فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع نظام بین الملل (پیچ تاریخی) در منطقه جنوب غرب آسیا با رشد بیداری اسلامی، فرصت ها و تهدیداتی را برای کشور های منطقه به وجود آورده است. از این رو نظام سلطه در پهنه جغرافیایی منطقه به منظور حفظ هژمونی خود جنگ های نیابتی را هدایت می نماید که زمینه های رقابت های منطقه ای را به وجود آورده است. در این مقاله با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی کشور یمن که در طول تاریخ معاصر دچار تغییر و تحول شده است؛ ساختار سیاسی، ظرفیت های ژئواستراتژیکی، ژئوکالچر و ژئواکونومیکی در این تغییر و تحولات نقش اساسی را ایفا کرده اند. که با توجه به اهمیت این عوامل در این پژوهش به بررسی علمی نقش عوامل تاثیرگذار فوق پرداخته شده است. بررسی ها و تجزیه و تحلیل های به عمل آمده از پرسشنامه های اساتید و خبرگان جغرافیای سیاسی نتایج تحقیق نشان می دهدکه ظرفیت های بالقوه عوامل مهم و تاثیرگذار کشور یمن در عرصه منطقه ای و بین المللی، به ترتیب اولویت عبارتند از: موقعیت ژئواستراتژیک تنگه باب المندب و روند استحکام بخشی بر ساخت درونی نظام سیاسی و اجتماعی یمن که امید است در سایه عوامل ژئوکالچر و عوامل مذهبی و انسانی این کشور حاصل شود و همین پتانسیل ها در موقعیت پیچ تاریخی کنونی (گذار) زمینه های رقابت های منطقه ای را به وجود آورده است.
فضای سوم و پدیده فراملت در شهر ناحیه های پسا استعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضا به عنوان یکی از واقعیت های جهان مادی، تاکنون اندیشه ورزی های پردامنه ای را برانگیخته است. ادوارد سوجا در پس فضااندیشگی خود، برای فضا سه بعد برشمرده است: نخست ""فضای فیزیکی""، دوم ""فضای ذهنی"" و سوم ""فضای اجتماعی"". فضای سوم، فضایی است که از طریق آن شهروندان با شکل دهی حرکتی موسوم به ""فراملت"" از خواست های دولت به روشی ظریف امتناع می ورزند. در این مقاله، تلاش شده است تا پس از تبیین مفهوم ""فضای سوم"" و شرح مصادیقی از نواحی روستایی ایران، به بحث ""فراملت"" و چگونگی ارتباط آن با مقوله ی فضای سوم پرداخته شود که در این خصوص، حرکت فراملتِ حاصله از فضای سوم در شهر-ناحیه های پسااستعماری بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور نیز تحلیل شده است. گرچه"" عقاید گروه های حاکم در هر عصری ایده حاکم است و گروهی که حکمرانی نیروی مادی جامعه را دارند، همزمان حاکم نیروهای فکری نیز هستند، اما در شهر-ناحیه های پسااستعماری، ایده های حاکم نه در رقابت آشکار با واقعیت متمرّد شهر- ناحیه پسااستعماری، بلکه با ظرافت خاص، خود را حاکم کرده است. در نتیجه فضای سومی ایجاد شده است که ماهیت متمرّدانه و پویای ""فراملت"" را نهفته دارد. سه فرم متفاوت فضای اجتماعی و فضای سوم سه شهر-ناحیه بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور مبیّن این است که شهروندان می توانند ساختارها را در راستای تضعیف، رفع و حذف محدودیت های تحمیلی، جهت دهی کنند. در بمبئی این فضا خود را به صورت اختلاط، در ژوهانسبورگ در غالب فضای زیرزمینی و در سنگاپور با تمرّد زبانی نشان می دهد. از طریق فضای سوم، شهروندان امیال و خواست دولت ها را دور می زنند و منبع جنبشی موسوم به فراملت به ویژه در جایی هستند که رقابت آشکار با خواست قدرت حاکم به دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میسر نیست.
