فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خلق فضا، همواره مقصود معماری بوده است. فضای آموزشی نیز، بی شک یکی از راهبردهای رسیدن به این مقصود میباشد و دو هدف تربیت و تعلیم دانش آموختگان را دنبال میکند . نوع و ماهیت فضا در آموزش رشته هایی چون معماری و هنر که احساس و تجسم از ارکان اصلی و ابزار مهم پیشرفته محسوب میشوند نقش مضاعفی داشته است. امروزه اصل مهم در فضاهای آموزشی خصوصاً در دانشکده ها که در برگیرنده مجموعه ای از مفاهیم و ارزش ها است، به ندرت احساس می شود و همین امر سبب کاهش احساس تعلق خاطر به فضا می گردد. این در حالی است که برقراری ارتباط با فضا های آموزشی هنری و نیز ارتباطات بین افراد در آن، نقش عمده ای در ارتقاء سطح آموزش دارد. بررسی ها نشان می دهد که ملاک اصلی سنجش کیفیت فضایی در مدارس و دانشکده ها، به میزان رضایتمندی کاربران آن می باشد که این امر نیز وابسته به تطابق محیط کالبدی با مجموعه نیازها و توقعات انسانی می باشد. این اصل مهم از طریق طراحی فضاهای انعطاف پذیر با قابلیت های تطبیق پذیری، تغییر پذیری و تنوع پذیری، تامین شده و امکان گرد همایی و تعاملات دانش آموختگان را قوت می بخشند. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر کیفی بر ارتقاء کیفیت فضا در مدارس و دانشکده های معماری از طریق بسط مفهوم کیفیت فضایی است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی اصول طراحی دانشکده های معماری را بر اساس ارتقاء کیفی فضا و افزایش تمرکز، آرامش و آسایش تبیین می نماید.
ارزیابی تأثیر شاخص های مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهرداری های شهرداری کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل رفتاری بسیار مهم در حوزه مدیریت موضوع مدیریت شهری بوده که تعیین کننده متغیرهای زیادی از سازمان است. و به دنبال آن در دهه های اخیر موضوع مدیریت دانش به عنوان یک نیاز استراتژیک برای موسسات، سازمانها و نهادهای خدماتی مطرح شده است. که تضمین کننده برتری های بلندمدت برای سازمان ها به خصوص در زمینه مدیریت شهری و جوامع و میزان بهره گیری آن ها از سرمایه های انسانی، فکری و اطلاعاتی شهرداری است. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر شاخص های مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری با استفاده از مدل ساختاری تفسیری ISM در شهرداری کرمانشاه است. و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش بررسی: در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری شهرداری کرمانشاه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین این موضوع و استادان و کارشناسان در سازمان های ذی ربط از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات 10عامل به عنوان عوامل تاثیرگذار قوی مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری، شهرداریهای کرمانشاه از مدلسازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد معیار تکنولوژی، فرهنگ سازمانی، زیرساخت های منابع انسانی جزء تأثیرگذارترین عوامل و پنج معیار رهبری، مکانیسم فرایند، مشارکت شهروندان، تقویت سازمان های غیر دولتی و شهر هوشمند جزء تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند و بین متغیرهای مدیریت دانش و مدیریت شهری رابطه دوسویه وجود دارد و تاثیر بسیاری بر همدیگر می گذارند. همچنین نتایج حاصل از میک مک نشان می دهد اکثر عوامل جز متغیرهای پیوندی می باشند از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند. و در خاتمه به ارائه پیشنهادی برای تقویت مدیریت دانش بر مدیریت شهری شهرداری کرمانشاه پرداخته شده است.
سنجش قرارگاه های رفتاری در میادین شهری؛ مطالعه تطبیقی میدان نقش جهان و میدان امام علی در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
توجه به اصل همساختی و تناسب ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری در قالب مکان –رفتار یا قرارگاه های رفتاری، موضوع مهمی در کیفیت بخشی به فضاهای شهری است. هدف این پژوهش سنجش میزان همساختی قرارگاه های رفتاری مبتنی بر چارچوب نظری بارکر و پاسخ به این پرسش است که همساختی محیط و رفتار در فضاهای شهری مورد مطالعه (میدان) چه میزان و چگونه متفاوت است؟ روش این پژوهش، توصیفی-ارزیابانه و مبتنی بر راهبرد مطالعه موردی است و ثبت رفتارها با استفاده از تکنیک مشاهده و برداشت رفتار صورت گرفته است. در مقاله ی حاضر، میدان نقش جهان و میدان امام علی اصفهان به عنوان دو میدان دارای جایگاه ویژه در منظر تاریخی و هویتی شهر و متفاوت به لحاظ عملکرد، انتخاب و تحلیل رفتارها در این دو میدان در سه مقطع صبح (11-8)، ظهر (14-12) و شب (21-18)، در یک بازه سه ماهه، بر اساس معیارهای کالبدی و تأثیرات آن ها بر محیط در قالب رفتارهای هنجار (سازگار با محیط) و ناهنجار (ناسازگار با محیط) انجام و پیشنهاداتی برای تقویت قرارگاه های رفتاری ارائه گردید. نتایج حاصل، نشان دهنده بیشتر بودن همساختیِ میدان نقش جهان برای فعالیت های انتخابی و بیشتر بودن فعالیت های اجباری و عبوری در میدان امام علی می باشد. لحاظ ملاحظات ایجاد محصوریت و مقیاس انسانی، جذابیت کریدورهای دید، جداره های فعال و سرزنده، قابلیت انجام فعالیت های انتخابی و غیررسمی، سبزینگی، نورپردازی در شب، احساس آسایش و امنیت، حس تعلق و این همانی در میدان نقش جهان، همساختی بیشتر این میدان را برای رفتارهای انتخابی در مقایسه با میدان امام علی موجب گردیده است.
