فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۸۱ تا ۶٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طول دهه های گذشته، به واسطه اتکا بیش ازحد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از ساماندهی فضاهای پیاده، فرآیند روبه زوال مراکز شهرها شدت گرفته است، امری که برخلاف توسعه پایداری شهر است. ازدیاد گرایش به توسعه پایدار شهری باعث شده که شهرسازان تئوری نوشهرگرایی برای نجات مراکزی شهری مطرح کنند و مسئولان امور شهری طرح هایی را در راستای توجه به پیاده مداری که خود به نوعی از بطن نوشهر گرایی برمی خیزد را در دستور کار خود قرار دهند. مقاله حاضر نیز به دنبال بررسی قابلیت پیاده مداری معابر موجود در بافت تاریخی است؛ که در این راستا ابتدا نظر عابران پیاده در محدوده مورد مطالعه، در قالب توزیع 400 پرسشنامه در رابطه باکیفیت هفت شاخص اصلی قابلیت پیاده مداری، دسترسی، ایمنی، امنیت، مبلمان، جذابیت، حمل ونقل و فعالیت های اجتماعی موردسنجش قرار داده است و بر همین اساس معابر موجود در بافت تاریخی را با استفاده از تکنیک پرومته نوع دوم اولویت بندی کرده است که به ترتیب معابر بهشتی، خواجه نصیر جنوبی، اوحدی، امام خمینی و دانشسرا و... دارای بالاترین میزان قابلیت پیاده مداری هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنها 20% معابر موجود در محدوده ی بافت تاریخی دارای ویژگی های پیاده مداری می باشد.
محدویت ها و مشکلات قانونی سرمایه گذاری خارجی در صنعت گردشگری با حفظ ملاحظات زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل وجود منابع و ذخایر فراوان جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی فرصت مناسبی برای سرمایه گذاران خارجی است و به لحاظ وجود مزایای بسیاری که از راه جذب سرمایه های خارجی نصیب کشورمان می گردد، باید در پی آن برآییم تا موانع بر سر راه را از بین برده و اطمینان خاطر را در ذهن سرمایه گذار ایجاد نماییم؛ زیرا ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺧﺎرﺟﯽ ﻧﻘﺸﯽ ﮐﻠﯿﺪی در اﻗﺘﺼﺎد ﻫﺮ ﮐﺸﻮر اﯾﻔﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع در گردشگری ﺑﻪ دﻟﯿﻞ تأثیرگذاری ﺑﻮدن در اقتصاد، اﻫﻤﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی دارد. این پژوهش درصدد این است تا ضمن بررسی این محدویت ها و مشکلات تقنینی سرمایه گذاری خارجی در صنعت گردشگری با حفظ ملاحظات زیست محیطی؛ به این پرسش پاسخ دهد که این قوانین تا چه میزان در ایجاد اطمینان و اعتماد برای سرمایه گذاران موفق بوده است؛ وضعیت قانونی موجود، به علت قوانین ناهماهنگ، دارای ابهام بوده و شرایط قراردادهای نفتی در قوانین، نامشخص و حتی معلوم نیست که مرجع تصویب شرایط اساسی قراردادهای سرمایه گذاری کدام یک از مراجع قانونی موجود است. به نظر می رسد با توجه به مشارکت دستگاه های دولتی در این روش و تجربه موفق بسیاری کشورها در این زمینه و همین طور ظرفیت مناسب این روش برای جذب سرمایه گذاران خصوصاً در مناطق کمتر توسعه یافته می توان با تدوین قوانین کارآمد و اعمال حمایت های مناسب از روش مشارکت عمومی- خصوصی برای جذب هر چه بیشتر سرمایه گذاران به صنعت گردشگری خصوصاً در مناطق مستعد همچون مناطق نمونه گردشگری بهره برد.
تحلیل عوامل اثرگذار بر طول اقامت گردشگران در بوم گردی های شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
69 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر طول اقامت گردشگران از اقامتگاهای بوم گردی شهرستان مشهد انجام شده است. ماهیت این تحقیق کاربردی، روش اجرای آن توصیفی و تحلیلی و نوع آن، پیمایشی است. واحد تحلیل نیز در دو سطح بوده: سطح اول گردشگرانی که در فصل بهار از اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد در سال 1398 بازدید نمودند؛ سطح دوم، کارشناسان و متخصصان در حوزه مطالعاتی و دانشگاهی بوده است. در سطح اول تعداد 146 نفر گردشگر و همچنین در سطح دوم 20 نفر از کارشناسان و متخصصان در حوزه مطالعاتی و دانشگاهی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار های SPSS و EXPERT CHOISE و مدل ویکور فازی استفاده گردیده شد. نتایج حاصل از رتبه بندی عوامل موثر در طول اقامتگاه های بوم گردی از دیدگاه متخصصان با استفاده نرم افزار Expert Choice نشان داد، عامل مناظر زیبا با وزن به دست آمده 100/0، بالاترین رتبه و عامل جشنواره ها با وزن به دست آمده 30/0 پایین ترین وزن را به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز جهت رتبه بندی اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد بر اساس طول اقامت گردشگران از مدل ویکور فازی استفاده گردیده است. در بین اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد، به ترتیب اقامتگاه های کلبه عمو نعمت با وزن به دست آمده 257/0، ارگ کنگ با وزن به دست آمده 213/0، عمارت ورجاوند با وزن به دست آمده 207/0، ارگ رادکان با وزن به دست آمده 100/0، ماژال با وزن به دست آمده 087/0، شهربانو با وزن به دست آمده 075/0، کنگ کهن با وزن به دست آمده 060/0، بالاترین و پایین ترین وزن ها را به خود اختصاص داده اند.
