فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۲۱ تا ۸٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی حاصل شکل گیری و استقرار ارزش ها، هنجارها، سنت ها، عرف ها و قواعد به صورتی خودجوش و در بستری از روابط متقابل اجتماعی است، زمینه ساز همدلی، همکاری، نوع دوستی، وفاداری، وجدان کاری در زندگی اجتماعی از جانب افراد است. این نوع از سرمایه بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود. سرمایه اجتماعی به عنوان مزیت رقابتی جامعه محلی، ازجمله قابلیت هایی است که رشد و توسعه آن می تواند در بروز رفتارهای داوطلبانه فرا نقشی یعنی رفتارهای شهروندی امکان پذیر گردد. مطالعه حاضر باهدف تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در افزایش ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های ابیوردی و کوی دانشگاه واقع در شهر شیراز انجام شده است. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزارهای SPSS، AMOS و LISREL تجزیه وتحلیل شده اند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر روش «تصادفی ساده» است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر یک از محله ها 375 نفر برآورد گردید. از ضریب آلفای کرونباخ و روایی محتوای برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و از روش معادلات ساختاری جهت بررسی میزان تأثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر ارتقای رفتار شهروندی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی مثبت و نسبتاً قوی است. در محله ابیوردی به ازای یک واحد افزایش در متغیر سرمایه اجتماعی، متغیر وابسته رفتار شهروندی به میزان 0.58 ارتقاء می یابد. این میزان برای محله کوی دانشگاه 0.51 است. از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، تأثیرگذارترین بعد بر ارتقاء رفتار شهروندی در محله ابیوردی بعد ارتباطی و در محله کوی دانشگاه بعد ساختاری می باشند.
تبلور خطوط فکری نظام های حکومتی در عرصه برنامه ریزی شهری «با مطالعه تحلیلی در نظام های سوسیال و لیبرال»
حوزههای تخصصی:
تخصص گرایی حاصل از مدرنیزم، باعث رشد چشمگیر رشته های علمی و زمینه های فکری مختلف گردید و این امر به حل بسیاری از مشکلات ناگشوده در این زمینه ها منجر شد. در کنار این پیشرفت مشکلاتی بروز کرد که در حوزه تخصصی این علوم نبود و این علوم به تنهایی قادر به حل این مشکلات نبودند، بلکه همکاری و ترکیب این علوم و زمینه های فکری که منجر به شکل گیری گرایشات علمی میان رشته ای گردید، توانست تا حدودی بر این مشکلات فایق آید. قرارگیری برنامه ریزی شهری نیز در زمره چنین گرایشاتی موجب شد تا تعریف مشخص از آن ارایه نگردد و هر زمینه فکری (اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) همسو با دیدگاه های خود به اظهار نظر درباره برنامه ریزی شهری بپردازد. با علم بر این موضوع و با مدنظر قرار دادن این نکته که هر یک از نظام های حکومتی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، پشتوانه های فکری و باورهای مختص به خود را دارند، فرض نگارندگان بر این پایه استوار است که خطوط فکری نظام ها، برنامه ریزی شهری و به تبع آن سازمان فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین تبیین نقش نظام های حکومتی در بازتعریف نظریه برنامه ریزی شهری و به تبع آن در ساختار فضایی شهر انگیزه پژوهش حاضر است. سؤال عمده تحقیق نیز این است که باورهای نظام های حکومتی چه تأثیری بر عرصه های نظری برنامه ریزی شهری دارند و این باورها و اعتقادات چگونه در شهر نمود عینی و کالبدی پیدا می کند؟ سپس به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با استفاده از تعریف و جایگاه نظریه برنامه ریزی شهری در دو نظام سوسیال و لیبرال، خصوصیات فضایی شهر سوسیالیستی و تفاوت هایش با شهر نظام سرمایه داری مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل یابی پیکره شهر که خود زائیده فرایند برنامه ریزی شهری است، تحت تأثیر آرمان هایی قرار دارد که خود ملهم از خطوط فکری نظام های حکومتی است.
تحلیل رویکرد نظری روان شناسی شهری با تأکید بر شهر استرس زا، مورد مطالعه: شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی شاخص های استرس زا و بررسی وضعیت این شاخص ها در حوزه های اقتصادی، خانوادگی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی، شخصی و فردی، امنیت شهری و کالبد شهری در نواحی شهر یاسوج از دید شهروندان است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کل شهروندان شهر یاسوج (114000 نفر) بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای و تصادفی بوده است. همچنین اخذ داده های موردنیاز به صورت پیمایشی و با استفاده از تنظیم و تکمیل پرسش نامه در بین شهروندان انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در بین نواحی شهر یاسوج از نظر شاخص های استرس زا ، ناحیه 1 دارای بهترین و ناحیه 4 دارای بدترین وضعیت هستند همچنین، شاخص اقتصادی و شاخص های خانوادگی بیشترین تأثیرگذاری را در افزایش استرس شهروندان شهر یاسوج و حوزه زیست محیطی و کمترین تأثیرگذاری را در استرس شهروندان شهر یاسوج داشتند. در بین شاخص های استرس زا در شهر یاسوج، پیدا کردن شغل مناسب برای اعضای خانواده، کمبود و گرانی مسکن، ارتباطات فامیلی، مشکلات مربوط به ازدواج و بالا بودن اجاره خانه، تأثیرگذارترین متغیرهای استرس زا بوده اند. همچنین در بین شاخص های استرس زا، شاخص حوزه محیطی و شاخص خانوادگی، تاثیر و قدرت تبیین بیشتری نسبت به بقیه شاخص های بررسی شده در پیش بینی افزایش استرس شهروندان شهر یاسوج دارند. همچنین نوآوری پژوهش حاضر، استفاده از تکنیک WASPAS در شناسایی و ارزیابی شاخص های استرس زا در بین شهروندان شهر یاسوج است.
