فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در شهر اهواز با ویژگی های خاص خود به لحاظ شهرنشینی و وضعیت اقتصادی(از جمله نقش مهم اقتصاد سیاسی نفت در جریان شهرنشینی و توسعه شهر اهواز به عنوان یک شهر نفت خیز) نشاط محیطی شهروندان، به عنوان یک مسئله ی مهم شناخته می شود که با توسعه روند شهرنشینی و افزایش مسائل و مشکلات شهری اهمیت آن روزبه روز بیشتر می شود. به گونه ای که این مسائل سلامت روانی، اجتماعی و به دنبال آن نشاط شهروندان را در معرض خطر قرار می دهد که این امر لزوم پرداختن به وضعیت نشاط شهروندان در اهواز را مشخص می نماید. نکته قابل توجه این است که تاکنون مطالعه ای به بررسی روند تأثیرگذاری متغیرهای اقتصادی بر روی نشاط شهروندان توأم با در نظر گرفتن تغییرات یک متغیر دیگر( متغیر مکان) نپرداخته است که مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز همین مورد می باشد که این مهم با استفاده از رویکرد جغرافیای رفتاری و نقش مکان و محیط در اثرگذاری متغیرهای اقتصادی در نشاط شهروندان شهر اهواز صورت می پذیرد . پژوهش حاضر از نوع نظری-کاربردی و به لحاظ روش شناسی"توصیفی-تحلیلی" و در حیطه جغرافیای رفتاری است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های مورد آزمون قرار گرفته شده از جمله پرسشنامه 29 گویه ای استاندارد شادکامی آکسفورد و پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان شهر اهواز (اعم از زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا است که برابر با 887280 نفر از کل جمعیت شهر اهواز است. حجم نمونه نیز متناسب با جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران 38 5 نفر و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده و در دسترس است. پرسش نامه ها در شش محله منتخب و متناسب با جمعیت آن ها توزیع و تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین محلات مورد مطالعه از لحاظ اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی در سطح نشاط شهروندان تفاوت معناداری وجود دارد و اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی در سطح نشاط شهروندان براساس مکان های متفاوت، متغیر است. در واقع سطوح یکسان متغیرها و عوامل اقتصادی منجر به سطوح مختلف نشاط در بین محله های متفاوت می شود، که این امر مفهوم نابرابری سطح نشاط در سطح شهر اهواز را توجیه می نماید. در واقع عوامل محیط اقتصادی به واسطه تفاوت ها و نابرابری های فضایی و مکانی منجر به نابرابری سطح نشاط در بین شهروندان می شود. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS نیز نشان داد که میزان اثرگذاری عوامل محیط اقتصادی بر سطح نشاط شهروندان در محلات ششگانه مورد بررسی یکسان نبوده و از یک الگوی خاص پیروی نمی کند؛ بلکه متغیر مکان -یا تفاوت در سطح مکان ها- در این زمینه به عنوان متغیر واسطه ای نقش آفرینی می کند. در نهایت راه کارهای مناسب ارائه گردیده است.
امکان سنجی استفاده از روش انتقال حق توسعه برای افزایش تحقق پذیری خدمات شهری در شهر کرج (مطالعه موردی: محلات واقع در مناطق 1 و2 شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
123-139
حوزههای تخصصی:
امروزه تحقق پذیری خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری و طرح های توسعه شهری به حساب می آید. این در حالی است که استفاده از روش های سنتی تأمین زمین خدمات شهری باعث گردیده که بسیاری از اراضی اختصاص یافته به کاربری خدمات عمومی محقق نشده و مشکلاتی را برای شهروندان و مدیران شهری بوجود آورد و به همین دلیل برخی از نواحی شهرها فاقد خدمات لازم جهت زیست مناسب می باشد. از جمله این روش ها می توان به برنامه انتقال حق توسعه که مبتنی بر احترام به حقوق مالکیت بوده اشاره کرد. این پژوهش با به کارگیری زمینه ها و مبانی نظری موضوع به مطالعه امکان سنجی استفاده از روش انتقال حق توسعه برای افزایش تحقق پذیری خدمات شهری در شهر کرج (مناطق 1 و 2 شهری) پرداخته و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه جهت اولویت بندی شاخص ها و از نرم افزار ArcGIS برای تحلیل فضایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که محلات