فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد موجب توسعه صنایع و خدمات پیشرفته درکلانشهرهای فعال در شبکه شهرهای جهانی شده است. از مهمترین پیامدهای فضایی فرایند جهانی شدن اقتصاد در کلانشهرها می توان به افزایش اشتغال بخش خدمات پیشرفته نسبت به فعالیتهای صنعتی ، تمرکز و جایگزینی این نوع فعالیتها در مناطق مرکزی و کم تراکم جمعیتی و به موازات آن انتقال صنایع سنگین به مناطق پیرامونی اشاره نمود. این تحقیق با چنین پیش فرضی به بررسی نوع فعالیتهای خدماتی و نحوه مکان گزینی آنها در مناطق 22 گانه کلانشهر تهران در طی یک دوره 8 ساله و براساس سرشماری کارگاهی( 1381-1373) پرداخته است. نتایج بررسی نشان می دهد که 20 درصد و یا یک پنجم از کل کارگاههای ایجاد شده تهران در این مدت از خدمات پیشرفته بوده و 80 درصد از نوع فعالیتهای بخش صنعتی می باشد. از طرفی در طی این 8 سال، مکان گزینی بیش از 50 درصد کارگاههای از نوع خدمات پیشرفته فقط در مناطق مرکزی شامل 11،12، 6و7 بوده و البته گرایشی بطئی به مکان گزینی در مناطق شمالی کم تراکم 1الی 5 به دلیل دسترسی بهتر به خدمات و امکانات پیشرفته این مناطق ملاحظه می شود. در مجموع با توجه به تداوم جذب فعالیتهای عصر صنعتی و گرایش اندک به فعالیتهای خدمات پیشرفته ، اقتصاد فضایی حاکم بر کلانشهر تهران کماکان اقتصاد صنعتی بوده است.
سیاستگذاری انسجام درونی حوزة راهبردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لزوم دستیابی به توافق درباره موضوعات راهبردی، زمینه های لازم برای انسجام درونی کارگزاران و نظریه پردازان را اجتناب ناپذیر می سازد. موضوعاتی همانند «سرعت تصمیم گیری»، «یادگیری نهادی» و «کنش براساس حوزه صلاحیت» محور اصلی انسجام درونی موضوعات راهبردی تلقی می گردد. تحقق چنین فرآیندهایی برای «خروج از بحران» در روند دیپلماسی هسته ای ایران و کشورهای گروه 1+5 معنا می یابد. هدف اصلی مقاله حاضر را می توان پاسخ به موضوعات راهبردی پیچیده از طریق «سیاستگذاری انسجام درونی» دانست. مفروض مقاله بر این امر تأکید دارد که سیاستگذاری انسجام درونی محور اصلی موفقیت دیپلماسی هسته ای و تنظیم برنامة جامع اقدام مشترک محسوب می شود. دیپلماسی هسته ای برای کاهش تحریم ها و ایجاد رابطة متقابل تا آگوست 2015 ادامه یافته است. این امر، زمینة توافق راهبردی را به وجود آورده که مبتنی بر جلوه هایی از انسجام درونی حوزة راهبردی است. با توجه به چنین نشانه هایی پرسش اصلی مقاله آن است که: «سیاستگذاری انسجام درونی حوزه های راهبردی ایران با تأکید بر موضوع دیپلماسی و توافق هسته ای دارای چه ویژگی و فرآیندی بوده است؟» فرضیه مقاله نیز معطوف به فرآیندی است که: «سیاستگذاری انسجام درونی حوزه راهبردی ایران معطوف به سازوکارهای هدایت، هنجارهای غیررسمی و الگوهایی با کنش توافقی خواهد بود.»
Explain and Leveling Basic Dimensions of Border Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Borders are geo-spatial phenomena which including different dimensions. So, research and scientific work in the field of border studies for being accurate and acceptable should be done in such a way those different dimensions of border studies have considered. The problem is that only some dimensions have been considered and not others which would provide reduction of the credibility and effectiveness of the studies. The first step in the study of border can be considered basic dimensions of the border. So, this study has been completed by analytical and descriptive study and by using content analysis and data library with the aim of achieving basic dimensions of border studies. The results indicate that the dimensions discussed in border studies derived from theories, views and border articles are at least 55, which can be divided in the form of eight; geographical, political-sovereignty, defense-security, socio-cultural, economic, legal, geopolitical and technological. These dimensions and indexes by T-test have been evaluated and approved and their ranking is as follows; security- defense have the highest score and technological the lowest score. On the other hand it should be noted with regard to the nature of the bilateral border; these eight basic dimensions of border must be considered on both sides of the border and studied until scientific studies and researches have the necessary performance.
