فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به عنوان چشم انداز فرهنگی، حاصل از تعامل بین انسان و محیط در طی فرآیندهای متأثر از عوامل و نیروهای درونی و بیرونی دچار تغییر و تحولاتی در بافت کالبدی – فضایی (خصوصاً در ابعاد مسکونی) خود شده است؛ این امر موجب پدید آوردن مسائل و نارسایی های بسیاری برای زیست و ادامه سکونت در این فضاها شده است. در این راستا پژوهش حاضر، با استفاده از روش های اسنادی- تحلیلی و رویکرد کاربردی حاکم بر آن، به دنبال روشن ساختن تفاوت های منطقه ای و سطح بندی نواحی همگن در زمینه ابعاد گوناگون مسکن (بهداشتی- درمانی، زیربنایی-رفاهی، تسهیلات و تأسیسات، استحکام و سازه) در مناطق روستایی ایران بوده است. برای این منظور، از روش های تحلیل عاملی و تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی برای وزن دهی و برای تفسیر نتایج، به تهیه نقشه های مربوطه با از سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ مناطق روستایی استان های مازندران (467/0)، اصفهان (464/0)، البرز (455/0) و تهران (449/0) بالاترین سطح برخورداری و مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان (265/0)، خراسان جنوبی (267/0)، هرمزگان (267/0) و کرمان (270/0) در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن روستایی قرار دارد. همچنین استان های کشور در زمینه ی شاخص های ذکر شده، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و سطح برخورداری استان ها در این زمینه با یکدیگر برابر نیست؛ بنابراین لازم است در جهت هدایت توسعه ی آتیه این روستاها به سوی توسعه ای پایدار و رهایی از مشکلات موجود، برنامه ریزی های مؤثر و عملی در جهت بهبود وضعیت توزیع فضایی مسکن در این سکونتگاه ها انجام گیرد و مناطق سطوح پایین نسبت به مناطق سطوح بالاتر، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی فرهنگ کارآفرینی و عوامل مؤثر بر شکست کارآفرینان کشاورزی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به کارآفرینی به ابزار نیاز داریم. یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکس کننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت می کند. ازاین رو در این تحقیق ابتدا فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کشاورزی و درادامه موانع فرهنگی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی بررسی شد. این مطالعه با استفاده از روش کمّی انجام شد. جامعه آماری شامل دو گروه کارآفرینان کشاورزی و کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، حجم نمونه ها در هر گروه تعیین شد. نتایج نشان داد که میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و جامعه روستایی با دادن فرصت دوباره به افراد شکست خورده موافق هستند. فرهنگ جمع گرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسک گریزی، در بین جامعه روستایی غالب است. همچنین نتایج نشان داد کارآفرینان کشاورزی با موانعی فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بی اعتقادی به توانمندی های زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمان ها و مخالفت والدین با فعالیت های کارآفرینی دختران روبه رو هستند. درمجموع نتایج نشان می دهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع مطلوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری می کند.
شناخت الگوی ادراکی روستای خوب بر اساس روش-شناسی کیفی مورد مطالعاتی: روستای کرفس (شهرستان رزن- استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه نواحی روستایی، با در نظر گرفتن ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیط زیستی، کالبدی، و نهادی و بر اساس درک واقع بینانه از نیازهای روستاییان، مستلزم تغییر نگرش متولیان برنامه ریزی و ساختارشکنی در رویکردهای مرسوم است. این پژوهش با هدف بازشناسی معیارها و شاخص های «خوب بودن» سکونتگاه روستایی تلاش می کند با رویکردی متفاوت به مفهوم «روستای خوب» نه از دیدگاه متخصصین ذی ربط بلکه با توجه به دیدگاه ها، آرمان ها، هنجارها، نیازها، خواسته های مشترک و دلخواه ساکنان محلی آن بپردازد. تحقیق از نوع اکتشافی است و جامعه آماری، کل دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان روستای کرفس از توابع شهرستان رزن در استان همدان را شامل می شود. از تکنیک های روش کیفی (طرح سوال به عنوان موضوع انشا و تحلیل آن) و کمی(پرسشنامه) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. در مرحله نخست تحلیل، انشاهای دانش آموزان با رویکرد تحلیل مقایسه ای مداوم در چارچوب سه مرحله (کدگذاری باز، کدکذاری محوری و کدگذاری انتخابی) قرار گرفت. سرانجام 124 مقوله اصلی شناسایی شده به عنوان ویژگی های یک روستای خوب از دیدگاه دانش آموزان در چارچوب 18 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در مرحله دوم به منظور سنجش وضعیت روستای کرفس بر اساس مقولات استخراج شده، پرسشنامه ای بر مبنای یافته های مرحله نخست در چارچوب طیف لیکرت طراحی گردید. یافته ها ی پرسشنامه در اکثریت مقوله های اصلی بیانگر فاصله روستای مورد مطاله با روستای خوب است.
