فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۲۱ تا ۶٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
746 - 765
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی جدید به سرعت درحال تغییر چهره دادن و شبیه شدن به معماری شهری هستند. دراین روند تنوع اقلیمی حاکم بر سطح مناطق مختلف نادیده گرفته شده و عموماً مساکن روستایی با سازمان فضایی یکسان برای مناطق اقلیمی متنوع ساخته می شود. هدف از این پژوهش، شناخت سازمان فضایی مسکن روستایی استان آذربایجان شرقی بر اساس تنوع اقلیمی حاکم بر این استان است. در پژوهش اخیر از روش تحلیلی نحو فضایی (چیدمان فضایی)، به منظور بررسی سازمان فضایی مسکن روستایی استفاده شده است. برای انتخاب نمونه های مورد بررسی، ابتدا روستاهای مورد مطالعه بر مبنای پهنه بندی اقلیمی استان به روش خوشه ای به تعداد 9 مورد گزینش شده و سپس تمام خانه های بومی موجود در روستاهای منتخب مورد برداشت دقیق میدانی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی این خانه ها به وسیله نرم افزار «دپت مپ» و «ای-گراف» بوده است. برخلاف تصور رایج مبنی بر حضور همزمان سه الگوی فضای باز، نیمه باز و پوشیده در مساکن روستایی استان، الگوی حاکم بر ارتباط فضایی خانه های روستایی استان از ترکیب فضاهای باز و پوشیده تشکیل شده است که به ندرت و با معتدل شدن شرایط اقلیمی در برخی از مناطق خاص، الگوی فضای نیمه باز به این سازمان افزوده می شود. شرایط اقلیمی بیشترین تاثیر را بر روی مولفه هم پیوندی و عمق فضایی مساکن روستایی داشته است به طوری که گونه های مساکن روستایی از منظر میزان عمق و اندازه هم پیوندی به شرایط اقلیمی مختلف پاسخ می دهند. همچنین کمترین تأثیر شرایط اقلیمی مربوط به مؤلفه عرصه بندی خانه های روستایی است که سلسله مراتب استقرار فضاهای مختلف در آن ها تقریباً در سراسر استان یکسان است.
تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم (نمونه موردی: محدوده هاشمی نژاد مشهد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم در محدوده هاشمی نژاد مشهد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل هایSWOT و QSPMاستفاده شد. جامعه آماری، در دو سطح شامل 15 نفر کارشناس و تعداد 345 نفر از شهروندان انتخاب و به صورت تصادفی توزیع گردیده است. لذا با واکاوی مبانی نظری و بررسی نمونه های تطبیقی، ابتدا معیارهای نوزایی شهری استخراج شد. در ادامه با نظرخواهی از خبرگان، شاخص های رویکرد نوزایی شهری در محله مذکور که با قرارگیری در محدوده اطراف حرم مطهر، علی رغم حفظ اصالت مکانی، دچار فرسودگی کالبدی و کارکردی گردیده، ارائه شد. سپس با تدوین ماتریس عوامل داخلی و خارجی، امتیاز نهایی محاسبه گردید. نمره نهایی ماتریس ارزیابی داخلی IFE))، برابر 305/2 نشان از وضعیت ضعیف شاخص های نوزایی نسبت به عوامل داخلی و نمره نهایی ماتریس ارزیابی خارجی (EFE)، برابر 509/2 که نشان از وضعیت مطلوب شاخص های نوزایی نسبت به عوامل خارجی هست. درنهایت، ضمن تدوین راهبردهای بهینه با استفاده از ماتریس SWOT و برآورد ضریب جذابیت از طریق نظرسنجی خبرگان، نسبت به اولویت بندی راهبردها در قالب ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM)، اقدام گردید که بر این اساس استراتژی« توسعه عرصه های همگانی» ( با نمره جذابیت 862/5)، استراتژی «ایجاد هم پیوندی بین مراکز محلی و بافت سکونتی داخل و خارج محدوده» ( با نمره جذابیت 587/5)، استراتژی «افزایش نظارت مدیریت شهری بر تغییرات کاربری اراضی شهری» ( با نمره جذابیت 586/5) و استراتژی «ارتقاء انعطاف پذیری طرح های فرادست» ( با نمره جذابیت 094/5)، به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار گرفتند.