Trump's Middle East Policy Making and the Future of Security(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As it looks at the region, Trump can see three central challenges facing the Middle East, working together to create the horrible brew we're now dealing with. The first challenge is the security vacuums in places like Syria, Iraq, Libya and Yemen that followed the collapse of some of these Arab republics. These vacuums are highly problematic, setting the conditions for extremism. They are where extremists organize and plan attacks, and where refugees originate. A lot of these destabilizing problems, then affect the entire region. Trump's election is a massive setback for humanitarian issues, in fact, many welcome him, despite his rhetoric on Muslims, women and minorities. Most troubling, however, is that many of U.S questions about his approach to the Middle East cannot be answered right now because he literally has no experience in foreign policy.
The international community has no idea what to expect from Trump, and such diplomatic uncertainty is a humbling experience at best. Trump needs to reassure its nation's allies before he becomes president; assurances and commitments are especially crucial when times are tough, as they are now. NATO is important, but so are the Sunni Arab states. Given that one of Trump's few clear aims is to destroy the Islamic State, it is absolutely imperative that Saudi Arabia and similar countries be involved, since the group's ideology cannot be discredited without them.
Political Effects Resulting from Dust Storms in Tigris and Euphrates Basins(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The dust phenomenon is spread across the Tigris and Euphrates river basins, as a hazard resulting from the human and environment interaction. The phenomenon has various aspects and one of them is the political one. In this article, the political effects of the dust phenomenon at the Tigris and Euphrates' basins are studied. Using analytic- descriptive method and based on library and filed research data gathering procedures, the research intends to examine this question: “what are the political factors affecting the exacerbation of dust storms at the Tigris and Euphrates' basins?""The obtained results indicate that the phenomenon has caused increases in political discontent, emigration, and national costs, role-playing of the international organizations and has affected the policies of the Middle East countries.
چشم انداز مصرف برق کشور در دوره 2100-2011 تحت شرایط تغییر اقلیم با استفاده از ریزمقیاس نمایی برونداد مدل های گردش عمومی جوّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید و مصرف انرژی برق در کشور، یکی از موضوعات مهم در سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان توسعه ای کشور است. مطالعات نشان می دهد بر اثر پدیده گرمایش جهانی میانگین دمای کره زمین در دهه های آینده افزایش خواهد داشت که این وضعیت موجب افزایش تقاضای برق و مصرف انرژی می شود. بررسی روند برق مصرفی کشور در سال های گذشته، گویای وجود ارتباط معنادار بین میزان برق تولیدی و میانگین دمای کشور در مقیاس های زمانی 5 تا 10 سال است. در این پژوهش با استفاده از آمار دما و برق مصرفی سالانه کشور و به کارگیری ریزمقیاس نمایی آماری برونداد، سه مدل گردش عمومی جوّ HadCM3، NCCCSNو MPEH5 میزان انرژی برق مورد نیاز کشور برای دهه های آتی شبیه سازی شد. در شبیه سازی میزان برق مورد نیاز آینده، رفتار بین برق مصرفی - میانگین دمای کشور مد نظر قرار گرفت. نتایج نشان دادند دمای میانگین کشور در سه دوره 2040-2011، 2070-2041 و 2100-2071 به ترتیب 2/1، 4/2 و 6/3 در مقایسه با دوره پایه 90-1961 افزایش خواهد یافت. این افزایش دما موجب خواهد شد تا میزان تقاضای انرژی برق کشور به ترتیب 51، 4/81 و 2/117 مگاوات نسبت به دوره 90-1386 افزایش یابد. یافته های این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های کلان توسعه بخش انرژی کشور، ساخت نیروگاه های جدید و سازگاری با تغییر اقلیم استفاده شود.
