و توسعه، افزایش تجارت درون منطقه ای، ارتقا سهم سادک در تجارت جهانی، تقویت استانداردها و کیفیت زندگی و...از نتایج این پژوهش می باشد. [1] . Southern African Development Community(SADC)
Interpretive-Structural Modeling of the Affecting Factors on the Spatial Injustice in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
1 - 25
حوزههای تخصصی:
Spatial justice as a new term focuses more on cities, so it is important to address the national scale. Spatial injustice refers to the imbalanced distribution of valuable political, social and economic power, wealth, infrastructures and opportunity resources. From a political geography point of view, spatial injustice can be a threat to the national integrity, national & domestic security and creation of critical areas in the state. The main goal of this paper is Identification and categorization of factors affecting the spatial injustice in Iran. This paper tries to find an answer to the research main question: What are the most important factors affecting spatial injustice in Iran? This study is practical regarding its purpose and in terms of data collection is survey descriptive. Moreover, its data collection is from the questionnaire. First, the dimensions and spatial injustice indicators are distinguished based on the review of the literature, content and comparative analysis of related researches, and interviews with experts. Then using the methodology of modern analytical-interpretive structural modeling (ISM), the relationship between the indicators is determined and analyzed. Finally, the type of variables according to their influence and reception on other variables was identified using MICMAC analysis. Results show that the most important foundations of spatial injustice in Iran based on Interpretive-Structural Modeling Are Inequality in the distribution of power, wealth and opportunities and Theoretical weakness about the spatial justice domain of knowledge
تحلیلی بر جایگاه اکوتوریسم در توسعه پویا و پایدار نواحی غربی کشور
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی قانون اصلاحات ارضی و لایحه اصلاحی آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
97 - 126
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، اصلاحات ارضی از مهم ترین وقایع تاریخ معاصر ایران است. اهمیت این موضوع متخصصان حوزه های مختلف را به بررسی و تحقیق در این زمینه از دیدگاه های مختلف جلب کرده است. مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر، با هدف مقایسه «قانون» اصلاحات ارضی مصوب مجلسین شورای ملی و سنا در سال های 1338 و 1339 با «لایحه» اصلاحی قانون اصلاحات ارضی مصوب هیأت وزیران در سال 1340، در پی شناسایی مهم ترین وجوه افتراق و اشتراک آنها بود. بر پایه نتایج بررسی، تهیه و تدوین «لایحه» به گونه ای مطمح نظر تهیه کنندگان قرار گرفته بود که تا جای ممکن، اجرای آن را مطابق با شرایط و عرف حاکم بر روستاهای کشور تسهیل کند. علاوه بر این، مواد «لایحه» در مقایسه با «قانون» متضمن منافع بیشتر رعایا و زارعین بود تا مالکین، در حالی که مواد «قانون» بیشتر منافع مالکین را مورد توجه داشت تا رعایا. اعطای اختیارات بیشتر به وزارت کشاورزی در لایحه نیز یکی دیگر از وجوه تمایز لایحه و قانون است. در برابر نکات یادشده به عنوان امتیازات لایحه نسبت به قانون، عدم شمول اراضی وقفی را می توان از نقاط قوت قانون نسبت به لایحه دانست.