تعیین مکانی پهنه های فقر شهری (موردپژوهی: منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
307 - 321
حوزههای تخصصی:
در هزاره سوم، شهری شدن فقر اتفاق افتاده است. در همین راستا، فاصله طبقاتی و دوگانگی به ویژگی مسلط بیشتر شهرهای کشور تبدیل شده است. بر همین مبنا، هدف از پژوهش حاضر، تعیین پهنه های فقر در منطقه 12 کلان شهر تهران به منظور برنامه ریزی بهتر برای سامان دهی، توانمندسازی، و ارتقای کیفیت زندگی و مکانی آن است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل Factor Analysis و برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GISاستفاده شده است. با استفاده از نرم افزار GISو مدل تحلیل عاملی به تعیین مکانی پهنه های فقر در منطقه 12 اقدام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تعداد 53 بلوک معادل 5 درصد خیلی مرفّه، 277 بلوک معادل 26 درصد مرفّه، 401 بلوک معادل 38 درصد متوسط، 257 بلوک معادل 24 درصد فقیر، و 73 بلوک معادل 7 درصد خیلی فقیرند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که 31 درصد جمعیت منطقه 12 کلان شهر تهران فقیرند؛ در حالی که 38 درصد آن ها متعلق به طبقه متوسط اند. فقر با شدت و ضعف در محله های منطقه 12 عینیت جغرافیایی پیدا کرده است. به این معنا که فقر در محله های مرکزی، جنوبی، و شمالی نظیر سیروس، دروازه غار شوش، پامنار ارک، بهارستان سعدی، و فردوسی- لاله زار بیشترین نمود را دارد. در محله های دیگر نظیر امین حضور، کوثر، آبشار دردار، مختاری تختی، قیام، سنگلج، و دروازه شمیران نیز با شدت کمتری فقر ریشه دوانده است. کاملاً بین فقر و شاخص های بافت فرسوده (ریزدانگی، نفوذناپذیری، و ناپایداری) رابطه مستقیمی وجود دارد؛ به طوری که بیشترین تمرکز بافت های فرسوده در محله هایی نظیر دروازه غار شوش، سیروس، مختاری تختی، سنگلج، پامنار، امین حضور، بهارستان، و بخش هایی از لبه های دروازه شمیران وجود دارد. بنابراین، پهنه های فقیرنشین بر پهنه های بافت فرسوده منطبق اند.
سنجش و ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند (مورد مطالعه: شهر برازجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهر دوستدار سالمند به عنوان یک محیط جامع و قابل دسترس در جامعه تعریف می شود که فرصت ها را برای سلامتی، مشارکت و امنیت بهینه می کند تا با افزایش سن، کیفیت زندگی و عزت حاصل شود. این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر برازجان از توابع استان بوشهر انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. همچنین جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از دو شیوه کتابخانه ای- اسنادی و در بخش پیمایشی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد سالمند شهر برازجان به تعداد 8913 نفر بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 می باشد. بر اساس فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، تعداد 368 نفر به عنوان حجم نمون تعیین شده است. روش نمونه گیری در دسترس بوده و ابزار جمع آوری داده ها در بخش پیمایشی یک پرسشنامه با 32 گویه می باشد. به منظور جمع آوری داده ها در بخش پیمایشی، 368 پرسشنامه بصورت حضوری بین سالمندان شهر برازجان توزیع شده است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls انجام گرفته است. شاخص های مطرح شده در این پژوهش شامل (فضاهای عمومی و ساختمان ها، حمل ونقل، مسکن، خدمات پزشکی و بهداشتی، تکریم سالمندان و احترام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و امور فرهنگی و رفاهی) است. نتایج نشان می دهد که: شاخص های مطرح شده نقش اساسی در بهبود شهر دوستدار سالمند دارند. بر همین اساس برازش مدل مفهومی پژوهش نشان داد که میانگین واریانس استخراج شده تمامی شاخص ها بیشتر از 50/0 می باشد که بیان کننده روایی همگرا است.
مطالعه تأثیر طرح های توسعه شهری بر پیکره بندی فضایی مطالعه موردی: محله سلطان میراحمد کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
33 - 46
حوزههای تخصصی:
در سده اخیر و در شهرهای تاریخی، طرح های توسعه شهری ازجمله طرح های جامع و برنامه های ساخت خیابان مسبب مداخلات وسیع و مشکلاتی از جمله از بین رفتن یکپارچگی بافت شهری بوده اند. این مداخلات در محلات تاریخی نمود بیشتری پیدا کرده است؛ زیرا همواره یکی از مهم ترین ویژگی های این محدوده ها، ساختار یکپارچه و انسجام اجزای آن به محوریت مرکز محله بوده و مداخلات شهری بدون شناخت ساختارهای فضایی به چند پاره شدن بافت و از بین رفتن انسجام درونی آن منجر شده است. در این مقاله به طور خاص پیامدهای ساخت دو خیابان فاضل نراقی و علوی بر روی ساختار فضایی محله سلطان میراحمد کاشان و مرکز آن مطالعه می شود. براین اساس این مقاله در پی پاسخ دادن به این پرسش هاست که ساخت دو خیابان بیان شده چه پیامدهایی در ارتباط با ساختار فضایی محله داشته و چه آسیب هایی را به آن وارد کرده است. برای پاسخ دادن به این پرسش ها، محدوده مورد نظر در سه مقطع زمانی مختلف و با توجه به تغییرات ایجاد شده، مطالعه و وضعیت آن طی سه دوره یادشده مقایسه شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی_تاریخی است و بر مطالعه ساختار فضایی شهر استوار شده و درعین حال یافته های مبتنی بر تکنیک اسپیس سینتکس با وضعیت فضای شهری و دسترسی ها در سه دوره یادشده مقایسه شده تا تصویر روشنی از تغییرات را آشکار کند. بنابراین برای دستیابی به تحلیلی دقیق از تغییرات رخ داده شده، مدل محوری شهر به کمک روش اسپیس سینتکس تحلیل شده و براین اساس داده ها در نرم افزارdepth Map مورد واکاوی قرار گرفته اند. تحلیل های صورت گرفته با تکیه بر ارزیابی دو متغیر انسجام و گزیده نشان می دهد که توسعه های شهری و ایجاد خیابان های جدید در درون و یا نزدیک محله سلطان میراحمد نتایج متفاوتی در پی داشته است. به نحوی که برخی از این خیابان ها توان بالقوه تبدیل شدن به هسته جدید در ساختار محله را پیدا کرده اند. از سوی دیگر در اثر تغییرات رخ داده شده، بخش های درونی محله و ازجمله مرکز تاریخی آن جایگاه خود را در ساختار فضایی محله، محدوده شهری پیرامون و کل شهر از دست داده و به مرکزی فرعی تبدیل شده اند.