واکاوی چالش های فراروی صنعت سفال شهر لالجین با به کارگیری تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: صنعت سفال شهر لالجین که به عنوان یکی از مهم ترین نقاط تولید سفال در کشور به شمار می رود با مشکلات عمده ای روبروست، به طوری که در سال های اخیر بسیاری از تولیدکنندگان دیروزی به مشاغل دیگری روی آورده اند و یا تبدیل به واردکننده و فروشنده شده اند. از این رو هدف از مطالعه حاضر، ارائه تصویری روشن از چالش های فراروی صنایع دستی این منطقه در قالب یک مدل، با استفاده از روش تئوری بنیانی است. روش: رویکرد کلی تحقیق، کیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل سفالگران و کارشناسان خبره در زمینه سفالگری و صنایع دستی می باشد. فرآیند نمونه گیری به صورت هدفمند و ضابطه مند بر اساس تسلط و آگاهی افراد به موضوع با استفاده از تکنیک گلوله برفی انجام شد. روش اصلی گردآوری داده های تئوری بنیانی، مصاحبه عمیق با جامعه مورد مطالعه بود که پس از مصاحبه با ۳۰ نفر از افراد (۱۰ نفر از کارشناسان و ۲۰ نفر از سفالگران) اشباع تئوریک حاصل شد. در این تحقیق برای اطمینان از روایی و پایایی داده ها علاوه بر حساسیت نظری محقق در گردآوری داده ها، از معیارهای خاص پژوهش کیفی شامل مقبولیت و قابلیت تأیید استفاده شده است. یافته ها/نتایج: پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها از طریق تحلیل محتوایی طی مراحل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی طبقه بندی گردیدند و در نهایت مدل چالش های فراروی صنعت سفال منطقه لالجین استخراج گردید. بر اساس نتایج به دست آمده صنعت سفال لالجین با ۹ مشکل عمده مواجه است که عبارت اند از: مشکلات مربوط به تجهیز منابع و مواد اولیه مورد نیاز، مشکلات فنی و تکنولوژیکی، مشکلات ساختاری و زیربنایی، مشکلات مربوط به تبلیغات و اطلاع رسانی، مشکلات حقوقی و قانونی، مشکلات اجرایی و مدیریتی، مشکلات مالی واعتباری، مشکلات آموزشی، ترویج و تحقیق و مشکلات مربوط به نظام عرضه و بازایابی.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و عمان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و عمان چه در دوره قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی کمتر از قاعده کلی روابط با اعضای شورای همکاری خلیج فارس تبعیت کرده به گونه ای که این رابطه حتی در اوج قطب بندی منطقه ای همچنان حفظ شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در نظر دارد به چرایی ثبات در روابط تهران و عمان بپردازد. فرضیه این پژوهش این است که اشتراکات تاریخی- فرهنگی در قالب وجود مذهب اباضیه در عمان و تشیع در ایران و تاریخ و فرهنگ مشترک در کنار ژئوپلیتیک تنگه هرمز و رویکرد اعتدال گرایانه سلطان قابوس، موجب نوعی روابط پایدار شده است. از این رو برای توضیح روابط دو کشور، نظریه سازه انگاری مورد استفاده قرار خواهد گرفته است.
