فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهرها بدون فضای سبز در اشکال گوناگون آن، غیر قابل تصور است. فضای سبز در شهرها، به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی، دارای عملکردهای مختلفی می باشند. بنابراین فضای سبز از یکسو موجب بهبود وضعیت زیست محیطی شهرها شده، از سوی دیگر شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان مهیا می سازد. نمی توان از اهمیت و نقش فضای سبز شهری در حیات و پایداری آنها و تأثیرات فیزیکی و طبیعی آن در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی آن چشم پوشی نمود. با این رویکرد فضای سبز شهری را می توان به عنوان مکان های بیرونی با مقادیر برجسته ای از حیات گیاهی و وجود عمده ای از مناطق شبه طبیعی تعریف نمود. مجموع پارک های شهری در تبریز به احتساب پارک های در حال احداث 1174 هکتار است که در مقایسه با دیگر شهرها در ایران نسبتاً بزرگ می نماید. اگر چه این اندازه ممکن است مطلوب به نظر آید اما بیشتر پارک های در حال احداث در بیرون از مناطق شهری مکان یابی شده اند. و شعاع دسترسی ساکنان شهر به این پارک ها به یک اندازه نیست. بنابراین فرصت برای دیدار از آنها به حداقل می رسد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل شبکه در محیط GIS نحوه دسترسی معابر به پارک های شهری تحلیل شده و نتایج با روش تحلیل بافرینگ در محیط GIS تحت Spatial Analyzes مقایسه شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که در تحلیل ساده بافرینگ در محیط GIS مساحت سرویس دهی پارک های شهری 11130 هکتار است که حدود 74% از کل شهر را تحت پوشش قرار می دهد. و مجموع سرویس دهی پارک های شهری در تحلیل شبکه 3127 هکتار (حدود 20% از کل شهر) است که حدوداً سرویس دهی پارک های شهری در روش بافرینگ است. این اختلاف بین قابلیت سرویس دهی واقعی و انتزاعی در روش تحلیل شبکه و بافرینگ عمدتاً ناشی از مکان یابی نامناسب پارک های شهری است. چنانچه در این پژوهش نیز مشهود است بررسی موقعیت واقعی پارک های شهری با روش تحلیل شبکه در محیط GIS رویکردی هدایت شده، بهینه و روشی عملی در فهم و مدیریت فضای پارک های شهری است. زیرا که شعاع دسترسی جزو مهمترین فاکتورها در برنامه ریزی شهری به شمار می آید.
مدل سازی مسیر سنگ ریزش و پهنه بندی خطر آن در محیط GIS مورد: محور هراز، دامنه امام زاده علی- آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مدلسازی سامانه ی اطلاعات جغرافیایی در تلفـیق با مدلسـازی 3 بُعدی جهت ارزیابی خطر سنگریزش مورد استفاده قرار گرفت.مدل 3 بُعدی سنگریزش فرآیندهای پویا و دینامیک را بر اساس یک سطـح سلولی بررسـی مینماید. این مدل از داده های ورودی به شکل پارامترهای توزیعی رستری و عوارض پلیگونی که در محیط GISایجاد شدهاند استفاده میکند.
نتایج حاصل از شبیه سازی فرآیند سنگریزش، مسیر3 بُعدی سنگریزش و سرعت عوارض آن، یا به صورت نقطه ای یا خطی درShp فایل های سه بُعدی ذخیره شد. مدلسازی توزیعی رستری بر پایه مسیرهای3 بُعدی سـنگریزش و تکنیک زمین آمار مکانی، بیانگر توزیع فراوانی مکانی، ارتفاع پرش و یا ارتفاع جهش، و انرژی جنبشی سنگ های در حال ریزش میباشد که بر این اساس توزیع خطر سنگریزش و مسیر حرکت سنگ با احتساب این قبیل ویژگیهای سنگریزشی برای منطقه ی مورد مطالعه بهدست آمد.
نتایج نشان داد که تنها 15 درصد از مناطق مستعد سنگ ریزش از شدت خطر متوسط به بالا برخوردار بوده که همگی آنها در شیب بالای 60 درصد قرار داشته و از نوع دامنه های واریزه ای می باشند.