واکاوی اثرات خوشه های صنعتی بر توسعه منطقه ای مورد پژوهی: خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم شکل گیری بزرگ ترین منطقه تولید و فرآوری سنگ کشور در منطقه کلانشهری اصفهان در دهه های اخیر (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) و وجود بحث های شفاهی و غیرمستند گسترده درباره تأثیرات منطقه ای آنها، کمتر بررسی دقیقی درباره این خوشه ها به ویژه در ارتباط با نقش آنها در توسعه منطقه ای اصفهان صورت پذیرفته است. با عنایت به این خلاء مطالعاتی در این مقاله هدف آن است تا میزان شدت اثرات خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان بر توسعه منطقه ای و میزان مطلوبیت آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا از پارادایم روش شناسی مختلط در این مقاله بهره گرفته شده است؛ ضمن اینکه برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) استفاده گردیده و برای این منظور با توجه به ویژگی های جامعه هدف، روش نمونه گیری چند مرحله ای (مرحله نخست روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری سیستماتیک برای مشخص نمودن واحدهای مورد نمونه گیری) انتخاب و بر این مبنا به 223 عدد از بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب از بین 1115 بنگاه موجود در آن، مراجعه شده است. در ادامه نیز از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم (به عنوان یکی از فنون مدل سازی معادلات ساختاری) برای فهم میزان شدت تأثیرگذاری و از تکنیک تبدیل مقیاس خطی برای درک میزان مطلوبیت تأثیرگذاری خوشه های صنعتی در توسعه منطقه ای بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم وجود پتانسیل تأثیرگذاری خوشه های صنعتی منتخب بر توسعه منطقه کلانشهری اصفهان، این خوشه ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هنوز دارای تأثیرگذاری بسیار مطلوب نبوده و این تأثیرگذاری در حد متوسط مانده است که این قضیه به همراه این مورد که برخلاف تصور خوشه های مذکور بیشتر در توسعه اجتماعی منطقه تأثیرگذار بوده تا در توسعه اقتصادی و نیز اینکه خوشه ها بیش تر بر مبنای ارتباطات درونی خود بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت مدیران و سرمایه های فیزیکی به توسعه منطقه ای کمک نموده است. بر مبنای ارتباطات برونی بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت کارکنان و سرمایه انسانی، نهایتاً می تواند منجر به این نتیجه شود که خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان هنوز در مرحله جنینی توسعه می باشد و از ویژگی های خوشه های صنعتی به صورت نظری و آرمانی که تاثیرگذاری مطلوب و با شدت زیادی را برای منطقه دربرگیرنده خود ایجاد می نماید، فاصله دارند.
بررسی رابطه و میزان تأثیر عوامل موثر بر وفاداری گردشگران نسبت به مناطق گردشگری، مطالعه موردی: شهرستان های مسجدسلیمان، اندیکا و لالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وفاداری گردشگری به مقصد خاص یک موضوع کلیدی در مدیریت گردشگری است. به طوری که امروزه مفهوم وفاداری به عنوان یک نیروی محرک اصلی و یکی از شاخص های مهم موفقیت در بازاریابی و منابع گردشگری به رسمیت شناخته شده است.این پژوهش با هدف تعیین عوامل موثر بر وفاداری گردشگران نسبت به مناطق گردشگری شهرستان های مسجدسلیمان، اندیکا و لالی انجام شد. در این پژوهش حجم نمونه شامل 250 نفر از گردشگران ورودی به مناطق گردشگری در سال 1394 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت انجام گرفت. روایی پرسشنامه توسط متخصصان امر و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ تأئید شد.میزان ضریب آلفای کرونباخ بین 780/0تا 945/0 به دست آمد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که متغیر وفاداری با متغیرهای انتظارات، کیفیت درک شده، ارزش درک شده، وجهه استنباط شده، تعهد و رضایت رابطه آماری معنی داری دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد سه متغیر رضایت، تعهد و تصویر (وجهه استنباط شده) قادرند در مجموع 6/69 درصد از تغییرات در متغیر وفاداری را تببین کنند.
پهنه بندی پایداری منطقه ساحلی محمود آباد از طریق شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه نوسانات سطح آب دریای خزر از جمله در منطقه ساحلی محمودآباد حتی در مقیاس دهه ای بسیار سریع اتفاق می افتد، رعایت عنصر ایمنی در سایه مدیریت یکپارچه ساحلی با تعیین حریم دریا در این سواحل امکان پذیر خواهد بود. تعیین حریم ضرورت های انجام این پژوهش را در قالب بررسی نقش شاخص های ژئومورفولوژیکی در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان محمودآباد به خوبی روشن می سازد.در این پژوهش، از شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI) به عنوان شاخص های ژئومورفیک تأثیرگذار در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان و شهر محمودآباد استفاده شد. ابتدا با استفاده از داده های توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاع 10 متری) و با توجه به نوسانات تراز آب دریای خزر، محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه در اراضی شهرستان محمودآباد تعیین شد؛ محدوده حایل عمودی اولیه شامل اراضی بوده که در ارتفاع پایین تر از 7/24- متر قرار دارند و محدوده حایل عمودی ثانویه اراضی با ارتفاع بین 7/24- تا 5/23- متر را شامل می شود. با تعیین این محدوده ها مشخص شد که 52/32 کیلومتر مربع یعنی 23/12 درصد از کل اراضی شهرستان در محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه قرار گرفته اند. در ادامه همین بحث و در داخل اراضی محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه، شاخص آسیب پذیری ساحل بر مبنای 5 پارامتر ارتفاع، شیب، لندفرم ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و فاصله از جاده در دو زیر شاخص طبیعی و انسان منشاء اجرا گردید.