تحلیل نیروهای پیشران تغییرات کاربری اراضی در کلان شهرها (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1177 - 1195
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری زمین یکی از مهم ترین چالش های برنامه ریزی کاربری زمین بوده و تأثیر مستقیمی بر بسیاری از مسائل در جوامع کلان شهری دارد. در اثر تغییرات کاربری زمین در شهرها الگوهای کاربری زمین گوناگونی شکل می گیرد که این الگوها نیروهای پیشران گوناگونی در مناطق مختلف دارد.با شناسایی و سنجش سطح تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این نیروها می توان با برنامه ریزی صحیح در زمینه تغییرات کاربری زمین بر مبنای توسعه پایدار کاربری زمین از مسائل شهری که منتج از بی برنامه بودن در این زمینه است جلوگیری کرد.هدف از مقاله حاضر شناسایی و تحلیل اثرگذاری و اثرپذیری نیروهای پیشران تغییرات کاربری زمین شهری بر یکدیگر و تحلیل مکانیزم روابط این نیروها در کلان شهر تهران است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها اسنادی و پیمایشی از طریق پرسش نامه نخبگی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان مسائل شهری شامل استادان دانشگاه و کارشناسان امور شهرسازی و شهرداری در شهر تهران اند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل ساختاری با بهره گیری از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ تأثیرگذاری به ترتیب عوامل نهادی، سیاست ها، و قوانین و امکانات زیرساختی مهم ترین نیروهای پیشران تغییرات کاربری زمین در کلان شهر تهران اند. از میان 49 عامل که در تحلیل وارد شده، به ترتیب، این عوامل شامل اهداف مدیریت شهری، طرح جامع، دسترسی به شبکه معابر، رشد جمعیت، قیمت زمین، وضعیت توسعه اقتصادی، حقوق کاربری اراضی و قوانین اجاره دارای بیشترین تأثیر بر دیگر عوامل تأثیرگذار در تغییرات کاربری زمین شهری اند که به عنوان عوامل پیشران و کلیدی در تغییرات کاربری زمین شهری تهران شناخته می شوند.
بررسی نقش مؤلفه های کالبدی پیاده مداری و پایداری اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: میدان شهرداری رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
135-146
حوزههای تخصصی:
مفهوم پیاده مداری در کنار پایداری اجتماعی به عنوان دو رویکرد احیاکننده روح زندگی مدنی و اجتماعی با هدف بازسازی هدفمند شهرهای تخریب شده یا آسیب دیده به دلایل سیاسی نظیر جنگ یا دلایل اجتماعی نظیر ایجاد پیوند سازنده بین شهروندان با نگاهی به کاهش سلطه خودروها از دهه شصت میلادی کلید خورد. اما علی رغم وجود این دیدگاه در بین تعداد قابل توجهی از جامعه برنامه ریزان و طراحان شهری، در طی قرن اخیر به سبب افزایش وسعت شهرها و همچنین تراکم و کمیت خودروها، انسان ها اولویت خود را در برابر وسایل نقلیه از دست داده و با کمرنگ شدن هویتشان به عنوان عناصر اصلی حیات در شهر، به مرور زمان به حاشیه شهرها رانده شدند؛ رویدادی که به مرور زمان می تواند مفاهیمی مانند "تعاملات" و "پیوند اجتماعی" در فضاها و گره های اصلی شهرها را با چالش جدی مواجه نماید. هدف از این پژوهش ارزیابی پیاده راه فرهنگی میدان شهرداری شهر رشت به منظور تعیین سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری و استخراج مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء این دو مبحث در کنار ارائه راهکارهای نظری و عملی برای طراحی فضاهای عمومی شهری با کیفیت است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی و شیوه پیمایشی با بهره گیری از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخت با استناد بر جامعه آماری 384 نمونه و بر اساس فرمول کوکران و جدول مورگان انجام گرفته است. با توجه به نتایج فرضیات بیان شده، مشخص گردید که سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری در محدوده شهرداری رشت با میانگین 11/3 از 5 در وضعیت قابل قبولی قرار دارد؛ اما نکته قابل تامل در خصوص یکی از نتایج این پژوهش، حضور بیش از شصت درصد از شهروندان به منظور رفع نیازهای معیشتی و مرتبط با مشاغل بوده که کارکرد اصلی این محیط کالبدی یعنی افزایش سطح تعاملات را با چالش مواجه می کند. لذا هدف اصلی در چنین فضاهایی از شهر که دارای جنبه های قابل توجه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی می باشند باید معطوف به جلب شهروندان از روی میل شخصی برای مشارکت در فضا، نه از روی اجبار و خصوصا رفع نیازهای اقتصادی و معیشتی، بلکه بصورت خودخواسته و داوطلبانه به منظور شکل گیری سطوح بالایی از تعاملات و پایداری اجتماعی باشد. هدفی که نهایت به نجات روح شهروندی منتج می شود.