Geo-culture and Security, Israel's Actions in Iranian Culture Territory (Case Study: India)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
India and Israel are in a multilateral long-term relationship with each other. Iran, as a third party, has two different stances with regard to these two countries. On the one, Iranian culture has its root in India and Iranian have longstanding formal and informal relationship with this country; on the other hand, because of the emergence of Israel and the way it treats Muslims it has been known as a usurper since the Islamic Revolution and is regarded as one of Iran's enemies. Relationship between Iran’s enemy and ally can create conditions worthy of study. This study is aimed at evaluating geo-culture policies of Israel in India and its impact on cultural influence of Iran in the Indian subcontinent. This is a descriptive-analytical research, the results of which are obtained based on library studies. The research hypothesis is that expansion of friendly ties between Israel and India could threaten Iran's national interests. Studies have shown that Israel has adopted various policies to reduce the effectiveness of Iran influence in Indian society and limit the influence of Persian culture
دلایل افول دیدگاه فضایی- کمی در مطالعه های جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی بروز انقلاب فضایی کمی در علم جغرافیا، تحول هایی در اندیشه و روش شناسی این علم به وجود آمد. این دیدگاه بر شاخه های تخصصی جغرافیا به شکل های گوناگون تأثیر گذاشت. جغرافیای سیاسی در دهه های 1950 و 1960 همچنان جهت گیری سنتی یعنی دیدگاهی محیطی و ناحیه ای داشت، اما پس از وقفه ای طولانی، انقلابی در آن ایجاد شد. درواقع، زمانی دیدگاه فضایی کمی در پژوهش های جغرافیای سیاسی به کار گرفته شد که روند تکاملی خود را در دیگر شاخه های جغرافیا طی کرده بود و از درون آن، رویکردهای فضایی و سیستمی بیرون آمده و جغرافیای رفتاری متأثر از آن شکل گرفته بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی می کند که چرا دیدگاه فضایی با تأخیر در مطالعه های جغرافیدانان سیاسی به کار گرفته شد و پس از آن نیز در دهه 1970 از محوریت مطالعه ها خارج شد. نتایج نشان می دهد عواملی مانند ناسازگاری پژوهش های بنیادی با روش پوزیتیویستی در جغرافیای سیاسی؛ تناسب نداشتن نظریه های محوری در دیدگاه فضایی- کمی با مسائل مطرح در جغرافیای سیاسی؛ نادیده گرفتن قدرت و سیاست در دیدگاه فضایی موجب شدند این دیدگاه با تأخیر به مطالعه های جغرافیدانان سیاسی وارد شود. همچنین تغییر الگو در علم جغرافیا در دهه 1970 و تغییر در نظام بین الملل، موجب شد دیدگاه فضایی در دهه 1970 از محور مطالعه های جغرافیدانان سیاسی خارج شود؛ هرچند امروزه جایگاه خود را به عنوان یکی از دیدگاه های مطرح حفظ کرده است.
ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از روش های آماری در حوضه آبریز باراندوز چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر پتانسیل وقوع زمین لغزش و خطر آن در حوضه آبریز باراندوز چای (آذربایجان غربی) موردبررسی قرارگرفته است. بدین منظور از روش آماری شاخص خطر HIM استفاده شد. داده های مورداستفاده در این مقاله شامل داده های توپوگرافی، کاربری اراضی، نقشه های زمین شناسی و همچنین نقشه زمین لغزش های اتفاق افتاده در سطح حوضه است. نقشه پایه در این زمینه، نقشه های توپوگرافی 25000 حوضه است. شش عامل اصلی و مؤثر بر وقوع زمین لغزش در حوضه انتخاب و نقشه های آن به منظور وزن دهی، تهیه گردید. این عوامل عبارت اند از: شیب و جهت شیب، سنگ شناسی، خاکشناسی، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی. درنهایت با استفاده از نقشه های استانداردشده شش گانه، نقشه پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز باراندوز چای تهیه و ترسیم شد. پتانسیل خطر زمین لغزش در حوضه موردنظر به پنج طبقه کم، متوسط، متوسط تا زیاد، زیاد و خیلی زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان می دهد که شیب های بیشتر از 30 درجه و جهت شیب جنوب و جنوب شرقی و مناطق کوهستانی بیشترین پتانسیل زمین لغزش در منطقه موردمطالعه را دارند. مدل مورداستفاده در این مقاله با استفاده از محاسبه مساحت زیر نمودارهای Cross-validation، مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. میزان اعتبار آن در حدود 79/80 برآورد شد که بیانگر دقت خوب مدل است. همچنین فرایند تحلیل اثر از طریق حذف تک به تک عوامل مؤثر شش گانه از مدل و بررسی خروجی آن ها، صورت گرفت. این تحلیل نشان داد که شیب عامل اصلی در وقوع زمین لغزش در حوضه است. نتیجه دیگر اینکه که می توان عامل اصلی در وقوع زمین لغزش را با دقت بالایی مشخص کرد. درنهایت نتایج نشان می دهد که علی رغم وجود محدودیت های عملی و مفهومی و داده های دقیق، تهیه نقشه خطر زمین لغزش و همچنین ارزیابی آن می تواند در برنامه ریزی آمایش سرزمین و کاهش خطرات طبیعی و همچنین هزینه ها مؤثر واقع شود.