ارزیابی عملکرد کلانشهرها در فرآیند جهانی شدنِ اقتصاد (مطالعه تطبیقی تهران و استانبول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند جهانی شدن اقتصاد، ادغام اقتصاد ملی در اقتصاد جهانی است. جهت ادغام در این فرآیندِ جهانی نیاز به زیرساخت ها، ظرفیت ها و توانمندی های متناسب می باشد. در این رابطه کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه با داشتن این شرایط به نوعی دروازه ورود کشورها به فرآیندجهانی شدن به شمار می روند. لذا بیان جایگاه کلانشهرها و بررسی عملکرد آنها در اقتصاد جهانی حائز اهمیت می باشد. بدین منظور پژوهش حاضر به مقایسة دو کلانشهر تهران و استانبول بر اساس شاخص های جهانی شدن اقتصاد از نظر مؤسسه ها و سازمان های مختلف می پردازد و در این راستا سعی درارزیابی عملکرد دو کلانشهر در اقتصاد جهانی دارد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جهت مقایسه شاخص ها ابتدا به تحلیل زمینه ها و نقاط ضعف و قوت این دوکلانشهر و سیاست های تأثیرگذار در این زمینه در ارتباط با متغیرهای پژوهش پرداخته و سپس آزمون T دو نمونه ای مستقل جهت بررسی عملکرد این دو کلانشهر به کار گرفته شده است. نتیجه نشان می دهد که بیشترین میزان اختلاف به ترتیب مربوط به شاخص تعداد شرکت های خارجی (با مقدار T ، 633/27- )، واردات (با مقدار T، 301/10- )، صادرات (با مقدار T، 435/7-)، عملکرد شبکه ارتباطی هوایی (با مقدار T ،039/7-)، میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (با مقدار T، 276/4-) و کمترین اختلاف مربوط به ضریب نفوذ اینترنت (با مقدار T، 2.5 – ) است. با توجه به بررسی شاخص ها از لحاظ توصیفی، تحلیلی و استنباطی نتایج این پژوهش گویای آن است که در تمامی شاخص های جهانی شدن اقتصاد، عملکرد استانبول از تهران قوی تر بوده و بطور کلی در این زمینه استانبول از تهران موفق تر عمل کرده است
نقش و جایگاه ارزشهای شیعی در دیپلماسی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازه انگاری به عنوان رهیافتی نوظهور اما با فلسفه ای جذاب در روابط بین الملل با تأکید بر «ذهنیّت و هویّت»، صورت بندی نوینی از مسائل و راه حل های این دانش ارائه می کند. در همین چارچوب، دیپلماسی عمومی با تأکید بر ارزش ها که مؤلفه ای بسیار مهم در شکل دادن به ذهنیت و هویّت هستند عرصه ای جدید و گسترده در زمینه سیاست خارجی می گشاید که دیگر منحصر به فعالیت های رسمی و شناخته شده نیست. بر این اساس، ارزش های اسلامی بهصورت عام و ارزش های شیعی بهصورت خاص با فصل های مشترک بنیادینی که میان ایران و کشورهای منطقه برقرار می کند؛ ظرفیتی کم نظیر برای سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین، در این مقاله به این سوال اصلی پرداخته شده است که: «ارزش های شیعی در افزایش قدرت و نفوذ ایران از طریق دیپلماسی عمومی در کشور عراق چه نقش و جایگاهی دارند؟» و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره بردن از منابع کتابخانه ای این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که: «ارزش های شیعی به عنوان زمینه فرهنگی مشترک میان ایران و عراق، در افزایش موفقیت دیپلماسی عمومی ایران در عراق تأثیر مثبت و معناداری دارد». در نهایت، با تأیید شدن فرضیه مذکور، پیشنهادات و راهکارهایی برای بهره برداری از این ظرفیت ارائه شده است.