عظیمیه 3، عظیمیه 2، عظیمیه 1، عظیمیه 5 و عظیمیه 4 از منطقه 1 دارای ظرفیت خیلی زیاد جهت دریافت حق توسعه و محلات دانشکده و شاه عباسی و مرادآباد حوزه عمومی دارای ظرفیت خیلی زیاد جهت ارسال حق توسعه هستند. در نهایت با توجه به مواجه این روش با چالش های حقوقی، مالی و مدیریتی پیشنهاد گردید. برای رفع این چالش ها بسترسازی، سازوکارها و الزاماتی از قبیل پیش بینی در طرح های توسعه شهری، ایجاد تشکیلات اجرایی در بدنه شهرداری ها به نام دفتر نظام انتقال حقوق توسعه، تعیین بسته های تشویقی از سوی شهرداری ها به منظور ایجاد انگیزه مشارکت و بازنگری در قوانین و مقررات مربوط به حقوق مالکانه به منظور افزایش ضریب اطمینان در کارآمدی روش انتقال حقوق توسعه انجام بگیرد.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی خوب شهری (مطالعه ی موردی: محلات غیررسمی شهر ایلام)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت این پدیده، رویکرد حکمروایی خوب شهری است. حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره ی امور شهری با مشارکت سازنده ی بخش های دولتی، خصوصی و جامعه ی مدنی به منظور نیل به توسعه ی پایدار شهری، ایجاد شهر سالم و ارتقای کیفیت زندگی تعریف کرد. در پژوهش حاضر، پهنه های اسکان غیر رسمی شهر ایلام با رویکرد حکمروایی خوب شهری مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای محاسبات آماری و تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزارهای آماری SPSS ،Excel و تکنیک های آماری از جمله آزمونT، آزمون F و روشANOVA استفاده شده است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه ی کتابخانه ای و پیمایشی(با استفاده از پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل شش هزار خانوار ساکن سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شده است، که مقدار محاسبه شده 0.86 به دست آمده است. ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج بررسی ها براساس شاخص های حکمروایی خوب شهری مشارکت، پاسخگویی، قانونمندی، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری، اثربخشی و کارآمدی نشان می دهد که میزان بهره گیری از حکمروایی خوب شهری در ایلام در سطح پایینی قرار دارد. بر این اساس، هر چه حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن به خوبی اجرا و نظارت شود، گسترش اسکان غیر رسمی بهتر کنترل می شود.
واکاوی سازوکار انقباض شهری و وابستگی آن با فرهنگ برنامه ریزی (مورد پژوهی: منطقه8 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارهای شهری همواره متحمل دگرگونی های دائمی بوده و متاثر از عوامل درونی و بیرونی، رشد و انقباض را در جمعیت خود تجربه کرده اند. برنامه ریزی برای شهرهای درحال انقباض دیگر تحت پیش گزاره های رشد شهری معنادار نیست و نیازمند تغییر به پارادایم دیگری است. از این رو چالش شهرهای در حال انقباض، پتانسیل ایجاد زمینه تغییر در فرهنگ برنامه ریزی را نیز دارا می باشند. انقباض شهری به عنوان پدیده ای که به لحاظ تجربی انگاشت پردازی شده، ناشی از میان کٌنِش محرک های متغیر انقباض در سطوح مختلف فضایی است که به کاهش جمعیت در مقیاس محلی منجر گشته و ممکن است با افت اقتصادی و تغییرات جمعیتی نیز همراه باشد. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی عوامل و محرکه های تأثیرگذار بر انقباض شهری در حال رخداد در منطقه ۸ کلانشهر تبریز و نیز بررسی پیامدها و اثرات ناشی از این پدیده بر برنامه ریزی می باشد که منجر به عدم توانایی منطقه در جذب و نگهداشت جمعیت شده است. بدین ترتیب در راستای دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق ترکیبیِ متوالیِ اکتشافی بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که پدیده انقباض شهری ناشی از مؤلفه هایی است که در بستر برنامه ریزی ساختار فضایی بررسی شده و متناسب با شرایط و ویژگی های هر محیط، تعیین می گردد. در منطقه مورد مطالعه نیز عوامل و محرکه های کاهش جمعیت شناسایی شده به ترتیب در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیطی و منظر شهری بیش ترین میزان اثرگذاری بر رخداد این پدیده را دارا می باشند.