Border Management; as Strategy of States to Maintain Order and Security in the Country(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The process of accomplished evolution in different areas such as globalization and entering to information era causes more inter dependency of countries and their close relationship to reach self-interests and goals in different areas; so that no countries can live in their close borders and satisfy all their needs independently. So, the countries need to open their borders for using new opportunities to reach self-interests in international community. On the other hand, there are some problems and challenges besides these interests and opportunities that affect countries in different ways and encounter their order and security with some problems. Meanwhile, countries should open their borders in different grounds of objective space, cyberspace and identical (perceptional) to catch interests and opportunities of overseas, and close their borders to some extend so that insecurities and challenges of overseas can’t bring disorder and insecurity into the country and society; this can be possible by border management. So, this paper tries to explain the state of border management in different grounds of objective, cyber and identity and its relation to order and security inside the country, besides expressing the concept of border management.
نقش سامانه موسمی در تشدید بیماری مالاریا در جنوب استان سیستان و بلوچستان با تاکید بر شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش داده های سالانه مبتلایان به بیماری مالاریا و داده های روزانه و سالانه رطوبت و بارش طی دوره آماری (2010-1991) مورد استفاده قرار گرفته و داده های ارتفاع ژئوپتانسیل سطح 850 هکتوپاسکال و داده های تراز دریا محدوده 0 تا 80 شمالی و 0 تا 120 شرقی بعنوان داده های جو بالا بررسی شده است. به کمک تحلیل خوشه ای مکانی چهار الگوی اصلی فشار تراز دریا و چهار الگوی ارتفاع ژئوپتانسیل شناسایی گردیده است. نتایج حاصل نشان می دهد که بین میزان رطوبت سالیانه و آمار سالانه مبتلایان به بیماری با توجه به مقدار همبستگی (p-value) حاصل در ایستگاه چابهار (026/0) رابطه معناداری وجود دارد. بررسی ها نشان داد تقریبا در تمام االگوها یک کم فشار بر روی هند و پاکستان مستقر است که ترافی از آن به جنوب شرق ایران کشیده می شود. بررسی کانون های نفوذ رطوبت به منطقه نشان داد که رطوبت دریای عرب و دریای عمان بعد از گذر از هندوستان با رطوبت موجود بر روی خلیج بنگال ترکیب شده و در یک چرخش بزرگ از حاشیه جنوبی رشته کوه های هیمالیا به سمت غرب و منطقه مورد مطالعه کشیده می شود.
بررسی و ارزیابی میراث کهن شهرسازی ایران؛ با تاکید بر ضرورت بازشناسی سکونتگاه های زیرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های زیرزمینی که در دو دهه اخیر توجه مجامع حرفه ای و علمی جهانی را به خود مشغول کرده است، در دهه های 70 میلادی بی اهمیت و غیر قابل قبول تلقی می نمود، در سال های اخیر به عنوان هنر خلاقانه بشر در به آشتی رسیدن با طبیعت مطرح شده و در سرا سر جهان مورد عنایت قرار گرفته است. سرزمین ایران اکثرا این گونه ها را در خود جای داده و از این لحاظ دارای پتانسیل بالایی است. موقعیت قرارگیری این زیستگاه ها در دل خاک و تکنولوژی هوشمندانه به کار گرفته شده در آن، راز ماندگاری این میراث کهن تا به امروز بوده است، شهرهای زیرزمینی که جنبه ی پناهگاهی دارند به دو شکل ایجاد شده اند یا در بیرون از شهرها و در دل تپه های طبیعی و یا در زیر شهرهای مسکونی تا عمق حتی ۵۰ متری از سطح زمین ساخته شده اند. وسعت این شهرها در زیر زمین به علت حفاظت از جان و مال در مواقع ناامنی زیاد بوده و در دو سطح افقی و عمودی گسترش یافته اند. بسیاری از این معماری های خود ایستا، با ورود به عمق زمین شکل گرفته اند. همچنین تمامی آن ها بر اساس کیفیت ویژه بستر طبیعی شان و احترام انسان به طبیعت ایجاد شده اند. منظر طبیعی پیرامون مجموعه در تمام آنها، به خوبی حفظ شده و با کمترین دخل و تصرف در محیط صورت پذیرفته است. به دلیل استفاده از آسایش حرارتی ثابت این گونه فضاها، مصرف انرژی ناچیز بود و به این ترتیب تعامل هوشمندانه ای بین زیست انسان و طبیعت شکل می گرفت که به رغم تحولات بعدی پایداری منحصر به فردی به آن می داد. از این رو ضروری به نظر می رسد تا با پژوهش های هرچه بیشتر در این باب این نوع از معماری در ایران نیز کم کم جایگاه و اعتبار خود را باز یابد. روش تحقیق به کارگرفته شده در این پژوهش توصیفی- موردی و تاریخی- تفسیری است.