بررسی و تحلیل تهدیدهای سیاسی، امنیتی و دفاعی در استان البرز با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب می شوند. به لحاظ کارکردهای ویژه ای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازاین دست می توانند نقش مؤثری در شکل گیری تصمیم های مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدید های امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، سطح بندی شهرستان های استان البرز بر اساس این تهدیدها و گزینش راهکار های آمایش سرزمینی برای آنها می باشد. این تهدید ها از طریق مطالعات اسنادی، پیمایشی و مصاحبه ای گردآوری شده اند. سپس با نخبان جهت پایایی پرسشنامه ، رتبه دهی به هرکدام از شهرستان ها از لحاظ تهدیدهای موجود و انتخاب راهکارها مصاحبه به عمل آمده است. به منظور رتبه بندی شهرستان های مختلف استان البرز از لحاظ تهدید های موجود، مدل ویکور را به کار گرفته است. همچنین برای وزن دهی شاخص ها در مدل ویکور از آنتروپی شانون استفاده شده است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید که در بین شهرستان های استان البرز شهرستان کرج به عنوان مرکز استان دارای بیشترین تهدید های سیاسی، امنیتی و دفاعی است. مهم ترین دلیل تمرکز تهدید ها در کرج، می تواند تمرکز خدمات، امکانات و دسترسی های مختلف استانی در این شهرستان باشد. همچنین دیگر شهرستان ها به دلیل عدم ارائه خدمات مناسب و درخور جمعیت نیز دارای تهدیدهای گوناگون در گروه های مختلف می باشند. نتایج نشان می دهد که از بین گروه های مختلف تهدید ها، تهدیدهای اقتصادی دارای بالاترین درصد اهمیت از لحاظ میزان تأثیرگذاری بر شهرستان های مختلف استان البرز است. بعد از تهدیدهای اقتصادی، تهدیدهای محیطی و زیست محیطی بیشترین اهمیت را در استان دارند. برای خروج استان به ویژه شهرستان کرج از وضعیت تهدیدزای موجود، در پایان به ارائه راهکار پرداخته ایم. یکی از مهم ترین راهکارهای آمایش سرزمینی برای کاستن از مسائل و مشکلات شهرستان های استان البرز، تمرکززدایی از کرج و ارائه امکانات و خدمات در دیگر شهرستان هاست.
تحلیلی بر عوامل موثر در ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی با رویکرد ژئوتوریسم(مطالعه موردی: دامنه های کوه سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
41 - 61
حوزههای تخصصی:
صنعت توریسم، بسته به هدف گردشگر به انواع مختلفی طبقه بندی شده است که یکی از آنها ژئوتوریسم می باشد. دامنه های کوه سهند به دلیل ویژگی های خاص توپوگرافیکی و شرایط اقلیمی، بافت کوهستانی منحصر به فردی را جهت ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت هایی همچون پیست اسکی زمستانی به عنوان نماد ژئوتوریسم زمستانی، دارا می باشد. هدف از این پژوهش،شناسایی و تحلیل تاثیر عوامل ژئومورفولوژیکی جهت پهنه بندی دامنه های مستعد برای ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی در منطقه مورد مطالعه می باشد.در این پژوهشاز 10 شاخص شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، شکل دامنه، دمای سالانه، بارش سالانه ، پوشش گیاهی،حفاظت، دسترسی و ماندگاری برف استفاده شده است.نقشه های مورد استفاده در این تحقیق پس از ساخته شدن در محیط نرم افزار GISArcتوسط مدلAHPتعیین وزن شده و سپس با استفاده از مدل تاپسیس در نرم افزار GISArcمورد همپوشانی قرار گرفته و در نهایت نقشه نهایی پهنه های مستعد جهت ایجاد و توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی تهیه و استخراج شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دامنه های شمال شرقی و قسمت هایی از دامنه های شرقی جمعا با مساحت حدود 25778 متر مربع، پهنه های بسیار مستعد جهت ایجاد و یا توسعه ژئومورفوسایت های پیست اسکی زمستانی را دارا می باشند.