اولویت بندی و تعیین استراتژی های توسعه شهر (CDSs)شیراز با استفاده از AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تغییر دیدگاه های برنامه ریزی شهری، روش های رایج مربوط به تهیه طرح های توسعه شهری نیز مورد بازنگری جدی قرار می گیرند. استراتژی های توسعه شهر (CDSS)از دیدگاه های جدید و تاثیرگذار در بهبود روند برنامه ریزی شهر استو هدف پژوهش تعیین استراتژی های توسعه شهری شیراز و اولویت بندی آنها با استفاده از مدل AHP است. برنامه های کنونی شهر شیراز کالبدی و ایستا بوده و در تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی لحاظ نشده و پاسخگوی نیازهای فعلی نبوده و تحقق اهداف پیش بینی شده در آنها بسیار کم است، در این پژوهش ابتدا 6 استراتژی اصلی، ساماندهی فضایی، تقویت اقتصاد شهری، زیست پذیری اجتماعی، دسترسی پایدار، محیط زیست و حکمروایی خوب شهر، به همراه استراتژی های فرعی بر اساس درخت سلسله مراتبی ترسیم گردید و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا بر اساس مقایسه زوجی اولویتها را مشخص سازند. در کل نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیر معیارها با هدف (استراتژی توسعه پایدار شهری) نشان می دهد که کسب درآمدهای پایدار اولویت اول، عدالت فضایی و توزیع بهینه امکانات دارای اولویت دوم، گسترش توریسم اولویت سوم و در راستای دسترسی پایدار تکمیل مترو شهر در اولویت چهارم برنامه ریزی قرار داشته و اولویت پنجم برنامه ریزی نیز تدوین چشم انداز است و جلوگیری از گسترش کالبدی و شهر فشرده در اولویت اخر برنامه ریزی قرار گرفته است. در انتها نیز راهکارها و برنامه های اجرایی ده استراتژی اول شهر شیراز ارائه می گردد.
سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلّی تحقیق حاضر، بررسی سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان روستایی شهرستان اصفهان می باشند (93593 = N) که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 195 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری نظیر ضریب هم بستگی، آزمون T و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل هم بستگی اسپیرمن نشان می دهد که، متغیّرهای سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، سطح تحصیلات شوهر، میزان همکاری با تشکّل های روستایی، نگرش نسبت به دوره های آموزشی، دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی، دیدگاه افراد در مورد کیفیت دوره های آموزشی قبلی، دیدگاه افراد در مورد مفیدبودن دوره های آموزشی قبلی و میزان ارتباط با جوامع شهری ارتباط معنی دار و مثبت با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته و متغیّرهای سن و تعداد فرزندان، ارتباط منفی معنی داری با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته است، همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از بین متغیّرهایی که وارد مدل رگرسیونی شدند، متغیّر دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی تأثیرگذارترین متغیّر می باشد.
محدودیت ها: دسترسی به زنان روستایی و جمع آوری داده ها با توجه به سطح تحصیلات پایین پاسخ گویان، از عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق، برگزاری کلاس های آموزشی؛ نظیر نهضت سوادآموزی، ایجاد شرایط محلّی مناسب از طریق اجرای برنامه های مناسب و مراقبت از فرزندان خردسال زنان در زمان اجرای برنامه های آموزشی، می تواند مشارکت زنان را افزایش دهد.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات اندکی با این موضوع در این سطح از تحلیل عوامل و نیز به کارگیری روش های آماری پیشرفته صورت گرفته است.