ارزیابی و سنجش شاخص های پایداری اجتماعی و نقش آن در رضایتمندی ساکنین شهر نورآباد با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 68
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری درگرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان، تحقق عدالت اجتماعی، امنیت و افزایش بینش اجتماعی برای همه اعضای جامعه است؛ که دست یابی به آن از آرمان های مدیریت شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی و بررسی نقش این متغیر در رضایت مندی از زندگی در محلات شهر نورآباد است. حجم نمونه با بهره گیری از فرمول کوکران 382 برآورد و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ به مقدار 897/0 محاسبه شد که نشان دهنده مطلوبیت ابزار پژوهش است. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار های SPSS و AMOS استفاده گردید. در ابتدا وضعیت پایداری اجتماعی با آزمون T تک نمونه ای بررسی گشت که نتایج حاصل از این آزمون حاکی از آن است که وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده موردمطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند و تمامی شاخص ها با میانگین 63/2 پایین تر از حد متوسط اند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این نکته است که از بین شاخص های مورد سنجش پایداری اجتماعی عامل پیاده مداری و سرزندگی شهری بیشترین بار عاملی را با وزن عاملی 78 /0 (با سطح معناداری بیش از 95/0) را دارا می باشد. درنهایت مشخص شد که بین پایداری اجتماعی و رضایت مندی ساکنین از محلات رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
ارائه الگوریتمی برای برنامه ریزی سفر شخصی گردشگر با در نظرگیری وضعیت ترافیک و پنجره زمانی بازدید مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 17
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، صنعت گردشگری به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه اقتصادی از اهمیت بالایی در بسیاری از کشورها برخوردار است. از طرف دیگر، با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، با رویکرد گردشگری الکترونیک و گردشگری هوشمند، راه اندازی وب سایت ها و تولید نرم افزارهای موبایلی که به گردشگران در برنامه ریزی سفر (بر مبنای سلایق و ترجیحات شخصی یا گروهی آن ها، مشخصات جاذبه های گردشگری و وضعیت ترافیک شبکه معابر در یک مقصد گردشگری) کمک می کند، برای توسعه گردشگری و تقویت توان رقابتی مقاصد گردشگری، موردتوجه قرارگرفته است. از دیدگاه پژوهش عملیاتی، چالشِ برنامه ریزی سفر شخصی گردشگر، یک مسئله بهینه سازی به نام مسئله جهت یابی است که با مدل سازی و حل آن، برنامه سفر بهینه برای یک مقصد گردشگری شامل توالی بازدید برخی از نقاط جاذبه گردشگری طوری طراحی می شود که ضمن رعایت محدودیت های گوناگون، امتیاز کسب شده بیشینه گردد. این تحقیق با دیدگاهِ پژوهش عملیاتی ازنظر روش، توصیفی – تحلیلی و ازنظر هدف، توسعه ای است. در این مقاله یک روش فرا ابتکاری جستجوی محلی تکرارشونده، برای حل مسئله جهت یابی با وابستگی زمانی و پنجره های زمانی پیشنهادشده است. این الگوریتم حل بر مبنای تعدادی ساختار همسایگی خاص طراحی شده برای بهبود موضعی جواب عمل می کند که در مرحله جستجوی محلی آن از حرکت های درج، جابجایی و تعویض استفاده شده است. در این پژوهش، برای در نظرگیری شرایط تراکم و تأخیر ترافیک بر روی زمان سفر شبکه معابر، زمان سفر کمان های شبکه به صورت متغیر گسسته و تابعی از ساعت روز در نظر گرفته شده است. الگوریتم پیشنهادی در زبان برنامه نویسی C++ پیاده سازی شده و جهت ارزیابی کارایی آن، بر روی یک پایگاه داده واقعی از شهر شیراز (که از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است)، اجراشده است. بر اساس ارزیابی نتایج مطالعه موردی، کیفیت بالای جواب و زمان حل مناسب، از نقاط قوت روش پیشنهادی این تحقیق محسوب می گردد.