شهرسازی تاکتیکال؛ چیستی، چرایی و چگونگی (تدوین چارچوب نظری شهرسازی تاکتیکال به کمک مطالعه مروری و تحلیل محتوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
106 - 121
حوزههای تخصصی:
شهرسازی تاکتیکال در پی تحقق کنشگری فعال شهروندان در بازیابی و بازطراحی فضاهای شهری کوچکمقیاس و ارتقای حس تعلق مردم به محیطهای شهری است. با اینحال، در عرصه پژوهشهای داخلی کمتر به طور دقیق و عمیق به آن پرداخته شده و ضرورت تدوین یک چارچوب نظری به منظور کاربست در عرصه شهرسازی داخلی احساس میشود. این پژوهش در پی آن است که به سه سؤال اصلی «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» در مورد «شهرسازی تاکتیکال» پاسخ دهد. در راستای اهداف پژوهش، بر اساس روش «مرور نظاممند»، پس از جستوجوی منابع و گزینش اسناد بهینه پژوهشی در سه مرحله، تعداد 39 سند علمی انتخاب شد و فرایند «تحلیل محتوا» و استخراج کدها و تدوین تمها بر اساس سه مقوله اولیه، روی متن این اسناد انجام شد.در مقوله «چیستی» شهرسازی تاکتیکال و در تم «مفاهیم مشابه»، کدهای «شهرسازی خودجوش» و «شهرسازی چریکی»، در دسته کدهای مربوط به تم «ویژگیها»، کدهای «کمهزینه بودن» و «موقت بودن» و در دسته کدهای مربوط به تم «ماهیت»، کد «خلاقیت و نوآوری» بیشترین تکرار را داشتهاند. تحلیل محتوای حاصل از مقوله «چرایی»، در دسته عوامل «زمینهساز»، بیشترین تکرار را در کدهای «رویههای طولانی بروکراتیک» و در دسته «مزایا»، بیشترین تکرار را «تحقق مشارکت شهروندان در تصمیمگیری و اجرا» داشته است. یافتههای حاصل از این پژوهش میتواند با اتخاذ رویکرد بومیسازی و در نظر گرفتن زمینههای فرهنگی اجتماعی و نیز پتانسیلهای قانونی، هم از سوی مدیران و برنامهریزان شهری و هم از سوی دغدغهمندان حوزه شهرسازی در راستای انجام پروژههای تاکتیکال مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل و ارزیابی میزان آسیب پذیری تأسیسات گردشگری در فضاهای شهری (نمونه: زائرسراهای شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم سده بیستم میلادی خدمات گردشگری به یکی از عوامل کلیدی برای پیشرفت اجتماعی-اقتصادی تبدیل شده است و امنیت گردشگری یکی از مهمترین نیازهای اساسی توسعه آن شناخته می شود. مسئله پژوهش حاضر بر امنیت اقامتگاه های گردشگری ارزان قیمت (زائرسراهای) شهر مشهد به عنوان یکی از اجزاء مهم ایمنی و امنیت گردشگری در شهر مشهد تمرکز دارد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی_تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. در این پژوهش تعداد 19 مؤلفه آسیب پذیری در سه دسته ی 1- نحوه استفاده از زمین، 2- دسترسی و 3- تراکم، مورد بررسی قرار گرفته است که در راستای ارزیابی این مؤلفه ها، 10 زائرسرای دولتی و وقفی واقع در منطقه ثامن شهرداری مشهد انتخاب شده و با استفاده از تکنیک جمع وزنی در محیط نرم افزار GIS مورد سنجش قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، میزان آسیب های احتمالی در اقامتگاه های گردشگری(زائرسراها) شهر مشهد در برابر بحران های طبیعی و غیرطبیعی زیاد است. بطوریکه در سنجش وضعیت زائرسراهای نمونه پژوهش بر اساس هر یک از معیارها مشخص شد که کلیه آن ها به غیر از معیار فاصله از گسل، در سایر معیارها دارای آسیب پذیری زیادی دارند. این نتایج بیان کننده ی عدم نظارت فنی بر فرایند مکانیابی، احداث و مدیریت زائرسراهای شهر مشهد توسط دستگاه نظارتی مربوطه و عدم رعایت استانداردهای فنی و تخصصی تاسیسات گردشگری است.