ارزیابی مدل آنتروپی شانون در تهیه نقشه حساسیت و احتمال به وقوع سیل در حوزه آبخیز هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای اساسی جهت کاهش خسارت جانی و مالی ناشی از سیل، تهیه نقشه های حساسیت به وقوع سیل می باشد. در این تحقیق از مدل آنتروپی شانون (SE) که مدلی آماری و دو متغیره می باشد، جهت تهیه نقشه های حساسیت به وقوع سیل استفاده شده است. در این تحقیق 211 موقعیت نقاط سیلابی آماده گردید. از 211 موقعیت، 70 درصد آن جهت مدلسازی و تهیه نقشه استفاده گردید. از 30 درصد باقی مانده که به صورت تصادفی تهیه شدند جهت اعتبارسنجی نقشه تولید شده استفاده گردید. در این تحقیق از 10 فاکتور موثر شامل شیب، انحنای زمین، فاصله از رودخانه، طبقات ارتفاعی، بارش، شاخص توان رودخانه ، شاخص رطوبت توپوگرافی، لیتولوژی، کاربری اراضی و NDVI استفاده گردید. توسط مدل یاد شده وزن تاثیر هر فاکتور موثر در وقوع سیل مشخص گردید. منحنی ROC ترسیم و سطح زیرمنحنی (AUC) برای اعتبارسنجی نقشه حساسیت به وقوع سیل محاسبه گردید. نتایج نشان داد که سطح زیرمنحنی با موقعیت های نقاط آموزش برای مدل آنتروپی شانون برابر با 9253/0 (53/92 %) با صحت پیش بینی 9142/0 (42/91 %) می باشد. پس صحت بالای این مدل حاکی از قابل اعتماد بودن آن، جهت نهیه نقشه حساسیت به وقوع سیل می باشد. یکی از راهکارهای اساسی جهت کاهش خسارت جانی و مالی ناشی از سیل، تهیه نقشه های حساسیت به وقوع سیل می باشد. در این تحقیق از مدل آنتروپی شانون (SE) که مدلی آماری و دو متغیره می باشد، جهت تهیه نقشه های حساسیت به وقوع سیل استفاده شده است. در این تحقیق 211 موقعیت نقاط سیلابی آماده گردید. از 211 موقعیت، 70 درصد آن جهت مدلسازی و تهیه نقشه استفاده گردید.
مؤلفه های جغرافیا پایه در قوانین اساسی جدید افغانستان و عراق
حوزههای تخصصی:
پس از یازده سپتامبر و فراهم شدن زمینه ی تحقّق افکار استراتژیست های نومحافظه کار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومت های چالش سازِ هژمونیِ ایالات متّحده، در کانونِ راه ْ بردِ امنیّت ملّی آمریکا قرار گرفت. تصمیم سازانِ نومحافظه کار، با تمرکز بر راه ْبردِ تغییر رژیم های چالش گر(حذف حکومت های ستیزه جو و ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، وارد عرصه ی عملیّاتی سیاست خارجی شدند. گام نخست را در افغانستان و عراق با انجام تهاجم نظامی گسترده پشت سرگذاشتند. روند تدوین قوانین اساسی جدید افغانستان در سالِ ۱۳۸۲/۲۰۰۴ و در عراق به سالِ ۱۳۸۴/۲۰۰۵، رخ داده است. نگارنده تلاش می کند نشان دهد که کدام یک از مؤلفه های جغرافیایی در قوانین اساسی نوپیدای دو کشور، بروز یافته اند. نگارنده ی نوشتارِ پیشِ رو، برپایه ی یک پژوهش توصیفی و با درنظرداشتِ روشی مقایسه ای، کوشش می کند نشان دهد که چگونه مؤلفه های جغرافیایی در نگارش قوانین اساسی جدید، ایفای نقش می کنند. بنیانِ نگارش مقاله، بهره گیری از ایده یِ پیوند فضا و سیاست است و نگارنده کوشیده است قانون اساسی را به منزله ی دست آوردِ پیوند حقوق و سیاست، به جغرافیا پیوند زند.