ارزیابی ریسک اکولوژیکی عناصر سنگین در رسوبات حاشیه جاده ها در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
17-43
حوزههای تخصصی:
فعالیت های انسانی ممکن است منجر به تجمع بیشتر فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده شود. خودروها یکی از منابع تولید فلزات سنگین در جاده ها هستند که این آلاینده ها به صورت ذرات از اگزوز یا دیگر اجزا خودرو وارد محیط شده و باعث آلودگی خاک این نواحی می شود. در این پژوهش میزان تغییرات فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده تحت تأثیر تردد وسایل نقلیه در جاده فسا- داراب (استان فارس) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه های خاک از فواصل ۵ و15 متری حاشیه جاده از دو عمق 0-15 سانتیمتری در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل (عمق و فاصله) جمع آوری گردید. مقادیر کل و قابل جذب عناصر سنگین اندازه گیری و با دستگاه جذب اتمی قرائت گردید. شاخص محاسبه شاخص مولر و فاکتور آلودگی (CF)، شاخص ریسک اکولوژیکی (RI)، شاخص بار آلودگی تاملینس ون (PLI) ک ه برای تعیین میزان آلودگی منطقه مورد مطالعه بر روی 5 عنصر کادمیوم، سرب، مس، روی و نیکل مورد محاسبه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مقدار غلظت میانگین عناصر نیکل، مس، روی، کادمیوم، و سرب به ترتیب 1.20، 2.86، 9.81، 10.08، و 84.17 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که غلظت سرب و کادمیوم بالاتر از مقدار پس زمینه محلی بود. بیش ترین مقدار فلزات سنگین برای نزدیکترین فاصله از جاده یعنی ۵ متری از آن می باشد و مقدار آن ۸۶/۳۸ میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که با افزایش فاصله از جاده کاهش می یابد. شاخص زمین انباشتگی (Igeo) محاسبه شده براساس میانگین شیل و مقدار پس زمینه محلی نشان دهنده عدم آلودگی جدی منطقه به فلزات مس، روی و نیکل است و تنها کادمیوم و سرب در کلاس آلوده تا آلودگی متوسط، و آلودگی زیاد تا بشدت آلوده به ترتیب قرار گرفتند. نتایج حاصل از نقشه ها پهنه بندی به روش کریجینگ نشان داد که روی، نیکل و سرب در جنوب منطقه (نزدیکی شهر داراب)، کادمیوم در شمال (نزدیکی شهر فسا) و مس در بخش هایی از شمال، مرکز و جنوب بیشترین مقدار را داشتند.
ارزیابی ریسک زیست محیطی سد باطله معدن مس سونگون با استفاده از روش EFMEA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
173-189
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از احداث سدهای باطله، مدیریت، جمع آوری و نگهداری مواد باطله معادن و پساب های حاصل از فعالیت های معدنی است. از طرفی مواد آلاینده خطرناک در پسماندها و زهاب های اسیدی ذخیره شده در سدهای باطله دارای پتانسیل ایجاد آثار سوء بر محیط زیست هستند. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با استفاده از روش تجزیه وتحلیل حالات و اثرات شکست زیست محیطی، ریسک های زیست محیطی سد باطله معدن مس سونگون ارزیابی گردد و با پیشنهاد اقدامات مدیریتی مناسب جهت کاهش اثرات ریسک ها از بروز حوادث ناشی از نشت یا شکست سد باطله جلوگیری به عمل آید. در ابتدا خطرات بالقوه موجود در این سد باطله در سه دسته فیزیکی – شیمیایی، بیولوژیکی و اقتصادی – اجتماعی، از طریق بازدید میدانی و به کمک مصاحبه با کارشناسان خبره پروژه، و همچنین در قالب پرسشنامه هایی که توسط 18 نفر از کارشناسان خبره معدن مس سونگون تکمیل گردید، شناسایی شدند. بر اساس آنالیزهای انجام شده در محیط فیزیکی – شیمیایی، ریسک لرزه خیزی منطقه با 16،7 درصد، در محیط بیولوژیکی، ریسک آلودگی صوتی با 14،6 درصد و در محیط اجتماعی- اقتصادی، ریسک اثر بر چشم انداز با 19،3 درصد بالاترین امتیاز ریسک را کسب کردند سپس نتایج تحقیق حاضر با مطالعات پیشین مورد بحث و مقایسه قرار گرفت که از همسویی خوبی برخوردار بودند؛ ازاین رو می توان نتیجه گرفت که روش EFMEA به خوبی می تواند در ارزیابی ریسک های زیست محیطی سدهای باطله مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، به منظور کاهش یا حذف خطرات و عوامل به وجود آورنده ریسک های محیط زیستی پیشنهاد می گردد دوره های بازرسی و پایش، متناسب با ریسک های شناسایی شده، جزء مهم ترین اهداف برنامه های مدیریتی قرار گیرد.