سطح بندی و میزان توسعه یافتگی خدمات بهداشتی و درمانی شهرستانهای استان کرمان با استفاده از شاخص های تمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و درمانی در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأکید شده است. اگر چه سطوح متفاوت خدمات بهداشتی و درمانی به دلیل سطوح متفاوت جمعیتی شهرها پذیرفته شده است اما در بسیاری موارد این نسبت بر قرار نیست زیرا شهرها و مناطقی وجود دارند که با داشتن جمعیت زیادتر، از سطح پایین تری از خدمات بهداشتی و درمانی بهره می برند در این صورت است که بحث محرومیت بهداشتی و درمانی مطرح می شود. در این مقاله چگونگی توزیع و سطوح متفاوت برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی در شهرستان های استان کرمان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش بررسی امکانات بهداشتی درمانی هر یک از شهرستانهای استان، تحلیل امکانات هر یک، مقایسه آنها با یکدیگر و پی بردن به میزان نابرابری ها، اختلافات و امکانات بهداشتی و درمانی درگستره وسیع استان کرمان است. روش پژوهش از نوع کمی- تحلیلی بوده است و قلمرو پژوهش را شهرستان های استان کرمان در سال 1390 تشکیل می دهند. یافته های پژوهش با بهره گیری از شاخص تمرکز وگستاف، پاسی و دورسلر نشان می دهد که بیشترین بهره مندی از خدمات بهداشتی و درمانی متعلق به در شهرستان کرمان است این شهرستان با شاخص ترکیبی 10.5 در رتبه نخست استان قرار گرفته است. نتایج این مدل نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز، شهرستان کرمان؛ در سطح فرا تمرکز شهرستان رفسنجان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های بم، جیرفت و سیرجان و در سطح فرو تمرکز شهرستان-های بافت، زرند، کهنوج، شهر بابک، بردسیر، عنبرآباد، راور، رودبار جنوب، فهرج، انار، رابر، ریگان، منوجان، قلعه گنج و کوهبنان قرار دارند. شاخص تمرکز وگستاف نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات بهداشت و درمان به شهرستان کرمان تعلق داشته است و این شهرستان با شاخص ترکیبی 147.25 در رتبه نخست استان کرمان قرار گرفته است. شاخص ترکیبی مدل تمرکز وگستاف نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز شهرستان کرمان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های رفسنجان، بم، جیرفت، سیرجان و بافت؛ در سطح فرو تمرکز شهرستان های زرند، کهنوج، شهر بابک، عنبرآباد، بردسیر، انار، رابر، ریگان، فهرج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج، راور و کوهبنان قرار دارند. یافته های پژوهش با بهره گیری از این دو مدل نشان می دهد که شهرستان کرمان در رتبه نخست و شهرستان کوهبنان در رتبه بیستم استان قرار گرفته است.
استخراج پایگاه دانش فازی بهینه به منظور تلفیق و وزن دهی لایه های مکانی در محیط GIS (مطالعة موردی: تهیة نقشة پتانسیل معدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وزن دهی و تلفیق لایه های مکان مرجع یکی از مباحث بسیار مهم در آنالیز های اطلاعات مکانی است. از سوی دیگر، به دلیل عدم قطعیت در لایه های مکانی نیاز به روشی است که بتواند عدم قطعیت را در میزان تأثیر این لایه ها درنظر بگیرد. هدف این تحقیق، استخراج پایگاه دانش بهینه به منظور تلفیق مؤثر لایه های مکانی با درنظر گرفتن عدم قطعیت موجود در آن هاست. در روش های رایج و سنتی، پایگاه دانش براساس تجربه و دانش فرد خبره ایجاد می شد. باوجود این، تبدیل دانش و تجربة فرد خبره به توابع عضویت و قوانین فازی بسیار دشوار است و در اکثر موارد می تواند به نتایج ناکارآمد منجر شود. در این تحقیق دو روش خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک برای استخراج پایگاه دانش فازی از مشاهدات محیطی (داده های ورودی- خروجی) به کار رفتند. برای ارزیابی این دو روش، دو پایگاه دانش فازی استخراج شده در یک سیستم استنتاج فازی برای تهیة نقشة پتانسیل معدنی به کار گرفته شدند. نتایج نشان می دهند پایگاه دانش فازی به دست آمده از الگوریتم ژنتیک با RMSE، 16.21 دقت بالاتری را نسبت به خوشه بندی فازی برای داده های آموزشی و کنترل به دست آورده است.