منطقه گرایی و چالش های آن در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای گسترش همکاری در جهان، همگرایی با استفاده از الگوی منطقه گرایی است. امروزه امنیت ملی هر کشوری از طریق همکاری منطقه ای و درادامه با تعامل و وابستگی متقابل جهانی ممکن می شود تا با گام های انفرادی و بدون همکاری و پشتیبانی منطقه ای و جهانی. بر این اساس، در چند دهة اخیر و به ویژه از دهة 1980 به بعد، بسیاری از کشورهای دنیا با اتخاذ رویکرد منطقه گرایی و شکل دادن به تجارب موفقی در این راستا، زمینة انگیزش سایر کشورهای دنیا به گسترش منطقه گرایی را نیز فراهم کرده اند. جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان کشوری تأثیرگذار و با موقعیت ژئواستراتژیک، با درک این ضرورت، با پایان یافتن جنگ تحمیلی و شروع به کار دولت سازندگی تاکنون، گرایش منطقه گرایی و همگرایی منطقه ای را متناسب با اهداف و آرمان های خود با فرازونشیب هایی در دستور کار داشته است، اما شرایط ویژة این کشور و تهدیدات امنیتی که همواره متوجه جمهوری اسلامی ایران بوده، سبب شده است که رویکرد منطقه گرایی ایران همواره با صبغه و برتری گرایش های امنیتی و سیاسی دنبال شود، حال آنکه تجارب موفق منطقه گرایی در دنیا با برتری دستورکارهای اقتصادی، نرم افزارانه و غیرامنیتی بوده است که در این پژوهش علاوه بر بررسی جنبه های مختلف منطقه گرایی، به دلایل اتخاذ رویکرد متفاوت جمهوری اسلامی ایران و ضرورت بازبینی در این رویکرد توجه شده است.
تعیین قابلیت و توان بوم شناختی شهرستان رودان به منظور کاربری طبیعت گردی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ظرفیت و توان بوم شناختی شهرستان رودان برای کاربری طبیعت گردی و انتخاب مناسب ترین مکان های توسعه آن با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره[1] می پردازد. برای این منظور، با شناسایی 11 معیار و 36 زیرمعیار و ارزیابی آنها با استفاده از روش دلفی، 9 معیار و 28 زیرمعیار به عنوان معیارهای مورد بررسی انتخاب شد. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی[2] و با بهره گیری از نرم افزار [3]EC معیارهای انتخاب شده وزن دهی و اولویت بندی شد و در نهایت، نقشه لایه های مکانی برای معیارهای گزینش شده با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 در محیط GIS تهیه و پس از اعمال ضریب اهمیت، روی هم گذاری و تلفیق و مناطق مستعد توسعه طبیعت گردی شناسایی شد. نتایج نشان داد که مناطق دارای درجه توان اندک با 5/141323 هکتار و 4/43 درصد از کل اراضی، بیشترین مساحت اراضی را در شهرستان رودان به خود اختصاص داده است. 1/9 درصد از مساحت کل شهرستان شامل 3/29711 هکتار دارای توان زیاد، 9/57327 هکتار از سطح شهرستان معادل 6/17 درصد دارای توان متوسط و حدود 4/97344 هکتار معادل 9/29 درصد آن، اراضی فاقد توان برای توسعة طبیعت گردی است.
الگوی سیاستگذاری مداخله دولت درمدیریت زمین شهری ایران(مطالعه ی موردی:شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت زمین شهری از عرصه های کلیدی جهت پیشبرد توسعه پایدار در کشورهاست. دولت ها برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار ناگزیرند سیاست هایی خاص متناسب با شرایط کشور و جامعه خود اتخاذ نمایند. این پژوهش می خواهد مداخله دولت در مدیریت زمین شهری ایران را مورد واکای قرار دهد. سئوالات اصلی این پژوهش عبارتند از 1) دلایل ناکارآمدی سیاست های مداخله دولت در مدیریت زمین شهری چیست وچرا؟ و 2)الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله مناسب دولت در مدیریت زمین شهری چیست ودلایل مناسب بودن ان کدام هستند؟ و برای پاسخگویی به این سئوالات از تلفیقی از روش های کمی- پیمایشی و کیفی استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فقدان چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ؛ تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی و تصدی گری بالا بدون ظرفیت نهادی لازم از مهمترین دلایل ناکارآمدی سیاستگذاری مدیریت زمین شهری است از این رو؛ الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله دولت در مدیریت زمین شهری عبارت است از: مدیریت یکپارچه زمین شهری مبتنی بر(تدوین چشم انداز شفاف و سیاست راهبردی یکپارچه و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح نهادهای محلی به همراه ظرفیت سازی لازم)
اولویت بندی سیل خیزی واحدهای آب شناسی حوضه آبریز دالکی با استفاده از شبیه سازی HEC-HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه هایی که می توان خسارت ناشی از سیلاب را کاهش داد، تعیین مناطق مولد سیلاب و اعمال روش های مناسب کنترل آن می باشد. در این پژوهش، با تلفیق GIS و شبیه آب شناسی HEC-HMS، میزان مشارکت زیر حوضه های بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت واقع در حوضه آبریز دالکی در سیل خروجی کل حوضه بر اساس دوره برگشت های 2، 50 و 100 ساله تعیین می شود. بدین منظور با استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیر حوضه ها و در محیط شبیهHEC-HMS ، زیر حوضه های آبریز بالادست ایستگاه آب سنجی چم چیت ازنظر سیل خیزی اولویت بندی می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت زیر حوضه ها دربده خروجی کل حوضه تنها تحت تأثیر مساحت و بده اوج زیر حوضه نمی باشد و عواملی مانند موقعیت مکانی زیر حوضه ها، فاصله تا خروجی، ضریب CN و نقش روندیابی در رودخانه اصلی تأثیر بسزایی در سیل خیز بودن زیر حوضه ها دارند. علاوه بر این تغییری در اولویت بندی سیل خیزی زیر حوضه ها در دوره برگشت های مختلف دیده نشد.