ارزیابی توسعه ی کالبدی شهر تبریز بر اساس تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری (مورد مطالعه: منطقه ی 2، 4 و 7 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابی توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری براساس داده های مربوطه جمع آوری شده پرداخته است. سوال اصلی تحقیق این است که بکار گیری شاخص های رشد هوشمند شهری در توسعه ی کالبدی مناطق شهر تبریز موثر خواهد بود؟ روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدلهای چند معیاره تاپسیس و آنتروپی شانون، تکنیک دلفی و تکنیک لیکرت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین سه منطقه ی شهرداری تبریز منطقه ی 2، 4 و 7، در شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری، منطقه ی 2 شهردارای بهترین حالت و منطقه ی 7 بدترین حالت را دارا می باشد. بنابراین توجه به مناطق کم برخوردار در برنامه ریزی های آتی توسعه ی کالبدی شهر تبریز حتما باید در اولویت قرار گیرد. براساس تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تکنیک دلفی مشخص شد که، بهترین حالت توسعه ی کالبدی شهری تبریز الگوی مدل متمرکز همراه با خدمات و امکانات رفاهی محور مراکز ناحیه ای و محله ای می باشد. همچنین از طریق طیف لیکرت به تفاوت بین وضع موجود و مطلوب توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته شد. در وضع موجود توسعه ی کالبدی شهر تبریز برابر (16/37) و توسعه ی کالبدی شهر تبریز براساس شاخص های رشد هوشمند شهری در وضع مطلوب برابر (84/62) شد. که نشان می دهد بکارگیری شاخص های رشد هوشمند شهری در توسعه ی کالبدی شهر تبریز موثر خواهد بود.
ارزیابی و تحلیل عملکرد شهرداری ایلام بر پایه رضایتمندی شهروندان
منبع:
مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
103 - 119
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرداری نهادی است که تأثیر عمده ای بر کیفیت زندگی شهروندان دارد. از اینرو رضایتمندی شهروندان یکی از مهم ترین معیارهای سنجش عملکرد شهرداری است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از نظر شهروندان، میزان رضایت آنان از عملکرد شهرداری ایلام در حوزه های گوناگون سنجیده شود. روش پژوهش در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و از پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده و اطلاعات مورد نیاز از سطح نواحی شهر ایلام به دست آمده است. همچنین جهت سنجش داد ه ها نرم افزار SPSS به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان رضایت شهروندان از عملکرد شهرداری ایلام در سطح مطلوبی قرار ندارد. از طرف دیگر، میزان رضایتمندی شهروندان در نواحی مختلف شهر دارای تفاوت معناداری است. به صورتی که ناحیه 1-1 بیشترین و ناحیه 2-2 کم ترین میزان رضایتمندی شهروندان را به خود اختصاص داده است.
سناریونگاری اثرات کالبدی و عملکردی توسعه شهر گردشگری شاندیز، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
55 - 68
حوزههای تخصصی:
شهر شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل برخورداری از جاذبه های مختلف گردشگری یکی از مهمترین مقاصد گردشگری این استان به شمار می آید. در کنار پیامدهای مثبت توسعه گردشگری در این شهر مانند بهبود ارائه خدمات و امکانات مختلف، مواردی نظیر تخریب اراضی کشاورزی نیز از آثار و پیامدهای منفی آن محسوب می شوند. مدیریت مناسب در چنین وضعیتی نیازمند برخورداری از یک تفکر جامع سیستمی است. در این راستا، مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی مبتنی بر روش سناریونگاری، به تحلیل سیستمی اثرات مختلف کالبدی و عملکردی توسعه این شهر گردشگری پرداخته است. در فرآیند اجرایی پژوهش و براساس مطالعات پیشین، ابتدا فهرستی از پیشران های سیستمی شناسایی شد و در ادامه، پیشران های کلیدی با استفاده از روش دلفی مبتنی بر نظر خبرگان انتخاب شدند. پس از تعریف حالت های محتمل آینده برای هر یک از پیشران های کلیدی و ارزیابی آنها براساس تحلیل اثرات متقابل مبتنی بر پرسشنامه امتیازدهی مربوطه، به شناسایی و تحلیل سناریوها در محیط برنامه نرم افزاری SCENARIO WIZARD پرداخته شد. براساس یافته های پژوهش، یک سناریوی مطلوب و دو سناریوی فاجعه از میان 39 هزار و 366 سناریو شناسایی گردید. براین اساس، عدم تحقق سناریوی نخست که مطلوب ترین آینده پیش روی شهر است، تحقق سناریوهای فاجعه را به دنبال خواهدداشت. تحلیل سناریوهای پیش روی پژوهش نشان می دهد که تقویت ویژگی های سنتی شهر در کنار حفظ پیوند بین بافت شهری جدید و قدیم، از مهمترین و مؤثرترین عوامل رسیدن به آینده مطلوب شهر به شمار می رود و در مقابل، تخریب بافت سنتی و تخریب اراضی کشاورزی، تحقق آینده فاجعه را در افق سال 1408 برای این شهر تسریع می کند.