عوامل تأثیرگذار در نام گذاری کوه های ایران
حوزههای تخصصی:
اثربخشی فوتو توریسم در کنترل علائم اختلال افسردگی فصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات حوزه هواشناسی زیستی بر اساس دیدگاهی میان رشته ای به بررسی تأثیر رویدادهای اقلیمی بر رفتار انسان می پردازد و گزارش می دهد که با توجه به شیوع بالای اختلال افسردگی فصلی به دلیل اقلیم سرد، بارانی و کم آفتاب در بسیاری از مناطق اروپایی برای کنترل رنج ناشی از این مشکل روانی و به دلیل عدم دسترسی، به محیط آفتابی طبیعی از شیوه های پُرعوارض مانند لامپ های طبی مصنوعی استفاده می کنند. طرح تجربی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری حاضر باهدف مطالعه اثربخشی نور درمانی به شیوه ابداعی فوتو توریسم در مناطق جنوبی ایران بر روی مبتلایان به اختلال افسردگی فصلی انجام شده و 14 نفر از مبتلایان به اختلال افسردگی فصلی بر اساس شاخص های غربالگری DSM-IV-TR، ابزار SCID-I و BDI-2 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به 2 گروه تقسیم شدند. نتایج نشان داد که نور درمانی طبیعی به شیوه فوتو توریسم در گروه 7 نفری مورد مطالعه موجب کاهش معنادارتر علائم افسردگی فصلی در این بیماران شد(با میانگین اثربخشی درمانی 86/64%) که نتایج درمانی از نظر عود اختلال در یک نوبت پیگیری 2 ماهه پس از فرآیند خروج از منطقه گردشگری آفتابی دوام نسبتاً مناسبی داشت. با مقایسه میزان کار آیی بالینی نور درمانی طبیعی در زمینه گردشگری در کاهش علائم خلقی و کنترل میزان عود در بیماران افسرده طی زمان موثرتر از رفتاردرمانی شناختی بوده است.
امنیت و توسعه پایدار و تقویت قانونمند حکومت های محلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهناوری کشورها صرفنظر از متغیرهای انسانی و فرهنگی، ضرورت توزیع فضایی قدرت سیاسی و همچنین توزیع وظایف و خدمات را ایجاب می کند. همانگونه که در متن مقاله استدلال می شود مسیر حرکت دولتها در اکثر ممالک به سوی واگذاری اختیارات به مناطق، محله محوری و همچنین تمرکززدایی است. به نظر می رسد در کشور ایران، هر چند ظرفیت های قانونی در این راستا وجود دارد، ولی در عمل با نقطه مطلوب فاصله است. از جهت کشورداری، مناطق مختلف یک کشور در دو سطح مدیریت کلان و خرد قابل پیکربندی بندی هستند. در سطح کلان، پنج ساختار شامل: 1. نظامهای متمرکز، 2. نظامهای فدرال ، 3. دمکراسی انجمنی یا مشارکت سهامی ، 4. نظام های غیرمتمرکز و 5. نظام های با خودمختاری سرزمینی اقلیت ها؛ قابل احصاء هستند. ولی در سطح خرد، اکثر دولتها به نوعی دارای حکومتهای محلی با سطوح مختلف کارآمدی هستند. در ادبیات سیاسی و جغرافیایی، اداره امور شهری و روستایی توسط برگزیدگان مردمان مناطق مختلف یک کشور تحت عنوان ""حکومتهای محلی"" نام گرفته است. یکی از نظریاتی که طی دو دهه اخیر برای اداره مناطق یک کشور از سوی سازمان ملل مطرح شده ""تئوری حکمرانی خوب"" است. در پژوهش حاضر بر اساس نگاه بین رشته ای، معایب و محاسن کاربرد هر یک از مدل های فوق در باره ایران بر اساس چارچوب تئوری حکمرانی خوب و بایسته های امنیتی-سیاسی ارزیابی می شود. در پایان نیز روند تکاملی حکومتهای محلی در ایران مثبت ارزیابی شده است، اما راهکارهایی برای کارکرد بهتر آن ارائه شده است.