بررسی پتانسیل کارآفرینی گردشگری فرهنگی در جامعه عشایر قشقایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
62 - 78
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پا برجا بودن آن تا عصر حاضر از بزرگ ترین جاذبه های این شیوه معیشت است. دیدنی های زندگی کوچ نشینی می تواند جذابیت های بسیاری برای گردشگران داخلی و خارجی داشته باشد و به صنعت گردشگری کشور کمک کند، اما امروزه تغییر نگرش در زندگی کوچ نشینی و عشایری، نبود فرصت های اقتصادی، مشکلات فرهنگی و زیست محیطی، شکست پیوندهای اجتماعی و مشکلات این نوع زندگی از یک طرف و رشد و توسعه کشور از سوی دیگر هر روز عرصه را بر کوچ نشینان تنگ تر و آنان را برای ادامه این شیوه زیستی دل زده می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی پتانسیل های کارآفرینی گردشگری قومی انجام شده است تا با شناسایی این پتانسیل ها، زمینه ای برای بهره گیری از آن ها برای کارآفرینی و اشتغال زایی، درآمدزایی و در نهایت فرصتی برای احیا آداب ورسوم و بهبود وضعیت معیشت مردم عشایر قشقایی از طریق گردشگری قومی فراهم گردد. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از ابزارهای مصاحبه و مشاهده انجام شده است. مصاحبه با تعداد یازده نفر از کارآفرینان گردشگری عشایری به روش گلوله برفی انجام پذیرفت. مشاهده نیز از دو تیره عشایری گردشگر پذیر به صورت مشارکتی به عمل آمد. در نهایت نتایج تحلیل ها نشان داد که تمام اجزای زندگی عشایری پتانسیلی برای کارآفرینی گردشگری هستند. بر اساس نتایج مصاحبه ها گردشگری عشایری موجب اشتغال زایی، احیای پوشاک، مهارت های تولید سنتی و صنایع دستی می شود، اما مشاهدات نشان داد که گردشگری عشایری برخلاف انتظار موجب اشتغال زایی و کسب درآمد نشده است. همچنین گردشگری عشایری بر احیای پوشاک، صنایع دستی و تولیدات بومی تأثیر چندانی نداشته است.
راهبردهای سرمایه فکری و تأثیر آن بر عملکرد محیط تحقیقاتی ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تأثیر سرمایه فکری و سه بعد اصلی آن سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای بر عملکرد محیط تحقیقاتی ناجا مورد بررسی قرارمی گیرد. بدین منظور اطلاعات لازم به وسیله پرسش نامه(ضریب آلفای 82%) از 120نفر از کارکنان محیط تحقیقاتی جمع آوری شد. روش تحقیق حاضر مبتنی بر روش شناسی مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری(ضریب بتای 65/0) و ابعاد تشکیل دهنده آن شامل سرمایه انسانی(34/0)، سرمایه ساختاری(41/0) و سرمایه رابطه ای (40/0) تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد محیط تحقیقاتی در سطح ناجا دارند. از سوی دیگر، نتایج به دست آمده نشان می دهند که از بین ابعاد سرمایه فکری سرمایه انسانی با رتبه میانگین 10/2 در اولویت اول و سرمایه رابطه ای و سرمایه ساختاری به ترتیب با رتبه میانگین 1.8 و 67/1 در اولویت های بعدی قرارمی گیرند. درنهایت، براساس نتایج به دست آمده پیشنهاده ایی ارایه شد.
تبیین موانع توسعه گردشگری جنگ در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده جنگ علیرغم ماهیت و زمان وقوع آن بخشی از تاریخ ملت هاست و به مثابه یک پدیده تاریخی در صورت بندی هویت و حیات اجتماعی و فرهنگی جوامع نقش اساسی ایفا می کند. پس به مثابه یک فرایند تاریخی- فرهنگی، گردشگری جنگ می تواند یک محور اساسی در تبادل فرهنگی و یکی از وجوه قابل اتکا جاذبه های گردشگری به شمار آید. در این راستا، گردشگری جنگ هم رسالت تبادل فرهنگی بین نسلی در سطح ملی و هم بین جوامع در سطح بین المللی را بر عهده دارد؛ از همین روست که باید گفت ضرورت دارد در کنار توسعه گردشگری داخلی به مقوله گردشگری جنگ نیز توجه ویژه تری شود. ضمن آنکه آمار و ارقام مخاطبان این نوع سفرها در کشور کم نیستند و در مقاطعی همچون تعطیلات عید، بسیاری از جوانان با سفر به مناطق جنگی درصدد تجربه این نوع از گردشگری بر می آیند. به همین دلیل هدف از این پژوهش بررسی موانع توسعه گردشگری جنگ در استان خوزستان می باشد. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک آماری همبستگیاسپیرمن،آزمونرتبهبندیفریدمنوآزمون t-testاستفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کهتعددمراکزتصمیمگیری، ضعفامکاناتزیربنایی و خدمات گردشگری، ضعفبازاریابیو ضعففرهنگپذیرشگردشگر در استان خوزستان با توسعه نیافتگی صنعت گردشگری جنگ در این استان رابطه دارد.