طراحی مدل توسعه کارآفرینی پایدار درکسب و کارهای نواحی روستایی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل برای توسعه کارآفرینی پایدار در کسب وکارهای روستایی با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان و افراد مجرب در این حوزه می باشد. مطالعه حاضر از لحاظ پارادایم، جزء تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تئوری بنیانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحبان کسب و کارهای روستایی نمونه و کارآفرینان موفق بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق انجام شد. به منظور تحلیل داده های حاصل از 10 مصاحبه، تحلیل محتوا و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت. کدهای باز، شامل 229 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل 34 مقوله عمده بود که در مدل پارادایمی تحقیق، در قالب شرایط علی (عوامل فردی، ویژگی های کسب وکار، مدیریت منابع، عملکرد مالی)، شرایط واسطه ای (بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، رسانه ها، فشار ذینفعان، محیط قانون گذاری، خودتنظیمی، قدرت سرمایه گذاران، مصرف گرایی اخلاقی جامعه، نقش حکومت ها، کیفیت و هماهنگی نهادی، آموزش)، شرایط زمینه ای (حاکمیت شرکتی، تعهدات اخلاقی، تعهدات زیست محیطی، پیوند مسئولیت اجتماعی با عملیات کسب وکار، مدیریت پایدارمحور)، راهبردها (از جمله راهبردهای آموزشی ترویجی، مشارکت ذینفعان، اصلاح قوانین و مقررات، تمهیدات حمایتی و تشویقی و فعالیت های تحقیق و توسعه) و پیامدها (مشتمل بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، تعهد سازمانی، مزیت رقابت و پیامدهای سیاسی) نشان داده شده است. مدل ارائه شده می تواند به عنوان ابزار تحلیلی و برنامه ریزی برای توسعه کارآفرینی پایدار روستایی مبنای عمل قرار گیرد تابر مبنای آن به گونه ای منطقی و اصولی به بسترسازی، حل مشکل و اقدام در جهت دستیابی به پایداری در کسب وکارهای کارآفرینانه پرداخته شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت بازآفرینی رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. توجه به بافت فرسوده و رفع ناپایداری آن ها به موضوع محوری در شهرها بدل شده به گونه ای که بازآفرینی شهری با رویکرد توسعه گردشگری به عنوان چاره ای برای حفظ این گونه بافت های ارزشمند توصیه می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری انجام شد. تحقیق حاضر با توجه به هدف، کاربردی و بر اساس روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مورد مطالعه در این تحقیق در 7عامل اجتماعی، کالبدی و زیرساختی، اقتصادی، سیاسی، ضوابط، فرهنگی و بافت فرسوده تقسیم بندی شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش در مقدار (Di+Ri) نشان داد که بعد اقتصادی با امتیاز نهایی 159/3 با اهمیت ترین مؤلفه در بین مؤلفه های مورد مطالعه جهت توسعه گردشگری در بافت های قدیمی شهر اهواز می باشد. همچنین نتایج در مقدار (Di-Ri) نشان داد که در گروه علّی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و سیاسی قرار دارد و اثرگذارترین آن ها بعد اجتماعی با امتیاز نهایی 615/0 و در گروه معلول مؤلفه های فرهنگی، بافت فرسوده و ضوابط قرار دارد که اثرپذیرترین آن ها بافت فرسوده با امتیاز نهایی 4723/0- شناسایی شد.
تبیین مدل مفهومی معنای نماهای آپارتمان های مسکونی از دیدگاه ساکنان (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
147-160
حوزههای تخصصی:
نمای بنا از مهمترین عنصر در شکل پردازی یک بناست و بر حس ارزیابی ناظران از کلیت کالبد تأثیرگذار است. نمای بناها در ارتباط مستقیم با ساکنان بنا است که لازم است واجد مؤلفه های معنادار محیطی باشد تا زمینه ادراک و خوانش مطلوب را برای ساکنان فراهم آورد. امروزه ادراک معانی نماها بیشتر در حوزه شهرسازی مورد توجه قرار گرفته و معانی نماها در مقیاس معماری و از دید ساکنان بناها کمتر مورد پژوهش متخصصان عرصه معماری قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر در پی ارائه مدل مفهومی از معنای مؤثر بناهاست. از همین رو پژوهش می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که مدل مفهومی معنای آپارتمان های مسکونی اردبیل از دیدگاه ساکنان چیست؟ این پژوهش دارای رویکردی ترکیبی است. بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از تحلیل همبستگی انجام گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با ساکنان اردبیل بوده است و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخت بوده که روایی و پایایی آن بررسی شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است و با استفاده از شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده ها تجزیه و تحلیل شدند. پس از استخراج عوامل مؤثر بر معنا در نما، مدل مفهومی معنای نماهای آپارتمان های مسکونی اردبیل تبیین شده است. عوامل مختلفی در معنادهی نما مؤثرند که این معناها در بستر عوامل کالبدی، عوامل زمینه ای و مداخله گر شکل می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحلیل عوامل مؤثر در معنادهی نماهای آپارتمان های مسکونی که بر مبنای نظر 25 نفر از ساکنان صورت گرفت، به شناسایی عوامل سازنده معنا در نما منجر شد که در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. با توجه به یافته های بدست آمده از تحلیل همبستگی و تحلیل کمی، می توان بیان نمود که روایی مدل مفهومی و روابط عوامل آن به طور کلی مورد تأیید قرار گرفته است
سنجش و اولویت بندی عوامل مؤثر در پیدایش هویت بخشی محلات شهری (مطالعه موردی: شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
13-24
حوزههای تخصصی:
احیاء هویت محله ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت مطلوب و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان همواره مورد تأکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. بررسی و شناخت عوامل مداخله گر و تأثیرگذار بر احساس هویتمندی محله ای می تواند در جهت حل معضل بحران هویت در شهرها و محلات امروز کارساز باشد. شهروندان ساکن در محلات کلان شهرهای امروزی با فضای محله خود مأنوس نیستند و در تصویر ذهنی آن ها محله بخشی از شهر محسوب شده است. محله ویژگی های سنتی خود را از دست داده و همواره احساس بی هویتی و سرگردانی را بر انسان ساکن در آن القاء کرده است. تلاش اصلی در این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر هویت بخشی در محلات شهری و اولویت بندی عوامل صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه به کمک تکنیک های تلفیق آزمون آماری کوکران و مدل مجموع وزنی ساده 1 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان داده است که بیشترین عامل تأثیرگذار در هویت بخشی به محلات شهر جیرفت، احساس تعلق و وابستگی به محله با وزن 301/0 بوده است و کمترین عامل، میزان مشارکت در تصمیم گیری های مربوط به محله با وزن 175/0 می باشد.
تحلیل تأثیرات همه گیری کرونا بر پایداری اجتماعی (نمونه موردی: محدوده بافت فرسوده ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1149 - 1173
حوزههای تخصصی:
همه گیرشدن ویروس کرونا و پیامدهای منفی آن نه تنها جامعه ایران، بلکه جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار داده است. پیامدهای منفی این اپیدمی در بهداشت و سلامت جوامع به گونه ای است که سبب گرفتارشدن جامعه به بحرانی همه گیر شده و تعاملات اجتماعی و برخی آداب و رسوم (فرهنگ)، به عنوان کنشگران اجتماعی، زمینه و بستر تسهیلگر در شیوع و تکثیر این ویروس بوده که ماهیتی اجتماعی و فرهنگی به آن بخشیده است. هدف از این تحقیق، تحلیل تأثیرات کرونا بر پایداری اجتماعی محدوده بافت فرسوده شهر ارومیه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، اولویت بندی و میانگین رتبه های هر شاخص از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. به منظور بررسی شاخص های عدالت و سلامت از تحلیل های مکانی به عنوان سنجش عدالت در دسترسی به فضاهای خدماتی استفاده شده است. با توجه به نتایج تحلیل فضایی، شاهد توزیع نامتعادل کاربری های خدماتی هستیم که مغایر با اهداف پایداری اجتماعی هستند. دسترسی به مراکز درمانی شرایط به نسبت مطلوبی دارند؛ به طوری که بیشتر افراد ساکن دسترسی مناسب به فضاهای درمانی درون بافت دارند و بقیه افراد به مراکز درمانی واقع در خارج از بافت دسترسی مناسب دارند. محدوده مورد مطالعه به لحاظ توزیع کاربری های فضای سبز و باز با مشکل جدی رو به روست؛ به طوری که بیشتر افراد ساکن به این گونه فضاها دسترسی ندارند و با کمبود سرانه مواجهند. همچنین به لحاظ توزیع کاربری های ورزشی و آموزشی به منظور استفاده دومنظوره از این کاربری ها، شاهد توزیع متعادلی در سطح محدوده هستیم، اما از منظر سطح و سرانه با محدودیت هایی روبه رو هستیم. با توجه به تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها به روش تحلیل مسیر شاخص های آموزش، کیفیت، مشارکت، امنیت و عدالت به ترتیب بیشترین شاخص های پایداری اجتماعی هستند که تحت تأثیر ویروس کووید 19 قرار گرفته اند.