حفاظت از منظر شهری تاریخی با بهره گیری از تکنیک سطوح حفاظت بصری (VPS) (موردکاوی: منظر شهری تاریخی دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
147 - 164
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، حفاظت از منظر شهری تاریخی در مقابل توسعه ساخت و سازهای بلند مرتبه به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در حوزه نگهداری از میراث جهانی و ملی شهر هایی با سابقه تاریخی مطرح شده است. منظر ورودی شهر شیراز از سوی دروازه قرآن یکی از ارزشمند ترین مناظر این شهر به حساب می آید، که نه تنها از برنامه حفاظتی ویژه ای برخوردار نمی باشد، بلکه با اجرای طرح های مصوب موجود مورد تهدید جدی قرار خواهد گرفت. هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی منظر تاریخی دروازه قرآن، با تأکید بر تقویت دید به دو عنصر شاخص حرم شاهچراغ و علی بن حمزه می باشد. تفاوت اصلی مقاله حاضر با سایر پژوهشهای مشابه در این است که تنها به بررسی معیارهای کیفی طراحی اکتفا نشده و تلاش شده تا با به کارگیری آخرین روش های تحلیل کمی در محیط سه بعدی به بررسی دقیق موضوع پرداخته شود. روش تحقیق به کارگرفته شده به صورت آمیخته ای از روش های کمی کیفی است. در گام اول با بهره گیری از تکنیک سطوح حفاظت بصری (VPS) در نرم افزار ArcGIS و Rhino به تعیین آستانه ارتفاعی مجاز ساختمان ها در محور دید دورازه قرآن و مقایسه تطبیقی آن با طرح تفصیلی شیراز پرداخته شده و پس از آن تصاویر شبیه سازی شده دیدهای ناظر پیاده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که قوانین و ضوابط ارتفاعی طرح تفصیلی شیراز در پهنه مؤثر این منظر تاریخی به علت بی توجهی به بعد کالبدی- بصری دارای نقص جدی می باشد، به طوری که با اجرای ضوابط ارتفاعی موجود، شامل ساخت و ساز تا ارتفاع 24 متر در بخش شمالی خیابان حافظ و تا ارتفاع 5/33 متر در محل پل علی بن حمزه، دید افراد پیاده از دروازه قرآن به سمت حرم شاهچراغ و علی بن حمزه در معرض خطرات جبران ناپذیری قرار خواهد گرفت. نتایج اعمال تکنیک فوق حاکی از آن است که با کاهش ارتفاع از 1 تا 14 متر در 93 قطعه ساختمانی و نظارت شدید جهت جلوگیری از افزایش تراکم غیر مجاز در پهنه محدودی از این محور می توان موجبات صیانت کامل از این منظر شهری تاریخی برای آیندگان را فراهم نمود.
سنجش میزان رضایتمندی از کیفیت محیط مکان های گردشگری، مطالعه موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در مدیریت سازمان های گردشگری و بخش های مرتبط با صنعت گردشگری پذیرفته شده است، موضوع رضایت گردشگران است. به طوری که بسیاری از کشورها با ایجاد زمینه ها و زیر ساخت های مناسب در صدد افزایش میزان رضایت مندی گردشگران از کیفیت محیط مکان های گردشگری شان می باشند. این شرایط در مناطقی که قابلیت مناسبی در ارتباط با گردشگری دارند، بسیار چشم گیر و حائز اهمیت است. شهر گرگان به لحاظ دارا بودن پتانسل ها و ظرفیت های طبیعی و انسانی در بخش گردشگری از قابلیت گردشگری بالایی برخودار است و می تواند جایگاه ویژه ای در سطح کشور در جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی به خود اختصاص دهد، که این امر مستلزم برنامه ریزی جامع گردشگری و تدارک زیرساخت ها و شناخت خدمات مورد نیاز گردشگری در این شهر می باشد. نوشته حاضر با هدف سنجش میزان رضایت مندی از کیفیت محیط مکان های گردشگری شهر گرگان تدوین شده است. برای این منظور از روش جمع آوری میدانی داده ها و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پس از تعیین حجم نمونه به تعداد 250 نفر، پرسشنامه ها تکمیل و داده های آن استخراج گردیده و سپس نسبت به تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل عاملی اقدام شده است. شاخص های انتخابی در این پژوهش نیز از مدل آکاما استخراج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین شاخص های سنجش رضایت مندی گردشگران، دو شاخص اطمینان و قابلیت اعتماد، به ترتیب با میانگین امتیاز ۴.۴۳ و 3.۸۷ مهمترین عومل تأثیرگذار در میزان رضایت مندی گردشگران از کیفیت محیط مکان های گردشگری شهرگرگان بوده اند. در این راستا توجه و برنامه ریزی در جهت تقویت سایر شاخص ها حائز اهمیت می باشد. همچنین همبستگی میان متغیرهای پنج گانه پژوهش به عنوان متغیرهای تأثیرگذار و رضایت مندی گردشگران به عنوان متغیر وابسته همگی معنی دار و مثبت بوده است. به طوری که همبستگی بین عامل های عناصر ملموس، قابلیت اعتماد، مسئولیت پذیری، همدلی و اطمینان با میزان رضایت گردشگران، به ترتیب ۸۶/. ، ۸۵/. ، ۸۶/. ، ۷۷/. و ۸۲/. می باشد. در پایان راهکارهایی جهت افزایش میزان رضایت گردشگران و توسعه گردشگری شهر گرگان ارائه شده است.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
789 - 812