جایگاه پایتخت در استراتژی مدیریت سیاسی فضای کشورهای جهان، با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1263 - 1280
حوزههای تخصصی:
پایتخت ها، جدا از نقش های گوناگون فرهنگی، جغرافیایی، اقتصادی، ارتباطی و به ویژه سیاسی، جاذب جمعیت نیز هستند. برای سنجش وزن ژئوپلیتیکی و تأثیرگذاری پایتخت در فضای ملی، شمارِ جمعیت، مهم ترین و در دسترس ترین شاخص اندازه گیری است. با استفاده از شاخص جمعیت، پرسش اصلی پژوهش آن است که کشورها طی نیم قرن اخیر، چه استراتژی هایی در مدیریت سیاسی پایتخت خود داشته اند؟ این مهم بامطالعه روند تحولات جمعیتی نیم قرن اخیر پایتخت ها به دست خواهد آمد که هدف کلی مقاله است. روند تحولات، نمی تواند حاصل یک اتفاق یا برنامه ریزی کوتاه مدت باشد، بلکه روشنگر بنیاد فکری و استراتژیک کشورها در مواجه با جایگاه پایتخت در مدیریت سیاسی فضای ملی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای است. نتایج نشان می دهد، بسیاری از کشورها، تلاش کرده اند تا علاوه بر اینکه پایتخت کانون سیاسی و مقر فرمانروایی فضای ملی باشد، به لحاظ جمعیتی نیز نسبت به دیگر نقاط و شهرهای کشور قدرتمندتر باشد. کشورها هفت استراتژی اساسی در مدیریت سیاسی پایتخت را در پیش گرفته اند که شامل: 1) افزایش فاصله جمعیتی پایتخت و شهر دوم، 2) جابه جایی پایتخت، 3) ایجاد چند پایتخت، 4) حفظ قدرتمندی پایتخت، 5) رقابت میان پایتخت و شهر دوم، 6) استراتژی پایتخت کوچک و 7) کاهش فاصله جمعیتی میان پایتخت و شهر دوم است. درنهایت با استفاده از رتبه بندی زیست محیطی شهرهای جهان، موفقیت هر یک از این استراتژی ها موردسنجش قرار گرفت و مطلوب ترین استراتژی ها: حفظ اهمیت پایتخت ملی؛ حفظ و یا ایجاد فاصله مطلوب بین پایتخت و شهر دوم؛ مدیریت بهینه پایتخت و تلاش برای زیست پذیری آن هاست.
تحلیل عوامل مؤثر بر پایداری معیشت در روستاهای شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکرد معیشت پایدار، یکی از رویکردهای تحلیلی در زمینه توسعه پایدار روستایی است؛ که مورد توجه زیادی از مردم محلی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر تقویت معیشت پایدار روستایی در دهستان مذکوره( شهرستان ساری) است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی و مبتنی برای گرد آوری میدانی( پرسشنامه) است. جامعه آماری این تحقیق بر اساس سرشماری 1395 شامل 30 روستا در دهستان مذکوره و بالغ بر 19488 نفر و طبق فرمول کوکران، و خطای 05/0؛ تعداد 377 پرسشنامه محاسبه و به صورت تصادفی بین مردم محلی توزیع شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل عاملی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مقدار KMO برای عوامل مؤثر در تقویت معیشت پایدار 924/0، مقدار بارتلت 279/9764 و در سطح 99% اطمینان، معنادار است. همچنین 15 عامل شناسایی و در مجموع 908/53 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین می کنند و 002/47 درصد از واریانس باقی مانده مربوط به سایر عواملی است که پیش بینی آن ها مسیر نشده است. عامل اول، یعنی درآمد و اشتغال زایی با مقدار ویژه 35/15 و بیش از350/15 درصد از کل واریانس ها را به خود اختصاص داد و عامل پانزدهم، کانون فرهنگی با مقدار ویژه 384/1 و مقدار واریانس 908/53 در اخرین عامل قرار دارد. بنابراین می توان بیان کرد که معیشت پایدار در مناطق روستایی، تابع عوامل بسیاری است که درآمد و اشتغال زایی از مهم ترین عوامل تأثیر گذار از دیدگاه مردم محلی است.
تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج می باشد. پژوهش از نوع هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی و تحلیلی بوده است. در این پژوهش4 متغیر اصلی و بیش از 42 شاخص عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری درزمینه های اجتماعی- اقتصادی، کالبدی شهر سنندج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل از مدل ویکور- فازی مبنا استفاده شده است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و در مناطق سه گانه شهر سنندج می باشد. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج برای کل ابعاد رقم 734/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی قابل قبول ابزار دارد. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نوآوری تحقیق از نظر جامع نگری به کلیه شاخص ها است. یافته های به دست آمده از مدل ویکور- فازی نشان داد که شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و دسترسی به خدمات در منطقه 3، با بالاترین سطح کیفیت زندگی و منطقه 1و 2 به ترتیب در رده های بعدی طبقه بندی کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج نشان دادند: از بین عوامل گوناگون طبیعی و انسانی، چگونگی برنامه ریزی ها، نحوه مدیریت شهری، مشارکت، امنیت، همبستگی اجتماعی وضعیت تصرف واحد مسکونی، دسترسی به مراکز درمانی، کیفیت اوقات فراغت، توسعه فضای سبز و ... در ارتقای کیفیت زندگی شهری سنندج نقش مؤثری دارند. ارتقای کیفیت زندگی در منطقه 3 شهر سنندج با توجه به نتایج پژوهش، تحت تاثیر نقش مدیریت شهری، مشارکت مؤثر در توسعه زیرساخت های شهری و عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، ارتقای شاخص های اجتماعی و اقتصادی از قبیل اشتغال پایدار است.