شناخت و تحلیل سیاست های توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شهر دهدز - شهرستان دزپارت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
توسعه هر مکان جغرافیایی به ظرفیت های طبیعی و انسانی آن وابسته است. آنچه که می تواند توسعه هر مکان را تسریع یا کند نماید، نوع تصمیم گیری ها و سیاست های حاکم در آن بخش از سطوح کلان تا خرد است. توسعه گردشگری نیز از این سیاست ها، مستثنی نیست. بنابراین بخشی از توسعه گردشگری منوط به سیاست های مورد تاکید است. هدف این تحقیق شناخت و سپس تحلیل سیاست های توسعه گردشگری در دو سطح کلان و خرد به صورت مطالعه موردی در شهر دهدز شهرستان دزپارت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های میدانی است. روش گردآوری داده ها در مرحله اول مصاحبه و کنکاش در اسناد مختلف علمی و اجرایی و سپس تکمیل پرسش نامه بوده است. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان ادارات منطقه دزپارت تشکیل داده اند. با توجه به نبود آمار دقیق در این زمینه، تعداد 50 نفر مورد پرسشگری قرار گرفتند. روایی پرسش نامه انجام و پایایی آن نیز با ضریب کرونباخ بالای 70/0 تایید شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تمامی سیاست های خرد و کلان توسعه گردشگری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. بر اساس نتایج آزمون دو سیاست تقویت پیوندهای فرهنگی میان منطقه با استان های همجوار با میانگین 82/4 و تشکیل سایت اطلاعات گردشگری با میانگین 58/4 به عنوان مهمترین سیاست های کلان توسعه گردشگری و دو سیاست دیدگاه مثبت مدیران نسبت به ظرفیت گردشگری با میانگین 76/4 و تنوع مشاغل خدماتی با میانگین74/4 به عنوان مهمترین سیاست های خرد گردشگری شناخته شده اند. نتیجه رگرسیون نیز تایید نمود که در مجموع سیاست های کلان و خرد بررسی شده بیش از 71 درصد می توانند متغیر توسعه گردشگری را تبیین نمایند، اما سیاست های کلان تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سیاست های خرد دارند.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه اقتصادی نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش رودبار قصران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری های ارتباطات امکان استخراج دانش را از ذهن صاحبان دانش فراهم می سازد که منجر به انتقال این دانش به حوزه ها و قلمروهای روستایی می شود، با استفاده از این نوع فناوری ها می توان دانش های مربوط به جوامع روستایی و بهبود و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان را در چهار چوب های ساختاری ارائه داد و امکان خلق دانش-های نو اقتصادی را از سوی روستاییان فراهم آورد. مساله پژوهشی چگونه فناوری اطلاعات و ارتباطات قابلیت لازم برای توسعه اقتصادی در مناطق روستایی را دارد؟ جامعه آماری شامل 25روستا در بخش رودبار قصران می باشد، نمونه آماری با استفاده روش نمونه گیری طبقه ای بر اساس صفت جمعیتی 5 روستا (امامه بالا، رودک، زایگان، امین آباد و زردبند) به صورت تصادفی انتخاب شدند.حجم نمونه 267 نفر می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- پیمایشی است و تحقیق از نوع کاربردی است، ابزار تحقیق پرسشنامه و مشاهده می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی از نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد توسعه فناوری اطلاعات رابطه معنی داری با توسعه اقتصادی روستا نداشته است. با توجه به یافته های پژوهش راهکارهای اجرایی مانند ارائه خدمات نهادی و اداری، اقتصادی در محیط روستا از طریق دفاتر ICT در روستا، ارتباط بین مسئولان و روستاییان از طریق دفاتر ICT برای اطلاع رسانی اقتصادی پیشنهاد می شود
تحلیل الگوهای زیستی سامانه های عشایری با تأکید بر رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: کانون های عشایری شهرستان ملارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت جوامع عشایری از حیث قابلیت ها، امکانات، محدودیت ها و تنگناها و چگونگی تعامل آن ها از ضروریات برنامه ریزی توسعه پایدار است. از این رو بر اساس معیشت پایدار ضرورت دارد، وضعیت پایداری زندگی و امکانات معیشتی آنان مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای زیستی در چارچوب رویکرد معیشت پایدار، بر آن است تا مقایسه ای از سرمایه های معیشتی پنج گانه انسانی، اجتماعی، فیزیکی، مالی و طبیعی در دسترس این الگوهای زیستی داشته باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش پیش رو، به لحاظ هدف کاربردی و از نوع کمی و توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل دو گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده مجموعاً با تعداد 520 خانوار است. با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 126 خانوار و از هر گروه 63 خانوار، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی با فن مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزار Spss 23 از Student-T-test استفاده شد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرستان ملارد در استان تهران، دارای چهار دهستان به نام های اخترآباد، بی بی سکینه، ملارد جنوبی و ملارد شمالی است. عشایر این شهرستان در دهستان اخترآباد از توابع بخش صفادشت، استقرار یافته اند.
یافته ها و بحث: الگوهای زیستی عشایر شهرستان ملارد به دو شکل است. یک گروه عشایر اسکان یافته اند و گروه دیگر عشایر نیمه کوچنده. وضعیت دارایی های معیشتی در بین این دو گروه تفاوت های چشمگیری داشته به طوری که شرایط زندگی آنان را برای ادامه کوچ یا اسکان تحت تأثیر قرار می دهد.