استقرار صنعت در روستا
منبع:
جهاد آذر ۱۳۶۴ شماره ۸۱
حوزههای تخصصی:
بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی (مطالعه موردی: قالی و گبه در شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی به ویژه صنعت قالی ازجمله فعالیت های غیرکشاورزی است که بخش مهمی از اشتغال کشور را به خصوص در بین عشایر و روستاها به خود اختصاص داده است. بررسی موانع و مشکلات توسعه صنایع بومی روستایی در شهرستان زرین دشت که یکی از مراکز تولید قالی و گبه در استان فارس است هدف اصلی تحقیق به شمار می رود. این تحقیق به روش کیفی انجام و داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شده است. روستاهای فعال در زمینه قالی بافی و گبه بافی در شهرستان زرین دشت به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 21 نفر از خبرگان صنعت قالی و گبه در سه روستای تولیدکننده عمده قالی و گبه (مزایجان، دره شور، ده نو) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه وتحلیل ارتباط بین کدهای تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد موانع عمده ای تولید دست بافت های شهرستان را تهدید می کند. به منظور حفظ و توسعه دست بافت های شهرستان باید اقداماتی صورت گیرد؛ ازجمله این اقدامات می توان به کوتاه کردن سلطه دلالان بر بازار مواد اولیه و خرید دست بافته ها، پیگیری بیمه قالیبافان، توجه مسئولان شهرستان نسبت به تولیدات دست بافت و ... اشاره کرد.
تحلیل روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرش دست باف نقش مهمی در صادرات غیرنفتی، اشتغال و معیشت خانوارهای بافنده، به ویژه خانوارهای روستایی کشور دارد؛ ولی با چالش بهبود کیفیت و کارآیی در روش های مختلف تولید روبه رو است. این پژوهش با هدف بررسی روش های تولید فرش دست باف ابریشمی در مناطق روستایی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت فرش تولیدی، از یک روش شناسی ترکیبی مطالعه موردی و پیمایشی استفاده کرده است.
روش: داده های کیفی با استفاده از فنون گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۹۰ نفر خانوار روستایی و کنش گران بازار فرش و دادههای پیمایش از طریق مصاحبه ساختارمند با یک نمونه ۲۶۵ خانوار بافنده که به تصادف از جوامع روستایی بافنده فرش شهرستان زنجان انتخاب شدند، گردآوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بافندگان روستایی از طریق شیوه های کارفرمایی مزدی، کارفرمایی سهم بری و خویش فرمایی فرش تولید می کردند. در شیوه ها ی کارفرمایی نسبت به شیوه خویش فرمایی، کیفیت نهاده های کلیدی تولید از جمله نخ، نقشه و رجشمار فرش بالاتر بود و فرش های تولیدشده بازارپسندی بیشتر و قیمت بالاتری داشتند؛ ولی ارزش افزوده کمتری به بافنده فرش تعلق می گرفت. سود بالا در روش کارفرمایی مزدی به دلیل برخورداری کارفرما از منابع بالای اطلاعاتی، مالی و نهاده ای است. آن ها از کانال های وسیع ارتباطی برای شناخت بازار و کیفیت نهاده ها برخوردار بوده، همچنین، از منابع مالی کافی برای خرید نهاده های با کیفیت و مرغوب و سرمایه گذاری بیشتر در تولید فرش برخوردار هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: فرضیه برتری شیوه کارفرمایی مزدی نسبت به دیگر شیوه ها را نمی توان تأیید کرد؛ به طوری که بافندگان روستایی خویش فرما نیز در صورت برخورداری از منابع اطلاعاتی، مالی و نهاده ای کافی، همچنین، تأثیرگذاری بر شبکه بازار از طریق تشکل های خود، می توانند حاشیه بازار را کاهش دهند و ارزش افزوده بیشتری را در زنجیره ارزش فرش ابریشم به دست آورند.