زمان ومکان ابزار هویت سازی در منش مبشران وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش هویت در معماری هندسه رفتار فردی و اجتماعی برای دانشمندان علوم جغرافیایی و اجتماعی موضوع انکارناپذیری است؛ بنابراین پژوهش های متعددی برای دستیابی به شیوه هایی که بتواند این موضوع را محقق کند در دستور کار محققان قرارگرفته است. معماری رفتار بشری فرایند بسیار پیچیده ای است که برای دستیابی به آن شگردهای گوناگون لازم است. این فرایند یکی از شاخصه های اصلی در هدایت رفتارهای انسان و یا جوامع است و بدون تردید از جمله ابزار و لوازم همگرایی جوامع بشری، هویت بخشیدن به آنها و در نهایت همسویی و همدلی برای تحقق آرمان های مشترک است. به عبارت دیگر همواره در طول تاریخ، راهبری و معماری رفتاری جوامع بشری در گرو هنر کسانی بوده است که توانسته اند دیگران را با خود همسو و همرفتار کنند. مبشّران وحی از جمله افرادی بوده اند که در ایجاد هویت های فردی و جمعی موفق تر از دیگران عمل کرده اند. اگرچه ابزار هویت سازی مبشّران وحی به غیر از مؤلفه های زمان و مکان در عوامل دیگری چون مهندسی نرم رفتار نیز مشاهده می شود، این عوامل به عنوان یک سیاست راهبردی وابزاری تأثیرگذار در هویت سازی عملکرد آنها بازتاب دارد. این مقاله که برگرفته از یک طرح مشترک تحقیقی در دانشکده معارف قرآن و عترت و دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی دانشگاه اصفهان است با تکیه بر روش شناسی تحلیلی سینماتیک سعی در بازشناسی تکنیک های زمانی و مکانی که مبشّران وحی از آنها استفاده کرده اند، دارد. نتایج برگرفته از این تحقیق نشان می دهد که: * مبشّران وحی، زمان و مکان را به عنوان ابزاری راهبردی در هویت سازی جوامع به کار گرفته اند. *تقدس بخشی از ویژگی های بنیادی هویت سازی در تکنیک های مبشّران وحی است.