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق، مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت و همچنین مکانی جذاب برای کارکردن و زندگی شهروندان به ویژه نسل جوان هستند. همچنین می توانند مکانی برای جذب گردشگران و توانمندسازی بخش های مختلف اقتصادی باشند. خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند بر کیفیت های زیستن در شهر تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق انجام شده که ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، بر مبنای الگوی پراگماتیسم (آمیخته)، با فن پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها بر مبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن براساس نظر استادان و صاحب نظران و پایایی آن براساس آلفای کرونباح با ضریب 765/0 تأیید شده است. جامعه آماری کل شهر سنندج بوده است. حجم نمونه ها براساس روش کوکران 384 نفر بوده و نمونه ها براساس روش تصادفی طبقه ای ساده با فن انتساب متناسب از میان مناطق سه گانه شهر سنندج انتخاب شده اند. همچنین نمونه های کارشناسان و متخصصان مربوط (متخصصان شهرسازی، جغرافیا، معماری، جامعه شناسان در حوزه فرهنگ و مردم شناسی، اقتصاد، موسیقی و صنایع دستی، گردشگری، ایران شناسی و ادبیات کردی)، به صورت تمام شماری به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تکنیک SWOT و برای انجام روش های ذکرشده نیز از نرم افزارهای SPSS, AMOS و ArcGIS استفاده شده است. نتیجه تحلیل معادلات ساختاری بیانگر آن است که بعد فرهنگی با بار عاملی 95/0، بیشترین تأثیرگذاری را داشته و مهم ترین بعد در برنامه ریزی راهبردی شهر خلاق شهر سنندج بوده است. به همین ترتیب، بعد اجتماعی با بار عاملی 92/0، عامل اقتصادی با بار عاملی 88/0 و درنهایت عامل مدیریتی و سیاسی با بار عاملی 83/0 در مرتبه آخر و به عنوان کم اهمیت ترین عامل مشخص شده اند. نتایج به دست آمده از برنامه ریزی راهبردی نشان می دهد، بهترین راهبردها برای برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج از منظر شهر خلاق، راهبردهای تدافعی هستند. ازجمله راهبردهای مهم این استراتژی می توان به فرهنگ سازی و جلب توجه عمومی به زیبایی و منظر شهر سنندج، سرمایه گذاری بر زیرساخت های مناسب برای ایجاد شهر خلاق و تلاش برای استفاده از شیوه های نوین و تغییر ساختارهای سازمانی سنتی اشاره کرد.
معیارهای بلندمرتبه سازی از دیدگاه زیباشناسی و منظر شهری در راستای آمایش سرزمین و جغرافیای شهری: نمونه موردی: منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معیارهای ساختمان های بلندمرتبه در منظر شهری دارای ابعاد و شاخص های متنوعی است. شناخت این ابعاد می تواند طراحان شهری و معماران را در جهت تقویت ارائه منظر شهری زیبا و مقبول و همچنین حذف نقاط منفی در طراحی کمک رساند. برهمین اساس، تحقیق حاضر به بررسی دیدگاه های زیباشناسی در مقوله منظر شهری و تأثیر آن بر ساختمان های بلندمرتبه می پردازد. در این ضمن فراخوانی معیارهای بلندمرتبه سازی از دیدگاه نظریه پردازان، متخصصین معمار و شهرساز و همچنین ساکنین و غیرساکنین، بهره برداری شود و از نظر زیبایی -شناسی باتوجه به گسترش بناهای بلندمرتبه مسکونی از نوع منفرد و خوشه ای مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های، روش های کیفی و کمی به صورت توامان به کار برده شده است، بدین صورت که برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیلی کیو، و جهت آنالیز داده های میدانی، از نرم افزار تحلیل آماری SPSS استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در تأثیر زیباشناسی بناهای بلند منفرد و خوشه ای باید تفاوت قائل شد؛ زیرا ابعاد تأثیرگذار این بناها در منظر شهری متفاوت است. برج های منفرد دارای فرم شاخص و بناهای بلند خوشه ای به دلیل تکرار می توانند به راحتی با تناسبات محیطی هماهنگ شوند و از این طریق خط آسمان هماهنگی در جغرافیای شهرها خلق کنند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
ارزیابی و سنجش توسعه یافتگی سکونتگاه های استان لرستان با استفاده از روش تحلیل چند معیاره برنامه ریزی توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری اقتصادی و اجتماعی میان مناطق، همواره محققان را بر آن داشته تا با استفاده از آمار و اطلاعات موجود و با کاربرد روش ها و تکنیک های مناسب، به تحلیل این عدم تعادل فضایی و نابرابری پرداخته و ضمن ارزیابی وضعیت مناطق از حیث توسعه و برخورداری ها، به ارائه راهکارهایی مناسب درجهت دست یابی به توسعه هماهنگ و یکپارچه بپردازند. در راستای رسیدن به هدف مذکور، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل چند معیاره VIKOR، به ارزیابی میزان برخورداری شهرستان های استان لرستان (9 شهرستان) به تفکیک نماگر اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی، همچنین شناخت و مشخص کردن فاصله و اختلاف توسعه یافتگی بین مناطق مختلف آن پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده از تحلیل در مجموع نماگرهای توسعه نشان می دهد که شهرستان خرم آباد دارای وضعیت مطلوب برخوردار و شهرستان های پل دختر و دلفان، در وضعیت نامطلوب محروم قرار دارند. در برایند تحلیل شکاف توسعه باید به بازتاب عواملی از جمله ساختار مدیریتی متمرکز، عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد (شهرستان خرم آباد) اشاره کرد.