بازرگانان هندی در حاجی طرخان
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و تهیه نقشه آسیب پذیری آلودگی آبخوان کارستی مانشت با استفاده از مدل ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری و تهیه نقشه پهنه بندی خطر، راهکاری مهم در مدیریت منابع آب کارست به شمار می رود. با توجه به وجود ژئومورفولوژی کارست توسعه یافته در مناطق نیمه خشک غرب ایران و دیگر شرایط طبیعی منطقه، انتشار آلودگی در این منابع کارستی سریع و گسترده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوانِ تاقدیسِ مانشتِ غرب ایران، در برابر انتشار آلودگی با استفاده از مدل ریسک و ارائه راهکارهای مدیریتی برای حفظ این منابع است. این مدل با استفاده از پنج پارامتر سنگ مادر آبخوان، میزان نفوذ، نوع خاک، تحول کارست و اپی کارست، به ارزیابی آسیب پذیری منابع آب کارست در برابر آلودگی می پردازد. نتایج نشان می دهد بخش هایی که آسیب پذیری متوسط، زیاد و خیلی زیاد دارند، 73/96 درصد مساحت منطقه را در بر گرفته اند که از آسیبپ پذیری بالای این آبخوان در برابر آلودگی محیطی حکایت دارد. مناطق با آسیب پذیری بالا، در رأس تاقدیس و در محدوده سینکول ها و چاله های بسته قرار دارند و این امر مؤید نقش ژئومورفولوژی کارست و توسعه کارست در میزان آسیب پذیری بالای آبخوان است. این مدل از کارایی مطلوبی برای انجام مطالعات آسیب پذیری منابع آب کارست برخوردار است. در این راستا عوامل مدیریتی، همچون تعیین حریم سینکول ها و چاله های بسته و جلوگیری از ورود عوامل آلاینده به این مناطق، جلوگیری از تخریب جنگل ها، انجام محاسبات هیدرولوژیکی و تعیین حریم آبخوان برای اقدامات مدیریتی پیشنهاد می شود.
پهنه بندی گذرگاه های بهمن خیزاستان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات تهدیدکننده نواحی کوهستانی، بهمن برفی است. این مقاله باهدف پهنه بندی این نواحی در استان کردستان تدوین شده است. ابتدا از گذرگاه های بهمن خیز بازدید میدانی به عمل آمد و مختصات آن ها برداشت گردید. معیارهای زمینی شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تحدب و تقعر، فاصله از جاده و کاربری اراضی بر اساس پیشینه مطالعات انتخاب شدند. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی لایه لازم برای هر معیار تهیه شد. مقایسه زوجی بر روی معیارها انجام گرفت و وزن آن ها به دست آمد. وزن به دست آمده برای همپوشانی لایه ها از دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) به دست آمد. نتایج نشان داد که به طورکلی مدل های فوق در پهنه بندی مناطق مستعد پدیده بهمن موفق بودند. بر اساس نقشه حاصل از سلسله مراتبی 13 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 17 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. بر اساس نقشه حاصل از فرایند تحلیل شبکه ای 12 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 18 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. در مدل سلسله مراتبی تعداد 198 آبادی در پهنه کم خطر و 20 آبادی در پهنه بسیار خطرناک واقع شدند. همچنین در مدل شبکه ای تعداد 184 آبادی در پهنه کم خطر و 23 آبادی در پهنه بسیار خطرناک قرارگرفتند
تحلیل آماری بی هنجاری های دمای حداقل و حداکثر ایران در دوره سرد سال به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.73539
حوزههای تخصصی:
بررسی بی هنجاری های دما برای شناخت تغییر اقلیم و خطرات ناشی از آن ضروری است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر خصوصیات و تغییرات دمای حداقل و حداکثر پس از بررسی کیفی داده های 60 ساله (1951-2010) 26 ایستگاه، آماره های میانگین، ضریب تغییرات و احتمال 20% حد بالا و پائین دمای حداکثر و حداقل داده ها برای تشخیص دوره های سرد و گرم فراگیر محاسبه شد. از آزمون من کندال برای تشخیص روند سری های استفاده شد. کمترین میانگین دمای حداقل پاییز (اکتبر، نوامبر، دسامبر) و زمستان (ژانویه، فوریه، مارس) در نیمه