دارالشفا
حوزههای تخصصی:
مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با رویکرد برنامه ریزی محیط زیست و بهره گیری از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه ی موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی از دیدگاه برنامه ریزی محیط زیست با استفاده از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در استان لرستان است. پردازش و تحلیل داده ها به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و براساس ده معیار مهم از نظر کارشناسان محیط زیستی شامل طبقات ارتفاع، طبقات شیب، فاصله از مناطق حفاظت شده، قابلیت کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، فاصله از گسل، فاصله از نقاط روستایی، فاصله از نقاط شهری، فاصله از صنایع موجود و فاصله از راه ها صورت گرفته است. در این پژوهش از روش پرومته برای رتبه بندی آلترناتیوها و از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها استفاده شد. برپایه ی نقشه وزن بندی نهایی، از مجموع مساحت منطقه، شانزده درصد (45 هزارو207 کیلومتر مربع) برای توسعه ی صنایع پتروشیمی مناسب هستند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که بخش زیادی از مکان های ب ا ت وان نسبتاً مناسب و مناسب نقشه ی نهایی، منطبق بر کلاس های ک املاً مناس ب ه ریک از مشخصه های ورودی در مدل بوده است و این ام ر رض ایت بخ ش بودن مدل به کار رفته را در مطالعات مکان یابی صنایع پتروشیمی نشان می دهد.
بررسی نگرش والدین به ادامة تحصیل دختران روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان سنقروکلیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع آموزش دختران روستایی برای برنامه ریزی و توسعة روستایی امری ضروری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ادامة تحصیل دختران روستایی (روستاهای شهرستان سنقروکلیایی) است. جامعة آماری این پژوهش، خانواده هایی بودند که دانش آموز دختر داشتند (2269N=). با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 360 پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب توزیع شد و در نهایت 349 پرسشنامه تکمیل و تجزیه و تحلیل شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن را جمع متخصصان و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ تأیید کرد. نتایج نشان دادند که دیدگاه والدین به تحصیل دختران منفی است. آزمون ناپارامتری من ویتنی مشخص کرد که نگرش والدین به ادامة تحصیل دختران در روستاهایی که دارای مدرسة راهنمایی دخترانه و دبیرستان دخترانه هستند، مثبت و در روستاهایی که فاقد این مدرسه ها هستند، منفی است. نتایج آزمون کروسکال والیس نیز نشان دادند، والدین با تحصیلات بالاتر، نگرش مثبتی به ادامة تحصیل فرزندان دختر خود دارند. نتایج این پژوهش می تواند کمک شایانی به برنامه ریزان روستایی برای توسعة انسانی و روستایی و آموزش روستاییان کند.
مقایسه تطبیقی پراکنش فضایی مساجد با توجه به مولفه های شهر اسلامی (نمونه موردی: مناطق 5 و 11 شهرداری مشهد)
حوزههای تخصصی:
بناهای مذهبی همواره یکی از اساسی ترین عناصر بافت، ساخت و شکل شهرها بوده و هستند. در شهرهای اسلامی، مسجد جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده و به مثابه ی برجسته ترین عنصر منبعث از دین اسلام از همان ابتدا با جامعه ی مدنی اسلام همراه بوده است. اغلب مساجد در مرکز شهرها، نزدیک بازارها و محدوده ی دارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت، مسا جد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت، اهمیت شهری هم نداشت. در حال حاضر نیز در اکثر کشورهای مسلمان از جمله ایران مساجد به عنوان نماد سازوکار اولیه حکومت اسلامی وجود دارد. از طرفی نیز با گسترش و بزرگ شدن تدریجی شهرها به پهنه های وسیع، دیگر نیاز شهرها با یک مسجد جامع برآورده نمی شد. بنابراین در شهرها، مساجد فراوانی ساخته شد. از شاخصهای مورد تاکید ائمه اطهار و اندیشمندان اسلامی برای بنای مسجد در مراکز مسلمان نشین، پراکنش فضایی متناسب با محیط، مکان یابی مناسب برای دسترسی مناسب و تناسب تراکم جمعیت به تعداد مساجد بوده است. بر این اساس مقاله پیش رو به بررسی پراکنش فضایی مساجد در دو منطقه 5 و 11 شهرداری کلانشهر مشهد با توجه به سه شاخص فوق میپردازد ، روش تحقیق در مقاله پیش رو از نوع پیمایش و توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج تحقیق نیز بیانگر این موضوع بود که در منطقه 11 شهرداری مشهد ضوابط و استانداردهای موجود کشور برای مساجد تا حدی رعایت گردیده است و در منطقه 5 شهرداری مشهد علاوه بر بیشتر بودن تعداد کمی مساجد پراکنش فضایی بهتری را نیز شاهد هستیم.