ارزیابی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (نمونه موردمطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع بشری با مسئله بزرگ افزایش شدید نسبت جمعیت سالمندان به کل جمعیت، روبه رو هستند. علت این مسئله، پیشرفت های بهداشتی و پزشکی و کاهش آمار موالید و مرگ ومیر است. در این میان، نکته مهم آن است که 60 درصد افراد سالمند در کشورهای درحال توسعه زندگی می کنند؛ کشورهایی که آمادگی لازم برای رویارویی با پدیده سالمندی و پیامدهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی آن را ندارند. هدف از این پژوهش ارزیابی شاخص های شهر مطلوب سالمندان و ارزیابی مهم ترین بعد در شهر یاسوج می باشد. این تحقیق بر اساس هدف «کاربردی» و ازلحاظ ماهیت و روش «توصیفی-تحلیلی» می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای (فیش برداری و اسنادی) و مطالعات میدانی (پرسش نامه) است. جهت تحلیل داده ها از مدل های تحلیل آماری در SPSS شامل آزمون T تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج ارزیابی شاخص ها نشان داد که شهر یاسوج ازنظر مطلوبیت برای سالمندان از شرایط مناسب و باکیفیتی برخوردار نبوده و در طراحی و ساخت شهر یاسوج، رفاه و آسایش سالمندان به درستی موردتوجه قرار نگرفته و فقط در برخی از ابعاد به این امر توجه شده است.
اکتشاف مؤلفه های موثر بر مهاجرت ساکنین از بافت قدیم مرکز شهر تهران و راهبردهای جذب ساکنین با استفاده از تحلیل عامل Q(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1544 - 1529
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال پاسخ به این دو سؤال است: چرا ساکنینِ اصیلِ محلات مرکز شهر تهران، این مناطق را ترک کردند و چه راهبردهایی می تواند مانع خروج آنان و جذب اقشار جدید در این بافت شود. پژوهش بر روش کیفی _کمی و پیمایش دلفی استوار است. جامعه آماری در هر سه مرحله دلفی اساتید دانشگاه، مدیران شهری و فعالان این حوزه هستند. روش نمونه گیری، گلوله برفی؛ حجم نمونه در دور اول دلفی 15 نفر و در دور دوم و سوم 20 نفر هستند. ابزار اندازه گیری مصاحبه و پرسشنامه است. ابزار آماری این تحقیق تحلیل عامل کیو است. داده های موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با متخصصان و دو مرحله پیمایش دلفی گردآوری شد و با استفاده از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل عامل کیو مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بدین صورت که پس از استخراج مفاهیم کلیدی مصاحبه های گروه اول متخصصان و تشکیل جدول هدف-محتوا، سؤالات پرسشنامه به منظور پیمایش دلفی طراحی، و میان گروه دوم متخصصان، طی دو مرحله توزیع گردید. نتایج تحلیل عامل Q منجر به شناسایی پنج الگوی ذهنی شد. الگوها به دودسته علل خروج و راهبردهای جذب تقسیم شدند. دسته اول که شامل دو دیدگاه است به این موضوع اشاره می کند که مشکلات بافت ازیک طرف و جذابیت توسعه جدید از طرف دیگر از مهم ترین عوامل موثر بر مهاجرت ساکنین از بافت است و دسته دوم مؤلفه هایی همچون رویکرد مشارکت جو، تغییر مدیریت شهری و بهبود تصویر ذهنی را موثر بر نگهداشت ساکنین باقیمانده و جذب ساکنین جدید می داند.
طراحی محیط و منظر پیراشهری با بهره گیری از شاخص اکولوژیک مبتنی بر داده های سنجش از دور (موردمطالعه: منظر حاشیه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
526 - 541
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی و توسعه تدریجی در حاشیه شهرها، از بین رفتن مناظر طبیعی، کشاورزی و مشکلات زیست محیطی در فضاهای پیراشهری را به دنبال داشته است. مطالعه، ترمیم و بهسازی این اثرها بر مبنای اصول و روش های طراحی محیطی امری ضروری و چالش برانگیز است. با توجه به وضعیت موجود در حاشیه شرقی شهر اراک و موضوع رشد و توسعه، توجه به محیط و منظر این بخش از شهر، به دلیل ارزشمندی خاک مرغوب، وجود نواحی روستایی، باغ ها و اراضی کشاورزی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در راستای ارزیابی وضعیت این منطقه، شاخص اکولوژیک مبتنی بر سنجش از دور (Remote sensing-based ecological index)، با چهار زیر شاخص نواحی ساخته شده، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین و رطوبت سطحی، به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که کیفیت اکولوژیک در پهنه های مختلف در اثر توسعه زیرساخت ها، سطوح نفوذناپذیر شهری، اراضی صنعتی و به طور کلی فضاهای حاصل از فشار فعالیت های انسانی، مقادیر پایین تر و در باغات، اراضی کشاورزی فعال روستایی و پارک ها و فضای سبز پراکنده مقادیر بالاتری را به خود اختصاص داده بود. سپس نتایج حاصل در چهارچوب فشار-وضعیت-پاسخ، تحلیل شد. در پایان بخشی از اراضی قنات ناصری، با توجه به باغات باقی مانده و فضاهای روستایی و کشاورزی آن در لبه شهر، بر اساس یافته ها و تحلیل های تحقیق، به منظور حفظ و گسترش ارزش های اکولوژیک موجود، با ایده ها و سیاست گذاری ها، مورد بازطراحی قرار گرفت.