غربی و بیشترین آن در نیمه جنوبی رخ داده است. کمترین ضریب تغییرات دمای حداقل پاییز در سواحل شمالی و جنوبی، در زمستان سواحل شمالی و جنوبی و قسمت های شرق مشاهده می شود. همچنین کمترین دمای حداکثر در پاییز در شمال غرب و غرب و در زمستان در شمال و شمال غرب رخ داده است. بیشترین دمای حداکثر در دو دوره در نیمه جنوبی ثبت شده است که با کمترین ضریب تغییرات هماهنگ است. میانگین دمای حداکثر و حداقل 30 ساله دوم نسبت به 30 ساله اول و 10 ساله آخر نسبت به 10 ساله اول در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. بیشترین وقوع فراگیر امواج سرمایی در فصل پاییز و زمستان در دهه 70 و 80 و بیشترین امواج گرمایی در دهه 60 و 2000 رخ داده است. طبق نتایج آزمون من کندال در دمای حداقل طی پاییز و زمستان به ترتیب 8 و 4 ایستگاه روند کاهشی و مابقی روندی افزایشی داشته اند. دمای حداکثر پاییز، در 3 ایستگاه روند کاهشی داشته و در زمستان همه مناطق با روند افزایشی مواجه بوده اند. در هر دو دوره حداقل ها بیشتر از حداکثرها افزایش یافته و دامنه اختلاف دمای شبانه روزی کاهش یافته است که در بسیاری از موارد می تواند اثرات اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
رمزگشایی کدهای ژئوپلیتیک عراق در تهاجم به ایران (با تأکید بر کد بازنمایی و تصویر سازی ژئوپلیتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کد ژئوپلیتیک، مجموعه ای از پیش فرض های سیاسی- جغرافیایی مربوط به زیرساخت سیاست خارجی کشور ها معرفی کرده اند؛ به گونه ای که هر کشوری، کدهای متعدد و منحصربه فردی را دارد و معمولاً بر اساس وزن ژئوپلیتیک و ماهیت اهدافش این کدها را عملیاتی و از آن ها بهره برداری می کند. هدف این مقاله رمزگشایی از کدهای ژئوپلیتیک عراق در تهاجم به ایران است. در واقع مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که مهمترین کدهای ژئوپلیتیک عراق در تهاجم به ایران کدامند؟ .در این نوشتار کدهای مفروض عراق بیشتر بر اساس ذهنیت دولت بعثی صدام مورد بررسی قرار گرفته است، که مبیّن هدف اصلی تهاجم عراق به ایران است. اغلب، جنگ ایران و عراق را ناشی از زیاده خواهی صدام در عهد نامه الجزایر دانستند، ولی به نظرمی رسد اختلافات مرزی بر سر اروند، یگانه عامل نزاع نیست. وقوع انقلاب در ایران شرایطی را پیش آورد تا صدام تصویر دلخواهش را از انقلاب ایران به کمک برخی از قدرت ها به دیگرا ن بقبولاند. وی موفق شد تا با بر انگیختن حس ناسیونالیسم اعراب آن ها را با خود همراه سازد. در حقیقت هدف اصلی صدام دستیابی به اهدافی- نظیر: دست یابی به قدرت اول منطقه ای، تصرف منابع انرژی خوزستان و ورود به خلیج فارس از طریق تسلط بر اروند (غلبه بر تنگناهای ژئوپلیتیک عراق) بودند که در حکم کدهای ژئوپلیتیک ترسیمی و مورد نظر صدام قابل طرح هستند. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات مورد نیاز به شیوه اسنادی و با مراجعه به منابع معتبر چون کتب، مقالات و گزارش های معتبر گردآوری شده است.
سیاست کُردی آمریکا و روسیه؛ منافع و امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کردستان عراق از دهه 1990 و به ویژه پس از اشغال عراق در سال 2003، مورد توجه آمریکا قرار گرفت. هرچند در دوران جنگ سرد، کُردهای عراق به شوروی نگاه داشتند اما از سال 2007، روسیه منطقه اقلیم کردستان عراق را به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار داده است. با شروع بحران سوریه، کُردهای این کشور به تدریج مورد توجه آمریکا و روسیه قرار گرفتند. توجه آمریکا و روسیه به کُردهای عراق و سوریه، دارای پیامدهایی برای امنیت و منافع ایران است که بررسی آن را ضروری می کند. این نوشتار با استفاده از روش تطبیقی -مقایسه ای و نیز توصیفی - تحلیلی استدلال می کند که سیاست کُردی آمریکا و روسیه در جهت بسط نفوذ آنها و نیز تضعیف رقبای دولتی و درون دولتی آنها به شمار می رود که در مواردی مقوم منافع و امنیت ایران است و در موارد دیگری چنین نیست.