نتایج: نتایج نشان داد میانگین شاخص سرمایه انسانی در گروه عشایر اسکان یافته 45/3 و عشایر نیمه کوچنده 40/3 بود. از سوی دیگر، شاخص سرمایه اجتماعی در گروه عشایر نیمه کوچنده با مقدار 76/3 نسبت به عشایر اسکان یافته با مقدار 18/3 دارای ارزش بالایی بوده است. شاخص سرمایه فیزیکی به ترتیب 83/3 و 98/2 در گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده به دست آمد. سرمایه مالی در گروه عشایر اسکان یافته 97/3 و عشایر نیمه کوچنده 98/2 بود. میانگین سرمایه طبیعی در این دو گروه تفاوت بسیار کمی داشت و به ترتیب 22/1 و 42/1 در گروه عشایر اسکان یافته و در گروه عشایر نیمه کوچنده بود؛ بنابراین می توان گفت، میانگین سرمایه های اجتماعی و طبیعی عشایر نیمه کوچنده بالا بوده است. علاوه بر این کل دارایی های معیشتی عشایر اسکان یافته و نیمه کوچنده به ترتیب 13/3 و 91/2 بود. پس میانگین کل دارایی ها به طور قابل ملاحظه ای در گروه عشایر اسکان یافته در مقایسه با گروه عشایر نیمه کوچنده بیشتر است.
تبین عوامل موثر محیطی در ایجاد حس امنیت اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش شهرها و مجتمع های مسکونی نیاز به امنیت به یک ساختمان دارای اهمیت بسیاری است در تحقیقات علوم انسانی و به خصوص معماری تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر امنیت محیطی در مجتمع های مسکونی صورت گرفت جامعه پژوهش حاضر بیش از 3000 نفر است که با توجه به فرمول کوکران بیش از تعدا 341 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند که از طریق پرسشنامه محقق ساخت و توزیع آن پرسشنامه، داده ها با استفاده از نرم افزار Spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند در این پژوهش از آزمون خی دو، کولموگراف- اسمیرنف و همچنین آزمون هبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و نتایج تحلیل نشان می دهد که 5 عامل اصلی بر امنیت محیطی و کاهش جرم در مجتمع های مسکونی تاثیر به سزایی دارند. این 5 عامل عبارتند از امنیت فیزیکی، نظارت، ترس از جرم، قلمروپایی، مدیریت و نگهداری که بعد از مقایسه میانگین به ترتیب نظارت با 3.61، امنیت فیزیکی با 3.23، قلمروپایی با 2.84، ترس از جرم 2.83و مدیریت و نگهداری با 2.50 دارای بیشترین تاثیر و امتیاز از دید پاسخ دهندگان دارد.
تحلیل اثرات حضور گردشگران مذهبی غیر ایرانی بر کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی: منطقه ثامن شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
99 - 116
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی شکلی از گردشگری است که در آن مردم دین دار(با اعتقاد) به طور انفرادی یا گروهی به دلایل زیارتی، تبلیغات مذهبی یا تفریحی(تحقیقی) سفر می کنند. از این رو، گردشگری مذهبی امروزه در راستای کسب درآمد و هم چنین حفظ میراث فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شد تا تاثیرات حضورگردشگران مذهبی غیر ایرانی برابعاد مختلف زندگی شهروندان ساکن منطقه ثامن مشهد مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و روش تحلیل عاملی ) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل 118خانوار در قطاع یک منطقه ثامن می باشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 90 خانوار انتخاب گردیده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که، حضور گردشگری مذهبی خارجی در منطقه ثامن مشهد قطاع یک بیشترین تأثیر خود را با میانگین 3،353 بر بعد اقتصادی زندگی شهروندان داشته است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد، 6 عامل دارای مقدار ویژه بیش تر از 1 هستند. همچنین با توجه به درصد تجمعی واریانس ها مشاهده می شود که در مجموع عوامل اول تا ششم 51/49 درصد از کل تغییرات را تبیین می کند. اثرات گردشگری مذهبی خارجی بر منطقه ثامن مشهدبعد از دسته بندی در تحلیل عاملی نشان می دهد ، «رونق اقتصادی و اشتغالزایی» در منطقه با 2/15% از واریانس به عنوان مهمترین عامل شناخته شده است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی چون ایجاد فرصت های شغلی مناسب، فرهنگ سازی برای حفظ هویت اجتماعی و کاهش اثرات منفی حضور گردشگران، مکان یابی مناسب پروژه ها در تغییر کاربری و ساخت و سازها در منطقه و غیره پیشنهاد شده است.