تحلیل اثرات گردشگری بر اقتصاد روستاهای هدف در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخش های اصلی اقتصادی از حیث کسب درآمدهای ارزی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. وجود جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مؤلفه ها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می نماید این مطالعه با هدف شناسایی توانمندی ها و تجزیه و تحلیل اثرات گردشگری بر روستاهای هدف گردشگری استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمع آوری اطلاعات توصیفی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی روستاهای مورد مطالعه است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که گردشگری دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر جامعه میزبان می باشد. بیشترین اثر مطلوب گردشگری از بعد اقتصادی مربوط به ایجاد درآمد و شغل می باشد. نگرش مثبت ساکنان محلی به گردشگری از جمله اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی گردشگری تلقی می شود. از طرف دیگر کاهش انسجام و مشارکت در توسعه روستا، از بین رفتن آداب، فرهنگ و ارزش های محلی روستاها و الگو برداری نامناسب از گردشگران از جمله اثرات منفی گردشگری است. نتایج نشان داد که گردشگری دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بصورت تخریب چشم اندازهای طبیعی روستا، ساخت و سازهای بی رویه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده است. همچنین نتایج رتبه بندی نشان می دهد که روستاهای سلین، پالنگان و ژیوار در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. روستاهای بلبل، نگل، دولاب، صلوات آباد، دره تفی، مجسه، نجنه، سورین، نوره و قمچقای به ترتیب در رتبه های چهارم تا سیزدهم جای گرفته اند. با توجه به نتایج، سرمایه گذاری بخش دولتی در زیر ساخت ها به خصوص جاده های ارتباطی و همچنین سرمایه گذاری بخش خصوص در روستاهای با رتبه بالاتر در زمینه طبیعت گردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه می گردد.
بررسی تابع تقاضای انرژی در بخش خانگی خانوارهای شهری و روستایی استان ایلام با استفاده از رگرسیون معادلات به ظاهر نامرتبط
حوزههای تخصصی:
الگوسازی تقاضای انرژی در بخش های مختلف مصرف کننده، گام مهمی برای مدیریت بهتر و سیاست گذاری مناسب به منظور افزایش بهره وری در بخش انرژی است. بخش خانگی یکی از مهم ترین اجزای مصرف کننده انرژی در کشور و استان ایلام است. این مطالعه با هدف بررسی تابع تقاضای انرژی در بخش خانگی استان ایلام انجام شده است. روش پژوهش با استفاده از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل و رگرسیون معادلات به ظاهر نامرتبط برای دوره ی زمانی سال های 1367 تا 1397 انجام شد. نتایج برآورد مدل به صورت مقید و غیرمقید نشان می دهد که کشش خودقیمتی در این دو حالت تفاوت معناداری با هم ندارند و کلیه ی کشش های قیمتی موافق مبانی نظری تقاضا و منفی می باشند. از آن جایی که وجود قید همگنی در این مدل تأیید شده است نتایج کشش درآمدی نشان می دهد این گروه برای خانوارهای استان ایلام کالایی ضروری محسوب می شود. کشش قیمتی تقاضای انرژی شامل گاز و برق در مدل غیرمقید 02/2- و در مدل مقید 04/1- می باشد که نشان دهنده ی پرکشش بودن این گروه کالایی در سبد مصرفی خانوار های ایلامی می باشد. هم چنین نتایج کشش درآمدی مدل غیرمقید نشان می دهد گروه کالایی انرژی (شامل برق و گاز طبیعی)، گروه کالایی سایر، پوشاک و مسکن در زمره ی کالاهای لوکس، و گروه کالایی بهداشت و خوراک جزء کالاهای ضروری به شمار می روند. هم چنین بر اساس کشش های درآمدی مدل مقید گروه کالایی انرژی(برق و گاز طبیعی) کالایی نیمه ضروری محسوب می شود. گروه کالایی مسکن و سایر نیز جزء کالای لوکس، هم چنین گروه های کالایی خوراک و پوشاک از گروه کالاهای نیمه ضروری و گروه کالای بهداشت جزء کالای ضروری محسوب می شوند.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت فرسوده در برابر مخاطره طبیعی زلزله با استفاده از روش ماشین بردار (نمونه موردی: حوزه 2 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : انسان امروزی با توجه به پیشرفت روزافزون خود و نیز رشد جمعیت اقدام به س اخت ش هرهای جدی د جهت اسکان بخشی از جمعیت نموده است و با توج ه ب ه این ک ه ش هرها مانن د سیس تمی ب ا س اختاری هماهنگ و پویا می باشد، می بایست همه اصول دفاعی را رعایت نم ود ت ا بش ر پیش رفته و متم دن دارای تکنول وژی در ای ن س کونت گاه ه ا کم ت رین احساس خط ر را بنمای د و در مواق ع بح ران بتوان د بهترین مدیریت بحران را ارائه نماید. لذا با توجه به اینکه ایران جز ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است و بافت فرسوده شهر کرمان نیز از این قاعده مستثنی نیست لزوم استفاده از تکنیک های سنجش از دور شهری مثل ماشین بردار برای شناسایی و مدیریت بحران زلزله ضروری می باشد. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ترسیمی - تحلیلی می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER سال 2007 به شناسایی بافت های فرسوده شهر کرمان با استفاده از روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان پرداخته شد. در این بررسی با ضریب کاپای 76 درصد برای تمامی طبقات تعیین شده و ضریب کاپای 59 درصد بافت فرسوده شهر کرمان شناسایی گردید. یافته ها : یافته های تحقیق و نقشه نهایی میزان آسیب پذیری حوزه دو بافت فرسوده نشان داد مناطق با آسیب پذیری زیاد 87/29 درصد از کل مساحت حوزه می باشد، که این میزان نشان دهنده نامناسب بودن بافت حوزه در هنگام وقوع زلزله می باشد. رتبه های بعدی این بررسی به ترتیب شامل 15/29 درصد آسیب پذیری متوسط، 01/28 درصد آسیب پذیری بسیار کم، 74/6 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد و 21/6 درصد آسیب پذیری کم می باشد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) توانایی تشخیص نزدیک به 75 درصد از بافت فرسوده محدوده را دارا بوده است. که این شناسایی قدرت بالای روش ماشین بردار پشتیبان در شناسایی حوزه دو بافت فرسوده شهری را نشان داده است.