تحلیل عوامل پیکربندی فضایی مؤثر بر قابلیت بازدیدپذیری اماکن تاریخی (نمونه مطالعه: مسجد عتیق قزوین و بافت پیرامون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اماکن و حوزه های تاریخی به مثابه نشانه های شهری از قابلیت های متعدد در برنامه ریزی و توسعه محیط شهری برخوردارند. ازآن جمله، آگاهی از نحوه اثرگذاری اجزای پیکربندی فضایی بر قابلیت بازدید و استفاده از آن هاست که نقش مؤثری در تدوین راهبردهای گردشگری شهری در مسیرهای منتهی به اماکن تاریخی خواهد داشت. در مقاله حاضر به کمک روش توصیفی تحلیلی ازطریق تمرکز بر ابعاد کالبدی مؤثر بر امکان بازدید از مکان های تاریخی توسط گردشگر، مؤلفه های اثرگذار تدوین شده و سپس با روش استدلال منطقی، اعتبار شاخص ها در بازدیدپذیری محدوده بافت تاریخی موردتحلیل قرار می گیرد. هدف تحقیق ارزیابی عوامل پیکربندی فضایی مؤثر بر قابلیت بازدیدپذیری مسجدجامع عتیق شهر قزوین ازطریق مطالعه کالبد بنا و محدوده بافت پیرامون است. سؤال تحقیق آن است که کدام رویکردهای کالبدی در افزایش بازدیدپذیری بافت های تاریخی و ابنیه شاخص موجود در آن نقش دارد. مؤلفه های بازدیدپذیری در بافت تاریخی شهر قزوین در محدوده مطالعه چگونه ارزیابی می شود. ابزار تحلیل نرم افزار تخصصی نحو فضا و نیز تکیه بر مشاهدات و برداشت های میدانی است. نتایج نشان می دهد موقعیت استقرار ابنیه شاخص درون بافت تاریخی بیش ترین اثرگذاری را بر امکان و قابلیت بازدید خواهد داشت و ازسوی دیگر در مقیاس معماری، عناصر طبیعی و مصنوع موجود در کالبد بنا، مبلمان فضا و تناسبات ارتفاعی بر کشش و جاذبه بصری/ حرکتی و حضور و هدایت ناظر به سمت مقاصد معین اثرگذاری بیشتری دارد. همچنین گستردگی فضا نسبت به توده در مکان استقرار عناصر نشانه به دلیل تأثیر بر شاخص تردد فضایی و حدود رؤیت پذیری، امکان هدایت ناظر در مسیرهای منتهی به آن ها و احتمال بازدید ناظران را افزایش می دهد.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل موثر بر جریان های جذب گردشگری روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگری شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان گردشگری نشان دهنده جابجایی فضایی گردشگران در یک منطقه است در عین حال نیز توزیع فضایی گردشگران در سراسر مقصدهای گردشگری تحت تاثیر عوامل زیادی است. بنابراین شناخت مهمترین این عوامل بر توسعه گردشگری کمک می کند. از این رو در تحقیق حاضر هدف اصلی شناسایی مهمترین عوامل موثر بر جریان های جذب گردشگری روستایی بوده است. پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، از نوع کاربردی است. افرد نمونه تحقیق شامل 30 متخصص در حوزه گردشگری بوده که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. منطقه مورد مطالعه مقاصد گردشگری روستایی در حوزه نفوذ گردشگری مشهد بوده است. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار spss، معادلات ساختاریPLS و مدل تصمیم گیری چند معیاره DFAHP استفاده شده است. در تحقیق حاضر متغیر جریان های جذب گردشگری با استفاده از 7 عامل در قالب 31 مؤلفه مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین میانگین به شاخص دسترسی پذیری بامیانگین 82/3 تعلق دارد. همچنین بررسی عوامل نشان داد که مولفه های کیفیت دسترسی پذیری، امکانات اقامتی و قابلیت دسترسی پذیری در اولویت اول تا سوم اثرگذاری بر ایجاد و تقویت جریان های جذب گردشگری قرار دارد.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی (موردمطالعه: منطقه 9 آمایش ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
550 - 575
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی به ما این امکان را می دهد تا دریابیم که چگونه چرخه زندگی اقامتگاه های بوم گردی تحت تأثیر نتایج شبکه های ارتباطی آن ها قرار گرفته و تا چه اندازه هماهنگی و اعتماد بین پیوندهای (عمودی و افقی) موجود در زنجیره به تشکیل خوشه ها کمک می کند. ازاین رو، تعاملات نزدیک میان حلقه های زنجیره ارزش، بازارهای پشتیبان، محیط توانمندساز، ارتباطات عمودی - افقی و بازار نهایی در ابعاد مشارکتی، یکپارچگی، کارایی و اثربخشی و... زمینه ساز توسعه پایدار فضایی می شود. این پژوهش به شیوه توصیفی - پیمایشی انجام شده است که بر پایه نظرخواهی از خبرگان، ذی نفعان و گردشگران زنجیره ارزش استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 128 روستا دارای جمعاً 189 اقامتگاه بوم گردی در منطقه 9 آمایش کشور (استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی) است. بر اساس روش تخمین شخصی، 20 درصد از حجم جامعه آماری مبنا قرار گرفت که درنهایت تعداد 26 روستا و 38 اقامتگاه بوم گردی تعیین گردید. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و GIS صورت گرفت. یافته های پژوهش بر اساس آزمون گابریل نشان داد که شاخص های مشارکت با میانگین کلی 98/2 و کارایی با میانگین 95/2 نسبت به سایر شاخص های برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی اهمیت بیشتری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد تمامی شاخص های برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و نتایج تحلیل رابطه خاکستری نیز در این مورد نشان داد روستاهای موردمطالعه به لحاظ برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش اقامتگاه های بوم گردی در منطقه با یکدیگر برابر نیستند.