تحلیل فایده-هزینه مدیریت پسماندهای جامد شهری: مطالعه موردی شهر رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
28 - 36
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه اقتصادی، رشد جمعیت و شهرنشینی باعث شده است تا محیط زیست به شدت در معرض آسیب و تخریب قرار گیرد. در این ارتباط پسماندهای جامد شهری نقش قابل توجهی در تخریب دارد. عدم صرفه های اقتصادی ناشی از فرایند مدیریت پسماند مهمترین موضوعی است که باعث غفلت از هزینه کردن برای مدیریت آثار خارجی محیط زیستی می شود و لذا بررسی پایداری مالی این فرایند ضروری است. در این مقاله به ارزیابی مالی و اقتصادی سه مرحله از فرایند مدیریت پسماند شامل ذخیره سازی، جمع آوری و حمل و نقل برای شهر رباط کریم با استفاده از رویکرد تحلیل هزینه-فایده پرداخته می شود. نتایج نشان داد که در وضعیت فعلی با توجه به اینکه هزینه های انجام این طرح (هزینه های ثابت و متغیر) نسبت به درآمد حاصل از فروش پسماند، بسیار بیشتر است، این فرایند از دیدگاه سرمایه گذاران بخش خصوصی دارای توجیه پذیری مالی نمی باشد. بمنظور بررسی امکان توجیه پذیری مالی، سه سناریو شامل کاهش 15 درصدی هزینه های ثابت، افزایش 30 درصدی درآمد حاصل از فروش هرتن پسماند و لحاظ منافع غیرمستقیم کاهش هزینه های بهداشتی ناشی از عملکرد صحیح مدیریت پسماند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با لحاظ این تغییرات، نرخ بازده داخلی 40 درصد و نسبت فایده به هزینه حدود 20/1 و دوره بازگشت سرمایه 25/4 سال خواهد بود و فرایند مدیریت پسماند می تواند دارای توجیه پذیری مالی باشد. نتایج این مطالعه می تواند اطلاعات لازم برای تعیین مشوق های دولتی برای اقتصادی نمودن فرایند مدیریت پسماند توسط بخش خصوصی را فراهم نماید.
شناسایی سبک های زندگی الکترونیکی جمعیت شهرنشین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش استفاده از اینترنت و وسایل الکترونیکی برخلاف تعاریف گذشته با سبک زندگی الکترونیکی روبرو هستیم. این پژوهش، به دنبال شناسایی انواع سبک های زندگی الکترونیکی جمعیت شهری ایران هست که در دو گام صورت پذیرفت. در گام اول با مرور ادبیات مرتبط و همچنین نظر خواهی از 25 خبره با استفاده از روش دلفی فازی به شناسایی مولفه های تاثیرگذار در سبک زندگی الکترونیکی ایرانی ها پرداخت. گردش های دلفی فازی در دو دور صورت گرفت که حاصل آن شناسایی 13 مولفه بود. در گام دوم، پرسشنامه ای با استفاده از نظرات خبرگان و همچنین بررسی ادبیات گذشته، طراحی گردید و در بین نمونه که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای-فضایی چند مرحله ای به تعداد 970 انتخاب شده بود، توزیع گردید. برای تعیین تعداد خوشه ها از تحلیل عاملی استفاده شد که حاصل آن پنج خوشه بود و جهت شناسایی سبک های زندگی الکترونیکی از روش خوشه بندی استفاده گردید و ویژگی های این پنج نوع سبک زندگی شناسایی شد. این خوشه ها براساس نوع رفتار آنها تعامل گراها، منفی نگرها، پیشگامان، ضرورت گراها و لذت گراها نامگذاری گردید.
ارزیابی کیفیت محیط سکونتی در روستاهای پیراشهری (مورد مطالعه: شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط سکونتی از مهم ترین شاخص ها برای ارتقاء سطح کیفیت زندگی و رفاه جوامع روستایی به شمار می آید. این پژوهش به بررسی و تحلیل کیفیت محیط سکونتی روستاهای پیرامون شهری واقع در شهرستان شیراز می پردازد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای ساکن و مدیران محلی در 14 روستای پیرامون شهری واقع در شهرستان شیراز هستند و حجم نمونه آماری 398 نفر (370خانوار و 28مدیر محلی) است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد کیفیت محیط سکونتی در روستاهای محدوده مورد مطالعه پایین تر از حد متوسط قرار گرفته و از لحاظ شاخص های مورد مطالعه بین روستاهای نمونه تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد شاخص بهداشت محیطی و امنیت و آرامش به ترتیب بیشترین و کمترین سهم را در تبیین کیفیت محیط سکونتی روستاهای مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند.