یکی از مکان های دارای اهمیت برای ایجاد تعاملات روزانه میان کودک و طبیعت فضاهای مسکونی است که به طور متداول کودک در آن نادیده گرفته شده و هویتی برای کودک قائل نمی باشند. حضور طبیعت به صورت های متنوع در عرصه های باز، نیمه باز، بسته در خانه های سنتی می تواند الهام بخش بیان مبانی نوینی برای طراحی مسکن های معاصر باشد که بستر مناسبی برای رشد کودک و تعامل موثر وی با محیط زندگی اش را به ارمغان آورد. این مقاله با هدف ارزیابی اثرات مؤلفه های مسکن دوستدار کودک در جهت توسعه پایدار منطقه یک شهر تهران می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان و خبرگان در حوزه معماری و شهرسازی در منطقه یک شهر تهران می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه در اختیار 50 نفر قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که بیشترین میانگین مربوط به متغیر خوانایی و آسایش محیطی، که از متوسط میانگین بالاتر بوده که در افزایش و توسعه مسکن دوستدار کودک بسیار اهمیت دارد. با توجه به نتایج متغیر یادگیری و بازی آزاد با بتای 0.711 بیشترین میزان تأثیر را بر متغیر مسکن دارد. بر اساس این نتیجه یک انحراف استاندارد در متغیر یادگیری و بازی آزاد میزان مسکن را به میزان 0.711 انحراف استاندارد افزایش می دهد، برعکس کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر یادگیری و بازی آزاد ، موجب کاهش انحراف استاندارد در متغیر مسکن دوستدار کودک می شود.