نظراتی پیرامون مقوله های تفکر ویدالی
حوزههای تخصصی:
تحلیل توزیع فضائی کاربری مسکونی از طریق بررسی تراکم های شهری و نقش آن در توسعه پایدار شهر (مطالعه موردی : شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونت مهم ترین کارکرد شهری است که همواره بیشترین اراضی شهرها را دربرمی گیرد و قلمروهای مهم و متنوعی را در کنار یکدیگر قرار می دهد. نکتة بسیار مهم در مکان گزینی کاربری مسکونی، ضرورت های ارتباطی و زیست محیطی است. در پژوهش حاضر با رویکرد قیاسی و توصیفی- تحلیلی، وضع توزیع فضاهای مسکونی شهر میاندوآب ارزیابی شده و انواع تراکم مانند تراکم خالص مسکونی، تراکم خالص شهری یا تراکم کلی مسکونی، تراکم ناخالص شهری و تراکم ساختمانی مسکونی بررسی می شود. سپس ضمن تحلیل و مقایسة وضعیت کاربری مسکونی شهر میاندوآب و تراکم های شهری با استانداردهای کاربری مسکونی، میزان تراکم و نیاز به زمین با کاربری مسکونی، در مناطق مختلف شهر مشخص می شود. نتایج نشان می دهد میاندوآب، به دلیل مهاجرپذیری بالا و الحاق روستاهای اطراف به محدودة قانونی شهر، تراکم های متفاوتی در مناطق مختلف شهر دارد؛ به طوری که 3/60 درصد سطح شهر، تراکم خالص مسکونی بین 201 تا 250 نفر دارد که نشانة وجود واحدهای مسکونی بزرگ و دارای محوطة باز بیشتر و نیز وجود زمین های خالی بین آن هاست. از نظر تراکم خالص شهری، 86/46 درصد کل سطح شهر، تراکم بین 51 تا 100 نفر دارد که جزء تراکم های بسیار کم برای شهر محسوب می شود. تراکم ناخالص شهری، فقط در بخش کوچکی از شهر (22/3 درصد) زیاد است که بر بافت های قدیمی آن منطبق است، درحالی که بیش از نصف مساحت شهر، تراکم ناخالص کمتر از 50 نفر در هکتار دارد. نتایج نشان می دهد بیشترین تراکم ساختمانی این شهر بین 30 تا 50 درصد است که مهم ترین علت آن، الحاق روستاها به محدودة شهر و وجود فضاهای باز بیشتر در واحدهای مسکونی آن هاست.
امکان سنجی اکوتوریسم شهرستان رامسر با تکنیک SWOT-FANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم پدیده ای مدرن، با انگیزه اصلی گردشگری، مشاهده و لذت از طبیعت، پدیده ها و چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی بوده و از آن می توان به عنوان یکی از منابع جدید درآمد در راستای توسعه پایدار نام برد. بر این اساس، شناسایی قابلیت ها و راهکارهای توسعه طبیعت گردی در نواحی مختلف جغرافیایی از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر، امکان سنجی توسعه اکوتوریسم در منطقه رامسر را مورد ارزیابی قرار می دهد. اطلاعات این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و منابع لاتین می باشد و با مروری مختصر بر ادبیات موضوع گردآوری شده و با تکنیک های SWOT-FANP و FUZZY به بررسی نمونه موردی پرداخته است.
براساس نتایج به دست آمده نیز پتانسیل ها و ضعف های موجود در شهرستان رامسر شناسایی شده و مشخص گردید که ارتقای کمی و کیفی امکانات خدماتی و رفاهی با توجه به موقعیت شهر در بستر طبیعت، به عنوان اولویت می باشد و بهره مندی از تمام پتانسیل های طبیعی، تاریخی و ... شهر باعث جلوگیری از عوامل کاهنده جاذبه های گردشگری و جذب سرمایه گذاران داخلی و خارجی در راستای توسعه اقتصادی می شود. پیشنهادهای سازنده ای نیز در بهبود هر چه بهتر اکوتوریسم در منطقه مورد مطالعه ارائه شده است.