مسکن دوستدار کودک با تاکید بر توسعه پایدار نمونه موردی منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مکان های دارای اهمیت برای ایجاد تعاملات روزانه میان کودک و طبیعت فضاهای مسکونی است که به طور متداول کودک در آن نادیده گرفته شده و هویتی برای کودک قائل نمی باشند. حضور طبیعت به صورت های متنوع در عرصه های باز، نیمه باز، بسته در خانه های سنتی می تواند الهام بخش بیان مبانی نوینی برای طراحی مسکن های معاصر باشد که بستر مناسبی برای رشد کودک و تعامل موثر وی با محیط زندگی اش را به ارمغان آورد. این مقاله با هدف ارزیابی اثرات مؤلفه های مسکن دوستدار کودک در جهت توسعه پایدار منطقه یک شهر تهران می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان و خبرگان در حوزه معماری و شهرسازی در منطقه یک شهر تهران می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه در اختیار 50 نفر قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که بیشترین میانگین مربوط به متغیر خوانایی و آسایش محیطی، که از متوسط میانگین بالاتر بوده که در افزایش و توسعه مسکن دوستدار کودک بسیار اهمیت دارد. با توجه به نتایج متغیر یادگیری و بازی آزاد با بتای 0.711 بیشترین میزان تأثیر را بر متغیر مسکن دارد. بر اساس این نتیجه یک انحراف استاندارد در متغیر یادگیری و بازی آزاد میزان مسکن را به میزان 0.711 انحراف استاندارد افزایش می دهد، برعکس کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر یادگیری و بازی آزاد ، موجب کاهش انحراف استاندارد در متغیر مسکن دوستدار کودک می شود.
بررسی مقاومت ساختمان های مسکونی شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر علی رغم پیشرفت های علمی و فناوری گسترده در پیش بینی حوادث، ساختمان سازی و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی وارد می سازند. از میان بلایای طبیعی زمین لرزه در ایران، بنا به ماهیت خاص خود از اهمیت و توجه بیشتری برخودار است، چرا که نسبت به بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر بوده و از سویی تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. این موضوع به دلیل وجود بافت های نامتجانس و فرسوده شهرها از اهمیتی دوچندان دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان مقاومت ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله است. جامعه آماری، ساختمان های مسکونی شهر همدان و روش نمونه برداری به شیوه تصادفی است و در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و EXCEL و ARCGIS استفاده شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش و شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر زلزله معیارهای مساحت زیر بنا، تعداد طبقات، عرض معبر، وضعیت بافت، موقعیت ساختمان در شهر، وضعیت نما، وضعیت دیوار، وضعیت سقف، عمر بنا، کیفیت مصالح، اسکلت ساختمان و وضعیت پی را، با استفاده از روش های اسنادی-کتابخانه ای، توصیفی-تحلیلی و مطالعات میدانی مورد بررسی قرار دادیم. یافته های حاصل از این پژوهش بیان گر آن است که غالب ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله مقاومت ندارند و مناطق مختلف شهر از نظر شاخص های مورد بررسی تفاوت داشته که این امر به خاطر وجود بافت های فرسوده بیشتر این مناطق است.
مکان یابی شهرهای جدید با رویکرد اکولوژیک (نمونه موردی: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید، سکونتگاه های نوپا و فاقد هسته اولیه قبلی است که بر اساس برنامه ساختاری از پیش فکر شده ایجاد شده اند. احداث شهرهای جدید حرکتی جدید نیست و سابقه تاریخی طولانی را چه در شرق و چه در غرب پشت سر دارد. اولین تجربه شهرهای جدید در همسایگی ایران یعنی بین النهرین صورت گرفته است. اهداف طراحی و احداث شهرهای جدید ارائ ه مسکن، پالایش و س اماندهی فض ایی م ادر ش هرهای ناحیه ای، جذب سرریزهای جمعیتی، کنترل رشد مادر شهرها، انتق ال مراک ز سیاس ی- اداری، ع دم تخری ب زمین های کشاورزی، توسعه نواحی عقب مانده، اس کان کارگران بخ ش ص نعت، تمرکز زدای ی، توزی ع فض ایی صنعت و جمعیت و... است. شهر ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی و بزرگ ترین شهر استان دهمین شهر پرجمعیت کشور و دومین شهر شمال غرب کشور است جمعیت بالا و به تبع آن مهاجر پذیر بودن شهر در کنار موقعیت استراتژیک و مرزی این شهر و نواحی اطراف لزوم یک بررسی جامع و دقیق در حوزه جمعیت شناسی و اسکان بهینه جمعیت در این شهر را اثبات می کند. مهم ترین هدف این تحقیق مکان یابی شهر جدید در پیرامون مادر شهر ارومیه با در نظر گرفتن مسائل اکولوژیکی و توسعه پایدار است. روش تحقیق بر اساس هدف جز تحقیقات کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. مهمترین ابزار بکار رفته نرم افزار های سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل سلسله مراتبی بوده و مبنای تئوریکی مکان یابی استفاده از روش مک هارگ جهت شناسایی معیارهای موثر در تحقیق است.