ارزیابی عوامل پیش ران برنامه ریزی محله ای در شهر اردبیل با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی محله ای تمام ویژگی ها و ابعاد زندگی شهری را در بر می گیرد که با ارزیابی عوامل پیش ران آن می توان به بالاترین هدف برنامه شهری یعنی عدالت فضایی دست یافت و بستر مناسبی را برای توسعه پایدار شهری فراهم نمود. در همین راستا، هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل کلیدی و نیروهای پیش ران برنامه ریزی محله ای در شهر اردبیل با رویکرد آینده پژوهی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل پژوهشگران در حوزه برنامه ریزی محله ای در شهر اردبیل می باشد. حجم نمونه به روش نمونه گیری گلوله برفی 30 نفر بدست آمده است(با اشباع نظری) و برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای قوانین و دستورالعمل-ها، بینش راهبردی، سیستم اداری، تفویض مسئولیت و قانونمندی، بالاترین رتبه های تأثیرگذاری و متغیرهای اعتماد اجتماعی، مشارکت ساکنین، توافق جمعی، امنیت و تفویض مسئولیت، بالاترین رتبه های تأثیر پذیری کلی را داشته اند. در حالت کلی از میان 23 متغیر بررسی شده این پژوهش، تعداد 12 متغیر قوانین و دستورالعمل ها، سیستم اداری، بینش راهبردی، مسئولیت پذیری، طرح های بالادستی، قانونمندی، عدالت محوری، شفافیت، بستر مشارکتی، تفویض مسئولیت، اثربخشی و پاسخ گویی به عنوان عوامل پیش ران برنامه-ریزی محله ای در شهر اردبیل انتخاب شده اند. نتیجه این که هرگونه برنامه ریزی محله ای در شهر اردبیل باید نقش کلیدی عوامل مذکور را مورد توجه قرار دهد. این متغیرها در بهبود برنامه ریزی محله ای در شهر اردبیل دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی هستند و اولویت اول در برنامه ریزی محله ای در شهر اردبیل به حساب می آیند
بازتعریف مسیرهای گردشگری در بافت تاریخی بازار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
96 - 112
حوزههای تخصصی:
حفظ و احیا بافت های تاریخی همواره مهمترین دغدغه های شهرسازان در دوره های مختلف بوده است. رونق صنعت گردشگری یکی از راه های حفظ و احیا این گونه بافت ها، می باشد چرا که با وجود پیشرفت تکنولوژی و ساخت فضاهای شهری جدید، بافت های قدیمی و تاریخی همچنان نقاط عطف شهرها هستند و اغلب تمایل گردشگری در این فضاها و مکان ها بیشتر است. از دیگر سو، تعریف و باز تعریف مسیرهای گردشگری پیاده در این بافت ها می تواند باعث ایجاد جریان زندگی در کالبد قدیم شود و از فرسودگی عینی و ذهنی بافت جلوگیری کنند. بافت تاریخی بازار تهران با قدمت بیش از 200 سال دارای ظرفیت های مناسب گردشگری پیاده است و هر روزه میزبان گردشگران مختلف بوده، اما فقدان مسیرهای گردشگری مناسب باعث متروکه شدن، فراموشی و مورد بازدید قرار نگرفتن بخش های از این محدوده شده است. مقاله حاضر با هدف و ماهیت کاربردی، بررسی مسیرهای پیاده گردشگری بافت تاریخی بازار تهران را هدف اصلی خود قرار داده است و در چهار بخش متوالی با استفاده از تئوری گراف، الگوهای رفتاری غالب را به صورت یک مسئله برنامه ریزی خطی توسط نرم افزارGIS معادل سازی نموده و در نهایت 10 مسیر استخراج نموده است. در ادامه جهت الویت بندی و دسته بندی مسیرها، از مدل چند معیاره ویکور استفاده شده و ده مسیر در غالب سه دسته، مسیرهای گردشگری تجاری، فرهنگی و آیینی دسته بندی و برای هر دسته یک مسیر پیشنهادی در نرم افزارGIS طراحی و ارائه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیرهای گردشگری تجاری 70 درصد الگوهای رفتاری محدوده را در برگرفته است که با تعریف مسیرهای گردشگری هدفمند، می توان ضمن تامین اهداف گردشگری، مسبب بازدید از دیگر بناها و بافت های قدیمی شد.