تحلیل کنش های امنیتی منطقه خلیج فارس براساس هرم مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد مازلو، نیازهای ذاتی انسان، فعال کننده و هدایت کننده رفتارهای او است و روشهایی که برای ارضای آنها به کار گرفته میشود، اکتسابی بوده و در فرهنگ های مختلف، متفاوت هستند. از آنجا که این نیازها به صورت سلسله مراتبی منظم شدهاند تا زمانی که نی ازهای پایینتر که شدت بیشتری دارند ارضا نشوند، نیازهای بالاتر فعال نمی شوند. کشورها نیز در راستای حفظ و استمرار موجودیت و بقای خود به ترتیب سلسله مراتبیِ هرم مازلو دارای نیازها و اهدافی هستند که در عرصه-ی سیاست خارجی و داخلی - براساس شرایط ژئوپلیتیک و فضای راهبردی حاکم بر منطقه- درصدد مرتفع کردن آن نیازها هستند. در منطقه خلیجفارس با توجه به تعدد منابع تنش، واکنش های کشورها بیشتر معطوف به موضوع امنیت است که در سطح دوم هرم سلسله مراتبی مازلو قرار دارد. اهمیت این موضوع در منطقه خلیجفارس چنان افزایش یافته که به هدف اولیه ی سیاست خارجی کشورهای منطقه مبدل شده و نوعی رویکردهای تعارضبرانگیز و رقابتآمیز را به منظور دستیابی به امنیت، شکل داده است. بنابراین دستیابی به دیگر نیازها مانند؛ احساس تعلق و روابط دوستانه، احترام متقابل نسبت به ارزش ها، اعتمادسازی و خودشکوفایی درون منطقهای در گرو گذر از سطوح پایین هرم نیاز است. از این رو این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به هرم مازلو، کنش های رفتاری کشورهای پیرامون خلیجفارس در کدام سطح این هرم قرار دارند و عوامل مؤثر بر این وضعیت کداماند؟ به سبب پرشماریِ منابع تنش مانند؛ ایرانهراسی، اختلافات مرزی، تحول در توازن قوا در منطقه و... کنشهای رفتاری کشورهای منطقه متوجه سطح دوم یا نیازهای امنیتی هرم مازلو است که بازتابهای آن در قالب مسابقات تسلیحاتی، پیوند راهبردی با قدرتهای فرامنطقهای، اتخاذ رویکردهای متعارض در عرصه سیاست خارجی و... نِمود یافته است.
تبیین راهبردهای آمایشی در مناطق کشاورزی قدیمی بر اساس رویکرد سیستمی هیلهورست مورد : منطقه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ساختار فضایی هر منطقه و میزان تعادل نظام شهری آن بازتاب کالبدی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی منطقه است، مدل های رایج آکادمیک، مانند رتبه- اندازه، آنتروپی، هرفیندال و... علیرغم ارزش های کمیّت پذیری و سادگی، فاقدکفایت لازم اند. زیرا شاخص های اقتصادی اجتماعی، اداری و کالبدی را نادیده گرفته، صرفاً معطوف جمعیّت شهرها هستند. هدف پژوهش: کاربرد رویکرد سیستمی هیلهورست در تبیین راهبرد آمایشی منطقه گیلان و روش تحقیق نیز: روش تحلیل سیستمی (نظامگرا)، با داده ها و اطلاعات اسنادی و کاربرد مدل های رتبه ـ اندازه، ضریب جینی، نخست شهری و قلمرو تحقیق هم استان گیلان به مثابه منطقه ی عملکردی و برنامه ریزی است. رویکرد سیستمی هیلهورست، چهار عامل مؤثر (وسعت پهنه ی مساعد اکولوژیک، ظرفیت منابع معدنی، عملکرد اقتصادی فرامنطقه ای، میزان تمرکز اداری) را تجزیه وتحلیل و بازتاب آن ها را بردو مؤلفه فضایی (نظام شهری، وسعت پهنه حاشیه ای) ارزیابی می کند. متعاقباً مناطق به چهار دسته تفکیک و بر پایه ی جایگاه ملی، راهبرد آمایشی مطلوب منطقه تدوین می گردد. طبق یافته ها، منطقه ی گیلان: دارای پهنه مساعد اکولوژیک وسیع، فاقد منابع معدنی، عملکرد اقتصادی کشاورزی و گردشگری، سیستم اداری متمرکز و پدیده ی فوق برتری نخست شهری، اما وسعت نسبی حاشیه منطقه ناچیز است. منطقه ی گیلان""منطقه ی کشاورزی قدیمی"" تلقی و راهبرد آمایشی مناسب منطقه ""تثبیت پراکنده"" انتخاب و نهایتاً محورها و حوزه های سرمایه گذاری، معرفی گردید.