ارزیابی کمی و کیفی مسکن شهری رویکردی جهت دستیابی به عدالت فضایی(مطالعه موردی: مناطق شهری استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از عناصر اصلی تعادل و پابرجایی اجتماع انسانی می باشد که سیستم زندگی اجتماعی در آن شکل می گیرد. مسکن یکی از احتیاجات بنیادی هر خانوار است که باید فضای آسایش و امنیت را برقرار سازد. فقدان مسکن، مانعی در مسیر آرامش و زندگی سالم را در پی دارد و همین عوامل مسکن را به یکی از اساسی ترین نیازهای بشری تبدیل نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی کمی و کیفی مسکن شهری رویکردی جهت دستیابی به عدالت فضایی در مناطق شهری استان خراسان رضوی است. شاخص ها و زیرشاخص های کیفیت مسکن مراکز شهری در پنج گروه سرانه های تراکمی(بعدخانواردر واحد مسکونی، تعداد نفر در واحد، مالکیت و تعداد اتاق)، سرانه تسهیلات موجود(برق، آب، فاضلاب،گاز، حمام، آشپزخانه و سیستم گرمایشی)، ریزدانگی(در 9 سطح)، دوام بنا(در 3 سطح) و مصالح(در 9 سطح) انتخاب گردید. داده های مورد نیاز را از سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 استخراج و از طریق مدل فازی ابتدا بی مقیاس گردید، سپس وزن های مولفه های مربوط به هر قلمرو را با استفاده از مدل سلسله مراتبی تعیین و جهت رتبه بندی مراکز شهری، مدل TOPSIS مورد بهره برداری قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید؛ 05/21 درصد از شهرهای استان در این شاخص ها، دارای کیفیت مطلوب و 4/11 درصد از مراکز شهری دارای کیفیت نسبتا مطلوب می باشد و 3/26 درصد مراکز شهری از کیفیتی متوسط برخوردارند. از 19 شهر مورد مطالعه، 8 شهر در وضعیت نا مناسبی قرار دارند. مطالعه حاضر، نشان می دهد تفاوت معناداری در کیفیت مسکن در بین نقاط شهری مورد مطالعه وجود دارد و نشانگر نوعی بی عدالتی فضایی است.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی فضایی سیاست های مسکن با استفاده از مدل متا-سوات مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
59 - 70
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب به عنوان نخستین توقع جوامع از حکومت ها مطرح و دولت ها بسته به دیدگاه های خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بوده اند. با توجه به ناکارآمدی رهیافت های ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ روﯾﮑﺮد از برنامه ریزی به منظور رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺻﺮف، برنامه ریزی فضایی راهبردی با ارائه سیاست های اجرایی مسکن در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی می تواند راهگشا باشد. این تحقیق توصیفی _تحلیلی است. بدین منظور ابتدا در مرحله جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و در مرحله پیمایشی بنا به ماهیت موضوع از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهر کرمانشاه است. برای آنالیز و روشنگری پرسشنامه ها از مدل متا سوات استفاده شده است. این پژوهش بعد از شناخت مسائل و مشکلات شهر و کسب نظر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن، درنهایت با اجماع نظر نخبگان به این نتیجه رسید که تأثیرگذارترین برنامه ها، سیاست انبوه سازی مسکن و مسکن مهر بوده است. باوجود همه اقدامات از بعد کمی، شهر کرمانشاه در دهه 90 با کمبود نزدیک به 20 هزار واحد مسکونی برای شهروندان خود روبه رو است. ارائه تسهیلات مسکن برای گروه های مختلف درآمدی، تشویق بخش خصوصی برای ساخت و تأمین مسکن از طریق شیوه های صنعتی با آموزش و فرهنگ سازی و تسهیلات مادی برای انبوه سازان و بخش خصوصی، اجباری کردن مقررات ملی ساختمان و نظارت بهینه و برخورد قهری با متخلفان، مهم ترین راهبردهای این پژوهش برای برنامه ریزی توسعه مسکن در شهر کرمانشاه است.
تاثیر ویژگی های عمومی مکان های سوم بر تعاملات اجتماعی؛ نمونه مورد مطالعه: کافه های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مکان های سوم نمونه ای موفق از مکان های عمومی هستند که به دلیل ویژگی های خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقش های مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالم تر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکل دهی اصولی مکان های سوم که کافه ها نمونه بارزی از آنها هستند، ضروری به نظر می رسد. نمونه ها براساس نظرسنجی آنلاین انتخاب شده اند. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه، همبستگی است. شیوه جمع آوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و منابع آرشیوی است. هدف از این پژوهش بررسی هشت ویژگی عمومی بیان شده برای مکان های سوم در نمونه های مطالعاتی و واکاوی تأثیر آنها بر تعاملات اجتماعی شکل گرفته در بستر مورد مطالعه است. ابتدا به کمک منابع آرشیوی، مشاهده و نقشه برداری رفتاری مکان محور نمونه ها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از مدل معادلات ساختاری و ابزار پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت و براساس یافته های پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان می دهند، حریم ها و فواصل در تعاملات اجتماعی تأثیرگذارند. ویژگی های مکان های سوم در کافه های مورد مطالعه وجود دارند و بر تعاملات اجتماعی اثرگذارند اما میزان ظهور آنها متفاوت است. چهار ویژگی گفت وگو به عنوان فعالیت اصلی، جو صمیمی، دسترسی و امکان سکونت و مشتری ثابت به ترتیب بیشترین تأثیر را در تعاملات اجتماعی دارند. سایر ویژگی ها با اثرگذاری بر این چهار ویژگی به صورت غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی شکل گرفته در کافه های مورد مطالعه نقش دارند.
نقش ارزش های میراث معماری و شهری در توسعه گردشگری فرهنگی مطالعه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
77 - 90
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهرها به عنوان مکانی واجد ارزش های میراث فرهنگی، با در برگرفتن دوره های مختلف تاریخی، دارای ویژگی هایی متشکل از ساختاری فضایی _ کالبدی می باشد. ارزش های منسوب به آن و تعیین میزان اهمیت و درجه بندی آنها، می تواند نقش مهمی در جهت حفاظت و سرمایه گذاری در قالب گردشگری فرهنگی باشد. هدف از این تحقیق نیز تعریف منطقه و محور گردشگری فرهنگی با استفاده از اولویت بندی مکان های میراث معماری و شهری، براساس ارزش های استحصالی از این حوزه پژوهشی و مستخرج از بخش مبانی نظری تحقیق است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی _ توسعه ای بوده و داده های آن به صورت توصیفی و کتابخانه ای می باشد که با تشکیل گروه تخصصی از کارشناسان و دست اندرکاران حوزه میراث فرهنگی و گردشگری برای امتیازدهی به شماری از مکان های میراثی محدوده مرکزی شهر ارومیه براساس ارزش ها به منظور ارزیابی آن با استفاده از تحلیل شبکه ای ANP جمع آوری گردیده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که سه عنصر اصلی از ساختار شهری ارومیه، شامل مسجد جامع، بازار تاریخی و میدان ایالت به ترتیب دارای اولویت ارزشی شامل احساسی، فرهنگی _ تاریخی، علمی و کاربردی نسبت به سایر عناصر بوده و تعریف کننده محدوده و محور گردشگری فرهنگی می باشد. به طورکلی می توان گفت، توجه و به تصویر کشیدن ارزش ها می تواند مبنایی برای تصمیم گیری های مربوط به حوزه گردشگری و میراث فرهنگی باشد. از دیگر سو می توان با اولویت بندی مداخله اجرایی پروژه های گردشگری فرهنگی با شناخت قابلیت های مکان های میراث معماری و شهری با هدف بهبود وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ساکنان، توسعه و ترویج فرهنگ و هویت بومی و منطقه ای و در جهت حفظ و احیای هویت تاریخی این شهر شاهد تأثیر قابل توجهی بود.
Investigation of the Role of Rural Tourism Development in the Promotion of Rural Social Welfare Indexes (Case Study: East Azerbaijan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The aim of this study was to investigate the role of tourism development in the promotion of social welfare in rural East Azerbaijan province. Design/methodology/approach- The research paper is based on analytical-explanatory technique; it was carried out through a survey. The research population comprises the residents of the tourist villages. Five hundred (500) participants were selected as the sample size based on Cochran formula. Experts confirmed the face validity of the questionnaire. They performed a pilot study on 60 questionnaires within the same region. The applied questionnaire was 0.885 to 0.894 reliable based on the obtained data using Cronbach alpha. Finding- Spearman’s correlation test revealed that all research variables were positively and significantly related to tourism except sense of safety and security as well as improvement of consumption patterns. In addition, results of Mann-Whitney test showed that tourism and social welfare were more associated with tourist villages of East Azerbaijan than that of other non-tourist villages. In addition, the results of regression analysis revealed that 9 variables out of 11 obtained 89% of the variations. Accordingly, the variables of quality of life, occupation, and future expectancy have been more effective. Research limitations/implications- The recommendations in this research paper can be used in different areas of tourism management and development of villages in this region.