تبیین مؤلفه های کالبدی ارتقای زیست پذیری در بافت های ناکارآمد شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
131 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی زیست پذیری شهری، بهبود کیفیت فضاهای شهری با مقیاس انسانی در شهرهای مدرن بوده است (Mahmudi et al, 2015). در واقع موج گستردۀ شهرنشینی و مشکلات آن همواره به طور فزاینده ای بر اهمیت زیست پذیری، به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود هدف از پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی مهم ترین مؤلفه های کالبدی ارتقای زیست پذیری در بافت های فرسوده شهر دوگنبدان است. نمونه آماری پژوهش، محدوده های جغرافیایی و اکولوژیکی بافت فرسوده شهر دوگنبدان و روش نمونه، نمونه برداری هدفمند است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات مبتنی بر روش اسنادی- کتابخانه ای و میدانی – شبه ریاضی و همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات، از مدل تحلیل اثرات متقاطع بر پایه نرم افزار میک مک (Micmac) و تحلیل آثار متقاطع متوازن بر پایه CIB در نرم افزار (SanarioWizard) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که محدوده بافت فرسوده شهر دوگنبدان جمعیتی بالغ بر 22000 هزار نفر و 22 درصد از جمعیت شهری، 4500 واحد مسکونی را در خود جای داده است که از این تعداد 90 درصد ساختمان ها قدمتی بالای 40 سال دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که تأثیرگذارترین و مهم ترین پیشران ها جهت شکوفایی و بازآفرینی یافت فرسوده شهر دوگنبدان در بین دیگر شاخص ها عبارت اند از: خدمات عمومی، مسیرهای دسترسی، نوع سازه، عدالت فضایی، توسعه اقتصادی، توجه به مردم و مشارکت آن ها، تسهیلات، تأسیسات شهری (آب، برق و گاز و...)، مخاطرات، ICT و طرح جامع بازآفرینی. در همین راستا برنامه ریزی ساختار فضایی بافت فرسوده شهر دوگنبدان در طرح جامع بافت فرسوده شهر دوگنبدان در افق بلندمدت (5 تا 10 سال)، مبتنی بررسی ویژگی های اکولوژیکی محدوده بافت، شناسایی راهبردها و اقدامات موردنیاز در بافت و تدوین برنامه زمانی و مالی موجود در بافت فرسوده شهر دوگنبدان است.
تحلیل عدالت فضایی در برخورداری از تسهیلات شهری با استفاده از مدل های کمی، فضایی و خودهمبستگی موران (منطقه مورد مطالعه: اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
240 - 254
حوزههای تخصصی:
با افزایش رشد جمعیت، فقدان مراکز خدمات کافی و آشفتگی در توزیع و مکان یابی تسهیلات شهری، مسایل عمده ای هستند که شهرها با آن روبه رو هستند. . چشم انداز توسعه فضایی، نمایانگر عدم تعادل های فضایی تمرکز جمعیت و نابرابری در برخورداری از کاربری خدمات و تسهیلات شهری در مناطق 15 گانه شهر اصفهان است. در راستای چنین ضرورتی رعایت عدالت فضایی و دستیابی به فرصت های برابر از اولویت های اساسی در این مناطق پانزده گانه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تأکید بر رویکرد نابرابری فضایی در مناطق پانزده می باشد. نتایج نشان داد مناطقی که از نظر برخورداری در سطح بسیار خوب قرار داشتند شامل منطقه (1 و 3)، مناطقی با برخورداری نسبتا خوب شامل مناطق (8، 2، 9، 13، 5، 6 و 10) و مناطقی با برخورداری ضعیف شامل مناطق (2، 15، 4 و 12) می باشند و برای پراکنش مکانی خدمات و تسهیلات مناطق پانزده گانه شهر اصفهان از الگوی خود همبستگی موران استفاده شد. در حالی که نتایج براساس این الگو نشان داد که میزان ضریب موران برای مراکز خدمات درمانی و بهداشتی عدد 034492/0 درصد را نشان داد. اما برای مراکز خدماتی میزان این نوع شاخص عدد 294227/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش آن به حالت خوشه ای توزیع شد. میزان ضریب موران برای مراکز تجاری و اقتصادی برابر عدد 032551/0 درصد بوده است و الگوی پراکنش خود همبستگی مکانی این نوع خدمات به صورت تصادفی توزیع یافته است و میزان ضریب موران آن 032551/0 درصد بدست آمد و الگوی پراکنش خود همبستگی مراکز حمل و نقل که به صورت خوشه ای در منلطق پانزده گانه شهر اصفهان توزیع شده و ضریب موران آن عدد 22551/0 درصد را نشان داد.
تحلیلی بر نقش حقوق شهروندی بر تاب آوری اجتماعی در مقابله با بیماری های واگیردار و Covid-19 در شهرهای ایران (مورد مطالعه: شهر نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
357 - 372
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی حقوق اساسی غیرقابل انکاری است که برای زندگی بشر ضروری تلقی می شود. و یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در توسعه و رفاه اجتماع است و دلالت بر مجموعه ای از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی دارد که افراد به سبب عضویت در یک دولت و ملت از آن برخوردار می شوند و توسط قانون از آن حقوق پاسداری و حمایت می گردد. در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل کلیدی موثر بر وضعیت آینده ی بیماری های واگیردار که برآمده از حقوق شهروندی در شهرهای ایران با مطالعه موردی شهر نورآباد است و همچنین سناریوپردازی بپردازیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. مطالعه حاضر با عملیاتی کردن چارچوب تاب آوری که برآمده از حقوق شهروندی است، یک رویکرد جامع را برای بهینه سازی برنامه های مهار و سیاست های کاهش با استفاده از متغیرهای موثر در تاب آوری اجتماعی شهرهای ایران در مواجهه با بیماری های واگیردار و کووید 19 با نمونه موردی شهر نورآباد فارس با رویکرد آینده پژوهی ارائه می-دهد. در ابتدا، با استفاده از روش دلفی و با نظرسنجی از کارشناسان حوزه شهری و بهداشتی 32 متغیر اولیه اثرگذار مرتبط شناسایی شد. در ادامه با مشارکت 35 خبرۀ مسائل شهری، نتایج در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شد. در میان این عوامل با استفاده از این نرم افزار 10 عامل به مثابه عوامل کلیدی انتخاب شدند و مبنای تدوین سناریوها قرار گرفتند.همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است از بین این متغیرها، کلی و غیرشفاف بودن حقوق شهروندی، نابرابری اجتماعی، کمبود پزشکان، ضعف وحدت، تورم، بالا بودن هزینه مسکن، ضعف سرزندگی، ضعف حمایت، فقر، اعتماد اجتماعی تاثیرگذارترین عوامل کلیدی حقوق شهروندی بر شیوع بیماری های واگیردار و کووید 19 در شهرهای ایران با نمونه مورد مطالعه شهر نورآباد فارس می باشیم.
وا کاوی زبان پنهان کلانشهر مدرن تهران از نگاه آثار سینمایی منتخب سال 1395 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
77 - 86
حوزههای تخصصی:
کلانشهر به مثابه فضای اجتماعی و تولید فرهنگی مدرنیته و اقتصاد سرمایه داری برای انتقال معانی مرجح فضایی آکنده از محتوا و معنای رمزگذاری شده است که برای رمزگشایی فارغ از روش های متداول پوزیتویستی نیازمند تجربه پدیدارشناسانه و خوانش نشانه شناسانه مناظر ذهنی آگاهانه و ناآگاهانه ای است که توسط قدرت، گفتمان حاکم و ایدئولوژی مسلط شکل گرفته است. فهم تصویر ذهنی عموم از شهری که درآن ساکن هستند می تواند در نمایش واقعیات مغفول مانده اجتماعی مؤثر افتد. پوشش های رسانه ای، تولیدات فرهنگی، تصورات کلیشه ای و قالبی و ... به عنوان مهمترین مؤلفه های برسازنده منظر ذهنی عموم از شهری که در آن زندگی می کنند و در مقام بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روح و روان شهر مدرن می تواند در تشخیص ابعاد غیرمادی، نمادین و روان شناختی شکل گیری شهرها نقش مهمی ایفا کند. خوانش شهر از خلال مناظر ذهنی دستیابی به تصویر بازنمایی شده از شهر است که چون عینکی بر چشم شناسنده شهر می تواند در نحوه تجربه شهر حتی قبل از تجربه بصری نیز اثرگذار باشد. در این پژوهش با فرض شهر به مثابه متن با هدف تبیین زبان پنهان کلانشهر مدرن تهران بر اساس امر بازنمایی شده، از روش تحلیل محتوای کیفی و کمی استفاده شد و برای مطالعه انضمامی شهر از طریق روایت های رسمی، نحوه بازنمایی شهر در آثار سینمایی منتخب سال 1395 مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به یافته ها می توان ادعا نمود امکان تجربه کلانشهر تهران از طریق فیلم های سینمایی مقدور نبوده و فیلم های ساخته شده در تهران در شناساندن فضای کالبدی شهر در معنای بالزاکی و حتی زولایی نیز موفق عمل نکرده اند و تهران مدرن فارغ از نگاهی تمامیت نگر که جنبه های سلبی و ایجابی مدرنیته را همزمان دربرگیرد، به عنوان مکان روابط رو به اضمحلال و آکنده از دوگانه های کلیشه ای ضمن نمایش جنبه های اغواگر مدرنیته به محملی برای بروز تیره و تارترین سویه های مدرنیته و حیات ذهنی گونه کلانشهری چون بی هویتی، فقدان عاطفی، خیانت، ازخودبیگانگی و دروغ تبدیل شده است.
تحلیل شرایط علی ارتقاء فرهنگ حفظ محیط زیست و منابع طبیعی در جامعه بهره برداران کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران زیست محیطی یکی از مهم ترین چالش هایی است که بشر در قرن حاضر با آن روبه روست. شیوه رویارویی با این بحران محیط زیستی قطعاً در کیفیت زندگی نسل حاضر و آتی تعیین کننده است. بسیاری از این مشکلات محیط زیستی در فقدان آگاهی و ضعف فرهنگی، در ارتباط بین انسان و طبیعت ریشه دارد. هدف پژوهش: شناخت شرایط علی به منظور ارتقاء فرهنگ حفظ محیط زیست و منابع طبیعی است. روش شناسی تحقیق: رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی است و از روش نظریه داده بنیاد رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین به عنوان روش پژوهش استفاده می شود. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیای این پژوهش مربوط به جوامع محلی بهره برداران سراسر کشور ایران است. یافته ها و بحث: شرایط علّی در این پژوهش که همان علل ترغیب و انگیزه محقق به انجام این پژوهش بوده و باعث شده است که برای پدیده محوری یعنی همان آموزش رسانه ای به دنبال ارائه مدلی باشد. بنابراین نتایج حاصل از بین مقوله های استخراج از کل مصاحبه ها نشان داد در بعد رسانه ای، بعد اقتصادی، بعد مدیریتی و بعد اجتماعی مقوله های محوری، شرایط علّی رسانه ای را حاصل و در راستای نیل به اهداف و پیامدها به کار گرفته شد. نتایج: استفاده مدیران از رسانه و روابط عمومی و تجزیه و تحلیل های رسانه ای از محیط زیست، نقش اساسی در حکمرانی مطلوب زیست محیطی برعهده دارد. از همین رو، عقلایی ترین کار این است که برای نگهداری از منابع ملی به رسانه ها به عنوان عوامل زمینه ای بیشترین بها داده شود.