پیامدهای طرح انسداد مرز بر کارکرد مرزهای استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان آذربایجان غربی با دارا بودن بیش از 850 کیلومتر مرز مشترک با سه واحد سیاسی مستقل ترکیه، عراق و آذربایجان و دو واحد سیاسی خودمختار جمهوری نخجوان آذربایجان و کردستان عراق، دچار مسائل متعدد مرزی است که در این راستا، گسترش لجامگسیخته قاچاق و فعالیت گروههای اشرار و معارض، از جمله چالش های اساسی این بخش از سرزمین ایران است. از اینروی، نیروی انتظامی استان آذربایجان غربی در نخستین ماههای سال 1386، با فعالسازی هنگ های مرزی خود، اقدام به اجرای طرح تشدید اقدامات کنترلی (انسداد) در مرزهای استان کرد. در اینباره پرسشی مطرح است؛ این که آیا اهداف پیش بینی شده در طرح انسداد مرزی، بهویژه کنترل روند روبهرشد قاچاق و چالشهای امنیتی در خطوط و مناطق مرزی استان آذربایجان غربی محقق شده است؟ روش مطالعه، تلفیقی از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. در بخشهایی از پژوهش، به مستندات و داده های یگانهای مرزبانی و انتظامی استان استناد شده است و در بخشهایی هم با حضور در منطقه مورد مطالعه، اقدام به گردآوری داده و اطلاعات مورد نیاز شده است. برای دستیابی به پاسخ آن پرسش، اقدام به بررسی اسناد و گزارشهای موجود در هنگهای مرزی، دایره قاچاق کالا و ارز و... شد. از سوی دیگر، روش مشاهده و مصاحبه هم در برنامه کار قرار داشت. نتایج حاصل از مطالعات اسنادی و پیمایشی، حاکی از آن است که با اجرای طرح انسداد در مرزهای استان پس از گذشت چهار سال، تغییرات مثبت و محسوسی در روند رو به کاهش پدیده قاچاق و فعالیت گروههای اشرار و معارض قابل مشاهده است؛ اما با این وجود، مشکلاتی بر سر راه تداوم این طرح وجود دارد.
افتراق های ژئومورفولوژی مناظر کویری استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کویر به عنوان یکی از چشم اندازهای غالب ژئومورفیک اثرگذاری نقش خود را در الگوی توسعه ی منطقه ای می تواند اعمال کند. اگرچه واژه کویر بصورت یک مفهوم کلی بکار می رود ولی بواسطه وجود تفاوت های موجود در بسیاری از ویژگی های این صحنه ها نمی-توان الگوی واحدی برای آمایش آنها تدارک نمود بنابراین، بیان افتراق این پدیده در استان یزد می تواند الگو های آمایشی آنها را نیز در سطح راهبردی مستند سازد. بنابراین، بیان و شناخت افتراق ها ی بنیادی این پانزده صحنه کویری در یزد مبانی تفاوت های آمایش آنها را می تواند برملا سازد. برای شناخت و بارز سازی افتراق کویرها در استان یزد به اتکا دو روش نیمرخ فرمی و تفاوت فاصله فضایی با استفاده از متد لوند نسبت به تبیین این تفاوت ها مبادرت شده است و در نهایت با طبقه بندی کویر های استان یزد در چند گروه همگرا سعی شده است افتراق ها وهمگرائی های هرگروه مشخص گردد. نتایج حاصل ازاین طرح که بر گرفته از یک طرح تحقیقاتی در دانشگاه آزاد میبد است، نشان می دهد که افتراق های بنیادی در این پانزده کویر وجود دارد. علی رغم تفاوت های گوناگون می توان مجموعه این کویر ها را در سه طیف همگرا طبقه بندی نمود. افتراق های مکانی در این کویر ها راهبرد های سامان دهی فضایی آنها را در طیف های گوناگون کارکردی تعریف می کند، بطوریکه می توان گفت هرواحد چشم اندازی یک جذابیت خاص، یک کاربری ویژه و یک راهبرد آمایشی خاص تعریف می کند. بنابراین، در آمایش اراضی و کویرهای استان یزد نمی توان یک مدل آمایشی را برای همه سطوح و کویرها توصیه نمود.