تحلیل فضایی مؤلفه های زیرساختی شهر یادگیرنده بر اساس ناهمسانی های فضایی میان محلات شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با ورود به عصر اطلاعات و رشد فناوری های نوین ارتباطی، طرح اندیشه ای مبنی بر شهر یادگیرنده، بر تمام مناسبات اجتماعی انسان اثر گذاشته و یادگیری همگانی را فارغ از هر نوع تمایزاتی برای همه ی شهروندان فراهم ساخته است. بنابراین در خصوص افزایش بازدهی فعالیت های یادگیری در فضاهای شهری، توجه به مکان استقرار و بهره مندی کلیه ی افراد از این خدمات، امری ضروری است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان عوامل جمعیتی و کالبدی به عنوان اصول اساسی در تحقق شهریادگیرنده، به بررسی ناهمسانی های فضایی در محلات شهری زنجان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، از تکنیک خودهمبستگی موران و مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج به کارگیری آماره ی موران نشان می دهد خودهمبستگی فضایی میان کلیه ی شاخص های مورد سنجش، مثبت بوده و از الگوی خوشه ای تبعیت می نمایند. با توجه به وجود چنین الگویی، ارزیابی های حاصل از مدل GWR حاکی از آن است که، شاخص جمعیتی لازم التعلیم با 5/13 درصد بیشترین ضریب تأثیر را در تبدیل شدن شهر زنجان به یک شهر یادگیرنده دارد. همچنین مدل مذکور با درنظرگرفتن مقادیر R2 تعدیل شده برابر 43 و 32 درصد، روابط فضایی میان متغیرها را با دقت تقریبا قابل قبول، ولی روابط کم و مثبت، مدل سازی نموده و توانسته نابرابری های فضایی و محدوده های استقرار بهینه ی مراکز یادگیرنده در سال های آتی را به خوبی پیش بینی نماید. نتایج: یافته ها نشان می دهند بیشتر محلات شهر زنجان به لحاظ تناسب میان کاربری های یادگیرنده و جمعیت شان، دچار عدم تعادلات فضایی هستند. این مسئله درخصوص محلات بیسیم، اسلام آباد و ترانس با جمعیت بیسواد برابر با 6/40 درصد، بسیار شدیدتر می باشد. ازاین رو مدیریت شهری باید از طریق برنامه ریزی صحیح در توزیع عادلانه ی خدمات یادگیری از بروز شکاف و نابرابری های اجتماعی-فضایی میان مناطق و محلات شهری جلوگیری نماید و با تعیین مکان بهینه ی کاربری های یادگیرنده، زمینه حصول به رویکرد شهر یادگیرنده در محلات شهری زنجان را میسر سازد.
شناسایی معیارهای مؤثر بر پایداری اجتماعی و اقتصادی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
147 - 163
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ارتباط با سکونتگاه های روستایی مقوله پایداری اجتماعی - اقتصادی است. این دو معیار، به علت توجه بیشتر به مؤلفه های پایداری محیطی، تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل بررسی شده اند. ازاین رو،نگارندگان در پژوهش حاضر کوشیده اند معیارهای مؤثر بر پایداری اجتماعی و اقتصادی در مناطق روستایی را ارزیابی و رتبه بندی کنند. بررسی های انجام گرفته بیانگر آن است که تاکنون تحقیق جامع و کاملی در این حوزه انجام نگرفته و فقطبه گردآوری معیار ها و رتبه بندی روستاها اکتفا شده است. این در حالی است که بدون توجه به میزان اهمیت و تأثیر آن بر پایداری امکان رسیدن به نتیجه مطلوب فراهم نخواهد شد. بنابراین، در تحقیق حاضر با بهره گیری از طراحی ساختار سلسله مراتبی به تحلیل و رتبه بندی معیار ها از نظر میزان اهمیت پرداخته شده است. بر این اساس، با مرور منابع علمی معتبر داخلی و خارجی و همچنین مصاحبه با کارشناسان سازمان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، این معیارها شناسایی و دسته بندی شد. به این ترتیب، ده زیرمعیار امنیت، ایمنی، آموزش، مشارکت، جمعیت، بهداشت، فراغت، مسئولیت پذیری، رضایت از خدمات، و تعلق مکانی به عنوان زیرمعیارهای پایداری اجتماعی و ده زیرمعیار نرخ بیکاری، بیمه کشاورزی، دسترسی به بازار، نوسان قیمت، بار تکفل، مکانیزاسیون، میانگین درآمد، سرانه دامی، تنوع اقتصادی، و سرمایه گذاری نیز برای پایداری اقتصادی در مناطق روستایی ایران شناسایی شد. در ادامه و براساس آرای متخصصان و کارشناسان توسعه و برنامه ریزی روستایی مشخص شد که میزان تأثیر معیارهای اجتماعی و اقتصادی بر پایداری سکونتگاه های روستایی تقریباً یکسان است و تفاوت چندانی در میزان اهمیت آن ها وجود ندارد. از طرفی دیگر، زیرمعیارهای آموزش و نرخ بیکاری به ترتیب مؤثرترین زیرمعیارهای پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی در سکونتگاه های روستایی کشورند.