Policies and Planning Approach: Challenges and Opportunities for Local Stakeholders' Empowerment and Sustainable Development (Case Study: South and South-East Villages of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The present study aims to examine the challenges and opportunities for local stakeholders' empowerment related to rural planning in Iran. In general, the current approach of planning process from making decision to implementation and monitoring is based on instrumental rationalism approach, irrespective of the villagers’ viewpoints. Urban – Rural divided planning has created some challenges for sustainable rural development and opportunities for improving environmental-ecological and socio-economic indicators, which have been ignored . Design/Methodology/Approach- Less attention has been paid to local stakeholders' empowerment in planning methods and procedures, which is regarded as an obstacle for the promotion of the indicators related to sustainable rural development. The present study was based on a descriptive – analytical method. Correlation test and multivariate regression were used to provide a meaningful framework. Library and field studies were used for data collection. Library method was used to understand the impact of policy implementation and planning approach on the socio-economic empowerment of local stakeholders for their socio-economic participation in sustainable rural development and the study of previous research experiences and other countries on appropriate planning. The statistical population of the study is 124 villages in south and southeast of Tehran. Random sample size for completing the questionnaire of local authorities at village level, using Cochran formula and its adjustment formula for small statistical population, with 95% confidence level and probability of 0.05 and prediction of variance S2 0.25 = sample size of 54 villages was achieved. In these 54 villages, 450 questionnaires were completed according to size by specifying sample size in each village .The validity of the research questionnaire was conducted by experts in organizations. The reliability of the questionnaire through Cronbach's alpha was 0.801. Findings- The results indicated that local stakeholder's generative empowerment is important although unproductive empowerment is increasingly overcoming. In addition, the possible effects of this process have been identified. Thus, problem-oriented planning is necessary for formulating a community-based approach optimally and strengthening social capital, which is not based on current instrumental rationalism approach. Thus, for the best planning with a community-based approach and the reinforcement of social capital, the group to convene is needed in the process and problem-oriented planning is important. This is inconsistent with the techno centrism rationalism approach.
ارزیابی تغییرات فضایی دمای سطحی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای کلان شهرها، بحران شهرنشینی در قرن حاضر است. هدف این تحقیق شناخت تغییرات فضایی دمای سطحی در شهر مشهد است که با باند حرارتی 11 تصویر لندست برای دوره 2009 تا 2013 و نقشه رقومی کاربری اراضی مشخص شد. در این مطالعه برای محاسبه دمای سطحی، از روش الگوریتم پنجره مجزا استفاده شد. مدل الگوی فضایی دمای سطحی شهر مشهد در طول سال، افزایش دمای سطحی از مرکز به حاشیه شهر در زمان گذر ماهواره است؛ به طوری که مناطق مرکزی و قدیمی شهر (سناباد، آبکوه، سعدآباد، ملک آباد)، دمای سطحی پایین تری نسبت به حومه شهر دارند. بالاترین دمای سطحی در حاشیه جنوبی شهر، پیش کوه های بینالود از غرب تا جنوب شرقی مشهد، راه آهن، فرودگاه، میدان شهدا، حاشیه بزرگراه امام علی و کمر بندی همت، ششصد دستگاه، کارخانه قند و نخ ریسی و فضاهای باز خالی و فاقد کاربری شهری است. کاربری های حمل و نقل شهری، زمین بایر و ارتفاعات در طول سال، حداکثر دمای سطحی و حداقل دما، در کاربری تفریحی و توریستی، کشاورزی و باغ ها به خصوص در ماه های گرم وجود دارد. منطقه 12 شهری، گرم ترین و منطقه 1، خنک ترین منطقه شهر مشهد به لحاظ دمای سطحی است. حداکثر دمای سطحی مشهد، در ماه های تیر و مرداد، و حداقل دما، در آذر بوده و دامنه فضایی دمای سطحی شهر، به ترتیب در ماه آوریل (فروردین) و فصل بهار، بیشترین و در ماه اکتبر (مهر) و پاییز، کمترین است.
گسترش قلمرو ناتو در مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
343 - 364
حوزههای تخصصی:
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اکنون شانزدهمین همسایه مرزهای آبی و خاکی جمهوری اسلامی ایران است. این سازمان با تأکید بر راهبرد تأمین امنیت منطقه جغرافیایی یوروآتلانتیک با حضور پویا در خارج از منطقه به قلمروسازی در مناطق مختلف جهان از جمله در مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. حضور فراجغرافیایی ناتو در مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر مناطق بالتیک، دریای سیاه، و اروپای شرقی موضوع اصلی پژوهش حاضر است. نویسندگان تلاش دارند به این پرسش اصلی پاسخ دهند که ناتو چگونه در حال قلمروسازی در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران است؟ با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اینترنتی، و رسانه ای، فرضیه اصلی مقاله عبارت است از اینکه «ناتو تلاش دارد برای حفظ و گسترش حاکمیت ارزش های لیبرال - دموکراسی و بازار آزاد به عنوان موتور محرک نظام جهانی معاصر با بهره بردن از راهبردهای گسترش مرزهای سیاسی رسمی، گسترش مرزهای سیاسی غیررسمی، مأموریت های بشردوستانه، همکاری های دفاعی و امنیتی و گسترش دفاتر سازمانی و اداری، قلمرو خود را با حضور در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد». یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد افزایش همکاری های ناتو با همسایگان جمهوری اسلامی ایران در منطقه های ژئوپلیتیکی شمالِ دور امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را با پیامدهای مختلف یک، نظامی و امنیتی، دو، سیاسی، سه، اقتصادی و تجاری، و چهار، فرهنگی و اجتماعی مواجه می کند. بنابراین، ضروری است مسئولان ذی ربط در جمهوری اسلامی ایران توجه به فعالیت های این سازمان در مناطق ژئوپلیتیکی شمال دور کشور را مورد توجه جدی قرار دهند.