بررسی اثرات کوتاه مدت اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها بر وضعیت کشاورزی روستاییانِ شهرستان نی ریز (مطالعه موردی: دهستان آباده طشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعطای یارانه یکی از سیاست های اقتصادی است که با هدف حمایت از تولیدکنند گان یا مصرف کنندگان به شیوه های متفاوتی در بسیاری از کشورها به اجرا درمی آید. این تحقیق تأثیر اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها بر هزینه و درآمد کشاورزان روستایی در شهرستان نیریز از توابع استان فارس در کوتاه مدت را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق، توصیفی بوده و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه و به روش پیمایشی گرد آوری شده است. بدین منظور، 25 سؤال در طیف لیکرت پنج سطحی در پرسشنامه قرار داده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان، و پایایی آن با استفاده از پایلوت تست و محاسبه آلفاء کرونباخ (88/0) تأیید شد. جامعه آماری شامل 1468 خانوار کشاورز بود و 264 نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از آزمون های t (مستقل و وابسته) و فریدمن برای تشخیص همبستگی میان متغیر های تحقیق صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که: اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها حداقل در کوتاه مدت- بطور معنی داری منجر به افزایش هزینه ها و کاهش درآمد ها شده است. مقایسه هزینه های تولید با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که به جز هزینه تولید گندم، هزینه تولید ذرت و جو بعد از هدفمندی یارانه ها با احتمال 99 درصد بیشتر از قبل بوده است. همچنین، مقایسه درآمد حاصل از چهار محصول در دو دوره نشان داد به جز درآمد حاصل از کشت کلزا، درآمد سایر محصولات به طور معنی داری در بعد از هدفمند سازی نسبت به قبل کاهش یافته است. به دلیل افزایش هزینه های سوخت، ماشین آلات و نهاده ها بعد از هدفمند سازی، طبق آزمون فریدمن، شاخص استفاده از نهاده ها و ماشین آلات با میانگین رتبه ای 08/3 از مطلوبیت عددی برخوردار بوده و نشان دهنده ی به کارگیری حساب شده و کارآمد این نهاده ها است
ارزیابی خطر فرسایش خاک و پتانسیل رسوبدهی حوضه آبریز گابریک استان هرمزگان با استفاده از مدل EPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شدت فرسایش با استفاده از فناوری برآورد فرسایش (که همان مدل های فرسایشی هستند) ارزیابی می گردد. هدف از این تحقیق، به دلیل احداث سد بر ری رودخانه گابریک، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب در حوضه آبریز گابریک با استفاده از مدل تجربی EPM به کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی و کارایی این سیستم ها در مطالعات فرسایش و رسوب حوضه های آبریز و در نهایت کاهش رسوبات در سطح حوضه و نهایتاً پشت سد و به جهت انجام طرح های کنترلی و عمرانی می باشد. در این تحقیق ازاسناد و مدارک مختلف از جمله نقشه 1:250000 زمین شناسی، لایه های خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی واقع در اطراف حوضه و مدل ارتفاعی رقومی (DEM) به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفت که نتایج نشان می دهند رسوب ویژه و رسوب کل حوضه آبریز گابریک به ترتیب 64/40 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال و 8/227725 مترمکعب در سال می باشد، همچنین میزان رسوب ویژه و میزان کل رسوب تولید شده در حوضه مورد مطالعه به ترتیب 84/243 تن در کیلومترمربع در سال و 1666355 تن در سال می باشد که با قرار گرفتن حوضه آبریز در کلاس شدید اعمال روش های مختلف کنترل فرسایش را در سطح حوضه ضروری می نماید.