تحلیل شبکه مسائل و پیش فرض های راهبردی شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور: کاربردی از تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) و پدیدارسازی پیش فرض های راهبردی (SAST)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
216 - 230
حوزههای تخصصی:
مقدمه عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری، بافت فرسوده و ناکارآمد شهری، گسترش حاشیه نشینی و بدمسکنی، ساختمان های ناایمن، گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده، کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری و موارد مشابه به عنوان چالش ها و مسائل درهم تنیده حوزه شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور مطرح است. مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان ها، نهادی غیردولتی و مستقل است که به منظور ایجاد شبکه همکاری و بسترسازی برای تبادل تجربیات و اتخاذ تصمیمات مشترک در راستای تحقق هرچه بهتر مفاد قانون شوراها و تحقق مأموریت های شهرسازی و معماری مصوب در اسناد فرادست و مشارکت مؤثر در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و تهیه طرح های شهری تشکیل شده است. پژوهش حاضر به تحلیل شبکه مسائل مطرح شده در دو اجلاس مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان های کشور و ثبت تجارب رؤسای اجلاس، مبتنی بر طرح یک فرایند یادگیری در عمل به منظور شناسایی پیش فرض های راهبردی مسائل دارای اولویت می پردازد. مواد و روش برای این منظور، ابتدا مضامین مطرح شده در دو اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری مورد بررسی قرار گرفت. موضوعات مطرح شده در دو اجلاس شامل: جهش تولید مسکن؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت فرسوده و ناکارآمد شهری)؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت تاریخی و فرهنگی)؛ حریم شهرها؛ تخلفات ساختمانی؛ املاک قولنامه ای و فاقد سند رسمی؛ مسائل شهرهای جدید؛ هوشمندسازی شهری؛ ساختمان های ناایمن؛ تاب آوری شهری و مدیریت بحران شهری؛ الگوهای معماری و شهرسازی؛ حکمروایی و مدیریت یکپارچه شهری؛ اقتصاد شهر و منابع درآمدی پایدار شهر؛ طرح های توسعه پایدار شهری؛ حقوق عمومی و خصوصی در شهرسازی؛ نشاط شهری؛ کاربری املاک و اراضی؛ گروه های آسیب پذیر؛ صدور پروانه و مجوز ساختمان؛ دانش تخصصی معماری و شهرسازی شناسایی شد. پس از استخراج محورهای موضوعی و مسائل مطرح شده، با توجه به درهم تنیدگی مسائل، شبکه مسائل به منظور یافتن مسائل کلیدی با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) مبتنی بر شاخص های مرکزیت درجه ورودی و خروجی با استفاده از نرم افزار Ucinet و Net Draw مورد تجزیه وتحلیل قرار داده شد. با توجه به نتایج تحلیل شبکه مسائل مطرح شده، مسائلی که دارای بیشترین مرکزیت درجه خروجی در شبکه مسائل بودند، به عنوان مسائل کلیدی در نظر گرفته شدند. یافته ها منطبق با یافته های تحلیل شبکه هفت مسئله کلیدی شامل: عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری؛ گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده؛ عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری؛ عدول از ضوابط و مقررات شهرسازی طرح های توسعه شهری و تغییر گسترده کاربری در کمیسیون ماده 5؛ کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری؛ تشدید بحران های شهری (بحران آب، بحران های محیط زیستی، زلزله، فرونشست و...) و بی توجهی به ظرفیت های درون بافت شهری در طرح جهش تولید مسکن شناسایی شد. در ادامه، پیش فرض های راهبردی هر یک از مسائل با توجه به بررسی پیشینه و نیز مضامین راهبردی مطرح شده احصا و طراحی پرسشنامه با استفاده از روش شناسی پدیدار سازی و آزمودن پیش فرض های راهبردی (SAST)، پیش فرض های راهبردی مسائل کلیدی مبتنی بر میزان اهمیت و میزان اطمینان از درستی پیش فرض با مشارکت خبرگان رتبه بندی و منطقه برنامه ریزی مطمئن شناسایی شد. به عنوان نمونه، پیش فرض های راهبردی مسئله عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری در منطقه برنامه ریزی مطمئن شامل سیاست های تشویقی برای توانمندسازی و بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری، الزام ورود شهرداری ها به ورود به مقوله بازآفرینی شهری و عمل به وظایف قانونی مندرج در بندهای 14 و 21 شهرداری ها و فعال کردن کارگروه های بازآفرینی شهری؛ ارائه مشوق ها و تسهیلات کاربری های مسکونی و ساختمان های تجاری خدماتی اداری درمانی و عمومی واقع در بافت فرسوده شهری و بررسی تجارب کشورهای در حال توسعه در مواجهه با بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری واقع شده است. در خصوص سایر مسائل بحرانی نیز راهکار مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری ارائه شد. نتیجه گیری رویکرد ترکیبی پیشنهادی، کاربردی از مدیریت پیچیدگی در تحلیل شبکه مسائل و آشکارسازی راهبردهای مورد توافق نسبی ذی نفعان درگیر است و کارایی آن در مسائل مطرح شده مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون شهرسازی و معماری کلان شهرها ارائه شده است. در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود پژوهشگران هنگام برگزاری اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری حضور یابند و طرح مداخله در فرایند عمل شکل گیرد. به طوری که مباحثه ها به شکل ساختاریافته میان اعضای مجمع شکل گرفته و درنهایت، جمع بندی اجلاس با توجه یادگیری مسئله محور در عمل ارائه شود. علاوه بر آن، با تمرکز بر مسائل بحرانی مطرح شده و نیز پیش فرض های راهبردی در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود ذی نفعان مسئله و راهبردها تجزیه وتحلیل شود و سازوکار پیاده سازی راهبردها با مراجعه به ذی نفعان و تعیین نقش و حدود وظایف و مسئولیت هر یک از ذی نفعان کلیدی، زمینه برای برنامه ریزی حل مسائل و پاسخ گویی ذی نفعان مهیا شود.
طراحی مدل بخش بندی بازار هدف برای گردشگران خارجی، مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
119 - 134
حوزههای تخصصی:
بازار گردشگری، متشکل از افرادی با نیازها وخواسته هایی متفاوت از یکدیگر است و مدیران فعال در صنعت گردشگری برای موفقیت در جذب افراد باید از نیازها و خواسته های آنان آگاه باشند از آنجاکه بررسی نیاز و خواسته های تک تک افراد در بازار گسترده ای چون بازار گردشگری ممکن نیست، باید افراد را بر پایه تشابه و تفاوت با یکدیگر در قالب بخش های بازار بررسی کرد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بخش بندی بازار هدف برای گردشگران خارجی، بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا در آمده است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد سازمان های میراث فرهنگی، شهرداری، استانداری و فرمانداری استان گیلان و خبرگان رشته های مدیریت بازرگانی و گردشگری است که در این میان 15 نفر از آنان به روش گلوله برفی در قالب نمونه آماری جهت مصاحبه از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ از نرم افزار مکس کیو دی ای و سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری استفاده شده است. یافته های تحقیق منجر به ارائه 7 مقوله اصلی جاذبه های تاریخی، جاذبه های فرهنگی، جاذبه های اقتصادی، عوامل مربوط به حمایت و پشتیبان، شرایط محیطی کشور، توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی شده است. همچنین نتایج مربوط به کارکرد دوم مرحله کدگذاری که در آن 15 مقوله ظهور یافته که در در ﺟﺮیﺎن ﺗﺤﻘیﻖ در ﻗﺎﻟﺐ دﺳﺘﻪﻫﺎ یﺎ ﻃﺒﻘﻪﻫﺎی ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺪه با روش دادهﺑﻨیﺎد، ﺣﻮل یک »ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺤﻮری« یﺎ ﻫﻤ ﺎن »بخش بندی بازار هدف برای گردشگران خارجی« ﺳ ﺎﻣﺎن ﻣﻰیﺎﺑﻨ ﺪ. در این راستا بخش بندی روانشناختی در دسته شرایط علی، بخش بندی جغرافیایی در دسته شرایط زمینه حاکم، بخش بندی رفتاری جزو دسته شرایط محوری، بخش بندی جمعیت شناختی جزو دسته شرایط مداخله گر قرار گرفته اند. توسعه فرهنگی و اقتصادی گیلان از پیامدهای بازاریابی قابلیتهای فرهنگی-تاریخی،گردشگری گیلان می باشد.