تاثیر تحولات پیراشهرنشینی بر دگرگونی زمین های مستعد زراعی و اهمیت آن در برنامه ریزی و مدیریت حریم مصوب ۱۳۸۵ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همراه با افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی، پدیده هایی در قلمروی پیرامون شهرها و پسکرانه روستایی شان در حال گسترش است که چنین قلمروهایی با ترکیبی از ویژگی های شهری و روستایی اغلب به عنوان پیراشهر [1]</sup></sup> شناخته می شوند. از اثرگذاری شهر و شهرنشینی بر روستا و محیط پیرامونی، تحول فضایی پیراشهرنشینی[2] شکل می گیرد. طی چهل دهه اخیر، روستاهایی پیرامونی کلانشهر تهران نیز در پی برون فکنی و جابه جایی فضایی جمعیت و فعالیت، دستخوش تغییرات عمده ای قرار داشتند، به طوری که با بالاترین تغییرات نرخ رشد جمعیت در منطقه کلانشهری تهران، به نقاط شهری تبدیل می شوند. در این گذار پیراشهرنشینی، زمین های زراعی با قابلیت تولید مواد غذایی در شرایط عدم کنترل رشد، به زمین های شهری و تولیدکننده سرمایه با ارزش افزوده بالاتر تبدیل می شود. تحلیل کلاس های پوشش گیاهی حاکی از کاهش ۳۵ درصدی زمین های زراعی و افزایش ۵۰ درصدی مساحت زمین های شهری است که بیشترین میزان افزایش سطح زمین های شهری در نقاط روستایی تبدیل شده به شهر یا به عبارتی سکونتگاه های پیراشهری مشاهده می شود. هدف از این مقاله ، بررسی تاثیر تحولات پیراشهرنشینی بر زمین های مستعد زراعی از لحاظ ارزیابی توان اکولوژیکی در منطقه کلانشهری تهران و بکارگیری نتایج تحلیلی چنین تحولاتی در برنامه ریزی و مدیریت حریم کلانشهر تهران (۱۳۸۵) است. با بهره مندی از روش های تحلیل کمی و فضایی، رشد سکونتگاه های پیراشهری بر اساس داده های جمعیتی و تصاویر ماهواره لندست تحلیل می شوند. از یافته ها ودستاوردهای پژوهشی مقاله آن است که 1) سکونتگاه های پیراشهری در مناسب ترین اراضی زراعی منطقه کلانشهری تهران در حال رشد هستند. با تداوم روند رشد قارچ گونه و پراکنده سکونتگا ه های پیراشهری در چنین زمین هایی، تعادل اکولوژیکی و زیست مندی اقتصادی منطقه کلانشهری تهران با تهدیدات جدی روبه رو می شود که در این مقاله پیشنهاد می شود از سیاست های مهار توسعه همچون کمربندسبز برای مقابله با تهدید رشد سکونتگاه های پیراشهری در اراضی زراعی استفاده گردد. 2) شهرنشینی در مراکز روستایی یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی در نواحی گسترده ای از حریم تهران (1385) در حال گسترش است که در راستای تحقق اهداف کلان تعیین حریم تهران پیشنهاد می شود که با رویکرد نوین مبتنی بر پیوستگی و انسجام ارتباطات و مناسبات شهر-روستا-طبیعت به جای تفکیک آن ها به برنامه ریزی در حریم پرداخت. کاربرد مقاله در برنامه ریزی حریم تهران (1385) از آن رو است که می توان با تدوین رویکردهای نوین به برنامه ریزی نواحی پیراشهری مبتنی بر پیوستگی روستا-شهری در برنامه ریزی و مدیریت حریم، تهدید از بین رفتن زمین های زراعی ناشی از رشد سکونت گاه های پیراشهری را با اتخاذ تدابیری چون توسعه کشاورزی شهری و توسعه گردشگری به فرصتی برای رونق اقتصادی و ارتقائ بهره وری روستایی در نواحی پیراشهری تهران تبدیل کرد. این مقاله در راستای برنامه ریزی حریم شهر تهران پیشنهاد می دهد که برای سکونتگاه های پیراشهری که به سرعت درحال رشد در زمین های زراعی هستند و بخش بزرگی از حریم تهران را فرامی گیرند، سیاست های مدیریتی یکپارچه اتخاذ گردد و تحت لوای تشکیلات نهادی یکپارچه نیز این سیاست ها اجرایی گردند. برنامه ریزی و مدیریت توسعه فضایی یکپارچه برای شهر، روستا و پیراشهر در حریم تهران، نیازمند درنظر گرفتن توسعه فضایی این عناصر با یکدیگر است که در عین بهره مندی از آزادی های محلی هر یک با سطوح بالای مدیریتی در سطح منطقه نیز هماهنگ باشد. نهاد مدیریت حریم تهران می تواند نهادی عمومی و غیردولتی به ریاست شهرداری تهران باشد. تدوین استراتژی های فضایی منطقه ای (Regional Spatial Strategy) با هدف پیوستگی روستا- شهری، می تواند پلی بین شکاف سیاست های توسعه روستایی (طرح های روستایی) و توسعه شهری (طرح های جامع شهری) مجزا در حریم تهران باشد<br clear="all" />[1] - Peri-Urban[2] - Peri-urbanisation
تحلیل آثار پروژه های عمرانی بر بافت پیرامون (مطالعه موردی: پروژه برج های دوقلو در شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
569 - 584
حوزههای تخصصی:
افزایش برج سازی در سال های اخیر، دغدغه ها و نگرانی هایی را به وجود آورده است که می توان آن ها را از جمله مقوله های بحرانی درنظر گرفت. براین اساس می توان ارزیابی منطقی آثار گوناگون برج ها را در ابعاد مختلف مهم ترین و مؤثرترین روش برخورد با موضوع دانست. پروژه برج های دوقلوی کوه نور و الماس نور شهرکرد در ضلع شمال غربی میدان بسیج در خیابان شریعتی قرار دارد که از ابتدا به دلیل مکان یابی نامناسب با مخالفت هایی روبه رو شد و ترافیک شدید و مشکلات فراوانی در خیابان ها و محله های اطراف ایجاد کرده است؛ از این رو پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف بررسی آثار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی پروژه برج های دوقلو در شهرکرد انجام شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه و جامعه آماری مورد مطالعه ساکنان شهرکرد است. براساس فرمول کوکران، 96 پرسشنامه میان محله های اطراف پروژه تکمیل شد. پردازش اطلاعات با نرم افزار SPSS صورت گرفت و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه با روش معادلات ساختاری و نرم افزار Amos انجام شد. براساس نتایج، احداث این پروژه در مکان فعلی که از میدان های مرکزی محسوب می شود و در یکی از پر رفت و آمدترین خیابان های شهر قرار دارد، آلودگی هوا را افزایش داده است. همچنین ضایعات نفتی و نخاله های ساختمانی حاصل از آن، علاوه بر مسدودکردن مسیرهای رفت وآمد، مقوله هایی مانند آلودگی و از بین بردن چهره شهر را به دنبال داشته است. از ابعاد مثبت احداث این پروژه نیز می توان به افزایش گردشگر در منطقه و کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ به دلیل بهره مندی از امکانات بیشتر اشاره کرد.
پیاده مداری خیابان های محلی براساس الگوی توسعه محله پایدار؛ مطالعه موردی خیابان محلی امیر خوی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
81-92
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز پیاده مداری، به عنوان یکی از موارد مهم در توسعه پایدار محلات مطرح می شود که از حالت کیفی به سمت حالت کمی در حرکت است. پیاده مداری، یکی از اولین و مهم ترین پیش شرط های افزایش پایداری محلات می باشد. این مقاله با هدف معرفی یک روش کمی قابل سنجش برای میزان پیاده مداری در خیابان های محلی و سنجش یک نمونه داخلی بر اساس این روش انجام گرفته است. فرآیند سنجش پیاده پذیربودن خیابا ن های محلی براساس الگوی LEED.ND، در سه مرحله کلی انجام شده است. مرحله اول که جزو ضروریات فرآیند می باشد، شامل سه متغیر «ورودی های اصلی ساختمان»،« نسبت ارتفاع ساختمان به عرض خیابان» و «پیوستگی پیاده رو» است. مرحله دوم که دارای امتیاز یک تا دوازده می باشد، شامل ده متغیر «فاصله پیاده رو ازبنا»،« فاصله ورود ی ها»، «وضعیت بازشوها»، «جداره های خاموش»، «پارکینگ»، «پیاده روها»، «ارتفاع واحدهای مسکونی»، «نسبت ارتفاع به عرض خیابان»،« سرعت سواره»، «گذرگاه ها». مرحله سوم که دو امتیازی است، شامل دو متغیر «درختکاری» و «سایه درختان» می باشد. با توجه به بررسی های انجام گرفته، خیابان محلی امیر نتوانسته است، امتیازات کافی از این سه مرحله کسب نماید و از نظر پایداری در وضعیت ضعیف و نامطلوب قرار دارد.
تحلیل اثرات حضور گردشگران مذهبی غیر ایرانی بر کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی: منطقه ثامن شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
99 - 116
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی شکلی از گردشگری است که در آن مردم دین دار(با اعتقاد) به طور انفرادی یا گروهی به دلایل زیارتی، تبلیغات مذهبی یا تفریحی(تحقیقی) سفر می کنند. از این رو، گردشگری مذهبی امروزه در راستای کسب درآمد و هم چنین حفظ میراث فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شد تا تاثیرات حضورگردشگران مذهبی غیر ایرانی برابعاد مختلف زندگی شهروندان ساکن منطقه ثامن مشهد مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و روش تحلیل عاملی ) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل 118خانوار در قطاع یک منطقه ثامن می باشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 90 خانوار انتخاب گردیده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که، حضور گردشگری مذهبی خارجی در منطقه ثامن مشهد قطاع یک بیشترین تأثیر خود را با میانگین 3،353 بر بعد اقتصادی زندگی شهروندان داشته است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد، 6 عامل دارای مقدار ویژه بیش تر از 1 هستند. همچنین با توجه به درصد تجمعی واریانس ها مشاهده می شود که در مجموع عوامل اول تا ششم 51/49 درصد از کل تغییرات را تبیین می کند. اثرات گردشگری مذهبی خارجی بر منطقه ثامن مشهدبعد از دسته بندی در تحلیل عاملی نشان می دهد ، «رونق اقتصادی و اشتغالزایی» در منطقه با 2/15% از واریانس به عنوان مهمترین عامل شناخته شده است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی چون ایجاد فرصت های شغلی مناسب، فرهنگ سازی برای حفظ هویت اجتماعی و کاهش اثرات منفی حضور گردشگران، مکان یابی مناسب پروژه ها در تغییر کاربری و ساخت و سازها در منطقه و غیره پیشنهاد شده است.