تحلی ل رابط ه طایف ه گرای ی اجتماعات محلی با توسع ه سیاس ی در شرایط انتخاباتی (مطالع ه موردی: شهرستان نورآب اد ممسن ی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: طایفه گرایی اساساً مبتنی بر رجحان یک گروه نژادی، طایفه ای و فرهنگ اجتماعی مشخص بر گروه های دیگر است که در آن انجام تصمیم گیری های سیاسی مبتنی بر گرایش های طایفه ای بوده و در تضاد با توسعه سیاسی است؛ زیرا توسعه سیاسی، فرآیند دموکراتیزاسیون مبتنی بر نهادینگی ساختارهای سیاسی برخوردار از جامعه مدنی و چرخه مسآلمت آمیز قدرت از طریق وفاق بین نخبگان و تفکیک و افتراق بین ساخت ها را در بر می گیرد، اما دستیابی به چنین سطحی از توسعه سیاسی در تصمیم گیری ها نیازمند گُذار از تعصبات قومی و طایفه ای است. پدیده طایفه گرایی اجتماعی سیاسی عمدتاً در اجتماعات محلی با ساختارهای طایفه ای عمدتاً مشاهده می شود که تدوام آن می تواند اثرات منفی متعددی مانند بی انگیزگی سایر گروه های اجتماعی و انحصارطلبی قدرت سیاسی شود. نمود عینی طایفه گرایی در تصمیم گیری های سیاسی عمدتاً در شرایط انتخاباتی تشدید می شود. در این میان شهرستان ممسنی به عنوان یکی از شهرستان های استان فارس از جمله مناطق جغرافیایی پیرامونی کشور است که هنوز عناصر سنتی خود را حفظ کرده است. این شهرستان در طی سالیان متمادی زندگی عشیره ای و سنتی داشته است، به طوری که هویت جغرافیایی و طایفه ای یکی از نیرومندترین عوامل اثرگذار بر پایگاه رأی آوری نمایندگان این حوزه انتخابیه را شکل می دهد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش نهاده شده است که چه رابطه ای بین طایفه گرایی و توسعه سیاسی در اجتماعات محلی وجود دارد؟ روش: داده های مقاله پیشِ رو که ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد، به روش کتابخانه ای و تحلیل آماری داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) گردآوری شده است. در روش میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS به تبیین رابطة دو متغیر طایفه گرایی به مثابه متغیر مستقل و توسعه سیاسی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد. یافته ها/ نتایج: تحقیق نشان داد که بین دو متغیر طایفه گرایی و توسعه سیاسی ارتباط معناداری وجود داشته است. در شهرستان ممسنی به دلیل حاکمیت بافت سنتی و غلبه عناصر متأثر از این بافت بر عناصر مدرن و تلفیق آن با برخی موانع چالش برانگیز، فرآیند توسعه سیاسی با موانعی مواجه بوده است. نتیجه گیری: نگرش های محلی طایفه ای یکی از عوامل کلیدی بوده که در توسعه نیافتگی سیاسی شهرستان نورآباد ممسنی نقش داشته و به علت عبور ناقص شهرستان از مراحل توسعه سیاسی نظیر انتخابات، منجر به تثبیت نظام فکری طایفه گرایی شده است.