اثرتغییر اقلیم منطقه ای بر نیاز آبی غلات دیم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بدنبال شبیه سازی اثر گرمایش جهانی بروی نیاز آبی غلات دیم(پاییزه) در مناطق مختلف ایران می باشد. در این تحقیق برای شبیه سازی مولفه های آب و هوایی تا سال 2100 از مدل MAGICC/SCENGEN 5.3 استفاده گردید. در این پژوهش برای شبیه سازی تغییر اقلیم آینده از نتایج مدلINMCM-30 برای دما و ترکیب دو مدل GISS—EH و CNRM-CM3 برای بارش استفاده گردیده و از سناریوی واحدی بنامp50 که میانگین سناریوی SRES یا سناریوهای انتشار می باشد استفاده گردد. نتایج روند تغییرات دما در دوره های مشاهداتی گویای افزایش دما در هر دهه برای اکثر نواحی آب و هوایی ایران می باشد. اما این افزایش معنادار در مولفه حداقل دما از شتاب بیشتری برخوردار بوده است. پروژه شبیه سازی دما تا سال 2100 نشان دهنده افزایش میانگین دمای ایران به میزان 4.25 درجه سانتیگراد نسبت به میانگین درازمدت 1961 تا 1990 است که این افزایش دما برای تمام فصول مشاهده می گردد. قابل ذکر است که علی رغم افزایش36 درصدی بارش سالانه کشور تا سال 2100 نسبت به میانگین دراز مد 1990-1961، نسبت به روند صعودی دما پتانسل تبخرپذر بالا برده و تکافوی نیاز آبی را نخواهد کرد. نتیجه اینکه کمبود آب در دوره رشد غلات دیم (پاییز تا بهار) از5.2 درصد در سال 1980 به 23 درصد در سال 2050 و در نهایت به 38 درصد در سال 2100 منتهی خواهد شد.
تعیین تقویم زمانی گردشگری در دریاچه گهر بر اساس مدل MEMI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات بیوکلیمایی انسانی،پایه واساس بسیاری ازبرنامه ریزی های توریسمی است. تفاوت های زمانی - مکانی آب وهوا در مناطق مختلف یک پتانسیل قوی برای گردشگری است و از دلایلی می باشد که ایران را در ردیف پنج کشور متنوع گردشگری جهان قرار داده است. یکی از راهبردهایی که اخیرآ در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه و گسترش توریسم در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای ترویج گردشگری می باشد. یکی از مناطق بسیار زیبا که از جنبه اکوتوریسم توان بالقوه فراوانی دارد، محدوده حفاظت شده اشترانکوه و به تبع آن دریاچه گهر در استان لرستان است. سطح آسایش انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فیزیولوژیکی قرار دارد. مدل MEMI جزءمدلهای موازنه حرارتی ترمو-فیزیولوژیک، از سه زیر شاخص PMV,PET ,SET تشکیل شده، اساس این مدل برمبنای معادله بیلان انرژی بدن انسان استواراست. در این پژوهش در راستای تعیین تقویم زمان مناسب گردشگری در دریاچه گهر از فراسنج های اقلیمی دمای خشک هوا به سانتیگراد، میزان ابرناکی آسمان به اکتا، سرعت باد غالب به متر در ثانیه، فشار بخار آب به هکتو پاسکال و رطوبت نسبی به درصد ایستگاه سینوپتیک شهر دورود در بازه زمانی 1391- 1379 ، و پیراسنج های فیزیولوژیکی انسانی( سن، جنس، وزن، قد، نوع پوشش و فعالیت)، به همراه متغیرهای موقعیتی( طول، عرض جغرافیایی و ارتفاع هندسی منطقه مورد مطالعه)،در قالب مدل MEMI ارزیابی گردیدند. نتایج حاصل از محاسبه و ارزیابی شاخص آسایش در این مدل حاکی از آن است که خروجی شاخص های PET و PMW تقریباً شبیه هم، و در تمام طول سال شرایط فیزیولوژیکی متنوعی در دریاچه گهر حاکم می باشد. بر اساس این مدل مناسبترین زمان برای فعالیت گردشگری در منطقه ماههای اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است.