پیشنهاد ارائه ضوابط در طراحی نورگیرهای واحدهای مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورگیرها یا چاه های نور، بخشی جدایی ناپذیر از طراحی ساختمان هایی با بر کم و عمق زیاد، به حساب می آیند. طراحی این نورگیرها در مناطق مختلف بر اساس ضوابط خاصی انجام می گیرد. در ضوابط موجود در همدان صرفا به ابعاد این نورگیرها و نسبت مساحت نورگیر به ارتفاع بنا جهت طراحی نورگیر اکتفا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی صحت عملکرد نورگیرهای طراحی شده بر اساس ضوابط موجود در شهر همدان و برآورد ابعاد بهینه نورگیر، جهت دستیابی به روشنایی موردنیاز فضا و در نتیجه کاهش مصرف انرژی الکتریکی جهت روشنایی است. برای دستیابی به این هدف ابتدا مطالعاتی در زمینه نور روز، انرژی خورشیدی، مشخصات اقلیمی منطقه و استانداردهای موجود در زمینه روشنایی انجام شد. سپس سه ساختمان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و در چهار فصل سال، روشنایی دریافتی در فضاهای مشرف به نورگیر، بوسیله لوکس متر، برداشت شد و بر اساس مطالعات صورت گرفته، میزان روشنایی به دست آمده تحلیل شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزارهای شبیه ساز، ابعاد نورگیر، مدل سازی شده جهت دستیابی فضا به روشنایی استاندارد، تغییر داده شد و در مرحله آخر با تغییر پارامتر ارتفاع، ابعاد بهینه نورگیر برای ساختمان های یک تا نه طبقه توسط نرم افزار تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که ضوابط موجود در همدان، کارآمد نبوده و دریافت نور این سامانه، به طور کافی انجام نمی گیرد و ابعاد جدیدی در این تحقیق معرفی گردید.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری در نقاط پیراشهری موردپژوهی: محور گردشگری وردیج-واریش؛ منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
296 - 311
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از پیشران های توسعه جوامع به شمار می رود. در این میان گردشگری پیراشهری نیز همچون سایر گونه های گردشگری نقش مهمی در توسعه محلی و منطقه ای و اقتصاد محلی بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر که به صورت موردی در محور گردشگری وردیج-واریش صورت پذیرفته، تدوین راهبردهای مناسب توسعه گردشگری است. روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و مراجعه به منابع کتابخانه ای و پیمایشی و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سوات و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی (QSPM) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد مناسبِ توسعه گردشگری در محور مورد مطالعه، راهبرد رقابتی است. رویکرد مدیران محلی و منطقه به موضوع گردشگری و لزوم توسعه محور گردشگری و نزدیکی به قطب های جمعیتی و فعالیت کلانشهرهای تهران و البرز در زمره فرصت های مهم محور گردشگری به شمار می رود. همچنین در اولویت بندی راهبردها بر اساس ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی، راهبرد برنامه ریزی جهت سوق دادن محور به سوی استفاده از آگروتوریسم و اکوتوریسم، تنوع بخشی به اشتغال روستاییان برای ایجاد معیشت پایدار و جلب گردشگران به روستاها و راهبرد تنوع بخشی به فعالیت ها و امکانات و خدمات و تسهیلات گردشگری به منظور افزایش تنوع شغلی به ترتیب بالاترین امتبازها را کسب کردند؛ در نتیجه از اولویت بیشتری برخوردارند. تنوع بخشی به برنامه های تبلیغاتی برای معرفی جاذبه های محور به گردشگران و جلب مشارکت های مردمی در حفاظت و بهره برداری پایدار از منابع طبیعی با تأکید بر حفظ محیط زیست نیز از دیگر راهبردهای مهم در توسعه گردشگری در محور وردیج-واریش است.
کاربست نظریه قابلیت های محیط جهت خلوت گزینی ساکنین در مسکن معاصر؛ مطالعه موردی: آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش نرخ رشد جمعیت و بالا رفتن قیمت زمین و مسکن، مساحت آپارتمان های مسکونی در کلان شهرها کاهش یافته که منجر به تعرض به خلوت و حریم شخصی ساکنین آپارتمان ها گردیده است. بااین حال ازآنجایی که باید قابلیتی در محیط وجود داشته باشد که یک رفتار در آن محیط تحقق یابد، می توان از هر یک از قابلیت های موجود در محیط به منظور خلوت گزینی بهره جست. این پژوهش با رویکردی ترکیبی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی به بررسی ماهیت خلوت و چگونگی تحقق آن ازطریق نظریه قابلیت های محیطی می پردازد. در این پژوهش این پرسش مطرح است که چگونه می توان از نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه بهره جست؟ که به منظور پاسخ به پرسش اصلی تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای و بررسی مبانی نظری، تعدادی نمونه مطالعاتی انتخاب و به بررسی وضع موجود در آنان از منظر امکان سنجی کاربست نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی پرداخته شد. در ادامه بر اساس مؤلفه های تنظیم شده بر پایه مطالعات کتابخانه ای و وضع موجود در نمونه های موردمطالعه، پرسش نامه های تخصصی در اختیار جامعه آماری متخصص قرار داده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش با استفاده از آزمون T-Test، فریدمن، تحلیل عاملی و روش مدل سازی معادلات ساختاری است که در این بخش از پژوهش از دو نرم افزار smartpls3 و spss22 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بعد «فرهنگی - اجتماعی» با میانگین رتبه ای 43/2 بیشترین تأثیر را از منظر چگونگی خلوت گزینی و تحقق آن در مسکن از سوی ساکنین ایفا می کند. در ادامه بعد «کالبدی» با میانگین رتبه ای 01/2 و بعد معنایی با میانگین رتبه ای 56/1 به ترتیب بعد از بعد «فرهنگی - اجتماعی» بیشترین تأثیر را بر خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه ایفا می کند. بر اساس نتایج تحقیق، یکی از علل تنزل کیفیت خلوت گزینی ساکنین توجه صرف طراحان به ویژگی های عملکردی در طراحی و عدم توجه به ویژگی های فرهنگی و الگوهای رفتاری آنان است.
ارزیابی و تحلیل عملکرد شهرداری ایلام بر پایه رضایتمندی شهروندان
منبع:
مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
103 - 119
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرداری نهادی است که تأثیر عمده ای بر کیفیت زندگی شهروندان دارد. از اینرو رضایتمندی شهروندان یکی از مهم ترین معیارهای سنجش عملکرد شهرداری است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از نظر شهروندان، میزان رضایت آنان از عملکرد شهرداری ایلام در حوزه های گوناگون سنجیده شود. روش پژوهش در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و از پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده و اطلاعات مورد نیاز از سطح نواحی شهر ایلام به دست آمده است. همچنین جهت سنجش داد ه ها نرم افزار SPSS به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان رضایت شهروندان از عملکرد شهرداری ایلام در سطح مطلوبی قرار ندارد. از طرف دیگر، میزان رضایتمندی شهروندان در نواحی مختلف شهر دارای تفاوت معناداری است. به صورتی که ناحیه 1-1 بیشترین و ناحیه 2-2 کم ترین میزان رضایتمندی شهروندان را به خود اختصاص داده است.
تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
76 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها به سرعت در حال تغییر و تحول هستند که از جمله این ها می توان به حضور و فعالیت در فضای مجازی (فضای دوم)، به موازات فضای فیزیکی و حقیقی (فضای اول) شهر اشاره کرد. شهرهایی که در آن ها فعالیت به صورت گسترده ای در فضای دیگری (فضای مجازی یا همان فضای دوم) به طور وسیع در حال انجام است. استفاده از فناوری های جدید در شهر مجازی در فضاهای شهری روزبه روز بیشتر می شود. با اینکه بیشتر این فناوری ها به عنوان نشانه ای از پیشرفت در زندگی و روشی برای راحتی زندگی در شهرها مورد پذیرش و ستایش قرار گرفته اند، ولی عده ای هم ادعا می کنند ممکن است شاهد تغییرات مختل کننده زندگی در شهر نیز باشد. در عین حال، دو فضایی نکردن شهر به خصوص شهرهایی مثل تهران که از تنگناهای محیط زیستی و ترافیک سنگین اتومبیل ها و جمعیت و پراکندگی فرهنگی برخوردار است، آسیب های بسیار را به وجود می آورد و موجب از دست رفتن فرصت هایی می شود. هر چند آسیب هایی در پیوستن به این فضاها نیز هست که ضرورت دارد مورد توجه قرار بگیرد. در این راستا علاوه بر اینکه ضرورت دارد که با تدوین مؤلفه ها و شاخص های جامع پدافند غیرعامل، نسبت به پیشگیری از تخریب یا نابودی کاربری ها در فضای فیزیکی و کالبد شهر اقدام شود، بخش قابل توجهی از فعالیت ها و جریان های اجتماعی و فردی و حتی روابط حاکمیت و مردم (شهروندان) در فضای دوم شهری سوق داده خواهد شد، پس ضرورت دارد نسبت به تأمین امنیت این فضا از طریق پدافند غیرعامل توجه شود. پژوهش کنونی با توجه به این واقعیت که شهر تهران به عنوان پیشران شهرنشینی کشور و بزرگ ترین مرکز و سکونتگاه انسانی، در مسیر هوشمندسازی با سرعتی زیاد در حرکت است، بنابراین در صدد ترویج این اندیشه است که پدافند غیرعامل برای فضای دوم یا فضای مجازی این شهر نیز به همان اندازه اهمیت خواهد داشت که پدافند غیرعامل برای دفاع از فضای فیزیکی اهمیت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران استخراج و ارائه کند و به دنبال این است تا مؤلفه های پدافند غیرعامل برای کلان شهر تهران را مشخص کند و به برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری کمک کند تا با کاربست دستاوردهای پژوهش در درون اسناد، طرح ها و برنامه های توسعه شهری بتوانند موجب ارتقای امنیت شوند و از فضای دوم زندگی شهروندان در کلان شهر تهران در برابر انواع مختلف تهدیدها محافظت کنند. با توجه به مسئله تحقیق این سؤال زیر مطرح می شود: مهم ترین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران کدام اند؟ روش شناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افراد آگاه؛ کارشناسان و متخصصان در زمینه پدافند غیرعامل هستند. با توجه به نوع تحقیق شیوه نمونه گیری براساس روش نمونه گیری هدفمند است که 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند (جامعه آماری کارشناسان هستند، که شامل افرادی می شوند که در ارتباط با موضوع پژوهش هایی انجام داده اند و یا در مشاغلی مرتبط با موضوع فعالیت داشته اند). برای جمع بندی و تلخیص داده ها از نرم افزار Excel و برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج خروجی های مورد نیاز از نرم افزار MICMAC که یکی از نرم افزارهای روش تحلیل ساختاری است، استفاده شد.
یافته ها تحقیق حاضر به دنبال تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران بود. بر اساس نتایج حاصل از قسمت اول یافته های تحقیق، بین مؤلفه های پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای فضای مجازی و دوم کلان شهر تهران مؤلفه های: ایمن سازی و مقاوم سازی سایبری (var6) (میزان ایمن و مقاوم سازی عنصر اطلاعات (ممانعت از سرقت و بهره برداری دشمن از داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی فرایندهای مبتنی بر اطلاعات (مقاوم سازی در برابر تخریب و دستکاری)، ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (var7) (ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (ایمنی در برابر تخریب داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی برای تداوم سرویس دهی فضای مجازی و ممانعت از اختلال در نظم عمومی)، مصون سازی شریان ها و زیرساخت های مجازی (var9) سطح بندی و مصون سازی تأسیسات و زیرساخت های ارتباط از دور؛ سطح بندی و مصون سازی شریان های مخابراتی، سیستم های پشتیبانی (var11) (برقراری سیستم های پشتیبانی و موازی سازی سیستم های پشتیبانی رایانه ای)، کور کردن سیستم های اطلاعاتی دشمن (var5) (پنهان سازی فعالیت ها و جریان های حیاتی و حساس مجازی) در ارتباط با بعد عمومی و عمق بخشی و مقاوم سازی نرم/روانی (var10) (مقابله با تحریف واقعیت ها و مناسبات حاکمیتی در فضای مجازی؛ مقابله با تفرقه افکنی مردم (قومیتی) و شکاف مردم با حاکمیت در فضای مجازی؛ مقابله با عوامل تحریک کننده و شورش آفرین در فضای مجازی) مربوط به بعد سیاسی و مطلوب سازی و مقاوم سازی فضای رسانه ای (var3) (مقاوم سازی رسانه های صوتی و تصویری (رادیو و تلویزیون)؛ مقاوم سازی مطبوعات و رسانه های الکترونیکی (نشریه، کتاب و روزنامه الکترونیکی)؛ مطلوب سازی و مقاوم سازی شبکه های و کانال های مجازی) مربوط به بعد اجتماعی و فرهنگی، به عنوان عوامل کلیدی در بعد فضای مجازی و دوم انتخاب شدند.