تبیین جایگاه توصیه های کاربردی در نظریه های ژئوپلیتیکی دوره کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
1 - 24
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک در اواخر قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم با نظریه های متعددی توسعه یافت بگونه ای که، امروزه این نظریه ها بخش مهمی از تاریخچه و ادبیات مربوط به ژئوپلیتیک را تشکیل می دهند. از این روی مطالعه، بررسی، تجزیه و تحلیل و نقد این نظریه ها به جزئی جدایی ناپذیر از مطالعه علم ژئوپلیتیک تبدیل شده است. در همین راستا، پژوهش حاضر که از نوع بنیادی - نظری بوده و به روش توصیفی - تحلیل محتوا با بهره گیری از منابع کتابخانه ای دست اول انجام پذیرفته است، در پی پاسخ به این سئوال است که؛ توصیه های کاربردی در نظریه های ژئوپلیتیکی دوره کلاسیک از چه جایگاهی برخوردار می باشد؟ برای پاسخ به این سئوال، چهار مورد از مهم ترین و شناخته شده ترین نظریه های ژئوپلیتیکی دوره کلاسیک – نظریه های "قدرت دریایی"، "کشور به مثابه یک موجود زنده"، "محور جغرافیایی تاریخ" و "ریملند" - مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که؛ این نظریه ها ضمن دارا بودن ماهیت بنیادی - نظری، از ماهیت کاربردی نیز برخوردارند چرا که نظریه پردازان این دوره، به وجه کارکردی و سودمندی نظریه های خود نیز توجه داشته و با ارائه توصیه های متعدد، به نظریه های خود ماهیت کاربردی نیز بخشیده اند بگونه ای که ارائه توصیه های کاربردی به مسئولیت و وظیفه ای ذاتی برای این نظریه ها تبدیل شده است. بنابراین؛ توصیه های کاربردی از جایگاه ویژه ای در نظریه های ژئوپلیتیکی دوره کلاسیک برخوردار بوده و جزو شاخصه های مهم این نظریه ها محسوب می شود.
ظرفیت استراتژیک ایران در دکترین خیزش صلح آمیز چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری خلق چین به عنوان بزرگ ترین اقتصاد جهان که از سویی برخوردار از فناوری های مؤثر و از سوی دیگر دارای حوزه تمدنی متفاوت از غرب است، از جمله کشورهایی محسوب می شود که همواره در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است. افزون بر این، نیاز رو به افزایش چین به منابع انرژی فسیلی، روابط تاریخی دوستانه ایران و چین به همراه مخالفت چین با سیاست های یکجانبه گرایانه آمریکا از دیگر عواملی هستند که در ظاهر به نظر می رسد می توانند تکوین روابط راهبردی ایران و چین را تسهیل کنند. با این وجود به نظر می رسد روابط دو کشور به واسطه نحوه تفکر رهبران نسل چهارم و پنجم چین همواره دستخوش فراز و نشیب هایی بوده است، به گونه ای که این روابط در حوزه های انرژی و اقتصاد محدود شده است. این پژوهش با مفروض گرفتن این نکته که روابط اقتصادی ایران و چین بویژه در حوزه انرژی طی سالهای پس از جنگ سرد افزایش قابل ملاحظه ای یافته است، می کوشد تا امکانات و تهدیدات و فرصت های ناشی از این رویداد را با تمرکز بر مطالعه منابع و اسناد چینی مربوط به انتخاب های استراتژیک بین المللی چین در قرن 21 در دوره موسوم به خیزش صلح آمیز در سیاست خارجی چین مورد بررسی و سنجش قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که ایران در انتخاب های نوین چین واجد چه میزان ظرفیت استراتژیک است؟ مقاله ضمن بررسی نگاه چین به نظام و امنیت بین المللی پس از جنگ سرد و با بهره گیری از آمار و داده های مستند، این فرضیه را مورد بررسی قرار خواهد داد که: «به نظر می رسد الزامات معرفتی و راهبردی در دکترین خیزش صلح آمیز چین، با وجود بازتولید عناصر هویتی و معرفتی مستقل از غرب، مانع از تحقق سطح عالی روابط بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در کوتاه مدت و میان مدت خواهد بود».