پهنه بندی گذرگاه های بهمن خیزاستان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات تهدیدکننده نواحی کوهستانی، بهمن برفی است. این مقاله باهدف پهنه بندی این نواحی در استان کردستان تدوین شده است. ابتدا از گذرگاه های بهمن خیز بازدید میدانی به عمل آمد و مختصات آن ها برداشت گردید. معیارهای زمینی شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تحدب و تقعر، فاصله از جاده و کاربری اراضی بر اساس پیشینه مطالعات انتخاب شدند. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی لایه لازم برای هر معیار تهیه شد. مقایسه زوجی بر روی معیارها انجام گرفت و وزن آن ها به دست آمد. وزن به دست آمده برای همپوشانی لایه ها از دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) به دست آمد. نتایج نشان داد که به طورکلی مدل های فوق در پهنه بندی مناطق مستعد پدیده بهمن موفق بودند. بر اساس نقشه حاصل از سلسله مراتبی 13 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 17 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. بر اساس نقشه حاصل از فرایند تحلیل شبکه ای 12 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 18 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. در مدل سلسله مراتبی تعداد 198 آبادی در پهنه کم خطر و 20 آبادی در پهنه بسیار خطرناک واقع شدند. همچنین در مدل شبکه ای تعداد 184 آبادی در پهنه کم خطر و 23 آبادی در پهنه بسیار خطرناک قرارگرفتند
ارزیابی توان های توپوگرافیک در تدوین راهبردهای بهینه پدافند غیرعامل برای شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر زاوین در نوار مرزی ایران و ترکمنستان، استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همسایگی استان خراسان رضوی با دو کشور افغانستان و ترکمنستان، علاوه بر ایجاد تبعات فرهنگی و اقتصادی در شهرهای مرزی، آنها را با چالش های امنیتی به ویژه در بحث تقویت پدافند غیرعامل شهری مواجه ساخته است. از اساسی ترین عوامل مربوط به چالش های امنیتی در اینگونه از شهرهای مرزی، فقدان شناسایی کامل فاکتورهای جغرافیایی به ویژه مشخصات توپوگرافی و ژئومورفولوژیکی در تدوین اصول و راهبردهای پدافند غیرعامل شهری می باشد. شناسایی توان ها و تنگناهای محیطی می تواند نقش مؤثرتری را نسبت به اصول طراحی و پدافند غیرعامل در این شهرها ایفا کند. بررسی توپوگرافیکی مناطق و شهرهای مرزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است که اگر مورد بی توجهی قرار گیرد هم توان های بالقوه در کاربری های امنیتی برای ایجاد مراکز حساس نظامی کشور مورد غفلت قرار می گیرد و هم آسیب پذیری جوامع انسانی و بافت کالبدی این شهرها را در طول زمان افزایش خواهد داد.شهر زاوین در شمال استان خراسان رضوی یکی از شهرهای نزدیک به مرز این استان تلقی می شود که دارای ویژگی های توپوگرافیکی خاصی است.هدف اصلی این تحقیق بررسی توان های توپوگرافیک و ژئومورفولوژیک منطقه با رویکرد پدافند غیرعامل و تحلیل چالش های امنیتی و مشکلات توپوگرافیکی محدوده مورد مطالعه با استفاده از GIS و ارائه راهبردهای مبتنی بر اصول پدافند غیرعامل برای استفاده از توان های محیط طبیعی می باشد. از نتایج این تحقیق می توان به این مورد اشاره کرد که شکل گیری فرم شهری در ابعاد پراکنده و غیرمتمرکز کنونی شهر زاوین، به نحوی است که هسته های سه گانه شهر از منظر پدافندی با مقاوم سازی و توانمندسازی بافت و نیز تبدیل مسیرهای خطی دسترسی به گراف شبکه ای در وضع موجود، قابل قبول خواهد بود.
واکاوی کارایی و عملکرد بخش هتل داری استان یزد در صنعت گردشگری با استفاده از تحلیل رابطه خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
25 - 40
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که موفقیت در هر سازمانی نیازمند اندازه گیری عملکرد و برنامه ریزی جهت بهبود آن می باشد. لذا، در این تحقیق تلاش شده است تا، میزان کارایی عملکرد در صنعت هتلداری استان یزد مورد ارزیابی قرار گیرد. در این راستا، با توجه به نقش مهمی که روش تحلیل پوششی داده ها در تحلیل کارایی نسبی و سنجش عملکرد صنایع گردشگری ایفا می کند در مطالعه حاضر از این تکنیک به منظور ارزیابی کارایی هتل های منتخب استان یزد استفاده شده است. روش تحقیق حاضر از نوع تحلیلی کاربردی می باشد و برای تعیین ضریب کارایی هتل ها از مدل های مضربی BCC و CCR خروجی محور و برای مقایسه و رتبه بندی واحد های کارا از تحلیل رابطه خاکستری استفاده گردیده است. یافته ها نشان داد که 5/18 درصد از هتل های مورد بررسی بر اساس مدل CCR و 6/29 درصد براساس مدل BCC کارا و مابقی ناکارا می باشند. همچنین، هتل های مرجع به عنوان الگوهایی برای هتل های ناکارا معرفی و پیشنهاد شدند.