بازخوانی جایگاه حکمت در کالبد معماری ایران با بهره گیری از جمع جمال تشبیهی-جلال تنزیهی در دوره صفویه (مطالعه موردی: مسجد-مدرسه چهارباغ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اسلامی میان هنر و حکمت پیوندی ضروری وجود دارد البته این حکمت بر پایه معرفتی است که سرشتی معنوی و روحانی دارد به همین دلیل برای معمار اسلامی و بطور کلی هنر اسلامی مهمترین مسئله توحید و وحدت است وحدتی که از مراتب ذات احدی در مرتبه اسما و صفات الهی در عالم تجلی کرده است. یکی از راه هایی که می توان به جایگاه حکمت در هنر و معماری در اسلام پی برد مسئله تشبیه و تنزیه است. این تجلی در عرفان ابن عربی بر اساس جمع میان تشبیه و تنزیه است بطوریکه در حوزه هنر اسلامی، هنر تشبیهی- تنزیهی را به دنبال داشته است. ایران، در طول تاریخ اسلام همواره یکی از مراکز هنر اسلامی و معماری ایرانی از جمله غنی ترین زمینه های تجلی آن بوده است خصوصاً در دوره صفویه که روزگار تلاقی حکمت با مفاهیم پایدار عرفانی در دوره اسلامی است. بناهای مذهبی این دوره، مهمترین تجلی گاه هنر عرفانی در عصر صفویه بوده است؛ زیرا مدارس در جایگاه مهمترین مراکز ایدئولوژی عصر صفویه توام با مساجد به گونه ای شکل گرفته اند که از طریق رمز و تمثیل، با روشنی خیره کننده ای اسماء و صفات الهی را جلوه گر نمایند لذا هدف از پژوهش تبیین جایگاه حکمت در کالبد معماری ایران با بهره گیری از جمع جمال تشبیهی- جلال تنزیهی در دوره صفویه با تاکید بر نگرش عرفانی محی الدین ابن عربی است. مسجد مدرسه چهارباغ اصفهان که یکی از شاهکارهای معماری مذهبی دوره صفویه است بعنوان نمونه موردی انتخاب شد. نوع تحقیق کیفی است که با رویکرد تفسیری تاریخی انجام شده است گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است که ابتدا بعد از استخراج محمل های کیمیایی معنا، در بخش تحلیلی مقاله با بهره گیری از صور تشبیهی و صور تنزیهی مولفه های معنایی، به بازخوانی جمع جمال تشبیهی- جلال تنزیهی در کالبد مسجد مدرسه چهارباغ اصفهان پرداخته شده است. در خاتمه، نتایج پژوهش نشان می دهد که در کلیه اندام کالبدی معماری مسجد مدرسه چهارباغ اعم از نظام ورودی، حیاط بهمراه بدنه های آن و همچنین گنبدخانه جمع میان جمال تشبیهی- جلال تنزیهی وجود دارد که نور و هندسه بعنوان محمل های معنایی در حوزه جمال تشبیهی مولفه های شفافیت و نورانیت، جلوه رنگین، سیالیت (تداوم) و پیچیدگی را نشان می دهد و در حوزه جلال تنزیهی حضور الهویت را با رفعت، ایستا بودن، تقارن، سادگی و فضای تهی مرکز گرا جلوه می نماید تا نشان دهد حضور حقیقت در مسجد مدرسه چهارباغ اصفهان (در بینش عرفانی) بصورت جمع میان جمال تشبیهی-جلال تنزیهی است.
تحلیلی بر زیست پذیری مناطق شهری (نمونه موردی: منطقه 1تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
208 - 228
حوزههای تخصصی:
رشد و تحول سریع شهرها در قرن اخیر و به خصوص در چند دهه اخیر باعث رواج طرح های شهری برای موزون ساختن توسعه های شهری شد و کشورهای صنعتی و پیشرفته به عنوان اولین کشورها اقدام به طرح ریزی برای شهرهای خود نمودند. در ایران نیز رشد و توسعه شهری هر چند با تأخیر شروع شد اما در عمل در برگیرنده همان مشکلاتی است که شهرهای غربی با آن روبرو بودند. در واقع تحولات شهرسازی 200 سال اخیرجهان صنعتی و 100 سال گذشته ایران و کلان شهر تهران تفاوتی جز تفاوت زمان و مکان ندارد. مشکل اصلی هر دو تأخیر در ادراک ضرورت، واقعیات و خامی در تدبیرو اندیشه های شهرسازی است. هدف این پژوهش تحلیل و شناخت زیست پذیری مناطق شهری تهران می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد. همچنین برای شناسائی ابعاد گوناگون زیست پذیری در مناطق شهری تهران با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات و ابزار پرسشنامه در قالب 11 مؤلفه و در میان 10 ناحیه منطقه یک تهران، موردمطالعه قرار گرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی ارزیابی شده است. در این نوشتار ابتدا با استفاده از تحلیل عاملی اقدام به کاهش شاخص ها و استخراج مجموعه عوامل دخیل در میزان زیست پذیری پرداخته شده و پس از آن با استفاده از روش رتبه بندی امتیاز استاندارد شده، نواحی ده گانه منطقه یک تهران رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد رتبه بندی نواحی منطقه یک تهران به ترتیب عبارت است از: ناحیه 1، ناحیه 10، ناحیه 5، ناحیه 4، ناحیه 8، ناحیه 7، ناحیه 6، ناحیه 3، ناحیه 2، ناحیه ۹. در این رتبه بندی ناحیه یک دارای بالاترین رتبه زیست پذیری و ناحیه نه به لحاظ زیست پذیری در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.