سنجش فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضا های چند قومی؛ نمونه موردی: خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری سیستم های سیاسی در فضا های قومی متنوع حاصل کنش هایی مسالمت آمیز و همزیستی آنها است. همزیستی حاصل پذیرش محدودیت های اعمال شده بوسیله کنشگران متقابل یا عوامل بین گونه ای است. پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضاهای چند قومی با تاکید بر اقوام کرمانج،ترک،فارس و ترکمن استان خراسان شمالی در سه وجه عمومیت شدت وتقارن در میان گروه های اجتماعی مختلف انجام شده است. این پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است.در این روش با جمع آوری داده ها و اطلاعات ( پرسشنامه) توصیف،تحلیل وارزیابی شده است. پرسش های طراحی شده در این بخش بر مبنای مولفه های همزیستی در جدول متغیرهای مورد سنجش مد نظر بوده است. این متغیرها طیفی از فاصله اجتماعی را در فضاهای چند قومی مد نظر قرار می دهند تا با ارزیابی این فواصل اجتماعی، روابط بین آنها را ارزیابی نمایند. پژوهش نشان ازگستردگی نزدیکی سه قومیت ترک ،کرمانج و ترکمن به فارس ها به میزان (96 درصد) و دوری از قوم ترکمن به میزان (79 درصد) است. عمق و(شدت) این فاصله نیز همانند عمومیت نشان از آن دارد که سه قوم ترک ،کرمانج و ترکمن با قوم فارس بیش ترین میزان ارتباط با(84 درصد) در حالیکه با قوم ترکمن کمترین میزان (39 درصد) دارا می باشند. فاصله قوم به قوم نیزنشان از آنست که کرد ها با کمترین تفاوت و فاصله دوجانبه را دارند. این در حالی است که میزان فاصله قومی ترکمن ها با سایر اقوام به مراتب بیشتر از میزان فاصله قومی سایر اقوام با ترکمن ها است. یافته ها نشان از عدم وجود بحران و تضاد قومی در این منطقه و همزیستی مسالمت آمیز است..
مؤلفه های جغرافیا پایه در قوانین اساسی جدید افغانستان و عراق
حوزههای تخصصی:
پس از یازده سپتامبر و فراهم شدن زمینه ی تحقّق افکار استراتژیست های نومحافظه کار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومت های چالش سازِ هژمونیِ ایالات متّحده، در کانونِ راه ْ بردِ امنیّت ملّی آمریکا قرار گرفت. تصمیم سازانِ نومحافظه کار، با تمرکز بر راه ْبردِ تغییر رژیم های چالش گر(حذف حکومت های ستیزه جو و ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، وارد عرصه ی عملیّاتی سیاست خارجی شدند. گام نخست را در افغانستان و عراق با انجام تهاجم نظامی گسترده پشت سرگذاشتند. روند تدوین قوانین اساسی جدید افغانستان در سالِ ۱۳۸۲/۲۰۰۴ و در عراق به سالِ ۱۳۸۴/۲۰۰۵، رخ داده است. نگارنده تلاش می کند نشان دهد که کدام یک از مؤلفه های جغرافیایی در قوانین اساسی نوپیدای دو کشور، بروز یافته اند. نگارنده ی نوشتارِ پیشِ رو، برپایه ی یک پژوهش توصیفی و با درنظرداشتِ روشی مقایسه ای، کوشش می کند نشان دهد که چگونه مؤلفه های جغرافیایی در نگارش قوانین اساسی جدید، ایفای نقش می کنند. بنیانِ نگارش مقاله، بهره گیری از ایده یِ پیوند فضا و سیاست است و نگارنده کوشیده است قانون اساسی را به منزله ی دست آوردِ پیوند حقوق و سیاست، به جغرافیا پیوند زند.
بررسی تاثیر برجام بر سیاست و راهبردهای منطقه ای ایران: تداوم یا تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
172 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که پس از برجام در بین اندیشمندان روابط بین الملل و محافل سیاسی مطرح شد، این بوده که سیاست های امنیتی ایران در پسابرجام در منطقه به چه شکلی ادامه پیدا می کنند. سوال تحقیق بدین صورت ارائه می گردد: برجام چه تأثیری برتداوم و استمرار سیاست ها و راهبردهای منطقه ای ایران دارد؟ فرضیه ای که در پاسخ به سوال مذکور مطرح شده این است که «بازیگران عرصه توافق جامع هسته ای(1+5)ضمن تثبیت و تداوم نظم هسته ای در منطقه ژئواستراتژیکی خاورمیانه با توسل و بهره گیری از ابزارهای همچون مهار و موازنه،اتحاد و ائتلاف های نوظهور منطقه ای، کاهش توان بازدارندگی دفاعی، و تضعیف محور مقاومت بدنبال تغییر در سیاست ها و راهبردهای منطقه ای ایران می باشد.» روش پژوهش بکار گرفته در اینجا با توجه به ماهیت تحقیق، «توصیفی- تحلیلی» است. برای تبین موضوع پژوهش از نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک بهره گرفته ایم.