راهبرد های توسعه اکوتوریسم در مناطق روستایی، مورد مطالعه: دهستان شیوه سر-شهرستان پاوه)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
11 - 26
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناخت پتانسیل ها و محدودیت های توسعه اکوتوریسم و ارائه راهبرد گردشگری هدفمند و متناسب با مقتضیات منطقه دهستان شیوه سر می باشد. در این راستا با جمع آوری داده های کتابخانه ای و میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها در قالب مدل SWOT به معرفی راهبردهایی در جهت توسعه اکوتوریسم دهستان شیوه سر پرداخته است. جامعه آماری تحقیق را سه گروه (مردم محلی، گردشگران و مدیران محلی) تشکیل می دهند که از دو گروه مردم محلی و گردشگران هر کدام 30 نفر و از گروه مدیران محلی 20 نفر همه به عنوان نمونه انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه ها ، در قالب مدلSWOT تحلیل صورت گرفت . نتایج حاصل از SWOT نشان داد که اکوتوریسم منطقه دهستان شیوه سر با 14 نقطه قوت ، 19 نقطه ضعف داخلی ، 8 فرصت و 5 تهدید بیرونی مواجه است . همچنین نتایج نشان داد که اکوتوریسم دهستان شیوه سر در مرحله رشد و شناخت قرار دارد، بنابراین استفاده از راهبرد تهاجمی خفیف مناسب است. علاوه بر این می توان گفت منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل ها و توانمندی های بالا برای توسعه اکوتوریسم است که البته وضعیت کنونی گردشگری در آن با قابلیت ها و استعداد های بالقوه آن تناسبی ندارد. با توجه به کمبود زیرساخت ها، امکانات اقامتی و رفاهی و ضعف سرمایه گذاری می توان گفت که این منطقه مستعد سرمایه گذاری بخشهای دولتی و خصوصی و مشارکت مردم محلی برای توسعه اکوتوریسم می باشد. در این راستا ضمن تحلیل و بررسی ساختار وضع موجود، پیشنهادهای کاربردی برای توسعه برنامه ریزی اکوتوریسم منطقه مورد مطالعه ارائه شده است.
ارزیابی و تحلیل مخاطرات و راهکارهای پدافند غیرعامل در شبکه راه های استان البرز با استفاده از روش های IHWP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری و منطقه ای، با هدف توسعه انجام می گیرد و مخاطرات طبیعی و انسان ساخت، موانعی در راه توسعه هستند. جنگ یکی از این مخاطرات است که همواره همراه بشر بوده و در دهه های اخیر با ایجاد تعارض در منافع کشورها ابعاد گسترده تری یافته است. بنابراین پدافند غیرعامل به عنوان یک اقدام در مرحله پیش از بحران، با هدف کاهش آسیب پذیری زیرساخت ها می بایست در برنامه ریزی ها مد نظر قرار گیرد.
شبکه راه های استان البرز با توجه به همجواری با تهران، مسیر ارتباطی بین پایتخت و استان های شمالی و شمال غرب و همچنین مسیر ترانزیت به کشورهای همسایه شمال غرب می باشند. علاوه برآن تمرکز بالای جمعیتی و صنعتی حاشیه راه ها باعث ایجاد تهدید برای استان خواهد بود. لذا برنامه ریزی برای کاهش آسیب پذیری این زیرساخت مهم در مواقع بحران و حفظ کارایی آن دارای اهمیت بالایی می باشد.
در پژوهش حاضر به منظور شناخت راههای آسیب پذیر در برابر مخاطرات ابتدا شاخصهای مؤثر بر آسیب پذیری تعیین و با استفاده از روش IHWPرتبه بندی شده و در محیط GISنقشههای آسیب پذیری تهیه گردید. پس از آن با بکارگیری ابزار SWOTراهبردهایی در جهت کاهش آسیب پذیری معابر تعریف و اولویت بندی شدند.
نتایج پژوهش نشان داد بخش شرقی و مرکزی محور اصلی شرقی- غربی شبکه راه های استان آسیب پذیری بالایی در مقابل تهدیدات جنگی خواهد داشت، در عین حال مهمترین توانمندی و فرصت پیش رو نیز همان محور می باشد. لذا با تکمیل پروژه های در دست اجرا و برنامه ریزی شده جهت ایجاد محورهای موازی و همچنین مقاوم سازی پل ها و جابجایی برخی از کاربری ها، می توان به کاهش آسیب پذیری شبکه راه های استان البرز اقدام نمود.