شناسایی راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی با تلفیق مدل های برنامه ریزی راهبردی و شبکة عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد. به رغم غنا و تنوع فرهنگی سکونتگاه های روستایی کشور، این گردشگری رشد مناسبی در این نواحی ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با ماهیتی کاربردی توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به شیوة اسنادی و میدانی انجام شده است. با استفاده از مدل تحلیلی SWOT ، راهبردهای مناسب توسعة گردشگری فرهنگی نواحی روستایی ارائه شد. به منظور اولویت بندی راهبردها، از روش شبکة عصبی مصنوعی (ANN) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند راهبردهای مطلوب برای توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود براساس امتیازهای نرمال شده در مدل ANN، راهبردهای محافظه کارانه (با امتیاز 5431/0) و پس از آن راهبردهای تدافعی (با امتیاز 2842/0) هستند. براساس شبکة عصبی مصنوعی، 10 راهبرد دارای اولویت انتخاب شد، که راهبرد «تدوین برنامة جامع و بلندمدت گردشگری فرهنگی» با امتیاز یک بیشترین اولویت را در منطقة مطالعه شده دارد.
سنجش پایداری گردشگری در روستاهای هدف گردشگری (مورد مطالعه:شهرستان سپیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین روستاهای هدف گردشگری در کشور را می توان از جمله سیاستهای تأثیرگذار در فرآیند توسعه پایدار گردشگری در نواحی روستایی قلمداد نمود. در این رابطه نکته قابل تأمل سنجش پایداری گردشگری در این روستاها می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح پایداری توسعه گردشگری در روستاهای هدف گردشگری شهرستان سپیدان(استان فارس) تدوین یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تحلیل پژوهش روستا و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای محلی(200 سرپرست) و مدیران محلی(18 مدیر) است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری و غیر آماری(روش بارومتر) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توسعه گردشگری در روستاهای هدف در مجموع در سطح متوسط پایداری قرار دارند که در بین ابعاد مورد مطالعه، بعد اجتماعی فرهنگی از وضعیت پایداری بهتری برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد در بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ پایداری توسعه گردشگری تفاوت معناداری وجود دارد و روستای مارگون دارای بیشترین امتیاز پایداری و روستای ده کهنه از پایین ترین میزان امتیاز پایداری برخوردار است.
رتبه بندی برخورداری از شاخص های خدمات شهری با استفاده از مدلهای استورگس و V- PROMETHEE (مورد مطالعه: شهرهای استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد توازن در شاخص های توسعه به ویژه در شهرها، از جمله مصادیق بارز توسعه یافتگی بشمار می رود. گام اول این مهم، شناخت وضع موجود می باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدف سطح بندی شهرهای استان همدان از لحاظ برخورداری از شاخص خدمات شهری در هشت مؤلفه منتخب از زیرگروه خدمات شهری انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف گذاری، کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی است که در آن از روش پیمایشی و نظرخواهی از کارشناسان و نیز مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری شهرهای چهارده گانه استان همدان است که از نظر شاخص های خدماتی مانند: تعداد آتش نشانی، کتابخانه های عمومی، پارک های عمومی، بیمارستان های عمومی، خودرو حمل زباله، پایانه های مسافربری، مراکز آموزش عالی و دفاتر خدمات ارتباطی؛ که با استفاده از پرامیتی و مدل استورگس (در محیط نرم افزار ویژوال پرامیتی) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه: شکاف عمیقی بین شهرهای این استان از لحاظ برخورداری از خدمات شهری وجود دارد؛ به ترتیبی که شهر همدان از نظر برخورداری از خدمات، بیشترین جریان خالص خروجی (1) در مدل پرامیتی و بالاترین امتیاز (332) در مدل استورگس را به خود اختصاص داده است. شهر ازندریان نیز با (0.846-) و (6) امتیاز به ترتیب در مدل های پرامیتی و استورگس، محروم ترین شهر استان از نظر برخورداری از مؤلفه های مورد مطالعه بوده است. از مقایسه دو مدل مذکور همچنین مشخص شد که به جز دو شهر مذکور، رتبه حاصله از مدل پرامیتی برای شهرهای میانی، تناسب بیشتری با جایگاه فعلی این شهرها دارد. به عبارت دیگر رتبه شهرهای استان در پرامیتی به مجموع کمی خدمات هشتگانه مورد مطالعه، نزدیک تر است. در حالی که رتبه های حاصله از استورگس انطباق کمتری با مجموع خدمات مورد بررسی را نشان می دهد.