نتیجه گیری با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نتیجه گیری می شود که تعداد عوامل کلیدی در فضای حقیقی بیشتر و تعداد عوامل تأثیرگذار کمتر است و این بیانگر انعطاف پذیرتر بودن و قابل کنترل تر بودن فضای فیزیکی و حقیقی نسبت به فضای مجازی و دوم است چون فضای مجازی نسبت به فضای حقیقی دارای عوامل تأثیرگذار بیشتری است که قابل کنترل نیستند و یا کنترل آن ها بسیار سخت و نیازمند مدیریت همه جانبه جهت دوفضایی کردن هر چه بیشتر کلان شهر تهران است.
تحلیل اهمیت و عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده و تاریخی شهر اگرچه روزگاری قلب تپنده و عامل شکوفای سیستم شهری بوده اند، ولی با به انزوا رفتن این بافت ها، مجموع شهر تحت تأثیر آن متحمل آثار زیانباری شده است و به یکی از بزرگ ترین چالش های شهر تبدیل شده اند. بافت های فرسوده شهر می توانند آثارزیان بار و با شدت غیرقابل جبران ایجاد کنند. بدین منظور لازم است ضمن نگاه آینده نگارانه به بازآفرینی بافت های فرسوده، اهمیت/عملکرد سیاست های بازآفرینی مورد بررسی قرار گیرند تا ضمن مشخص سازی شکاف عملکردی، بهترین برنامه ها برای بازآفرینی مشخص گردند.براین اساس تحقیق حاضر براساس روش توصیفی-تحلیلی سعی داشته است که 40 شاخص را که براساس پیشنه-مبانی نظری و مطالعات میدانی به دست آمده اند را با استفاده از نرم افزار های آینده نگاری MICMAC وScenarioWizard مورد تحلیل قرار دهدتا جایگاه شاخص ها و اثرات آنها بر یکدیگر، عوامل کلیدی و سناریوهای محتمل بازآفرینی مشخص گردند.، همچنین اهمیت/عملکرد عوامل اثرگذار بر بازآفرینی با استفاده از مدل IPA تحلیل گردند. لازم به توضیح است، از آنجا که تحقیق خبره محور بوده است نمونه مورد نظر براساس روش هدفمند( گلوله برفی) به تعداد 20 نفر انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که الگوی بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ارومیه در محیط میک مک از روند خطی پیروی کرده که نشانگر ناپایداری وضعیت بازآفرینی بوده است و وضعیت های احتمالی بازآفرینی در آینده این شهر از احتمال تحقق سناریوهای نامطلوب حکایت داشته است، چرا که اهمیت و عملکرد عوامل مهم در بازآفرینی بنا بر یافته های حاصل از مدل IPA اختلاف زیادی را نشان داده اند و کمتر به عوامل اصلی بازآفرینی بافت های فرسوده در عمل توجه شده است
نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
بررسی رشد صنعت گردشگری با استفاده از مدل تاپسیس (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری نقش موثری در اشتغال و تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه کشورهای مختلف ایفا می کند، به طوری که این صنعت بالغ بر 11 درصد از سطح اشتغال جهان را پوشش داده است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت موجود و دستیابی به روشهای توسعه گردشگری در شهر همدان با موضوع خاص افزایش روزهای اقامت مسافران است. از جمله مشکلاتی که گردشگری همدان با آن مواجه است، فصلی بودن و مدت محدود ماندگاری توریست در همدان است، در صورتیکه بتوان مدت زمان اقامت گردشگران داخلی و خارجی، همچنین بازه زمانی (فصول سرد سال)، توسعه زیر ساخت ها در محورهای گردشگری و مهیا سازی مکان های جاذب گردشگری برای بازدید عموم را افزایش داد، جایگزین مهمی برای رهایی از اقتصاد تک محصولی می باشد و بتبع آن موجب افزایش درآمد منطقه و توسعه اشتغال نمود. در این پژوهش برای اولویت بندی گزینه ها از مدل تاپسیس به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شده است. در پایان، نتیجه پژوهش اولویت بندی و رتبه بندی نهایی گزینه ها انجام شد که تپه هگمتانه و گنبد علویان نسبت به سایر گزینه ها در اولویت هستند. نوع پژوهش کمی و کیفی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی است، که با بررسی منابع کتابخانه ایی و مطالعات میدانی انجام گرفته است
مدل توسعه اقتصادی اجتماعی کارآفرینی روستایی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش های خلاقانه امکان پذیر نمی باشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقوله ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت های نوآور و کارآفرین به اندازه ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان ها می باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود آوری برای آن ها نقش بسزایی دارد. از این رو تلاش برای زمینه سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی ها یکی از اولویت های برنامه های توسعه بخش تعاون به حساب می آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده از پرسشنامه های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده های توصیفی از نرم افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه ها از نرم افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی های مدیران"، "ویژگی های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.