سیستم پشتیبان فضایی برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست برای مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است که در استان لرستان با هدف تدوین یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری فضایی برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست به منظور مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با بهره گیری از روش های فرارتبه ای انجام گرفته است. در این تحقیق مهم ترین معیارهای توسعه و استقرار صنایع پتروشیمی با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل شده و نقشة پهنه بندی محدودة مورد مطالعه جهت توسعه و استقرار صنایع پتروشیمی به کمک روش های Prometee II و Electere III با معیارهای ارزیابی تهیه شده است. یافته های پژوهش نشان داد از مجموع کل مساحت منطقه، به روش Promethee II، حدود 45207 کیلومتر مربع (16 درصد)، و به روشElectre III ، 29207 کیلومتر مربع (10 درصد)، برای توسعة صنایع پتروشیمی در استان لرستان مناسب است، همچنین تحلیل حساسیت روش های به کارگرفته شده نشان داد نقشه های تولیدشده با هر دو روش به داده های واقعی نزدیکند و نسبت به روش های متداول دقت بالاتری دارند.
ارزیابی و اولویّت بندی ریسک های منابع آب آشامیدنی در نواحی روستایی مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود آب آشامیدنی سالم بخصوص در کشورهای جهان سوم از جمله کشور ایران به عنوان یکی از معضلات اساسی مطرح است. از این رو لازم است ضمن اعمال سیاست های اصولی به جنبه های مدیریتی مختلف این منبع حیاتی توجه شود. در این راستا پژوهش حاضر با شناسایی و طبقه بندی ریسک هایی که منابع آب آشامیدنی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان مینودشت تهدید می کنند، اقدام به ارزیابی و اولویّت بندی آنها نموده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری مورد مطالعه روستاهایی است که دارای دهیاری می باشند. مدل مورد استفاده در این تحقیق TOPSIS Fuzzy (تاپسیس فازی) می باشد. نتایج به دست آمده گویای آن است که بیشترین میزان ریسک مربوط به ریسک هایی با مشخصات فیزیکی منابع و مخازن آب و ریسک های ناشی از عوامل انسانی بوده است و ریسک های مربوط به عوامل طبیعی و مکان گزینی منابع و مخازن آب و کیفیت آب در رتبه های بعدی قرار دارند. بیشترین میزان ریسک در گروه های مختلف مربوط به نداشتن و یا مشخص نبودن حریم منابع، مخازن و خطوط انتقال، نداشتن نقشه ی منابع آب، مخازن، خطوط انتقال و شبکه ی توزیع، تبخیر و هدر رفت آب در مخازن و یا منابع و عدم امکان توسعه ی شبکه ی توزیع آب و عدم پایش مستمر کیفیت آب توسط سازمان های مسؤول می باشد.
تعیین مناطق مستعد توسعه اکوتوریسم با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) مورد شناسی: شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم عبارت است از سفر هدف دار به طبیعت برای شناخت تاریخ طبیعی و فرهنگی محیط با پرهیز از ایجاد تغییر در اکوسیستم ها و تخریب محیط زیست و ایجاد فعالیت های اقتصادی که منجر به بهره برداری صحیح از منابع محیط زیستی و اشتغال زایی برای اهالی بومی شود. ارزیابی توان شهرستان خرم آباد برای توسعه اکوتوریسم گامی اساسی برای دستیابی به توسعه پایدار در این منطقه به شمار می رود. به منظور ارزیابی توان اکوتوریستی منطقه با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، ابتدا با توجه به وضعیت منطقه مورد مطالعه، نظرات کارشناسان پنج خوشه اقلیمی، مورفولوژیکی، ژئوپدومتری، زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی در نظر گرفته شد که هر کدام داری زیرمعیارهایی بودند و روابط بین این خوشه ها و زیرمعیارها تعیین شدند. سپس پرسشنامه هایی بین کارشناسان برای مقایسه و ارزیابی گزینه های مؤثر در ارزیابی توان اکوتوریسم توزیع گردید. در مرحله بعد با محاسبه سوپرماتریس حد در هر پرسشنامه وزن نهایی گزینه ها در آن پرسشنامه تعیین شد و با گرفتن میانگین هندسی از وزن های حاصل از هر پرسشنامه، وزن نهایی گزینه های مؤثر در فرآیند ارزیابی مشخص شد. در ادامه، گزینه ها به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند و در نهایت با استفاده از تکنیک ترکیب وزنی خطی (WLC) در محیط GIS نقشه توان اکوتوریستی منطقه تهیه شد. نتایج حاصل از فرآیند تحلیل شبکه ای نشان داد که به ترتیب 65/7 و93/32 درصد از منطقه مورد مطالعه دارای توان عالی و خوب برای توسعه اکوتوریسم هستند و 85/6 درصد از سطح منطقه فاقد توان برای اکوتوریسم است.