نقش امنیت در توسعه گردشگری خارجی (نمونه موردی: گردشگران خارجی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
77 - 91
حوزههای تخصصی:
امنیت و گردشگری، پارامترهای یک معادله هستند که نسبتی مستقیم و ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. اصولاً تا امنیت برقرار نباشد، سفری شکل نخواهد گرفت و سخن گفتن از گردشگری، بیهوده خواهد بود. امنیت به عنوان مهمترین فاکتور در تدوین استراتژیهای توسعه گردشگری در جهان به شمار می رود. در این تحقیق وضعیت امنیت گردشگری در ایران از دیدگاه گردشگرانی که در پاییز و زمستان سال 1391 به ایران و شهر یزد مسافرت کرده بودند سنجیده شد. مهمترین هدف تحقیق شناخت احساس امنیت گردشگران در ایران بود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به دو صورت مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) می باشد. جامعه آماری گردشگران خارجی شهر یزد، روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه 150 نفر که با استفاده از روش کوکران محاسبه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها کمی و با استفاده از مدلهای آماری در محیط نرم افزاری spss بود. نتایج تحقیق بیانگر این است که گردشگران قبل از ورود به ایران شناخت درستی از وضعیت امنیت گردشگری نداشتند و 55 درصد آنها وضعیت امنیتی ایران را بد می دانستند. در این بدبینی و عدم شناخت درست نقش رسانه های غربی و تبلیغات منفی آنها تأیید شد. گردشگران پس از ورود به ایران و مواجه با واقعیت ها 80 درصد آنها وضعیت امنیت گردشگران در ایران را خوب می دانستند و راضی بودند گردشگران اعتقاد داشتند وجود پلیس ویژه گردشگری در سایتهای گردشگری باعث بالا رفتن امنیت می شود اما حضور بسیار زیاد پلیس نتیجه عکس هم می دهد و گردشگران احساس ناامنی روانی می کنند چرا که احساس می کنند جو امنیتی و پلیسی است. ارتباط معناداری بین امنیت جانی و مالی بالا و انگیزه مسافرت مجدد به ایران وجود داشت یعنی گردشگرانی که احساس امنیت بالاتری می کردند تمایل بیشتری برای بازدید مجدد از ایران داشتند. همچنین با توجه به اینکه گردشگری ارتباطی دو طرفه است نقش آن در اشاعه واقعیت های ایران در سطح جهانی تأیید شد.
آسیب شناسی نقاشی های دیواری همدان از منظر شهری
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
۶۷-۷۶
حوزههای تخصصی:
نقاشی دیواری را می توان اولین زایش راستین هنر انسان در سپیده دم تاریخ هنر دانست. نقاشی دیواری و دیوارنگاری از جمله هنرهایی است که اگرچه سابقه ای چندهزارساله در عرصه هنرهای تجسمی ایران دارد، اما در میان هنرهای معاصر با پا گرفتن مرکز زیباسازی شهرداری ها در دهه های اخیر بود که به صورت گسترده به آن توجه شده است. این پژوهش تلاش دارد تا دلایل ایجاد نقاشی دیواری در دوران معاصر را مورد بررسی قرار دهد. سپس نیازهای امروز جامعه شهری شهر همدان به نقاشی دیواری که همانا ارتقاء محیط شهری مطابق با سلیقه مخاطب عام به همراه ایجاد سرزندگی و شادابی روح شهر است را مطرح نماید. برای نائل آمدن به این هدف ابتدا تعریف صحیحی از نقاشی دیواری مطرح می شود و وجه تمایز آن با نقاشی و همچنین نقاشی های بزرگ مشخص می گردد. سپس با تمرکز بر چهار معیار توجه به فضای فرهنگی و جغرافیایی شهر، توجه به ویژگی های حیطه استقرار اثر در مکان (بررسی جنس مخاطب از نظر کیفیتی و فرهنگی)، ارتباط اثر با بستر پیرامونی، و استخدام تصویر در خدمت هدف و موضوع مورد نظر آثاری از شهر همدان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی آسیب های بصری ارائه شده در نقاشی های دیواری اجرا شده در شهر همدان را بررسی می کند و در نتیجه راهکارهای جلوگیری از آلودگی بصری که همانا بهره مندی از متخصصان هنر، اجتناب از قضاوت های غیرکارشناسانه و همچنین توجه به موقعیت و فرم و مضمون دیوار را مطرح می نماید.
شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: ناحیه 6 منطقه 4 شهرداری تهران با تمرکز محله خاک سفید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
105 - 118
حوزههای تخصصی:
عمدتاً شهرها و سکونتگاه ها در مکان های در معرض وقوع انواع سوانح و مخاطرات طبیعی ایجاد شده اند و نگاه مدیران و برنامه ریزان شهری نگاه مقابله ای و کاهش مخاطرات بوده است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های تاب آوری در سکونتگاه غیررسمی در سطح محله خاک سفید است. این پژوهش در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. معیارها و عوامل مؤثر بر تاب آوری با مرور منابع تهیه شد و برای تهیهفهرست نهایی معیارها و اولویت بندی آن ها از پرسش نامه استفاده شد. پس از تکمیل پرسش نامه ها توسط 20 نفر از کارشناسان متخصص، معیارها با روش FANP وزن داده شد. پوششزمین استخراج شدهازرویتصاویرماهوارهایلندستسال 2017، در نرم افزار ENVI 4.8 طبقه بندی شد. سپس، لایه های طبقه بندی شده در محیط IDRISI فازی و در ARC MAP روی هم گذاری شد. با تأثیر وزنهرکدامازمعیارهایمؤثردرمیزانتاب آوریلایه هاوترکیب نقشه ها، میزانتاب آوریمشخصشد و بر اساس مدل TOPSIS منطقه مورد مطالعه با توجه به میزان تاب آوری رتبه بندی شد. نتایج پژوهش نشان می دهدتاب آوری محله خاک سفید و بافت های اسکان غیررسمی در برابر بحران های محیطی در سطح ضعیفی است. وقتی وضعیت فضایی هر یک از شاخص های تاب آوری را در سطح محله بررسی می کنیم شاهد شرایط متفاوت تاب آوری آن ها هستیم که معلول وضعیت متفاوت در ویژگی های کالبدی، اجتماعی، و اقتصادی است.
تحلیل مؤلفه های سلامت اجتماعی و عوامل اثرگذار بر آن: خانوارهای روستایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد سلامت همگانی و عمومی در جامعه همپای سایر ابعاد روانی، معنوی، پزشکی و.. نقش بارزی در توسعه پایدار جامعه در راستای پیشگیری از آسیب های اجتماعی و بسترسازی مشارکت افراد در تمام عرصه های جامعه را به همراه خواهد داشت. از این رو این مطالعه با هدف بررسی سلامت اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان شیراز و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. روش تحقیق پیمایش و جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان شیراز است که تعداد آن ها بر اساس جدول مورگان 384 خانوار و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. بر اساس مقادیر گزارش شده شاخص های برازندگی نیز مشخص شد که مدل تحلیل عاملی تأییدی پژوهش، بر اساس ابعاد پنج گانه دارای برازش مناسب و شایان پذیرشی (04/0=RMSEA) است و مؤلفه های مورداستفاده توان برآورد سلامت اجتماعی را دارند و بنابراین سازه به کاربرده شده جهت سنجش سلامت اجتماعی از اعتبار قابل قبولی برخوردار است. مدل اندازه گیری شده نشان داد که سلامت اجتماعی می تواند تابعی از پنج عامل انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انطباق اجتماعی و شکوفایی اجتماعی برگرفته از نظریه سلامت اجتماعی کییز باشد و تمامی نشانگرهای انتخابی تحقیق به جز یک نشانگر در مؤلفه پذیرش اجتماعی، تأثیر خود را در سنجش سلامت اجتماعی به شکل معناداری نشان داده اند. بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون، میزان ضریب تعدیل شده نشان داد که 9/64 درصد تغییرات سلامت اجتماعی توسط متغیرهای مستقل تبیین می گردند. در نهایت پیشنهادهایی در راستای ارتقاء سلامت اجتماعی ارائه شده است.
Policies and Planning Approach: Challenges and Opportunities for Local Stakeholders' Empowerment and Sustainable Development (Case Study: South and South-East Villages of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The present study aims to examine the challenges and opportunities for local stakeholders' empowerment related to rural planning in Iran. In general, the current approach of planning process from making decision to implementation and monitoring is based on instrumental rationalism approach, irrespective of the villagers’ viewpoints. Urban – Rural divided planning has created some challenges for sustainable rural development and opportunities for improving environmental-ecological and socio-economic indicators, which have been ignored . Design/Methodology/Approach- Less attention has been paid to local stakeholders' empowerment in planning methods and procedures, which is regarded as an obstacle for the promotion of the indicators related to sustainable rural development. The present study was based on a descriptive – analytical method. Correlation test and multivariate regression were used to provide a meaningful framework. Library and field studies were used for data collection. Library method was used to understand the impact of policy implementation and planning approach on the socio-economic empowerment of local stakeholders for their socio-economic participation in sustainable rural development and the study of previous research experiences and other countries on appropriate planning. The statistical population of the study is 124 villages in south and southeast of Tehran. Random sample size for completing the questionnaire of local authorities at village level, using Cochran formula and its adjustment formula for small statistical population, with 95% confidence level and probability of 0.05 and prediction of variance S2 0.25 = sample size of 54 villages was achieved. In these 54 villages, 450 questionnaires were completed according to size by specifying sample size in each village .The validity of the research questionnaire was conducted by experts in organizations. The reliability of the questionnaire through Cronbach's alpha was 0.801. Findings- The results indicated that local stakeholder's generative empowerment is important although unproductive empowerment is increasingly overcoming. In addition, the possible effects of this process have been identified. Thus, problem-oriented planning is necessary for formulating a community-based approach optimally and strengthening social capital, which is not based on current instrumental rationalism approach. Thus, for the best planning with a community-based approach and the reinforcement of social capital, the group to convene is needed in the process and problem-oriented planning is important. This is inconsistent with the techno centrism rationalism approach.