پهنه بندی خطر رخداد زمین لغزش به روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های گسسته در حوضه رودخانه ماربر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش از جمله پدیده هاییاست که امروزه تحت عنوان بلای طبیعی از آن یاد می شود.در سال های اخیر خسارت های ناشی از اینپدیده با دخالت روز افزون بشر در طبیعت افزایش یافته است. پهنه بندی خطر زمین لغزش ها با استفاده از روش های متفاوتی مانند روش ارزش اطلاعاتی، روش تراکم سطح، روش تحلیل سلسله مراتبی، منطق فازی و برخی از روش های دیگر انجام می شود. هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر رخداد زمین لغزش در حوضه رودخانه ماربر در جنوب استان اصفهان با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره خطیمی باشد. با تفسیر عکس-هایهوایی، تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقشه پراکنش زمین لغزش ها تهیه گردید. در مرحله بعد با توجه به موقعیت زمین لغزش ها و نظرات کارشناسی، 9 عامل موثر در رخداد زمین لغزش های منطقه شناسایی شدند و پس از تهیه لایه های رقومی عوامل موثر در محیط GIS،نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش تهیه گردید. در این روشرابطه متقابل بین متغیرهای مستقل(عوامل موثر) نسبت به هم و نسبت بهمتغیر وابسته(وقوع زمین لغزش) بطور یکجا در نظر گرفته می شود.ارزیابی مدل با استفاده از نسبت تراکمی(DR) و شاخص زمین لغزش(LI) صورت گرفته است.روند صعودی نسبت تراکمی و شاخص زمین لغزش برای گستره های مواجه با خطر خیلی کم تا گستره های مواجه با خطر زیاد نشان از صحت نقشه تهیه شده از طریق این روش دارد. با توجه به ضرایب رگرسیونی به دست آمده کلاس فاصله از گسل(1500-0 متر)بیشترین تاثیر را در وقوع زمین لغزش های منطقه داشته است.نتایج نشان دادکه از مجموع مساحت 800 کیلومترمربعی حوضه ماریر، گستره های لغزشی با خطر متوسط و کم به ترتیب با دارا بودن 32 و 31 درصد، بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده اند. از طرفی پهنه با خطر زیاد با 5/25درصد مساحت در رده بعدی قرار گرفته است.
لرزه خیزی ایران و مقاوم سازی مدارس
حوزههای تخصصی:
هویت مکان و ادراک آن با رویکرد ژئوسیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اینکه ما کی هستیم متوقف بر پرسش ما کجا هستیم است. موقعیت و جایگاه سکونت انسانی در مکان امکانپذیر است. هر مکانی هویت وجودی قابل درکی دارد و این درک به عنوان مرجع و لنگرگاههای ثابت برای هویت های مختلف انسانی اعم از تاریخی و اجتماعی ضروری است. درک ژئوسیستمی مکان به لحاظ هستی شناختی، معنی بخش اجزاء ذاتی پدیده های قرار گرفته در درون آن به صورت یک کل منسجم است. به لحاظ شناخت شناسی، هویت مکانی عبارت از فهم و تبیین الگوها و قانونمندیهای ساختاری-عملکردی منظم و مشخص در یک مقیاس فضایی است که با تغییر مقیاس فضایی و زمانی نظم و بی نظمی در آن پیدا و پنهان می شود. این الگوها با فرایند ها و فرم ها رابطه ای دیالکتیکی داشته و نسبت به هم در زمان تحول می یابند. در درک مکان با رویکرد ژئوسیستمی، پاسخدهی مکان به تغییرات اقلیمی و تکتونیکی، و بروز چگونگی این پاسخدهی و اثرات آن در برهمکنش اجزاء داخلی و ساختار آنها جهت خودتنظیمی برای رسیدن به تعادل های پایدار و فراپایدار به شکل الگوهای منظم اما پیچیده مورد توجه است. در این وضعیت گره گاههای زیستی برای الگوهای سکونت گاهی مبتنی بر توانشان انتخاب و به شکل ارگانیکی و متأثر از ویژگی های هندسه ی طبیعی تکامل پیدا می کنند. این مکانها هویت منحصر به فردی پیدا کرده و دارای اصالت هویت می شوند. مهمتر اینکه هویت بخش جوامع انسانی در قالب نژادها، زبانها، مذهب ها، ملتها و سرزمین ها در طی تاریخ می گردند. در این پژوهش، رویکرد جغرافیای پدیدار شناسانه برای درک ماهیت پیدایش و تحولات تاریخی مکان، تعادل دینامیکی آن به عنوان مقوم هویت های اجتماعی و تاریخی و به ویژه الگوهای سکونتگاهی گذشته مورد توجه است. بدین ترتیب، درک عینی مکان جایگزین درک ذهنی آن شده است. محوریت توجه، از این رو، وجود الگوهای پدیدار مکان جهت زیست انسانی و درک این الگوها برای ایجاد حس تعلق مکانی است. در واقع، مکانیسم یا مکانیسم هایی که در آن مکان به شکل ادراکی در آمده و هویت بخش انسانی است مورد مطالعه واقع می شود. به عبارت دیگر، ویژگیهای ذاتی یک مکان به مثابه یک واحد و جوهره ی مکانی، با داشتن تمایزات و تشابهات با سایر مکانها وشکل بخشی این مکان خاص به هویت تاریخی انسان به لحاظ ژنتیکی، اجتماعی، فرهنگی و به طور کلی تمدنی به صورت پویا بررسی می شود.