بررسی عوامل مؤثر بر کاهش تمایل به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری (مطالعه موردی؛ شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها در کشورهای جهان سوم و به تبع آن استفاده روزافزون از سوخت های فسیلی و افزایش ترافیک، این کشورها را با معضلات متعدد روبرو ساخته است. دوچرخه با مزایای منحصربه فرد نظیر ارزانی، صرفه در مصرف انرژی، کم ترین ترافیک و اثرات منفی زیست محیطی بیش از پیش به عنوان مکمل سایر وسایط نقلیه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عمده ترین راهکارهایی که متخصصان و صاحب نظران برای دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح می کنند؛ استفاده بیش تر از دوچرخه است. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر کاهش تمایل به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری زنجان می باشد که از دو روش اسنادی، کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است و از نرم افزار SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری استفاده شده است با توجه به نتایج مطالعات میدانی در شهر زنجان استفاده از دوچرخه در جابه جایی های شهری بسیار پایین است به طوری که فقط 8 درصد جامعه آماری تحقیق به طور قابل توجهی از دوچرخه برای فعالیت های شهری استفاده می نمایند که این امر از عواملی نظیر عدم فرهنگ سازی استفاده از دوچرخه، ضعف تبلیغات در رسانه ها، نبود مسیرهای ویژه دوچرخه سواری، عدم استفاده مدیران جامعه، تأثیر وضیعیت اقلیمی، عدم تناسب دوچرخه سواری بانوان با فرهنگ عمومی، کمبود آگاهی از مزایای دوچرخه سواری، نبود امنیت دوچرخه سواران و نبود پارکینگ برای دوچرخه می باشد.
تحلیل کیفی چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه (کاربرد نرم افزار NVivo)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی کشاورزی با تکمیل فرایندهای پس از تولید، راهکاری برای جلوگیری از ضایعات، افزایش ارزش افزودة محصولات کشاورزی و فرصتی کم نظیر برای اشتغال زایی به شمار می آیند. استان کرمانشاه توانایی زیادی در توسعة صنایع تبدیلی انواع میوه دارد، هرچند توسعة این صنایع در کشور ما با چالش های بسیاری مواجه است. هدف پژوهش کیفی حاضر آن است که ضمن تحلیل چالش های پیش روی صنایع مذکور، راهکارهایی برای برون رفت از آنها ارائه کند. نمونه های برگزیده در پژوهش حاضر، کارشناسان سازمان ها و مدیران واحدهای فرآوری میوه بودند، که به شیوة هدفمند انتخاب شدند. پس از انجام بیش از 10 ساعت مصاحبة عمیق با 8 نفر از نمونه های منتخب، اشباع تئوریک به دست آمد و مصاحبه ها پیاده سازی شدند. با استناد به نتایج تحلیل مصاحبه های میدانی در محیط NVivo10، چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه در 8 طبقة تنگناهای مرتبط با بازار، نیروی کار، مسائل مدیریتی، پیامدهای هدفمندی یارانه ها و تحریم های اقتصادی، انسجام نداشتن سازمان های متولی صنایع کشاورزی، و نداشتن برنامه ریزی راهبردی جای گرفتند. طبق نتایج مطالعة حاضر، به سیاست گذاران صنایع تبدیلی استان کرمانشاه پیشنهاد می شود که به پرداخت سهم یارانة تولید توجه ویژه داشته باشند و با حمایت از نظام توزیع امانی، بسیاری از چالش های بازار فرآورده های تبدیلی را برطرف کنند.